نام پژوهشگر: مسعود صالحی
کوروش رشادت مصطفی اقلیما
در این مطالعه عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد در معتادان مراجعه کننده به جمعیت تولد دوباره ی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است و طی آن معتادان مراجعه کننده به این مرکز، به عنوان گروه اصلی و یک گروه کنترل از میان افراد عادی شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری در گروه اصلی به صورت تصادفی ساده بوده و نمونه ی گروه کنترل بعد از همسان کردن آنها با گروه اصلی، به صورت خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و یک چک لیست محقق ساخته در بین دو گروه معتادان و غیرمعتادان جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های کای دو، t مستقل و u مان ویتنی استفاده شد. مطابق نتایج این پژوهش، تعهد اجتماعی، انزوای اجتماعی و کنترل اجتماعی در گروه معتادین به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (001/0 p<). در مورد نوع نگرش به مواد مخدر (087/0 =p) و میزان دسترسی به امکانات رفاهی- فرهنگی (067/0 =p) تفاوت آماری معناداری بین افراد معتاد و عادی مشاهده نشد. لذا به نظر می رسد متغیرهای تعهد اجتماعی، انزوای اجتماعی و کنترل اجتماعی، می توانند عواملی تعیین کننده در ابتلای فرد به اعتیاد باشند در حالی که متغیرهای نوع نگرش افراد به مواد مخدر و میزان دسترسی به امکانات رفاهی- فرهنگی نمی توانند عواملی تعیین کننده در این خصوص باشند.
مهسا قربانی نژاد اصغر دادخواه
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر سبک های مقابله با استرس دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر گرگان در سال تحصیلی 88-87 انجام شد. با توجه به حساسیت این دوران اهمیت آموزش سبک های مقابله با استرس در نوجوانان دو چندان احساس می شود. مطالعه از نوع تجربه حقیقی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. گروه نمونه این پژوهش متشکل از 30 نفراز دانش آموزان دختر سال اول دبیرستانی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه کنترل و آزمایش اختصاص یافتند. ابتدا دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله با استرس که تلفیقی از دو پرسشنامه موس، بلینگزو الاه است، مورد آزمون قرار گرفتند، سپس گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. و در پایان مجددا پرسشنامه سبک های مقابله اجرا و داده ها با استفاده از آزمون آماریt مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر نمرات مساله مداری و هیجان مداری قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود داشت (p<0/001). از نتایج برمی آید که اولا شیوه هیجان مداری مقابله موجب افزایش عوارض استرس و کاهش سلامت روانی جسمانی نوجوانان شده، ثانیا با استفاده از شیوه آموزشی تحلیل رفتار متقابل می توان استفاده از شیوه هیجانی را کاهش و مساله مداری را افزایش داد.
نگار اخوان ماسوله روشنک وامقی
هدف: این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه شکاف کیفیت خدمات توانبخشی در مراکز توانبخشی دولتی و غیردولتی شهر تهران از نظر افراد کم توان بالای 14 سال در سال 1388 ، از طریق اندازه گیری انتظارات و ادراکات مشتریان از این خدمات به وسیله ابزار سروکوال، انجام شده است. روش بررسی: در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و در ماه های تیر و مرداد سال 1388 به اجرا درآمد، و به صورت مقطعی انجام شد، جامعه مورد بررسی کلیه مراجعه کنندگان بالای 14 سالی بودند که در سال 1388 به مراکز روزانه توانبخشی دولتی یا غیردولتی شهر تهران مراجعه کرده و پذیرش شده بودند.تعداد 165 نفر (117 نفر دولتی و 48 نفر غیردولتی) حجم نمونه لازم در نظر گرفته شد که با توجه به محل استقرار جغرافیایی مراکز(تهران، شمیرانات و ری) از هر یک از این مناطق به روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم یک یا چند مرکز انتخاب گردید و به روش نمونه گیری در دسترس و با تعداد افراد مشخص شده برای هر مرکز (متناسب با حجم مراجعین)، پرسشنامه توسط افراد تکمیل گردید. ابزار،پرسشنامه سروکوال بود که کیفیت خدمات را از دیدگاه مشتری در ابعاد خوشایندی ظاهر، قابل اعتماد بودن، پاسخگو بودن، اطمینان خاطر ایجاد کردن و همدلی کردن از طریق اندازه گیری انتظارات، ادراکات و شکاف بین انتظارات و ادراکات، می سنجد. نتایج: مراکز دولتی و غیردولتی در حیطه «کل ادراکات» ، تفاوت معناداری با هم داشتند (0/001 › p ). و در تمامی ابعاد، مراکز غیردولتی نمره بالاتری را کسب کردند. در حیطه «کل انتظارات»، این دو گروه تفاوت معناداری را نشان ندادند (0/130 = p ) و به جز در بعد خوشایندی ظاهر، در بقیه ابعاد تفاوت معناداری وجود نداشت. در مراکز دولتی کمترین و بیشترین شکاف در کیفیت خدمات را به ترتیب در ابعاد اطمینان خاطر ایجاد کردن و خوشایندی ظاهر و در مراکز غیردولتی به ترتیب در ابعاد پاسخگو بودن و خوشایندی ظاهر می بینیم. این شکاف ها در کل، در مراکز دولتی به مراتب بالاتر از مراکز غیردولتی بوده و به جز بعد خوشایندی ظاهر در همه ابعاد دیگر اختلاف معناداری بین مراکز دولتی و غیردولتی وجود داشته است. از دیدگاه مشتریان در مراکز دولتی و غیردولتی بالاترین ضریب اهمیت یا به نوعی اولویت میان ابعاد، به ترتیب به ابعاد اطمینان خاطر ایجاد کردن و قابل اعتماد بودن داده شد. البته تحلیل داده ها در حالت موزون (با درنظر گرفتن ضرایب اهمیت هر بعد) نیز تغییر چشمگیری را در نتایج پژهش نشان نداد. بحث: شکاف کیفیت خدمات در هر دو گروه و در همه ابعاد منفی بوده به این معنی که مشتریان، کیفیت خدمات را از آنچه که انتظار داشتند، پایین تر دریافت نموده اند و در مراکز دولتی شکاف بالاتر و تقریباً دو برابر مراکز غیردولتی بوده است. نتایج تحقیق حاضر در مقایسه با نتایج تحقیقات مشابه در سایر انواع خدمات مراقبت از سلامت در خارج و داخل کشور، در برخی وجوه مشترک و در برخی جنبه ها متفاوت بوده است. مسئولین دست اندرکار امور توانبخشی و مدیران مراکز به خصوص در شهر تهران می توانند از نتایج این تحقیق برای رفع اشکالات و نقاط ضعف خدمات بهره برده و در جهت ارتقاء کیفیت خدمات توانبخشی اقدام نمایند.
مصطفی مروری سیدمحمود میرزمانی بافقی
این تحقیق با هدف مقایسه رابطه متغیرهای دموگرافیک با رضایت شغلی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و ناشنوا انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش را کلیه معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و ناشنوا مقطع راهنمایی استان مازندران تشکیل داده بود با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه ای به اندازه 128 نفر انتخاب شد. ابزارمورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت شغلی برقی بود. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آزمونهای آماری کولموگروف ـ اسمیرنف، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد هیچ یک از متغیرهای دموگرافیک رابطه معناداری با رضایت شغلی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی نداشت ولی در معلمان دانش آموزان ناشنوا متغیرهای سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت رابطه معناداری با رضایت شغلی داشتند. رضایت شغلی در معلمان دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت. در صورتی که رضایت شغلی معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد بود. نتیجه اینکه رضایت شغلی یک مفهوم چند بعدی است که تنها یک عامل در آن دخیل نیست.
محمد حیدری شهرام ابوطالبی
هدف: اسپلینت کردن مچ یکی از روشهایی است که در حال حاضر به صورت متداولی جهت کاهش اسپاستی سیتی مچ در بیماران مبتلا به سکته مغزی استفاده می شود. با این وجود اختلاف نظرهای فراوانی در مورد میزان کارایی آن میان صاحب نظران وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر اسپلینت داینامیک، بر میزان اسپاستی سیتی و عملکرد مچ بیماران مبتلا به سکته مغزی است. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 18 بیمار مبتلا به سکته مغزی انخاب و به طور تصادفی بین دو گروه اسپلینت داینامیک گروه کنترل تقسیم شدند. تمام نمونه های این پژوهش به جزء گروه کنترل در طول دو ماه مطالعه تحت مداخله اسپلینتی قرار گرفتند؛ به طوریکه 5 روز در هفته و به طور متوسط 6 ساعت در روز از اسپلینت هایشان استفاده می کردند. اسپاستی سیتی مچ در دو زمان شروع مطالعه و انتهای هفته هشتم توسط معیار اصلاح شده اشورث و نیز نسبت امپلیتودهای حداکثری رفلکس هافمن به پاسخ عضلانی آن (hmax/mmax) اندازه گیری شد. همچنین برای تحلیل آماری داده های حاصل از آزمون اصلاح شده اشورث و نسبت hmax/mmax به ترتیب از آزمون های کروسکال-والیس و آنوای یکطرفه استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری داده ها کاهش معنادار اسپاستی سیتی را در هیچ یک از گروه ها توسط هیچ کدام از آزمون های اصلاح شده اشورث و نسبت hmax/mmax نشان نداد. نتیجه گیری: بر پایه این یافته ها به نظر می رسد که استفاده از اسپلینت در توانبخشی بیماران مبتلا به سکته مغزی به عنوان یک روش کاهنده اسپاستی سیتی نمی تواند سودمند باشد.
