نام پژوهشگر: غلامحسین شریفی
قاسمعلی درویشی محمدرضا نصر اصفهانی
بهترین راه شناخت پدیده ها و امور گسترده و پیچیده، تقسیم بندی آنها به انواع و اقسام یا شاخه ها و شعب مختلف است. از این رو، تقسیم بندی و طبقه بندی در همه علوم، امری است رایج و ناگزیر. اصولاً ساختار ذهن انسان به گونه ای است که بدون دسته بندی داده ها نمی تواند آنها را به درستی در خود جای دهد؛ به علاوه که اطلاعات طبقه بندی شده در ذهن، در موقع لزوم، با دقت و سرعت بیشتری قابل دستیابی است. تقسیم بندی همچنین در کنار شیوه هایی چون تعریف، توصیف، استدلال، مقایسه و نظایر آن، یکی از راههای مهم پرورش مطلب است. در زمینه موضوع مورد بحث ما نیز تقسیم بندی شیوه ای راهگشا و لازم بود. مسأله دیگر اینکه دوران بیست و پنج ساله بین کودتای 28 مرداد سال 1332 تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از نظر تعداد شاعران و تعدد مجموعه های شعری و شیوع شیوه ها و شگردهای مختلف شعری از پربارترین دوره های شعر فارسی است. در این دوره، تغییرات و تحولات صوری و ساختاری بسیاری در شعر فارسی ایجاد شد که در طول تاریخ گذشته شعر فارسی بی سابقه بوده است. درست است که شعرای این دوره، در یک نگاه کلی، جزء شاعران معاصرند، اما در نگاهی دقیق و محققانه در بسیاری موارد بین برخی از این شاعران با برخی دیگر چنان فاصله ای وجود دارد که به هیچ روی نمی توان آنها را در یک سبک جای داد. یکی از این فاصله ها میان حمید سبزواری و علی موسوی گرمارودی است که اولی- از نظر بسامد اشعار سروده شده- تقریبا سنت گرا و دومی نوگراست، از این رو نمی توان آندو را(از نظر سبک وسیاق) در یک صف و در زیر یک پرچم جای داد. ولیکن هردو، شعر را مساوی با تعهد می دانند و از آن چون سلاحی برای مبارزه و مقاومت استفاده می نمایند. نیز دانستیم که بین اشعار و آثار دو شاعر از نظر محتوایی، زبانی و ادبی اختلافات و اشتراکات بسیاری وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت و با در نظر آوردن اختلافات و اشتراکات در کنار هم، توانستیم دسته بندی مشخصی از شاخه ها و شعب شعر دو شاعر به دست دهیم که بر اساس آن، جایگاه فکری و هنری و ادبی هرکدام در هریک از این شاخه ها و گرایش ها مشخص شد. بدین ترتیب، این نوشتار دایر بر دسته بندی عناصر و اجزاء گفته های حماسی دو گوینده مزبور و پیوند آن عناصر در تشکیل کلیت آثار یک مجموعه و هر مجموعه با دیگری از یک طرف و بررسی عناصر ریخت ساز در شعر حماسی معاصر و اصلا شناسایی عناصر تازه حماسه ساز از طرف دیگر بود که از نظر گذشت. همچنین روشن شد که اگرچه میان عناصر حماسه ساز در اشعار گذشتگان و شعرای امروز تفاوت چشمگیری نیست و همه تقریبا به یک روحیه دشمن ستیزی و وطن دوستی و احساساتی از این دست برمی گردد، ولی تفاوت هایی نیز بین آنها وجود دارد که یکی همین تاریخی بودن غالب اشعار حماسی معاصر و داستانی نبودن آن است. دیگر اینکه منظومه های حماسی کهن بر موضوع خود تقدم زمانی ندارند و حال آنکه برخی از گفته های حماسی دو شاعر مزبور بر موضوع مقدم و فراتر از آن جنبه پیشگویی دارد. همانطور که گفتیم میان عناصر حماسه ساز در شعر گذشته و اکنون نوعی اشتراک وجود دارد که این اشتراک نتیجه طبیعی نوعی تقلید است. هم موسوی گرمارودی و هم سبزواری در موارد و به اَشکال گوناگونی از شاهنامه اثر پذیرفته اند، چنانکه گاه سوای ذکر اصطلاحات شاهنامه وار، در نقش تصاویر نیز سخن آنها فارغ از ابداع است که شواهد آن در متن این نوشتار آمده و بدان اشاره شده است. پس از آن، ویژگی های محتوایی و فکری، و زبانی و ادبی آن دو را با ارائه نمونه های متناسب به طور انتقادی و مقایسه ای و تحلیلی، هم به صورت ایجابی و هم به صورت سلبی بیان نمودیم. نکته دیگری که بدان اشاره شد تفاوت موجود در بررسی عناصر تشکیل دهنده گونه های مختلف ادبی و منظری است که از آن مورد تحلیل واقع می شوند. مثلا در شکل شناسی داستان به عناصری توجه می شود که در غیر داستان وجود ندارد، اجزائی مثل زاویه دید، شخصیت پردازی، روایت و منطق روایی، اهرام ثلاثه گفتار و کردار و پندار و دیگر مختصات که آثار غیر داستانی مثل شعر، خاصه اشعار مورد پژوهش به خاطر دایر بودن بر مسائل روز و طرح کلیِ یک اندیشه و مظاهر حماسه و مقاومت، از آنها بی بهره است.
