نام پژوهشگر: ناصر صفایی
ساره بقایی راوری حشمت الله رحیمیان
جنس پکتوباکتریوم ( pectobacterium) متعلق به خانواده انتروباکتریاسه (enterobacteriaceae)، از عوامل مهم بیماریزا در گونه های متعلق به 35 درصد از راسته های گیاهی نهاندانه می باشد. گونه ها و زیرگونه های این جنس باعث ایجاد پوسیدگی نرم ، ساق سیاه، نکروز آوندی، پژمردگی و لکه برگی روی طیف وسیعی از گیاهان تک لپه و دو لپه می شوند. با وجود مطالعات قابل توجه در دنیا بر روی pectobacterium های جدا شده از گیاهان مختلف به خصوص سیب زمینی و در سطح محدودتری گیاهان زینتی- آپارتمانی، تحقیق جامعی در زمینه تاکسونومی و فیلوژنی اعضای این جنس در ایران انجام نگرفته است. بنابراین در سالهای 1386 و 1387، هفتاد و یک جدایه متعلق به جنس pectobacterium از غده های سیب زمینی آلوده انبارهای استان خراسان شمالی و برگها و ساقه های بیمار گیاهان زینتی گلخانه ای از استانهای گلستان، گیلان و مازندران جداسازی شد. در بررسی حاضر جدایه ها با مجموعه ای از روشهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، بررسی نقوش پروتئین های سلولی، بیماریزای ، تعیین مقدماتی دامنه میزبانی، انگشت نگاری dna ی ژنومی، واکنش زنجیره ای پلیمراز با آغازگرهای اختصاصی، تعیین توالی ژنهای rna ی ریبوزومی، تکثیر و هضم آنزیمی ناحیه جداکننده رونویسی شونده داخلی (its) و آنالیز توالی چند ژنی مورد بررسی پلی فازی قرار گرفتند. با استفاده از داده ها ی پلی فازی، چهار گونه و یک زیر گونه از جنس پکتوباکتریوم شناسایی شد که یک گونه آن برای ایران و احتمالا دو گونه آن برای دنیا جدید می باشند. بر اساس یافته های این تحقیق، گونه های pectobacterium wasabiae ، p. atrosepticum و زیرگونه p. carotovorum subsp. carotovorum به عنوان عوامل مولد پوسیدگی نرم سیب زمینی در انبارهای شمال شرق کشور، تشخیص داده شدند. بیمارگر p. wasabiae برای اولین بار از ایران گزارش می شود. همچنین علاوه بر زیر گونه p. c. subsp. carotovorum، جدایه هایی از گیاهان زینتی گلخانه های شمال ایران شناسایی شدند که با هیچ یک از گونه های توصیف شده این جنس شباهت کافی نداشته و به نظر میرسد احتمالا دوگونه جدید از pectobacterium باشند. نامگذاری و توصیف کامل تر این دو گونه نیاز به مطالعات تکمیلی هیبریداسیون dna دارد. به نظر می رسد از میان هشت روش تشخیصی به کار برده شده مقایسه توالی چند ژنی به عنوان کاراترین ابزار در بررسی تاکسونومی و فیلوژنی گونه ها و زیر گونه های pectobacterium باشد. تلفیق نتایج بدون ابهام حاصل از توالی چند ژن خانه دار به همراه ویژگی های کلیدی فنوتیپی، تشخیص اختصاصی و نقوش قطعات حاصل از تکثیر ناحیه جداکننده رونویسی شونده داخلی (its) می تواند در تعیین و شناسایی گونه های جدید جنس pectobacterium راه گشا باشد.
میشا سلیمی مسعود شمس بخش
ویروس پیچیدگی زرد برگ گوجه فرنگی (tomato yellow leaf curl virus, tylcv)از جمله بیمارگرهای مخرب گوجه فرنگی است و باعث خسارت اقتصادی در سراسر جهان می شود. به دلیل تنوع و گستردگی این بیمارگر در ایران ردیابی ویروس برای کنترل آن ضروری است. از آنجائیکه روش الایزا (elisa) enzyme-linked immunosorbent assay روشی مناسب برای تشخیص ویروسها در سطوح وسیع است آماده سازی آنتی ژن مورد نیاز برای فرآیند تولید آنتی بادی دارای اهمیت است. از این رو در تحقیق حاضر، ژن پروتئین حرکتی tylcv-ir2 توسط آغازگرهای اختصاصی و واکنش زنجیره ای پلیمراز تکثیر و در ناقل بیانی pet26(b) همسانه سازی و تعیین ترادف شد و همسانه حاصلpet26b.tylcv.mp نامیده شد. پلاسمید نوترکیب به سویه bl21 باکتری escherichia coli وارد و بیان پروتئین حرکتی با استفاده از iptg القا? گردید. سپس نمونه برداری در ساعات مختلف پس از القا? انجام و پروتئین محلول تام استخراج و در آزمون الکتروفورز پروتئین با استفاده از ژل پلی اکریل آمید و سدیم دودسیل سولفات تفکیک شد. درنتیجه این تحقیق پروتئین حرکتی tylcv در سلول باکتری بیان شد که می تواند برای تولید انبوه آنتی ژن و نهایتا آنتی بادی علیه آن استفاده شود.
ناصر صفایی سعید برومندنسب
استفاده از روشهای آبیاری سطحی در حال حاضر بطور وسیعی در منطقه خوزستان بدلیل سنگینی بافت خاک و شوری اراضی و همچنین تبخیر بسیار بالای منطقه، استفاده می گردد. باید راندمان کاربرد آب بالاتر رود، چرا که از یک طرف با عدم انجام آبیاری بی رویه از بالا آمدن سطح آب زیرزمینی، شور شدن اراضی و افزایش مسائل زهکشی جلوگیری و از طرف دیگر امکان استفاده از منابع اّب جهت تبدیل اراضی دیم به فاریاب فراهم می شود. این طرح به روش آماری اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار شامل 3 فاکتور اصلی سطوح آبیاری (a1:100%، a2: 80%، a3: 60% نیاز آبی) و 3 فاکتور فرعی آرایش کاشت (b1: کاشت در کف جوی، b2: کاشت در وسط پشته 75 سانتیمتری، b3: کاشت در دو طرف پشته 75 سانتیمتری بصورت زیگزاگ) انجام شد. اعمال کم آبیاری از دوره میانی رشد آغاز شد. نتایج نشان داد سطوح مختلف آبیاری در سطح 1 درصد بر ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، وزن خشک بلال، وزن خشک چوب بلال،تعداد دانه در بلال، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، کارایی بیولوژیک مصرف آب و کارایی اقتصادی مصرف آب اثر معنی دار داشته و در سطح 5 درصد بر وزن هزاردانه معنی دار شد و بر شاخص برداشت و نسبت وزن چوب بلال به وزن بلال اثر معنی دار نداشت. سطوح الگوی کاشت در سطح 1 درصد بر ارتفاع بوته، وزن خشک بلال، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، کارایی بیولوژِکی مصرف آب و کارایی اقتصادی مصرف آب اثر معنی دار داشت و بر ارتفاع بلال، وزن خشک چوب بلال، تعداد دانه در بلال، وزن هزاردانه، شاخص برداشت و نسبت وزن چوب بلال به وزن بلال اثر معنی دار مشاهده نشد. مقایسه جداگانه تاثیر آب آبیاری و الگوی کاشت نشان داد که اثر آب آبیاری بر عملکرد و اجزاء آن بیش از الگوی کاشت بوده است همچنین اثر متقابل سطوح آبیاری و الگوی کاشت بر هیچ یک از صفات عملکرد و اجزاء آن تاثیر معنی داری نداشت. سطوح a2 وa3 نسبت به سطح a1 (برآورد 100% نیاز آبی) به ترتیب کاهش 46 و 72 درصدی عملکرد دانه را نشان می دهند و سطوح b2 وb3 نسبت به سطح b1 (کاشت کف جوی) به ترتیب کاهش 3/17 و 7/10 درصدی عملکرد دانه را نشان داد. نتایج نشان داد آبیاری با برآورد 100 درصد نیاز آبی و کاشت کف جوی بهترین گزینه بود.