شهاب منصوری معصومه پورمحمدرضای تجریشی
هدف از این پژوهش تعیین رابطه شیوه های فرزندپروری والدین و اضطراب مدرسه با توجه به متغیر خودپنداره در دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 18-12 سال شهر کرمانشاه می باشد. روش بررسی این پژوهش از نوع همبستگی است. روش نمونه گیری این پژوهش تمام شمار بود. جمعیت مورد مطالعه کلیه دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 18ـ12 سال (157 نفر) در شهر کرمانشاه می باشد. با توجه به ملاک های ورود به پژوهش دانش آموزانی که والدین آنها بین 30 تا 55 سال سن داشته و حداقل تحصیلات آنها پنجم ابتدایی بوده، وارد مطالعه شدند؛ پس از اعمال این ملاک ها تعداد 125 نفر باقی ماندند؛ پرسشنامه خود پنداره (پیرز ـ هاریس، 1969) بر روی کلیه دانش آموزان اجرا شد سپس از میان 125 دانش آموز موجود افرادی که نمره خودپنداره بالا و پایین داشتند به تعداد 83 نفر انتخاب شدند و بعد پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند (1973) توسط والدین دانش آموزان و پرسشنامه اضطراب مدرسه لاین هام، استریت، آبوت و راپی (2008) توسط معلمین آنها تکمیل شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد که شیوه فرزند پروری مقتدرانه پدر ( p=0/002) و مادر ( p=0/001) رابطه منفی معنادار با اضطراب مدرسه دارد. همچنین شیوه فرزند پروری مستبدانه پدر ( p=0/009) و مادر (p=0/020) رابطه مثبت معنادار با اضطراب مدرسه دارند. علاوه بر این شیوه فرزند پروری سهل گیرانه پدر ( p=0/319) و مادر ( p=0/452) رابطه معناداری با اضطراب مدرسه ندارند و مشخص شد که خودپنداره تأثیر معناداری بر اضطراب مدرسه دانش آموزان عقب مانده ذهنی دارد ( p=0/004). در نتیجه مشخص شد که شیوه های فرزندپروری والدین بر اضطراب مدرسه دانش آموز اثر گذار هستند ولی خودپنداره در تعدیل اثر شیوه های فرزندپروری بر اضطراب مدرسه نقش مهمی دارد. به این معنا که دانش آموزان که خودپنداره قوی دارند کمتر از دانش آموزانی که خودپنداره ضعیف دارند، اضطراب مدرسه را تجربه می کنند. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که شیوه های فرزندپروری مستبدانه و مقتدرانه بر اضطراب مدرسه کودکان اثر می گذارد و با توصیف خصوصیات این شیوه ها برای والدین می توان آنها را به سوی تعدیل شیوه های فرزندپروری رهنمون نمود. همچنین می توان با بهبود خودپنداره دانش آموزان عقب مانده ذهنی از اثرات منفی شیوه فرزندپروری بر اضطراب مدرسه جلوگیری نمود. در واقع، نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که حتی اگر امکان تغییر مستقیم شیوه فرزند پروری والدین وجود نداشته باشد، با بهبود خودپنداره می توان از میزان اضطراب مدرسه دانش آموزا ن عقب مانده ذهنی کاست.
عبدالرضا اکبری بیاتیانی معصومه پورمحمد رضای تجریشی
کیفیت زندگی یکی از نگرانی های عمده سیاستمداران و متخصصین بهداشت عمومی است و به عنوان شاخصی برای اندازه گیری وضعیت سلامت در تحقیقات بهداشت عمومی و پزشکی شناخته شده است. لذا هدف از این مطالعه، سنجش کیفیت زندگی و ارتباط آن با شبکه اجتماعی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شهرستان دزفول بود. در این تحقیق همبستگی، تعداد 113 نفر از پدران و مادران (جمعاً 226 نفر) دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی و راهنمایی شهرستان دزفول، طبق جدول کرجسی و مورگان (1970) بصورت نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه انتخاب شدند. جهت تعیین شبکه اجتماعی از مقیاس حمایت اجتماعی نوربک (1980) و به منظور تعیین کیفیت زندگی نیز از پرسشنامه سلامت (فرم کوتاه شده 36 سؤالی) وار (1992) استفاده شد. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط والدین جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده گردید. میانگین کلی کیفیت زندگی و شبکه اجتماعی در پدران به ترتیب برابر با 2241 ،11/04 و در مادران به 2205، 10/75 بود. ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن نشان داد که بین شبکه اجتماعی با کیفیت زندگی ( p<0/001 ، 0/296= r) و سلامت عمومی ( p<0/001، 0/256 =r)، عملکرد جسمانی ( p<0/001، 0/248=r)، نقش عوامل جسمی ( p0/016=، 0/170=r)، درد جسمی (p0/001= ، 0/225=r)، سرزندگی ( p=0/038، 0/148=r)، عملکرد اجتماعی ( p<0/001،0/250=r)، نقش عوامل عاطفی ( p=0/028، 0/156=r) و سلامت روانی ( p<0/001، 0/266=r) در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه مثبت معناداری وجود دارد، ولی از همه مقیاس های کیفیت زندگی تنها بین شبکه اجتماعی با مقیاس سرزندگی در پدران و مادران، نقش عوامل جسمی در مادران و نقش عوامل عاطفی در پدران رابطه معناداری وجود ندارد. مطالعه حاضر نشان داد که بین شبکه اجتماعی با کیفیت زندگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، لذا بررسی و به کارگیری روشهای مناسب جهت افزایش شبکه روابط اجتماعی می تواند موجب افزایش و بهبود کیفیت زندگی والدین گردد.
مرضیه اکبری سید محمود میرزمانی
چکیده پرخاشگری و مشکلات رفتاری وابسته به آن یکی از گسیختگی ها ی شایع و مشکلات مزمن اجتماعی است که در بین افراد عقب مانده ذهنی فراوان به چشم می خورد. جهت درمان پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی روش های مختلفی پیشنهاد شده است. حرکات موزون به عنوان یکی از این مداخلات، می تواند در درمان پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان تأثیر انجام حرکات موزون در کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 88-87 می باشد. این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش 60 دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی به روش تصادفی ساده از دو مدرسه ی (مهر و امام جواد) شهر ساری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( 15دختر و 15 پسر) وکنترل ( 15دختر و 15 پسر) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش 10 جلسه پی در پی هر روزه (هر جلسه یک ساعت) برنامه حرکات موزون برگزار شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی (1388) (b.d.gh) بود. پس آزمون، 10 روز پس از آخرین جلسه اجرا انجام شد. داده های حاصل با انجام آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را در گروه آزمایش قبل و بعد از اجرای برنامه حرکات موزون نشان داد (p<0/001 ). این در حالی است که در گروه کنترل تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (p=0/766). همچنین پس از اجرای برنامه حرکات موزون بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت (p<0/001 )، در حالی که قبل از اجرای برنامه حرکات موزون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت p=0/621)). یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه حرکات موزون بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر موثر است.
طیبه ربیعی امنه ستاره فزوزان
امروزه اهمیت و نقش تغییر و تحول، بیشتر از هر زمان دیگری بویژه در ارتباط با طرح های تامین اجتماعی مفهوم واقعی خود را یافته است. اکنون در دوره ای از تحولات سریع و آنی زندگی می کنیم که زمینه ساز بوجود آوردن عوامل متفاوت و تاثیر گذار بر تامین اجتماعی است و این وظیفه سازمان های بیمه ای است تا عوامل مذکور را شناسایی و با تحلیل آنها نقش سازنده در روند حرکت بیمه های اجتماعی داشته باشند. از جمله این عوامل تاثیرگذار بر تامین اجتماعی، تغییر ساختار سنی جمعیت و متغیرهای جمعیتی دیگر مانند رشد جمعیت، امید به زندگی و همچنین عوامل اقتصادی نظیر نرخ تورم، نرخ حداقل دستمزد، بیکاری، اشتغال و... است. از عوامل برنامه ای می توان به نحوه محاسبه حقوق بازنشستگی و نحوه محاسبه مستمری بازماندگان و ازکارافتادگان... اشاره کرد. لذا در این تحقیق از مدلvar برای تعیین تاثیر سایر عوامل موثر بر هزینه های بلند مدت استفاده شده است. نتایج حاکی ازآن است که از بین سه دسته عوامل فوق، تاثیر عوامل برنامه ای نسبت به عوامل اقتصادی و جمعیتی بر هزینه های بلند مدت سازمان تامین اجتماعی بیشتر است. پس از آن عوامل اقتصادی دارای بیشترین تاثیر هستند. کلید واژه: سالخوردگی جمعیت، افزایش امید به زندگی در 65 سالگی، هزینه های بلندمدت تامین اجتماعی
غزاله نزادی کاشانی سید محمود میرزمانی
چکیده رفتار پرخاشگری مشکلی متداول میان افراد عقب مانده ذهنی است. یکی از روش های پیشنهاد شده جهت درمان پرخاشگری، هنردرمانی است. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر نقاشی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی می باشد. در این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 52 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 8 تا 15 سال مقطع ابتدایی شهرستان کرج با میانگین سنی و انحراف معیار (210/2=x=11/50 ، sd) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پس از اجرای پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی بهرامی، داورمنش و قزل سفلو (1387) در پیش آزمون، با توجه به پایه تحصیلی، سن و میزان پرخاشگری کل، دانش آموزان در دو گروه همتا قرار داده شدند و به تصادف یکی از دوگروه به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه متوالی، با توجه به دستورالعمل به نقاشی کشیدن پرداختند. پس آزمون، 10 روز پس از آخرین جلسه اجرا انجام شد. داده های حاصل با انجام آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری کل، پرخاشگری کلامی و غیرکلامی به خود، پرخاشگری کلامی و غیرکلامی به غیرخود گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p) و نقاشی میزان پرخاشگری را در دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی کاهش می دهد.
عباس نساییان هادی بهرامی
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش باور کاذب بر اکتساب نظریه ذهن دانش آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر 8- 11 سال بود. طرح پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از تعداد 38 دانش آموز پسر کم توان ذهنی مدرسه استثنائی شهید علویان شهرستان گناباد تعداد 30 دانش آموز پس از اعمال ملاک های ورودی واجد شرایط ورود به مطالعه شدند (این دانش آموزان توانایی درک نظریه ذهن را نداشتند) و به صورت تصادفی پس از همتا سازی آماری بر حسب سن و هوش به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت. پس آزمون نظریه ذهن بلافاصله پس از اجرای آموزش و همچنین پس از دو هفته موقعیت پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنف، آزمونt مستقل و آزمون دقیق فیشر به کار گرفته شد. گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری در پس آزمون نظریه ذهن (001/.> p) و همچنین در موقعیت پیگیری (001/.> p) داشت. با استناد به داده های به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب اکتساب نظریه ذهن دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 8 تا 11 سال می شود. واژه های کلیدی: باور کاذب، نظریه ذهن، کم توان ذهنی
عباسعلی یزدانی حسین فکرآزاد
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی با سلامت عمومی در سالمندان انجام شد. در تحقیقاتی که تاکنون در جوامع مختلف و بین گروه های گوناگون از جمله میان سالمندان صورت گرفته اند الگوی ثابتی در رابطه بین متغیرهای مشارکت اجتماعی و سلامت پیدا نشده است. در داخل کشور نیز مطالعه ای که به اهمیت مشارکت در سلامت افراد نظر داشته باشد بسیار به ندرت یافت می شود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش را افراد بالای 60سال منطقه 5 تهران تشکیل می دادند که از آن میان80 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از یک چک لیست مشخصات جمعیت شناختی، پرشسنامه محقق-ساخته مشارکت اجتماعی و مقیاس 28 سئوالی سلامت عمومی (ghq-28). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده ازآزمونهای آماری کولموگروف ـ اسمیرنف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، یو-مان-ویتنی و رگرسیون خطی ساده استفاده شد. یافته ها نشان داد که مشارکت اجتماعی در تقریباً همه ابعاد در میان افراد سالمند مورد بررسی پایین است. بین مشارکت اجتماعی و سلامت عمومی و ابعاد آن (یعنی عملکرد جسمانی، اضطراب و بیخوابی، عملکرد اجتماعی و افسردگی) رابطه معناداری وجود ندارد (05/0p<). در بین اطلاعات دموگرافیک، درآمد، وضعیت تأهل با متغیر مشارکت اجتماعی رابطه ای مثبت داشتند و عامل سن با مشارکت اجتماعی رابطه ای منفی نشان داد (05/0p>). همچنین در این تحقیق، ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی که به صورت مشارکت سیاسی، مشارکت مدنی، مشارکت مذهبی و مشارکت در فعالیت های تفریحی و آموزشی تعریف شده بودند به عنوان تحلیل های فرعی بررسی شدند ولی بین هیچ یک از این ابعاد و سلامت عمومی و ابعاد چهارگانه آن رابطه ای به لحاظ آماری معنادار برقرار نبود (05/0p>). فقدان رابطه بین مشارکت اجتماعی و سلامت شاید بتوان به اثر عوامل حاشیه ای مانند وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دوران پژوهش نسبت داد بتوان به این نسبت داد. انجام پژوهش مشابه در شرایط و موقعیت زمانی و مکانی دیگر شاید بتواند به امکان تعمیم پذیری نتایج این مطالعه کمک بیشتری نماید.
