نام پژوهشگر: محمد حقیقت کیش
علی خسروشاهی میرهادی سیداصفهانی
استفاده از آمیخته های پلیمری می تواند سبب اصلاح خواص فیزیکی، رنگ پذیری، جذب رطوبت، استحکام و یکنواختی الیاف مصنوعی و ایجاد ویژگیهای جدید در آنها شود در این پژوهش نخ یکسره ظریف از آمیخته دوتایی بر پایه پلی پروپیلن (بعنوان جزء اصلی) و پلیمرهای پلی آمید 6 و دو نوع پلیمر بلور مایع (بعنوان جزء فرعی) ذوب ریسی شده و تأثیر افزودنیهای پلیمری بر قابلیت ذوب ریسی خصوصیات فیزیکی، رنگ پذیری و قابلیت تکسچره شدن آن مورد آزمایش قرار گرفته و با یکدیگر و نخ یکسره تهیه شده از پلی پروپیلن خالص مورد مقایسه قرار گرفت. مشخص شد که تأثیر ماده افزودنی بر خواص نخ یکسره حاصل نه تنها ناشی از حضور جزء افزدونی و مقدار آن، بلکه بواسطه تأثیر متقابل میان دو جزء بر خواص آمیخته نی می باشد. نزدیک بودن شرایط ریسندگی مذاب دو جزء وجود شرایط مناسب برای تشکیل فیبریل و نیز شرایط کشش و تکسچره کردن، در تغییر خواص نخ تولیدی بویژه از نظر رنگ پذیری و تکسچره شدن بسیار موثر می باشند. در هر حال مقدار بهینه ای از پلیمر افزودنی وجود دارد که در آن بهترین تأثیر را بر خواص نخ نوریس خواهد گذاشت، این مقدار بحرانی تابع عوامل گوناگونی از جمله، ویژگیهای دو جزء پلیمری، شرایط ریسندگی مذاب، ظرافت نخ و شرایط عملیات بعدی (کشش و تکسچره کردن) می باشد.
فرزاد محدث محمد حقیقت کیش
پایان نامه حاضر مشتمل بر سه فصل است. فصل اول مروری بر تحقیقات انجام شده، فصل دوم شامل مواد، روش آزمایش و دستگاههای مورد استفاده و بالاخره فصل سوم نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد.
مصطفی رحمتی محمد حقیقت کیش
تاثیر پارامترهای فرآیند کشش و نیز تاثیر فرآیند تثبیت حرارتی بر خصوصیات مکانیکی نخ های پلی پروپیلن مورد بررسی قرار گرفت. نشان داده شده است که با افزایش نسبت کشش استحکام و مدول بهبود قابل ملاحظه ای می یابند و کار تا حد پارگی و ازدیاد طول نخ کاهش می یابد. تثبیت حرارتی انجام گرفته بر خصوصیات مکانیکی تاثیر گذار است، به نحوی که موجب افزایش استحکام نخ می شود و کار تا حد پارگی و ازدیاد طول نخ بر اثر تثبیت حرارتی کاهش می یابد. بر اثر تثبیت حرارتی مدول نخ در نسبت کشش های پایین افزایش می یابد و در نسبت کشش های بالا روند کاهشی دارد. همچنین تاثیر تاب بر خصوصیات نخ تک لا و چند لا مورد بررسی قرار گرفت. مشخص شد که تاب اعمال شده (در محدوده ذکر شده) تاثیر چندانی بر خصوصیات مکانیکی نخ تک لا و چند لا ندارد.
فرزان غلامرضا محمد حقیقت کیش
میزان لغزش نخهای تار و پود در پارجه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بسیار مورد توجه مصرف کنندگان می باشد. بعضی از پارچه های تاری پودی هنگامی که در مقابل نیروهای خارجی مانند گرفتن پارچه با انگشتان و یا اعمال نیروی کششی متمرکز و در کناره های پارچه، آرنجها و یا زانوها و یا سطوح پارچه که تحت نیروهای اصطکاکی و یا کشیدگی قرار می گیرند، دچار پدیده ای به نام لغزش و یا سرخوردگی نخها از محل اصلی خود شده که باعث سوراخ شدن و از بین رفتن نظم در نخ ها در نهایت منجر به شکاف در پارچه می شوند. به واسطه این تغییرات پارچه دارای عیب ظاهری شده که دلیل اصلی شکایت مصرف کنندگان می باشد. در این تحقیق به بررسی و اندازه گیری رایانه ای میزان لغزش نخهای تار و پود پارچه پرداخته شده است. از آنجایی که بعضی خصوصیات مکانیکی پارچه در آزمایش های عملی، جهت دست یافتن به پارچه با کمترین میزان لغزش نخ، که باعث بروز اشکال در پارچه می شود، قابل اندازه گیری نمی باشند، از روش های عددی اجزاء محدود به تحلیل این مسیله پرداخته شده است. بدین منظور مدل مکانیکی جابجایی نخ های پود با استفاده از نرم افزار آباکوس ارایه، تحلیل و جهت تطبیق روش با واقعیت، آزمایش های عملی بر روی پارچه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که می توان از روش و مدل ارایه شده، لغزش نخ را اندازه گیری و از آن در پیشگویی رفتار لغزشی نخ های تار و پود پارچه استفاده کرد.
