نام پژوهشگر: مریم طباطباییان
نجمه شکیبامنش مصطفی کیانی
چگونه می توان نسبت به جامعه و انسان هایی که هر روز در کنار ما زندگی می کنند ، بی تفاوت بود ؟ چگونه می توان درد را دید و فکری برای درمان نکرد ؟ آن زمان که واژه مقدس معمار را به من نسبت دادند ، نتوانستم نسبت به اجتماع و جامعه خویش بی تفاوت پیش روم و ذره ای احساس مسئولیت ننمایم. از این رو اساسی ترین معضل اجتماع جهانی ، اعتیاد ، را مبنای کار خویش قرار دادم تا در جهت رفع این مشکل در کنار صدها و هزاران انسانی که در این راه قدم برداشته اند من نیز گامی هر چند ناچیز بردارم. از این رو مرکز ترک اعتیاد ( اجتماع درمان مدار ) که به عنوان یکی از روش های مبارزه با مصرف و قاچاق مواد مخدر مطرح شده است ، با هدف زمینه سازی درمان معتادان و در عین حال توجه به اطلاع رسانی جامعه ، موضوع طراحی قرار گرفت. اعتیاد به مواد مخدر مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضر به حال شخص و اجتماع می باشد و زاییده مصرف دارویی طبیعی یا صنعتی به شمار می رود.شایعترین انواع مواد مخدر : نیکوتین ، تریاک ، حشیش ، ماری جوآنا و هروئین می باشد.اعتیاد یک بیماری زیست شناختی ، روان شناختی و اجتماعی است. اجتماع درمانی یکی از روش های بسیار موثر درمان اعتیاد است. جوامع درمانی اجتماع هایی هستند که همه اعضای آن دچار مشکل سوء مصرف مواد هستند.هدف، ایجاد تغییر در سبک زندگی و از جمله پرهیز از مواد مخدر، ایجاد صداقت شخصی ، مسئولیت پذیری و مهارت های اجتماعی مفید و حذف نگرش های ضد اجتماعی و رفتار مجرمانه است. به دلیل محدود بودن مراکز ترک اعتیاد مشابه موضوع طراحی در داخل کشور، طراح با بررسی نمونه های مشابه خارج از کشور ، با فضاهای مورد نیاز و نوع درمان مناسب برای هر فرد آشنا شد. آنچه از بررسی مطالعات موردی حاصل شد مدنظر قرار دادن روند درمان در حوزه بندی فضاهای معماری است؛ چرا که رعایت این مسئله روابط بین فردی و گروهی افراد را تقویت می کند و همچنین با کنترل حوزه ها و ادغام آن ها در موارد خاص ، نظام اجتماعی حاکم بر مرکز، فرد را به سمت اجتماعی شدن و مسئولیت پذیری سوق می دهد. طراحی اجتماع درمان مدار tc بر اساس رویکرد اقامتی – تفریحی – درمانی می باشد. ایده اصلی طرح بهبود روابط اجتماعی و مهارت های زندگی افراد است که در جهت تحقق آن بیشتر فضاها به صورت جمعی طراحی شده اند.نکته قابل ذکر در این طرح توجه به روحیات و نیازهای افراد معتاد در حال ترک می باشد. جنبه های فیزیکی و روانی ،هر دو در کنار هم در جهت بهبود وضع بیمار موثرند؛ از این رو تا حد امکان پاسخگویی به نیازهای مختلف فرد معتاد در طراحی ضروری به نظر می رسد. به طور کلی توجه به مسائل اجتماعی و مشکلات انسان ها برای بقاء زندگی اجتماعی لازم است. از این رو طراحی مرکز باز پروری توسط معمار در بطن اجتماع ، قدم به سوی آینده ای روشن خواهد بود ،هم در جهت بهبود وضع جامعه و هم رهایی از مشکلاتی همچون اعتیاد و همچنین در جهت تثبیت اجتماعی بودن معماری که پایداری و تداوم و بقای آن را به دنبال خواهد داشت. به امید آن روز که جامعه ایرانی از ریسمان اعتیاد رهایی یابد.
نگار شاهین اسماعیل شفیعی
برای آموزش کودکان از روشهای متفاوتی بهره می توان برد. یکی از آنها آموزش از طریق نمایشهای ویژه ی کودکان و به ویژه نمایش عروسکی است . در این میان نکته ای که از لحاظ روانشناسی ، آموزش را برای کودک سهل و جذاب و ماندگار و یا برعکس آن انجام می دهد ، نوع عروسکی می باشد ، که در اینگونه نمایشها بکار می رود . از سوی دیگر ، مسئولیت پذیری کودک در خانواده ، یکی از مولفه های تربیتی و آموزش کودک بوده که مسئولیت پذیری وی در اجتماع در امتداد این موضوع در کودکی اش می باشد . یکی از وظایفی که می توان برای نمایشهای کودکانه یا نمایش عروسکی متصور شد ، آموزش دادن مسئولیت پذیری به کودکان زیر پنج سال می باشد . با توجه به آنچه گفته شد ، پژوهشگر در این رساله ، تلاش خواهد نمود تا با آزمایش های علمی بر مبنای تئوری های روانشناسانه و آموزشی مشخص نماید ، کدام درسته از عروسکهای نمایشی همچون عروسک دستکشی ، ماریونت ، میله ای تاثیر بیشتری در نحوه ی آموزش کودک با موضوع مسئولیت پذیری کودک در خانواده خواهد داشت .
