نام پژوهشگر: ملک تاج خسروی
فاطمه حیدری میر طیب موسوی
عبارت سرمایه اجتماعی «واژه ای است کهن دارای ریشه و باور فرهنگی، از سویی گفتمانی است جدید بر پایه ارزشهای اجتماعی و تأثیر آن در جامعه و تعامل گروههای اجتماعی که در چند دهه اخیر مورد مطالعه دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته و علمی تبیین شده است. سودمندی مطالعات جامعه شناسان برای دانشمندان علم اقتصاد و سپس نظریه پردازان علوم سیاسی موجب گردید که این مفهوم وارد اقتصاد و علم سیاست گردد. «سرمایه» در علم اقتصاد مبین اعتباری است که دارای مالک شخصی، تعاونی و یا ملی است ولی «سرمایه اجتماعی» در علم سیاست فاقد مالکیت شخصی است. اعتماد و اعتباری است که به جامعه تعلق داشته و همه افراد، گروههای ذیربط از آن ارزشها بهره می گیرند و چون در تعامل بین افراد، گروهها و جامعه کاربرد دارد، لذا قابل بررسی در علم سیاست می باشد. این پژوهشگر در پی مطالعه و بررسی پایه ها، ابعاد، مولفه ها، تأثیر و تأثر سرمایه اجتماعی بر گروهها و جامعه و تکامل آن به شکل و ساختار اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی، مشارکت مذهبی، انسجام اجتماعی و در نتیجه همبستگی و پیوندهای اجتماعی است که ممکن است به توسعه سیاسی منتهی گردد.انقلاب اسلامی در عین حال برخی از مولفه های سرمایه اجتماعی را در قبل از انقلاب کم رنگ کرده توانسته است خود به بازتولید سرمایه اجتماعی دست بزند که مبتنی بر ارکان معرفتی و اجتماعی (استقلال،آزادی،جمهوریت،اسلامیت،قانون اساسی،نهادهای انقلابی) انقلاب اسلامی است.در این تحقیق به دنبال این هستیم که ببینیم،انقلاب اسلامی چگونه موجب ارتقاء سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران(1358 – 68) شده است. دیدگاه این پژوهشگر مطالعه مولفه های بالا از زاویه و نگاه انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی (ره) و استمرار انقلاب در زمان کنونی است. تعامل سرمایه اجتماعی و انقلاب اسلامی گفتمانی است که با توجه به نو بودن مفهوم، بررسی و مطالعه آن در ایران، به ویژه با عنایت بازتاب آن در نهضت های شمال آفریقا و غرب آسیا، ضروری به نظر می رسد.این پژوهش از حیث روش، کار بر روی ساختارهای کیفی و تفسیری را مد نظر دارد و با توجه به روش کیفی سعی شد با رویکرد توصیفی تحلیلی در سطح میان برد و متوسط تحولات سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران(1358 - 68) بررسی گردد.
زهرا مسعود ملک تاج خسروی
روحانیت به عنوان قدیمی ترین و قدرتمندترین نهاد مدنی در تاریخ اجتماعی ایران است . نیروی اجتماعی روحانیت نقش بسیار تعیین کننده ای در زندگی سیاسی و دینی جامعه ایران ایفا کرده است روحانیت در بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی در دوران معاصر به ایفای نقش پرداخته است . با توجه به اهمیت نیروی اجتماعی روحانیت این پژوهش در صدد است به بررسی نقش روحانیت در ایران در دو مقطع ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی بپردازد. سئوال اصلی این پژوهش این است که روحانیت در جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی در ایران چگونه ایفای نقش نموده است؟ فرضیه اصلی نیز این گونه مطرح شده است که روحانیت به عنوان یک نیروی اجتماعی در انقلاب اسلامی ایران نقشی موثرتر از جنبش ملی شدن صنعت نفت داشته است .به دنبال بررسی علت ایفای نقش متفاوت روحانیون در این دو مقطع ، مباحث پژوهش در 5 فصل تنظیم شده است. این پژوهش با انتخاب رهیافت نظری جامعه شناسی سیاسی دین به بررسی ارتباط نهاد دین (روحانیت ) و سیاست (دولت ) از منظر اندیشمندان غربی و اسلامی می پردازد. این پژوهش به این نتیجه رسید که روحانیون در انقلاب اسلامی به دلیل تحقق دو عامل« درونی »( انسجام و هماهنگی درونی میان روحانیت و وجود رهبری متمرکز و گرد آمدن روحانیون در اطراف آن) و « بیرونی » (ارتباط بیرونی آن ها با جریان های موجود در راستای هدفمند ساختن و تاثیر نهادن بر این جریان ها سیاسی )به ایفای نقشی موثرتر از جنبش ملی شدن صنعت نفت پرداخته اند . در این رساله از روش پژوهش توصیفی – تحلیلی استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات هم به صورت کتابخانه ای و اسنادی است .واژگان کلیدی : روحانیت، نیروی اجتماعی ،جنبش ، ملی شدن صنعت نفت ،انقلاب ،انقلاب اسلامی
اسماعیل شمسایی ملک تاج خسروی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): با ورود اینترنت به عرصه ی ارتباطات جهانی، ارتباطات و روابط میان فردی در سراسر جهان تغییرات شگرفی را تجربه کرده است که عمدتا به سرشت شبکه ی اینترنت بر می گردد. حال اینترنت به ابزار رسانه ای و ارتباطی فوق العاده قدرتمندی مبدل گشته که نه تنها مردمان عادی در جوامع گوناگون بلکه دولت ها نیز نمی توانند آن را نادیده بگیرند . در هر ثانیه شمار بیشتری از انسان ها به گروه کاربران اینترنتی اضافه می شوند. در ایران نیز به سرعت دامنه ی نفوذ اینترنت و امکانات مربوط به آن نظیر سایت های اجتماعی اینترنتی چه به لحاظ کمی (تعداد کاربران) و چه به لحاظ کیفی (نحوه و چگونگی استفاده کاربران) گسترش یافته است. از سوی دیگر، همواره یکی از مسائل بنیادی در تمامی جوامع و به خصوص برای نظام های سیاسی مساله ی حفظ نظم و ثبات بوده است، اینکه نظم چگونه، چرا و تحت چه شرایطی حفظ می شود و یا متزلزل می-گردد. دوورژه معتقد است که رسانه ها به عنوان یکی از سلاح های پیکار سیاسی کارکردی دوگانه دارند، از این رو هم می توانند جهت گسترش ثبات در جامعه فعالیت کنند و هم در جهت افزایش تضاد در جامعه عمل نمایند. اینترنت نیز با وجود مزیت های فراوان در جهت توسعه و افزایش ثبات نظام سیاسی، تهدیداتی را نیز متوجه نظام سیاسی می سازد که نادیده گرفتن آنها به طور حتم تبعاتی را به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش تلاش می شود تا به خطراتی که به واسطه ی گسترش روزافزون استفاده از اینترنت در میان کاربران ایرانی تهدیدکننده ی ثبات سیاسی نظام جمهوری اسلامی است اشاره شود، چون اینترنت به واسطه ی تبلیغ ارزش های متفاوت با نظام ارزشی مسلط می تواند تهدیدی جدی برای ثبات نظام سیاسی جمهوری اسلامی باشد.
عماد صادقی بوگر بیژن نیری
توسعه اقتصادی به عنوان یکی از مهم ترین آمال کشورها، نیازمند برخی پیش نیازهاست که می توان آنها را با آماده سازی ساختار داخلی از جمله نهادهای سیاسی کارآمد مهیا کرد. تحقیق حاضر بر آنست تا با بررسی این ساختار به توسعه نیافتگی اقتصادی در کشور مصر بپردازد. این تحقیق براساس مدل گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده و در پی آن است که نقش و کارکرد ساختار سیاسی در توسعه اقتصادی مصر را مورد بررسی قرار دهد (با مطالعه موردی صنعت توریسم در مصر)، بدین ترتیب، پس از طرح کلیات و طراحی تحقیق در فصل اول، در فصل دوم به مباحث نظری درباره نوسازی و مدرنیزاسیون در کشورهای توسعه نیافته می پردازد و در فصل سوم که دارای دو گفتار است. در قسمت اول به مختصری از تاریخچه مصر و جمعیت ،گویش و مذهب و همسایگان و آب و هوا و... می پردازد. در گفتار دوم به مطالعه فرایند اجماع سازی و میزان باز بودن و یا به عبارتی هماهنگی با ورود به عرصه اقتصاد بین الملل، مورد توجه و ارزیابی قرار می گیرد و اثبات خواهد شد که به خاطر ساختار سیاسی ناکارآمد، این کشور همواره در مقابل توسعه مقاومت می کند. در واقع ساختار سیاسی و میزان نهادینگی دو نقش عهده برعهده می گیرند: یا تسهیل کننده و یا ممانعت کننده که ساختار سیاسی در مصر به عنوان عاملی مانع در برابر توسعه اقتصادی عمل کرده و اثبات خواهد شد که کشور مصر به خاطر عدم اجماع سیاسی و وجود نظام الیگارشی همواره در توسعه اقتصادی موفق عمل نکرده است. در فصل چهارم نیز که به صنعت توریسم در کشور مصر پرداخته است. شامل دو گفتار است: گفتار اول جاذبه ها و مکانهای توریستی و جذب گردشگری را بررسی می نماید و در گفتار دوم صنعت توریسم را به صورت موردی در ساختار و چارچوب سیاسی و تصمیم گیری مصر بررسی می نماید و با توجه به آمار و ارقام و شاخص های موجود در این بخش نشان داده خواهد شد که مصر در این بخش گرچه رشد نسبتاً خوبی داشته اما خود توریسم می تواند ع به عنوان یکی از پتانسیل های توسعه اقتصادی به کار گرفته شود که دامنه و تأثیر آن بر درآمد صنعت ناخالص ملی و سرانه ملی در کل فرایند اقتصادی باعث توسعه اقتصادی گردد که در مصر حاصل نشده است. در آخر در فصل پنجم به آزمون فرضیه پرداخته می شود و ساختار سیاسی مصر در توسعه اقتصادی این کشور چه در بخش توریسم و چه در بخش های دیگر در آزادسازی فرایندهای اقتصادی به عنوان عاملی ممانعت کننده به حساب آمده است و درآمد حاصله از بخش توریسم در توسعه اقتصادی این کشور چندان اثرگذار نبوده است.
