نام پژوهشگر: محمدسعید ذکایی
سهیلا رمضانی شیرین احمدنیا
سازمانهای غیردولتی به عنوان شبکه های مشارکت مردمی و بستر های تعامل اجتماعی هستند کهعلاوه بر این که شاخصه سرمایه اجتماعی در سطح کلانمی باشند، نقش مهمی در باز تولید سرمایه اجتماعی دارند .از آنجا که برمبنای مطالعات انجام شده انجمن های مردمی به لحاظ نوع انجمن و نوع تأثیر گذاری بر سرمایه اجتماعی کار کرد متفاوتی دارند ، از اینرو در این تحقیق به بررسی تأثیر عضویت در دو نوع سازمان غیر دولتی مذهبی و مدنی بر سرمایه اجتماعی برداخته شده است. جمع آوری اطلاعات از طریق تکنیک برسشنامه بوده و جامعه آماری 1520 نفر از اعضای دو نوع سازمان مذکور بودند که تعداد 212 نفر به عنوان نمونه از دو سازمان به شیوه سیستماتیک و به نسبت مساوی ازدو سازمان انتخاب گردید. نتائج در قالب جداول یک بعدی و دو بعدی ترسیم و از از طریق آزمون های ف و کای اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفت .بر اساس نتائج سرمایه اجتمعی در دو نوع سازمان مدنی و مذهبی تفاوت محسوسی نداشت و تفاوت معنا دار نبود (در سطح 95% اطمینان) و سرمایه اجتماعی درون گروهی ئر حد ضعیفی در بین سازمانهای مذهبی بالاتر بوده و سرمایه اجتماعی برون گروهی در سازمانهای مدنی بالاتر می باشد و تفاوت دو سازمان در زمینه سرمایه اجتماعی برون گروهی و دروگروهی معنا دار می باشد .
جعفر حسین پور سعادت آبادی کاظم معتمدنژاد
نتایج نشان می دهد که برخلاف بسیاری از نظرات انتقادی در خصوص تاثیرات منفی تلویزیون بر سرمایه اجتماعی، تلویزیون در ایران موجب تقویت سرمایه اجتماعی گردیده است. نکته مهم در این مسئله، تماشای تلویزیون توسط اکثریت مردم در جمع خانواده و دوستان است، به عبارتی تلویزیون موجب گردآمدن افراد در کنار هم و عاملی بر تقویت شبکه روابط و تعاملات بین افراد خانواده گردیده است. اعتماد به روزنامه و تلویزیون عاملی در جذب مخاطبان به این رسانه ها و تاثیرپذیری از پیام های آنها در جهت تقویت سرمایه اجتماعی می باشد. به نظر می رسد رضایت از تلویزیون و روزنامه می تواند موجب افزایش سرمایه اجتماعی در بین مخاطبان گردد.
لیلا صحرایی ابوتراب طالبی
در ایتن رساله مشارکت سیاسی به عنوان متغیر وابسته و فرهنگ سیاسی به عنوان متغییر مستقل است که در سه حوزه نگرش سیاسی هویت سیاسی و مشروعیت سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است .اتحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده است و شهر تهران به پنج منطقه شمال ،جنوب،شرق و غرب تقسیم شده است و در هر منطقه 80پرسشنامه یروش تصادفی در اختیار جوانان قرار گرفته است سپس پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست . نتایج نشان می دهد در میان سه بعد فرهنگ سیاسی مشروعیت سیاسی بیشترین تاثیرگذاری را بر مشارکت سیاسی در بین جوانان گذاشته است
علی یعقوبی چوبری بهجت یزدخواستی
مردانگی محصول کنش های متقابل در زندگی روزمره است که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برساخته می شود، مفهوم جنسیت و به تبع آن مردانگی بیشتر تحت تاثیر گفتمان های فرهنگی و اجتماعی است. بر مبنای رویکرد هویتی، جنسیت و قومیت دو مفهوم اجتماعی اند هرچند کمتر انعطاف پذیرند ولی از خصلت تأملی نیز برخوردارند. به عبارت دیگر، جنسیت و قومیت امر ازلی و ابدی نیستند، بلکه با تغییر موقعیت ها بازتعریف می شوند. با توجه به ساختار چند قومیتی در ایران به ویژه گیلان هنوز تحقیقی در خصوص " قومیت و مردانگی " صورت نگرفته است. این پژوهش به کمک رویکرد تلفیقی( روش کمّی و کیفی) وبا هدف " بررسی تطبیقی فرهنگ مردانگی در اقوام استان گیلان" انجام شده است.