نام پژوهشگر: حبیب الله بیات
اکبر شهابی حبیب الله بیات
یکی از روشهای افزایش مقاومت سایشی بتن استفاده از بتنهای پلیمری سیمان پرتلندی است. کاوش در ادبیات مرتبط با سایش در سازه های هیدرولیکی بتنی حاکی از آن می باشد که چگونگی تاثیر گذاری اثرات محیطی از جمله تابش نور خورشیدی سیکل های تروخشک و تعییرات دما بر روی این تن های پلیمری تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از طرفی گزارش های فراوانی پیرامون کاهش چشم گیر نیمه عمر بسیاری از انواع پلیمرهای متداول برای اصلاح پارامترهای رفتاری بن سیمان پرتلندی در اثر تابش های خورشیدی در گرایش مهندسی شیمی پلیمر وجود دارد. بهمین جهت ضرورت دارد در مرحله مطلاعات و طراحی مهندسین آگاهی کاملی از چنین ناهنجاری های رفتاری احتمالی داشته باشد. برای اگاهی از چگونگی تاثیر گذاری اثرات محیطی بر روی رفتار سایشی این نوع بتن ها که عموما به عنوان روکش و یا وصله در روی بتن زیر اب ها در سازهای هیدرولیکی استفاده می شود مقرر گردید که در قالب این پژوهش اعمال اثرات محیطی قرار گرفته اند در فواصل زمانی مشخصی مورد بررسی قرار گیرد در این آزمایشات از لاتکس پلیمری استایرن بوتادین در صه درصد 10و 15 و 20 برای ساخت نمونه ها استفاده شد و نمونه ها درسه دوره 30?15 و 45 روز مورد اعمال شرایط محیطی تابش افتاب و سیکل تروخشک روزانه بطور مجزا قرار گرفتند. یافته های آزمایشگاهی حاکی از آن می باشد که-در طول دوره 45 روز با افزایش زمان مقاومت سایشی نمونه های تحت تابش آفتاب افزایش داشته اند –طی همن دوره درنمونه های تحت سیکل های تروخشک روزانه کاهش مقاومت سایشی مشاهده شد.-در هر دو حالت با افزایش درصد پلیمر چنان روندهای افزایشی یا کاهشی شدیدتر می شود. در پایان با توجه به آزمایشات و با توجه به روند مشاهده شده اینگونه برداشت می شو د که نمونه های ساخته شده از بتن پلیمری سیمان پرتلندی در دراز مدت و تحت شرایط سیکل های تروخشک کاهش چشمگیری را در مقاومت سایشی نشان می دهند و روند افزایش مشاهده شده در مقاومت سایشی آنه در حالت تابش افتاب متوقف خواهد شد. براساس این یافته پیشنهاد می شود که بررسی های دراز مدت (احتمالا در دوره های زمانی طولانی تر از یک سال مشاهده ) روی این نوع بتن ها برای ارایه نظر قابل اعتماد تر در مورد رفتار آنها ضروری می باشد.