نرگس درخشانی مظفر شریفی
چکیده گیاهان عالی تولید کننده طیف وسیعی از ترکیبات ثانویه، با ارزش داروئی هستند. دو ترکیب آتروپین و اسکوپولامین از تروپان آلکالوئیدهای مهم با خواص آنتی کولینژیک و اسپاسمولیتیک بوده که در گیاهان تیره سیب زمینی (solanaceae) از جمله گیاه شابیزک (atropa belladonna l.) تولید می شوند و به عنوان داروهای ضد انقباض و تشنج، تقویت کننده عضلات قلب و گشادکننده قرنیه در سنجش بینایی به کار برده می شوند. دو آنزیم کلیدی مسیر بیوسنتزی این تروپان آلکالوئیدها، پوترسین n-متیل ترانسفراز (pmt) و هیوسیامین 6-? هیدروکسیلاز (h6h) است. پوترسین n-متیل ترانسفراز یک متیل ترانسفراز وابسته به s- آدنوزیل متیونین است و مونومتیلاسیون دی آمین پوترسین و تبدیل آن به n – متیل پوترسین را کاتالیز می کند و بعنوان اولین آنزیم محدود کننده سرعت در مسیر بیوسنتزی تروپان آلکالوئیدها مطرح است. آنزیم h6h، بعنوان دی اکسیژناز وابسته به 2-اکسوگلوتارات در هیدروکسیلاسیون هیوسیامین و تبدیل آن به اسکوپولامین نقش دارد. کشت تعلیقی ریشه های موئین به دلیل سرعت بالا در تولید زی توده و تولید بیشتر تروپان آلکالوئیدها، ساز وکار مناسبتری نسبت به استخراج این ترکیبات از گیاه کامل است. در این تحقیق، از ریشه های موئین تراریخت شده با باکتری خاکزیagrobacterium rhizogenes ar 15834 استفاده شد. ازآنجائیکه تنش با کمک الیسیتورهای قارچی، یکی از روشهائی است که برای افزایش متابولیتهای ثانویه بکار می رود، لذا در این تحقیق، اثر تنشی چهار عصاره قارچ، شامل fusarium graminearum، rhizoctonia solani، rhizopus stolonifer وsclerotinia sclerotiorum در چهار غلظت 0، 5، 10 و 20 میلی گرم درمیلی لیتر، بر میزان رشد و تولید تروپان آلکالوئیدها و بیان ژن آنزیمهای کلیدی مسیر بیوسنتز آنها (h6h و pmt2) در زمانهای 0، 12، 24، 48 و 72 ساعت، در کشت تعلیقی ریشه موئین گیاه شابیزک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره قارچf. graminearum بیشترین تاثیر و s. sclerotiorum کمترین تاثیر را در تجمع تروپان آلکالوئیدها، بویژه اسکوپولامین دارد. علاوه بر آن مطالعات مولکولی نشان داد، که بیان pmt نسبت بهh6h تحت تیمار این الیسیتور قارچی بیشتر است و به بیشینه خود بعد از بیست و چهار ساعت می رسد.
الهام صوفی قلعه گلین ناصر صفایی
. در این پژوهش، جدایه مادری trichoderma viride با استفاده از دستگاه گاماسل باچشمه کبالت 60 (اکتیویته 2500 کوری و نرخ دز 23/0 گری در ثانیه) در محدوده دز 250 گری مورد پرتوتابی با اشعه گاما قرار گرفت و 26 جدایه جهش یافته از یک جدایه مادری (تیپ وحشی) انتخاب شدند. جهت بررسی خواص آنتاگونیستی جدایه های جهش یافته نسبت به جدایه مادری، این جدایه ها با آزمون های کشت متقابل، متابولیت های فرار و ترشحات مایع خارج سلولی نسبت به بیمار گر های fusarium graminearum schwabe، m. phaseolina، rhizoctonia solani kühn. (ag4) و sclerotinia sclerotiorum (lib.) de bary در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند.به منظور بررسی اثر جدایه های آنتاگونیست بر رشد رویشی کنجد و جلوگیری از فعالیت بیماری-زایی m. phaseolina مورد ارزیابی قرار گرفتند. این آزمون در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 18 تیمار و چهار تکرار انجام پذیرفت.. به موازات مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه ای، مطالعات مولکولی با استفاده از نشانگر های مولکولی (rep-pcr و rapd) برای ارزیابی تغییرات ژنتیکی جدایه های جهش یافته نسبت به جدایه مادری نیز صورت گرفت.
رضا محمودی مندولکانی مسعود شمس بخش
جنس alternaria یکی از فراوان ترین جنس های قارچی است که در مکان های متنوعی در سراسر دنیا یافت می شود و شامل گونه های بیماری زای گیاهی و پوده زی است که باعث وارد شدن خسارت به بسیاری از گیاهان و یا موجب فساد محصولات کشاورزی پس از برداشت می گردند. میزان خسارت در گونه های بیماریزای گیاهی متغیر است. تعدادی از گونه های این جنس بیماریزای گیاهان بوده و بیماریهای مهم و اقتصادی را در تعدادی ازگیاهان ایجاد می کنند. برخی از گونه ها به صورت پوده زی زندگی کرده و به دلیل تولید توکسین در مواد غذایی یا علوفه ها اهمیت زیادی دارند و تعدادی از آنها بیمار یزای انسان و دیگر جانوران بوده و از عوامل مهم ایجاد حساسیت محسوب می شوند. این جنس بر اساس تعداد کل میزبان های ثبت شده در ردیف دهم در بین 2000 جنس قارچی بیماری زا قرار می گیرد. چندین گونه از جنس alternaria به عنوان عوامل مفید کنترل بیولوژیکی در کنترل بعضی از علفهای هرز و قارچ های بیماری زای گیاهی گزارش شده اند. در این مطالعه با استفاده از توالی ریبوزومی its تعداد 21 جدایه از چهار گونه alternaria arborescens، a.raphani، a. brassicicola و a. alternata با روش های اتصال همسایه، بیزین، درست نمایی بیشینه و صرفه جویی بیشینه مورد آنالیز فیلوژنتیکی قرار گرفت که در این میان، روش اتصال همسایه به عنوان بهترین روش برای تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی مورد استفاده قرار گرفت. جدایه های مورد مطالعه 5 گروه جداگانه را تشکیل دادند. جدایه های کوچک هاگ گونه های a. arborescens و a. alternata که مربوط به گروه گونه ای alternata می باشند از همدیگر تفکیک نشدند. جدایه های a. raphani و a. brassicicola هر کدام تشکیل یک گروه جداگانه دادند. جدایه a.raph10 از گونه a. raphani که تشکیل یک گروه مجزا داد، دارای تشابه فراوانی با گونه a. infectoria و دو جدایه a.raph7 و a.raph8 دارای تشابه زیادی با جنس ulocladium بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که توالی ریبوزمی its قادر است برخی از گونه های alternaria را از هم تفکیک کند و همچنین تنوع ژنتیکی برخی گونه ها مانند a. raphani را به وضوح ارایه نماید.