بهزاد خورانی غلامحسین شریفی
صائب تبریزی یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادب فارسی در عصر صفویه می باشد که با ظرافتی بی نظیر بسیاری از مضامین اجتماعی و اخلاقی و ... را در غزلیات خود انعکاس داده است. وی با استفاده از سبک و روش خاص خود که همانا تمثیل است از هر چیزی مضمونی بکر خلق کرده است. یکی از این مضامین بحث در زمینه موضوعات اخلاقی است که در تاریخ ادب فارسی و بخصوص در شعر شاعرانی از قبیل: فردوسی در شاهنامه، سعدی در بوستان، مولانا در مثنوی و... جلوه ای ویژه دارد. استاد بزرگ غزلسرای عهد صفوی نیز با الهام از آثار اخلاقی شاعران قبل از خود، بسیاری از مضامین اخلاقی را در اشعار خود انعکاس داده است. وی با تأثیر پذیری از قرآن و آموزه های اسلامی مخاطبان خود را به کسب فضایل اخلاقی تشویق می کند و از رذیلت های اخلاقی برحذر می دارد. رساله حاضر به بررسی چگونگی بازتاب موضوعات اخلاقی در دیوان این شاعر نامور ادب فارسی در ضمن جلدهای سوم و چهارم می پردازد. ما در این نوشتار سعی بر آن داریم که فضایل و رذایل اخلاقی منعکس شده در دیوان صائب را طبق کتابهای مهم اخلاقی استخراج و بر اساس حروف الفبا دسته بندی کرده و در پایان هر کدام را تعریف و یک تحلیل کلی از آنها ارائه دهیم.
مرضیه عفتی غلامحسین شریفی
داستان نویسی به شیوه¬ی نوین در ایران سابقه ای کوتاه دارد و نقطه¬ی آغاز آن به ابتدای دوره¬ی مشروطه باز می-گردد. داستان های امروزی بر خلاف نمونه های کلاسیک خود نه تنها برای طبقه¬ی اشراف ارزش قائل است بلکه به مردم عادی و دیگر اقشار جامعه نیز اهمیت می¬دهد. داستان نویسان معاصر مشکلات و مسائل طبقات محروم جامعه را در قالب داستان های خود می¬گنجانند وبه این قشر اجازه¬ی حضور در ادب معاصر را می¬دهند. با ورود این شخصیت ها به داستان و رمان معاصر، فرهنگ و آداب و رسوم شان نیز به این آثار راه می¬یابد. با توجه به اینکه این نویسندگان در شهرهای مختلف زندگی می¬کنندبنابر این آداب و رسوم شهر و محیط زندگی شان نیز به آثارشان راه می¬یابد. شخصیت ها، گویش وظاهرشان و فضای داستان از جمله مواردی است که نشان دهنده¬ی بازتاب محیط زندگی نویسنده در داستان است. این موارد خود بخشی از فرهنگ بومی را شکل می¬دهد که قادر است داستان را از جنبه های گوناگون تحت تأثیر خود قرار دهد. در این پژوهش دو نویسنده – جلال آل احمد و احمد محمود – از شهرهای مختلف گزینش شده اند تا بارتاب فرهنگ بومی در آثارشان با نگاهی تحلیلی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گیرد. برای انجام این پژوهش تمام آثا ر داستانی هر دو نویسنده مورد مطالعه قرار گرفته و عناصر گوناگون فرهنگ بومی از آنها استخراج شده است
کرمعلی صمدی ورنوسفادرانی غلامحسین شریفی