زینب مقصودی حسین تفضلی
سوال اصلی این تحقیق این است که انقلاب اسلامی چه تاثیری بر مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان ایران داشته است؟آیا با وقوع انقلاب اسلامی میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان افزایش یافته است؟و اگر جواب مثبت یا منفی است چرا؟در این پایان نامه فرض بر این است که پس از انقلاب مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان افزایش یافته است ،در این تحقیق فاکتور ها و معیارهای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان را مورد بررسی قرار داده و طبق آمار ارائه شده میزان مشارکت زنان را نشان داده و افزایش یا کاهش آنرا مورد ارزیابی قرار داده ایم .در بخشهایی از پایان نامه به دستاورد های انقلاب برای زنان پرداخته شده و موانع و مشکلات مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان عنوان گردیده است.در آخر نیز راهکارهایی برای افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان ارائه شده است. آنچه بیش از همه باید به آن توجه کرد، مساله جامعه پذیری سیاسی و جدی گرفتن این فرآیند است.همچنین آموزش نقش بسیار مهمی در ارتقای سطح توانمندی های زنان برای تصدی و قبول مسوولیت های مختلف دارد.
فایقه مهدی پورکلور میرطیب موسوی
جنگ اول خلیج فارس بااشغال کویت ازجانب عراق در 2اوت سال 1990میلادی (11مرداد 1369)آغازوبااخراج عراق ازکویت وشکست ارتش عراق توسط اعتلاف حدود 30کشور جهان به رهبری امریکادر28 فوریه 1991(9اسفند)1369پایان یافت. مهمترین عواملی که درشکل گیری واجرای سیاست جنگ طلبانه عراق درزمینه اشغال کویت موثربودندعبارتنداز:موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، ایدئولوژی، قدرت نظامی، نقش رهبری، ساختار تصمیم گیری، نظام بین الملل، نهادهای منطقه ای (اتحادیه عرب)ونهادهای بین المللی (شورای امنیت سازمان ملل متحد). شورای امنیت سازمان ملل متحد یکباردرسال1961 وباردیگرپس ازاشغال والحاق کویت به عراق دراوت1990 دراین مساله دخالت کردوشدیدترین واکنش هاراپس ازاشغال والحاق کویت به عراق نشان داد، به نحوی که این امر در تاریخ سازمان ملل بی سابقه بود شورای امنیت چند ساعت بعد ازاشغال کویت تشکیل جلسه داد، تجاوز عراق را محکوم کردوخواستار خروج بی قیدوشرط نیروهای عراقی ازکویت شدودرمدت چند ماه پس ازاشغال کویت، 12 قطعنامه صادر کرد.صدوراین تعداد قطعنامه در یک مدت کوتاه تا آن زمان علیه هیچ کشوری حتی طرح نشده بود چه رسد به اینکه تصویب شود.دریکی ازاین قطعنامه ها از کلیه کشورهای عضوخواسته شدعراق را مورد تحریم اقتصادی و تسلیحاتی قرار دهند شورای امنیت در قطعنامه 678 مورخ 29 نوامبر 1990 نیز ضمن دادن اولتیماتوم به عراق برای خروج نیروهایش از خاک کویت تا 15ژانویه اجازه استفاده از نیروی نظامی برای بیرون راندن عراقی ها را از کویت صادر نمود.ِ هدف از این پژوهش ایجاد بستر سازی برای برداشتن قدمی جهت ارائه رویکردهای جدید در نظام حکومتی با استفاده از تجربیات گذشته و عدم تکرار خطاها با نگاهی رو به آینده و روزآمدی موضوع و کاربرد آن برای امنیت و منافع کشورهای حوزه خلیج فارس از دلایل تهاجم عراق به کشورهای همسایه از جمله کویت و کسب امتیازات سیاسی اقتصادی در منطقه و جلب حمایت قدرت های بزرگ از جمله امریکا برای دستیابی به اهدافش بوده است.
افشین مرادخانی ملک تاج خسروی
چکیده : همبستگی ملی یکی از مهمترین الزامات و فرایندهایی است که از طریق آن حضور گروه های مختلف قومی - مذهبی در چارچوب یک سرزمین واحد تضمین می شود. این فرایند که در تئوری های کلاسیک دولت - ملت سازی، مبتنی بر اجبار بوده و در رویکرد لیبرال از طریق فرایند دموکراتیزاسیون یا دموکراسی اجماعی صورت می گیرد، در میان بسیاری از دولت های در حال توسعه و به ویژه دولت های خاورمیانه از اهمیت بسیاری برخوردار است. در جوامعی همچون عراق که مختصات فرهنگی و ترکیب جمعیتی آنها از لایه های هویتی، خرده فرهنگ ها و اقوام گوناگون تشکیل شده ، این موضوع از مسائل مهمی است که تهدیدها و چالش های زیادی برای این کشور به همراه داشته است .از آنجا که حلقه اول در امنیت ملی هر کشور پس از امنیت داخلی، حوزه بلافصل با همسایگان است لذا تغییر و تحولات در محیط سیاسی – امنیتی این حوزه بر نظام و سیستم امنیتی ایران اثرات مستقیم و غیرمستقیم خواهد داشت.بر این اساس در این پژوهش تلاش خواهد شد به بررسی مهمترین عوامل و موانع همبستگی ملی در عراق بعنوان یکی از همسایگان ایران و از عوامل موثر در نظام امنیت منطقه ای آن پرداخته شود. با توجه به چالش های پیش روی همبستگی ملت عراق می توان مهمترین چالش ها را عدم تحقق فرآیند دولت سازی تنوع قومی مذهبی و تأثیر گذاری بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای دانست. این تحقیق باروش توصیفی ، تحلیلی در پنج فصل با بیان دیدگاه ها و نظریاتی در مورد چالش های همبستگی ملی ،قومی ، مذهبی و جامعه شناسی عراق بیان و در پایان نتیجه گیری و راهکارهایی ارائه گردیده است، روش شناسی موجود در پژوهش رئالیسم بر اساس همگرایی و واگرایی با استفاده از نظریات امیل دورکیم پرداخته شده است .
آرش یوسفی فاطمه شکوهی آذر
در ماه های گذشته، قیام ها و خیزش های سراسری در اکثر کشورهای عربی-اسلامی به وقوع پیوست. کشورهایی که با خیزش و نهضت مردمی روبه رو شده اند، در منطقه متداخل خاورمیانه، جهان عرب و شمال آفریقا واقع گردیده اند که از لحاظ ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیک و ژئوکالچرال دارای اهمیت ویژه ای است. منطقه ای که اولین خاستگاه تمدن بشری بوده و آئین ها واعتقادات جهانی از این سرزمین برخاسته اند و زادگاه ادیان بزرگ آسمانی چون: اسلام، یهودیت و مسیحیت بوده است. این منطقه پس از انفلاب صنعتی و کشف نفت اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. اهمیت زیاد این منطقه در ابعاد مختلف همواره استعمارگران را برآن داشته تا با شیوه های مختلف بر آن تسلط داشته باشند. آن ها در دوره های مختلف استعمار کهن، نو و فرانو با روش های گوناگون چون حضور مستقیم نیروهای استعمارگر، شکل گیری و حمایت از حکومت های خودکامه و تسلط حاکمان مستبد، تلاش برای تغییر ذائقه ملت ها و انحراف در خواست های واقعی آنان، اهداف نامشروع خود را در منطقه دنبال کرده اندو آثار و پیامدهای ناگواری را در این منطقه و کشورها برجای گذاشته اند، لذا در این پژوهش تلاش شده است در چهارچوب رهیافت رئالیسم چالش های دو کشور مطرح در سطح معادلات منطقه ای و بین المللی آمریکا و روسیه درخصوص برخورد هریک از آنان با خیزش های اخیر منطقه و تقابلات موجود بین آنان در منطقه حساس خاورمیانه و نقش و جایگاه آنان مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد. جدای از چالش ها و تقابل های دیرینه ای که بین شوروی و ایالات متحده آمریکا از لحاظ ائدولوژیک برقرار بوده و دنیا را تا رویایی این دو ابرقدرت و جنگ هسته ای پیش برد، پس از فروپاشی شوروی سابق نیز در راستای تضاد منافع بروز و ظهور پیدا کرده و هم اکنون نیز این تضاد منافع به انواع مختلف وجود دارد، در همین راستا تحولات خاورمیانه عربی (بیداری اسلامی) بستر نوعی رویارویی و تقابل جدید را در منطقه خاورمیانه به وجود آورده که عده ای از آن تحت قالب جنگ سرد جدید یاد می کنند.