نازنین میثمی طاهره سیما شیرازی
یافته ها نشان می دهد که بین متغیر های زبانی و تولید ارتباط وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی واجی، میانگین طول گفته و غنای واژگانی در کودکان مبتلا به اختلال تولید با منشأ غیر عضوی و مقایسه آن با کودکان عادی صورت گرفته است.این پژوهش بصورت مقطعی مقایسه ای صورت گرفته و آزمودنی های گروه کنترل به صورت در دسترس از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های گفتاردرمانی انتخاب شدند که شامل 28 کودک مبتلا به اختلال تولید با منشأ غیر عضوی (با میانگین سنی214/72 ماه و انحراف معیار 618/7 ماه ) بودند که به لحاظ سن، هوشبهر و پایه تحصیلی با 32 کودک عادی (دارای میانگین سنی 438/73 ماه و انحراف معیار651/5 ماه) همسان شده بودند. آزمودنی های گروه کنترل به شیوه تصادفی از مهدکودک ها و مدارس انتخاب شدند. جهت انجام بررسی مورد نظر از آزمون ها ی آگاهی واجشناختی استفاده شد. برای محاسبه میانگین طول گفته از شیوه براون و غنای واژگانی به روش تمپلین محاسبه گردید. داده ها ی پژوهش با استفاده از آزمون ها ی تی مقایسه دو گروه مستقل، یومان ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت.تحلیل نتایج نشان داد که در کلیه زیرآزمون های آزمون آگاهی واجی (بجز تقطیع هجا) و نیز میانگین طول گفته، میانگین پاسخ کودکان عادی به طور معنی داری بیشتر از کودکان با اختلال تولید است (در تمامی مقایسه ها 05/0p< بود). بین نمره غنای واژگانی کودکان عادی و با اختلال تولید تفاوت معنی داری مشاهده نشد.مطابق با یافته های حاصل از این تحقیق، کودکان مبتلا به اختلال تولید با منشأغیر عضوی نسبت به کودکان عادی در برخی مهارتهای زبانی دچار ضعف هستند و بهتر است در ارزیابی و مداخلات درمانی به حوزه های زبانی این گروه توجه بیشتری شود.
فاطمه باغانی حمیرا سجادی
چکیده: هدف : این مطالعه با هدف بررسی شیوع و انواع مواجهه با خشونت فیزیکی والدین نسبت به یکدیگر در دانش آموزان دبیرستانی شهر مشهد انجام شده است. روش تحقیق: مطالعه بصورت تحقیق پیمایشی در میان 271 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر مشهد که بصورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند با استفاده از چک لیستی برگرفته از پرسشنامه طرح «بررسی میزان شیوع تجمعی و انواع مواجهه ی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران با خشونت فیزیکی والدین خود نسبت به یکدیگر» *، در سال تحصیلی 88-87 انجام شد. یافته ها: شیوع مواجهه با خشونت فیزیکی والدین نسبت به یکدیگر1/36 درصد گزارش شده است که2/81 درصد آنان از طریق مشاهده مستقیم با خشونت فیزیکی والدین خود مواجه شده بودند. سن اولیه مشاهده خشونت در 59 درصد دانش آموزان در دوره دبستان و قبل از آن بوده است. 3/67 درصد دانش آموزانی که مواجهه با خشونت را گزارش نموده اند شاهد کتک کاری با دست،9/10درصد شاهد کتک زدن با وسیله ای مثل کابل یا کمربند بوده اند و روشهای خشن تر درصد کمتری را به خود اختصاص می دهند. در ناحیه 1 (منطقه محروم) 2/44 درصد دانش آموزان و در ناحیه 4 (منطقه نیمه برخوردار) به میزان 7/32 درصد با خشونت فیزیکی والدین علیه یکدیگر مواجه بوده اند که میزان مواجهه در ناحیه 6 (منطقه برخوردار) به کمتر از این مقادیر (7/22 درصد) می رسد. 8/27 درصد دانش آموزان فقط یکبار با خشونت والدین نسبت به یکدیگر مواجه شده اند، 1/38 درصد 4-2 بار و 7/23 درصد ده بار و بیشتر شاهد خشونت بین والدین بوده اند. یافته های دیگر: 52 درصد پدران، مرتکبین خشونت جسمی علیه همسران خود بوده، مادران فقط در 1/6 درصد موارد والد خشونتگر بودند.
مسعود صالحی حبیب الله ترشیزیان
زون بینالود، سلسله جبالی سینوسی با روند شرقی – غربی در شمال شرق ایران است. این زون که ادامه شرقی ارتفاعات البرز است، یک کمربند چین خورده و گسلیده نازک ورق بوده که در آن سنگ های کامبرین تا دونین، تریاس فوقانی تا کرتاسه تحتانی و سنوزوئیک رخنمون دارد. رسوبات مورد مطالعه به فرم صخره ساز، در حاشیه شمالی این زون قرار دارند و آخرین واحد از چرخه رسوبی دوم ژوراسیک یا گروه مگو می باشند. برش چینه شناسی از این رسوبات در روستای خیج برداشت شده که ضخامت رسوبات مورد مطالعه در آن 230 متر می باشد. رسوبات مورد مطالعه در برش خیج، به صورت تدریجی بر روی آهک های مارنی سازند دلیچای قرار دارند. مرز فوقانی توالی مورد مطالعه نیز به طور ناپیوسته با آبرفت های کواترنر پوشیده شده است. رسوبات مورد مطالعه از لحاظ سنگ شناسی و رخساره ای قابل تقسیم به دو واحد اصلی شامل کلسی رودایت های توده ای و کلسی لوتایت های مطبق چرت دار می باشد. مطالعات صورت گرفته بر روی 55 مقطع نازک میکروسکوپی منجر به شناسایی 15 رخساره سنگی وابسته به 4 مجموعه رخساره ای گردیده است: مجموعه رخساره ای a شامل رخساره های دیسمیکریت، دیسمیکریت فسیل دار، پل میکریت و پل آنکو میکرواسپارودایت، مجموعه رخساره ای b شامل رخساره های بیو پل میکریت، پل بیو اسپاریت جور نشده، بیو میکریت اینترا کلست دار، اینترا میکرواسپارودایت بیوکلست دار و بیو پل اسپاریت، مجموعه c شامل رخساره های پل اینترا اسپاریت، اینترا پل اسپاریت، اینترا اسپاریت بیو کلست دار و بیو لیتایت و بالاخره مجموعه رخساره ای d شامل رخساره های بیو اسپاریت پلت دار و میکریت فسیل دار می باشد. این مجموعه های رخساره ای در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ و به ترتیب در محیط های پهنه جزر و مدی ، لاگون، حاشیه پلاتفرم با ریف های کومه ای و دریای باز کم عمق بر جای گذاشته شده است. مطالعه چینه سنگی و رخساره های ستون برداشت شده و نیز انطباق این ستون با سازند های لار و مزدوران نشان می دهد که رسوبات ناحیه مورد مطالعه از نظر چینه شناسی شباهت بیشتری با سازند لار داشته و می توان آن را معادل سازند لار معرفی نمود.
مسعود صالحی معرفت سیاه کوهیان
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین، بی تمرینی و تمرین مجدد بر برخی ازمتغیرهای خونی و عملکردی پسران نوجوان فوتبالیست بود. تعداد 24 دانش آموز پسر نوجوان فوتبالیست سالم عضو باشگاه فرهنگی ورزشی شهرستان پارسیان با دامنه سنی (0/66 ± 16/91 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر)، کنترل (12 نفر) انتخاب شدند. این تحقیق شامل سه مرحله (تمرین، بی تمرینی، تمرین مجدد) بود. گروه تجربی که در این تحقیق مورد آزمون قرارگرفت به مدت 2ماه هفته ای 3 جلسه تمرین داشتند،. در مرحله اول، متغیرهای فیزیولوژیکی(سن، وزن، درصد چربی، توده بدون چربی) ، برخی متغیر عملکردی مانند (سرعت، ترکیب بدن، انعطاف پذیری، توان انفجاری، استقامت قلبی-تنفسی) و برخی متغیر خونی مانند :هماتوکریت ، متوسط حجم پلاسما، غلظت متوسط هموگلوبین و هموگلوبین اندازه گرفته شد. مرحله دوم، بعداز 2 هفته بی تمرینی از آزمودنی ها خواسته شداز آنها فاکتورهای فیزیولوژیکی، خونی و عملکردی مانند مرحله قبلی گرفته شد. مرحله سوم، بعد ازانجام4 هفته تمرین با شدت و حجم بیشتری نسبت به قبل، در پایان تمرینات از آزمودنی ها برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی، عملکردی و خونی اندازه گیری شد. تمام اندازه گیری ها در شرایط یکسان محیطی از لحاظ دما و رطوبت انجام گرفت. نتایج نشان دادکه بعد از 15 روز بی تمرینی، متغیرهای فیزیولوژیکی(سن، وزن، درصد چربی، توده بدون چربی)، عملکردی(انعطاف، توان انفجاری، استقامت در سرعت، استقامت هوازی، سرعت) و متغیرهای خونی(غلظت متوسط هموگلوبین، هموگلوبین) در تمامی آزمودنی های گروه تجربی کاهش معنی دار پیدا کرده است (05/0p<). متغیرهای خونی (متوسط حجم گلبولی، هماتوکریت) ،گروه تجربی کاهش معنی داری نداشت (05/0p?). از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه-گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای بررسی تأثیر تمرین، بی تمرینی و تمرین مجدد استفاده شد. نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که 4هفته بی تمرینی اثرات منفی بر عملکرد نوجوانان فوتبالیست دارد.