الهه بخشی ناصر صفایی
پوسیدگی ذغالی ریشه با عامل macrophomina phaseolina یکی از مهم¬ترین بیماری¬های خربزه است. نشان¬ داده شده است باکتری¬های ارتقاء¬دهنده رشد گیاه plant growth promoting rhizobacteria (pgpr) که در ارتباط نزدیکی با ریشه گیاه زندگی می¬کنند، برای رشد و کنترل بیماری گیاه مفید هستند. به منظور بررسی این موضوع، ?? جدایه باکتری از خاک ریزوسفر گیاهان خربزه روی محیط کشت غذایی دارای آگار جدا و خالص¬سازی شد. از میان آن¬ها ? جدایه توانایی آنتاگونیستی بالایی (??/?? الی ??/?? درصد) در آزمون کشت متقابل اولیه علیه قارچ عامل بیماری نشان دادند. نتایج بررسی¬های تکمیلی نشان داد در آزمون تولید آنتی بیوتیک جدایه¬های b2، b11 و b12 با ??? درصد، در بررسی تأثیر تولید متابولیت¬های فرار ضدقارچی جدایه ¬b2 با ??/?? درصد و در آزمون بررسی ترشحات مایع برون یاخته¬ای در غلظت ?? درصد جدایه b2 با ??/?? درصد قادر به بیشترین بازداری رشد رویشی قارچ بیمارگر بود و برای مطالعه در شرایط گلخانه¬ای انتخاب شد. ارزیابی غلظت¬¬های مختلف کربوکسی تیرام بر جدایه های باکتری نشان داد حتی غلظت 5/1 در هزار¬ قارچ¬کش فاقد اثر ضدباکتریایی بود، در نتیجه می¬توان از آن به مقدار کمتری در ترکیب با جدایه-های باکتری آنتاگونیست استفاده نمود که از نظر محیط زیستی نیز ایمن است. مطابق با نتایج آزمون¬های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی افتراقی همه جدایه¬ها در جنس bacillus sp. قرار گرفتند. شناسایی چهار جدایه برتر (b2, b11, b12, bkn) به کمک تجزیه و تحلیل ناحیه gyr a صورت گرفت. نتایج نشان داد این جدایه¬ها متعلق به گونه b. amyloliquefaciens هستند. این چهار جدایه آنتاگونیست به صورت تیمار بذری در آزمون گلخانه استفاده شد. گونه b. amyloliquefaciens b2 هم در حضور عامل بیماریزا و هم در غیاب آن در مقایسه با شاهد موجب افزایش شاخص¬های رشد گیاه شد. ارزیابی جمعیت این باکتری¬های آنتاگونیست در آزمون گلخانه نشان داد جمعیت آنتاگونیست بعد از تلقیح به خاک افزایش یافت. در بررسی اثر دو نوع فرمولاسیون این آنتاگونیست در ارتقاء رشد گیاه نیز مشخص شد آنتاگونیست فرموله شده با میکروکپسول در شاخص وزن تر اندام هوایی و ریشه به ترتیب با ??/?? و ??/?? درصد و آنتاگونیست فرموله شده با cmc و نیز فرموله¬شده با میکروکپسول در شاخص وزن خشک ریشه با ??/?? درصد افزایش در مقایسه با شاهد که فاقد آنتاگونیست بود، بیشترین تأثیر را در ارتقاء رشد گیاه داشت. در بررسی اثر بیوکنترلی فرمولاسیون ها نیز مشخص شد در شاخص های وزن تر اندام هوایی و ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه آنتاگونیست فرموله شده با میکروکپسول به ترتیب با ??/??، ??/??، ??/?? و ??/?? درصد افزایش در مقایسه با شاهد که دارای قارچ بیمارگر به تنهایی بوده، بیشترین تأثیر را روی شاخص های گیاه داشت. نتایج بررسی پایداری فرمولاسیون¬ها نشان داد فرمولاسیون میکروکپسول نگهداری¬شده در دمای اتاق بهتر از سایر موارد بود و بعد از گذشت 24 هفته تراکم جمعیت باکتری در دمای اتاق ??3 بود. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، می-توان از جدایه های باسیلوس به عنوان روش تکمیلی و در تلفیق با سایر روش ها از جمله کنترل شیمیایی برای کنترل این بیماری استفاده کرد.
مهدی صادقی نوراله احمدی
گل های رز (rosa hybrida) و ژربرا (gerbera jamesonii) از مهمترین گل های شاخه بریده در صنعت تولید گل می باشند. بیماری کپک خاکستری که توسط botrytis cinerea ایجاد می گردد، یک پاتوژن قارچی است که منجر به فساد بسیاری از میوه ها، سبزی ها و محصولات زینتی می شود. رز و ژربرا از جمله گیاهان حساسی هستند که گل شاخه بریده آن ها توسط این بیماری آلوده می گردد. با توجه به نقش متیل جاسمونات در فعال نمودن سیستم های دفاعی و آنتی اکسیدانی گیاهان، هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر تیمار بخار متیل جاسمونات بر ویژگی های فیزیولوژیکی، فعالیت آنتی اکسیدانی و کنترل پوسیدگی خاکستری گل های شاخه بریده رز و ژربرا می باشد. در این پژوهش گل های شاخه بریده رز و ژربرا بدون آلودگی و یا با ایجاد آلودگی مصنوعی با اسپور قارچ botrytis cinerea، در معرض غلظت های 0، 0/1، 0/2 و 0/3 میکرولیتر بر لیتر متیل جاسمونات و 20 میکرولیتر بر لیتر اتانول قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمارهای متیل جاسمونات در شرایط آلودگی با قارچ و یا بدون هر گونه مایه زنی، اثرات معنی داری بر افزایش عمر گلجایی گل های شاخه بریده رز و ژربرا داشتند. بالاترین عمر گلجایی مربوط به غلظت 0/2 میکرولیتر بر لیتر متیل جاسمونات بود. تمامی غلظت های متیل جاسمونات سبب افزایش جذب محلول نگهدارنده و وزن تر نسبی گردیدند. تیمارهای مختلف متیل جاسمونات به طور موثری باعث کنترل قارچ بوتریتیس و کاهش پیشرفت بیماری نسبت به اتانول و یا شاهد شدند. محتوای آنتوسیانین و فلاونوئید گل هایی که با غلظت های مختلف متیل جاسمونات تیمار شده بودند نسبت به تیمار اتانول و شاهد بیشتر بود. بر اساس نتایج حاصله، تمام غلظت های متیل جاسمونات منجر به افزایش پایداری غشاء سلول و کاهش نشت یونی شدند. میزان مالون دی آلدئید و پراکسیداسیون لیپید در تیمارهای مختلف متیل جاسمونات نسبت به تیمار اتانول و شاهد کاهش یافت. تیمارهای مختلف متیل جاسمونات منجر به افزایش فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز شدند. در بین تیمارها، غلظت 0/2 میکرولیتر بر لیتر متیل جاسمونات با افزایش عمر گلجایی، افزایش محتوای آنتوسیانین و فلاونوئید و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز و کاهش پراکسیداسیون لیپید به عنوان بهترین تیمار شناخته شد.
عباس نوریان کوشکی ناصر صفایی
بیماری شانکر سیب در چند سال اخیر در مناطق عمده کشت سیب و به خصوص در استان آذربایجان غربی و شهرستان سمیرم استان اصفهان گسترش زیادی پیدا کرده است و در حال حاضر یکی از بیماریهای مهم سیب در کشور میباشد. بنابراین به منظور شناسایی عوامل قارچی ایجاد کنندهی شانکر سیب در سه منطقه عمده کشت این محصول (آذربایجان غربی، سمیرم و دماوند)، در تابستان 1391 از باغات متعددی نمونهبرداری به عمل آمد. پس از انجام مراحل جداسازی و خالصسازی، در مجموع 90 جدایه خالصسازی گردید. از جدایههای خالص شده 68 جدایه جهت انجام آزمون بیماریزایی روی شاخه بریده انتخاب شدند، سپس جدایههای بیماریزا روی شاخه بریده، براساس ویژگیهای مورفولوژیکی و دادههای مولکولی حاصل از تکثیر ناحیهی its1-5.8s-its2، در سطح گونه شناسایی شدند. در مجموع 4 گونه شامل cytospora cincta (گونه غالب در سه منطقه مورد نمونهبرداری با فراوانی 40 درصد) ، neoscytalidium hyalinum (جدا شده از باغات سمیرم و خمینیشهر استان اصفهان با فراوانی 30 درصد) ، diplodia bulgarica (جدا شده از باغات استان آذربایجان غربی با فراوانی 20 درصد) و eutypa lata (جدا شده از باغات شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی با فراوانی 10 درصد) شناسایی شدند. گونهی e. lata برای اولین بار از روی سیب در این تحقیق از ایران گزارش میشود. توانایی بیماریزایی هر یک از گونه های شناسایی شده روی نهالهای دو ساله رقم زرد لبنانی ((golden delicious در شرایط مزرعه بررسی شد. نتایج این آزمون پس از شش ماه (از 5 خردادماه تا 8 آذرماه 1392) نشان داد که سه گونه قادر به ایجاد علائم شانکر هستند. از نظر شدت علائم سه گونه: n. hyalinum، d. bulgarica و c. cincta به ترتیب در درجه اول تا سوم اهمیت قرار گرفتند. همچنین اثر دماهای مختلف 10، 15، 20، 25، 30، 35 و40 درجه سلسیوس روی رشد شعاعی گونههای شناسایی شده روی محیط کشت pda بررسی شد و نتایج نشان داد که دماهای بیشینه، بهینه و کمینه به ترتیب برای گونه n. hyalinum، 40، 30 و 10 درجه سلسیوس، برای گونهی d. bulgarica 30، 25 و 10 درجه سلسیوس و برای گونه e. lata 30، 25-20 و کمتر از 10 درجه سلسیوس و برای گونهی c. cincta 28-27، 20-15 و کمتر از 10 درجه سلسیوس میباشند.