مجتبی صادقیان ملک تاج خسروی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): یکی از راه های شناخت وتحلیل انقلاب اسلامی بررسی اندیشه ها و عملکرد رهبران و مبارزان آن در فرآیند انقلاب است. طالقانی یکی از کسانی بود که درحرکت انقلاب همراه با امام خمینی در تکوین مبانی فکری و در بسیج توده ها و سازمان دهی مبارزان انقلابی نقشی چشمگیر داشت. طالقانی از لحاظ اندیشه ای در چارچوب گفتمان اسلام انقلابی می اندیشید و اسلام را دینی جامع و کامل می دانست لذا باحضور فعالانه طالقانی در حوزه سیاست و اجتماع ایران در چهار دهه باید ایشان را پیشکسوت روحانیون سیاسی و مبارز در تاریخ سیاسی معاصر کشور دانست زیرا با فرو پاشی سلطنت استبدادگر رضاخان، طالقانی فرصت تازه ای یافت تا قابلیت ها و توانمندی هایش را به نمایش گذارد از همین رو از شیوه های سنتی و متداول تبلیغ و آموزش دینی روی گرداند وبه صف نوگرایان دینی پیوست ایشان با ابداع روش های جدید ، قرآن را مبنای عمل و تفکر خود قرار داد وآن را به عامل پیوند و تعامل خود با نهادها ، تشکل های مذهبی و جریان های فکری تبدیل کرد با شکل گیری نهضت ملی شدن نفت ،طالقانی به اتکای تجربه سیاسی و نواندیشی مذهبی فرصت مساعدی یافت تا علاوه بر پیوند با جریان سنتی حاکم ،هم نوگرایان دینی و هم مبارزان آزادی خواه ملی را در سطوح مختلف همراهی کند طالقانی در اوج سال های اختناق 51-1346 که مبارزات سیاسی به مرحله رکود رسیده بود بار دیگر مبارزات خود را در قالب ترویج اندیشه سیاسی و با استفاده از آموزه های دینی وارائه تفسیری نوین از قرآن در مسجد هدایت متمرکز کرد و با محافل و کانون های سیاسی-فکری به ویژه حسینیه ارشاد و مساجد معتبر تهران که اکنون به پایگاه مبارزات ایدئولوژیک تبدیل شده بودند پیوند یافت، با حمله به متولیان سنت گرا به دفاع از اسلام سیاسی پرداخت و در همان حال از مبارزات برعلیه رژیم توسط گروه های سیاسی منجمله سازمان مجاهدین خلق در نظر و عمل پشتیبانی کرد و ارتباط خود را با آیت الله خمینی ادامه داد و با اقدامی بی سابقه نهضت اسلامی ایران را با حرکت مجاهدان فلسطین ارتباط داد در مرحله بسیج توده ها وبه صحنه کشاندن انقلابیون جهت رویارویی با رژیم پهلوی، بی تردید آزادی طالقانی در آبان 57 سرآغاز فصل نوینی در مبارزات ملت ایران به شمار می رود. طالقانی به عنوان یکی ازاستوانه های اصلی انقلاب در مصاحبه ها و پیام های خود خطاب به اقشار مختلف ملت ایران از مواضع رهبر انقلاب مبنی بر غیر قانونی شمردن دولت بختیار و نهادهای به جا مانده از حکومت پهلوی قاطعانه دفاع کرد و روند انقلاب را سرعت بخشید . طالقانی با مشارکت در شورای انقلاب و همکاری با ارگان ها و نهادهای انقلابی و پرهیز از فعالیت های حزبی انقلاب را در رسیدن به وضعیت ثبات یاری کرد حضور طالقانی در قامت اولین امام جمعه تهران و عضویت وی در مجلس خبرگان قانون اساسی از دیگر نمادهای حضور تآثیرگذار درتثبیت و قوام انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب به شمار می رود در این پایان نامه تلاش شده است تا با روش تحلیلی تاریخی به سوال اصلی: اندیشه ها و عملکرد آیت الله طالفانی چه تآثیری در فرآیند انقلاب اسلامی داشته است، بپردازد. اندیشه ها و عملکرد آیت الله طالقانی توانست جمهوریت و نقش مردم را در فرآیند انقلاب و جمهوری اسلامی برجسته نماید.
محمد امین نژاد ملک تاج خسروی
گام های اولیه چین برای نزدیک شدن و حضور و نفوذ در آفریقا متاثر از دو نیاز مهم داخلی و بین المللی بود. در بعد داخلی، پکن در اجرای راهبرد توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و تامین رفاه جمعیت پرشمارخود، به بازار های جدید فروش کالاهای تولیدی و تامین مواد خام مورد نیاز برای صنایع رو برشد خود نیازداشت. در بعد خارجی، ظهور ابر قدرت و هژمون جدید یعنی ایالات متحده آمریکا و مزاحمت ها و مشکلات ایجاد شده از سوی این کشور بویژه در موضوع تایوان و نیز اصطکاک ها، اختلافات و رقابت ها با اتحاد جماهیر شوروی به عنوان باصطلاح برادر ایدئولوژیک قوی تر، ایجاد فضاهای دیگرو فعالیت در مناطق دوردست و مستعد را برای پکن گریز ناپذیر می کرد. امروز جمهوری خلق چین بعنوان یکی از کشورهای مهم و دارای ظرفیت ها و قابلیت های بسیاربالا برای قرارگرفتن در زمره کشورهای بزرگ مستعد هدایت و رهبری جهان مطرح می باشد. طی مسیر طولانی توسعه توسط این پرجمعیت ترین و سومین کشور وسیع جهان در دوره ای کوتاه (کمتر از نیم قرن) میسر شده است. درواقع انتخاب یک راهبرد و رویکرد مناسب بویژه در سیاست خارجی و ایستادگی و استمرار در پیگیری آن، موجب کسب موفقیت ها و دستاوردهای بسیار بزرگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای کشور و مردم چین شد. وجود دولت های جوان و کشورهای آفریقایی خارج شده از سلطه استعمار طولانی و خشن غرب از یک سو و نیاز شدید آنها به یافتن شرکای سیاسی و بویژه اقتصادی قابل اعتماد و توانمند برای کمک به خروج هرچه سریعتر ملتهای محروم و زجر کشیده این قاره از وضعیت فقراقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و پیوستن به جرگه کشور های در حال توسعه، موجب گردید که دست دوستی پکن با گرمی از سوی اکثریت طرف های آفریقایی مورد استقبال قرار گیرد. رهبران آفریقایی در برابر دولت و ملتی بزرگ قرار می گرفتند که ضمن احترام به استقلال و کرامت آنها، در چارچوب امکانات محدود ولی روبرشد خود، آماده کمک و همکاری بدون پیش شرط بودند. بدین ترتیب روابط و مناسبات فیمابین درفاصله بسیار کوتاه شاهد شکوفایی و رشد قابل ملاحظه گردید. مناسبات سیاسی در سطح بالا و همکاری های اقتصادی متنوع رو به گسترش (با افزایش حجم مبادلات تجاری از حدود یک میلیارد دلار در سال 1980 به 3/166 میلیارد دلار در سال 2011 و پیشی گرفتن از همه شرکای سنتی و تبدیل شدن به شریک اول تجاری قاره آفریقا در سال 2010) از آثار بارز این تحول سریع و مثبت از دیدگاه دو طرف می باشد. این تحول و گسترش سریع و مثبت مناسبات بین چین و آفریقا همچون هر ارتباط و تعامل در سطح بین المللی، با فراز و نشیب ها و مهمتر از همه انتقادهایی در محافل سیاسی رسمی و آکادمیک غربی همراه یوده است که بنظر می رسد ریشه و علت اصلی آن، نگرانی از رشد و توسعه فزاینده چین و ظهور این کشور بعنوان یک قدرت مطرح در عرصه بین الملل بعنوان جایگزین قدرت های بزرگ و از جمله استعمارگران سابق در قاره پر ظرفیت و دست نخورده آفریقا می باشد.
الهام عارف نیا ملک تاج خسروی
قطر کشور کوچکی است که در سال 1971 به استقلال رسید. اما تا قبل از حاکمیت حمدبن خلیفه آل ثانی قطر کشور بسیار ضعیفی بود و از سال 1995 که وی حاکم قطر شد اصلاحاتی را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و سیاست خارجی انجام داد و این کشور را به ویژه از حیث قدرت نرم نیرومند ساخت. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی قطر در دوران حمدبن خلیفه آل ثانی براساس چه الگوی عملی و عینی توانست موجب ارتقای جایگاه منطقه ای و بین المللی قطر را فراهم سازد؟ قطر که پیش از حکومت او، کشوری تابع و پیرو سیاست های عربستان سعودی در مسائل مختلف انرژی، امنیتی، دفاعی و سیاست خارجی بود به سرعت در جهت رقابت منطقه ای با ریاض برای ایجاد موازنه در برابر آن پرداخت. دیپلماسی بالانسی، دیپلماسی عمومی، قدرت نرم و برندسازی، دیپلماسی رسانه ای، نزدیک تر شدن به قدرت های بزرگ به ویژه ایالات متحده و یافتن دوستان نزدیک از میان انقلابیون و هواداران دموکراسی در جهان عرب اقداماتی بود که از سوی قطر برای ارتقای سطح قدرت قطر و رقابت با ریاض در پیش گرفته شد. بررسی مجموعه داده های این پژوهش نشان می دهد که از سویی یک کشور کوچک مثل قطر یک کشور ضعیف نیست بلکه می تواند بسیار نیرومند و پرنفوذ باشد و از سوی دیگر درک قدرت محدود و تأکید بر موازنه ی قدرت و واقع گرایی از نوع نئوکلاسیک آن در سیاست خارجی قطر محسوس است.