علیرضا صفایی حبیب الله بیات
برای جلوگیری از تهاجم آبهای شور(دریا? دریاچه های شور? باتلاق های تبخیر در کویر و ..) به ابخوان های محیطی آنها یکی از روشهای مهندسی ممکن استفاده از سدهای زیر زمینی احداثی با هوای فشرده می باشد. تجربیات پراکنده قبلی بویژه در کالیفرنیای جنوبی ) عمدتا متکی به قضاوت های مهندسی بوده است از اینرو پژوهش حاضر بررسی برخی از پارامترهای موثر بر رفتار هیدرولیکی چنین سدهایی را هدف قرار داده است. در این پژوهش چگونگی تاثیر گذاری ویژگی های مصالح بوجود آورند آبخوان ماسه بر رفتار هیدرولکیی این سدهای زیر زمینی از طریق مشاهده مستقیم بر مدل های فیزیکی ارزیابی گردید ه است در این راستا از دو نوع مختلف ماسه با دانه بندی هایی که به واقعیت نزدیک تر باشد با چهار طرح اختلاط مختلف دانه بندی استفاده گردید مصالح دریک فلوم با پهنای 60 سانتیمر متراکم شده و برای ایجاد سد زیرز مینی با تزریق هوا به داخل مخیط از پنج عدد شیر چاه تزریق کمک گرفته شد. یافته های آِزمایشگاهی حاکی از آن می باشد که بهترین نتیجه برای کاهش دبی عبوری با تزریق هوا به داخل محیط از طریق چاه میانی بدست امد. بنابراین فاصله بین چاه های تزریق نباید کم باشد بهینه کردن فاصله بین چاههای تزریق نیاز با آزمایش های بیشتر دارد. هر چه ضریب یکنواختی مصالحی بیشتر گردد سطح مقطع در اختیار جریان و به تبع آن دبی عبوری و ضریب نفوذ پذیری افزایش می یابد بنابراین برای جلوگیری از هجوم آب های شور به چاههای با فاصله کمتر از یکدیگر نیاز است با کاهش اندازه بارز دانه ها و همچنین افزایش نسبت تخلخل مقدار سطح مقطع در اختیار جریان پس از تزریق هوا کاهش می یابد. این مشاهده را می توان اینگونه تعبیر کرد که فاصله بین چاههای تزریق در آبخوان های ریزدانه تر باید بیشتر باشد.
بابک خرمی نژاد محمد رضا علوی مقدم
از جمله مهمترین مواد شیمیایی که در سالهای اخیر، عمدتا از طریق فاضلاب های شهری و صنعتی و یا کودهای شیمیایی و به مقدار قابل توجه وارد محیط های آبی شده است، می توان به فسفر اشاره کرد. از آنجایی که ممکن است حضور فسفر محلول در آب باعث بروز مشکلات مقاومتی برای هسته رس سدهای خاکی، خاک لایه آستر محل های دفن زباله و یا دیواره های آن ها گردد، لذا در این پروژه سعی شده است تا به بررسی دقیقتر اثر فسفر بر ویژگی های مقاومتی خاک رس پرداخته شود . بدین منظور، از دو نوع کانی رس مونت موریونیت، کایولینیت و یک خاک رس طبیعی استفاده شد و تاثیر تغییرات غلظت اولیه فسفر بر رطوبت بهینه، چگالی خشک حداکثر، مقاومت فشاری محصور نشده، چسبندگی و زاویه اصطکاک داخلی در هر سه نوع خاک رس فوق بررسی گردید. بنتونیت از شرکت ایران باریت، کایولینیت از نوع سوپر منطقه زنوز تبریز و خاک طبیعی از بستر مرکز دفن زباله شهر همدان تهیه شد. برای تامین فسفر در خاک نیز از دی آمونیوم فسفات صنعتی (di ammonium phosphate : dap) با فرمول شیمیایی (nh4)2hpo4 در پنج غلظت صفر، 01/0، 03/0، 06/0 و 1/0 مول بر لیتر استفاده گردید. برای اطمینان از آمیختگی کامل و افزایش تماس های بین خاک رس و محلول dap، از یک همزن (mixer) مکانیکی و یک لرزاننده (shaker) به طور همزمان استفاده گردید و همچنین نسبت خاک به محلول، بنا به پیشنهاد usepa، 1 به 10 انتخاب شد. نمونه های آغشته به فسفر، پس از خشک شدن، از الک نمره 200 عبور داده شد و تحت آزمایش های تراکم هاروارد مینیچر (harvard miniture) مقاومت فشاری تک محوری و برش مستقیم قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از آزمایش تراکم بر روی نمونه ها نشان داد که در هر سه نوع خاک رس آغشته به فسفر با افزایش میزان فسفر، چگالی خشک حداکثر و زاویه اصطکاک داخلی کاهش و رطوبت بهینه مقاومت فشاری تک محوری و چسبندگی افزایش می یابد . همچنین منحنی تراکم در هر سه نوع خاک به صورت زنگوله ای به دست آمد. نرخ (نسبت تغییر پارامترها از غلظت صفر به 08/0 مول بر لیتر) افزایش qu در بنتونیت 29، در کایولینیت 25 و در خاک مرکز دفن زباله 12 درصد بود. همچنین نرخ افزایش c نیز به ترتیب در بنتونیت، کایولینیت و خاک مرکز دفن زباله 57، 29 و 24 درصد به دست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده بیشترین میزان افزایش پارامتر های مقاومتی، ناشی از حضور محلول دی آمونیوم فسفات د رخاک، در بنتونیت و کمترین مقدار آن در خاک مرکز دفن زباله مشاهده شد، که به علت بالاتر بودن ظرفیت تبادل کاتیونی بنتونیت نسبت به دو خاک دیگر می باشد.