سعیده علیزاده سالطه کاظم ارزانی
میوه هلو در برابر عوامل مختلف بیماریزا به شدت فسادپذیر بوده و همه ساله مقدار زیادی از این محصول به علت بیماریها و ضایعات انباری از دست می روند. کاهش این ضایعات و تولید محصولات غذایی سالم و عاری از بقایای مواد شیمیایی از مسائل مهمی است که در تمام کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است، بطوری که استفاده از مواد شیمیایی (قارچ کش) پس از برداشت، در بسیاری از کشورها محدود شده و امروزه مصرف کنندگان، محصولات ارگانیک و عاری از بقایای مواد شیمیایی غیر طبیعی را ترجیح می دهند. اخیرا استفاده از ترکیبات طبیعی دارای خواص ضد قارچی و ضد میکروبی جهت افزایش عمر انبارمانی میوه های مختلف افزایش قابل توجهی یافته است. از آنجا که میوه هلو در ایران به میزان زیادی تولید شده و عمر انبارمانی آن نیز کم (حدود 2 هفته) است، استفاده روش های مناسب جهت نگهداری این محصول بدون استفاده از مواد شیمیایی مصنوعی اهمیت زیادی دارد. با توجه به این که بیماری پوسیدگی ریزوپوسی ناشی از rhizopus stolonifer یکی از عوامل اصلی تلفات این میوه در مراحل مختلف پس از برداشت است، در این تحقیق سعی می شود تا با استفاده از اسانسهای گیاهی که دارای خاصیت ضدقارچی هستند، عمر انباری هلو افزایش یابد. این پژوهش به فعالیت ضد قارچی سه اسانس آویشن شیرازی، مرزه و مریم گلی روی رشد قارچ rhizopus stolonifer در شرایط درون شیشه ای (in vitro) و هم شرایط روی میوه (in vivo) پرداخته است. آزمایش ها در شرایط درون شیشه ای جهت جلوگیری از رشد این قارچ با روشهای اثر تماس مستقیم و بخار اسانس مورد ارزیابی قرار گرفت. اسانس آویشن شیرازی با اضافه شدن به محیط کشت در غلظت های 240 و 360 میکرولیتر در لیتر بیشترین بازدارندگی از رشد قارچ عامل پوسیدگی ریزوپوسی را به ترتیب 85/91 و 17/96 نشان داد. اسانس مرزه رشد قارچ عامل پوسیدگی ریزوپوسی را در غلظت 240 میکرولیتر در لیتر با %19/86 بیشتر از غلظت 360 میکرولیتر در لیتر با% 56/76 متوقف کرد. اما اسانس مریم گلی تاثیر چندانی در کاهش رشد این قارچ نداشت. در حالت بخار، اسانس های آویشن شیرازی و مرزه و مریم گلی در سطوح 24 و 48 میکرولیتر در پلیت توانستند رشد قارچ ریزوپوس استولونیفر را به طور کامل (%100) متوقف نمایند. همچنین در غلظتهای 6 و 12 میکرولیتر در پلیت نیز تا حد بالایی رشد این قارچ را کنترل نمودند (به ترتیب غلظتهای 6 و 12 میکرولیتر در پلیت: مریم گلی: 72/85 و 1/81، مرزه: 65/80 و 42/86، آویشن شیرازی: 82/78 و 57/92). آزمایش ها در شرایط طبیعی، نشان دادند که اسانسهای آویشن شیرازی و مرزه در روش غوطه وری، در غلظت 360 میکرولیتر در لیتر بصورت معنی داری پوسیدگی میوه هلو را کاهش داد. همچنین کاربرد این اسانسها بصورت فومیگاسیون داخل محفظه پلی اتیلنی که در سطوح 100، 200، 400، 600 ، 800 و 1600 میکرولیتر در لیتر اثر بسیار معنی دار را در سطح احتمال 1 درصد در کاهش بیماری عامل پوسیدگی ریزوپوسی پس از نگهداری در دمای محیط (c? 25) همچنین پس از انبارداری در سردخانه (c? 1) و سپس نگهداری در دمای محیط بمدت 5 روز، داشتند. در عوض، این تیمارها سبب تغییر در طعم میوه شدند. بررسی درون شیشه ای آلیل ایزوتیوسیانات (aitc) بر جوانه کنیدی و رشد میسیلیومی قارچ ریزوپوس استولونیفر نشان داد که غلظت 64/0 میکرولیتر در پلیت موجب کنترل 04/89% در رشد میسیلیومی این قارچ شد، همچنین غلظت 24/0 میکرولیتر آلیل ایزوتیوسیانات موجب کنترل کامل (100%) جوانه زنی اسپورهای قارچ ریزوپوس استولونیفر گردید.
ژاله تحصیلی مظفر شریفی
کتان سفید (linum album kotschy ex boiss.) گیاهی علفی از تیره کتان و یکی از گونه های بومی ایران است که دارای پودوفیلوتوکسین و دیگر ترکیبات لیگنانی می باشد. پودوفیلوتوکسین، لیگنانی است که در گونه های گیاهی معدودی حضور دارد و به دلیل خواص ضد سرطانی اهمیت دارویی زیادی پیدا کرده است. دست ورزی محیط های کشت سلولی با محرک های زیستی به ویژه استفاده از محرک های قارچی، یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و تولید متابولیت های ارزشمند می باشد. همچنین در مطالعات گذشته تاثیر قابل توجه برخی از عصاره های قارچی بر تولید ترکیبات لیگنانی در کشت تعلیقی کتان سفید بررسی شده است. در این پژوهش ابتدا قارچ fusarium graminearum که در مطالعات پیشین بیشترین تاثیر را روی میزان ترکیبات لیگنانی به ویژه پودوفیلوتوکسین داشت، انتخاب گردید. سپس اثر اجزای جدا شده آن از جمله دیواره بر میزان ترکیبات لیگنانی، فنلی (فنل کل - فلاونوئیدها، فلاوونول و لیگنین) و فعالیت و بیان ژن برخی از آنزیم های مهم مسیر فنیل پروپانوئیدی در کشت تعلیقی گیاه l. album مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا سلول های کتان سفید با محیط کشت فیلتر شده و اتوکلاو شده قارچ فوزاریوم (fscf-ascf)، دیواره جدا شده قارچ (acw-fcw) ، الیگومرهای دیواره ای حاصل از فعالیت آنزیم های کیتیناز و گلوکاناز و پلی ساکاریدهای دیواره ای محلول در آب با غلظت های 5/0%، 1% و 2% (v/v) تیمار و با گذشت 5 روز از زمان تیماردهی، سلول ها جهت تعیین بهترین محرک ها و همچنین موثرترین غلظت (غلظت بهینه) آنها برداشت شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی محرک ها در اغلب غلظت ها، وزن تر سلول ها را نسبت به سلول های شاهد کاهش دادند و در تیمار acw با غلظت 2 % (v/v) بیشترین کاهش رشد اندازه گیری شد. علاوه بر رشد سلول ها، محرک ها سبب کاهش درصد زنده مانی سلول ها نسبت به شاهد شدند. بیشترین میزان پودوفیلوتوکسین در سلول هایی اندازه گیری شد که با غلظت 1 درصد fcw تیمار شدند (6 برابر میزان پودوفیلوتوکسین در سلول های شاهد). همچنین بررسی لاریسی رزینول و پینورزینول از دیگر لیگنان های مهم کتان سفید نشان داد که تحت تاثیر غلظت 1 درصد (v/v) محرک های fscf و fcw بیشترین افزایش را دارند. بنابراین محرک های fscf و fcw به عنوان محرک های منتخب برگزیده شدند و همچنین غلظت 1 % (v/v) این محرک ها به عنوان غلظت بهینه برای ادامه کار انتخاب شد. در غلظت 1 % (v/v) fscf و fcw میزان لیگنان ها، ترکیبات فنلی و فعالیت و بیان ژن برخی از آنزیم های مهم مسیر بیوسنتزی لیگنان ها در زمان های 3، 5 و 7 روز بعد از افزودن به محیط مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی لیگنان ها در زمان های مختلف بعد از اعمال تیمارها نشان داد، بیشترین میزان ترکیبات لیگنانی در اواسط بازه زمانی و در روز 5 بعد از تیمار مشاهده می شود. همچنین با بررسی سایر ترکیبات به نظر می رسد این محرک ها با گذشت زمان، ضمن کاهش رشد سلول ها و درصد زنده مانی، پاسخ های دفاعی سلول ها را القا نموده و منجر به تولید بیشتر فنل کل، فلاونول کل، فلاونوئیدها و لیگنین شدند. فعالیت آنزیم های فنیل آلانین آمونیالیاز(pal) و سینامیل الکل دهیدروژناز (cad) که در مراحل ابتدایی مسیر بیوسنتزی پودوفیلوتوکسین قرار دارند، بعد از افزودن محرک های قارچی به محیط کشت افزایش یافت که اوج فعالیت آنزیم pal در ابتدای بازه زمانی (روز سوم) مشاهده گردید. همچنین مطالعه بیان ژن ها با روش real-time rt-pcr نشان داد که بیان ژن هایpal ، cad، پینورزینول لاریسی رزینول ردوکتاز (plr) و سینامیل کوآ ردوکتاز (ccr) تحت تاثیر این محرک ها قرار می گیرد.