شعبان ابراهیم نژاد فاطمه شکوهی آذر
چکیده دو کشور هند و پاکستان به نحوی در صدد دستیابی به حمایت وکمک ایالات متحده آمریکا می باشند وسعی در ایفای نقش مهمی در استرتژی آمریکا دارند.هند دارای توانایی های استراتژیک در منطقه می باشد ،و پاکستان به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی خودبرای امریکا حائز اهمیت است ،پس هردو کشوردر معادلات منطقه آسیای جنوب غربی و منطقه خاورمیانه برای آمریکا دارای اهمیت ویژه وخاصی می باشند.هردوکشور هند وپاکستان حامی جنگ علیه تروریسم هستند.هند ،پاکستان را به حمایت فرامرزی از تروریسم در کشمیر متهم می نماید و پاکستان معتقد است ،که هند از برخی گروههای ذی نفوذدر عملیات تروریستی دراین کشورحمایت بعمل می آورد. اهمیت کشمیر به عنوان پایگاهی برای امریکا که با وجود آن بر بام جهان تسلط پیدا خواهد کرد ،وناظر بر عملکرد کشورهای چین،هند،روسیه،افغانستان خواهد شدرانمی توان نادیده گرفت.کشمیر منطقه ای که آمریکا ازطریق آن می توانددرشبه قاره نفوذ پیداکندوسلطه خودرابراین منطقه اعمال نماید .باتوجه به اینکه کشمیر سرزمین مورد مناقشه میان دو قدرت هسته ای است،تداوم این مناقشه می تواند به بروز جنگ اتمی میان هند وپاکستان منجر شود ،توجه نشان دادن به این مسئله برای آمریکا حائز اهمیت است. درنهایت اینکه ؛ ایالات متحده آمریکا در حال کاهش روابط با پاکستان و افزایش ارتباط با هند می باشد هر چند سعی می کند طرفین را راضی نگهدارد ، ولی بیشتر منافع خود را با نگاه به آینده در روابط قویتر با هند می بیند . باتوجه به مطالب فوق این سئوال مطرح می گردد که،آمریکا چه نقشی در توازن قدرت میان هند وپاکستان دارد؟که در پژوهش حاضر سعی بر آن شده تانقش ایالات متحده آمریکا در توازن قدرت میان این دو کشور)هند-پاکستان)مورد مطالعه قرار گیرد. واژگان کلیدی: توازن قدرت؛موقعیت ژئوپلتیک،استرتتژی آمریکا،تروریسم،گروههای ذی نفوذ،تسلیحات هسته ای ،توانایی های استراتژیک ،بنیاد گرایی ،بحران ،مناقشه ،معادلات منطقه ای.
فاطمه اسکندری علی اکبر امینی
تاریخ، جغرافیا و فرهنگ منطقه خلیج فارس به شکلی است که این منطقه را مانند سایر مناطق جغرافیایی و سیاسی با مسایل جهانی مرتبط ساخته است. مسأله حقوق بشر و پشتیبانی از آن یکی از مسایل مطرح در سطح جهانی است. از آنجایی که توجه به حقوق بشر با پایان جنگ سرد، واقعه 11سپتامبر و اعلام نظم نوین جهانی رو به فزونی نهاد. موضوع حمایت و پشتیبانی از حقوق بشر در کشورهای حوزه خلیج فارس اهمیت بسزای یافته است. این منطقه با توجه به دستاوردهای حقوق بشری در دیگر مناطق دنیا با کاستی ها و ناکامی های همراه بوده است. و استانداردهای بین المللی حقوق بشر با کمترین میزان در این منطقه مورد پذیرش قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش مطالعاتی توصیفی ـ تحلیلی درباره حقوق بشر در کشورهای حوزه خلیج فارس، براساس این فرضیه که «با توجه به ماهیت سنتی و قومی، عقب ماندگی های اقتصادی و محدودیت های فرهنگی همراه با نظام های ناکارآمد سیاسی در کشورهای حوزه خلیج فارس که بستر مناسبی برای پذیرش و رعایت موازین حقوق بشردر این کشورها فراهم نگردیده است.» مورد توجه قرار گرفته است.
نسرین اسمعیلی عباس سلطانلو
امروزه امنیت از مهمترین نیازهای اساسی انسان است. در مقابل ناامنی مهمترین چالش زندگی اجتماعی است. بنابراین این مسئله ضرورت مطالعه در این خصوص را با اهمیت می نماید. احساس امنیت فرآیندی روانی- اجتماعی است که صرفاً بر افراد تحمیل نمی شود بلکه اکثر افراد جامعه براساس نیازها علائق، خواسته ها، و توانممندی های شخصیتی و روانی خود در ایجاد و از بین بردن آن نقش اساسی دارند که بایستی به آن توجه شود، نقش و اهمیت وجود احساس امنیت در بین افراد جامعه در بعد ذهنی در کنار وجود امنیت در بعد عینی است و به همین دلیل برخی از کارشناسان اساسی امنیت را مقدم بر وجود عینی امنیت معرفی می کنند. در طبقه بندی هرم نیازهای اساسی انسان نیاز به ایمنی را در طبقه ی دوم سلسله مراتب نیازها رتبه بندی نموده و امنیت را شامل امنیت شخصی در برابر جرائم، امنیت مالی و شغلی، بهداشت و سالم بودن، امنیت در برابر حوادث قرار داده است و این تحقیق به نتیجه می رسد که نامناسب بودن شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی زنان در استان ایلام باعث افزایش ناامنی زنان در شهر ایلام شده است.
سیده لیلا مددی اکبر اشرفی
آنچه بیش از پی ریزی تمدن ها ضروری است، پایداری و پیش گیری از فروپاشی آنهاست. دین اسلام با توجه به این واقعیت، از آغاز پیروانش را با عوامل نابودی تمدن های پیشین آشنا ساخته و در منابع مختلف اعم از قرآن، و احادیث و روایاتراهکارهایی را برای جلوگیری از سقوط تمدن ها ارائه داده است. در این نوشتار سعی شد که با بررسی نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع اسلامی-شیعی که عهده دار تحلیل های عقلانی - اجتماعی و از جمله توجه به آفات و آسیب های زندگی اجتماعی می باشد به علل اضمحلال و سقوط تمدنها و جوامع بپردازیم که در پاسخ به سوالاتی که پیرامون موضوع فوق مطرح شد به عواملی همانند ظلم و ستم حکام و از بین رفتن عدالت، عدم وحدت اجتماعی و همچنین عدم اجرای امربه معروف و نهی از منکر اشاره شد. که البته در کنار نهج البلاغه برای استناد بیشتربه آیات قرآن مجید نیز اشاره شده است.که می توان گفتآن چه که از نهج البلاغه و قرآن مجید برمی آید، این است که علاوه بر عوامل فوق الذکر، عامل اساسی آغاز و پایان منحنی تمدن ها و فرهنگ ها خود انسان است.که با اعمال خویشآن را رقم می زند.همانگونه که با نگاهی به تاریخ بشری به خوبی روشن می سازد که تمدن ها مانند انسان ها زاده می شوند به بالندگی و رشد می رسند و به عوامل و علل بیشتر درونی از هم می پاشند و می میرند.سقوط تمدن ها امری است که تاریخ از آن بسیار سخن گفته است و از آن به تمدن های فراموش شده یاد شده.اما کمتر منبعی همانند نهج البلاغه توانسته است عوامل انسانی و فرهنگی را در آن به مورد تبیین بگذارد.در طول این پایان نامه و در تبیین علل فروپاشی تمدن ها از دیدگاه امام علی (ع)بیشتر به سه عامل اشاره شد که عبارت بودند از: 1- تفرقه و اختلاف که در فصل سوم آن را مورد بررسی قرار دادیم.لذا یکی از عوامل سقوط جوامع تفرقه و اختلاف است. در این اختلاف و درگیری داخلی، عامل به تحلیل رفتن قدرت و اقتدار داخلی دانسته شده است. چون زمانی که وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد جامعه از هم گسیخته شده و استحکام و انسجام ملیضعیف شده از بین میرود، تا جایی که خودی هایکدیگر را دشمن می پندارند و به جای توجه به دشمن، یکدیگر را نشانه و هدف می گیرند.و در صورت مواجه با دشمن کارایی خویش را دست داده و دشمن به راحتی میتواند به فتح آن جامعه موفق شود. لذا تمدنی که در آن وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد، با دست خود زمینه ی نابودی خود را فراهم می کنند. بنابراین همکاری و همیارییک ملت و یک جامعه و یک «امت» موجب سربلندی و عامل قدرت و وحشت آن خواهد بود و در مقابل تفرقه و جدایییک جامعه سقوط آن را در پی خواهد داشت.حضرت علی (ع) در متوجه ساختن مردم به سرگذشت پیشینیان می فرماید: «پس بنگرید که آنان چگونه بودند به هنگامی که جمعیت ها متحد و اندیشه ها متفق و دلها متعدل و دستها با هم یار و شمشیرهایاری کننده یکدیگر و بینش ها نافذ و عمیق و تصمیم ها همه یک شده، آیادر سراسر زمین فرمانروا و او بر همه جهان حاکم نشدند؟ و همچنین به پایان کارشان بنگرید که میانشان جدایی افتاد و الفت ها به تشتت گرایید و به گروههای متعدد تقسیم شدند و دسته دسته با هم به ستیز برخاستند...»