نام پژوهشگر: الهام صفایی
معصومه محسنی کبیر الهام صفایی
یک سری از کمپلکس های جدید مس(ii) با 3،5- دی- ترشیو- بوتیل سالیسیل آلدیمین (یا 5- ترشیو- بوتیل سالیسیل آلدیمین) با استفاده از 3،5- دی- ترشیو- بوتیل سالیسیل آلدهید (یا 5- ترشیو- بوتیل سالیسیل آلدهید)، l2cu، و تعدادی آلکیل (آریل) آمین ها شامل متیل آمین، بوتیل آمین، بنزیل آمین، آنیلین، پارامتوکسی آنیلین، 1- نفتیل آمین سنتز شدند و خواص طیف بینی (ir، uv-vis، esi-ms )، x-ray، مغناطیسی و فعالیت اکسایش- کاهشی آنها مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های اشعه ی ایکس نشان داد که کلیه ی کمپلکس ها مونومر بوده و مراکز مس(ii) آنها توسط اتم های اکسیژن فنلات و نیتروژن ایمینی احاطه شده اند، از این رو محیط کوئوردیناسیون اطراف هر اتم مس، از نوع n2o2 و مشابه جایگاه فعال گالاکتوزاکسیداز می باشد. همچنین، مشخص شد که آرایش هندسی این کمپلکس ها به صورت مسطح مربعی و مسطح مربعی کمی انحراف یافته است. ساختار بلوری این کمپلکس ها به جز یک مورد (کمپلکس l12cuبا ساختار بلوری اورتورومبیک) به صورت مونوکلینیک است. الگوی تغییر مغناطیس پذیری کمپلکس ها با دما، ساختار مونومر آنها را تأیید می کند. اکسایش کمپلکس های مس(ii) با روش ولتامتری چرخه ای، رادیکال مس- فنوکسیل مربوطه را به وجود می آورد.
الهام صفایی سید مقتدی هاشمی پرست
وجود پارامتر آستانه ای در تابع توزیع لاگ نرمال سه پارامتری، باعث پیچیدگی های زیادی در براورد پارامتر های این تابع توزیع می شود. در این رساله سعی شده است که با استفاده از نرم افزار matlab ، به کمک روش های مختلف براوردیابی مانند روش گشتاوری، روش گشتاوری بهبود یافته و روش درست نمایی ماکزیمم، براوردهایی برای پارامترهای این توزیع ارائه می شود. همچنین روش الگوریتم ژنتیک برای براورد پارامترهای این توزیع در هر روش پارامتری مانند روش مونرو و ویکسلی(mw) و روش کوموری و هیروس (kh) پیشنهاد شده است. جهت کارایی روش پیشنهادی از داده های واقعی و همچنین داده های شبیه سازی شده استفاده شده و بر این اساس بهینه سازی پیشنهاد شده با کمک الگوریتم ژنتیک در روش پارامتری (ew) از دیگر روش ها مناسب تر است.
مریم پوراسکندری الهام صفایی
در این تحقیق، یک سری جدید از لیگاندهای آمینوفنلی (hlaba،hlpea ،hldme ،hlamp ،hlaep hlpra ، (hlnhcبا واکنش 2،4-دی کلروفنل و آمین های مختلف آلکیل- و آریل دار شامل 2-آمینوبنزیل-آمین، n-فنیل اتیلن دی آمین، n،n-دی متیل اتیلن دی آمین، 2-آمینومتیل پیریدین، 2-آمینواتیل پی پیرازین، پروپیل آمین و هگزامتیلن تتراآمین سنتز و توسط تکنیک های ir، nmr و آنالیز عنصری شناسایی شدند. کمپلکس های آهن(iii) از این لیگاندها سنتز شدند و توسط تکنیک های ir، uv-vis، tof-ms، جذب اتمی و مطالعات مغناطیسی شناسایی شدند. جرم های مولکولی کمپلکس های آمینوفنلاتی آهن(iii) توسط تکنیک tof-ms و ms-ms آنالیز شدند که این جرم های مولکولی منطبق بر کمپلکس های تک هسته ای شامل یک لیگاند آمینوفنلاتی و مولکول های حلال کوئوردینانس شده به آهن(iii) می باشند. تغییرات مغناطیس پذیری با دما نشان دهنده خاصیت پارامغناطیسی در کمپلکس های سنتز شده است که تاییدی بر ساختار تک هسته ای کمپلکس ها می باشد. همه کمپلکس ها تحت کاهش الکتروشیمیایی متمرکز برمرکز فلزی آهن(iii) و اکسایش متمرکز بر مرکز لیگاند در نتیجه تشکیل رادیکال های فنوکسیل مربوطه قرار گرفتند. فعالیت کاتالیزوری کمپلکس های آمینوفنلاتی با اکسایش 3،5-دی-ترشیوبوتیل کتکول در حضور اکسیژن هوا و در دمای اتاق انجام شد. این کمپلکس ها، شکست اکسایشی کتکول را با درصد تبدیل کامل کتکول به محصول انجام می دهند و مشخص شد که خاصیت لوئیس اسیدی مرکز آهن(iii) نقش مهمی در میزان فعالیت کاتالیزوری کمپلکس ها دارد.