در بخش کیفی با استفاده از روش کیفی، مصاحبه های فردی و گروهی و نمونه گیری هدفمند به سنخ شناسی مردانگی در اقوام استان گیلان پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مردانگی متنوعی به لحاظ درون گروهی( در درون اقوام) و بین گروهی( بین اقوام) در مناطق مختلف استان گیلان وجود دارد. در کنارمردانگی سنتی ، مردانگی نیمه سنتی، مردانگی مدرن، مردانگی پسامدرن و مردانگی حاشیه ای هم قابل مشاهده است. از نظر درون قومی، مردان در عین تشابه، با توجه به مکان زندگی، سطوح تحصیلی و سن متفاوتند. از نظر بین قومی نیز، مردان گیلک در مقایسه با مردان اقوام تالش، آذری و کرد متفاوت به نظر می رسند. آن ها مردانگی را نه بر اساس قدرت و توان بدنی، بلکه در قالب عقلانیت و رفتار ملایم، توأم با مهربانی و مساعدت در خانواده و موفقیت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان می دهند. در بخش کمّی با استفاده از رویکرد های نظری مدرنیزاسیون و قومی / فرهنگی در عرصه قومیت و سایر تئوری های مربوط به حوزه " مردانگی " به ویژه تئوری مردانگی کانل، مدل بینن به تبیین مردانگی دراستان گیلان پرداخته است.در این بخش بر مبنای یک پیمایش در بین 504 نفر از اقوام ساکن در استان گیلان انجام گرفته است.نتایج تحقیق کمّی در راستای تحقیق کیفی نیز نشان داد که گونه های متعددی از مردانگی سنتی، سنتی-مدرن، مدرن و نامتمایز در استان گیلان وجود دارد در نتیجه برخلاف منطق فمینیستها، مردانگی و زنانگی دو قطب مخالف نیستند بلکه همزمان در هر دو جنس وجود دارد . همچنین، نتایج تحلیل آماری بعد از کنترل مشخصه های اقتصادی اجتماعی نشان می دهد، تا حدی در الگوهای مردانگی گروه های قومی همانندی و همگرایی وجود دارد اما این همانندی و همگرایی کاملاً ایجاد نشده و قومیت به عنوان یک متغیراصلی نقش مستقلی در تبیین الگوهای مردانگی دارد. بطور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چند هنجارها و ارزش های قومی فرهنگی در بازتولید مردانگی موثر است اما عوامل اقتصادی اجتماعی در تعدیل و کاهش اثر قومیت نقش عمده ای دارد.
سارا نادری نجف آبادی محمود شهابی
در پژوهش حاضر به بررسی منابع قدرت زنان در ایران پرداخته شده است. مفهوم قدرت نه از منظر گفتمانی خاص بلکه بر مبنای معانی ذهنی کنشگر مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی ساز و کارهای اعمال قدرت زنان در زندگی روزمره و مخاطبان کنش های آنها، و پیامدهای اعمال کنش برزندگی خود آنها و جامعه زنان پیرامون، از جمله دیگر اهداف تحقیق هستند. در بخش چهارچوب مفهومی این پژوهش، نطریات فمینیستی درباره وضعیت زنان و شیوه های اعمال قدرت زنان، بانظریات گفتمانهای مقاومت تلفیق شده و در سه گفتمان ارائه شده اند. در بخش روش، با رویکرد پدیدار شناسانه از روش مبنایی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمام زنان بین 20 تا 60 ساله شهر تهران هستند.که روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری نظری است. روش گرد آوری اطلاعات، مصاحبه است که در کنار آن از روش مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. در نتیجه پژوهش حاضر مشخص شد که زنان در تجربه زیسته خود با دو الگوی هویتی متفاوت و متضاد پدر و مادر مواجه می شوند که هر یک از این دو الگو در مقاطع مختلف هم را تحقیر می کنند. مهمترین عنصرذهنی تعیین کننده کنش های اعمال قدرت کنشگران مورد مطالعه، بحران معنای ناشی از تضاد دو الگوست. افزایش بحران معنا، فرد را نیازمند دریافت معنا از محیط بیرون ساخته و به کنش های اعمال قدرت نمایشی سوق می دهد، تا بحران معنا در خود را با بدست آوردن قدرت نمایشی از محیط پیرامون ترمیم بخشد و کاهش بحران معنا منجر به پررنگ شدن هویت همگون و معنای ذهنی قدرتمند در ذهن فرد شده و وی را به سمت کنش های اعمال قدرت درونی(غیر نمایشی) برای تاثیرگذاری بر محیط و بدون تاثیر پذیری از آن می راند. مخاطبان فرد در اعمال قدرت، زنان، مردان یا در برخی از موارد گفتمان حاکم بوده است. در نتیجه کنش های نمودین فرد بیش از پیش به نمایش قدرت در محیط پیرامون خود وابسته می شود. بنابراین این کنش ها خود را برای فرد و جامعه باز تولید می کنند و پیامد دراز مدت انقیاد را برای فرد و جامعه دارند. اما کنش های اعمال قدرت بودین منجر به کاهش وابستگی فرد به محیط شده، اعتماد بنفس او را در اعمال قدرت افزایش می دهند و در نتیجه پیامد دراز مدت قدرتمندی را برای وی دارند.