ناعمه محمدی ناصر صفایی
جو پس از گندم، ذرت و برنج چهارمین غله مهم در جهان است. بیماری سیاهک سخت جو که توسط قارچ ustilago hordei. ایجاد می شود، یکی از بیماری های مهم جو می باشد که با تیمار بذور با قارچ کش های آزول، کشت بذور عاری از بیمارگر و کشت ارقام مقاوم کنترل می شود. برای بررسی مقاومت به قارچ کش تری تیکونازول در جمعیت قارچ عامل سیاهک سخت جو، از بین 144 جدایه جمع آوری شده از استان خوزستان، 40 جدایه براساس پراکنش جغرافیایی در استان برای انجام آزمون مقاومت به قارچ کش تری تیکونازول و شناسایی افراد حساس و مقاوم به قارچ کش در جمعیت بیمارگر انتخاب شدند. نتایج حاصل از بررسی تیمار 40 جدایه با غلظت 400 پی پی ام از قارچ کش تری تیکونازول حاکی از آن بود که، 12 جدایه حساس و 4 جدایه مقاوم بوده و سایر جدایه ها طیفی از حساسیت را نشان دادند. سپس جدایه های مقاوم b1، k6 و k10 و جدایه های حساس b7، b11، g13، g16، m3 و h16 برای انجام بررسی های مولکولی انتخاب شدند.پنج ژن کدکننده ناقل abc (uhor_01094،uhor_02015،uhor_02527،uhor_02616، uhor_07286) و یک ژن کد کننده سیتوکروم اکسیداز(uhor_04007) موجود در پایگاه اطلاعاتی genre-mips ustilago hordei برای طراحی جفت آغازگرهای اختصاصی با نرم افزار primer 3، انتخاب شدند. ژن های همولوگ جدایه های حساس و مقاوم با آغازگرهای اختصاصی طراحی شده تکثیر و توالی یابی شدند. توالی های به دست آمده از ژن کد کننده ناقل uhor_01094 abc،از جدایه های حساس و مقاوم با استفاده از نرم افزار mega5 همردیف شدند. نتایج یک جهش نقطه ای را در موقعیت نوکلئوتیدی 1348 از ژن uhor_01094 نشان داد که به جایگزینی آمینواسید لوسین در جدایه های حساس با آمینواسید گلایسین در جدایه های مقاوم در موقعیت کدون 1155 منجر شد. با مقایسه نتایج حاصل با بررسی های انجام شده در این زمینه، می توان این گونه استنتاج نمود که احتمالاً جایگزینی آمینواسید گلایسین با اندازه ای کوچکتر نسبت به آمینواسید لوسین در ناحیه il4 در ناقل abc منجر به بروز مقاومت به قارچ کش تری تیکونازول شده است. همچنین قطبیت بیشتر آمینواسید گلایسین در مقایسه با آمینواسید لوسین در ناحیه اتصال به سوبسترا احتمالاً خاصیت آب دوستی این ناحیه را افزایش داده و موجب نشت بیشتر قارچ کش تری تیکونازول به خارج از سلول و بروز مقاومت می گردد.
شیده موجرلو احمد عباسی مقدم
گندم با نام علمی triticum aestivum یکی از گیاهان مهم تیره گندمیان (poaceae) می¬باشد. زنگ سیاه یا زنگ ساقه گندم که توسط عامل قارچی puccinia graminis f. sp. tritici ایجاد می¬شود، یکی از بیماری-های مخرب گندم است که خسارت زیادی به محصول گندم در سراسر دنیا می¬تواند وارد می¬کند. در سال 1998، نژاد جدیدی از بیمارگر به نام ttksk در کشور اوگاندا دیده شد که در برابر ژن sr31 میزبان قابلیت پرآزاری داشت. این نژاد در سال 2007 در ایران در استان لرستان و همدان دیده¬شد. در این تحقیق، از جدایه جمع¬آوری¬شده این نژاد از دشت آزادگان استفاده شد. نژاد بیمارگر با استفاده از ارقام و لاین¬های افتراقی دریافتی از سیمیت و ایکاردا به عنوان ttssk تعیین شد. تفاوت این نژاد با نژاد ug99 در پرآزاری در برابر ژن¬های مقاومت sr36 و sr17 بود. از آنجایی¬که این نژاد در برابر ژن sr31 قابلیت پرآزاری داشت، می¬توان آن را یکی از واریانت¬های ttksk در نظر گرفت. واکنش گیاهچه¬ای 62 نمونه¬ژنتیکی گندم بومی دریافتی از بانک ژن ملی گیاهی ایران در برابر نژاد ttssk مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نمونه¬های بومی به سه گروه حساس (37 درصد)، نیمه¬مقاوم (26 درصد) و مقاوم (37 درصد) تفکیک شدند. محاسبه مقادیر audpc و raudpc نشان داد که بهترین زمان برای شروع اندازه¬گیری مقدار بیماری به منظور محاسبه audpc، 14 روز پس از مایه¬زنی و پس از آن بود. همچنین بین مقدار audpc و واکنش حساسیت و مقاومت رابطه مستقیم وجود داشت. ردیابی ژن¬های مقاومت موثر در برابر ug99 از جمله؛ sr2، sr13، sr22، sr24، sr25، sr26، sr35، sr36، sr39، sr52، srweb و srcad با استفاده از نشانگرهای ssr انجام شد. نتایج نشان داد از 28 نمونه مقاوم بررسی شده، هیچ¬یک حامل ژن ¬های مقاومت sr2، sr24 و sr26 نبودند. حضور ژن¬های مقاومت sr22، sr25، sr35 وsr36 در بعضی از نمونه¬های ژنتیکی بومی ایران تایید شد. حضور ژن مقاومت sr2 در تعداد 21 نمونه ژنتیکی حساس در مرحله گیاهچه¬ای اما مقاوم در مرحله گیاه بالغ، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نمونه¬های ژنتیکی kc-137، kc-138 و kc-139 حامل ژن sr2 بودند. تغییرات بیان ژن دفاعی بتا- 1و 3- گلوکاناز گندم در برهمکنش گندم- زنگ ساقه با استفاده از real-time pcr مورد ارزیابی قرار گرفت. در این بررسی از ژن¬های بتا توبولین و ef1? به عنوان کنترل داخلی استفاده شد. نتایج نشان داد که حداکثر میزان بیان ژن دفاعی بتا- 1و 3- گلوکاناز در برهمکنش سازگار 12 ساعت و در برهمکنش ناسازگار 24 ساعت پس از مایه¬زنی با بیمارگر بود و پس از آن میزان بیان به شدت کاهش یافت. با توجه به حضور ug99 در ایران و تغییرات نژادی بیمارگر، آگاهی از ژنتیک مقاومت ارقام و نمونه¬های ژنتیکی بومی و به کارگیری ژن¬های مقاومت موثر در برنامه¬های اصلاح گندم در جهت تولید ارقام مقاوم می¬تواند راهکار مناسبی برای کنترل موثر بیماری باشد. در تحقیق حاضر منابع جدیدی از مقاومت در مرحله گیاهچه¬ای و بلوغ شناسایی و معرفی شد که می¬تواند در تحقیقات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
آزاده گودرزی مراد جعفری