فاطمه حکیمیان لیلا حسنی
موتیف های ساختاری dna چهاررشته ای به عنوان یک هدف جدید برای کشف و یا طراحی داروهای جدید مطرح هستند. توالی های غنی از گوانین در ژنوم بیشتر موجودات یافت می شوند و در نواحی پروموتور بسیاری از ژن ها و آنکوژن ها و نیز در نواحی تلومری کروموزوم ها فراوانند. مولکول های کوچک که به طور اختصاصی به ساختارهای چهاررشته ای متصل می شوند، می توانند به عنوان ترکیبات بالقوه به منظور اهداف درمانی استفاده شوند و در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته اند. در این بررسی برهم کنش یک ترکیب فتالوسیانین آنیونی محلول در آب cu(pcts) و دو ترکیب تتراپیریدینوپورفیرازین کاتیونی محلول در آب شامل [cu(2,3-tmtppa)] 4+ و [cu(3,4-tmtppa)]4+ با dna چهاررشته ای تلومر انسانی در غلظت های مختلف کاتیون های سدیم و پتاسیم بررسی شد. به علاوه اثرات ضد باکتریایی این کمپلکس ها بر رشد باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی مطالعه شد و برهم کنش کمپلکس ها با پلاسمید به عنوان مکانیسم احتمالی اثر ضدباکتریایی آنها با استفاده از روش های اسپکتروسکوپی و ژل الکتروفورز بررسی شد. ثابت های اتصال، نسبت های استوکیومتری، پارامترهای خاموشی و ترمودینامیکی و تغییرات ساختاری dna چهاررشته ای با روش های جذب سنجی، فلورسانس و دورنگ نمایی دورانی بررسی شد. مطالع? اثر غلظت و نوع کاتیون ها بر برهم کنش کمپلکس ها با g4 نشان داد که ثابت اتصال دو پورفیرازین به g4 با افزایش غلظت کاتیون های سدیم و پتاسیم کاهش می یابد. همچنین در غلظت های پایین کاتیون های سدیم و پتاسیم، ثابت اتصال پورفیرازین به g4 در حضور پتاسیم بیشتر از سدیم و بالعکس، در غلظت های بالای این کاتیون ها، ثابت اتصال در حضور سدیم بیشتر از پتاسیم بدست آمد. در مورد فتالوسیانین عکس این نتایج حاصل شد. مقایس? ثابت های اتصال پورفیرازین ها و فتالوسیانین با dna نشان دادند که بر هم کنش پورفیرازین های کاتیونی به دلیل دارابودن چهار بار مثبت به مراتب بیشتر از فتالوسیانین آنیونی است.به علاوه، ثابت اتصال بیشتر ایزومر 3،4 در مقایسه با ایزومر 2،3 درغلظت های مختلف کاتیون سدیم و در بعضی غلظت های پتاسیم می تواند به دلیل قابل دسترس بودن بیشتر بارهای مثبت در ایزومر 3،4 است. وجود هایپوکرومیسیتی و شیفت قرمز زیاد در ناحی? جذبی نوار q دو پورفیرازین نشاندهند? اتصال خارجی و اینترکالیشن و هایپرکرومیسیتی یا هایپوکرومیسیتی کم بدون شیفت یا شیفت خیلی کم در نوار q فتالوسیانین در حضور پلاسمید یا g4 نشاندهند? اتصال خارجی است. با آزمایش های دورنگ نمایی دورانی مشخص شد که در حضور کاتیون پتاسیم، با اضافه کردن دو تتراکاتیون پورفیرازین ساختار چهاررشته ای صندلی و هیبرید به ساختار چهاررشته ای سبد تبدیل می شود. ولی بعد از افزودن فتالوسیانین، انتقالی صورت نمی گیرد. نتایج روش تأخیر ژلی نشان داد که دو کمپلکس پورفیرازین در غلظت های زیاد پلاسمید را تخریب می کنند و در غلظت های کم سبب تأخیر در حرکت آن می شوند. درحالی که فتالوسیانین تأخیری در حرکت پلاسمید ایجاد نمی کند که این شاهد دیگری در برهم کنش ضعیف فتالوسیانین با پلاسمید است. مطالعات ضدباکتریایی با روش براث ماکرودیلوشن نشان داد که دو پورفیرازین برخلاف فتالوسیانین اثر ضدباکتریایی قوی بر باکتری های گرم مثبت و منفی دارند. به طور خلاصه، بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه دو کمپلکس پورفیرازین با تمایل بالا به dna چهاررشته ای تلومر انسانی متصل شده و سبب تشکیل یک ساختار چهاررشته ای موازی ناهمسو می شوند و گزینه های مناسبی برای بررسی های ضدسرطان و ضدباکتریایی بیشتر در in vitro و in vivo هستند.