عباس ابراهیم زاده الله آباد محمد حقیقت کیش
نانوالیاف از مواد مختلفی از قبیل پلیمرها، کربن و نیمه هادی ایجاد می شوند و برای محدوده وسیعی از قبیل مهندسی بافت، تصفیه کننده ها، تقویت در نانومواد مرکب و سیستم های میکرو و نانو الکترومکانیک استفاده می شود. در اغلب این کاربردها نانوالیاف در مدت زمان استفاده شان توسط مواد در برگیرنده تحت تنش و کرنش هستند. بنابراین لازم است تا خصوصیات مکانیکی تک لیف مشخص شود. یک روش جدید برای مشخص کردن خصوصیات مکانیکی نانوالیاف توسعه داده شده است. در این پروژه الیاف پلی آمید 6 به روش ریسندگی برقی ریسیده گردید. اسید فرمیک به عنوان حلال مورد استفاده قرار گرفته و محلول 20% پلیمر در شرایط دمایی اتاق با فاصله 20-15 سانتیمتر بین سوزن و صفحه جمع کننده و ولتاژ 24-14 کیلوولت استفاده گردید. یک قالب مستطیل شکل برای جداسازی نمونه ها از لایه الیاف ریسیده شده طراحی و ساخته شد. ضخامت الیاف بوسیله ضخامت سنج و خصوصیات مکانیکی لایه بوسیله دستگاه استحکام سنج اینسترون اندازه گیری گردید. با تعیین خصوصیات مکانیکی نمونه ها مشخص گردید که لایه در سطح همگن است و اختلاف معناداری بین قسمت های مختلف مشاهده نشد. با استفاده از معادلات توسعه داده شده تیوری الاستیسیته استحکام الیاف بوسیله استحکام لایه مشاهده شد، که استحکام الیاف پلی آمید ریسیده شده به روش ریسندگی برقی نسبت به الیاف معمول نساجی 10 برابر کمتر است.
مرتضی نوعی محمدرضا محدث مجتهدی
در این تحقیق ، تاثیر متغیرهای فرآیند تکسچرایزینگ تاب مجازی و نیز فرآیند کشش بر روی خواص فیزیکی و ساختاری نخ نایلون 6 نیمه آرایش یافته تکسچره شده و کشیده شده مورد بررسی قرار گرفت و خواص نخ های مذکور با هم مقایسه شدند. متغیرهای فرآیند عبارتند از : نسبت کشش، دما، سرعت و تاب. خواص ساختاری و فیزیکی نخ های حاصله شامل دانسیته، ضریب شکست مضاعف، خواص حرارتی، ftir، جمع شدگی، خواص کششی و خواص موجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که با افزایش نسبت کشش، خواص کششی، آرایش یافتگی و نیز چگالی نمونه های کشیده شده افزایش می یابد و مقادیر خواص کششی و آرایش یافتگی این نخ ها در مقایسه با نخ های تسکچره متناظر بیشتر ولی چگالی آنها کمتر است. همچنین با افزایش دما، بلورینگی نخ های کشیده شده و تکسچره شده افزایش می یابد. افزایش میزان تاب در فرآیند تکسچرایزینگ، موجب کاهش آرایش یافتگی نخ های تکسچره می گردد. سرعت فرآیند بر خواص نخ های تکسچره شدن تاثیر گذار است در حالی که بر روی خواص نخ های کشیده شده تاثیر چندانی نمی گذارد
جواد لک محمد حقیقت کیش
در حال حاضر از الیاف پلی استر (پلی اتیلن ترفتالات) منقطع توخالی و توپر معمولی استفاده شده است. الیاف برای تولید لایه در فرآیند سوزن زنی با مقادیر مختلف الیاف توپر معمولی و توخالی . یعنی 0و25، 50، 75و 100 درصد الیاف توخالی، استفاده شده است. پارچه های برای تعیین مقاومت کششی، ازدیاد طول کششی، فشارپذیری، وزن و ضخامت، برگشت پذیری بس از برداشتن فشار، خواص عایق حرارتی و ضریب جذب صورت مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج برای تعیین اختلاف معنی دار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از برنامه نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که برگشت پذیری، ضخامت، خواص عایق حرارتی و ضریب جذب صوت با افزایش درصد توخالی در لایه های بی بافت مخلوط شده افزایش می یابد. در حالیکه، ازدیاد طول تا حد پارگی وزن با افزایش درصد الیاف توخالی کاهش می یابد. استحکام و مقاومت فشردگی تغییر قابل ملاحظه ای نکرده است. بطور کلی تغییر در خواص با درصد الیاف توخالی در مخلوط از قانون ساده مخلوط ها پیروی می کند.
