نام پژوهشگر: زهرا غضنفری
زهرا غضنفری رضا یوسعی
آلفا کریستالین به عنوان چاپرون اصلی لنز چشم نقش مهمی در شفافیت و قدرت انکسار لنز ایفا می کند. یکی از وظایف عمده این پروتئین جلوگیری یا به تاخیر انداختن عارضه آب مروارید طی روند پیری می باشد. هدف اصلی این پژوهش مقایسه ساختار، فعالیت چاپرونی و ویژگی های آمیلوئیدی آلفا کریستالین های گاو و شتر بود. در این پژوهش از روش های مختلفی نظیر طیف سنجی جذبی ـ فرابنفش، فلورسانس، دورنگ نمایی دورانی و الکتروفورز ژلی استفاده شد. به علاوه در این پژوهش اثر دما و قدرت یونی بر ساختار و ویژگی های آمیلوئیدی این دو پروتئین به طور مقایسه ای بررسی شد. نتایج مطالعات فلورسانس، اسپکتروسکوپی جذبی ـ فرابنفش و دورنگ نمایی دورانی پیشنهاد می کند که آلفا کریستالین گاوی و شتری در ساختار دوم و سوم با یکدیگر تفاوت دارند که این تفاوت احتمالا از اختلاف در ساختار اول این دو پروتئین ناشی می شود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که آلفا کریستالین گاوی در مقایسه با نوع شتری دارای سطح آبگریز در معرض حلال بیشتری است. این مشخصه موید فعالیت چاپرونی بالاتر و همچنین تمایل بیشتر این پروتئین برای تشکیل فیبر آمیلوئیدی در مقایسه با نوع شتری است که در این پژوهش به درستی نشان داده شد. همچنین مشاهده شد که فعالیت چاپرونی این دو پروتئین با افزایش دما و در حضور 150 میلی مولار نمک کلرید سدیم کاهش می یابد. نتایج این مطالعه به وضوح روشن کرد که حضور نمک موجب تغییر ساختار سوم این دو پروتئین می شود به طوری که سطوح آبگریز در معرض حلال آن ها به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. این مطالعه نشان داد که نمک کلرید سدیم و ترکیب گوانیدین هیدرو کلراید به عنوان استرس شیمیایی از محتوی مارپیچ آلفا این دو پروتئین کاسته و به محتوی صفحات بتای این پروتئین ها می افزاید. تبدیل مارپیچ آلفا به صفحات بتا به همراه افزایش سطوح آب گریز در معرض حلال تمایل بالاتر این دو پروتئین را در شرایط فوق الذکر برای تشکیل فیبر آمیلوئیدی توجیه می کند. پژوهش های سالیان اخیر نشان داده است که بین مصرف بالای نمک و اختلالات چشمی رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین نشان داده شده است که فرایند توده ای شدن یا فیبریلاسیون کریستالین های لنز با عارضه آب مروارید مرتبط است. از این رو فرایند توده ای شدن یا فیبریلاسیون آلفا کریستالین در حضور نمک به عنوان شواهد علمی جدید ارتباط بین مصرف بالای نمک و کیفیت بینایی را نشان می دهد.
زهرا غضنفری عباس ترکاشوند
مسکن امروز، به عنوان عرصه ی خصوصی زندگی بشر، نسبت به گذشته، دچار تغییر شده است. به طوری که اغلب واحد های مسکونی، به مجموعه ای از فضاهای بسته، تبدیل شده و فضاهای باز و نیمه باز آن، در فضاهای شهری، ادغام شده است. این مسئله، بسیاری از کارکردهای عرصه خصوصی را مختل کرده و موجب کاهش ارتباط ساکنین با طبیعت، کاهش تنوع فضایی و نزول کیفیت واحد مسکونی، شده است. در چنین حالتی، واحد مسکونی، کارائی لازم را برای تامین آرامش و آسایش ساکنین نخواهد داشت. پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به رهنمودهایی برای طراحی فضاهای باز و نیمه باز خصوصی در مسکن، انجام شده است. ارائه ی پیشنهادات در جهت ارتقا کیفیت فضاهای مورد مطالعه، مستلزم آگاهی از وضعیت موجود این فضاها است. بنابراین، ابتدا باید مشخص نمود که معیارهای لازم برای آسیب شناسی و ارزیابی فضاهای باز و نیمه باز خصوصی چیست. نامطلوب بودن فضاهای باز و نیمه باز خصوصی مسکن، در بسیاری از موارد به دلیل فقدان معیارهای مدون و مشخص برای طراحی و ساخت این فضاهاست. در این پژوهش، فرض بر این بوده که معیارهای مطلوبیت فضاهای باز و نیمه باز در مسکن، وابسته به تعریف این فضاها و شناخت آسیب های وضع موجود آن ها است. بنابراین، پژوهش حاضر، در 2 مرحله، انجام گرفته است. در مرحله ی اول، مطالعات اسنادی صورت گرفته و معیارهای ارزیابی فضاهای مورد مطالعه، تعیین شده است. مرحله ی دوم پژوهش، شامل گردآوری اطلاعات نمونه های موجود و آسیب شناسی آن ها بر اساس معیارهای مرحله ی اول، بوده است. پژوهش های میدانی، در تهران انجام شده است. چرا که ساخت و ساز در تهران، عملاً الگویی برای سایر شهرها، به شمار می رود. در این مرحله، انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت گرفته و روش جمع آوری داده ها، مشاهدات میدانی و مصاحبه با کاربران فضا بوده است. نتایج پژوهش حاضر، رهنمودهایی برای طراحی فضاهای باز و نیمه باز خصوصی در مسکن، بوده است که در سه سطح راهبرد، راهکار و روش طراحی ارائه شده است.
آسیه مبارکی زهرا غضنفری
این بررسی به منظور تعیین دانش و نگرش کادر شاغل مراکز توانبخشی استان کهکیلویه و بویراحمد در زمینه نوتوانی معلولین جسمی انجام گردید.
صدیقه ایرانمنش زهرا غضنفری
نتیجه کلی بحث این است که دانش و نگرش والدین بدون معلول ذهنی و دارای معلول ذهنی با هم اختلاف داشته و میزان دانش و نگرش والدین بدون معلول بیشتر از والدین دارای معلول است.