پس در نهج البلاغه و از حضرت امیر (ع): هنگامی که جمعیت ها با هم مجتمع می شوند و خواست ها و گرایش ها با هم ائتلاف می کنند جامعه به اوج حیات و سرسبزی می رسد و هنگامی که فرقه، فرقه می شوند تعدد کلمه و تعدد مقاصد و اهداف پدید می آید و جامعه کرامت اش را از دست می دهد و مرگ و سقوط آن سرانجام ظاهر می شود. بنابراین همبستگی اقوام، نژادها و ملیت های مختلف یک جامعه، بستر گسترش اخلاق اجتماعی است، ولی قبیله گرای و تشتت اجتماعی باعث پراکندگی و سرچشمه اختلافات بسیار است و باعث می شود که شهروندان به جای پیمودن راه های سعادت و کمال، به نزاع و کشمکش بپردازند.گزیده ای از کلام مولا علی (ع) در نهج البلاغه (خطبه 26) و پیش گیری از تفرقه در جامعه اسلامی «پس از وفات پیامبر (ص) و بی وفایییاران، به اطراف خود نگه کرده و یاوری جز اهل بیت خود ندیدم، پس به مرگ آنان رضایت ندادم چشم پرداز خار و خاشاک را فرو بستم، و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ تر از گیاه حنظال، شکیبایی نمود...» حضرت علی(ع)در نهج البلاغه بزرگترین دستاورد نبوت خاتم انبیاء(ص) را ایجاد الفت و اتحاد در میان مردمی متفرق و پراکنده می داند، مردمی که در اثر تعصبات بیجا به جان هم افتاده بودند و بر لب پرتگاه سقوط و اضمحلال بودند و نبی اکرم (ص) در اثر تعالیم حیات بخش اسلام، همگان را به خدای واحد متوجه ساخت و آنان را در جماعات و مجالس در یک صف قرار داد، امتیازات موهومی را از میان برداشت و سیاه و سفید، عرب و عجم، فقیر و غنی، صاحب دولت و رعیت، همه را فرزندان یک پدر و مادر معرفی کرد و فضیلت و امتیاز را تنها به تقوی و علم و مجاهدت دانست که در اثر کوشش و ریاضت بدست آید، نه مال و ثروت و نژاد و رنگ و نسب که در اثر اتفاق و شانس و تصادف پیدا می شود. حضرت علی(ع) به اصحابش گوشزد می کند، تا قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانند. و با تمسک به قرآن سنت رسول اکرم هرچه بیشتر به وحدت و یکدلی روی آورند که در غیر اینصورت در سراشیبی سقوط خاهند افتاد. بزرگترینعاملعزتوسرافرازیامتهایپیشینرااتحادواتفاقآنانمیداندوبالاترینعاملشکستوذلتوسقوطایشانراتفرقهوجداییواختلافمیانآنهامیشناسد. درخطبهیقاصعهکهخطبهیمشهورومفصلیاستبه تفصیل در این باره با اندرز دادن و توجه به سرگذشت فرزندان اسماعیل و بنی اسرائیل مردم را به اتحاد و جلوگیری از تفرقه فرا می خواند. 2- ظلم حکام: که در فصل چهارم به آن پرداختیم.لذا آنچه که به دست می آید این است که زمانی که عدالت از جامعه ای رخت بر می بندد، ظلم و ستم جای آن می نشیند. لذا این سخن حضرت علی(ع) بر همگان آشکار است که جوامع شاید با کفر ادامه یابند اما با ظلم هیچ چی جامعه و تمدنی نمی تواند دوام خویش را حفظ کند.حضرت علی(ع) همچنین عدل و جلوگیری از ظلم را برتر از جود و بخشش قرار می دهد: «العدل یضع الامورمواضعها، والجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاص فالعدل اءشرففهما، و افضلهما» عدالت خودش کارها را در جایگاه خودش قرار می دهد و بخشش کارها را از مسیر و جهت خود خارج می کند؟ عدل، تدبیرگری عام و بخشش خاص است. به عبارت دیگر «عدل» برای همه، و «جود» برای مواردی خاص کاربرد دارد. بنابراین عدالت شریفتر و با فضیلت تر از بخشش است ظلم اگر به معنای کم کردن یا کاستن از حق هم باشد، همان است که بیرون از محدوده ی معین بکار رفته، چه نقصان و کاستن از حق باشد یا از مرز حق تجاوز کرده باشد. قرآن نیز ظالم را چنینتوصیه می کند «و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون» آنها که از حدود و قوانین خداوند متعال تعدییا تجاوز نمایند، ظالمند. عدل در امور اجتماعییعنی رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق است و ظلم رعایت نکردن حقوق افراد می باشد. هیچ چیز چون ستمگری، نعمت خدا را دگرگون نمی کند و کیفر او نزدیک نمی سازد، که خداوند شنوای دعای ستمدیدگان است و در کمین ستمکاران. از نظر امام علی (ع) روابط ظالمانه در جامعه در حقیقت سبب ظهور زمینه های هلاک و نیستی آن است. زیرا که ظالم به تعبیر آن امام (الظلم بوار الرعیه) شالوده جامعه را سست می کند از نظر امام علی علیه السلام، عدالت اجتماعی عامل استواری و قوام افراد جامعه است. (العدل یصلح البریه) عدالت باعث صلاح مردم است. بنابراین ظلم و بی عدالتییکی از عوامل سقوط و انحطاط جوامع در نگاه امام علی علیه السلام مطرح شده است. 3- امر به معروف و نهی از منکر که در فصل پنجم مورد بحث قرار گرفت. و مشاهده شد که این فرضیه الهی که در فروع دین قرار می گیرد از چه جایگاه اهمیتی برخوردار است.حضرت علی علی(ع) امر به معروف و نهی از منکر را «افضل اعمال لق»، «غایت دین»، «قوام شریعت»، «صفت خداوند» و «بالاتر از همه ی اعمال نیک و جهاد در راه خداوند» معرفی می نماید که همگی دلالت بر فضیلت این فرضیه دارد.امام علی(ع) می فرمایند: «تمام کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف، مثل رطوبت دهان است در برابر آب دریا».چون این فریضه نه تنها آثار و برکات فردی بلکه آثار و برکات آن در سطح جامعه نیز از جایگاه و تاثیر شایانی برخوردار است.بگونه ای که حفظ حقیقت اسلام به اجرای آن در زندگی فردی و اجتماعی مومنان است و امر و نهی دینی، وسیله ای مقدس و موثر برای اجرای احکام دین به شمار می آید. حضرت علی(ع) با توصیه به اجرای امربه معروف ونهی از منکر به تبعات کلان سیاسی و اجتماعی ترک این وظیفه مهم می پردازند و جبران ناپذیری آن را گوشزد می نمایند. علاوه بر نظارت های رسمی که در حیطه نظام قضایی و سیاسی جا می گیرد و آن حضرت در دستوراتشان به والیان و نمایندگانشان به کرات مورد توجه و تاکید قرار می دهند بر نظارت اجتماعی عمومی و غیر دولتی نیز تاکید می کنند به طوری که آن را از عوامل رشد و تعالی و یا انحطاط و سقوط جامعه می دانند. نظارتی که از ناحیه عموم مردم مسلمان اعمال می شود در قالب « امر به معروف و نهی از منکر » مطرح می گردد. لذا اگر مردم نسبت به موقعیت اجتماعی خود و رفتار دیگران بی تفاوت بوده، احساس مسوولیت نداشته باشند، آنگاه که رفتارهای مزبور مسیر انحرافی بپیماید و هنجارشکنی و نقض قواعد اجتماعی رواج یابد، بر اثر فقدان واکنش های نظارتی مناسب عادی گردند و در نهایت، نقش ها و منزلت های اجتماعی دگرگون گردد و موقعیت های حساس به نااهلان سپرده شود، راه برای اصلاح مسدود خواهد شد و زمان برای ترسیم کاستی های جامعه از دست خواهد رفت. لذا، تلاش و تقاضای مردم بی اثر خواهد ماند.و در اینصورت است که جامعه در سراشیبی سقوط خواهد افتاد و راهی برای نجات آن وجود نخواهد داشت.
زهرا قاسمیان ملک تاج خسروی
نقش وجایگاه عربستان سعودی در سازمان های منطقه ای وفرامنطقه ای محتوای این پژوهش را تشکیل می دهد.محقق در پی پاسخگویی به این سئوال می باشد که عربستان چه جایگاهی در سازمان های منطقه ای وفرامنطقه ای در دهه اخیر داشته وچگونه نقش خودراایفا نموده است؟وبا استفاده از روش کتابخانه ای وتوصیفی-تحلیلی به تبیین این موضوع می پردازد. آنچه مسلم است این است که،عربستان در سه عرصه خلیج فارس ،جهان عرب وجهان اسلام دارای سیاست های راهبردی کلان است ودر دهه اخیربا حضور فعال در سازمان های منطقه ای وفرامنطقه ای وتوان تاثیرگذاری بالا در تامین وتوزیع وکنترل جریان نفتی جهان،باعث افزایش تصاعدی قدرت خود شده است.این کشور باتوجه به همبستگی قومی وعربی از کشورهای برجسته در اتحادیه عرب وبه واسطه وجود اماکن مقدس ودر اختیار داشتن مقر ارگان های تابع سازمان کنفرانس اسلامی ازجایگاه ویژه ای دراین سازمان برخوردار است.دیپلماسی این کشور در صحنه بین المللی بقای رژیم حاکم با تاکید بر منافع ملی وسیاست حفظ وضع موجود است بنابراین سیاست این کشور تا آنجا مورد توجه قرار می گیرد که به فهم جامع تری از موضوع پژوهش کمک کند.به عنوان نتیجه گیری می توان گفت :نقش وجایگاه این کشور در منطقه وفرامنطقه راباید متاثر از نفت،مذهب وایالات متحده دانست .مثلثی که ضامن بقای عربستان در تحولات جهانی است.
