نام پژوهشگر: مریم حاجی عبدالباقی
آسیه مقدم صادقی مریم حاجی عبدالباقی
پژوهش حاضر با عنوان « نقش دین در زندگی از نگاه امام علی(ع)در نهج البلاغه »، ابتدا به بررسی معانی واژه های کلیدی «دین» و «زندگی» در لغت و اصطلاح پرداخته، سپس با بیان اقسام دین و زندگی، رابطه آنها را مورد بحث قرار می دهد. آنچه مسلّم است، ضرورت وجود دین در زندگی است. درست است که انسان، چه دین دار و چه بی دین، در این دنیا چند صباحی زندگی کرده و بالاخره عمر او پایان یافته و به دیار باقی خواهد شتافت، امّا مهم این است که زندگی دنیوی در مقایسه با زندگی جاودان اخروی، بسیار کوتاه بوده و انسان را به آرزوها و آرمان های طولانیش نخواهد رساند. بنا براین باید از دنیا به عنوان پلی برای رسیدن به زندگی جاودان آخرت گذر کرد. انسان عاقل و متفکّر، با قدری تأمّل، می فهمد که در این شرایط، برای رسیدن به خوشبختی حقیقی، تنها راه، استفاده بهینه از عمر و زندگی است. این تحقیق با اشاره به جایگاه نهج البلاغه و اهمیّت آن، خصوصیت ویژه زمان امیر مومنان علی7و تصویری از شخصیت ایشان، به شناخت دین حقیقی و دین در واقعیت و عینیت در نهج البلاغه پرداخته، و مسائل مربوط به دین از جمله: آگاهی و تفقّه در دین، اساس دین، ارکان دین، نمونه هایی از ارزش های دین و آفت های دین را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. به عنوان نمونه این که آنچه در نهج البلاغه اساس دین شمرده شده، عبارت است از: شناخت خداوند سبحان و معصومین:. همچنین ارکان چهارگانه دین عبارتند از: نظام عقاید، نظام عبادی، نظام اخلاقی و نظام حقوقی، که هرکدام به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. همان طور که در بحث ارزش های دین، فقط ده نمونه از این ارزش ها از نهج البلاغه استخراج شده و نظر مولا علی(ع) درباره آنها بیان شده است. جا دارد که بقیه ارزش های دین نیز از زبان گویای امام علی(ع) در نهج البلاغه مورد توجّه واقع شود. چرا که نهج البلاغه درس زندگی است و نقش دین در زندگی در آن بسیار پررنگ دیده می شود. با تقسیم آفت های دین به آفت های درون دینی و برون دینی، نقش هرکدام از آنها در زندگی مورد بررسی واقع شده و تأثیر عوامل مختلف از جمله: عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در دین، به طور مختصر توضیح داده شده است. در این پژوهش، زندگی فردی و اجتماعی در نهج البلاغه و هدف از زندگی، سعادت فردی و اجتماعی، ارکان و عوامل سعادت یا شقاوت فرد و جامعه مورد تحلیل واقع شده و بیانات حضرت علی7 در این رابطه عنوان شده است. از همه مهم تر درباره مسوولیّت های فردی، اجتماعی و حکومتی انسان ها و نقش هرکدام در سعادت و سلامت دینی فرد و جامعه، بحث هایی مطرح شده که هرکدام به نوبه خود می تواند در زندگی انسان تأثیر بسزایی داشته باشد و انسان را به سرمنزل مقصود و کمال مطلوب راهنمایی کند. آنچه مسلم است در این تحقیق، فرصت بهره مندی از تمامی سخنان امیر مومنان علی(ع) درباره مسائل مذکور، وجود نداشت، ولی امیدوارم که همه خوانندگان این پایان نامه، با مراجعه به نهج البلاغه، از تمامی خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار آن حضرت به حدّ کافی استفاده نموده و به سعادت دنیوی و اخروی دست یابند. ان شاء الله.