شناخت فرهنگ هیچ جامعه و قومی امکان پذیر نیست مگر آن که دین آن جامعه و اگر دینی ندارد، افسانه های جهان شناختی آن ، به درستی بررسی و شناسایی شود . برای دریافت درست فرهنگ ایران زمین نیز ، از بررسی و شناسایی ادیان باستانی آن گریزی نیست. پس از اسلام ، بسیاری از کتاب های کهن ایرانی و از آن جمله اوستا ، به سبب مهجور ماندن زبان و ادبیات و خط های پهلوی و اوستایی و نیز به دلیل وجود پاره ای ناسازگاری ها میان نمادهای دینی مزاد پرستان و دین تازه ایرانیان ، یا از میان رفت و یا دچار پراکندگی و نابسامانی شد. با این حال ، آگاهی های موجود گواه آن است که در سده های چهارم و پنجم هجری نیز اوستا کم و بیش به همان اندازه روزگار ساسانیان بر جا مانده بوده است ، که این امر باعث ورود بعضی از نمادهای و عناصر مزدایی در فرهنگ و ادبیات ایران پیش از اسلام گشت. سروش یکی از کهن ترین ایزدان دین زردشتی است که نماد شنوایی و فرمانبرداری و تجسم پرهیزگاری و درست کرداری است . پایگاه این ایزد را با ایزد مهر برابر دانسته و گاه او را در شمار امشاسپندان آورده اند . سروش از جمله ایزدانی است که در کار داوری پسین ، وظیفه و کار شمار و سنجش کردارهای مردم ، به دست اوست . در ادبیات فارسی ، سروش حضوری پیوسته و نقشی چشمگیر دارد او در این بخش ، بیشتر به عنوان پیک ایزدی نمایان گشته است که همین امر باعث شده در موارد بسیاری حتی در فرهنگ های فارسی مانند فرهنگ جهانگیری او را با جبرئیل یکسان بدانند و گاهی نیز سروش با همین نقش و عنوان دیگری به نام هاتف ، رخ نموده است . به طور کلی می توان گفت ، شخصیت او در این بخش از فرهنگ ایرانی ، گسترشی نو یافته است. در این پایان نامه سعی بر آن شده است ، شخصیت و نقش سروش در فرهنگ پیش از اسلام و به طور مشخص درگاتاها، اوستای نوین و متون پهلوی و در دوره اسلامی، به ترتیب زمانی از میانه قرن چهارم تا نیمه قرن دوازدهم هجری، در قالب سه سبک خراسانی ،عراقی و هندی ، در شعرای شاخص این سه سبک، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و در اشعاری که اشاره به سروش نشده است ، مترادف آن « هاتف » مورد توجه قرار گرفته است . لازم به یاد آوری است ، پیش از این، درباره این موضوع کار مستقلی صورت نگرفته است، بلکه به طور پراکنده مطالبی مطرح گردیده است ، به طور مثال می توان به مطلبی که آقای دکتر معین در کتاب مزدیسنا وادب پارسی بیان نموده اند ،اشاره کرد،که در بیشتر این موارد نقش سروش در آیین زردشت مورد نظر بوده است تا نقش آن در ادب فارسی. روش تحقیق در این پایان نامه به این صورت بوده است که با مراجعه به اوستا ، متون پهلوی ودیگر منابع موجود و فیش برداری لازم از مطالب راه گشا در این زمینه، سیر تحولی که در نقش و عملکرد سروش در ادبیات پیش از اسلام رخ داده است ، مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم کار ،سعی برآن بوده است تا با بررسی آثار منظوم شعرای شاخص و تاثیر گذار در سه سبک خراسانی ، عراقی وهندی،به نقش سروش در ادبیات منظوم این مرز و بوم نیز پرداخته شود . کلید واژگان : اوستا ، زبان پهلوی ، سروش، شعر، هاتف