مرتضی طالبی محمد حقیقت کیش
در این تحقیق، الیاف اکریلیک خشک ریسی و ترریسی شده در زمانهای مختلف تحت اشعه ماورابنفش و زنون قرار گرفتند. خواص مکانیکی، چگالی و تغییرات میکروسکوپی نمونه های نور دیده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین آزمایشهای طیف سنجی ماورابنفش و طیف سنجی مادون قرمز فوریه نیز بر روی نمونه های نور دیده در زمانهای مختلف انجام گردید. نتایج نشان می دهد پس از نوردهی تحت اشعه ماورابنفش، نمونه ها زرد شده و نهایتا در dmf حل نمی شوند. بررسی تغییرات شیمیایی صورت گرفته در نمونه های نوردیده نمایانگر تبدیل گروههای نیتریل می باشد. همچنین با افزایش زمان نوردهی، خواص مکانیکی نمونه های نور دیده افت می کند. در مجموع می توان گفت تخریب الیاف اکریلیک تحت uv شدیدتر از زنون است و در این میان الیاف اکریلیک خشک ریسی شده حساسیت بیشتری به تخریب نوری از خود نشان می دهند.
زهرا سیدمرتضی حسینی محمد حقیقت کیش
تثبیت حرارتی نخ اکریلیکی مرحله ای مهم در بهبود خواص فرش در عملیات تولید فرش ماشینی می باشد. هدف از تحقیق حاضر، آشنایی با روشهای تثبیت حرارتی، شناسایی اثر تثبیت حرارتی و بررسی اثر شرایط متفاوت عملیات از جمله دما و زمان بر ساختار نخ و فرش و بهینه کردن فاکورهای عملیات می باشد. جهت نیل به اهداف فوق نمونه های نخ تحت شرایط یکسان ریسندگی تولید شد. سپس به روشهای تر، خشک و حرارت خشک به همراه بخار تثبیت حرارتی نخها صورت پذیرفت. سپس نمونه فرش های مربوط به هر کدام از نخها بافته شد. پس از اندازه گیری خواص نخ و فرش، بهترین دمای تثبیت حرارتی در یکی از روشها (روش تر) انتخاب شد و در آن دما تثبیت در دو زمان مختلف صورت پذیرفت تا اثر زمان بعنوان پارامتر موثر دیگر بررسی گردد. نتایج نشان دادند، تثبیت حرارتی به هر دو روش تاثیر معناداری بر نمره نخ ندارد. اما سبب بهبود استحکام کششی، ازدیاد طول تا حد پارگی و بطور کلی خواص کشش و مقاومت سایشی نخ، حفظ ظاهر و خاصیت ارتجاعی فرش و کاهش پرزدهی آن می گردد. ضمنا فرش تثبیت نشده دارای حداکثر درصد تغییر ضخامت در برابر اعمال ضربات است. اما برگشت پذیری پس از اعمال ضربه آن تقریبا مناسب است. دمای 94 درجه سانتی گراد بهترین دمای تثبیت حرارتی به روش تر اعلام شد چون بهترین خواص کشش نخ و برگشت پذیری فرش تولید شده را به همراه داشت. پس از بررسی دو زمان مختلف تثبیت حرارتی تنها می توان گفت خواص کششی نخ تثبیت شده در زمان 120 ثانیه بهتر است اما از سوی دیگر خواص ارتجاعی نخ تثبیت شده در زمان 60 ثانیه مورد قبولتر است. از آنجا که سایر خصوصیات در نخ و فرش اختلاف معناداری ندارند و بدین علت که در اکثر کارخانجات مقدار تولید کارخانه بسیار با ارزش است، افزایش مدت زمان تثبیت حرارتی بهبود چندانی را به ارمغان نمی آورد پس تثبیت حرارتی به روش تر در دمای 94 درجه سانتی گراد و در زمان 60 ثانیه توصیه می گردد. در نخهای تثبیت شده در روش خشک می توان گفت همراه کردن آن با بخار بهبود مقاومت سایشی و تا حدودی خواص کشش نخ را در بر خواهد داشت. در این روش دمای 105 درجه سانتی گراد به همراه بخار 90 درجه سانتی گراد بدلیل خواص کششی و سایشی مناسب پیشنهاد می گردد.