بیماری های قارچی شامل مرگ گیاهچه، پوسیدگی های ریشه و لکه برگی ها از عوامل عمده کاهش رشد و تولید چغندرقند در سراسر جهان به شمار می روند. بیان پروتئین های مرتبط با بیماری زایی نظیر کیتینازها، یکی از پاسخ های دفاعی گیاهان در مقابل بیمارگرها محسوب می گردد. آنزیم های کیتیناز از طریق تجزیه دیواره های سلولی قارچ ها در افزایش مقاومت گیاهان در مقابل دامنه وسیعی از بیمارگرهای قارچی نقش قابل توجهی دارند. مانیتول-1-فسفات دهیدروژناز (mtld) که توسط ژن mtld رمز می گردد، یک آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتز مانیتول در گیاهان است. مانیتول از طریق پاک سازی گونه های واکنش پذیر اکسیژن (ros)، در پاسخ گیاهان به تهاجم بیمارگرها نقش موثری دارد. بر این اساس، دست ورزی ژنتیکی گیاهان با ژن های کیتیناز و mtld از راه کارهای مناسب به منظور افزایش مقاومت گیاهان در مقابل بیماری های قارچی محسوب می شود. این تحقیق با هدف تولید چغندرقند تراریخته از طریق انتقال ژن های کیتیناز لوبیا (chi) و mtld به چغندرقند صورت گرفت. دو رقم دیپلوئید چغندرقند، شامل sbsi-02 و sbsi-04، جهت دست ورزی ژنتیکی به کمک سویه agrobacterium tumefaciens lba4404 حامل ناقل ژنتیکی نوترکیب pbi121-bch دارای ژن chi تحت کنترل راه انداز camv 35s، و نیز سویه a. tumefaciens gv3101 حامل ناقل ژنتیکی نوترکیب pbird-mtd دارای ژن mtld تحت کنترل راه انداز rd29a آرابیدوپسیس، القایی با تنش غیرزیستی، به کار برده شدند و در مورد هر دو دستواره ژنتیکی از ژن نئومایسین فسفوترانسفراز (nptii) به عنوان ژن گزینش گر گیاهی استفاده شد. به منظور انتقال ژن، از ریزنمونه های برگی جوانه دار که از قابلیت باززایی بالایی برخوردارند، استفاده شد. جوانه های سبز در محیط کشت msb حاوی غلظت های مختلف کانامایسین با موفقیت غربال شدند. واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr)، حضور تراژن های chi و mtld را در اغلب گیاهچه های چغندرقند مقاوم به کانامایسین تأیید نمود. آنالیز لکه گذاری نقطه ای (dot blot)، درج تراژن chi را در ژنوم لاین های تراریخته اولیه (t0) تأیید نمود. از طریق انجام آنالیز دورگه سازی سادرن، تعداد نسخه های درج شده از تراژن های chi و mtld و درج کامل کاست های ژنی مورد نظر در ژنوم لاین های تراریخته چغندرقند تأیید شد. آنالیز رونوشت برداری معکوس-واکنش زنجیره ای پلیمراز (rt-pcr)، حضور رونوشت تراژن های chi و mtld را در لاین های تراریخته نشان داد. آنالیز لکه گذاری وسترن، حضور پروتئین کیتیناز لوبیا با اندازه پیش بینی شده 31 کیلودالتون را در لاین های تراریخته آشکار نمود. آزمون نشت در ژل آگار، عملکرد بازدارندگی عصاره پروتئینی استخراج شده از برگ لاین های تراریخته با بیان پروتئین کیتیناز را بر رشد میسلیومی rhizoctonia solani ag-4 در شرایط in vitro مشخص نمود. ارزیابی مقاومت لاین های تراریخته t0 دارای ژن های chi و mtld در مقابل قارچ های بیمارگر برگی cercospora beticola و alternaria alternata و همچنین بیمارگر خاک زاد r. solani ag-2-2 مورد بررسی قرار گرفت. زیست سنجی با c. beticola در سطح گیاه کامل، افزایش سطح مقاومت لاین های تراریخته دارای ژن های chi و mtld، شامل تأخیر در ظهور علائم بیماری و کاهش متوسط قطر لکه های برگی را در مقایسه با گیاهان تیپ وحشی نشان داد. نتایج حاصل از آزمون زیست سنجی با استفاده از قطعات جدا شده برگ و نیز گیاه کامل نشان داد که لاین های تراریخته chi، و نیز لاین های تراریخته mtld که به مدت 10 روز در معرض دمای c° 5 قرار داده شده بودند، مقاومت افزایش یافته ای را به a. alternata دارا می باشند؛ هرچند که لاین های تراریخته mtld که در شرایط بدون تنش نگهداری شده بودند خسارت کمتری را در مقایسه با گیاهان تیپ وحشی، همراه با تأخیر چهار تا پنج روزه در ظهور علائم آلودگی قارچی نشان دادند. زیست سنجی با استفاده از برگ های جدا شده آشکار نمود که ژن های chi و mtld حفاظت قابل توجهی را برای لاین های تراریخته مورد بررسی در برابر r. solani ag-2-2 فراهم نموده اند. لاین های چغندرقند تراریخته و گیاهان تیپ وحشی از نظر میزان مقاومت به بیمارگرهای قارچی مورد بررسی دارای تفاوت معنی دار (01/0 ? p) بودند.
امیر دال ناصر صفایی
امروزه برخورداری از اطلاعات و دانش روز به موقعیتی پایدار برای ادامه حیات فردی و اجتماعی تبدیل شده و حتی رقابت در بازار وابسته به توسعه دانش فردی و سازمانی است بنابراین دانش جزئی اساسی از سرمایه هر سازمانی، می باشد. مدیریت دانش در پی آن است تا بتواند با پیوند بین استراتژی های کلان سازمان و استراتژی مدیریت دانش به کسب دانش مناسب در زمان مناسب و به فرد مناسب و همچنین حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند. به منظور پیاده سازی اثربخش مدیریت دانش به عنوان ابزاری موثر در سازمان ها، مطالعه عوامل موثر بر فرایندهای آن همچون انگیزش، اهمیتی دو چندان خواهد یافت. این تحقیق به دنبال بررسی و ارائه راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه در کارکنان در تسهیم و به اشتراک گذاشتن دانش خود با سایر پرسنل می باشد. در این پژوهش، که مبتنی بر روش توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری متشکل از کارکنان سازمان مرکزی پست بانک به تعداد 191 نفر بوده که تعداد نمونه برابر با 128 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری با استفاده از شیوه تصادفی ساده انجام گرفته و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته از نوع پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه با مراجعه به استادان و کارشناسان خبره مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه از طریق فرمول آلفای کرونباخ 82.4 درصد محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون z برای داده های با توزیع غیرنرمال استفاده شده است. نتایج نشان داد که از دید کارکنان و مدیران پست بانک عوامل انگیزشی بیش از سطح متوسط بر انگیزش تسهیم دانش کارکنان موثرند. از طرفی رابطه بین عوامل انگیزشی در انگیزش کارکنان در پست بانک یکسان نبوده و بیشترین نقش مربوط به پاداش های مالی و غیر مالی و کمترین مربوط به ساختار سازمانی بوده است.