مسعود صالحی حسن گیوریان
در دنیای رقابتی امروز، حفظ مزیت رقابتی پایدار یک چشم انداز استراتژیک سازمانی است و بی شک سازمانهایی که با بهره گیری از هوش سازمانی خود وبا تکیه بر اصول یادگیری سازمانی بتوانند چشم انداز روشنی از فرداهای سازمانی خود بدست آورند , حیاتی موفقیت آمیز خواهند داشت. بر این اساس ،هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی در گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) می باشد . برای این منظور هوش سازمانی بر اساس نظریه آلبرشت و یادگیری سازمانی بر اساس مدل سنجه تعریف گردیده است و در این راستا یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضرکلیه کارکنان گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) می باشد که تعدادآنها 500 نفر است که تعداد 361نفر از آنها بعنوان نمونه مدنظر قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه ترکیبی سنجش تاثیر است. پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار جامعه مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و تفسیرداده های جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون دوجمله ای استفاده گردیده است.نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان دهنده تائید تمام فرضیه های تحقیق می باشد. که این امر بیانگرآن است که همه ی عوامل هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی تاثیر دارند.
مسعود صالحی قادر کریمیان
امروزه شناسایی خودکار هدف در بسیاری از زمینه های نظامی، حمل و نقل شهری، صنعتی و... کاربردهای فراوانی دارد. در هواپیماهایی که دارای سیستم تشخیص خودکار هدف هستند، هواپیما می تواند به صورت خودکار مسیر حرکتی خود را متناسب با هدف مورد نظر تعیین کند. هدف اصلی از این مطالعه، بکارگیری الگوریتم مسیریابی لوکاس-کندی و بهبود خطای پیشرو-بازگشت پذیر، اعمال فیلتر واریانس و طبقه بندی باینری نتایج جهت دستیابی به مدل هدف و همچنین بهبود نتایج حاصل از مسیریابی و شناسایی توسط سیستم یادگیری p-n، می باشد. از چالش های مطرح در این زمینه می توان به شناسایی هدف مورد نظر توسط هواپیما علی رغم قرارگیری آن در زوایای مختلف، فیلترینگ تصاویر حاوی نویزهای ناشی از پس زمینه و همچنین حفظ وضعیتی پایدار در ردیابی هدف، اشاره کرد درحالی که حرکت دوربین و تغییر مقیاس تصویر همواره به سیستم اعمال می شود. بهبود سرعت، کاهش زمان و خطای پردازش، همزمان بودن اطلاعات دریافتی و عکس العمل سیستم، از مهم ترین نتایج بدست آمده در این پایان نامه می باشد.
مسعود صالحی مهدی موسوی
توزیع زمانی زلزله های با بزرگای گشتاوری بیشتر از 6 در منطقه دشت بیاض واقع در شرق ایران با استفاده از مدل تجدیدپذیر مورد بررسی قرار گرفته است. مدل های تابع زمان بر خلاف مدل مستقل از زمان (پواسونی)، زمان سپری شده از آخرین رخداد را در نظر می گیرند.مدل های تابع زمان عمدتا بر این فرض استوارند که وقوع زلزله های بزرگ از تناوب نسبی برخوردار هستند. در دهه های اخیر، رخدادهایی با توالی زمانی نسبتا متناوب در منطقه دشت بیاض رخ داده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی مدل های تجدیدپذیر در منطقه مذکور است. به همین منظور از سه توزیع آماری تابع زمان شامل وایبل، گاما و لگ نرمال برای وقفه زمانی بین زلزله ها، استفاده شده است. پارامترهای توزیع های مذکور با استفاده از روش برآورد درست نمایی بیشینه، تخمین زده شده اند. توزیع مناسب بر اساس لگاریتم تابع درست نمایی و معیار اطلاعات بیزین انتخاب شده است
یوسف شاهی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
مهدی شیخنا مسعود صالحی
چکیده ندارد.
مریم رحیمی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
سمیرا یزدانی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
علی امیری برمکوهی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
روح الله حاجی زاده دامغانی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
علی جلیلیان مسعود صالحی
چکیده ندارد.
مجتبی تقوی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
رقیه شریفی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
هادی عبدالله تبار درزی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
اکرم یعقوب شندی مسعود صالحی
چکیده ندارد.
مهدی حدادی علیرضا کلدی
هدف از این پژوهش تعیین وضعیت سلامت عمومی زنان شاغل، مقایسه سلامت عمومی زنان شاغل باتوجه به رده شغلی آنها و بررسی ارتباط بین سلامت و رده شغلی به عنوان یک عامل اجتماعی اثرگذار بر سلامت می باشد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی _ تحلیلی می باشد. روش مطالعه، روش مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش از 1034 نفر زن شاغل تشکیل می شود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است و نمونه آماری این پژوهش را 160 زن شاغل درسازمان بهزیستی شهر تهران تشکیل می دهند. یافته های پژوهش نشان دادند که بین نمره سلامت عمومی و رده های شغلی به لحاظ آماری ارتباط معنی داری وجود دارد است (0/05< p)، با مقایسه ای که در بین 4 رده شغلی با نمره سلامت عمومی زنان بعمل آمد مشاهده شدکه در مجموع، وضعیت سلامت عمومی زنان شاغل در رده شغلی کارشناس نسبت به سایرین از وضع بهتری برخوردار است، در مقایسه دو به دو رده های شغلی، یافته ها نشان دادند که اختلاف معنی داری بین سلامت زنان شاغل در رده شغلی مدیران با زنان شاغل در رده شغلی کارشناسان وجود دارد( 0/016) p= و زنان در رده شغلی مدیر از سلامت کمتری نسبت به رده بعدی خود یعنی کارشناس برخوردار می باشند. طبق یافته های پژوهش می توان گفت که وضعیت سلامت عمومی زنان شاغل در سازمان بهزیستی شهر تهران در مجموع مناسب نمی باشد. بطوریکه (9/51 درصد) کمی بیش از نیمی از زنان مورد پژوهش (با میانگین نمره سلامت عمومی66/25 و انحراف معیار 035/13) از وضعیت سلامتِ خوبی برخوردار نمی باشند. در نهایت، بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رده های شغلی می توانند عاملی اثر گذار بر افزایش یا کاهش سلامت فرد شاغل به عنوان یک تعیین کننده اجتماعی سلامت، باشد
زینب گل پیچ مسعود صالحی
چکیده هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه پایگاه های هویت و بلوغ شغلی در نوجوانان دارای اختلالات بینایی و مقایسه آن با نوجوانان عادی است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه است: 1) کلیه دانش آموزان(پسر/دختر)عادی دبیرستانی شهر تهران ، و 2) کلیه دانش آموزان (پسر/دختر)دارای اختلالات بینایی دبیرستانی شهر تهران. نمونه مورد مطالعه شامل 275 دانش آموز(65 دانش آموز دارای اختلالات بینایی و 210 دانش آموز عادی) است. در مورد جامعه دانش آموزان دارای اختلالات بینایی، نمونه برابر با کل جامعه بود. و دانش آموزان عادی براساس نمونه گیری چند مرحله ای مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هویت شغلی دیلاس (disi-o) و فرم کوتاه پرسشنامه ی رشد شغلی (cdi-a-sf) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای گلموگروف – اسمیرونوف، تحلیل واریانس یک طرفه، تی مستقل وآزمون آماری کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد بلوغ شغلی در چهار پایگاه هویت از نظر آماری متفاوت است(0001/0p<). تفاوت های آماری به دست آمده مبین رابطه بین پایگاه های هویت و بلوغ شغلی است. همچنین بلوغ شغلی دانش آموزان عادی و دارای اختلالات بینایی از نظر آماری متفاوت است(04/0p=). از طرفی بین بلوغ شغلی در دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد(14/0p=). کلید واژه ها: پایگاه های هویت،بلوغ شغلی،اختلالات بینایی،نوجوانی.
نوراله مرادی کله لو حسن رفیعی
به طور کلی زنان امید به زندگی بیشتری از مردان دارند که می تواند متأثر از شرایط بیولوژیکی آنها باشد. امید به زندگی سالم زنان نیز از مردان بیشتر است ولی به نظر می رسد که زنان، مخصوصاً در کشورهای کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته، به نسبت طول عمری که دارند از امید به زندگی سالم بیشتری برخوردار نیستند. این موضوع حاوی این نکته است که در این کشورها برابری جنسیتی رعایت نمی شود و در حق زنان اجحاف صورت می گیرد. در این پژوهش به بررسی رابطه نابرابری جنسیتی با شکاف جنسیتی امید به زندگی سالم در چندین سال می پردازیم.مطالعه حاضر تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد. داده های لازم برای متغیر امید به زندگی سالم از گزارش های سازمان جهانی بهداشت استخراج شده است. داده های مربوط به نابرابری جنسیتی نیز هر ساله توسط سازمان ملل متحد که به صورت گزارش های توسعه انسانی منتشر می شوند انتخاب شده اند. دوره تحلیلی مورد نظر سال های 2001 تا 2004 است. در پایان با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون به بررسی رابطه بین دو متغیر اصلی پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد بین شاخص های آموزشی ، اقتصادی، درآمد زنان( متغیرهای مربوط به نابرابری جنسیتی) با فاصله جنسیتی امید به زندگی سالم رابطه همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. بین شاخص های سیاسی زنان با فاصله جنسیتی امید به زندگی سالم رابطه آماری معنی داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شاخص آموزش پیش بینی کننده معنی دار فاصله جنسیتی امید به زندگی سالم است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اهمیت متغیر های اقتصادی – اجتماعی در سلامت می باشد.
