بسیاری از صاحب نظران با منطق و استدلال قوی، سده پیش رو را به نام سده مشارکت نامیده اند.مشارکت انسان در سرنوشت خویش یک اصل و یک نیاز فطری است که از بدو خلقت انسان وجود داشته و همواره نیز وجود خواهد داشت . بر پایه همین اصل است که دامنه این نوع نیاز هر روز گسترده تر می شود و ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می گیرد و نظام مدیریت مشارکتی ابزاری است بسیار کار آمد بر پایه نگرش تحول ساز در مدیریت به گونه ای که مدیران با بکار گیری آن در سازمان های کشور های توسعه یافته، توانسته اند گام های بسیار اساسی در مسیر توسعه بردارند. این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر گسترش مشارکت کارکنان در شفاف سازی تصمیم های سازمانی در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران صورت گرفته است.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنانی می باشند که حداقل مدرک تحصیلی آنان لیسانس می باشد. (6??=n) برای گرد آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته دارای پایایی ?? % استفاده شده است. در تحقیق حاضر که با روش پیمایشی انجام گرفته است برای سنجش متغییرها از پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق اطلاعات جمع آوری شده از پرسشنامه ها، جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون استقلال صفات و از توزیع کای دو استفاده شد و سپس از ضریب همبستگی چوپروف برای مشخص کردن ترتیب اهمیت متغییر ها استفاده گردیده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین گسترش مشارکت کارکنان و مولفه های آن شامل دانش و توانمندی کارکنان، ارتباطات سازمانی، فرهنگ سازمانی، حقرق و جبران خدمت رابطه معنا داری وجود دارد.

هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه نقش ساختار موجود در دو سیستم ارگانیک و مکانیک بر میزان استفاده از سه تاکتیک مدیریت برداشت یعنی خودشیرینی ، خودارتقایی و ابتکار عمل دمی باشد هم چنین میزان اتفاده کارمندان از هر یک از تاکتیک های مدیریت برداشت نسبت به مافوق و همکاران هم رده در هر یک از دو سیستم ارگانیک و مکانیک می باشد مدیریت برداشت به مجموعه ایی از تاکتیک ها و رفتارهای سیاسی گفته می شود که در تعاملات میان افراد از آن استفاده می شود تا برداشت دیگران تا حد امکان کنترل و مدیریت کنند و در اصل برداشت مورد نظر از خود را در اذهان دیگران به تصویر کشیده و تصمیم گیری ها را به سمت منافع خود سوق دهند. این تحقیق پیشنهاد می کند که کارمندان در سیستم های مکانیک بیشتر تمایل به استفاده از رفتار مدیریت برداشت دارند و آنها به طور مستقیم اغلب از این نوع رفتار نسبت به سرپرستان و مدیران خود استفاده می کنند تا همکاران هم رده و هم تراز خویش همچنین تمایل بیشتری به استفاده از تاکیک خودشیرینی نسبت به سایر تاکتیک ها مدیریت برداشت به چشم می خورد در حالیکه کارمندان در سیستم های ارگانیک به میزان کمتری از رفتار مدیریت برداشت استفاده می کنند و در این شرایط اغلب استفاده از این رفتار را به طور برابر با همکاران و مدیران خود دارند همچنین تمایل بیشتری به استفاده از تاکتیک ابتکارعمل نسبت به سایر تاکتیک های مدیریت برداشت دارند این نتایج به طور واضح در نتیجه تفاوت در شکل و ساختار دو سیستم ارگانیک و مکانیک حاصل گردیده است این پژوهش در دو بخش مرکز تحقیقات و پژوهشهای سازمان صدا و سیما به عنوان سیستم ارگانیک و بخش تولید شبکه 4 سازمان صدا و سیما به عنوان سیستم مکانیک انجام پذیرفت که تشخیص ارگانیک و مکانیک بودن هر یک از بخشها با کمک یک پرسشنامه استاندار با 26 سوال و درصد گرفتن از پاسخهای بلی و خیر به دست می آمد روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا به صورت توصیفی – پیمایشی می باشد جامعه اماری شامل 240 نفر در هر دو بخش که در هر بخش شامل 120 نفر می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر در هر بخش که جمعا 200نفر برآورد شد جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه که شامل 19 سوال مربوط به ابعاد سه گانه مدیریت برداشت 0 خودشیرینی ، ابتکار عمل ، خود ارتقایی ) می باشد انجام پذیرفت تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و در دو سطح آمار استنباطی و توصیفی انجام شده است.