شادی شریفی معصومه اسمعیلی
در پژوهش حاضر رویکرد نظریه مبنایی جهت ارائه الگویی مفهومی از چگونگی انتقال باور های دینی به فرزندان در خانواده های مذهبی به خدمت گرفته شد.تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با خانواده های مذهبی نشان دادمقابله با عوامل تهدید کننده دینداری در قلب فعالیت های والدین جهت انتقال باور های دینی به فرزندان قرار دارد. والدین به منظور مقابله با این تهدیدات به "مدیریت شرایط می پردازند.در زمینه اول که فرزندان در نیمه اول نوجوانی قرار دارند ارزیابی های والدین حاکی از نفوذ زیاد آنها بر فرزندان در مقابل تهدیدات اجتماعی است.آنها با استفاده از شیوه های کنترلی به مدیریت شرایط می پردازند فعالیت های آنها در این زمینه نوعی سرمایه گذاری دینی محسوب می شود. در زمینه دوم که فرزندان در نیمه دوم نوجوانی قرار دارند نفوذ والدین بر فرزندان کاهش می یابد در این زمینه مدیریت شرایط با استفاده از شیوه های تعاملی از جمله گفتگو های دوجانبه با فرزندان صورت می گیرد.بهره گیری از سیستم های حمایتی خارج از خانواده به تسهیل جریان انتقال کمک می کند.مدیریت شرایط پیامد های مثبتی برای والدین وفرزندان به دنبال دارد.
واحد مهربانی مجید کوششی
یکی از شاخص های مهم توسعه و سلامت در کشورها میزان مرگ ومیر کمتر از پنج سال می باشد، اگر چه در طی دوره های گذشته میزان مرگ ومیر کودکان کاهش چشم گیر داشته ولی این میزان برای همه کشورها و مناطق شهری و روستایی هر کشور به طور یکسان کاهش نیافته است، مطالعه حاضر برای نشان دادن میزان مرگ و میر و عوامل موثر بر آن در مناطق روستایی تحت پوشش خانه های بهداشت در کشور ایران طی سال های 1385 تا 1387 صورت گرفته است. روش بررسی: روش انجام این مطالعه تحلیل ثانویه داده های زیج حیاتی خانه های بهداشتی مناطق روستایی کشور و هم چنین داده های سالنامه آماری استان های کشور و هم چنین داده های سرشماری سال 1385 بوده است و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: روند میزان مرگ ومیر زیر پنج سال در مناطق روستایی کشور نشان می دهد، کمترین میزان مرگ و میر زیر پنج سال در سال 1385، 6.71، در سال 1386، 12.03 و در سال 1387 برابر با 10.10 بوده است، همچنین حداکثر این میزان در سال 1385 برابر با 31.95، در سال 1386، 32.10 و در سال 1387، برابر37.51 بوده است. در این مطالعه مشخص شد که میزان مرگ و میر زیر پنج سال در نقاط روستایی کشور با دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی، میزان درآمد سالیانه خانوار دارای همبستگی منفی و معنادار بوده است، همچنین بین درصد جمعیت ساکن در روستای قمر و درصد زایمان های غیر حرفه ای در مناطق روستایی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشته است، اما بین جنسیت کودک و وزن نوزاد هنگام تولد رابطه معناداری مشاهده نشده است. نتیجه گیری: در بین ویژگی های وضعیت سلامت جامعه تعامل پیچیده ای برقرار است که مجموعه کنش ها و واکنش-های آن چارچوب توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه را می سازد. همان طور که در طرح حاضر مشاهده شد، متغیرهای بهداشتی، جمعیت شناختی و اجتماعی دارای تاثیر متقابل بر همدیگر بوده و همه افزایش دسترسی به هر کدام باعث تقویت دیگری و در نهایت کاهش میزان مرگ و میر زیر پنج سال شده است.