ساره حاجیان پروین بهارزاده
چکیده قرآن کریم در آیات متعدّدی به صراحت بیان داشته که همه ی اسماء الحسنی تنها مخصوص ذات حق است از آن جهت که غیر او هیچ موجودی از موجودات نمی تواند دارای کمالی مطلق باشد. خداوند از طریق ذکر این اسماء نیکو، شناخت ذات وصف ناپذیرش را برای انسان ها میسّر می سازد. عرفا و حکما، آدم را به اعتبار آنکه همه ی اسماء را از خداوند آموخت، آیینه ی وجود حق و تجلّی اسماء و صفات او می شمارند. بنابراین وجود آدم، صورت مجمل عالم و هدف غایی نظام هستی است چرا که با آفرینش او اراده ی پروردگار به ایجاد موجودی که نمودگاه کمالات الهی باشد تحقّق یافته است. در داستان آدم آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمّیّت دارد، دو مسأله است: 1- برگزیده شدن آدم به عنوان جانشین خداوند 2- تعلیم اسماء به آدم جهت شایستگی آدم برای خلافت الهی و برتری او نسبت به فرشتگان. مقصود از تعلیم اسماء از این حیث بوده که خداوند انسان را از قوا و حواسّ مختلف خلق کرده تا از طریق آن ها مستعد و مهیّا برای شناسایی حقیقت اشیاء و خواص آن ها گردد و نحوه ی فراگیری و معرفت حقیقی به این علم را از طریق الهام فطری در درون انسان به ودیعه گذارده تا هر انسانی به قدر ظرفیّت وجودی خود از آن بهره مند گردد. بانو امین در معنای اسماء تعلیم داده شده به آدم دو احتمال را پذیرفته است: 1- اسماء نام ملائکه باشد به اعتبار انواع و اشخاص آنها 2- اسم، لفظی دال بر معنا و غیرمقیّد به زمان های سه گانه است.اسماء الهی به حسب ازدواج آن ها با یکدیگر و توالدی که از این حیث حاصل می شود، غیر محصور و بی نهایت است. گرچه برخی آن ها را از حیث اصول و امّهات محصور دانسته اند. در این پایان نامه اسماء شش گانه «رحمان»، «رحیم»، «غفور»، «شکور»، «رزّاق» و «ودود» مورد بررسی قرار گرفته است. مخزن العرفان تفسیری ترتیبی، جامع و عصری است که با صبغه ی عرفانی تألیف شده است. از منظر بانو امین تجلّی اسماء الحسنای الهی ذیل آیات متناسب با مضمون و هدف آن هاست. این تناسب گاه ظاهر و صریح و گاه غیرصریح و باطنی است. ایمان به وحیانیت قرآن؛ تصدیق مصونیت قرآن از تحریف؛ معجزه دانستن قرآن؛ تأکید بر تفسیرپذیری قرآن و تأیید حجّیت ظواهر قرآن از مبانی عام تفسیری مخزن العرفان است. مبانی خاص بانو امین نیز عبارتند از: استناد به روایات؛ بهره گیری از عقل و اجتهاد؛ بهره گیری از دریافت های قلبی و شهود عرفانی. ضمن آن که در بهره گیری از دریافت ها و الهامات غیبی پیوسته بر چهار بینش: اجتهادی؛ فلسفی- کلامی؛ عرفانی و حدیثی خود متّکی بوده است. کلید واژه ها: اسماء الحسنی؛ رحمان؛ رحیم؛ غفور؛ شکور؛ رزّاق؛ ودود؛ آدم؛ انسان؛ تعلیم اسماء؛ تناسب اسماء الهی؛ شهود
مرضیه اعتمادی منصور پهلوان
هدف از نگارش این پایان نامه ، شناخت معنا و مفهوم دقیق ارتجاع و تجدد از دیدگاه قرآن و حدیث و مشخص شدن دامنه ی این مفاهیم در جامعه ی اسلامی است . دربحث ارتجاع از دیدگاه قرآن و حدیث با معرفی کردن انواع ارتجاع در قرآن ، و عوامل ارتجاع مشخص گردید که هرگونه عقب گرد از روش توحیدی که تنها راه نجات بشر است بازگشت به جاهلیت محسوب می شود. جاهلیتی که مفهومی تاریخی و تمام شده نیست بلکه زمان شمول و مکان شمول است و در هر جامعه ای در صورت جدایی از توحید ، امکان وجود دارد. چنانچه با رجوع به سخنان ارزشمند امیر المونین در این مورد ، مشخص شده است که ارتجاع به فرهنگ جاهلیت و آداب فرعونیان در همان زمان حضور اهل بیت در میان مردم نیز رخ داد. در میان گرو ه های مرتجع در قرآن و نهج البلاغه ، بنی امیه و بنی اسراییل پر رنگ ترین نقش را دارند که خصوصیاتی مشترک با هم و در عین حال با جاهلیت قبل از اسلام دارند. در فصل سوم این تحقیق ، که با عنوان تجدد از دیدگاه قرآن و حدیث نام گذاری شده است به دنبال دریافت نظر اسلام نسبت به پیشرفت بشر و رشد او و دست یابی به دستور العمل هایی که این دین آسمانی در قالب آیات و روایات برای ترقی و پیشرفت بشر بیان کرده است، بودیم. با دقت در آیات نازله و احادیث وارده در این موضوع به این نتیجه رسیدیم که اسلام شاخصه های تجدد را بیان نموده و محدوده ها و ضوابط آن ها را بیان کرده است . در بحث علم از دیدگاه اسلام به این نتیجه رسیدیم که اسلام علم را تعریف و به آن تاکید می کند. از آن به عنوان یک امر مقدس در جهت رشد و تعالی بشر استفاده می کند و جهت گیری الهی را در آن شرط می داند.