مصطفی یوسفی محمد حقیقت کیش
چکیده با وجود تحقیقات بسیار وسیعی که درباره ی ریزساختار الیاف پلی استر (پلی( اتیلن ترفتالات)) انجام گرفته و پژوهشهای بسیاری هم که در این زمینه در حال انجام می باشد، هنوز یک مدل کامل و جامع برای توصیف ریزساختار این الیاف وجود ندارد. شناخت هر چه بیشتر ریزساختار به بهبود فرآیند تولید، به منظور تولید الیاف با خواص بهتر، کمک می کند. در این میان شناخت بیشتر ساختار میانی و واسطه ای الیاف، که توسط کشش نمونه های الیاف نیمه آرایش یافته در دمای نزدیک به دمای انتقال شیشه ای حاصل می شود، مورد توجه می باشد. در این تحقیق الیافی با ساختارهای درونی متفاوت، با اعمال نسبت های مختلف کشش در دمای 80 درجه سانتی گراد، تهیه شده و این الیاف به روش های مختلف مانند پراش پرتو ایکس با زاویه ی زیاد، طیف سنجی مادون قرمز، گرماسنجی پویشی تفاضلی، خواص مکانیکی، آنالیز مکانیکی حرارتی، چگالی، جمع شدگی حرارتی و ضریب شکست مضاعف مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفتند. سپس با استفاده از اطلاعات به دست آمده از روش های متفاوت، چگونگی تشکیل فاز میانی (مزوفاز) و ریزساختار الیاف مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج آزمایشات پراش پرتو ایکس با زاویه ی زیاد، به وجود آمدن قلّههای مجزای بلوری را در اثر کشش نمونه ها در 80 درجه ی سانتیگراد نشان نداد؛ اما آزمایشات طیف سنجی مادون قرمز افزایش میزان صورت بندی ترانس مولکول ها و همچنین تاخوردگی مولکول های زنجیری را نشان داد. ایجاد تاخوردگی زنجیرها می تواند به ایجاد بلورینه ها با حالت زنجیرهای تاخورده نسبت داده شود. ضریب شکست مضاعف الیاف نیز در اثر کشش افزایش یافت که نشان دهنده ی افزایش آرایش مولکولی در نمونه ها می باشد. چگالی نمونه ها نیز در اثر کشش افزایش یافت که نشان دهنده ی افزایش تراکم مولکولی در مناطق غیربلوری و نیز ایجاد تبلور می باشد. درصد بلورینگی نمونه ها همبستگی زیادی با صورت بندی ترانس مولکول های زنجیری داشت. این همبستگی در مورد درصد بلورینگی به دست آمده از روش اندازهگیری چگالی بیشتر بود. نتایج آزمایشات گرماسنجی پویشی تفاضلی نیز پهن شدن قلّه ی تبلور در اثر کشش نمونه ها در شرایط ذکر شده را نشان داد که می تواند در اثر افزایش نسبت زنجیرهای کشیده شده در مناطق بی نظم باشد. منحنی مدول اتلاف بر حسب دما در آزمایشات دینامیکی – مکانیکی در دمای بالای صفر درجه ی سانتی گراد به دو یا سه قله تجزیه شد. تجزیه به سه قله از همبستگی بالاتری برخوردار بود. با افزایش نسبت کشش، سطح زیر قله ی اول (در تجزیه ی منحنی مدول اتلاف-دما به دو قله) و قله های اول و دوم (در تجزیه ی منحنی مدول اتلاف-دما به سه قله) افزایش یافت که این امر به افزایش آرایش یافتگی مولکول ها در نواحی بی نظم و بیشتر شدن نسبت فاز آرایش یافته ی غیربلوری (مزومورفیک) نسبت داده می شود. وجود قله های مختلف نشانه ی وجود استراحت های مختلف مولکولی و در نتیجه نشانه ی وجود ساختارهای متفاوتی در مناطق بی نظم الیاف می باشد. منحنی مدول اتلاف بر حسب دما در دمای زیر صفر درجه ی سانتی گراد به دو قله تجزیه شد. با تغییر نسبت کشش، تغییر محسوسی در موقعیت و دمای بیشینه ی قله های تفکیک شده مشاهده نگردید. به عبارت دیگر، کشش در شرایط ذکر شده، اثری بر استراحت های مولکولی در این محدوده ی حرارتی ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت مناطق بی نظم الیاف شامل