مهدی نصرت آبادی احمد عبداللهی
مشکل فقر را نمی توان بدون توجه دقیق به مسئله توزیع درآمد مورد بررسی قرار داد. درحالیکه مفهوم فقر به پائین ترین طبقه در رده بندی توزیع درآمد مربوط می شود، ولی مفهوم نابرابری در توزیع درآمد به تمام طبقات جامعه مربوط می شود. با توجه به اهمیت کاهش فقر و توزیع عادلانه درآمد ها در افزایش سطح رفاه اجتماعی در کل جامعه و تعیین افراد واجد شرایط استفاده از خدمات و برنامه های رفاهی ضروری است که این دو پدیده مورد تحقیق علمی قرار گیرند ، در همین راستا بررسی آمار شاخصهای فقر و نابرابری درآمدی و تجزیه و تحلیل آنها در سطح استان می تواند راهنمایی برای برنامه ریزان در جهت فقرزدایی و اطلاع از چگونگی روند توزیع عادلانه درآمدها باشد. در این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استفاده از آمار هزینه و درآمد خانوار به اندازه گیری شاخصهای فقر (شاخصهای گروهfgt ) و نابرابری درآمدی(ضریب جینی و شاخص تایل) در مناطق شهری و روستایی استان کرمان طی سالهای 1368 تا 1385 پرداختیم و با استفاده از آزمونهای آماری روند آنها را با شاخصهای متناسب در سطح ملی مقایسه کردیم ، در این تحقیق از خط فقر مطلق کشوری برای محاسبه شاخصهای فقر و از نرم افزارهای stata و spss بهره گرفته شده است. به طور کلی روند شاخصهای فقر هم در مناطق شهری و هم روستایی نزولی بوده است در حالیکه روند شاخصهای نابرابری درآمدی در مناطق شهری و روستایی بانوسان زیاد همراه بوده و به خصوص در مناطق روستایی استان و در سالهای پایانی تا حدودی افزایشی بوده است . با استفاده از آزمون t مستقل دریافتیم که میزان و شدت فقر در جامعه روستایی استان بیشتر از جامعه شهری بوده است، اما فرض برابر بودن دو میانگین ضریب جینی و تایل در مناطق شهری و روستایی استان رد نشد. به علاوه برای مقایسه شاخصهای استانی با مقادیر متناسب در سطح ملی از آزمون t دو جامعه وابسته استفاده شدو مشخص گردید که میزان شاخصهای فقر(هر سه سنجه) در مناطق شهری استان بالاتر از شاخصهای متناسب در مناطق شهری کشور بود و شاخصهای نابرابری درآمدی در مناطق شهری استان تفاوت معناداری با شاخصهای متناسب در مناطق شهری کشور نداشت. با اینکه به طور کلی شاخصهای فقر روندی نزولی داشته اند، اما این روند در بعضی سالها با نوسانات زیادی همراه بوده که نشان می دهد سیاستهای کاهش فقر به صورت یک برنامه استراتژیک و پایدار در استان به کار گرفته نشده اند از سوی دیگر نوسانات شدید شاخصهای نابرابری درآمدی در بعضی سالها و نیز روند افزایش آنها ( به خصوص در سالهای پایانی و دو سال اول برنامه چهارم توسعه) نشان از آن دارد که سیاستهای اقتصادی و اقدامات ارگانهای محلی مسئول با هدف توزیع عادلانه درآمدها و سیاستهای حمایتی تنظیم نشده اند. در انتها با توجه به ویژگیهای اقتصادی – اجتماعی استان پیشنهاداتی برای کاهش فقر و نابرابری درآمدی در استان ارایه گردیده است
مسعود غریب علی حسینی
محدودیت درمانی در سال1999 برای اولین بار توسط تاب و همکارانش برای کودکان فلج مغزی استفاده شد. به دلیل برخی نگرانی ها روش تعدیل یافته آن گسترش یافت. هدف این پژوهش ، بررسی تاثیر استفاده از محدودیت درمانی تعدیل یافته بر کیفیت مهارت های اندام فوقانی سمت مبتلا در کودکان فلج نیمه بدن(همی پلژی) است. نوع مطالعه،مطالعه مداخله ای از نوع تجربی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون است. در این مطالعه 21 کودک 72-19 ماهه فلج نیمه بدن به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد مورد مطالعه قرار گرفته اند که گروه آزمایش شامل 11 کودک (7 دختر،4 پسر، میانگین سنی47/17±55/46) و گروه شاهد شامل 10 کودک(5 دختر،5 پسر، میانگین سنی19/19±10/48)، ابتدا از شرکت کنندگان از پژوهش پیش آزمون به عمل آمد. گروه کنترل تمرینات معمول و رایج در کاردرمانی را دریافت کردند و گروه آزمایش علاوه بر کاردرمانی رایج در یک دوره درمانی(شش هفته) از روش محدودیت درمانی تعدیل یافته نیز استفاده کردند. سپس در پایان هفته ششم از هر دو گروه ارزشیابی توسط آزمون کیفیت مهارت های اندام فوقانی به عمل آمد و نتایج دو گروه با استفاده از آزمون مقایسه میانگین های دو گروه (t مستقل) مورد بررسی قرار گرفت.آنالیز آماری تفاوت معناداری در نمرات کلی و خرده مقیاس ها که شامل حرکات مجزا ، تحمل وزن و باز کردن حفاظتی است را در دو گروه نشان نداد(05/0p>) و تنها تفاوت معناداری در خرده مقیاس گرفتن در دو گروه مشاهده شد(04/0p=). یافته های ما کاربرد روش محدودیت درمانی تعدیل یافته را در کودکان فلج مغزی پیشنهاد می کند که می تواند منجر به کاربرد بیشتر اندام مبتلا و بهبود کیفیت حرکات شود.
پریوش عباسی نسب محمود میرزمانی
هدف پژوهش حاضر مقایسه رضایت شغلی و مشکلات روانشناختی معلمین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و عادی در مدارس شهرستان خرم آباد است. جامعه آماری شامل تمامی معلمین مدارس استثنایی وعادی شهرستان خرم آباد است. تعداد90 نفر (55 زن و 35 مرد ) معلمین مدارس استثنایی به روش «نمونه در دسترس» و 90 نفر معلمین مدارس عادی به روش «نمونه گیری خوشه ای» انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسشنامه scl-90-r)) و رضایت شغلی مینه سوتا و برای آزمودن فرضیه ها از آزمون ضریب همبستگی، t مستقل و uمان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد معلمین مدارس استثنایی مشکلات روانشناختی بیشتری نسبت به معلمین عادی داشته و رضایت شغلی معلمین زن بیشتر از معلمین مرد است. بین رضایت شغلی معلمین دارای مدرک پایین و بالا معلمین جوان و مسن، معلیمن کم سابقه و با سابقه تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت. در رابطه با نتایج خرده مقیاس های پرسشنامه(scl-90-r ) بین میزان شکایات جسمی و علایم وسواس معلمین مدارس استثنایی و عادی تفاوت معنی داری وجود نداشت. ددر بقیه خرده مقیاس های: حساسیت در روابط متقابل اضطراب، پرخاشگری، فوبیا، پارانوئید، علایم روان تنی و افسردگی بین نمرات معلمین مدارس استثنایی و عادی اختلاف معنی دار بود.
محبوبه صیادی علی حسینی
تمرین ذهنی یادآوری شناختی یک مهارت فیزیکی در غیاب حرکت فیزیکی آشکار است.وجود عواملی نظیر تشابه زمانی بین اجرای فیزیکی یک فعالیت و اجرای ذهنی آن، افزایش جریان خون مغزی، افزایش فعالیت سیستم اتونوم در حین تمرین ذهنی و ایجاد فعالیت الکتریکی عضلانی با کاربرد تمرین ذهنی، بیانگر این نکته است که تمرین ذهنی از همان اصول تمرین فیزیکی تبعیت می کند.پس همانگونه که تمرین فیزیکی سبب افزایش تعادل و کنترل پوسچرال بیماران سکته مغزی می شود می توان انتظار داشت که کاربرد تمرین ذهنی هم منجر به بهبود تعادل و کنترل پوسچرال در این افراد می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر تعادل افراد مبتلا به سکته مغزی بود. این مطالعه به صورت تجربی حقیقی از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی انجام گرفت. 30بیمار(16 زن و 14 مرد) بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت ارزیابی تعادل بیماران از دو آزمون timed getup & go و berg استفاده شد. تعادل کلیه افراد قبل و بعد از درمان و همچنین دو هفته بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکردهای تعادلی با استفاده از تمرین ذهنی در افراد مبتلا به سکته مغزی تفاوت معنی داری در دو آزمون (berg (p<0/001 و آزمون (t.u.g (p<0/001 در گروه آزمایش نشان داده است. یافته های تحقیق نشان داد که تمرین ذهنی منجر به بهبود عملکردهای تعادلی افراد مبتلا به سکته مغزی شده است و می توان از آن در امر توانبخشی بیماران سکته مغزی استفاده کرد.
محمد علی خانجانخانی محمود میر زمانی
عنوان: تاثیرآموزش مهارت آگاهی از واج بر عملکرد خواندن دختران عقب مانده ذهنی پایه دوم ابتدایی شهر تهران هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیرآموزش مهارت آگاهی از واج بر بهبود عملکرد خواندن دختران عقب مانده ذهنی پایه دوم دبستان شهر تهران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی مداخله ای (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ) است. روش نمونه گیری، روش خوشه ای تصادفی چندین مرحله ای با حجم نمونه ای 24 نفر می باشد. با استفاده از آزمون خواندن محقق ساخته و آزمون آگاهی از واج دستجردی افراد مورد آزمون قرار گرفتند (پیش آزمون) و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 35 دقیقه ای تحت آموزش مهارت آگاهی از واج قرار گرفت. درپایان جلسات آموزشی مجددا مهارت آگاهی از واج و خواندن دو گروه ارزیابی شد (پس آزمون) و در نهایت داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و زوجی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مقدار احتمال حاصل از نتایج آزمون t مستقل بین میانگین نمرات آگاهی از واج (796/0p=) و خواندن کلمات انتخاب شده از کتاب کودک (501/0p=)، کلمات انتخاب شده از کتب دیگر(323/0p=)، ناکلمات (721/0p=)، کلمات کم بسامد(536/0p=) و مجموع نمرات خواندن (754/0p=) دو گروه قبل از دریافت آموزش، تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. اما این مقدار احتمال پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون کوواریانس نشان دهنده تغییر معنادار بین میانگین نمرات آگاهی از واج(001p<) ، با خواندن کلمات انتخاب شده از کتب دیگر(002/0p=)، ناکلمات (001/p<)، کلمات کم بسامد(002/0p=) و مجموع نمرات خواندن(001/0p<) دو گروه پس از دریافت آموزش، است ولی نتایج این آزمون برای نمرات خواندن کلمات انتخاب شده از کتاب کودک (121/0p=)، اختلاف معناداری نشان نمی دهد. همچنین مقدار احتمال حاصل از نتایج آزمون t زوجی قبل وبعد از مداخله (پیش آزمون و پس آزمون ) در گروه آزمایش بین میانگین نمرات آگاهی از واج (001p<) و خواندن کلمات انتخاب شده از کتاب کودک ((001p<) کلمات انتخاب شده از کتب دیگر(001/0p=)، ناکلمات (001p<)، کلمات کم بسامد(009/0p=) و مجموع نمرات خواندن(001/0p<) تفاوت معناداری نشان می دهد، در حالی که تفاوت معنادار در گروه کنترل، تنها بین میانگین نمرات آگاهی از واج(001p<) با خواندن کلمات انتخاب شده از کتاب کودک ((001p<) و مجموع نمرات خواندن(001/0p=) در موقعیت پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد . نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که آموزش مهارت آگاهی از واج بر بهبود عملکرد خواندن دختران عقب مانده ذهنی پایه دوم دبستان شهر تهران است.