در بحث نگاه قرآن به دنیا گفتیم که درک صحیح دنیا این است که انسان با دنیا رابطه ای اخروی برقرار سازد و آن را اصل نداند و ابزاری تلقی کند. نه اینکه آن را رها کرده و در آبادانی آن کوشا نباشد.در بحث پیشرفت گفته شد که جامعه پیشرفته اسلامی ، جامعه ای است که با سرمایه ی ایمان و عمل صالح در ارتباط با خداوند عبادت ، در ارتباط با مردم احسان ، در ارتباط با طبیعت عمران و آبادانی را به کار برد و با حرکت در صراط مستقیم با شاخصه های : علم و عدالت، وفای به عهد ، انفاق ، ذکر ، عفت ، امر به معروف و نهی از منکر خودش را به رشد حقیقی می رساند ، اعضای این جامعه بهترین مردمانند و جامعه ای برتر دارند و در نتیجه رستگارنند.
حمیرا منزوی تبریزی مریم حاجی عبدالباقی
بررسی تطبیقی جایگاه حقوق انسان و کرامت او در متون اسلامی از جمله نهج البلاغه از سویی، و مسئله حقوق انسان ها در اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی دیگر، از مباحث جدی مورد توجه پژوهشگران دینی دوران معاصر می باشد. یافتن پاسخ مناسب برای اقناع نسل پرسشگر امروز، می تواند چهره واقعی دین اسلام و پیشوایان آن را آشکار سازد. نتیجه ای که در پایان رساله از این پژوهش گرفته شده این است که حقوق بشر در نهج البلاغه به عنوان حقوق بشری الهی، با دیدگاه انسان شناسی و منطبق با مصالح و قوانین تکوین و تشریع بیان شده و از این نظر برتری کاملی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر دارد؛ زیرا مبنای تدوین اعلامیه مذکور، روابط مابین حکومت ها و جلوگیری از تضییع حقوق بشر در تمام کشورهای جهان است و به سایر موارد مرتبط با روش و اخلاق حکومت داری توجهی نشده؛ در صورتی که در کلام مولا? به آن موارد نیز تصریح و تأکید شده است. همچنین این اعلامیه به دلیل تعریف نامحدود از آزادی ها و لحاظ نکردن معنویت و تعالی روح بشر و هدف خلقت او، برخی ابعاد روحی و معنوی بشریت را نادیده گرفته و امکان سوءاستفاده یا انحراف از برخی مواد آن بیشتر است. مزیت دیگر حقوق بشر در نهج البلاغه ، ضمانت اجرای آن است که از یک سو ضمانتی درون فردی، از جهت اعتقاد به خدا و معاد و همچنین آگاهی افراد جامعه نسبت به حقوق خود و دیگران است، و از سوی دیگر، مجازات های عادلانه برای افرادی که حقوق اساسی مردم را زیر پا می گذارند، وضع گردیده است. از جمله حقوق مورد احترام و مصرّح در نهج البلاغه ، حق آزادی بیان، نصیحت حاکمان، حق مخالفان و زندانیان، اقلیت های دینی، یتیمان و همسایگان، حق زنان، حق مردم در دستیابی به اطلاعات، انتخاب شغل، حق رأی، حق مردم در برخورداری از یک حاکم عادل، عدالت در استفاده از بیت المال، حق مردم در اعتراض و انتقاد خیرخواهانه به زمامداران و شکایت از آنان، حق امنیت سیاسی و اجتماعی و… می باشد. روش این پژوهش، استقرایی بوده و با تحقیق کتابخانه ای تکمیل گردیده است. پس از چکیده و دیباچه، فصل اول به کلیات اختصاص یافته، در فصل دوم به تاریخچه کوتاهی از حقوق بشر در جهان پرداخته، ضمن درج متن کامل اعلامیه حقوق بشر، به دلایل تدوین این اعلامیه اشاره شده است. همچنین، حقوق بشر در مکاتب بشری و الهی و تفاوت آن دو نیز بررسی گردیده است. در فصل سوم (فصل اصلی رساله) با استفاده از شروح نهج البلاغه و کتب و مقالاتی که در این موضوع نوشته شده اند، نکات مرتبط با موضوع حقوق بشر، از نهج البلاغه استخراج و بررسی گردیده و آیاتی نیز از قرآن کریم به تناسب موضوعات آورده شده و سپس بررسی تطبیقی مختصری با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر انجام یافته است.
