نام پژوهشگر: مجید مخدوم
مینو مهجور توچایی سیّد مهدی موسی کاظمی
توسعه پایدار محیط زیست شهری زمانی امکان پذیر است که از منابع موجود جهت توسعه شهر استفاده شود و منافع نسل های آینده نیز تأمین شده و گسترش یابد. برای دستیابی به این منظور ، قبل از اجرای پروژه های عمرانی باید به مطالعات محیط زیستی بخصوص در مرحله امکان سنجی ومکان یابی توجه گردد. فضای سبز یکی از عوامل پایداری محیط زیست شهری است و آبیاری فضای سبز بخصوص در شهرهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک قرار داشته و منابع آب موجود در آنها محدود است مانع عمده ای در ایجاد و پایداری فضای سبز شهرها محسوب می شود . مدیریت منابع آب موجود وسعی در استفاده مجدد از آبهایی که به هدر می روند از جمله تصفیه واستفاده دوباره از پساب فاضلاب خانگی یکی از موثرترین راه کارها برای تأمین آب مورد نیاز آبیاری فضای سبز شهرهاست. نسیم شهر از توابع استان تهران و از شهرهای شهرستان رباط کریم است که در جنوب غربی شهر تهران و در 22 کیلومتری جاده ساوه واقع شده است. از سمت شمال به تهران، از جنوب به رباط کریم، از غرب به شهریار و از شرق به اسلام شهر محدود است و در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و یکی از موانع توسعه شهر، کمبود منابع آب موجود برای آبیاری فضای سبز است. در این مطالعه امکان سنجی استفاده از پساب تصفیه شده فاضلاب خانگی "نسیم شهر" که به همراه آبهای سطحی به کانالی به نام کانال سیاه آب هدایت می شود، برای آبیاری فضای سبز شهر و اثرات آن در پایداری محیط زیست شهری مورد بررسی قرار می گیرد.
حسام الدین منیعی وحید روحی
در جامعه مدرن امروزی آلودگی صدا در کنار آلودگی هوا اثرات مخربی روی محیط زیست شهری و عابرین و ساکنان دارد. سر و صدا همیشه مسئله مهمی برای بشر بوده است. راهکارهای زیادی برای تاثیر در کاهش این آلاینده پیشنهاد شده است. این مطالعه بر روی برخی عوامل درونی و بیرونی(فاصله) موثر بر کاهش صدای ترافیک در فضای سبز محورهای درون شهری اصفهان در 14 سایت صورت گرفت. تحقیق حاضر در سه آزمایش مستقل به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. سایت ها در دو گروه با پوشش درخت (10 سایت) و دارای عایق صوتی (4 سایت) قرار گرفتند. برای سایت های دارای پوشش درختی، کاهش تراز شدت صوت در فواصل 10، 25، 50 ، 75 ، 100 متری از صدای جاده و در زمان های 5 صبح، 8صبح، 12ظهر، 4بعداز ظهر، 8 شب، در تمام سایت ها با دستگاه صدا سنج hd9019 اندازه گیری شدند. برای سایت های دارای سازه، کاهش تراز شدت صوت در فواصل 2، 10، 25 و 50 متری از صدای جاده صورت گرفت. فاکتورهای