نام پژوهشگر: حسن نصرتی
حسن نصرتی علی صدر ممتازی
استفاده از مصالح سبک در صنعت ساخت و ساز، وزن مرده سازه و در نتیجه نیروی زلزله ی وارد بر آنرا کاهش می دهد. از سوی دیگر یافتن راهی برای استفاده از سبکدانه های مصنوعی به منظور کاهش اثرات مخرب زیست محیطی و حفظ منابع مصالح سنگی موجود ما را به سمت استفاده از مصالح جدید سوق می دهد. با توجه به مزایای فراوان بتن خود- تراکم مانند عدم نیاز به ویبره، کیفیت بالا، کاهش آلودگی صوتی هنگام اجرا و ... تمایل به استفاده از این نوع بتن به طور روز افزون در حال افزایش است. در این پایان نامه تاثیر به کارگیری سه نوع مصالح سبک مصنوعی شامل رس منبسط شده ( leca)، پلی- استایرن منبسط شده (eps ) و ضایعات ملامین در بتن خودتراکم ارزیابی شده و الزامات بتن خودتراکم در حالت تازه و امکان قرار گیری در رده ی بتن خودتراکم سبک سازه ای در حالت سخت شده مورد بررسی قرار گرفته است. نسبت آب به مواد سیمانی در تمامی طرح اختلاط ها 36/0 در نظر گرفته شده است. پوزولان های مورد استفاده دوده سیلیس، خاکستر پوسته شلتوک برنج و خاکستر بادی می باشند که به ترتیب به مقدار 10% ، 20% و 30% جایگزین وزنی سیمان شده اند. همچنین تاثیر به کار گیری 1/0 % الیاف پلی پروپیلن به طول 6 میلی متر در بتن خود تراکم مورد بررسی قرار گرفته است. بنا بر نتایج با استفاده از سبکدانه های مصنوعی لیکا و پلی استایرن منبسط شده می توان به بتن خود تراکم سبک سازه ای دست یافت در حالی که با استفاده از ضایعات ملامین بتن خودتراکم در رده نیمه سبک قرار می گیرد. دوده ی سیلیس و خاکستر بادی در خصوصیات بتن خود تراکم تازه تاثیر مثبت و خاکستر پوسته شلتوک برنج تاثیر منفی می گذارد. حضور 1/0 % الیاف پلی پروپیلن بر روی خصوصیات بتن تازه تاثیر منفی می گذارد ولی باعث افزایش مقاومت کششی و کاهش انقباض و جذب آب می شود. در تمام طرح اختلاط ها نتایج آزمایشات بتن تازه شامل جریان اسلامپ، قیف v و جعبه l و نتایج بتن سخت شده شامل مقاومت فشاری، مقاومت خمشی، مقاومت کششی، مدول الاستیسیته، سرعت امواج فراصوتی، جذب آب و انقباض مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش پایانی تیرهای بتن مسلح حاوی leca و eps ساخته شد. ضرایب طراحی، ظرفیت خمشی و خیز هر یک از آنها با تیر بتن مسلح خودتراکم معمولی فاقد سبکدانه و همچنین با مقادیر محاسبه شده متناظر بر طبق آیین نامه aci 318 مقایسه شده است.
حسن نصرتی وحید سینایی
این تحقیق در چارچوب نظریه واقع¬گرایی کلاسیک و بر اساس مولف? حداکثرسازی موقعیت، در صدد شناخت عامل تعیین¬کننده روابط ایران با کشورهای عربی در سال¬های 1340 تا 1390 است. ایران در این سال¬ها، با گروهی از کشورهای عربی روابط دوستانه و با گروهی دیگر، روابط خصمانه¬ای داشته است. به نظر می¬رسد عامل تعیین کننده این روابط، منافع ملی و سیاست حداکثرسازی موقعیت در چارچوب آن بوده که از جانب ایران پیگیری ¬شده است. ایران در سال¬های1357 -1340 از طریق توسع? نظامی، دیپلماسی و توسع? اقتصادی سعی در حداکثرسازی موقعیت ایران داشت. این موضوع باعث روابط دوستانه با کشورهای محافظه¬کار عربی و روابط خصمانه با کشورها و جنبش¬های رادیکال شد. در سال¬های 1390-1357 اما ایران از ابزارهای فرهنگی- مذهبی، توسعه اقتصادی، دیپلماسی و توسع?¬ نظامی برای حداکثرسازی موقعیت خود استفاده کرده است. اولویت یافتن ابزارهای فرهنگی- مذهبی برای حداکثرسازی موقعیت پس از پیروزی انقلاب، موجب دشمنی ایران با کشورهای محافظه¬کار عربی و روابط دوستانه با کشورهای¬رادیکال شد. با پایان یافتن جنگ و در دولت هاشمی¬رفسنجانی، توسع? اقتصادی و دیپلماسی در جهت حداکثرسازی موقعیت ایران اولویت پیدا کرد و روابط ایران با بسیاری از کشورهای عربی گسترش یافت. این روند در دولت خاتمی نیز ادامه داشت. اما در دولت احمدی¬نژاد بار دیگر استفاده از ابزار فرهنگی- مذهبی در جهت حداکثرسازی موقعیت ایران اهمیت پیدا کرد. در این سال¬ها تحولات منطق? خاورمیانه نیز موجب ارتقای قدرت ایران و تنش در روابط این کشور با بسیاری از کشورهای عربی شد.پیگیری توسع? ¬نظامی از سوی ایران به منظور حداکثرسازی موقعیت خود پس از جنگ تحمیلی نیز موجب نگرانی کشورهای عربی شده است.