سمیه ذاکری خطیر مریم حاجی عبدالباقی
دین مبین اسلام مکتبی جامع است که برای تمام جنبههای حیات بشری برنامههای مدون و وزینی را ارائه نموده است. رسالت اجرای این برنامهها را نیز به برترین و والاترین شخصیتها، همچون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی (علیهم السلام)، محول کرده است. هر یک از این بزرگواران در اجرای این رسالت که همان انتقال مفاهیم دین مبین اسلام به بشریت بوده است، شیوه و روشهایی را برگزیدند که قابل تأمل و تفکر است. از این رو این پژوهش با عنوان "شناسایی روشهای مناسب در انتقال مفاهیم دینی با رویکرد به نهج البلاغه" سعی نموده، تا با استناد به کلام امام علی (علیه السلام)، روشهای کاربردی ایشان، در انتقال مفاهیم دین را استخراج نماید. در این پژوهش، ابتدا کلیات مورد نیاز بحث، تعریف شده است. بسترسازی برای انتقال مفاهیم دینی نیز، فصل دوم این نوشتار را به خود اختصاص داده است، که در این زمینه کنکاش گستردهای در فرمایشات علوی صورت گرفته و نتیجهی آن، دستاوردهای نوینی است که در خورِ توجه و امعان نظر است. فحص و تحقیق در گسترهی مخاطب شناسی امیرالمؤمنین (علیه السلام)، در امر تعمیق مفاهیم دینی، منجر به شناسایی نظریات جدیدی، همچون شناخت زمان و مقتضیات آن، شناخت شرایط سیاسی حاکم بر جامعه، امنیت مخاطب و تأثیر محیط زیست و جغرافیا در انتقال مفاهیم دینی، شده است. البته موارد متعدد دیگری همچون؛ شناخت ویژگیهای روانی و شخصیتی متربی و هماهنگی گفتار و رفتار علوی از لحاظ نظری و عملی نیز در این فصل مورد بحث قرار گرفته است. در فصل بعد، مهمترین نهادهای انتقال دهندهی مفاهم دینی معرفی شده اند. نهادهایی همچون، خانواده، حکومت و رسانه، که هر یک در حد ضرورت، مورد بررسی قرار گرفتند. از آن جایی که انواع رسانهها در عصر حاضر، حجم وسیعی از ارتباطات، تبادل دادهها و اطلاعات را به خود اختصاص داده است، از این رو، در این بخش از پژوهش، رسانه، بیشتر مورد توجه واقع گشته، و خود به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول، کارگزاران امام هستند که به مناطق مختلفی فرستاده میشدند، بخش دوم، سخنرانیهای امام است که در مکانهای متعدد و در حضور جمع کثیری از مردم قرائت میشد، و در بخش سوم نیز اسامی راویانی ذکر شد که از امام روایاتی را نقل میکردند. در انتها نیز روشهای انتقال مفاهیم دینی ارائه شده است. روشهای نوینی همچون؛ روش قصهگویی، روش خاطرهگویی، روش نمایشی، روش بهرهگیری از علوم تجربی، روش فرصتیابی (شکار لحظهها)، روش مناظره، روش جابجایی (تغییر مکان مربی و متربی). روشهای دیگری نیز در این فصل آمده است که تا حد امکان سعی شده از زوایای دیگری مورد بررسی قرار گیرد، که این موارد از این قرارند؛ روش تشویق و تنبیه، روش عقلی، روش بیم و امید، روش توبه، روش جذب و دفع، روش ارائهی الگو، روش عبرتگیری، روش دعا، روش مدارا و آسانگیری، روش تکریم و احترام و روش محبت.