فیروزه دشتی تقی اجیه
چکیده طنز و طنزگویی از انواع ادبی محسوب می شود که در دوره های مختلف و با شیوه های گوناگون کم و زیاد کاربرد داشته و تقریبا هیچ دوره ای در تاریخ ادبیات را نمی توان یافت که در آن به دلایل و انگیزه ها و اهداف مختلف اثری از آثار طنزآمیز وجود نداشته باشد. شاعران و نویسندگان از هر قشر و در هر درجه از بزرگی و معروفیت قرار داشته باشند و در هر موضوعی که به فعالیت بپردازند، قسمتی از آثار خود را به این نوع ادبی اختصاص داده اند. از میان این ادیبان در این تحقیق دو شاعر معاصر که به طور مستقل و با اهدافی تقریبا یکسان به طنزپردازی پرداخته اند انتخاب شده است: فریدون توللی و محمد حسن رهی معیری. نظر به اینکه هر قدر اظهار صریح حقایق در جامعه ای دشوارتر باشد ضرورت مزاح و هزل و بخصوص لطیفه گویی بیشتر می شود ،این دو شاعر اغلب عاشقانه سُرا و غزل گو در برهه ای از دوران حیات خود با مسائل سیاسی و اجتماعی مهمی روبرو می شوند که آنها را ناگزیر به طنزپردازی و انتقاد در قالب آن می کند.در واقع می توان این دو شاعر را شاعران دوره بحران نامید. جوامع انسانی آنقدر گرفتار استبداد و یبوست روحی بوده اند که طنز همیشه جنبه سیاسی و اجتماعی پیدا کرده است و طنز توللی و رهی نیز از این جمله است.حال با توجه به اینکه این دو شاعر در یک زمان می زیسته و با پرداختن به طنزهای سیاسی و اجتماعی در بین سال های 1320 تا 1326 اهداف مشترکی را دنبال می-کرده اند دراین نوشتار سعی شده است مقایسه هایی بین طنزآمیزی این دو صورت گرفته و شیوه ها و انگیزه های هریک در انتقاد از موضوعات مختلف جامعه آن زمان مورد بررسی قرار گیرد.
حسین ملایی اردستانی غلامحسین شریفی
چکیده: دفاع مقدس هم به روال اصل انقلاب اسلامی امری خلاف آمد عادت است وبه دنبال هدم عادت های روز مرگی ملکات تازه ای چون صبر و توکل و ایثار با خود همراه آورد و باید از میان آن هایی که این تحول معنوی را به قیمت جان وتن آزمودند کسانی هم در مجاهدتی بزرگ به روایت آن مجموعه صفات والا . آن فرهنگ های پسندیده ومعارف بالایی بپردازند که از تاریخ درخشانش به ارث برد ه یا استعدادآن را در خود حفظ کرده و در دفاع مقدس بروز داده که در ایـن میان طنز ازمضامینی است که مستقلا به آن پرداخته نشده است. نویسنده با درک این مهم که مضمـونی ناب مثل طنـز و جنگ درادبیات دفاع مقدس مغفول عنه مانده به بر رسی خاطرا ت دل نوشتــه ها و یاد داشت های زیا دی ازرزمنــدگان قومیت های مختلف ایران اسلامی پرداخته و حاصل آن را با توجه به روند جنگ که با اعزام آغاز می شود باعناوینی طنز گونه طبقه بند ی شده است ؛ مثل : اعزامات ؛ اطاعات(فرماندهی) روحیات ؛ تدارکات ؛ تسلیحات و... گرچه این تمام آن جه بوده نیست وکفی است از دریای بی کران آن چه طی هشت سال جنگ در این قالب ریخته شده است .