الهام صفایی حسین دهقانی
در پژوهش حاضر ما برای تهیه ی نانو ساختارهای hgs و cds از نمک های فلزی مختلف از جمله نمک جیوه کلرید، جیوه استات، جیوه نیترات، کادمیوم استات و کادمیوم کلراید استفاده کرده ایم. منبع سولفیدی مورد استفاده در این پژوهش دسته ای از زانتات ها می باشد، با به کار بردن این منبع سولفیدی نیازی به استفاده از سورفکتانت و عامل های پوشاننده نیست، همچنین در این کار نیاز به استفاده از لیگاندهای اضافی برای تولید کمپلکس، و نیز تجزیه کردن بعدی این ترکیبات نمی باشد، با به کارگیری این منبع سولفیدی، در یک مرحله نانوذرات با خلوص بالا و اندازه های مناسب تهیه شدند. روش مورد استفاده در این تحقیق روش های هیدرو ترمال و سولوترمال است، در روش سولوترمال از حلال های مختلفی استفاده شد و همچنین اثر تغییر حلال بر روی مورفولوژی و اندازه ی نانو ساختارها مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی های بیشتر اثر زمان نیز بررسی شد که نتایج به دست آمده از آنالیزهای پراش اشعه ی ایکس، طیف سنجی مادون قرمز و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی در فصل 3 مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سید اسماعیل بلاغی الهام صفایی
در بخش اول این پژوهش یک لیگاند سه دندانه ای آمینو فنولی شامل یک واحد پیریدینی hlaph سنتز و با روش های طیف بینی nmr و ir شناسایی شد. کمپلکس دو هسته ای مس(ii)، [laphcucl]2، از این لیگاند سنتز و با روش های کریستالوگرافی پراش پرتو ایکس، آنالیز عنصری، محاسبات تئوری تابعیت چگالی ( dft)، روش های طیف بینی فرابنفش-مرئی، ir و مطالعات مغناطیسی شناسایی شد. بررسی های پراش پرتو ایکس این ترکیب ساختار دو هسته ای مس را نشان داد که یک گروه فنولاتی، یک گروه آمینی، یک نیتروژن ایمینی با آرایش هرم با قاعده مربعی انحراف یافته اطراف اتم مس قرار گرفته اند. دو هسته اتم مس به وسیله دو پل کلر به یکدیگر متصل شده و ساختار [laphcucl]2 را به وجود آورده اند. مطالعه مغناطیس پذیری این ترکیب نشان داد که تقریبا برهم کنش تبادلی بین دو هسته مس وجود ندارد. بخش-های فنولاتی این کمپلکس به صورت الکتروشیمیایی به رادیکال کاتیون فنوکسیل [laphcucl]2?+، اکسید شدند. سینتیک تخریب رادیکال مذکور با استفاده از داده های ولتامتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اکسایش هوازی الکل ها به آلدهید مربوطه با استفاده از اکسیژن ملکولی یا هوا به عنوان اکسنده و سیستم کاتالیزوری [laphcucl]2-cs2co3 انجام گرفت. در بخش دوم کار، لیگاند جدید آمینوفنولی برپایه بنزوکسازولین hlbaic سنتز شد و و با روش های کریستالوگرافی پراش پرتو ایکس، آنالیز عنصری، طیف بینی nmr و ir شناسایی شد. شیمی کوئوردیناسیون لیگاند hlbaic با فلزات واسطه ردیف اول مس، کبالت و وانادیم مطالعه شد. دو کمپلکس مس(ii)، lbaiccux که در آن ها x گروه استات، lbaiccuoac یا اتم کلر، lbaiccucl است سنتز شد. lbaic نشان دهنده ی حالت بدون پروتون