فرشته سمیعی مجید معارف
عبادت و راز و نیاز با خالق یکتا در قرآن و روایات از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که آیات فراوانی از قرآن کریم به بحث عبادت اشاره کرده است و بر اهمیت آن تأکید فرموده است. عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است، تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است. چنانچه می دانیم در دین مقدس اسلام نیز عبادت سرلوحه همه تعلیمات است، چیزی که هست در اسلام عبادت به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگی که صرفاً به دنیای دیگر تعلق داشته باشد وجود ندارد، عبادات اسلامی با فلسفه های زندگی توأم است و در متن زندگی واقع است. گذشته از اینکه برخی عبادات اسلامی به صورت مشترک و همکاری دسته جمعی صورت می گیرد، اسلام به عبادت های فردی نیز آنچنان شکل داده است که متضمن انجام پاره ای از وظایف زندگی است، مثلاً نماز که مظهر کامل اظهار عبودیت است چنان در اسلام شکل خاص یافته که حتی فردی که می خواهد در گوشه خلوت به تنهایی نماز بخواند خود به خود به انجام پاره ای از وظایف اخلاقی و اجتماعی از قبیل نظافت، احترام به حقوق دیگران، وقت شناسی، جهت شناسی، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید می گردد و انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. امروز که در دنیا بیماری های روانی زیاد شده است، در اثر این است که مردم از عبادت و پرستش روی گردانده اند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: ?وَ مَا خَلَقَتَ الجِنَّ و الاِنسَ إلاّ لِیعبُدون?؛ و جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا بندگی کنند. در این آیه هدف از آفرینش تمام موجودات را عبادت برای پروردگار جهانیان بیان می فرماید.البته عبادت در شب، به ویژه در سحرگاهان و نزدیک طلوع فجر، اثر فوق العاده ای در صفای روح، تهذیب نفس، تربیت معنوی انسان، پاکی قلب و بیداری دل، تقویت ایمان و اراده، تحکیم پایه های تقوی در دل و جان انسان دارد که حتی با یک مرتبه آزمایش، انسان آثار آن را به روشنی در خود احساس می کند. به همین دلیل، علاوه بر آیات قرآن، در روایات اسلامی نیز تأکید فراوانی بر آن شده است. در روایتی از امام صادق? می خوانیم: «سه چیز از عنایات مخصوص الهی است: عبادت شبانه (نمازشب) و افطار دادن به روزه داران و ملاقات برادران مسلمان». در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده است که در تفسیر آیه 114 سوره هود فرموده است: ?وَ أَقِمِ الصَّلاهَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذکْری لِلذَّاکِرینَ?؛ یعنی: در دو طرف روز و اوایل شب، نماز را برپادار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها) را از بین می برد، این تذکری است بـرای کسانی که اهل تذکرند. پس نماز شب گناهان روز را از بین می برد. و یا آیه 2 سوره مزمل می فرماید: ?قُم اللّیل اِلّا قلیلاً?. بحث عبادت در شب تأکید شده است و مفسران زیادی ذیل این آیات اقوال مختلفی را بیان کرده اند. با توجه به این تأکیدها و تأمل در این آیات و روایاتی که در پی اهمیت این موضوع به ما رسیده است، این سوال مطرح است که چرا خداوند متعال در آیات قرآن و ائمه معصومان? در روایات متعدد، شب را بهترین هنگام برای عبادت و نیایش با معبود یکتا دانسته و بر اهمیت آن تأکید فرموده اند و چرا بیشترین اتفاقات مهم در شب رخ داده است مثل شب معراج پیامبر، شب قدر، شب عیدقربان، شب جمعه، شب نیمه شعبان و شب اول رجب... چرا در اهمیت و فضیلت دعا و نیایش در شب تأکید شده و اینکه چرا ساعاتی از شب از لحاظ فضیلت اهمیت بیشتری دارد؟ این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش ها است. همچنین در این پژوهش به معنای واژه «عبادت» و واژه هایی که نقش کلیدی را مانند لیل ایفا می کنند پرداخته می شود، تا با معناشناسی این کلمات کلیدی، نویسنده بهتر بتواند به طور دقیق به موضوع انتخابی خود بپردازد. پس از مراحل ذکر شده به نتیجه گیری کلی پرداخته شده و براساس مراحل طی شده در تحقیق، نتیجه ای که بدست آمده بیان می شود.
