نام پژوهشگر: ابراهیم پوردرگاهی

ولایت و اولیاء الله در متون عرفانی فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  ابراهیم پوردرگاهی   اسدالله واحد

مسئلهء ولایت مهمّ ترین مسئلهء تصوّف و عرفان اسلامی است. به همین جهت در اکثر کتب نثر عرفانی، فصل یا فصولی جداگانه به بررسی ولایت و مباحث مربوط به اولیاء الله اختصاص یافته و در آثار منظوم نیز به این موضوع، عنایتی خاصّ بوده است. از منظر این کتب، معنای مفعولی ولیّ بر معنای فاعلی آن غلبه دارد. لذا اصطلاح اولیاء الله - در معنای اخصّ- به مجذوبان حقّ اطلاق می شود. محسنین ، جامع ترین مصداق اولیاء الله و اصحاب کهف - از دیدگاه برخی متون عرفانی- صورت نمادین ایشان در قرآن است. در اعتقاد بعضی، نبوّت بر ولایت ، و نبیّ بر ولیّ افضل است. در نظر عدّه ای دیگر، با وجود برتری ولایت بر نبوّت در شخص نبیّ ، ولیّ بر نبیّ فضیلت ندارد. گروهی از این نیز فراتر رفته و خواصّ اولیای مسلمان را - به لحاظ تقرّب معنوی- برتر از انبیای پیشین دانسته اند. بحث ختم ولایت در تصوّف با حکیم ترمذی شروع و با ابن عربی به کمال خود می رسد؛ و لیکن دربارهء مصادیق خاتم ولایت مطلقه و مقیّده ، میان مکتب فکری ابن عربی و پیروان او، و مذهب و عرفان شیعه، اختلاف اساسی وجود دارد. موضوع آگاه بودن یا نبودن ولیّ به ولایت خود، از موضوعاتی است که محلّ اختلاف بوده و در بعضی متون عرفانی پرداخت هایی کلّی به آن شده است. اولیاء گاهی با نیروی همّت و زمانی با اعمال و رفتار خاصّ خود، مردم را هدایت می کنند. در هدایت خاصّ ، مجذوبان سالک بیشتر از سایر اولیاء ، شایستهء مقام پیری هستند؛ هرچند اولیای مستور نیز- در مواردی اندک- از هدایت و ارشاد خواصّ عرفا مضایقه نمی کنند. در مورد انکار و اثبات کرامت نیز دیدگاه ها مختلف است. در برخی از کتب عرفانی برای اثبات کرامات اولیاء الله ، دلایل عقلی و مستندات نقلی ارائه شده است. از دیدگاه عرفا، اگر چه نقض و خرق عادت ، قدر مشترکِ کرامت، معجزه و استدراج است؛ میان کرامت و معجزه و- به ویژه-کرامت و استدراج، تفاوت های اساسی وجود دارد.