ابراهیم زارعی جلال یونسی
پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان رضایتمندی زناشویی معلمان شاغل در مدارس کم توان ذهنی و عادی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 88-87 به اجرا در آمد. در این پژوهش، معلمان زن و مرد متأهل مدارس عادی و کم توان ذهنی که تعداد آنها 60 نفر در گروه عادی و 60 نفر در گروه کم توان ذهنی بود، مورد مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری داده های مربوط به رضایتمندی زناشویی از پرسشنامه انریچ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین دو گروه از معلمان مورد مطالعه تفاوت معناداری از لحاظ میزان رضایتمندی زناشویی وجود ندارد؛ تنها در خرده مقیاس حل تعارض نمرات معلمان مدارس کم توان ذهنی از معلمان مدارس عادی پایین تر بود، به عبارت دیگر معلمان مدارس عادی تعارض زناشویی کمتری نسبت به معلمان کم توان ذهنی داشتند. همچنین بین دو گروه تفاوتی در میزان رضایت زناشویی از لحاظ سن، سنوات خدمت و جنسیت وجود نداشت. نتیجه آنکه رضایت زناشویی در دو گروه متفاوت نبود، به عبارتی کار با کودکان کم توان ذهنی موجب کاهش رضایتمندی زناشویی معلمان این دانش آموزان نسبت به معلمان کودکان عادی نمی شود.
مسعود صالحی باقر شاملو
در جوامع امروزی، مشکلات و معضلات و خطرهای بسیاری وجود دارد که انسان و جامعه را تهدید می کند و هر دو را از تعالی و پیشرفت باز می دارد. این خطرها از اجتماعات بسیار ابتدایی و کوچک مثل خانواده و مدرسه و اداره و ... شروع می گردد و در بعدی گسترده یک کشور و حتی یک منطقه از سطح بین الملل را در بر می گیرد. دولتها همیشه سعی و تلاش کرده اند تا این مشکلات را برطرف نموده و در جهت جلوگیری از بروز آنها حتی یک سری بایدها و نبایدها را به صورت هنجار در آورده و ضمانت اجراهایی نیز برای عدم رعایت این هنجارها پیش بینی کرده اند. برخی دولت ها نیز پا را از این فراتر نهاده و در سطح بین المللی نیز به تعامل و همکاری با سایر کشورها پرداخته اند. یکی از مهمترین خطرهایی که امروز گریبانگیر جوامع بشری شده پدید? شوم مواد مخدر و مسائل مربوط به آن است که هم جسم انسان را مورد حمله قرار داده و هم روح و روان انسان را، سستی، تنبلی، بی اشتهائی، بی خوابی، بی قید و بند بودن، بیمار های واگیر و خطرناک، کاهش وزن و ... و در نهایت مرگ آثاری است که از این مواد زیان آور باقی می ماند و در یک جمله می توان گفت که زمانی که بذری از خشخاش و کوکا و ... در دل زمین آرام می گیرد، شاخه ای سبز از حیات انسانی رو به زردی می گراید و با رشد و قد کشیدن همان بذر ناچیز و حرکت آن بسوی طراوت و روشنی دریچه ای از تباهی و تیرگی در مقابل دیدگان اشرف مخلوقات گشوده شده که دور نمائی جز فنا و نابودی به همراه نخواهد داشت. با توجه به اینکه مواد مخدر روز به روز متنوع تر و با کیفیت متفاوت و حتی در مواردی بسثیار خالص تر از قبل و در گونه های مختلف در جهان عرضه می شود لذا می بایست روش های پیشگیری از تمایل همگان به مصرف آن و نیز راه های جلوگیری از توزیع و گسترش این مواد در جامعه نیز پیشرفته تر و به روز تر باشد. کشور ما، ایران، به سبب موقعیت جغرافیایی خاص خود و همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان که بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان محسوب می شوند همواره با معضل مواد مخدر، درگیر بوده است. قاچاقچیان این مواد، خواه برای مصارف داخلی و خواه جهت حمل مواد تولید شده در کشورهای جنوب غرب آسیا به اروپا، کشورمان را جولانگاه فعالیت های مجرمانه خود قرار داده اند. در این راستا با توجه به وسعت و شدت آثار مخرب مواد مخدر در ایران، ضرورت برخورد و مبارزه همه جانبه با آن، کم و بیش در دورانهای مختلف حس شده است و برای نیل به مقصود، اولین گام داشتن قوانین مطمئن و همراه با ضمانت اجراهای مناسب می باشد. به دلیل قرار گرفتن کشورمان در مسیر ترانزیت مواد مخدر – هم راه خاکی و هم راه آبی – روند قانونگذاری در خصوص مواد مخدر با فراز و نشیب های فراوانی روبرو بوده و در دور? قبل از انقلاب نیز شدت عمل روز به روز افزایش یافته بطوریکه در این سیر تقنینی علاوه بر اینکه نرخ بزهکاری مواد مخدر – چه مصرف کنندگان و چه توزیع و تولید کنندگان – کاهش نداشته بلکه هر روز بر این نرخ افزوده شده و حتی در برخی قوانین و مقررات، یک سری حقوق مسلم متهمین نیز مورد تعرض قرار گرفته است. به نظر می رسد که قانون گذار ایرانی در بحث تقنین مواد مخدر دچار شتاب زدگی و یا تشتت و بی نظمی در عملکرد بوده و در جهت جبران عدم توفیق در مدیریت بحران مواد مخدر سعی بر این داشته که مرجع رسیدگی به مواد مخدر را تغییر دهد بطوریکه به جرائم مواد مخدر از بدو تا به حال در سه مرجع محاکم عمومی و نظامی و انقلاب رسیدگی شده است. بدیهی است که روند رسیدگی به جرائم در هر یک از مراجع قضایی مذکور (حقوق شکلی) تفاوت داشته و در هر برهه ای به جرائم مواد مخدر به شکلی متفاوت رسیدگی شده است. نظر به اینکه آیین دادرسی کیفری مجموعه اصول و مقرراتی است که برای کشف جرم، تعقیب متهمان و تحقیق از آنان، تعیین مراجع صلاحیت دار، طرق شکایت از احکام و نیز بیان تکالیف مسئولان قضائی و انتظامی در طول رسیدگی به دعوی کیفری و اجرای احکام از یک سو و حفظ حقوق متهمان از سوی دیگر وضع و تدوین شده است. در موضوع رسیدگی به جرایم ناشی از مواد مخدر نیز این اصول حاکم است. تأمین منافع متهم و حفظ مصالح اجتماعی دو هدف مهم قوانین آیین دادرسی کیفری می باشد که در انشاء قوانین آیین دادرسی کیفری این دو هدف باید مورد توجه مقنن قرار گیرد تا بتواند قوانین مزبور را به نحوی وضع کند که هیچ مجرمی نتواند از چنگال عدالت فرار کند و هیچ بیگناهی به ناحق گرفتار مجازات نگردد. آئین دادرسی کیفری هم برای جامعه که از ارتکاب جرم متضرر شده است و هم برای متهم که به حق یا ناحق مرتکب تلقی می شود اهمیت زیادی دارد. برای دفاع جامعه پیش بینی مجازات های شدید و متنوع کافی نیست بلکه یابد مقرراتی وضع شود که کشف و تعقیب جرائم و مجازات سریع مجرمان را امکان پذیر نماید. در خصوص نحو? رسیدگی به جرائم مواد مخدر آئین دادرسی کیفری خاصی وجود ندارد و در رسیدگی به این جرائم نیز وفق مقررات آئین دادرسی کیفری مصوب 1378 اقدام می گردد لیکن قانونگذار ایرانی در برخی از قوانین ما هوی به یک سری اقدامات شکلی اشاره کرده و برخی حقوق و مزایا را از متهمین مواد مخدر سلب نموده است که در مباحث بعدی به آن اشاره خواهد شد. در کشور ما به منظور مبارزه با مواد مخدر، قوانین متعددی به تصویب رسیده که ارائه یک دورنمای کلی از سیاست تقنینی در قبال مواد مخدر خالی از وجه به نظر نمی رسد.
رقیه رستمی جلال یونسی
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی نمایش عروسکی بر افزایش مهارت های اجتماعی دختران آموزش پذیر 12- 8 سال انجام شد. یکی از بارزترین مشخصات این افراد، ناتوانی برقراری ارتباط موثر با جامعه است . مطالعه از نوع تجربی حقیقی بدون پیش تست بود.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 30 دختر آموزش پذیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که از میان آن ها 15 نفر به گونه تصادفی به گروه آزمایش و بقیه به گروه کنترل تخصیص یافتند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت نظر محقق تحت آموزش مهارت های اجتماعی با استفاده از نمایش عروسکی قرار گرفت و گروه کنترل روند عادی کلاس را طی کرد.بعد از پایان مداخله آزمون رشد اجتماعی واینلند از مادران هر دو گروه گرفته شد و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نمایش عروسکی موجب افزایش مهارت های اجتماعی ، مهارت ها ی ارتباطی و مهارت های روزمره زندگی شده ا ست(p<0/001). این نتیجه با یافته های پژوهش های دیگر تطابق دارد و قابلیت نمایش عروسکی را در افزایش مهارت های اجتماعی نشان می دهد.
اکرم محمدی میشنی مسعود صالحی
تعداد زیادی از بیماران روان پزشکی در حوزه مهارتهای روزمره زندگی مشکل دارند. از آنجایی که ارزیابی و آموزش این مهارتها از جنبه های مهم کاردرمانی به شمار می رود بررسی پایایی و روایی آزمونی معتبر در این حوزه ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی پایایی و روایی آزمون مهارتهای روزمره زندگی میلواکی در بیماران روانی شدید بود. روش شناسی: مطالعه از نوع روش شناختی است. نمونه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی بستری در مراکز اقامتی- درمانی و توان بخشی استان همدان بودند. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری در دسترس انجام شد. روش اجرا: درابتدا آزمون میلواکی طبق پروتکلiqola ترجمه شد. سپس با توجه به نتایج آماری حاصل از مطالعه آزمایشی حجم نمونه60 نفر تعیین شد، سپس با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس داده های آماری تجزیه و تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده روایی محتوی، روایی افتراقی، پایایی بین ارزیابان و پایایی تکرار آزمون را تایید می کنند. برای به دست آوردن نتیجه ای قابل قبول در مورد روایی افتراقی آزمون همتا سازی بیماران درحجم نمو نه بزرگتر ضروری به نظر می رسد.
