نام پژوهشگر: حبیب اله ابوالحسن شیرازی
علی اصغر سعیدی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
هدف این پژوهش پاسخ گویی به این سوال است که نقش سیاست نظامی- امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چگونه است. با این فرض که امنیت ملی ایران از سیاست های آمریکا در آسیای مرکزی تاثیرپذیری دارد. در این راستا اهداف دیگری از قبیل شناسایی اهداف سیاسی، اقتصادی، استراتژی آمریکا در منطقه، منطق و نگاه حاکم بر کاخ سفید نسبت به ایران هم مورد بررسی قرارگرفته است. اهمیت ژئوپلیتیک آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی، در سال های پایانی قرن 20 و مسئله انرژی در حوزه خزر بازی بزرگ و تلخ میان قدرت ها در قرن 18و 19 را تداعی می کند. به همین جهت منطقه مرده و ناشناس آسیای مرکزی در بورس توجهات جهانی قرار گرفت. استقلال ناخواسته این جمهوری ها، مشکلات زیادی را پیش روی سیاستمداران این منطقه قرار داد. مشکلات ناشی از سلطه200ساله تزارها و نظام کمونیستی موجب باز شدن درهای منطقه به سوی غرب شده و سراسیمه و به منظور جبران عقب ماندگی و به مدد انرژی کشف شده، به قراردادهای نفتی روی آورند تا بر مشکلات خود فایق آیند. بحران ها و چالش های زیادی از جمله بحران هویت، و درهم آمیختگی قومیتی، اختلافات زبانی، دینی و مرزی، بخشی ار آن می باشد، و مسئله عدم تعیین رژیم حقوقی دریای خزر که بعضی از کشورهای آسیای مرکزی با آن درگیر هستند از مسایل چالش زا و جدی این منطقه می باشد. حضور قدرت های فرامنطقه ای به ویژه آمریکا در منطقه می تواند گستره بحران ها را افزایش دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که استراتژی، اهداف و سیاست های آمریکا درآسیای مرکزی در راستای محدود نمودن دامنه فعالیت ج.ا. ایران و کاهش قدرت مانوری آن در منطقه و خاورمیانه می باشد. بنابراین حضور نظامیان و شرکت های نفتی آمریکایی با هر هدفی فاصله جغرافیایی ایران با آمریکا را از میان برداشته و دو کشور را هم مرز کرده است. بنابراین تضاد ماهوی این سیاست ها با انقلاب اسلامی موجب شده تا همواره این حضور آثار تخریبی و آسیب های جدی را در ابعاد مختلف(اقتصادی، سیاسی، منابع و نظامی) یرامنیت ملی ج.ا. ایران بگذارد.
علی علیزاده جعفر قامت
در قفقاز جنوبی، کشوری که ایران با آن طولانی ترین مرزها را دارد آذربایجان است. علاوه بر این آذربایجان تنها جمهوری قفقاز جنوبی است که در کنار دریای خزر واقع شده و مرزهای مشترک دریایی با ایران دارد. هر دو کشور به لحاظ تاریخی و فرهنگی و مذهبی، اشتراکات فراوانی دارند. اکثریت مردم دو کشور شیعه هستند. وجود مشترکات می باید روابط نزدیکی را میان دو کشور به وجود می آورد. در حالیکه این گونه نیست. در ده سال گذشته روابط دو کشور با بی اعتمادی همراه بوده است و می توان گفت که در سطح پایینی قرار داشته است. تأثیر شرایط خارجی بر این روابط بسیار زیاد است. با توجه به این چشم انداز، بررسی روابط ایران و آذربایجان برای درک سیاست ایران در آذربایجان دارای اهمیت است. اختلافات ایدئولوژیکی عمیقی بین تهران و باکو وجود دارد. آذربایجان یک کشور با اکثریت شیعه است، ولی دولت آذربایجان یک دولت سکولار است، در حالی ایران یک جمهوری اسلامی است. در عرصه بین المللی، باکو به دنبال پیوندهای نزدیکتری با غرب بوده است و متمایل به ناتو است و در حال گسترش روابط خود با ایالات متحده است و روابط خوبی نیز با اسرائیل دارد و خود را به ترکیه بسیار نزدیک حس می کند. به همان اندازه که آذربایجان به غرب علاقه مند است، ایران از آن متنفر است و در یک بلوک ضدآمریکایی قرار می گیرد. و پی گیری سیاستی ضداسرائیلی و حمایت از حقوق فلسطینی ها، سیاست خارجی ایران را تشکیل می دهد. به دلیل این اختلاف نظرها، دو کشور، دو راهبرد جداگانه را در پیش گرفته اند. علاوه بر اختلافات ایدئولوژیکی، ایران و آذربایجان اختلافات دیگری نیز در زمینه ی بهره برداری از منابع دریای خزر دارند. سیاست خارجی آذربایجان و همچنین روابط دیپلماتیک این کشورها تحت الشعاع مسائل مختلف می باشد روابط ایران با جمهوری آذربایجان نیز تحت الشعاع سیاستهای ایالات متحده امریکا در مورد ایران بوده است .