hlbaic است. کمپلکس های مس با استفاده از روش های کریستالوگرافی پراش پرتو ایکس، آنالیز عنصری، روش های طیف بینی فرابنفش-مرئی، روزنانس مغناطیسی هسته، مادون قرمز و مطالعات مغناطیسی شناسایی شد. lbaiccucl ساختار هندسی چهار وجهی انحراف یافته دارد درحالی که ساختار هندسی lbaiccuoac هرم با قاعده مربعی است. ساختار هر دو کمپلکس شامل یک ملکول لیگاند کوئوردینانس شده به یون مس از طریق اتم نیتروژن بنزوکسازول و اتم های اکسیژن و نیتروژن بخش اورتو-ایمینوسمی کینونی لیگاند lbaic می باشد. گروه کلر یا استات به ترتیب موقعیت های چهارم یا چهارم و پنجم را در کمپلکس های lbaiccucl یا lbaiccuoac اشغال کرده اند. مطالعات مغناطیسی مشخص کرد که هر دو کمپلکس به دلیل وجود برهم کنش های آنتی فرومغناطیسی بین تک الکترون مس(ii) d9 و رادیکال ایمینوسمی کینون خاصیت دیامغناطیسی دارند. مطالعات الکتروشیمیایی اکسایش و کاهش برگشت پذیری را برای این دو کمپلکس نشان می دهد. همچنین مطالعات طیف بینی روزنانس پارامغناطیسی الکترون (epr) کمپلکس lbaiccucl انجام شد. این مطالعات نشان داد که کمپلکس lbaiccucl در epr غیرفعال است. بر اثر اکسایش شیمیایی این کمپلکس گونه ای فعال در epr به وجود آمد که شامل فرم اکسید شده لیگاند، ایمینوکینون و مس(ii) d9 می باشد. علاوه بر این، بر اثر کاهش شیمیایی گونه مس(ii) d9، گونه آمینوفنولی لیگاند ایجاد شد. برای درک بهتر ساختار الکترونی lbaiccucl و کاهیده و اکسید شده آن محاسبات dft انجام گرفت. اکسایش سبز الکل ها به آلدهید مربوطه با استفاده از اکسیژن ملکولی به عنوان اکسنده و سیستم کاتالیزوری lbaiccux-cs2co3 انجام گرفت. کمپلکس کبالت(ii) این لیگاند، [co(lbaic)2] از نظر ساختاری، طیفی و مغناطیسی مطالعه شد. بررسی های پراش پرتو ایکس نشان دهنده ی یک کمپلکس هشت وجهی تک هسته ای است به طوری که یون کبالت(ii) به وسیله دو لیگاند lbaic احاطه شده است. این کمپلکس شامل یک مرکز کبالت(ii) و دو لیگاند رادیکالی ایمینوسمی کینونی است. طیف epr این کمپلکس یک سیگنال ایزوتوپی منفرد با 995/1g = نشان می دهد. وجود این سیگنال بیانگر وجود تک الکترون برروی کمپلکس [co(lbaic)2] می باشد. مطالعه مغناطیس پذیری این ترکیب نشان داد که این کمپلکس دارای حالت اسپینی پایه 2/1 = s می باشد و یک برهم کنش آنتی فرومغناطیسی قوی بین یون کبالت(ii) و یکی از لیگاندهای رادیکالی ایمینوسمی کینون وجود دارد. همچنین رفتار الکتروشیمی این کمپلکس مطالعه شد و فرآیندهای اکسایش و کاهش متمرکز بر لیگاند و متمرکز بر فلز مشاهده شد. کمپلکس وانادیل [vo(lbaic)(acac)] از لیگاند hlbaic ساخته و با روش های طیف بینی، پراش پرتو ایکس و مطالعات مغناطیسی بررسی شد. مطالعات پراش پرتو ایکس، ساختار هرم با قاعده مربعی برای این کمپلکس نشان می دهد که در آن مرکز وانادیل(ii) با لیگاندهای استیل استونات و lbaic احاطه شده است. این کمپلکس به دلیل برهم کنش های قوی آنتی-فرومغناطیسی بین وانادیل(ii) و رادیکال سمی کینون لیگاند، در epr غیر فعال است. مطالعات مغناطیس پذیری با دمای متغیر برای کمپلکس [vo(lbaic)(acac)] حالت اسپینی پایه با 0 = s که موجب حالت اسپینی یکتایی در این کمپلکس می شود را نشان می دهد. کمپلکس بررسی شده تحت یک کاهش الکتروشیمیایی متمرکز بر فلز و یک اکسایش الکتروشیمیایی قرار گرفت.