میترا مقدس نژاد مسعود صالحی
هپاتیتهای ویروسی یکی از ده عامل عفونی مرگ زودرس انسان در سطح جهان است . تاکنوع 6 نوع (g,e,d,c,b,a) ویروسی هپاتیت شناسایی گردیده است . در اکثر نقاط دنیا هپاتیت ویروسی یک معضل بهداشتی است ولی براساس وضعیت بهداشتی، اقتصادی و اقلیمی هر منطقه موارد ابتلا به انواع مختلف هپاتیتهای ویروسی متفاوت می باشد. در کشورهای در حال توسعه هپاتیت های a و e و در کشورهای توسعه یافته هپاتیت های b و c گاها d مشکل ساز هستند. گرچه که در هر دو این جوامع مختلف هپاتیت ویروسی با نسبتهای متفاوت به چشم می خورد. بررسی اتیولوژی هپاتیتهای حاد ویروسی در شهرستان زاهدان را به منظور پی بردن به میزان بروز انواع هپاتیتهای ویروسی در منطقه انجام دادیم. موارد تحت بررسی، بیمارانی هستند که توسط پزشکان سطح شهرستان زاهدان با تشخیص هپاتیت حاد جهت بررسی علت به سازمان انتقال خون ارجاع داده شده اند. از 273 بیمار مورد مطالعه 206 نفر (75/4 درصد) هپاتیت a، 38 نفر (13/9 درصد) هپاتیت b، 8 نفر (2/9 درصد) هپاتیت c 6 نفر (2/1 درصد) هپاتیت d و 15 نفر (5/4 درصد) هپاتیت با علت نامعلوم داشته اند. اکثر بیماران مبتلا به هپاتیت a را اطفال زیر 10 سال تشکیل می دادند. اکثر بیماران مبتلا به هپاتیت b افراد بالای 20 سال بودند. موارد هپاتیت c و d در گروههای سنی مختلف ، بالای 5 سال بودند. اختلاف آماری معنی داری در میزان ابتلا به انواع هپاتیت حاد بین جنس مذکر و مونث وجود نداشت . این مطالعه راهنمای مناسبی برای پزشکان در برخورد با بیماران هپاتیت حاد می باشد. بدین ترتیب که با در نظر گرفتن سن بیمار جهت یابی برای رسیدن به تشخیص علت هپاتیت تا حدود زیادی آسان تر می گردد. از طرفی سیستمهای بهداشتی را متوجه مشکلاتی می نماید که به عنوان ریسک فاکتور در ایجاد هپاتیت های حاد بویژه هپاتیت a مطرح هستند.
مریم قصری مسعود صالحی
مقدمه: جهت تشخیص سل ریوی تاکید عمده بر آزمایش خلط می باشد اما بیمارانی وجود دارند که علیرغم داشتن شواهد بالینی و رادیوگرافیک به نفع سل ریوی آزمایش چند باره خلط آنها از نظر اسید فاست باسیل (afb) منفی گزارش می شود و یا خلط کافی جهت آزمایش ندارند. در شرایطی که امکانات برونکوسکوپی و bal موجود نباشد، تشخیص بیماری در این قبیل بیماران مشکل می نماید. تجربه عملی در بخش بیماری های عفونی و گرمسیری زاهدان نشان می دهد که در چنین بیمارانی آزمایش ترشحات شیره معده کمک زیادی به تشخیص می کند. با اینکه ارزش آسپیراسیون شیره معده در تشخیص سل ریوی اطفال واضح و روشن است اما ارزش تشخیص آن در سل ریوی بالغین کمتر مورد بررسی قرار گرفته است . روش کار: نمونه مورد مطالعه تمام بیمارانی بودند که با تشخیص سل ریوی طی سالهای 1377 و 1378 در بیمارستان بوعلی زاهدان بستری شده بودند. پرونده این بیماران از نظر راه تشخیص بیماری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج: طی این دو سال جمعا 164 بیمار سل ریوی با شواهد مثبت باکتریولوژیک وجود داشت . نسبت جنسی بیماران تقریبا برابر بوده، 22 نفر از آنها (13 درصد) افغانی و بقیه ایرانی بودند. دامنه سنی بیماران از 16 سال تا 88 سال متغیر بود. معیار تشخیص بیماری در 139 نفر صرفا آزمایش مثبت خلط (1 تا 4 نوبت ) بود. در 33 بیمار آزمایش شیره معده انجام شده بود که در 23 مورد (69 درصد) مثبت بوده است . از این 23 بیمار، 6 بیمار علاوه بر آزمایش مثبت شیره معده خلط مثبت هم بوده اند. از 17 نفر باقیمانده 7 بیمارانی بوده اند که آزمایش خلط آنها (تا 4 نوبت ) منفی گزارش شده است و 10 نفر خلط کافی جهت آزمایش نداشته اند، بنظر می رسد که در بیمارانی که پزشک قویا به بیماری سل مظنون است و بیمار خلط کافی ندارد یا نتیجه آزمایش خلط منفی است ، آسپیراسیون ترشحات شیره معده می تواند در تشخیص سل ریوی بالغین مفید واقع شود.
محمدتقی محمدزاده عطار مسعود صالحی
و با یک بیماری عفونی حاد باکتریال با عامل ویبریوکلرا می باشد که کل روده باریک را درگیر کرده و با اسهال شدید آبکی، استفراغ، کرامپهای عضلانی، دهیدراتاسیون، اولیگوری و کلاپس گردش خون مشخص می گردد. این میکروارگانیسم مسئول بروز هفت پاندمی بزرگ و موتالیته زیاد در طی دو قرن اخیر بوده و کماکان پاندمی هفتم ادامه دارد. بعلت بروز موارد مقاوم بدرمان آنتی بیوتیکی میکروارگانیسم مولد بیماری، لزوم بررسی تست حساسیت آنتی بیوتیکی میکروارگانیسم مولد بیماری، لزوم بررسی تست حساسیت آنتی بیوتیکی ویبریوکلرا مشاهده شد. در این تحقیق از مجموع 128 نمونه کشت مثبت ویبریوکلرا 48 درصد آنها را آقایان و 52 درصد مابقی را خانمها شامل می شدند. بیشترین گروه سنی درگیر سن 2029 سال و میانگین سنی افراد مورد مطالعه 17/5 سال بود که برای تمامی آنها تست آنتی بیوگرام نسبت به 9 نوع آنتی بیوتیک انجام شد و نتایج ذیل حاصل شد: -بالاترین درصد (حساسیت ) آنتی بیوتیکی ویبریوکلرا نسبت به دو آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین (99/2 درصد) ونالیدیکسیک اسید (75/8 درصد) می باشد. -بالاترین درصد (مقاومت ) آنتی بیوتیکی ویبریوکلرا مربوط به چهار آنتی بیوتیک فورازولیدون (97/6 درصد)، کوتریموکسازول (96/9 درصد)، تتراسایکلین (96 درصد) و آمپی سیلین (93/8 درصد) است .
زهرا محمدقاسمی پور مسعود صالحی
هدف از این مطالعه بررسی شیوع هپاتیت c در زندانیان استان سیستان و بلوچستان بود و بصورت مقطعی در سال 1375 انجام گرفت در این بررسی 441 نفر از زندانیان (19 نفر زن و 422 مرد) به شکل تصادفی ساده برگزیده شدند 191 نفر از زاهدان و از 6 شهر دیگر استان هر کدام 50 نفر انتخاب شدند سن زندانیان 14-82 سال و اکثرشان کارگر بودند و بیشتر زندانیان ازدواج کرده و متاهل بودند ابتدا توسط پرسشنامه اطلاعاتی از قبیل سن، شغل، جنس و... جمع آوری گردید و سپس از هر کدام از زندانیان یک نمونه خون جهت بررسی از نظر آنتی بادی anti-hcv گرفته شد و نمونه ها توسط نسل دوم eliza قسمت گردیدند و نمونه های مثبت مجددا با روش westernblot آزمایش شدند تا موارد مثبت کاذب مشخص شود. در مجموع 9/1 درصد جمعیت زندانیان (40 نفر) از نظر anti-hcv مثبت گردیدند که در مقایسه با شیوع بیماری در میان اهداءکنندگان خون در این استان (1/5 درصد) درصد بسیار بالایی است زنان همگی در این بررسی منفی بوند. در میان شهرهای استان چهابهار بیشترین درصد مثبت را داشت و از نظر سنی نیز بیشترین موارد مثبت در گروه سنی 40-59 سال بود و در گروه سنی 4-19 سال مورد مثبتی دیده نشد. 43 درصد (190نفر) زندانیان معتاد بودند و بیشترین درصد مثبت (29/6 درصد) متعلق به معتادان تزریقی بود و معتادان استنشاقی و خوراکی هر کدام 11/7 درصد مثبت بودند و 5 درصد زندانیان نیز بدون هیچگونه اعتیادی آنتی بادی را در خون خود داشتند بنابراین نتیجه می گیریم که شیوع هپاتیت c در زندان بیشتر از جمعیت عادی است چون عوامل خطر ابتلاء به هپاتیت c در زندان بیشتر است مخصوصا اعتیاد و بویژه اعتیاد تزریقی عامل مهمی جهت ابتلا می باشند.
مرضیه مودی مسعود صالحی
در این برنامه 229 نفر از افراد زیر 30 سال در زابل انتخاب شدند و نمونه خون جهت بررسی igg anti hav گرفته شد و جهت انجام آزمایش نمونه ها با حفظ زنجیره سرما به سازمان انتقال خون زاهدان فرستاده شد. در این بررسی از 229 نفر 117 نفر مونث (51/1 درصد) و 112 نفر مذکر (48/9 درصد) بودند. از کل جمعیت 203 نفر از نظر igg anti hav مثبت بودند (88/6 درصد) و 26 نفر igg anti hav در آنها منفی بود. فراوانی عفونت hav درجنس مذکر 85/6 درصد و در جنس مونث 91/4 درصد بود ولی طبق آزمون chi-square این اختلاف معنی دار نبود. در بین گروههای سنی مختلف از نظر مثبت بودن igg anti hav اختلاف معنی داری وجود داشت و حداکثر فراوانی مثبت بودن در igg anti hav گروه سنی 15-19 ساله بود.
مانلی اردبیلی مسعود صالحی
esr یا سرعت رسوب گلبول قرمز که آزمایشی غیراختصاصی در تشخیص روندهای التهابی می باشد، در سل ریوی و سایر بیماریهای ریوی که در تشخیص افتراقی با آن قرار دارند ، افزایش می یابد. علیرغم افزایش esr در سل ریوی ، نرمال بودن آن بیماری سل فعال را رد نمی کند.
معصومه نوری جنگی مسعود صالحی
پارویروس b19 تنها ویروس شناخته شده بیماریزای انسانی از خانواده پاروویریده می باشد. علائم ایجاد شده توسط پاروویروس وابسته به وضعیت ایمنولوژیک و هماتولوژیک میزبان می باشد. شایعترین راه انتقال آن از طریق سیستم تنفسی است . همچنین دریافت خون و فرآورده های خونی یکی از راههای انتقال این ویروس می باشد. دراین مطالعه تحلیلی 184کودک 1-10ساله در دو گروه تالاسمی 92نفر و شاهد 92نفر از نظر آنتی بادی اختصاصی iggعلیه پاروویروس b19 به روش elisa مورد ارزیابی قرار گرفتند. در جمعیت مورد مطالعه فراوانی آنتی بادی 6/13 درصد بود و وفور آنتی بادی در دو گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری نداشت. بین سن و فراوانی آنتی بادی ارتباط معنی داری مشاهده شد بطوریکه با افزایش سن احتمال وجود آنتی بادی بیشتر می شود. یافته های فوق حاکی از پائین بودن سطح ایمنی در برابر پاروویروس b19و همچنین عدم آلودگی فراورده های خونی به این ویروس می باشد.
