نام پژوهشگر: فریبا ملکی
فریبا ملکی رکسانا نصیری
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی مدیران با فرسودگی شغلی معلمان در مدارس متوسطه شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر تهران بوده است که مطابق با جدول «مورگان» تعداد 242 مدیر و 375 دبیر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین جامعه آماری انتخاب گردیده است.ابزار گردآوری داده ها، سه پرسشنامه هوش معنوی محقق ساخته مشتمل بر 83 گویه با ضریب آلفای 85/0،پرسشنامه هوش هیجانی «بار-آن» مشتمل بر 25 گویه با ضریب آلفای 87/0 و پرسشنامه فرسودگی شغلی «مسلش» مشتمل بر 22 گویه با ضریب آلفای 82/0، بوده است.داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کالموگروف اسمیرنف، t تک گروهی، t برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی، همبستگی پیرسون، رگرسیون و ترسیم مسیراز طریق نرم افزار آماری spss و excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که سطح هوش معنوی و هیجانی مدیران و همچنین فرسودگی شغلی معلمان مدارس مورد مطالعه، بالاتر از متوسط جامعه می باشد. بین سطح هوش معنوی و هوش هیجانی مدیران با هر یک از ابعاد فرسودگی شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. جنسیت، سن و سابقه خدمت نیز تاثیر معناداری بر میزان هوش معنوی و هوش هیجانی مدیران و فرسودگی شغلی معلمان دارند. همچنین یک رابطه مستقیم و یک رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق وجود دارد. بطوریکه هوش معنوی بطور مستقیم و هوش هیجانی بطور غیرمستقیم، بر فرسودگی شغلی معلمان تاثیر می گذارند و بطور کلی، 7/43 درصد تغییرات متغیر وابسته تحقیق (فرسودگی شغلی معلمان) توسط مدل تحلیلی تحقیق تبیین می شود.