پانته آ زارع ملک تاج خسروی
سیاست خارجی روسای جمهور امریکا را میتوان تابعی از نیاز ها و ضرورتهای ساختاری در ایالات متحده امریکا دانست.اما آنچه همواره بر همگان عیان و آشکار است این بوده است که زیر ساختهای بنیادین در رفتار و سیاست خارجی امریکا عوامل ثابت و تغییر پذیر هستند.ایالات متحده در طول تاریخ خود استراتژی های متفاوت را با توجه به جایگاه جهانی خود اختیار کرده است از انزواگرایی تا بین الملل گرایی ؛ اما آنچه همیشه ثابت بوده است ماهیت استراتژی های امریکا می باشد.در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران هم تفاوت بین عملکرد روسای جمهور امریکا جز تفاوت در روش های اعلانی ،همگی یک مسیر را اعمال نموده و دنبال کرده اند. در امریکا سه مکتب همیلتونیسم، جکسونیسم و ویلسونیسم جهت گیری فکری بسیار مناسبی رابرای دخالت در امور سایر کشورها و گسترش قدرت هژمونیک امریکا فراهم کرده است. با وجود ثابت بودن زیرساختهای بنیادی در سیاست خارجی امریکا روابط این کشور با ایران در زمان حاکمیت جمهوری خواهان و دموکراتها تفاوتهایی داشته است.این وضع به گونه ایست که زمانی که محافظه کاران در رأس امور قرار میگیرند روابط دو کشور خصومت آمیز تر میگردد و در زمان ریاست دموکراتها این خصومت تا حدودی کاهش می یابد. کلید واژه: اصول و دکترین سیاست خارجی امریکا، دکترین بوش ، دکترین اوباما، مسأله ایران، قدرت سخت، قدرت هوشمند
سارا دهنوی ملک تاج خسروی
مقایسه نقش و جایگاه ایران و عربستان سعودی در سازمان کنفرانس اسلامی محتوای این پژوهش را تشکیل می دهد. محقق در پی پاسخگویی به این سوال می باشد که دو کشور ایران و عربستان از چه نقش و جایگاهی در سازمان کنفرانس اسلامی برخوردارند و با استفاده از روش کتابخانه ای به تحلیل این موضوع می پردازد . این دو کشور از اعضای مهم و تاثیر گذار سازمان کنفرانس اسلامی هستند ودارای زمینه های مشترک و همچنین موارد اختلاف زیادی می باشند. همکاریهای ایران با سازمان دارای فراز و نشیبهای زیادی بوده است که تحت تاثیر محیط بین المللی ، شرایط محیطی سازمان و نیز تحول در نگرش کشور به سازمان کنفرانس اسلامی بوده است جایگاه عربستان سعودی در سازمان به واسطه ثروت فراوان، قومیت عربی و نیز وجود اماکن مقدس در آن کشور، بسیار برجسته می باشد.و بواسطه همین اهرمها ، نفوذ خود را در سازمان افزایش می دهد و در بیشتر موارد سیاستهای این کشور در تقابل با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. به عنوان نتیجه گیری می توان گفت فعالیت های ایران و عربستان در چارچوب سازمان بیش از آنکه همکاری جویانه باشد رقابت آمیز می باشد.
محمد کریمی بیژنی نژاد فاطمه شکوهی آذر
حضور سازمان پیمان آتلانتیک شمالی درمنطقه خلیج فارس به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه امنیت و تیعات امنیتی آن در شرایط حاضر امری مهم تلقی می شود. لذا سئوال اصلی، که این پژوهش درصدد پاسخ گویی به آن بر آمد این بود که با توجه به موقعیت ژئوپلتیک وژئواستراتژیک منطقه خلیج فارس، همکاری ناتوبا برخی کشورهای منطقه چه تبعات امنیتی برای این منطقه در پی خواهد داشت؟ در واقع حضورناتو در منطقه موجب دو نوع نگرش متفاوت گشته است.یکی نگرش کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است که به عنوان منبع تامین کننده امنیت به این سازمان می نگرند و در زمینه های متفاوت همکاری نزدیکی با این سازمان دارند و دیگری نگرش کشور ایران است که نگاهی امنیتی به موضوع داشته و تحرکات اخیر ناتو را تهدیدی علیه خود تصور می نماید. لذا برداشت های اینچنینی از موضوعات سبب بی ثباتی بیشتر منطقه می گردد. به عبارت دیگرعدم درک الگوهای امنیتی تمام کشورهای منطقه، توسط بازیگران منطقه(سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، کشورهای همکاری کننده با این سازمان در منطقه و کشورهای معترض به این روند)دلیل ناکار آمدی سیاست های امنیتی در منطقه خلیج فارس فرض شد و راه حلی که بوزان دراین مورد در چارچوب مکتب کپنهاک پیشنهاد می نماید، درک وابستگی متقابل امنیتی میان کشورهای منطقه است.
حکیمه صفایی ملک تاج خسروی
دکترین پیرامون یا اتحاد پیرامون که از آغاز شکل گیری کشور اسرائیل بنیان سیاست خارجی و تامین امنیت این کشور محسوب می گردید توسط دیوید بن گوریون و الیا شاسون برای مقابله با انزوا و محاصره ای که اسرائیل از سوی اعراب شده بود طرح ریزی شده بود. اساس این دکترین بر این پایه قرار داشت که اسرائیل می بایست با کشورهای غیر عرب که به لحاظ جغرافیایی نزدیک به دولت یهودی بودند روابط محکم و دوستانه در عالی ترین سطوح برقرار نموده تا در مقابله با خطر دولتهای عربی، موازنه قدرت حاصل گردد. این دکترین عمیقا بنیانی هویت محور (از نوع نژادی) داشت. اسرائیل یک دهه ای پس از انقلاب اسلامی ایران و پس از آنکه جمهوری اسلامی را دشمن آشتی ناپذیر خود یافت خویش را ناگزیر از بازبینی در دکترین پیرامون دید. به ویژه آنکه با گرم تر شدن روند صلح با اعراب،اسرائیل دوستانی نزدیک در جهان عرب یافت. نخست مصر و آنگاه اردن و سپس فلسطینیانی که در ازای پذیرش موجودیت اسرائیل تشکیلات خودگردان را در کرانه ی غربی و نوار غزه برپا کردند.به تدریج دفاتر نمایندگی سیاسی یا تجاری اسرائیل در قطر، عمان و تونس افتتاح گردید. به علاوه پاره ای از دولتهای عرب (اردن و مصر )در مبارزه با گروه های جهادی فلسطینی حماس و جهاد اسلامی که از سوی ایران پشتیبان می شدند به همکاری اطلاعاتی و امنیتی با اسرائیل می پرداختند. دوگانه ی یهودی-عرب که تضاد اصلی برای امنیت ملی اسرائیل بود دیگر رنگ گذشته را نداشت. ایران غیر عرب اصلی ترین تهدید برای موجودیت اسرائیل بود. اعراب برای مقابله با ایران هرچه بیشتر به اسرائیل نزدیک می شدند. بازیگر دیگر دکترین پیرامون یعنی ترکیه نیز دهه ای بعد از زمره ی دوستان اسرائیل خارج شد و دوگانه ی خصومت آمیز عرب-ترک را به زیر سوال برد.حزب اسلام گرای عدالت و توسعه به تدریج از اسرائیل فاصله گرفت. نخست در اعتراض به حمله ی اسرائیل به غزه (2008) و آنگاه در اعتراض به حمله به کشتی مرمره(2010).ترکیه دیگر دوست نزدیک اسرائیل نبود؛ روابط نظامی و اطلاعاتی خود با اسرائیل را معلق و سطح روابط دیپلماتیک را تنزل داده بود. دکترین پیرامون به چالشی مهم برخورده بود.تضاد اصلی هویتی در زیر بستر آن تضاد میان موجودیت یهودی با هویت نسبتا جدید معارض اسلام گرایی سیاسی بود که از دهه های 1980 و 1970 تولد یافته و در دهه های بعدی بالیده و رشد کرده بود.این هویت متضاد با هویت موجودیت یهودی هویت اسلامی بود. سوال اصلی پژوهش حاضر آن است که در پیگیری دکترین پیرامون به عنوان سنگ بنای امنیت ملی اسرائیل در سطح منطقه ای، نقش عوامل هویتی پررنگ تر بود یا آنکه درک از برقراری ائتلاف و یافتن متحد برای اسرائیل با نگرش واقع گرا در جریان بود؟ فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن است که دولتمردان اسرائیلی به دلیل حاکم بودن نگرشی هویت محور از دکترین پیرامون به صورت گفتمات غالب در تصمیم گیری در سیاست خارجی (و نه بررسی واقع گرایانه) به تصمیم گیری برای سیاست خارجی و امنیت ملی اسرائیل پرداختند. به عبارت دیگر دکترین پیرامون گرچه عمیقا بر اساس واقع گرایی طرح ریزی شده بود اما در مقام اجرای مانند یک ایدئولوژی یا گفتمان بر سیاست خارجی و امنیت ملی اسرائیل اثر گذاشت.