سیما حیدری الهام صفایی
در این پروژه یک سری جدید از لیگاندهای آمینوبیس(فنولی) با استفاده از 2-(آمینومتیل)پیریدین و فنول های 2،4-استخلاف دار مختلف شامل، 2،4-دی-برموفنول (h2lampb)، 2-ترشیو-بوتیل-4-متیل فنول(h2lampbm)، 2-ترشیو-بوتیل-4-متوکسی فنول (h2lampome) و 2،4-دی-متیل فنول (h2lampme) سنتز و شناسایی شدند. علاوه بر این در سنتز کمپلکس ها از لیگاند h2lampc که با استفاده از 2،4-دی-کلروفنول سنتز شده است، نیز استفاده شده است. با استفاده از این لیگاندها کمپلکس های تک هسته ای استیل استونات (ac) و کتکولات (cat)، felampbac، felampcac، felampbmac، felampomeac، felampb.cat و felampc.cat و همچنین کمپلکس های دو هسته ای با پل اگزالات (felampome)2-??ox و (felampme)2-??ox سنتز شدند و با تکنیک های ir، uv-vis، مطالعات مغناطیسی و پراش پرتو ایکس مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی های اشعه ایکس نشان می دهد که کمپلکس های felampbac، felampcac، felampbmac و felampomeac به ترتیب در سیستم های تری گونال، تری کلنیک، مونوکلنیک و اورتورومبیک متبلور شده اند. اتم آهن(iii) در این کمپلکس ها دارای ساختار هشت وجهی مشابه آنچه در حدواسط آنزیم کتکول دی اکسیژناز مشاهده می شود، است. دو نیتروژن و دو اتم اکسیژن از لیگاند و دو اتم اکسیژن از لیگاند استیل-استونات به مرکز آهن کوئوردینانس شده است. کمپلکس های felampb.cat و felampc.cat در سیستم اورتورومبیک متبلور شده اند و اتم آهن(iii) در این کمپلکس ها دارای ساختار هشت وجهی است. کمپلکس های دو هسته-ای (felampome)2-??ox و (felampme)2-??ox به ترتیب در سیستم های مونو کلینیک و اورتورومبیک متبلور شده اند. در هردوکمپلکس اتم های آهن توسط اتم های اکسیژن و نیتروژن لیگاند آمینو بیس(فنولی) و اکسیژن های پل اگزالات احاطه شده اند. منحنی تغییرات مغناطیس پذیری با دما نشان دهنده جفت شدن آنتی فرومغناطیسی مراکز آهن(iii) در کمپلکس های دو هسته ای است در حالی که کمپلکس های مونومر آهن خاصیت پارامغناطیسی نشان می دهند. همه کمپلکس ها تحت کاهش الکتروشیمیایی متمرکز بر مرکز آهن(iii) و اکسایش متمرکز بر مرکز لیگاند در نتیجه تشکیل رادیکال های فنوکسیل مربوطه قرار گرفتند.