حسین طباطباییان زهره حجتی
گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی her-2 به طور مکرر در سرطان پستان و چندین تومور جامد دیگر دچار افزایش بیان می گردد. افزایش بیان ژن her-2 در 10 تا 34% از بیماران سرطان پستان مشاهده شده و بر روی پیشرفت، درمان و تشخیص بیماری موثر است. در نتیجه بررسی صحیح بیان ژن her-2 در سلول های توموری در اداره بیماری و انتخاب صحیح بیمارانی که قادر به درمان با داروهای معمول مانند تراستوزوماب می باشند مهم و ضرورری است. به منظور بررسی وضعیت her-2 از روش های متنوعی از جمله ihc، fish، cish، pcr تمایزی و real time pcr استفاده می شود، با این حال هر یک از این روش ها معایبی نیز دارند. روش مناسب باید سریع، آسان، حساس، دقیق، تکرار پذیر و ارزان باشد. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت بیان ژن her-2 در بافت های سرطان پستان بدخیم و خوش خیم توسط روش real time pcr و مقایسه نتایج این روش با نتایج تست ihc می باشد. ژن gapdh به عنوان ژن کنترل انتخاب گردید و سپس وضعیت بیان ژن her-2 در 34 نمونه بافت بدخیم و 10 نمونه خوش خیم سرطان پستان به همراه 5 بافت نرمال توسط real time pcr بررسی شد. نتایج تست ihc برای 30 مورد از 34 نمونه مطالعه شده توسط real time pcr موجود بود. بیان افزاینده ژن her-2 در 7 مورد از 34 نمونه (21%) بررسی شده توسط real time pcr مشاهده گردید. میزان تطابق خام بین نتایج دو تست real time pcrو ihc 86/6% و میزان توافق بین نتایج دو تست 59% مشاهده شد. در مجموع می توان گفت که real time pcr یک روش سریع، حساس، معتبر، دقیق و تکرار پذیر بوده و می تواند به عنوان یک ابزار قوی در آزمایشگاه های بالینی معمول به ویژه برای تأیید نتایج ihc استفاده گردد.
ساناز عباسعلی زاده رضاکلایی ریما فیاض
تاثیر محیط بر روی ذهن و روان انسان از مهم ترین مسائلی است که توجه محققان را به خود جلب کرده است. همچنین پژوهش ها نشان می دهند بهترین زمان برای شکل گیری شخصیت فرد از سنین کودکی است و این دوران نقش مهمی در زندگی انسان ایفا می نمایند، و فضاها و محیط های کودکان از عوامل موثر در این شکل گیری و رشد کودک می باشند. در این راستا می توان به تاثیری که محیط ها (ساخته شده و طبیعی) بر شکوفایی خلاقیت کودک دارند، نیز اشاره داشت، چرا که بهترین زمان برای پرورش خلاقیت فرد در این سنین می باشد. مطالعه حاضر مروری است بر مفاهیم خلاقیت و نیز نقشی که کلیه محیط ها در شکوفایی آن و نیز رشد و شکل گیری شخصیت کودک ایفا می نمایند. سوال اصلی این تحقیق آنست، که چگونه محیط بر خلاقیت کودک اثر می گذارد و موجب شکوفایی آن می گردد؟ و چه ویژگی هایی از محیط ها بر خلاقیت کودک موثر است و آن را تسهیل می کند؟ نوشتار پیش رو بر اساس روش های تحقیق توصیفی – تحلیلی و موردی، در زمینه های روان شناسی محیط و طراحی معماری، پیرامون مبانی نظری تحقیق و بررسی یافته های نوین در ارتباط با آن، استوار بوده است. گردآوری اطلاعات در این زمینه در بستر مطالعات کتابخانه ای و مرور متون و منابع سود جسته است. بنابر آنچه در ارتباط با کودک و تاثیر محیط ها بر رشد او مورد بررسی قرارگرفت، نتیجه می گردد که محیط ها با داشتن خصوصیاتی همچون تنوع، پیچیدگی، انعطاف پذیری، رمزآمیزی می توانند بستر مناسب جهت شکوفایی خلاقیت کودک بوجودآورند. همچنین، اگر محیط ها در ارتباط با طبیعت قرار داشته باشند، قطعا تاثیر بیشتری بر خلاقیت کودک خواهند گذاشت. درکل می توان عنوان نمود، هر چه محیط اثر تحریکی بیشتری دارا باشد، بهتر می تواند در این زمینه موثر باشد. اما نباید فراموش کنیم یک میزان قابل قبولی برای این محرکات محیطی وجود دارد که بیشتر از آن موجب سردرگمی و استرس شده و کمتر از آن باعث بی حوصلگی می گردد.