ناحیه هایی با درجات مختلفی از آرایش می باشند. این درجات مختلف، می تواند از حالت بی نظم کامل تا حالت مزومورفیک دارای آرایش، باشد. با اعمال کشش بر روی نمونه ی اولیه در شرایط ذکر شده، نسبت مناطق بی نظم مزومورفیک یا آرایش یافته تر، افزایش پیدا نمود. به طور کلی کشش الیاف پلی( اتیلن ترفتالات) در شرایط ذکر شده به ایجاد ساختاری واسطه ای در الیاف منجر می شود که مشخصه ی آن وجود مولکول های زنجیری کشیده شده در مناطق بی نظم و به وجود آمدن بلورینه های بسیار کوچک (ریز بلورینه) با زنجیرهای تاخورده در الیاف می شود. بر مبنای کلیه مشاهدات انجام شده، مدل هایی برای ساختار الیاف پلی(اتیلن ترفتالات) نیمه آرایش یافته و کشیده شده در شرایط فوق، ارائه گردید.
زهرا احمدی محمد حقیقت کیش
به دلیل اهمیت رنگدانه ها در فرایند پایدار سازی و یا تخریب نوری پلیمرها و توسعه روزافزون مصرف رنگدانه های مختلف در کالاهای پلی پروپیلنی، تخریب و پایداری نوری نمونه های فیلم و فیلامنت پلی پروپیلن محتوی رنگدانه هایی با ساختار شیمیایی مختلف مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر رنگدانه های آلی، پایدار کننده نوری و ضد اکسنده در مکانیسم اکسایش نوری فیلمهای پلی پروپیلن تولید شده از پلی پروپیلن ایزوتاکتیک با شاخص مذاب 32 که در زیر لامپ جیوه ای به مدت بیش از 8 هفته پرتو دیدند، فیلم و فیلامنت پلی پروپیلن تولید شده از گرانول پلی پروپیلن ایزوتاکتیک با شاخص مذاب 25 که زیر لامپ زنون حدود 3 هفته پرتو دیدند، مورد مطالعه قرار گرفت. میزان اکسایش نوری در فیلمهای گروه الف بوسیله تکنیکهایی شامل طیف سنجی فروسرخ، گرماسنجی تفاضلی روبشی، اندازه گیری خواص مکانیکی، دانسیته و زاویه تماس مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج نشان داد نمونه های پایدار نشده و غیر رنگی در مدت زمان بسیار کوتاه تقریبا 240 ساعت کاملا تخریب شدند در صورتی که با افزودن رنگدانه مونو آزو و پایدار کننده نوری طول عمر به حدود 1500 ساعت افزایش یافت.در گروه ب برای ارزیابی تاثیر نوع، مقدار و پارامترهای ساختاری رنگدانه ها بر مکانیسم پایداری و تخریب نوری فیلم و فیلامنتهای پلی پروپیلن علاوه بر تکنیکهای فوق از تفرق اشعه ایکس با زاویه باز نیز استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه نوع رنگدانه در ترکیب با پایدار کننده ها اثر محافظتی بهتری را نسبت به هنگامی که به تنهایی بکار روند، نشان می دهند. تاثیر پایدار کنندگی رنگدانه های مورد استفاده به ترتیب رنگدانه فتالوسیانین، کوئین اکریدون و سپس مونو آزو بود. رنگدانه های مورد استفاده به دیل تفاوت در پارامترهای ساختاری خود و تاثیری که در خواص فیلمها و فیلامنتهای تولیدی داشتند، فرایند پایدار سازی را تحت تاثیر قرار دادند. رنگدانه های فتالوسیانین در غلظتهای بیشتر مورد استفاده، اثر پایدار کنندگی بهتری را نشان دادند. رنگدانه های کوئین اکریدون با افزایش غلظت در نمونه ها تاثیر منفی در پایدار سازی نمونه ها نشان دادند. رنگدانه های مونو آزو به دلیل رنگ پریدگی نوری به نظر می رسد با محدودیت استفاده مواجه باشند. نوع برهم کنش رنگدانه ها با پلیمر بر اساس مکانیزم تخریب نوری که وابسته به شدت تابش می باشد محصولات اکسایش را تعیین می نماید. به نظر می رسد نمونه های گروه الف طبق مکانیسم اکسایش charge transfer chromophore (ctc) و نمونه های گروه ب طبق مکانیسم خود اکسایش boland- gee پیشروی نمایند.