سایت، فاصله و زمان با نرم افزار sas و آزمون lsd مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد سایت درختی دارای درختان افرا بیشترین کاهش صوت را به میزان 5/11 دسی بل در 100 متری داشتند. سایت درختان ترکیبی شامل ردیف های بید و چنار حاشیه خیابان و سرو تبری، در فواصل 25 و 50 متری کاهش خوبی را نشان داد و صدا را تا 6 دسی بل کاهش یافت، این سایت جزء سه سایت برتر فضای سبز است. در سایت های دیگر شامل کاج، چنار و صنوبر ، تراز شدت صوت در حدود کمتری نسبت به سایت های فوق الذکر بود ولی با افزایش فاصله ، روند کاهشی در صدا ادامه داشت. سایت های آزمایش دوم، در فاصله 2 متری بیشترین و در 25 متری کمترین کاهش صوت را نشان دادند. سایت دارای درختان افرا و سازه بهترین مدل فضای سبز بود. آزمایش سوم در صدد پیدا کردن بهترین سایت و فاصله از میان فواصل مشترک بود. هر دو آزمایش در یک عامل بیرونی یعنی فاصله از منبع صوت مشترک بودند. از یافته های این طرح می توان به چند مدل پیشنهادی برای طراحی فضای سبز شهرهای بزرگ تهران و اصفهان رسید. در حالت اول و ایده آل، استفاده از عایق مصنوعی بلافاصله در کنار جاده است. در اینصورت صدا 17 دسی بل در فاصله 2 متری پشت عایق افت می کند. یعنی در این فاصله، صدا به مرز محدوده استاندارد مناطق مسکونی بسیار نزدیک می شود. از نتایج این مطالعه مشخص می شود که بهترین راه حل اکولوژیکی برای کاهش سطح نوفه، کاشت درختان موثر در آرایش های منطقی است. درختان با تاج متراکم و کانوپی زیاد می توانند بسیار موثر باشند. مدل دوم پیشنهادی، کاشت ترکیبی از بهترین درختان چون بید و افرا در کنار جاده است. اگر کاشت درختان به درون منطقه محافظت شده و در فاصله 50 متری از جاده امتداد پیدا کند، صدا در فاصله 50 متری از جاده با صدای 70 دسی بل به زیر 50 دسی بل افت پیدا می کند، چرا که صدا بطور منطقی در فضای باز تا 14 دسی بل کاهش می یابد. این میزان با استانداردهای محیط زیستی جهانی مطابقت دارد.
محمد مشاری مجید مخدوم
در آمایش سرزمین منطقه 6435 هکتاری وردآورد کرج با توجه به تنوع گونه های گیاهی و طبقات مختلف ارتفاعی و... ضمن شناسایی کلیه ویژگیهای اکولوژیکی منطقه و تهیه نقشه آنها از قبیل، خاک ، پوشش گیاهی، اقلیم، شیب ، ارتفاع، جهت ، بروش تلفیق دوتایی با هم ترکیب شده و نقشه واحدهای مقدماتی شکل زمین ( حاصل تلفیق نقشه های شیب ، جهت ، ارتفاع است ) و نقشه واحدهای نهایی زیست محیطی ( حاصل تلفیق نقشه واحدهای مقدماتی شکل زمین با نقشه خاک و پوشش گیاهی) را بدست می آوریم . همچنین کاربری اراضی در 4 زمینه مرتعداری - کشاورزی - توریسم و حفاظت مشخص شده است .