ساره نیکوفرد مصطفی کیانی
آنچه که از مرور مباحث مرتبط با معماری ویژه نابینایان بر می آید، به نظر می رسد که در طی گذر زمان، با وجود اصول و استانداردهایی جهت طراحی فضای مناسب برای آنان هنوز توجه چندانی به این مهم در ایران نشده است. در واقع همواره معماری تلفیقی از هنر و دانش در راستای خلق محیطی بر پایه بینایی بوده است؛ و از آنجایی که آمار نابینایان کشور نشان می دهد هر روزه بر تعداد افراد غیر شاغل نابینا افزوده می شود و نوجوانان پس از فراغت از تحصیل بدون شغل می مانند. لذا موضوع و هدف این تحقیق طراحی داخلی آموزشکده هنر متناسب با ادراک و ناتوانائی های کودکان و نوجوانان نابینا و کم بینا است چرا که کسب مهارت های هنری نقش اقتصادی قابل توجهی در ایجاد اشتغال برای نابینایان، پر کردن سازنده اوقات فراغت و توانمند سازی آنان، با تقویت سایر حواس دارد. برای رسیدن به این هدف مهم در این تحقیق ابتدا به معرفی نابینا سپس به ارائه مبحثی در زمینه لزوم آموزش هنر به نابینایان و انواع هنرهای متناسب با توانایی های آنان و در ادامه به نحوه ادراک نابینا از فضا و در آخر به ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت فضاهای داخلی آموزشکده های هنر ویژه کودکان و نوجوانان نابینا و کم بینا پرداخته شده است. از آنجا که تحلیل نمونه های موردی داخلی و خارجی این تحقیق را در جهت نیل به هدف خویش یاری خواهد رساند لذا فصلی جداگانه به آن اختصاص داده شده است. در نهایت فصل آخر نتایج حاصله از تحقیق یعنی طراحی داخلی آموزشکده هنر بر مبنای عناصر و عوامل غیر بصری و بصری متناسب با کمبودهای بینائی نابینایان و کم بینایان را شامل شده است.
سمیرا صادقی زهره حجتی
مولکول چسبنده سطح سلول های اپی تلیالی (epcam) که نوعی گلیکوپروتئین غشایی بوده و در اتصالات هموفیلیک وابسته به کلسیم نقش دارد و میلوسیتوماتوز (c-myc) که از اهداف پایین دستی epcam است از مهم ترین ژن هایی هستند که در سرطان پستان دچار افزایش بیان می گردند. در شرایط عادی پروتوآنکوژن epcam منجر به افزایش چسبندگی می گردد، ولی گاهی اوقات این گلیکوپروتئین در آدنوماتوز و سرطان های بافت اپی تلیالی دچار افزایش بیان می گردد که بر روی پیشرفت، درمان و تشخیص اکثر سرطان های آدنوکارسینوما موثر است. در سلول های طبیعی c-myc در تمایز، تنظیم انتقال g1 به s، تکثیر، تنظیم حالت احیای درون سلولی، حفاظت از تمامیت ژنومیک در چندین سطح مختلف، رگ زایی و در نهایت آپوپتوز نقش دارد. اما در طی سرطان، c-myc دچار افزایش بیان شده و رشد سلولی را به صورت مهار نشده ای افزایش می دهد. برطبق مطالعات انجام گرفته در30 تا 40% از سرطان های پستان بیان epcam افزایش یافته که بالاخص در تشخیص حائز اهمیت می باشد. هم چنین در 22 تا 35% از سرطان های پستان بیان افزایش یافته ی c-myc مشاهده شده است. به منظور بررسی وضعیت بیان epcam و c-myc از روش های متنوعی از جمله fish، pcr تمایزی و real time pcr استفاده می شود، روش مناسب باید سریع، آسان، حساس، دقیق، تکرار پذیر و ارزان باشد. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت بیان ژن epcam و c-myc در بافت های سرطان پستان بدخیم توسط روش real time pcr و مقایسه نتایج این روش با روش pcr تمایزی می باشد. ژن gapdh به عنوان ژن کنترل انتخاب گردید و سپس وضعیت بیان ژنepcam و c-myc به ترتیب در 24 و 23 نمونه بافت بدخیم، 6 نمونه بافت خوش خیم و 5 نمونه بافت طبیعی توسط real time pcr و pcr تمایزی بررسی شد. بیان افزاینده ژن epcam در 9 مورد از 24 نمونه ی بدخیم (37/5%) و 1 مورد از 6 نمونه ی خوش خیم (16/6%) و در ژن c-myc در 7 مورد از 23 نمونه ی بدخیم (30/4%) و 2 مورد از 6 نمونه ی خوش خیم (33/3%) بررسی شده توسط real time pcr مشاهده گردید. برای این نمونه ها در هر دو ژن pcr تمایزی نیز انجام گردید و میزان تطابق خام بین نتایج دو تست real time pcrو pcr تمایزی در هر دو ژن 70% و میزان توافق بین نتایج دو تست 37% مشاهده شد. همچنین برای اولین بار در این تحقیق مشاهده شد که در سرطان پستان بیان افزایش یافته ی ژن های epcam و c-myc در نمونه های یکسان با یکدیگر مرتبط می باشند .هم چنین بیان ژن های epcam وc-myc متعلق به نمونه های بدخیم با بیان ژن her2 در نمونه های یکسان مقایسه شد و ارتباط معنی داری از لحاظ آماری بین آن ها مشاهده نگردید.