معصومه زمانی ابراهیم محمدی
همزیستی اکتومیکوریزایی، نقش کلیدی را در استقرار و عملکرد درختان در اکوسیستم های جنگلی ایفا می کند. در بخش اول این تحقیق شناسایی برخی قارچ های اکتومیکوریز همراه با درختان بلوط (quercus) -که مهمترین و فراوانترین گونه های درختی موجود در جنگل های کشور را تشکیل می دهند- در شش رویشگاه از جنگل های شمال کشور صورت گرفت. در بازدید از این جنگل ها، نوک ریشه های اکتومیکوریزایی درختان بلوط جمع آوری شد. برای شناسایی مولکولی قارچ ها ناحیه its1-5.8s-its2 با آغازگرهای گونه های قارچی، تکثیر و تعیین توالی شد. سپس تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی آنها با توالی های موجود در پایگاه داده ها با روش بیزی (bayesian method) صورت گرفت. در مجموع 207 سیستم ریشه ای از رویشگاه های مورد مطالعه جمع آوری و 49 تاکسون از قارچ های اکتومیکوریز در میان آنها شناسایی شد که متعلق به 13 جنس، شامل amanita، boletus،cortinarius، hebeloma، hydnum، hygrophorus، inocybe، laccaria، lactarius، lycoperdon، russula، scleroderma و tricholoma بودند. گونه هایی از lactarius، russula و inocybe غالب ترین و متنوع ترین گروه های یافت شده در این تحقیق بودند که این گروه ها از مشخص ترین قارچ های گزارش شده از ریشه بلوط در اکوسیستم های معتدله مختلف می باشند. در بخش دوم این تحقیق برای شناسایی سازوکار های مولکولی احتمالی دخیل در سیگنالدهی، برقراری ارتباط و تعاملات در همزیستی اکتومیکوریزایی و به دست آوردن تصویری شفافتر از عملکرد این همزیستی، تلفیقی از راهکارهای بیوشیمیایی و مولکولی بکار گرفته شد. بدین منظور پس از برقرار نمودن همزیستی در شرایط درون شیشه ای میان قارچ اکتومیکوریز hebeloma sinapizans و گیاهچه های کشت بافتی q. castaneifolia، ارزیابی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهچه های مایه زنی شده در مقایسه با گیاچه های شاهد و سپس بررسی های بیوشیمیایی و ژنتیکی بمنظور شناسایی ژن ها و متابولیت های دخیل در تشکیل و عملکرد این همزیستی صورت گرفت. در این تحقیق پروتکلی برای ریزازدیادی آزمایشگاهی q. castaneifolia با استفاده از بخش های گره دار و جوانه دار سرشاخه های این گیاه برای نخستین بار معرفی شد. همچنین برای اولین بار در کشور، همزیستی اکتومیکوریزایی در شرایط درون شیشه ای روی گیاهچه های درختی برقرار شد. براساس این نتایج، ایجاد همزیستی اکتومیکوریزایی روی گیاهچه های q. castaneifolia موجب افزایش معنی دار بیومس ساقه، بیومس، سطح و کلروفیل برگ و نیز بهبود محتوای آبی گیاهچه ها شد. بررسی های بیوشیمیایی روی نیمرخ آمینواسیدها (توسط hplc)، قندها (توسط hplc) و اسیدهای چرب (توسط gc-fid) در ریشه های درگیر در همزیستی اکتومیکوریزایی صورت گرفت. مطالعه محتوای اسیدهای آمینه نشان دهنده تجمع آرژینین، سیترولین و آسپارتیک اسید در ریشه های مستقل q. castaneifolia در مقایسه با ریشه های همزیست شده بود. در سیستم ریشه ای میکوریزایی سطح این آمینواسیدها کاهش و به موازات آن غلظت اسیدهای آمینه گلوتامیک اسید، آسپاراژین، گلوتامین و آلانین افزایش یافت. ارتباط این تغییرات و عملکرد همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. در مجموع غلظت اغلب اسیدهای آمینه در سیستم ریشه ای میکوریزایی افزایش نشان داد. بررسی محتوای قندها نشان دهنده حضور مقادیر بالایی از کربوهیدرات ها در ریشه های اکتومیکوریزایی q. castaneifolia بود که با افزایش ارسال کربن به سیستم ریشه ای میکوریزایی، در پاسخ به درخواست بالای کربن از جانب شریک قارچی همزیستی در ریشه های کلونیزه شده، در تطابق می باشد. اگرچه در ترکیب اسید چرب های غالب موجود در ریشه های اکتومیکوریزایی در مقایسه با ریشه های شاهد تغییری ایجاد نشد و اسید چرب های غالب در هر دو نوع ریشه شامل پالمیتیک اسید و لینولئیک اسید بود، اما تلقیح با قارچ موجب تغییراتی در محتوای اسیدچرب های مختلف ریشه q. castaneifolia شد که دلایل این تغییرات در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. بمنظور بررسی نحوه ی تغییر در بیان ژن های گیاهچه های q. castaneifolia طی برقراری همزیستی اکتومیکوریزایی و شناسایی ژن های اختصاصی این همزیستی، از تجزیه cdna-aflp استفاده شد. در مجموع با استفاده از 9 ترکیب آغازگری 153 قطعه مشتق از رونوشت با بیان افزایش یافته در ریشه اکتومیکوریزایی نسبت به ریشه شاهد مشاهده شد که از میان آنها 116 قطعه با موفقیت تعیین تـوالی گـردید. هجـده قطعه شباهتی با توالی های نوکلئوتیدی ثبت شده در پایگاه اطلاعاتی ncbi نشان نداده و بعنوان ژن های جدید بافت همزیست q. castaneifolia/h. sinapizans معرفی می شوند. توالی 63 قطعه دارای همولوژی بالا (>1e-5) با توالی ژن های کد کننده پروتئین های شناخته شده از گروه های مختلفی که در فرآیندهای تغییر مدل دیواره سلـولی، تردد وزیکلی، فعـال سازی تولـید و ترشح متابـولیت های ثانویه، تغـییر در بیوسنتز فلاوونوئیدها، فعال سازی مسیرهای سیگنال دهی و شناسایی افکتورها، تنظیم بیان ژن ها و ترجمه پروتئین ها و نیز ژن هایی که در فرآیندهای همزیستی نظیر تبادلات غذایی، تشکیل ریشه های جانبی و زوال ریشه های مویین نقش دارند، نشان دادند. این نخستین مطالعه ای است که ژن های القاء شونده در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی در ریشه های بلوط q. castaneifolia را گزارش می نماید. شناسـایی این ژن ها در ریشـه های همزیست شده میزبان، نتایجی سودمند در جهت روشن سـاختن مکانیسم-های مولکولی کنترل کننده همزیستی اکتومیکوریزایی محسوب می گردد.
سهیلا طالش ساسانی بهرام محمد سلطانی
سوختگی غلاف برنج، ناشی از حمله پاتوژن ag1-ia rhizoctonia solani ، از بیماری های مخرب در نواحی برنج خیز جهان و ایران می باشد. آشنایی با مکانیسم های مولکولی بیماری می تواند گامی در جهت دستیابی به روشهای جدید مقابله با آن باشد. نقش موثر پروتئینهای ترشحی pita در بیماریزایی برخی از پاتوژنها مشخص شده است. در تحقیق حاضر بر آن شدیم تا وجود یک ژن کد کننده پروتئین ترشحی pita را برای اولین بار در بیمارگر ag1-ia rhizoctonia solani نشان دهیم. همچنین، امروزه نقش mirna ها در بیماریزایی و دفاع گیاهان مشخص شده است. بنابراین، تغییرات بیانی چندین mirna ی کاندیدا در برنج آلوده به این بیمارگر مورد بررسی قرار گرفت. یک توالی est گزارش شده از r. solani، با توالی پایین دست ژن pita ی magnaporthe oryzae شباهت زیادی نشان می داد. پس، با انجام روش rage تغییر یافته، توالی بالادست این ژن در r. solani بدست آمد. سپس یک signal peptide ترشحی در بالادست این توالی پیش بینی و با استفاده از سیستم مخمری pystکار آمدی آن در ترشح پروتئین مربوطه نشان داده شد. همچنین، وجود و تکامل سریع همین ژن در ایزوله های جغرافیایی ایران از طریق تکثیر و تعیین توالی نشان داده شد. الگوی بیانی این ژن در سنین مختلف قارچ نشان داد که از روز چهارم رشد، بیان این ژن در میسلیوم ها قابل تشخیص بوده و با افزایش سن تغییری نمی کند. در مجموع با توجه به تشابه توالی بسیار زیاد این ژن با mg. avr-pita و نیز خاصیت ترشحی بودن و تکامل سریع آن، این ژن rhiz-pita نامیده شد و در ebi ثبت گردید َ(acc# lk999997) در این تحقیق با هدف کسب اطلاعات بیشتر در مورد مکانیسم بیماری زایی این پاتوژن و میانکنش آن با میزبان، تغییرات بیان تعدادی mirna ی منتخب با استفاده از real-time pcr انجام شد. با توجه به نتایج حاصل، osa-mir156 در برنج بعنوان یک مارکر زود پاسخگو (early responsive) ، وosa- mir 171, osa-mir 167, osa- mir 159, osa- mir 408 وmir 444 osa- دربرنج بعنوان مارکرهای دیر پاسخگو (late responsive) به این بیمارگر پیشنهاد میشوند. روی هم رفته، تحقیق حاضر ضمن معرفی یک ژن pita ی جدید برای بیمارگر r. solani ، مجموعه ای از mirna های گیاه را بعنوان نشانگر مراحل پیشرفت بیماری پیشنهاد می نماید.