حسن پوربابایی مجید مخدوم
به منظور تعیین مهمترین چهره های زیستی گیاهی در قالب تنوع گونه ای (تنوع زیستی گونه های چوبی) و تهیه نقشه های تنوع زیستی در جنگل های گیلان به اداره های منابع طبیعی هر شهرستان مراجعه و رویشگاه های گونه های آزاد، بارانک ، بلندمازو، داغداغان، راش ، زربین، سرخدار، شاه بلوط، شمشاد و ... مشخص شدند. در هر یک از این رویشگاه ها قطعه نمونه ای به مساحت نیم هکتار و بشکل لوزی بطور انتخابی تعیین گردید و تمام گونه های چوبی مورد شناسایی و جمعیت آنها بررسی و در مجموع 123 قطعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفت . برای مطالعه تنوع زیستی گونه های چوبی در مناطق خارج از رویشگاه ها از اطلاعات 99 طرح جنگلداری استفاده شده است . در این مطالعه از شاخص سیمپسون، تابع شانون - وینر و شاخص بریلوین برای محاسبه تنوع زیستی استفاده شده و یکنواختی شاخص ها نیز بدست آمده است . برای ارزیابی غنا از شاخص های غنای مارگالف و منهینیک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که رویشگاه های داغداغان و سرخدار بیشترین و رویشگاه های راش و شمشاد کمترین تنوع زیستی را دارا می باشند. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل طرح های جنگلداری نشان می دهد که سری 4 آستاراچای، دانگ دوم لمیریک ، شیره وا، رزداره پشت ، دزگیت بیشترین و طرح های رزه، لسانیه، خشکه دریا، شن رود (دانگ)، لارنه و شلیشه کمترین تنوع زیستی را دارند. نوآوری های این تحقیق عبارتند از: الف) در افزایش تنوع زیستی، یکنواختی مهمتر از غنا است . ب) در افزایش شاخص سیمپسون، اهمیت یکنواختی بیش از غنا است در حالیکه در افزایش تابع شانون - وینر شاخص های غنا مهمتر هستند. ج) برای ارزیابی تنوع زیستی جنگل های گیلان، تابع شانون - وینر بدلیل حساسیت زیاد به تغییرات گونه های نادر توصیه می شود. د) تنوع زیستی در جنگل های غرب گیلان بیشتر از شرق است . ه) دستیابی به حقایق پراکنش گونه های چوبی در جنگل های گیلان و) تهیه نقشه های تنوع زیستی در جنگلهای گیلان.
محمدحسن ادهمی مجرد مجید مخدوم
اغلب مطالعات مربوط به شناسایی عوامل محیطی در غالب طرحهای انجام یافته در کش ما، هماهنگی و ارتباط لازم با یکدیگر رانداشته و بهمین دلیل درامرشناسایی، ارزیابی، برنامه ریزی و اجرای آنها با مشکلاتی روبرو شده اند. اتخاذ سیستمی متناسب با توجه به شرایط اکولوژی سرزمین ایران به جهت مطالعه عوامل محیطی و بدنبال آن ارزیابی و برنامه ریزی یکی از ضروری ترین اقداماتی است که درراس مطالعات یک سرزمین قرار می گیرد، لذا دراین رساله باتوجه به روشهای مرسوم در این زمینه و چگونگی عملکرد آنها دریک منطقه تیپیک (حوضه آبخیز رودلار)، سیستم خاصی برای ارزیابی سرزمین ایران معرفی شده است . هدف از تحریر این رساله دستیابی به روش معقول و متناسب با شرایط محیطی کشور ماایران است که بمنظور کسب نتایج مطروحه، سه روش f.a.o ژئومرفولوژی و سیستمهامد نظر قرارگرفته، از طرفی به جهت سوء تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی بر روی نتیجه نهائی درهریک از روشها و باتوجه به شرایط کلی کشور (لزوم کار بیشتر بر روی مناطق کوهستانی در زمینه مربوط به منابع طبیعی)، یک منطقه تیپیک (حوضه آبخیز رودلار) شناسایی و هرسه روش یاد شده بر روی آن بکار گرفته شده است . درسه روش یادشده، انواع نقشه ها بسته به فاکتورهای محیطی مختلفی که هریک از آنهابکار می گرفتند، تهیه وباادغام، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی برای آنها نتایجی کسب ، وبایکدیگر مقایسه گردیده که شرح زیر فرآیند مطالعات فوق رابطور خلاصه نشان می دهد.در بخش شناسائی منابع محیطی اعم از فاکتورهای فیزیکی و زیستی، روش ژئومرفولوژی سیستم دقیق و قابل قبولی راارائه می دهد. و درمرحله ارزیابی و تعیین توان بالقوه و بالفعل سرزمین و برنامه ریزی برای آنها با توجه به محدودیتها و نارسائی های موجود، روش سیستمها مدنظر قرارخواهد گرفت ، ضمن اینکه تکیه بر تجربیات حاصله از روش f.a.o درهرسه مرحله شناسایی، ارزیابی و برنامه ریزی ثمربخش خواهد بود. بدیهی است که نتایج فوق باتوجه به شرایط حاکم برچگونگی مطالعه بالا کسب گردیده است ، یعنی مقیاس ، شدت ، هدف ، شرایط محیطی و ... ویژه ای دراین تحقیق مدنظر قرار گرفته است ، لذا این امکان می رود که باتغییر شرایط، نتایج دیگری بدست آید، که درهرحال، بکارگیری هریک از روشهای فوق باتوجه به شرایط محیطی، نیروی انسانی، شدت و هدف از مطالعه توجیه خواهد شد.