شبنم خلیلی حسین تفضلی
چکیده نهادهای مدنی از ابزار سیاسی موثر در تحقق حقوق شهروندی است و هر چقدر نهاد های مدنی قوی و نهادینه شده باشد بسترهای لازم را برای تحقق حقوق شهروندی فراهم می کند .نهادهای مدنی مجموعه ای از نهادها، موسسات، انجمن ها و تشکل های خصوصی و مدنی(غیرخصوصی) را دربر می گیرد. بر این اساس هر چهقدر نهادهای مدنی در جوامع قدرتمند تر باشند، کنترل بر قدرت بهترخواهد بود و این امر به تکامل روند توسعه سیاسی و اقتصادی کمک خواهد کرد. نکته بنیادین در این است که نهادهای مدنی با تقویت امر نظارت و کنترل بر نهادهای قدرت مانع گسترش روندهای فساد سیاسی و اقتصادی می شوند و رانت خواری های سیاسی کمتر می تواند به نتیجه برسد. مفهوم نهادهای مدنی برای نخستین بار در رم باستان مطرح شد و مراد از آن توصیف جماعتی بود که در چارچوب سیاسی و حقوقی معینی قرار داشت. نهادهای مدنی معاصر غربی که پس از رنسانس و در دوران مدرنیته شکل گرفت بر نگاه فلسفی خاصی نسبت به انسان و حقوق و ارزش های او استوار است. این نگاه جدید ریشه در اومانیسم و انسان محوری دارد. و مفهوم نهادهای مدنی در ایران را نیز نخستین بار سیدمحمد خاتمی به صورت فراگیر در سخنرانی های انتخاباتی خود مطرح کرد. اهمیت موضوع افزایش نقش و تاثیرگذاری نهادهای مدنی بر سیاست و شناخت کارکردنهادهای مدنی و تبیین درست و ارایه تصویری شفاف از کارکردهای نهادهای مدنی در ایران است و هدف از انتخاب این موضوع این بود که نقش و تاثیرگذاری روز افزون نهادهای مدنی بر سیاست وتصویری از کارکردهای نهادهای مدنی در ایران ارائه گردد. با توجه به مباحث فوق این سوال مطرح شده است که نهادهای مدنی مستقل غیر دولتی در مطالبات حقوق شهروندی و تاثیر آن در جمهوری اسلامی چگونه است؟برای بررسی این سوال از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.و فرضیه ای که مطرح شده این است که به نظر می رسد نهادهای مدنی مستقل غیر دولتی از ابزار سیاسی موثر در تحقق مطالبات حقوق شهروندی می باشد و افزایش قدرت مردمی از طریق نهادهای مدنی مستقل غیر دولتی در قرن 21 موثرترین ابزار سیاسی در تحقق مطالبات حقوق شهروندی است. نتیجه ای که از این مبحث حاصل شده، این است که گسترش سازمان های غیر دولتی در کنار اقتصاد، بازار آزاد، خصوصی سازی، دموکراسی و اطلاع رسانی از جمله ابزارهای غیردولتی هستند که جایگاهی مهم نزد مردم دارند و از سوی دیگر می توانند به برخی نیازها و دغدغه های جوامع که دولت ها توانایی یا انگیزه پرداختن به آنها را ندارند، پاسخ گویند، بر این اساس در جامعه ای که نهادهای مدنی شکل گرفته، افراد آن جامعه تنها به فکر منافع شخصی خویش نیستند، بلکه پیرامون اهداف مشترک و رفاه اجتماعی فکر می کنند براین اساس نهادهای مدنی نقش اصلاحی را در قبال نظام و سیاست ایفاء می کند.
زهرا کولیوند حسین تفضلی
دولت نهم در پی تحقق شعارها و وعده های انتخاباتی اش و در تلاش برای ایجاد تغییر و تحول در نظام اداری و ارائه دولتی با چهره ی مردمی، مدرن، کارامد و اسلامی، از همان ابتدا به سفرهای استانی و برگزاری ملاقات های عمومی مسئولان با مردم پرداخت. سفرهای پی در پی، انباشت تقاضاها و لزوم رسیدگی و پاسخگویی به آنها منجر به طراحی و راه اندازی سامانه ی الکترونیکی مردم و دولت (سامد ) در اواخر دولت نهم گردید.دولت دهم با جدیت از پروژه سامد حمایت کرد و آن را در سطح کشور گسترش داد تا علاوه بر موارد ذکر شده بستری باشد برای ایجاد دولت الکترونیک، کاهش هزینه ها و تحقق عدالت اجتماعی در کشور. از سال 1387 تاکنون که بیش از 4 سال از راه اندازی سامد که هزینه هنگفتی هم بر دولت تحمیل کرد، میگذرد این سامانه نتوانست به طور کامل به اهداف و ماموریت های از پیش تعیین شده اش دست یابد و بتدریج شکل جدیدی از تشریفات اداری را بوجود آورد و حلقه بروکراسی فرایندهای اداری را محکمتر کرده است. در این پژوهش با بهره گیری از شیوه ی توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی،مقالات و کتب موجود، مصاحبه و پرسشنامه به بررسی نقش سامد در تحول اداری و افزایش کارامدی می پردازد. پژوهشگر سعی دارد توجه مسئولین را به این پروژه میلیاردی جلب کند و با بررسی، تجزیه و تحلیل مشکلات و نارسایی های حقوقی، قضایی، زیر ساختی و فرهنگی سامد و ارائه راهکارهایی موجبات اصلاح و ارتقاء سامد را در جهت پیشرفت و تعالی کشور فراهم آورد
سعید کاویان نژاد عباس سلطانلو
درباره طرز تفکر و ایدئولوژی خاندان پهلوی بسیار گفته شده است اما با نگاهی عمیقتر درمی یابیم که خاندان پهلوی [پدر و پسر] سعی در جا انداختن تفکر باستانگرایی خویش بودند تا بدین وسیله هم ایران را به زعم خویش به پیشرفت و ترقی نائل آیند و همینکه بتوانند در مقابل ایدئولوژی اسلامی ـ که در فرهنگ مردم جامعه ریشه دوانده بودـ از هویت خود دفاع کنند و هم اینکه مشروعیت خود را در ذیل سایه شاهنشاهی باستانی ایرانی، تحکیم بخشند در این راستا نیز دست به اقداماتی زدند ناسیونالیسم پهلوی در واقع تفاوتهای آشکاری با ناسیونالیسم دوران جدید داشت، ناسیونالیسمی که در پی احیای مجدد عظمت گذشته ایران باستان بوده و نه ناسیونالیسمی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپا تحت تأثیر شوونیسم یا میهن پرستی افراطی بوجود آمده بلکه به معنای ناسیونالیسمی «باستانگرا» است. هدف این پژوهش مطالعه در مورد جایگاه باستانگرایی در تاریخ معاصر ایران از 1304 تا 1357 است و به عنوان متغییر فرعی: بررسی این موضوع[باستانگرایی] که تا چه اندازه در زوال حکومت پهلوی و جایگزین شدن حکومتی با معیارهای اسلامی موثر بوده است همچنین فرضیه اصلی این تحقیق تأکید بر ناسیونالیسم باستانگر ا در عرصه سیاستگذاری، تبدیل به ایدئولوژی حاکم در دوران پهلوی
سعیده آذرمگین عباس سلطانلو
بازاریان ، که از لایه های اجتماعی قدیمی ایران محسوب می شوند در اتحاد سازمانی و تاریخی با روحانیت شیعه در هر نوع حرکت اجتماعی و سیاسی همواره همسو و دارای تفکر مشترکی بوده اند وقتی در شهر شایع می شد دکان ها را بسته اند یا بازار به حال تعطیل درآمده ، مردم حتی ناآگاهان هم ، می فهمیدند که اعتراضی در بین است و ماجرایی در حال وقوع. ناگفته پیداست اصلی ترین دغدغه اقتصاد، امنیت است در دوران معاصر، بازار دو روییکرد متفاوت نسبت به رژیم پهلوی یعنی پهلوی اول و دوم (پدر و پسر) داشته است در دوران وزارت رضاخان و پس از آن به سلطنت رسیدنش،(تا قبل از مسئله کشف حجاب) به دلیل امنیت نسبی که در راههای بین شهری ایجاد نمود و همچنین تأسیس راه آهن که شمال ایران را به مناطق جنوبی متصل میساخت و تا حدود بسیار زیادی سختیهای گذشته را تسهیل می نمود بازار روییکرد نسبتاً مثبتی به پهلوی اول نشان می داد اما در دوران پهلوی دوم(محمدرضاشاه) این مسئله روز به روز تغییر حالت می داد و دیدگاه بازار با توجه به اقدامات محمدرضاپهلوی نسبت به وی و حاکمیتش منفی می شد تا جاییکه به طور قاطع میتوان گفت: یکی از مهمترین پایگاه های انقلاب سال 1357 در ایران بازار بوده است. یکی از مهمترین چالشهای رژیم پهلوی (پهلوی دوم) که دست به نوسازی بافت های اجتماعی ایران زده بود بازار سنتی ایران بود در طرح جدیدی که محمدرضاشاه برای ایران به اصطلاح مدرن پهلوی ترسیم کرده بود بازار سنتی با همان ماهیت فکری مذهبی و محافظه کار هیچ جایگاهی نداشت. و در نهایت اقدامات نابخردان? محمدرضاشاه ـ با هر نیت خوب یا بدی که داشت ـ منجر به نزدیکی هرچه بیشتر بازار به مذهبیون وبالاخره تأمین انسانی و مالی انقلاب سال 57 شد. و در دوران پس از انقلاب هم این اتحاد خویش را با دولت اسلامی حفظ نمود و جریانهای سیاسی متعددی از بازار در بدنه دولت دارای جایگاه مناسبی شدند در این پایان نامه سعی خواهد شد تا حد امکان و بضاعت نویسنده به بررسی سیاستهای رژیم پهلوی در قبال بازار و همچنین واکنشها و عملکرد بازار بپردازیم./
آذرنوش مرودشتی طاهره ابراهیمی فرد
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده):موج بیداری اسلامی سراسر دنیا و جهان اسلام را فراگرفته است، و قرن 21 را می توان قرن انقلابهای اسلامی دانست. اگرچه دلایل وقوع این انقلابها تا حدی با هم متفاوت است اما تمام آنها مبتنی براسلام بوده و می توان ریشه های مشترکی از اسلام را در میان آنها مشاهده نمود. همچنین ناکارآمدی ساختار سیاسی قدرت که همواره دردست گروههای سنتی است و عدم مشروعیت نظامهای حاکم، فقرگسترده، شکاف فزاینده طبقاتی، استعمار، نقض حقوق انسانی، پاسخگو نبودن صاحبان قدرت، بی توجهی دولت به تفاوتهای ماهوی سنتهای ایستاوپویا، دخالت قدرتهای بیگانه در امور کشور، ایجاد حس حقارت همراه با نارضایتی، عدم توسعه یافتگی در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ....... علل و انگیزه اصلی شکل گیری این جنبشها در کشورهای عربی آفریقای منطقه شده است.آنچه در روند تحولات و جنبشهای کشورهای منطقه (مصروتونس) بشدت جلب توجه می کند حضور فعال و چشمگیر زنان و جوانان در شکل گیری و رهبری خودجوش این انقلابهاست، مشارکت این نسل نوظهور برای به ثمر رساندن اهداف و آرمانهای این انقلابها یعنی برقراری آزادی، عدالت اجتماعی، احیاء ارزشهای دینی، مذهبی و غرورملی، استقرار حکومتهای دمکراتیک، ایجاد جامعه مدنی درکشورهای منطقه (مصروتونس)و براندازی حکومتهای دیکتاتوری بطور کلی بدنبال تغییر در وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب هستند.