سامان پورشعبان محمد حقیقت کیش
یکی از موضوعات بسیار مهم در زمینه علم و فناوری نانو اندازه گیری ابعاد و مشخص کردن ذرات کوچک می باشد. به طور مشابه در زمینه های برق ریسی که فرآیندی جهت تولید نانو الیاف می باشد. در این تحقیق میکروسکوپ نوری اصلاح شده است تا به عنوان میکروسکوپ ژیگموندی به کار گرفته شود و همچنین محدوده قدرت نمایش میکروسکوپ افزایش یافته و از حدود آبه تجاوز کرده است. میکروگرافهای نوری متعددی از نانو ذرات (نانو ذرات نقره و دی اکسید تیتانیوم) بدست آمد. با استفاده از نرم افزارهای فتوشاپ و متلب، تصاویر آنالیز شدند و ذراتی با اندازه 150 نانو متر و نانو الیافی با اندازه 360 نانو متر مشاهده گردید . برای بسیاری از این میکروگرافهای نوری، توزیع اندازه ذرات نیز مشخص شده اند.
حامد فرخنده محمد حقیقت کیش
در کار حاضر از الیاف منقطع پلی پروپیلن و اکریپیک جمع شونده استفاده گردیده است. از مخلوط الیاف مذکور پارچه های بی بافت سوزن زنی شده تولید گردید و بخشی از تولیدات تحت فرایند شستشو با آب جوش و دتر جنت (از نوع ریکا) قرار گرفت. پس از شرایط آماده سازی، خواص فیزیکی پارچه ها اندازه گیری شد. این خواص عبارتند از:خواص مکانیکی (ازدیاد طول تا پارگی، استحکام پارگی و طول خمش) ضخامت، وزن واحد سطح، قابلیت نفوذ هوا و قابلیت عایق حرارتی می باشد تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که شستشو در آب داغ و دتر جنت منجر به ایجاد تغییر در خواص فیزیکی می شود که میزان این تغییرات متفاوت است. در کار حاضر مقدار و چگونگی این تغییرات یک به یک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این کار با مطالعات انجام شده در گذشته مقایسه شده است.
فاطمه داداشیان محمد حقیقت کیش
ضریب شکست مضاعف یکی از خواص فیزیکی مهم درارتباط با ساختار یا کاربرد الیاف می باشد که به طریق مختلف میتوان آنرا اندازه گیری نمود. دراین پروژه روشهای مختلف اندازه گیری ضریب شکست مضاعف الیاف مورد مقایسه قرار گرفته است ، تامحدودیتها و توانائیهای هریک مشخص گردد. روشهای مورد استفاده شامل روش جبران (compensative) روش (becke line) و روش تداخلی (interference) می باشند. ضریب شکست مضاعف الیاف مختلفی با استفاده از روشهای فوق اندازه گیری شده است ، نتایج اندازه گیریها با مراجع مختلف مقایسه گردیده و علل اختلاف آنها توجیه شده است . اگر چه برخی معتقدند با روش خط becke ضریب شکست سطح خارجی الیاف اندازه گیری می شود، لیکن مطابقت نتایج حاصل از روش خط becke و روش تداخلی نشان می دهد که ضرایب شکست حاصل از روش خط becke به سطح الیاف محدودنمی گردند. در روش تداخلی ضریب شکست هر نقطه روی لیف قابل اندازه گیری میباشد. در روش جبرانی با توجه به محدودیت آن فقط ضریب شکست مضاعف الیاف اندازه گیری شده است . تاثیر آرایش یافتگی مولکولی دراثر کشش الیاف مصنوعی درحین تولید، در مقایسه مقادیرضریب شکست مضاعف الیاف پلی استر کشیده شده (foy) و نیمه ارایش یافته (poy) مشهود می باشد. عملیاتی مانند واکس گیری الیاف پنبه، صمغ گیری الیاف ابریشم و برداشتن سطح الیاف پلی استر با سود تغییری در میزان ضریب شکست مضاعف نسبت به نمونه های عمل نشده نشان نمی دهند، درحالیکه عمل مرسریزاسیون الیاف پنبه باعث کاهش ضرایب شکست می گردد. باتوجه به آزمایشهای انجام گرفته، روش تداخلی جهت شناسائی سریع الیاف نایلون و پلی استر و اکریلیک پیشنهاد می گردد. استفاده از میکروسکوپ تداخلی اندازه گیری طول وارتفاع فلسهای موجود در الیاف پشم را ممکن می سازد، که جهت مقایسه انواع الیاف پشم پیشنهاد می گردد.