الهام تاجمیرریاحی محسن محمدی فشارکی
ادبیات پایداری یا مقاومت یکی از انواع ادبی است که به زمان یا مکان خاصی تعلق ندارد و با اعتراضات مردمی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی رخ می نماید یا با وقوع انقلابها، جنگ واعتراض به پیامدهای آن به شدت اوج می گیرد.این ادبیات را نمی توان محصول جهان کنونی و یا متعلق به ملت و فرهنگ خاصی دانست. ادبیات جنگ تنها جزئی از ادب پایداری است چرا که ادبیات پایداری تنها با وقوع جنگ ها و پیامد های آن شکل نمی گیرد. و با این حساب ادبیات دفاع مقدس درکشور ما نیز جزئی از ادب پایداری است. با ویژگی های خاص خود که در برخی زمینه ها با ادبیات پایداری مشترک است. شعر جنگ به شعری گفته می شود که پس از یک دوره کشمکش های سیاسی و انقلابات بیرونی و درونی در یک کشور شکل می گیرد و بسیاری از ادبا و شاعران را وا می دارد تا بنا به مقتضیات زمانه شعری با آن اوصاف بسرایند. متاسفانه شعر جنگ در کشور ما مورد استقبال قرار نگرفته یا کمترمورد توجه است چرا که به عقیده عامه مردم شعری است که از ظرافت و زیبایی هنری بهره چندانی ندارد. این در حالی است که بسیاری از این اشعار که در زمان جنگ در بین مردم رواج یافته هنوز هم در خاطره جمعی محفوظ مانده است. در این رساله سعی ما بر این بوده تا شاعران مطرح عرصه دفاع مقدس را همراه با تازه واردان این سبک با همه ظرافت ها یا ایرادهای شعری معرفی کنیم و در ضمن اشعار آنها را به نقد و بررسی بگذاریم. تا خواننده را با ویژگی های معنایی، وزنی و زبانی شعر دفاع مقدس بیشتر آشنا کرده باشیم. و البته بیشترین تاکید آگاهانه یا غیرآگاهانه بر درونمایه های اشعار قرار گرفته چرا که شباهت ها و تفاوتهای مضامین در شعر این شاعران قابل توجه است. در ادامه و در مقدمه این رساله به مواردی از این دست و نیز اشکالات و ایرادات کار بیشتر خواهیم پرداخت.
اکبر کلاهدوزان مهرداد کلانتری
توجه به معنویت و عرفان در گستره فرهنگ و آداب و رسوم این مرز و بوم پیوسته از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چند دهه اخیر که پیشرفت های روز افزون علمی، زمینه ساز پویایی بیشتر و پیچیدگی جوامع بشری شده است، همواره توجه به «دین و معنویت» برای رشد و شکوفائی استعدادهای فطری و درونی و هدفمندی مسیر رشد و بالندگی به طور آشکارا احساس می شود. امروزه روانشناسان برای اصلاح رفتارها علاوه بر ابعاد جسمی، روحی و اجتماعی اصل دیگری به نام «معنویت» را مطرح می کنند. از این رهگذر توجه به آثار فرهیختگان شعر و نثر ادب فارسی که از منابع غنی و سرشار برای آشنایی با عرفان و معنویت است، بسیار ارزشمند است؛ اما مطالعه آثار عرفا و سیر در معنویت و عرفان بدون فهم و درک معانی دقیق اصطلاحات عرفانی میسر نیست. از طرفی برای دستیابی به مفاهیم عمیق معنویت تحلیلی مقایسه ای بین عرفا و روانشناسان مفید است. در این پژوهش سعی شده است ضمن واکاوی مفهوم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در متون نثر عرفانی تا سده هفتم و بررسی شکر و تشکر؛ بخشودگی، مراقبت و آرامش درون در روانشناسی، به بیان آثار و فواید این مقایسه تطبیقی با روش توصیفی – تحلیلی پرداخته شود و تفاوت و اشتراک هر دو حوزه بیان گردد. مفاهیم شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب در بیان عرفا بر اساس خدا محوری است که آثار آن به صورت فردی و جمعی در روابط بین انسانها نیز تبیین می شود. اما در بیان روانشناسان بر اساس انسان محوری و نوع دوستی بررسی می گردد. - تأثیر این مباحث از منبع وحی در میان عرفا موجب اعتماد و اطمینان خاطر بوده و زمینه ساز اصلاح فرد و جامعه است. اما در روانشناسی تأثیر بخشودگی، تشکر، مراقبه و آرامش درون، بیشتر در استحکام زندگی اجتماعی بررسی و تبیین می شود البته به این معنا نیست که به جنبه های فردی توجه نشود. - خدا محوری در بیان مفاهیم موجب هدفمندی، معناداری و رشد و بالندگی مسیر زندگی است. - برخی از آثار و فواید شکر، عفو، مراقبه و سکینه قلب عبارتاست از: کاستی ناهنجاریهای فردی و اجتماعی، کاهش اضطراب، تهذیب نفس، افزایش عزت نفس، سلامت جسم و روان، اعتماد به نفس و در نهایت اصلاح فرد و جامعه. کلید واژگان: شکر، بخشودگی، مراقبه، سکینه قلب و معنویت..
اعظم براتی احمدآبادی علی زمانی
چکیده ندارد.
مرتضی میرسعیدی اسحاق طغیانی
چکیده ندارد.
مرتضی رشیدی آشجردی غلامحسین شریفی
چکیده ندارد.
هدی احمدی حسین آقاحسینی
چکیده ندارد.