مظاهر توفیقی سیدمحمد مهدی زاده
این تحقیق تلاش دارد تا تاثیرات حضور در فضای مجازی را برهویت دانشجویان کاربر ، در مقاطع مختلف تحصیلی و میزان دستیبای آنها به شاخصه های هویت مدرن را بررسی نماید . هدف کلی از این پژوهش ، بررسی معنا داری تاثیرات حضور در فضای مجازی برهویت دانشجویان کاربر وتعیین سمت وسوی این تغییرات است . همچنین این تحقیق هدفی فرعی را نیز دنبال می کند که عبارتست از : بررسی معنی داری رابطه ی بین میزان تشابه شخصیت روی شبکه کاربران و شخصیت بیرون شبکه انها با ایجاد و تقویت هویت مدرن . همچنین درتحقیق حاضر تلاش شده متغیرهایی نظیر جنسیت ، سن ، مقطع تحصیلی ، انگیزه و هدف استفاده از اینترنت به مثابه یک تکنولوژی جدید ارتباطی مورد بررسی قرار گیرد . در بخش نظری تحقیق به بررسی نظریه های موجود در سه محور هویت و نظریه های مربوط به آن ، فضای مجازی و نظریه های مربوط به آن و هویت ، فضای مجازی و نظریات اجتماعی مربوط به آن اشاره شده است . در چهارچوب مفهومی این تحقیق از نظران آنتونی گیدنز در خصوص ویژگی های جوامع مدرن و تاثیرات هویتی آن بهره برده شده است . این تحقیق از روش کمی برای سنجش فرضیات استفاده شده اما به دلیل حساسیت موضوع با 11نفر از کاربران حرفه ای که به نوعی دارای وبلاگ شخصی ، هنری و ... و یا چتر حرفه ای بوده اند گفتگو شده تا در تحلیل ها از نظرات این کاربران حرفه ای نیز استفاده شود . جمعیت اماری این تحقیق دانشجویان دانشگاه های شهرکرد ، پیام نور شهرکرد ، آزاد اسلامی واحد شهرکرد و علوم پزشکی شهرکرد بود ، روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که از بین دانشجویان این دانشگاه ها ، 327 نفر انتخاب شدند . فرضیات اصلی این پژوهش عبارتند از : رابطه حضور درفضای مجازی و هویت مدرن که یک فرضیه توصیفی استو در این تحقیق رابطه ان معنادار شده است . فرضیه تبیینی این تحقیق عبارتست از : رابطه مصرف حرفه ای و هویت مدرن . دراین فرضیه برای سنجش مصرف حرفه ای از گویه هایی چون زمان مصرف ، مدت مصرف ، جنبه حرفه ای و یا سرگرمی داشتن مصرف و تولید اطلاعات استفاده شده است، این فرضیه نیز به اثبات رسیده بدین معنا که هرچه کاربر مصرف حرفه ای تری داشته میزان دستیابی وی به شاخصه های هویت مدرن بیشتر بوده است . فرضیات دیگری مانند رابطه جنسیت ، سن با هویت مدرن ، مقطع تحصیلی با هویت مدرن مورد بررسی قرار گرفت که رابطه معنادار بین آنها مشاهده نشد. اما رابطه بین انگیزه و هدف استفاده از اینرنت و هویت مدرن معنادار شد بدین معنی که هرچه استفاده از اینترنت جهتمند وابزاری باشد ( استفاده از جستجوهیای علمی . بررسی سایت های فرهنگی و خبری ) دستیابی و به شاخصه های هویت مدرن بیشتر و هرچه این استفاده عادتی تر باشدیعنی استفاده با محوریت تفریح و سرگرمی و چت و... بیشتر باشد دستیابی به شاخصه های هویت مدرن کمتر می شود . فرضیه فرعی این پژوهش هم در حول محور کلی ارتباط نحوه ارائه و مدیریت خود در فضای مجازی و دستیابی به شاخصه های هویت مدرن در سه زیر شاخه بررسی شد که نشان از رابطه معنادار بین نحوه ارائه و مدیریت کاربران دانشجو و دستیابی آنها به شاخصه های هویت مدرن داشت .