محمد نیک روان قاضیانی ملک تاج خسروی
چکیده توسعه سیاسی همواره به عنوان یکی از مهم¬ترین مفاهیمی بوده است که در فرهنگ سیاسی به آن توجه می¬شود و می¬توان گفت که یکی از اولویت¬های هر نظام سیاسی، توسعه سیاسی آن بوده است. بر همین مبنا دستیابی به این هدف پیش شرط¬ها و ضرورت¬های خاصی را می¬طلبد که در این زمینه به عنوان شمشیری دولبه عمل می کند به این معنا که از یک سو نخبگان سیاسی با استفاده از عقلانیت سیاسی به عنوان ابزاری نیرومند، توسعه سیاسی را ایجاد می¬کنند و از سوی دیگر همین نخبگان نیز می¬توانند به عنوان مانعی برای توسعه سیاسی عمل کنند. پژوهش حاضر در تلاش است تا در وهله اول رابطه متغیرهای عقلانیت، نخبگان سیاسی و توسعه سیاسی را مورد مطالعه قرار دهد و سپس موانع شکل گیری عقلانیت در ایجاد توسعه سیاسی بپردازد که برای دستیابی به این هدف تأکید خود را بر روی رابطه نخبگان سیاسی و عقلانیت قرار داده است و توسعه سیاسی به عنوان نتیجه این رابطه در نظر گرفته می شود. واژگان کلیدی: عقلانیت، نخبگان سیاسی، توسعه سیاسی، پاتریمونیالیسم، فرهنگ سیاسی.
جواد باقرزاده ملک تاج خسروی
رساله پیش رو درصدد بررسی سیاست خارجی مصر و عربستان سعودی به عنوان مهمترین کشورهای عضو اتحادیه عرب و تاثیر سیاستهای خارجی این دو کشور بر اتحادیه عرب است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مصر از 1960 میلادی ؛ (دوران زمامداری جمال عبدالناصر) نقش مهمی در خاورمیانه و سیاست بین المللی بازی کرده است و برای درک بهتر و تجزیه و تحلیل درست سیاست خارجی مصر باید به چهار نکته ی کلیدی که همان موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیایی مصر، منافع ملی، قدرتهای بزرگ و رهبران مصر هستند، توجه کرد . علاوه بر این ، مصر هنوز مأمور حفاظت از منافع ملی اعراب است. در خصوص اهدف سیاست خارجی عربستان نیز می توان گفت که عربستان سعودی در سیاست خارجی خود چهار هدف اصلی را دنبال می کند و تمام مقدورات خود را در جهت تحقق این چهار هدف بکار می بندد. اهداف مزبور عبارتند از: 1- تضمین امنیت داخلی و منطقه ای 2- تاکید بر رهبری جهان اسلام به منظور کسب حمایت ملل اسلامی .3- مخالفت و مبارزه با فعالیت کانون های انقلابی در منطقه و جهان اسلام.4- ترویج آیین وهابیت در بین کشورهای اسلامی. اهداف و متغیرهای مورد اشاره سبب اتخاذ رویکردها و استراتژیهای گاه متفاوت و گاه متشابه سیاست خارجی دوکشور می شود. مواردی نظیر حفاظت از منافع ملی اعراب و ارتباط با قدرت های بزرگ جهانی از نقاط مشترک سیاست خارجی دو کشور محسوب می شود اما بی شک همین اشتراک سیاست خارجی در خصوص منافع عربی و اعراب و تلاش برای نقش آفرینی بیشتر که بعضا رنگ و بوی رهبری جهان عرب به خود می گیرد، می تواند زمینه ساز رقابت میان دو کشور نیز شود و همین امر سبب تضعیف نقش اتحادیه عرب میگردد.
فرشته صائمی امیر ساجدی
همگام با کاهش ذخایر نفتی ، امروزه گاز از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. لذا کشورهای دارنده این انرژی امروزه مورد توجه فراوانی از سوی شرکت های نفتی و کشورهای خواهان این انرژی، قرار گرفته اند. ایران نیز با دارا بودن مقام اول از نظر میزان ذخایر گازی، مورد توجه کشورهای همسایه و غیر همسایه نیازمند به این انرژی قرار گرفته است. در این راستا ایران پروژه خط لوله صلح را مطرح کرد، که از طریق آن گاز ایران به پاکستان و سپس به هند و در آینده به چین منتقل می شود، این پروژه از نظر مسافت جغرافیایی و همچنین از نظر اقتصادی بسیار با صرفه و مورد نظر دو کشور هند و پاکستان است. اما بنا به دلایلی اجرایی شدن این پروژه با تاخیر همراه است. لذا در این تحقیق تلاش شده است که از طریق نظریه بازی ها به بررسی و تبیین نقش ایران در پروژه خط لوله صلح ، نقش قدرت های بزرگ در به تاخیر انداختن این پروژه در حالت کلی و موانع موجود در عدم تکمیل این پروژه پرداخته شود. لذا در پی تحقیقات و مطالعات صورت گرفته مشخص شد عوامل و مشکلاتی نظیر نگرانی طرفین هندی و پاکستانی از بابت تامین امنیت خط لوله، ناتوانی اقتصادی طرف پاکستانی و رشد مصرف داخلی گاز در ایران، مخالفت های بین المللی مخصوصا مخالفت ایالات متحده با اجرایی شدن این پروژه و رقابت این کشور با چین همگی مانع اجرایی شدن این پروژه عظیم گازی در موعد مقرر شده است.بنابراین نتایج مطالعات و تحقیقات در ارتباط با موضوع، با فرضیه اولیه محقق در این تحقیق که مخالفت های بین المللی و بحث تامین امنیت خط لوله است، کاملا مطابقت دارد و با توجه به اثبات فرضیه و نتایج تحقیق، در پایان به این نتیجه که، پیشنهاد این طرح از سوی ایران غیر واقع بینانه بوده است، رسیده است.
حسن محمودی حسین تفضلی
گرچه ایالات متحده آمریکا از سال ها پیش منطقه جنوب شرق و آسیا –پاسیفیکرابهیکیازحوزه-هایاصلیحضورخودتبدیلکردهاستومناسباتاقتصادیوراهبردیمتعددیباکشورهایاینمنطقهبرقرارنموده است، امادرهیچدورهای ،اینمنطقهبهایناندازهدرنقطهکانونیتوجهسیاستخارجیایالات متحده آمریکا نبوده است . به گونه ای که حتی تعهدات خود را در خاورمیانه کم نموده است. این تمرکز ویژه را می توان از چشم اندازهای مختلفی مورد توجه قرار داد . از چشم انداز بین المللی به نظر می رسد ؛ رشد سریع اقتصادی کشورهای این منطقه ، بویژه چین برای ایالات متحده آمریکا بسیار نگران کننده است ، به گونه ای که ?? درصد تولید ثروت جهانی در این منطقه صورت می گیرد و این امر با سرعت زیادی در حال افزایش است ، به بیان دیگر مرکز ثقل تولید ثروت از نیم کره غربی به نیم کره شرقی انتقال یافته است و همین امر نگرانی های جدی برای ایالات متحده آمریکا بوجود آورده است . چرا که ظرفیت های اقتصادی به سرعت به افزایش توانمندی های نظامی خواهد انجامید و این برای منافع بلند مدت ایالات متحده آمریکا در این منطقه یک تهدید جدی تلقی می شود . کاهش نیروهای ایالات متحده آمریکا در اروپا و خاورمیانه ، که در راهبرد جدید دفاعی ایالات متحده آمریکا مورد توجه قرار گرفته است ناشی از همین موضوع است .همکاری-های گسترده اقتصادی ایالات متحده آمریکا با چین نیز با هدفی سیاسی صورت می گیرد. چرا که بر این اعتقاد لیبرال تکیه دارد؛ که کمک به رشد اقتصادی در این کشور ضمن این که منافع اقتصادی کلانی برای ایالات متحده آمریکا به همراه دارد و چین را به لحاظ اقتصادی به ایالات متحده آمریکا وابسته خواهد کرد، منجر به رشد طبقه متوسط در چین نیز خواهد شد و این مسئله ؛ در بلند مدت ساختار سیاسی چین را به سمت دموکراتیک شدن دگرگون خواهد کرد.