جمهوری آذربایجان تحت فشار ایالات متحده،سهم پنج در صدی ایران از کنسرسیوم بین المللی استخراج نفت آذربایجان را لغو و آن را به ترکیه واگذار کرد. چرا که آذربایجان در یکی از خطوط مقدم تلاشهای ایالات متحده برای مهار ایران است. علاوه بر این جمهوری آذربایجان در رویارویی با فشار شدید ایران ، روابط دوستانه را با اسرائیل تعقیب می کند موافقنامه نظامی میان آمریکا و آذربایجان نیز در ادامه روند فوق می باشد.برسی های انجام شده نشانگر آن است که عامل اصلی که باعث شده جمهوری آذربایجان از جایگاه خوبی درسیاست خارجی ایران برخوردار نباشد موضوع دخالت های آمریکا وپیروی هیات حاکمه جمهوری آذربایجان از آنها است.
عبدالرضا تیزچنگ حبیب اله ابوالحسن شیرازی
در آوریل سال 2010 طی یک شورش مردمی در چند شهر قرقیزستان از جمله شهر بیشکک پایتخت این کشور،کورمان بیک باقی اف رئیس جمهور قرقیزستان از قدرت ساقط شد. چند نفر از شخصیت های سیاسی قرقیزستان به رهبری خانم روزا آتونبایوا، با بدست گرفتن قدرت ، دولت موقت در این کشور را تشکیل دادند . تیم جدید حاکم بر قرقیزستان اعلام کردند که برای رهایی کشور از استبداد و دیکتاتوری و فساد که ناشی از تمرکز قدرت در دست یک فرد بنام رئیس جمهور می باشد ،قصد دارند تا رژیم قرقیزستان را از ریاست جمهوری به پارلمانی و یا ترکیب ریاستی – پارلمانی تغییر دهند . بر این مبنا مقدمات کار با انجام رفراندوم برای تغییر رژیم سیاسی کشور فراهم شد و با رای مثبت اکثریت مردم ، انتخابات پارلمانی صورت گرفت و پس از آن دولت جدید قرقیزستان از درون پارلمان بیرون آمد . تغییر رژیم سیاسی در قرقیزستان به مذاق برخی کشورهای منطقه خوش نیامد. از جمله مهمترین این کشورها میتوان به روسیه و قزاقستان اشاره نمود.مقامات روس هیچگونه عکس العملی نسبت به نظام پارلمانی در قرقیزستان از خود بروز ندادند و حتی آنر را موجب بی ثباتی بیشتر در این کشور ارزیابی کردند. نورسلطان نظر بایف رئیس جمهور قزاقستان نیز به مناسبت های مختلف در اینکه نظام پارلمانی در قرقیزستان بتواند موجب رفاه مردم و پیشرفت کشور شود ،اظهار تردید نمود . از سوی دیگر امریکا با وجود اینکه از حامیان حکومت باقی اف ،رئیس جمهور مخلوع قرقیزستان بود و تا مدتی پس از بر سرکار آمدن دولت جدید سکوت نمود ،اماپس از اینکه ایجاد نظام پارلمانی در قرقیزستان را در جهت اهداف تاکتیکی و استراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی دید ؛ از این نظام و رهبران آن حمایت نمود. اگرچه بسیاری از تحلیل گران در بقای نظام پارلمانی در قرقیزستان دچار تردید بودند ،اما هم اینک با گذشت دو سال از انقلاب آوریل 2010 ، نظام جدید قرقیزستان با پشت سر گذاشتن موانع سخت و دشوار مانند درگیریهای خونین قومی در جنوب کشور و مشکلات عدیده اقتصادی نشان داده است که از صلابت لازم برای ادامه حیات برخوردار است . استمرار نظام پارلمانی در قرقیزستان و تقویت و پیشرفت آن می تواند برای سایر کشورهای آسیای مرکزی که از وجود حکومت های اقتدار گرا رنج می برند ، به الگویی مبدل شود. به عبارت دیگر چنانچه کشور قرقیزستان بتواند با غلبه بر مشکلات اقتصادی،نظامی بر پایه ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه نماید،به دلیل قرابت های اجتماعی و فرهنگی میان کشورهای آسیای مرکزی و حتی کشورهای مشترک المنافع،امکان تقویت جریان های اصلاحی در کشورهای این منطقه بیشتر می گردد. شیوع نهضت های اصلاح طلبانه در کشورهای عربی که هم اینک در جریان است و هراز چند گاه در کشوری دیگر بروز پیدا می کند ، می تواند به امکان ظهور و تسریع حرکت های اصلاحی در آسیای مرکزی بیفزاید .