شیرین آقانجفی زاده مجید مخدوم
آمایش سرزمین عبارتست است از تنظیم روابط انسان، سرزمین و فعالیتهای انسانی در سرزمین برای استفاده مناسب و پایدار از کلیه امکانات انسانی و فضایی سرزمین در جهت بهبود وضعیت اجتماعی در طول زمان. برای آمایش حوزه مطالعاتی که در شمال کوهپایه واقع شده و بخشی از حوزه آبخیزه کوهپایه سگزی می باشد،از روش تجزیه و تحلیل سیستمی استفاده شده است . در بدو امر نقشه توپوگرافی منطقه تهیه و با استفاده از آن با استفاده از آن، نقشه شیب ، ارتفاع و جهت تهیه شد. سپس از شیوه رویهم گذاری دو ترکیبی جهت حصول نقشه واحدهای شکل زمین استفاده شده و 51 واحد شکل زمین بدست آمد. اقلیم منطقه خشک بودند، سپس نقشه هیدروگرافی، زمین شناسی، خاک ، حساسیت به فرسایش ، تیپ پوشش گیاهی، حیات وحش ، راههای ارتباطی و کاربری فعلی اراضی تهیه گردید. در نتیجه عمل جمع بندی و رویهم گذاری نقشه خاک با واحدهای شکل زمین، نقشه زیست محیطی پایه یک و از تلفیق آن با نقشه تیپ پوشش گیاهی، نقشه زیست محیطی پایه بدست آمد و در مجموع 156 اکوسیستم خرد تهیه گردید. سپس تک تک واحدهای زیست محیطی با مدلهای تهیه شده برای کاربری مرتعداری کشاورزی، کاربری توریسم (تفرج گسترده و تفرج متمرکز) و حفاظت ارزیابی توان شدند و نقشه کاربردهای فوق بدست آمد. نهایتا بر اساس روش کیفی آمایش سرزمین (پیش فرضها) نوع کاربردی هر واحد زیست محیطی بدست آمد و نقشه آمایش سرزمین (پیش فرضها) نوع کاربردی هر واحد زیست محیطی بدست آمد و نقشه آمایش سرزمین حوزه مطالعاتی تهیه گشت . با انطباق این نقشه با نقشه کاربری فعلی اراضی مشخص می گردد برخی کاربریها در جای نسبتا مناسبی قرار گرفته اند و برخی مکان نامناسب دارند. در حالت کلی در این ناحیه اصولا توان درجه یک و دو برای کاربریهای که نیازمند تولید بیولوژیک هستند، وجود ندارد. برای مرتعداری توان اکوسیستمها نیمه مرغوب تا مناسب است . برای توریسم متمرکز منطقه توان نامناسبی و برای تفرج گسترده نیز غالبا توان دو و سه دارند. در برخی اکوسیستمها نیز به دلیل تندی شیب ، شرایط خاص خاک ، حفظ پوشش گیاهی، جلوگیری از فرشایش و سایر محدودیتهای شدید زیست محیطی و یا بدلیل عدم توان برای سایر کاربریها به حفاظت تخصیص یافته است .