سهیلا غفور مصطفی کیانی
به اذعان بسیاری از صاحب نظران، از سال های پایانی قرن بیستم به این سو و به ویژه از آغاز هزاره سوم، عصری نو در تاریخ بشریت آغاز گشته است. مهم ترین ویژگی این دوران جدید که آن را عصر اطلاعات یا عصر انفورماتیک نامیده اند، گسترش شبکه های اطلاعاتی در ابعاد جهانی و پیشرفت شگفت انگیز فناوری اطلاعات است. معماری به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی انسانی از تاثیرات انقلاب اطلاعاتی به دور نمانده است. این رساله چگونگی تعامل فن-آوری اطلاعات و ارنباطات با معماری، چگونگی معماری در این دوران و نقش معماران به عنوان سازماندهندگان فضا را بررسی می کند. با مد نظر قراردادن آن بخش از فن آوری اطلاعات و ارتباطات که مستقیما متاثر از فن آوری رایانه و اینترنت است، ابتدا سعی به روشن کردن مبانی نظری پژوهش، شده است. سپس نقش و جایگاه معماران به عنوان سازماندهندگان فضا در تولید و طراحی محیط های مجازی و تاثیرات این محیط بر انسان مدرن مورد تحقیق قرار گرفته است. در نهایت با معرفی روش های نوین معماری در عصر اطلاعات، معماران این حوزه و آثارشان، در راستای یافتن یک پاسخ معماری مناسب، به دنبال کشف راهکار مناسب در برخورد با این مسائل بودیم.
دارا امیری سید بهشید حسینی
بیماری های سرطانی، همواره یادآور مرگی دردناک برای بیمار بوده اند و در راه درمان آنها از آخرین تکنولوژی های روز بهره برده می شود بی آنکه اطمینانی از نجات کامل بیمار از مرگ وجود داشته باشد. در این میان فضا ها و معماری درمانی به خصوص در کشور ما نیز در بهترین شکل خود به رعایت دقیق روابط سازمانی، تاسیساتی و بهداشتی فضاها می پردازد. فضاهایی که در بهترین حالت تنها برای فرد مبتلا این حس را ایجاد می کند که از لحاظ عملی و تکنیکی همه چیز سر جای خود است و این جا بهترین مرکز درمان است. آیا در حالی که درمان قطعی ای برای بیماری ای چون سرطان وجود ندارد، این معماری که صرفاً بر زوایای درمانی، بهداشتی و تأسیساتی تمرکز دارد، کارا می باشد؟ در حالی که در مبارزه با بیماری سرطان روحیه و امید بیمار نقشی کلیدی بازی می کند، این فضاها چه کمکی به او می کنند؟ روانشناسی محیط در ایجاد این امید چگونه می تواند کمک کند و محیطی امید بخش ایجاد کند؟ محیطی که در آن بیمار حس نکند که در قرنطینه است و حس کند در خانه خود و با دوستانی با تجربه مشابه قرار دارد. راهکار های روانشناسی محیط چگونه می توانند به معماری در رسیدن به چنین خصلتی کمک کنند؟ و معماری درمانی ای خلق نماید که علاوه بر مسائل درمانی به مسائل روحی و روانی فرد مبتلا به بیماری ای مرگبار چون سرطان را در نظر گیرد. در یک کلام چگونه می توان با استفاده از روانشناسی محیط جای خالی بیمار با مختصات روحی و روانی خاص خود، را در معماری مراکز درمان سرطان پر نمود؟