چکیده پایان نامه )شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده(:این پژوهش با هدف بررسی فرهنگ سازمانی وبهروری کارکنان بانک مهر و رابطه آن بابهروری کارکنان آنها به منظور شناسایی وضعیت فرهنگ سازمانی بانک مهر اقتصادبر اساس الگوی معرفی شده توسط دینسون،مشخص نمودن نوع الگوی مناسب فرهنگ سازمانی بانک مهر اقتصاد،تشخیص رابطه بین فرهنگ سازمانی و بهره وری نیروی انسانی بوددر این تحقیق، تمام پرسنل شعب بانک مهر اقتصاد در شهر تهران ، جامعه آماری تحقیق هستند. این افراد تعداد 548 نفر ، با مدارک لیسانس و بالاتر می باشند نمونه ی این تحقیق 217 نفر از کارمندان بانک مهر هستند که با روش تصادفی ساده انتخاب می شوند. و یافته های تحقیق نشان می دهد که بین فرهنگ سازمانی و بهروری کارکنان دربانک مهر،رابطه معنی داری وجود داشت. آزمون همبستگی پیرسون، رابطه میان مولفه های فرهنگ سازمانی و ابعاد آن با بهره¬وری منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت نتایج حاصل از بکارگیری آزمون ضریب همبستگی پیرسون به این صورت است که بین مولفه فرهنگ سازمانی با بهره¬وری منابع، مشارکت با بهره¬وری منابع انسانی، سازگاری با بهره¬وری منابع انسانی، انطباق پذیری با بهره¬وری منابع انسانی ، رسالت (ماموریت ) با بهره¬وری منابع رابطه مثبت و معناداری وجوددارد پژوهشگر در پایان هم از آزمون رگرسیون، برای رتبه¬بندی مولفه های فرهنگ سازمانی استفاده نمود که نتایج حاصله بیانگر آنست که متغیرهای مشارکت و انطبقا پذیری به عنوان مهمترین ابعاد انتخاب شدند.

به طور کلی اخلاقیات در سازمان ها به عنوان سیستمی از ارزش ها، بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود.. ممکن است افراد وقتی در یک جایگاه سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که رفتار متفاوتی از بُعد فردی از آن ها سر بزند که این ویژگی های انسانی بر روی میزان کارآیی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد. از طرفی اخلاقی بودن یا نبودن رفتارها و عملکرد می تواند موجب بروز پیامدهای مثبت یا منفی در سطح سازمان گردد. امروزه مدیران به این نتیجه رسیده اند که فقط با سخت افزار قوانین و مقررات نمی توان سازمان و بنگاه را اداره کرد،بلکه در کنار آنها به نرم افزاری هم نیاز است که اخلاق نام دارد.

زباله های شهری یکی از مهم ترین مواد زائد شهر می باشد که عدم توجه به آن می تواند چشم اندازهای واحدهای شهری را تحت تأثیر خود قرار دهد بنابراین انتخاب محل مناسب جهت دفن مواد زاید جامد می تواند از اثرات نامطلوب زیست محیطی آن ها جلوگیری کند. در این پایان نامه تلاش شده است با بهره گیری از پارامترهایی نظیر زمین شناسی، خاک شناسی (جنس، بافت و عمق خاک)، هیدرولوژی، هیدروژئولوژی، شیب، کاربری اراضی، مناطق مسکونی، راه‎ های دسترسی، زمین لغزش، منطقه حفاظت شده، مراکز صنعتی، خطوط نیرو و جهت شیب که نقش موثری در محل دفن پسماند و مکان یابی دارند، مناطق مورد نظر برای دفن زباله در شهر هیدج در استان زنجان به ترتیب از مناسب ترین تا نامناسب شناسایی گردند.

هدف این تحقیق بررسی تأثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی در استان گلستان بود. طرح تحقیق حاضر شبه آزمایشی، که بر مبنای راهبرد پیمایشی به انجام رسیده است. از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری شامل 13180 نفر از سرپرستان خانوار در 37 روستای هدف گردشگری در استان گلستان بود که 170 نفر سرپرست خانوار از روستاهای گردشگری و 130 سرپرست خانوار از روستاهای غیر گردشگری به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب بود. روایی پرسشنامه های تحقیق بر مبنای دیدگاه متخصصان و و پایایی بر مبنای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss 16 و excel تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون t تک نمونه ای برای ارزیابی سرمایه های معیشتی روستاها نشان داد که سرمایه های معیشتی 5 گانه در دو گروه روستاها کمتر از حد متوسط و در وضعیت نامناسب بود. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سرمایه های فیزیکی، مالی و کل سرمایه ها در گردشگری از روستاهای غیرگردشگری بیشتر است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در روستاهای گردشگری فعالیت هایی مانند «فروش تولیدات لبنی محلی»، «فروش لباس محلی»، «زراعت»، به ترتیب راهبرد معیشتی اهمیت بیشتری داشته است. در حالی که در روستاهای گروه دوم، به ترتیب فعالیت های زراعت، کارگری، دامداری، اهمیت بیشتری داشته است. نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که مهم-ترین زمینه آسیب پذیری در مورد روندهای مثبت در روستاهای گردشگری و غیرگردشگری فصلی بودن تغییرات می باشد که معیشت روستایی را با ناامنی بودن مواجه می کند و در مورد روندهای منفی در روستاهای گردشگری، روندهای بحران زای پیش بینی شدنی از مهم ترین موارد در زمینه چارچوب آسیب پذیری بود. همچنین نتایج آزمونt تک نمونه ای برای ارزیابی پیامدهای معیشتی گردشگری نشان داد که به جزء پیامدهای زیست محیطی، وضعیت سایر پیامد های گردشگری، مناسب می باشد. در نهایت مهم ترین پیامد اقتصادی گردشگری عبارت بود از «افزایش قیمت محصولات (مانند غذا، مسکن و ...)»، از جمله پیامدهای اجتماعی نیز می توان به «معرفی فرهنگ محلی» و «افزایش تعامل و تبادل فرهنگی با گردشگران» اشاره کرد، مهم ترین پیامد محیط زیستی «افزایش آگاهی افراد نسبت به حفظ محیط زیست»، و در نهایت مهم ترین پیامدهای نهادی گردشگری نیز «افزایش توجه دولت و نهادهای مسئول به منطقه» بود.