اکبر جاهدی ناصر صفایی
بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه و طبق پیاز در سراسر جهان وجود دارد و در چند سال اخیر در مناطق عمده کشت پیاز و به خصوص در استان آذربایجان شرقی گسترش زیادی پیدا کرده است و در حال حاضر مهمترین بیماری پیاز در ایران میباشد. بنابراین به منظور شناسایی و مطالعه بیماریزایی قارچ های فوزاریوم (fusarium spp.) عامل این بیماری در مناطق عمده کشت این محصول در دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در تابستان 1391 از مزارع متعددی از این استان ها نمونهبرداری به عمل آمد. پس از انجام مراحل جداسازی و خالصسازی، در مجموع140 جدایه قارچ خالصسازی گردید. از جدایههای خالص شده 80 جدایه جهت انجام آزمون بیماریزایی روی غده پیاز انتخاب شدند که 42 تا از آن ها بیماریزا بودند. براساس ویژگیهای مورفولوژیکی و دادههای مولکولی حاصل از تکثیر قطعه مورد نظر توسط پرایمرهای اختصاصی گونه، هشت گونه فوزاریوم: fusarium solani، fusarium oxysporum، fusarium redolens ،fusarium subglutinan،fusarium. culmorum ، fusarium. avenaceum، fusarium proliferatum و fusarium crookwellens شناسایی شدند. از بین 42 جدایه مورد بررسی، 28/14% جدایه ها قدرت بیماریزایی شدید، 19/26% بیماریزایی نسبتا شدید، 48/40% بیماریزایی متوسط و بالاخره 05/19% جدایه ها بیماریزایی ضعیفی از خود نشان دادند. از 42 جدایه مورد مطالعه گونه f. solani، 40.48 %، f. oxysporum، 19.05 %، f. proliferatum، 14.29 %، f. redolens، 4.76 %، f. subglutinans، 2.38 %، f. culmorum، 7.14 %، f. avenaceum، 4.76 % و f. crookwellens، 2.38 % از کل جدایه ها را به خود اختصاص دادند. در این تحقیق، گونه های f. avenaceum و f. crookwellensبرای اولین بار از روی پیاز در ایران و گونه های f. culmorum و f. subglutinans برای اولین بار از آذربایجان شرقی گزارش میشوند.
سیده لاوین نورانی ناصر صفایی
بسیاری از نماتدها دارای زندگی انگلی روی گیاهان میزبانشان هستند و باعث ایجاد خسارات جدی روی محصولات کشاورزی می شوند. توسعه روش های جدید برای کنترل نماتدهای انگل گیاهی از اهمیت شایانی برخوردار است زیرا روش های قدیمی که بر پایه استفاده از نماتدکش ها بودند با نگرانی هایی برای انسان و محیط زیست همراه می باشند. یک روش بینابینی جهت کنترل نماتوهای بیماریزای گیاهی، کنترل آنها توسط دشمنان طبیعی ( کنترل زیستی) می باشد. در بین آنها قارچ های نماتدخوار که گروه اصلی قارچ های خاک زاد محسوب می شوند و آلوده کننده نماتدها هستند، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. قارچ های تله گذار نماتد arthrobotrys conoides و a. oligospora جزو مهمترین قارچ های نماتدخوار محسوب می شوند.
قدسی السادات امیرکیائی صدیقه موسی نژاد
قارچ sclerotium rolfsii sacc. (teleomorph: atheliarolfsii(curzi) tu& kimbrough)یک بیماریزای خاکزاد گیاهان است که در نواحی نیمه گرمسیری، گرمسیری و مناطق حاره جهان شایع است و تقریبا روی تمام محصولات زینتی و کشاورزی ایجاد بیماری می کند. بادام زمینی، لوبیا و فلفل از جمله محصولات مهم میزبان این قارچ در استان گیلان هستند. با توجه به اهمیت اینوکلوم اولیه در بقا و گسترش قارچ عامل بیماری از سالی به سال دیگر، هدف این تحقیق تعیین رابطه تراکم اینوکلوم اولیه و شیوع بیماری در مزارع شهرستان آستانه اشرفیه قرار گرفت.در 203 نمونه خاک برداشت شده از مزارع بادام زمینی، تعداد سختینه های قادر به جوانه-زنی به روش سینی- خاک با محلول پاشی متانول 1% تعیین شد.میزان شیوع بیماری در 15 مزرعه بادام زمینی پس از شروع علائم بیماری در سه تاریخ مختلف تا زمان برداشت ثبت شد. رابطه خطی مثبتی بین تراکم اینوکلوم اولیه و شیوع بیماری در زمان برداشت (p<0.01و r2= 78.72) مشاهده شد. همچنین بین تراکم اینوکلوم اولیه و نرخ رشد بیماری رابطه خطی مثبت(r2= 76.72) وجود داشت. بین تراکم اینوکلوم اولیه و شدت بیماری در زمان برداشت در سه مزرعه بادام زمینی بررسی شده رابطه خطی مثبت(r2= 74.76)بدست آمد.در 41 قطعه 500 مترمربعی از سه مزرعه بادام زمینی مدل پیشرفت بیماری برای هر قطعه بدست آمد. در بیش از 65% قطعات مدل تک مولکولی با برازش بیش از 90درصد مناسب تفسیر پیشرفت بیماری بود. مدل پیشرفت زمانی بیماری بدست آمده بر اساس میانگین شیوع بیماری قطعات در 12 مزرعه از 15 مزرعه بادام زمینی مورد بررسی برازش بالای 90 درصد با مدل تک مولکولی نشان داد.مدل پیشرفت زمانی بیماری با استفاده از میانگین شدت بیماری برای 3 مزرعه بادام زمینی برازش بیش از 88% با مدل تک مولکولی نشان داد. نرخ رشد بیماری بر اساس مدل حاصل از میانگین شیوع بیماری قطعات هر مزرعه در سال 93 بیشتر از سال 92 بود. دامنه شیوع نهایی بیماری در مزارع بادام زمینی 0 تا 45%، در 12 مزرعه لوبیا 0 تا 11% و در 1 مزرعه لوبیا 46%، در 6 مزرعه فلفل سبز 0 تا 11% و در یک مزرعه فلفل سبز 90% بود.
زهرا باقری ناصر صفایی
امروزه نیروی انسانی به عنوان کلیدی ترین عنصر در موفقیت و یا شکست سازمان ها محسوب می شود و تعالی سازمانی نیز منوط به تعالی نیروی انسانی خواهد بود. مدل های تعالی سازمانی و منابع انسانی در سطح کشورهای جهان، به عنوان چارچوبی برای ارزیابی عملکرد و سنجش موفقیت سازمان ها در استقرار سیستم های نوین مدیریتی و مدیریت کیفیت جامع، کاربردهای روز افزونی پیدا کرده اند. به منظور بررسی نقش و جایگاه استراتژی منابع انسانی در دستیابی به تعالی سازمانی تحقیقی به روش توصیفی همبستگی در بین مدیران و کارشناسان شرکت دانیال کیا انجام شده است. سوال اصلی تحقیق ناظر بر این موضوع است که آیا استراتژی منابع انسانی بر تعالی سازمانی تاثیر دارد؟
مهیار میرمجلسی ناصر صفایی
چکیده ندارد.