الهام صفایی مهدی ملک ثابت
چکیده کودک به عنوان عضو کوچک سال جامعه، در آثار ادبی، حضوری نسبتاً اندک و غیر فعال دارد. دوران کودکی که در روزگاران گذشته، دوران نوزادی و نوجوانی را نیز در بر می گرفته، چندان مورد توجه اندیش? بزرگسال نبوده است. در این پایان نامه، نمونه های موجود از کودک و نحو? حضور او در منظومه های انتخابی از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و با دسته بندی آن ها نتایج در خور توجّهی به دست آمده است. اهمیت تعلیم و تربیت کودک، میزان اعتبار آیند? او و ارزشمندی شخصیت او فراتر از مرزهای سنی، مسئولیت والدین در قبال فرزندان، باقی ماندن نام با داشتن پسری شایسته، تحقق آرمان های بزرگسالان در وجود کودکان و همچنین صفات برجست? کودکان از جمله عواملی هستند که موجب توجّه به کودک و اهمیت یافتن وی در منظومه ها شده اند. همین عوامل از آن روی که گاه نمودی از خویشتن دوستی بزرگسالان اند و گاه در آن ها روزگار بزرگسالی کودکان مد نظر قرار گرفته است و نه خود کودکی، می توانند نشانه هایی از بی اهمیتی کودک باشند. شواهد موجود را می توان از دو دیدگاه نسبتاً کلّی و متفاوت در دو دسته جای داد که البته تعیین مرزبندی قطعی برای آن دو امکان پذیر نمی باشد: اول شواهد موجود در منظومه های تاریخی چون شاهنامه و برخی از منظومه های نظامی که بیشتر کودکی از جنس بزرگسال و شبیه بزرگسال را به تصویر کشیده اند. این شواهد روایت تاریخیِ کودکیِ مردگون? شخصیت های شهیر تاریخی است که شرح تولد، نامگذاری، ستاره شماری، پدر، مادر، پیرامونیان و پرورندگانِ این کودکان را شامل می شود. دست? دوم نمونه هایی است که در ضمنِ آن ها بیشتر و بهتر می-توان دنیای کودک و ویژگی های کودکانه را مورد بررسی قرار داد و اغلب در منظومه های تعلیمی یافت می شوند. این ویژگی ها و خصوصیات کودکانه عبارتند از ناآگاهی، ناتوانی، ترس و دلهره های کودکانه، ساده اندیشی و استدلال کودکانه، زودفریبی، تأثیرپذیری، کنجکاوی، هشیاری و زیرکی، شیطنت ها، بازی ها و سرگرمی های کودکانه و گریه و بهانه جویی که از این میان، موارد قابل انطباق با مباحث روانشناسی امروزی نیز فراوان است. تعلیم و آموزش کودک به ویژه در قالب رسمی آن بسیار حائز اهمیت بوده است. پیشین? آموزش رسمی و چگونگی آن در دوران باستان و دور? اسلامی تفاوت های بسیاری داشته و با اینکه نکات قابل انطباقشان نیز اندک نبوده است، در عناوین جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند. در دوران باستان به تبع نظام طبقاتی حاکم، آموزشگاه ها و شیوه های آموزشی در دو دست? درباری و غیر درباری جای دارد که نوع درباری آن مطمع نظر منظومه های تاریخی ماست و در قالبی بسیار شاهانه و به صورت خصوصی صورت می پذیرفته است. در دور? اسلامی با برچیده شدن نظام طبقاتی، آموزش ها عمومی شده اند و دانش آموزان از هر طبقه ای، در مکتب ها حضور یافته اند. شیوه های آموزشی اغلب خشک و خشن است و توجهی به علایق کودکان در اعمال آن ها وجود ندارد.عناوین درسی در دوران باستان، تعلیمات دینی، خواندن و نوشتن و حساب و آموزش های عملی را شامل می شده است که همین روند در دور? اسلامی، با تغییراتی کلی در دین و زبان آموزشی وجود داشته است. از وضعیت اجتماعی این عنصر کوچک سال اجتماع، اطلاعات قابل ملاحظه ای به دست نیامد؛ جز اینکه آثار فقر به عنوان یک معضل اجتماعی در زندگی کودکان به ویژه کودکان یتیم، مشهود است و گاه حتّی ایشان را به کار و کسب درآمد واداشته است. در منظومه ها، کودک اگر چه به ظاهر بسیار مجال سخن گفتن یافته است، اما اغلب لحنی بزرگسالانه و یکدست با لحن منظومه ها دارد و جلو? کودکانه در سخنان کودکان به-ندرتدیده می شود.