طاهره معینی محمد حقیقت کیش
روشهای مختلفی برای تغییر فرم نخهای صاف فیلامنتی، ازجمله نخ نایلون 6 وجود دارد. دراین روشها، حرارت به عنوان عامل اصلی جهت تثبیت تغییر شکل مکانیکی ایجاد شده بشمار می آید. آنچه مدنظر این پایان نامه است ، استفاده از حلالهای شیمیائی مختلف جهت تثبیت تغییر فرم ایجاد شده و جایگزینی آن با حرارت است . چهارعامل حلال، زمان، درجه حرارت و تاب بررسی شده و باتوجه به تئوریهای پارامتر حلالیت پلیمرها، حلال هایی که پارامتر حلالیت نزدیک پارامتر حلالیت پلیمر داشتند را انتخاب نموده و آزمایشات مقدماتی انجام شدند. حلالهایی چون فنل، کلروفنل، اسید فرمیک ، اسید استیک ، اتیلن کربنات و مخلوطی از اتانل و متانل انتخاب گردیدند و خصوصیاتی نظیر درصد جمع شدگی، استحکام و دنیر آنها اندازه گیری و بررسی شد. درمیان حلالهای مذکور، نمونه های عمل شده بادو حلال فنل 3 و کلروفیل 1 بعلت داشتن استحکام بالا نسبت به نمونه نخهای دیگر انتخاب شدند. عامل زمان نیز بررسی شده و زمان 2 دقیقه به عنوان اپتیمم زمان انتخاب گردید. با توجه به درجه حرارت تبدیل شیشه ای نایلون 6 که حدود 45-50 درجه سانتیگراد است ، دمای محیط بعنوان دمای مناسب برگزیده شده و تاب مناسب نیز با توجه به تئوری های موجود تعیین گردید. نمونه نخهایی با دو حلال انتخاب شده فنل 3 و کلروفیل 1 بطریق شیمیائی - مکانیکی تکسچره شده و با نمونه تکسچره شده بطریق تاب مجازی مقایسه گردید. جهت مقایسه دوروش ، آزمایشات اندازه گیری خصوصیات مکانیکی (منحنی تنش - ازدیاد طول نسبی) دنیر، سختی موج، کالریمتری پویشی تفاضلی (dsc) و عکسبرداری میکروسکوپ الکترونی انجام گرفت . از مقایسه استحکام نمونه ها معلوم گردید نمونه تکسچره شده بطریق تاب مجازی دارای استحکام پائین تر از دو نمونه تکسچره شده بطریق شیمیایی - مکانیکی می باشد. سختی موج نمونه های حاصل از دو روش تقریبا یکسان بوده ولیکن نمونه تکسچره شده با فنل 3 دارای دنیر بیشتری نسبت به دو نمونه تکسچره شده با کلروفنل و تاب مجازی می باشد. آزمایشات dscانجام شده، نشانگر این مطلب بود که نمونه های تکسچره شده با استفاده از حلالها دارای tg بالاتر از نمونه تکسچره شده بطریق تاب مجازی است که احتمالا تغییر ساختمان داخلی نخ علت این امر می باشد. اختلافی در سطح الیاف عمل شده با حلال بوسیله میکروسکوپ الکترونی به دو طریق مختلف مشاهده نگردید.