حسین نجفی محمدسعید ذکایی
هویت ایرانی یکی از مهم ترین دل مشغولی روشنفکران ایرانی در دهه های اخیر بوده است به طوری که عموم ایشان درباره موضوع هویت ایرانی آثار متعددی ولی متفاوتی را نگاشته اند. علت تفاوت و گاهی اوقات تضادها دیدگاه ها درباره هویت ایرانی دغدغه اصلی این پژوهش بوده است. که این امر با توجه به تحولات اجتماعی دهه های اخیر ایران اهمیت مضاعفی به موضوع داده است. در چارچوب مفهومی تاکید می شود که هویت ایرانی از سه حوزه ایران ، دین و غرب متاثر است و نسبت اندیشه های متفکرین منتخب (رجایی، افروغ ، طباطبایی ، داوری ، سروش ، کچویان) با این سه حوزه اساس کار تحقیق خواهد بود.سوالات تحقیق نیز بر همین اساس شکل می گیرد. در سوال اول سعی می شود هویت از منظر متفکرین تعریف و نظرگاه آنان(فلسفی ، جامعه شناختی و... ) مشخص شود. درسوال بعدی به مقوله بحران در هویت ایرانی پرداخته و سپس به عناصر تشکیل دهنده هویت ایرانی توجه شد. و در نهایت تبیین سه عنصر ایرانیت ، دین و غرب و چگونگی رابطه های این سه عنصر و سهم شان در هویت ایرانی مهم ترین سوالات تحقیق بوده است. روش: در این تحقیق از روش تحلیل محتوی کیفی و تکنیک تلخیص مایرینگ استفاده شده و برای ارائه گزارش نیز روش مضمونی (تماتیک) به کار رفته است و مطالب در تم های مختلف بیان شد. یافته ها : همه متفکرین هویت را در معنای کیستی ایرانی که در برابر غیر معنا پیدا می کند می دانند. برخی مانند سروش ، رجایی و طباطبایی هویت ایرانی را دارای بحران و برخی دیگر مانند افروغ و کچویان این مطلب را نمی پذیرند. مهم ترین یافته پژوهش به نسبت غرب و دین بر می گردد ، به طوریکه علقه ایدئولوژیک متفکرین را تا حدودی مشخص می کند. کسانی که جهان بینی دینی دارند ، اصلی ترین مولفه هویت ایرانی را دین دانسته اند که در تمام حیات اجتماعی ایرانی حضور دارد و بر حفظ آن در تمامی عرصه ها تاکید دارند. در مقابل این گروه طباطبایی بر هویت متاثر از غرب و افرادی مانند سروش بر رجایی بر هویت متکثر و چندگانه ایرانی تاکید دارند ، که مولفه های آن هیچ ارجحیتی بر یکدیگر ندارند. ودر نهایت غرب را نه در مقابل دین بلکه در کنار هم تحلیل می کنند
آیت اله میرزایی محمدسعید ذکایی
چکیده ندارد.
معصومه قاراخانی محمدسعید ذکایی
چکیده ندارد.
شهلا شرکت محمود شهابی
چکیده ندارد.
فرزانه یعقوب محمود شهابی
چکیده ندارد.
فاطمه وکیلیان عزت الله سام آرام
چکیده ندارد.
سیامک حیدری ابوتراب طالبی
چکیده ندارد.
خدیجه ناظری علی اصغر کیا
چکیده ندارد.
پریسا قدرتی محمود شهابی
چکیده ندارد.
غلامرضا خوش فر محمدسعید ذکایی
چکیده ندارد.