احسان زرعی محمدتقی بلکی
هر ساله قسمت عمده ای از بودجه کل کشور به اجرای طرحهای عمرانی اختصاص می یابد. از سوی دیگر در بین پروژه های عمرانی، طرحهای سدسازی یکی از پرهزینه ترین پروژه های ملی می باشند. با توجه به این مورد و انیکه کشور ما یک کشور در حال توسعه بوده و طرحهای سد سازی زیادی در نقاط مختلف آن در حال اجرا می باشد، لزوم به کارگیری تکنیک ها و روشهای مدیریتی کاهش هزینه ها برای استفاده بهینه از منابع تخصیص یافته کاملا مشهود می باشد. ضمن اینکه در اکثر موارد این تکنیک ها علاوه بر قابلیت کاهش هزینه طرح ها دارای قابلیت های دیگری مانند کاهش زمان، افزایش کیفیت، افزایش کارایی و .... می باشند. پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی قابلیت ها و دستاوردهای تحلیل ارزش در بخش متناظر با مدیریت مصالح ساختمانی (شامل فرآیندهائی چون تولید، انبارش و جابجائی مصالح ساختمانی) در کارگاههای سدسازی، که نشان می دهد، در این حوزه بلامنازع برای پیمانکاران و فقط در فرآیند بررسی شده تولید مصالح ساختمانی، می توان صرفه جویی های چشمگیری را موجب شد. یافته های این بررسی حاکی از آن است که : فقط در بخش تولید مصالح ساختمانی (مصالح سنگی برای بتن سازی) می توان با حذف برخی کارکردهای غیر ضروری در فرآیند سنگ شکنی، هزینه های تولید را کاهش داد. برپایه داده های هزینه ای دریافتی از پیمانکار در پروژه سد شهریار (استور) فقط در بخش تولید مصالح ساختمانی (مصالح سنگی برای بتن سازی) می توان به صرفه جوئی ای بالغ بر 33 میلیارد ریال رسید. تحلیل های کارکردی انجام شده، برتری های زیست محیطی راهکارهای جایگزین پیشنهادی را هم تضمین می کند.
علیرضا طاهری حبیب الله بیات
سرریزهای کنگره ای از وجوه متصل به همی تشکیل شده اند که در پلان معمولا به صورت مثلثها و یاذوزنفه های متساوی الساقین دیده می شوند. این سرریزها در مقایسه با سرریزهای با تاج خطی، در یک عرض معین و بارهای هیدرولیکی معادل، دبی بیشتری را از خود عبور می دهند .پژوهش حاضر در پی یافتن تاثیر پروفیل آستانه بر ضریب تخلیه در این سرریزها بوده است . استفاده از تجزیه و تحلیل ابعادی، روشهای آماری و نتایج آزمایشگاهی حاکی از آن است که : -1 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان مثلثی، در حدود 25ˆ8 درصد بیشتر ازپروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست می باشد. -2 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان مثلثی، در حدود 57ˆ11 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -3 ضریب دبی مربوط به پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست و درپلان مثلثی، در حدود 72ˆ3 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -4 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان ذوزنقه ای، در حدود 76ˆ4 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست می باشد. -5 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان ذوزنقه ای، در حدود 71ˆ12 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -6 ضریب دبی مربوط به پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست و در پلان ذوزنقه ای، در حدود 57ˆ7 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. تذکر: نسبت بزرگنمایی طول تمام مدلهای فیزیکی در این آزمایشها برابر 4 بوده است .