فاطمه سرگلزایی مسعود صالحی
تیفوئید علی رغم شروع درمان آنتی بیوتیکی تقریبا همراه با مورتالیتی می باشد. قبل از شروع درمان 15درصد بیماران تیفوئیدی فوت می کنند. با درمان مناسب مرگ و میر کمتر از 1درصد است . میزان مرگ و میر با گونه های mdr و تاخیر در شروع درمان مرتبط است . با توجه به تغییرات تظاهرات بالینی تیفوئید به دنبال مقاوم بودن گونه های سالمونلاتیفی به انواع آنتی بیوتیک ها این مطالعه انجام شد.اپیدمی تیفوئید در پادگان خاش (بهمن 79) اتفاق افتاده بود.بیماران بدحال تر به بیمارستان بوعلی زاهدان منتقل می شدند.
کورش صفوی پور مسعود صالحی
سالهاست بیماری تیفوئید توسط داروهایی چون کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین و سفتریاکسون به مدت ده الی چهارده روز درمان می شود، البته درمانهای کوتاه مدت 5 روزه با افلوکساسین و یا سه روزه با سفتریاکسون یا هفت روزه با سیپروفلوکساسین توسط محققین و پزشکان بررسی شده است. با توجه به شیوع نسبتا بالای این بیماری در منطقه سیستان و بلوچستان و هزینه بالای دارو درمانی و بستری بیمارستانی بر آن شدیم درمان این بیماری را در سه روز و پنج روز با دوز معمول سیپروفلوکساسین با درمان ده روزه مقایسه کنیم. از اردیبهشت 1377 تا فروردین 1380 از کل بیماران تیفوئیدی بستری در بیمارستان بوعلی زاهدان 79 مورد در طرح وارد شدند، که در سه گروه درمان سه، و پنج و ده روزه قرار گرفتند. پس از شروع درمان و بررسی های لازم هیچکدام از بیماران دچار عود بیماری نشدند و هیچ کدام نیز حامل مزمن نشده و از کل 79 نفر 18 مورد شکست درمانی وجود داشت که به ترتیب 10 و 8 نفر در گروههای درمانی سه و پنج روزه قرار داشتند. در نهایت در آنالیز ماری و براساس آزمون x2 درمان سه روزه و پنج روزه بررسی شد که از جهت بهبودی با هم تفاوت ندشته ولی هر دو نسبت به درمان ده روزنه ارزش کمتری داشتند. از این رو درمان سه روز پیشنهاد نمی شود و با توجه به p.value نزدیک حد مرزی یعنی 047/0 که در مورد درمان پنج روزه حاصل شده، لزوم مطالعه وسیعتر (هم از جهت تعداد موارد و هم طول زمان مطالعه) پیشنهاد می شود.
مهرداد اسماعیل زاده مسعود صالحی
بررسی کارآئی درمانهای رادیکال کوتاه مدت در مالاریای ویواکس: بیماری مالاریا بدون شک از مهمترین و شاید مهمترین بیماری انگلی بشر می باشد. علیرغم تلاش در جهت ریشه کن کردن بیماری لفظ ریشه کن امروزه کاربردی ندارد چرا که تجربیات در طول سالها نشان داد که ریشه کن کردن بیماری تقریبا غیر ممکن می باشد لذا محققین درصدد برآمدند که معقولترین روشهای مبارزه را که شامل درمان بیماری می باشد جایگزین تفکر قبلی کنند. کلیه تلاشهای بعمل آمده در زمینه مبارزه با بیماری لازم ولی ناکافی بوده است. در مطالعه ای که ما ترتیب داده ایم در یک کارآزمائی بالینی از نوع تصادفی (rct) کارآئی درمانهای رادیکال کوتاه مدت در مالاریای ویواکس بررسی شده و با درمان استاندارد مقایسه شد بدین منظور در یکی از مناطق مالاریا خیز کشور (استان سیستان و بلوچستان) بیماران مبتلا به مالاریای ویواکس که در ماههای تیر و مرداد سالهای 75 و 76 مبتلا به بیماری شده بودند در 5 گروه مختلف قرار گرفتند گروه اول فقط یکهفته با سه قرص پریماکین علاوه بر درمان معمول کلروکین که در همه گروه ها مشترک بود گرفتند گروه دوم، سوم و چهارم و پنجم بترتیب 2، 4، 8 هفته درمان شدند گروه پنجم گروه درمان کلاسیک بود که میزان عود در گروه های دیگر را در نهایت با آن مقایسه کردیم. هدف از مطالعه امکان جایگزینی درمانهای کوتاه مدت بجای درمان استاندارد به جهت کاهش هزینه ها، افزایش پذیرش بیمار و مهمتر از همه کاهش خطر همولیز در مبتلایان به g6pdd که در منطقه شایع می باشد بود. در نهایت پس از جمع آوری داده ها و آنالیز آماری آنها به این نتیجه رسیدیم که اگر چه میزان عود بجز در گروه 4 (یعنی درمان 6 هفته ای) با درمان استاندارد اختلاف معنی دار دارد ولی این اختلاف بقدری ناچیز است که با عنایت به تمام مسائل و مشکلات درمانی مذکور می توان درمان 4 هفته ای را جایگزین درمان کلاسیک نمود.
محبوبه کیخا مسعود صالحی
هدف از مراقبت فلج شل حاد جستجو و بررسی موارد بیماری است تا بتوان از این طریق جمعیتهای در معرض خطر، مناطق پرخطر و جاهایی که ویروس وحشی کماکان وجود دارد را شناسایی و برای مقابله با آن برنامه ریزی نمود. در شبکه های کارآمد جهت بررسی کیفیت مراقبت شاخص هایی تعیین، که نشان دهنده روند مراقبت بیماری می باشد. مشاهده این شاخص ها وضعیت هر منطقه را مشخص و در بنرامه ریزی های بهداشتی نقش موثری ایفا می نماید. در این راستا مطالعه ای توصیفی - تحلیلی با هدف ارزیابی کیفیت مراقبت فلج شل حاد در استان سیستان و بلوچستان و مقایسه آن با شاخص های کشوری در فاصله زمانی سالهای 72 تا 79 انجام گرفت. بدین منظور اطلاعات موجود در پرونده 211 بیمار مبتلا به فلج شل حاد (لیست خطی، فرم بررسی اپیدمیولوژیک، فرم ارسال نمونه ها به آزمایشگاه و...) با استفاده از نرم افزار آماری spss تحت ویندوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین سنی بیماران 55/2+- 81/2 سال بود. فراوانی بیماری در جنس مذکر بیش از جنس مونث بوده و 9/82 درصد بیماران ملیت ایرانی داشتند. 1/16 درصد بیماران قبل از ابتلای به بیماری کمتر از 3 نوبت و 1/61 درصد سه و یا بیش از سه نوبت واکسن دریافت کرده بودند. در تشخیص آزمایشگاهی 31 مورد (2/18 درصد) ویروس وحشی پولیو و در 11 مورد (5/6 درصد) انترویرویس غیرپولیویی جدا شده است. در 1/93 درصد موارد پیگیری روز 60 به موقع انجام شده که 5/45 درصد (93 مورد) آنها فلج باقیمانده داشته اند. در طبقه بندی نهایی 9/20 درصد (44 مورد) فلج اطفال تایید شده و 8/11 درصد (25 مورد) سازگار شناخته شده اند. میزان بروز فلج شل حاد غیرپولیوئی در استان در طی سالهای مختلف بالاتر از معیار سازمان بهداشت جهانی بوده، بالاترین میزان بروز آن در سال 72 (65/3در یکصدهزار کودک زیر 15 سال) و پایین ترین میزان بروز آن در سال 74 (14/1 در یکصد هزار نفر) مشاهده گردید. 4/54 درصد موارد بیماری در مدت کمتر از 7 روز بررسی شده اند که این شاخص بطور معنی داری پایین تر از معیار سازمان بهداشت جهانی است. (p<0/001) از 7/61 درصد موارد بیماری ظرف 14 روز پس از بروز فلج دو نمونه مدفوع مناسب در فاصله کمتر از 14 روز تهیه شده که از معیار سازمان بهداشت جهانی بطور معنی داری پایین تر است (p<0/001) تنها 7/25 درصد نمونه ها در فاصله زمانی کمتر از سه روز به آزمایشگاه ارسال شده است و نتایج آزمایشگاهی 3/10 درصد موارد در فاصله کمتر از 28 روز از تاریخ وصول به آزمایشگاه اعلام گردیده است که هر دو شاخص مذکور با معیار سازمان بهداشت جهانی تفاوت معنی داری را نشان می دهد .( (p<0.001این مطالعه که در این استان انجام گرفت نشانگر عدم پیشرفت در کیفیت مراقبت فلج شل حاد بوده که از علل عمده آن می توان به عدم توسعه کامل شبکه های بهداشتی درمانی در سطح استان، صعب العبور بودن راههای ارتباطی، وسعت استان، پراکندگی جمعیت، کمبود نیروی انسانی کارآمد، فاصله طولانی مرکز استان با شهرستانهای تابعه و همچنین مرکز کشور و ... نام برد. و امید آن می رود اطلاعات بدست آمده بتواند به صورتی کارآمد در برنامه ریزی های بهداشتی کشوری و استانی بمنظور تقویت و ارتقا وضعیت موجود بکار آید و با اصلاح آن بیانجامد.
مسعود صالحی
از کتابهای معتبر و بسیار جالب زردشتی که به دست ما رسیده یکی بند هش هندی یا بند هش کوچک است (در برابر بند هش بزرگ یا بند هش ایرانی) این کتاب جالب و ارزنده که در چگونگی پیدایش جهان و آفرینش مردمان و حیوانات و آبها و کوهها و خلاصه کل طبیعت است یکی از متون مفیدی است که در باره افسانه آفرینش از دیدگاه پدران زردشتی ما به خط فارسی میانه (پهلوی) باقیمانده، متن این کتاب در اروپا و هندوستان چاپ شده و نسخی از دستنویس آن در هند و بعضی از کتابخانه های اروپا باقی است . کتاب حدود 35 تا 36 فصل دارد. اساس این کار، دستنویس میباشد که چند سال پیش توسط موسسه آسیائی از هند به ایران آورده شد و عینا" به چاپ رسید. مترجم این متن را با نسخه چاپ وسترگارد و یوستی مقایسه کرده و نسخه بدلها را در پانویس کتاب داده است .