بابک پیله ور مجید مخدوم
این مطالعه به منظور تعیین سطح ذخیره گاه لازم و یافتن مکانیسمی برای حفاظت از تنوع زیستی در جنگلهای شمال کشور با استفاده از سیستمهای تجربی،انجام شد. منطقه جنگلی واز در جنوب چمستان به عنوان مکان مطالعه موردی انتخاب گردید. چهار معیار غنای گونه ای، گونه های در معرض تهدید، میزان توده های قطور و اراضی واقع در حاشیه رودخانه ها، در مقایسه بین تیپهای مختلف جنگلی به منظور حفاظت متمرکز از تنوع زیستی (ذخیره گاه) در مکانیسم پیشنهاد شده توسط این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع بین 10 تا 20 درصد از سطح هر تیپ جنگلی به حفاظت متمرکز از تنوع زیستی اختصاص یافت. پراکنش سطح حفاظت متمرکز بر اساس اصول طرحهای غیرقابل اجتناب، توافق با حاشیه ها و نقاط استراتژیک بود. مابقی سطح هر تیپ به حفاظت گسترده اختصاص یافت. در این نوع از حفاظت، بهره برداری از جنگلها در تعقیب هدف ایجاد توده هایی با ساختار آمیخته و ناهمسال می باشد. سیستمهای جنگلشناسی نزدیک به طبیعت این ویژگیها را تضمین می نماید که در این مکانیسم روش تک گزینی گروهی به منظور حفاظت گسترده از تنوع زیستی پیشنهاد گردید.قطعات نمونه چند اندازه ای اصلاح شده ویتاکر، برای ارزیابی غنای گونه ای در تیپهای جنگلی مختلف در جنگل واز مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از داده های به دست آمده از این قطعات نمونه چند اندازه ای، معادلات منحنی های گونه - مساحت برای هر تیپ تعیین گردید. به منظور برآورد بهتر تعداد گونه ها در هر تیپ جنگلی معادلات منحنی های گونه - مساحت توسط میانگین ضریب جک کارد اصلاح شد. در هر پلات علاوه بر ثبت تعداد گونه ها و تعداد افراد متعلق به هر گونه، محیط هر درخت در ارتفاع برابر سینه اندازه گیری و ثبت گردید. این مورد به منظور مقایسه قطر توده ها و همچنین مقایسه بین شاخصهای معمول تنوع زیستی براساس تعداد افراد هرگونه و بیوماس هر گونه اندازه گیری شد.غنای گونه ای، قطر توده و گونه های در معرض تهدید با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از قطعات نمونه و معادلات اصلاح شده تعیین گردید. همچنین اراضی واقع در حاشیه رودخانه های اصلی نیز بر روی نقشه های توپوگرافی 25000/1 منطقه تعیین و اندازه گیری شد. با توجه به مکانیسم پیشنهادی، سطح حفاظت متمرکز از تنوع زیستی برای هر تیپ مشخص گردید. این بررسی نشان داد که در نهایت 20 درصد از تیپ راش به همراه ممرز و 15 درصد از تیپهای خرمندی به همراه انجیلی و انجیلی به همراه ممرز و 10 درصد از تیپهای توسکا به همراه ممرز و راش و ممرز به همراه راش در جنگل واز به حفاظت متمرکز از تنوع زیستی اختصاص می یابد.
هما احمدی علی اصغر درویش صفت
با در نظر گرفتن فرضیه های مختلف وزن دهی و براساس مبدا های متفاوت پنج گزینه مسیر طراحی گردید . به منظور مقایسه گزینه های مسیر طراحی شده با یکدیگر و با جاده پارچین و انتخاب گزینه مسیر بهینه از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد . همچنین ارائه گزینه مسیر در دو نرم افزار idrisi و ilwis صورت گرفت و نتایج با یکدیگر مقایسه شدند . نتایج به دست آمده قابلیت استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی در مسیر یابی را با در نظر گرفتن مسائل زیست محیطی نشان می دهد .