حامد توسلی حجتی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
چالش انرژی یکی از بزرگترین آزمون هایی است که امروزه اروپا با آن مواجه است. افزایش قیمت انرژی و افزایش رو به رشد وابستگی به واردات انرژی، توان رقابتی در اتحادیه اروپا را به خطر انداخته است. تصمیمات کلیدی ای باید اتخاذ شوند تا میزان ایجاد آلودگی را بطور جدی کاهش داده و با تغییرات آب و هوایی مبارزه کنند. امروز اتحادیه اروپا آماده است تا بصورت یکپارچه و متحد عمل نماید. «استراتژی 2020» یک چارچوب ثابت و جاه طلبانه برای سیاست انرژی اروپا بر اساس پنج رُکن عملی فراهم نموده است. استراتژی جدید انرژی اتحادیه اروپا به تلاشهای قابل توجهی در نوآوری های فنی وسرمایه گذاری نیاز خواهد داشت. این موضوع بازاری پویا و رقابتی ایجاد خواهد کرد و به تقویت اساسی از ترتیبات سازمانی برای نظارت و هدایت این پیشرفت ها منجر خواهد شد. این استراتژی امنیت و پایداری سیستمهای انرژی، مدیریت شبکه، تنظیم بازار و انرژی را بهبود خواهد بخشید. این موضوع شامل تلاش های گسترده برای اطلاع رسانی و توانمند سازی مصرفکنندگان داخلی و تجاری است، به منظور درگیر کردن آنها در تغییر به سوی یک انرژی پایدار در آینده، برای مثال با صرفه جویی در انرژی، کاهش ضایعات و تغییر به فن آوری و سوخت های کم کربن. سرمایه گذاری در تولید انرژی کم کربن با ابزارهای مبتنی بر بازار مانند معاملات اوراق بهادار و مالیات، بیشتر تشویق خواهد شد. استراتژی جدید، اولین گام در راستای آماده سازی اتحادیه اروپا، برای چالشهای بیشتری که تا سال 2025 ممکن است با آنها مواجه شود، محسوب می شود. مهمتر از همه، این که استراتژی جدید رهبری و هماهنگی بهتر در سطح اروپا، برای اقدام داخلی و در روابط با شرکای خارجی، را تضمین می کند.
مهدی فتحی علیرضا سلطانی
روابط یکصد و ده ساله ایران_برزیل هیچگاه دچار فراز و نشیب نبوده و اولویت مناسبات دو کشور را همکاری های بازرگانی تشکیل می داده و در برخی موارد نیز همکاری های فرهنگی_هنری این مناسبات را تکمیل می کرده است. در دوران دولت آقای داسیلوا و احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، به دلیل شکسته شدن حصر انزوای سیاسی و تامین مایحتاج کشور و مبارزه با تحریم های اقتصادی از یک سو و برزیل نیز برای به چنگ آوردن بازار 75 میلیونی ایران و همچنین ایفای میانجیگری در مسئله هسته ای به عنوان یک بازیگر سیاسی بین المللی، اوج روابط مقطعی دو جانبه ایران_برزیل را شاهد بودیم.