ام لیلا داوری دولت آبادی مریم حاجی عبدالباقی
معناشناسی واژه شهید در قرآن وو روایات،تحقیقی است تحلیلی و توصیفی که به بیان حقیقت معنایی واژه شهید و جایگاه آن در قرآن پرداخته است. واژه شهید در آیات متعددی از قرآن کریم استفاده شده که تمامی آن ها به یک معنا نمی باشد. حضور و گواه دو شاخه ی اصلی در حوزه معنایی این واژه هم در معنای لغوی و هم در وجوه قرآنی آن می باشد. امّا آنچه که در عرف فرهنگ اسلامی از این لغت به ذهن می رسد،کسی است که در راه خدا کشته شده، و به نظر اکثر مفسرین واژه شهید به این معنا در قرآن به کار نرفته و از آن با تعبیر قتیل فی سبیل الله یاد شده است . شهید معرفی شده در قرآن(گواه اعمال) معنایی هم ردیف نبی ،صدّیق و صالح دارد و در زمره ی منعمین و مصداق صراط مستقیم است . با بررسی هم نشین ها و جانشین های شهید، حوزه معنایی این واژه و شاخصه های آن در قرآن روشن تر شده و مشخص می شود که این مقام قابل دست یافتن بوده و دارای مراتبی بوده که بالاترین آن به شخص رسول اکرم(ص)تعلق دارد .
شهناز بنائیان مریم حاجی عبدالباقی
«قلب» در ریشه لغت به معنای تغییر و تحول و دگرگون شدن است. با نگاهی به آیات و روایات دامنه گستردهای که برای معنا و مفهوم قلب لحاظ شده آشکار میگردد به نحوی که علاوه بر انفعال و احساس و عمل نیز به عنوان محل ادراکات حصولی و وسیلهای جهت شهود عرفانی و ادراکات حضوری نیز مطرح میگردد. از منظر قرآن و روایات قلب مبدأ همه شناختها و معرفتهاست، لذا شخص طالب معرفت در ابتدا باید به قلب خود بپردازد و ابزارها و شیوههای تربیت خود را از این طریق جستجو نماید. در این پژوهش تلاش شده علاوه بر بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی «قلب» و بیان دیدگاهها و تعاریف عرفا و فلاسفه و متکلمین، به شناخت حالات و صفات و آثار و کارکردهای قلب از طریق جستجو در روابط همنشینی و جانشینی بپردازیم و ارتباط مفهومی «قلب» را در حوزه همنشینی با واژههای (ذکر، عقل، سمع و بصر) و از دیگر سو با واژههای (کفر، ختم، طبع و قساوت، قفل، غلف، رین) و فعلهای (تطمئنَّ و یعقلون، یکفرون، ...) و صفات (سلیم، منیب، قاسی و ...) را مورد بررسی قرار دهیم و همچنین به ارتباط سازمان یافتهای که بین برخی از واژگان در حوزه جانشینی مانند «صدر، فواد و عقل» وجود دارد و ارتباط معنایی برخی از آیات از جمله «لِمَن کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ» بپردازیم. لذا بهرهگیری از علم معناشناسی برای شناخت معنای دقیق یک واژه در قرآن کریم و پی بردن به لایه-های معنایی عمیقتر یک اصطلاح قرآنی از طریق تحلیل روابط جانشینی و همنشینی آن، تجربهای نوین است که این پژوهش در ارتباط با واژه «قلب» بدان مبادرت نموده است. کلید واژهها: قلب و فواد، قلب در قرآن، تفسیر موضوعی، معناشناسی
مریم حسینی ایمنی مریم حاجی عبدالباقی
عنوان پایان نامه حاضر، «بررسی تطبیقی علوم مورد نیاز مفسر نزد فریقین» است. شناخت علوم مورد نیاز مفسر و اقسام آن و بازیابی اشتراک و افتراق نظرات فریقین مورد نظر این تحقیق است. در ابتدا به بررسی معنا و مفهوم تفسیر و تأویل و ضرورت آن، شرایط مفسر و تفسیر و علوم مورد نیاز و در ادامه، به معرفی مصادر تفسیر، منابع تفسیر، قواعد تفسیر و روش های تفسیری، رابطه علوم مورد نیاز مفسر با این مباحث و تفاوت ها و شباهت های آن ها با یکدیگر، پرداخته شده است. در ادامه اقسام علوم مورد نیاز و دلیل نیازمندی به هرکدام مطرح شده است. با بررسی تطبیقی این علوم از منظر فریقین، تشابه دیدگاه شیعه و اهل سنت در این خصوص مشاهده شد.
صدیقه پوراطمینان غلام حسین تاجری نسب
چکیده ندارد.