مهدی تقوی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): یکی از مهم ترین ویژگی های نظام بین الملل در دوران پس از جنگ سرد، شکل گیری روندهای جدید منطقه ای است. در میان سازمان های منطقه ای مختلفی که در این حوزه بنیان نهاده شد، سازمان همکاری شانگهای به دلیل پویایی و تاثیرگذاری قابل ملاحظه، نماد همکاری های منطقه ای در فضای اوراسیا در دوران پس از جنگ سرد به شمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با سازمان همکاری شانگهای می پردازد. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که جمهوری اسلامی ایران جهت تأمین نیازهای امنیتی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی، سیاسی و... خود بر اساس تئوری نگاه به شرق که دولت نهم جمهوری اسلامی ایران پی گیر این سیاست است به این سازمان پیوسته است و امیدوار است که در چارچوب سازمان همکاری شانگهای بتواند حداقل به برخی از خواستهای خود از جمله کاهش تهدیدات غرب به ویژه آمریکا، کسب فناوری و دانش با هزینه های کمتر، رشد ساختارهای اقتصادی – تجاری و... خود دست پیدا کند که البته ایران با توجه به پتانسیلهایی که دارد و اهمیتی که ایران برای این سازمان دارد از اولویت بالایی برای سازمان برخوردار است.
حسن صنعتی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
فراز و نشیب ها و تجربیات سه دهه گذشته سیاست خارجی ایران بویژه پس از حادثه 11سپتامبر سال 2001 آنقدر گسترده ،متفاوت و معنی دار میباشد که تجزیه و تحلیل علمی و تاملا ت نظری درباره آن را ضروری کرده است.کشور انگلیس که یکی از تاثیرگذارترین بازیگران در تحولات سیاست خارجی ایران در سده های اخیر می باشد بدلیل موقعیتش در نظام بین الملل ونیز قدرت تاثیر گذاری بریتانیا بر محیط پیرامونی ایران از جمله کشورهایی است که به رغم علاقمندی محققین و پژوهشگران حوزه سیاست خارجی ،افراد کمتری به مطالعه علمی روابط دو کشور پرداخته اند.با توجه به این موضوع پرسش این است که پس از انقلاب اسلامی ایران چه مولفه ها و متغیرهایی در فراز و فرودروابط دو کشور موثر بوده اند بدیهی است هر چه شناسایی متغیرهای موثر از دقت بیشتری برخوردار باشد از یکسو به همان میزان قدرت پیش بینی ما در مورد تحرکات سیاست خارجی آن کشور تقویت خواهد شد و از سوی دیگر با شناخت سمت و سوی سیاست آن کشور توانایی ما برای تاثیر بر این فرایندها افزایش خواهد یافت.
آرش انجمنی بابک نادرپور
روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری فدرال آلمان به عنوان یکی از قدرت های اصلی اروپایی و از مهمترین قدرت های اقتصادی و سیاسی جهان، علی رغم برخورداری از پیشینه سنتی و تاریخی و قدمتی طولانی و پُر فراز و نشیب در وضعیت مناسبی نیست ، هرچند روابط سیاسی بین دو کشور هیچ گاه قطع نشده، اما در حال حاضر در دوران رکود و سردی می باشد. و ظرفیت های موجود برای توسعه و ارتقاء روابط دوجانبه در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و... معطل مانده است. برای پاسخ به عوامل عمده و تعیین کننده سیاست خارجی دو کشور ایران و آلمان، لازم است .روابط جمهوری اسلامی ایران با جمهوری فدرال آلمان به عنوان یکی از قدرت های اصلی اروپایی و از مهمترین قدرت های اقتصادی و سیاسی جهان، علی رغم برخورداری از پیشینه سنتی و تاریخی و قدمتی طولانی و پُر فراز و نشیب در وضعیت مناسبی نیست ، هرچند روابط سیاسی بین دو کشور هیچ گاه قطع نشده، اما در حال حاضر در دوران رکود و سردی می باشد. و ظرفیت های موجود برای توسعه و ارتقاء روابط دوجانبه در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و... معطل مانده است. برای پاسخ به عوامل عمده و تعیین کننده سیاست خارجی دو کشور ایران و آلمان، لازم است . محدودیت ها و نقاط ضعف و قوت آن به دست آوریم و مسائل و منافع دو کشور به خوبی مورد بررسی قرار دهیم ،البته عواملی که بر کاهش این روابط تأثیرگذار بوده است، از جمله خصومت ایران اسلامی و آمریکا، بحران میکونوس، مسئله رژیم صهیونیستی، و از همه ی این ها تأثیرگذار تر در سال های اخیر پرونده هسته ای و موضع گیری غرب به سردرمداری ایالات متحده آمریکا بر علیه فعالیت هسته ای ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.