نام پژوهشگر: اعظم صنعت جو
محمدرضا بدیع زادگان رحمت الله فتاحی
کودکان نسبت به بزرگسالان رفتارهای اطلاع یابی متفاوتی از خود نشان می دهند. از طرفی رشد کتابخانه ها و رشد فن آوری های نوین در کتابخانه ها ضرورت وجود الگویی مناسب جهت فهرست های پیوسته کودکان ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش ویژگی های فهرست پیوسته کودکان از دیدگاه های مختلف بررسی و براساس آن فهرست پیوسته نمونه طراحی و مورد آزمون قرار گرفته است.
پریسا علامی رحمت اله فتاحی
از زمانی که در شبکه جهانی اینترنت قابلیت های مناسبی، برای تولید و انتشار اطلاعات فراهم شده است، وب به ابزار مناسبی برای ذخیره و بازیابی اطلاعات تبدیل گشته است. این محیط دارای میلیاردها صفحه وب، هریک با موضوع خاصی شکل گرفته اند، است. برای بازیابی اطلاعات در این محیط ابزارها و راهبردهای متفاوتی وجود دارد که موتورهای کاوش متداول ترین ابزار مورد استفاده توسط کاربران این محیط است. موتورهای کاوش امکانات گوناگونی را برای محدود سازی دامنه جستجو و در نتیجه بالا بردن احتمال ربط نتایج بازیابی در نظر گرفتهاند. یکی از این امکانات، محدود کردن کلیدواژهها و عبارات جستجو به عنوان و یا نشانی اینترنتی است که تعداد نتایج جستجو را به طور معناداری کاهش میدهد و در عین حال احتمال ربط آنان را افزایش می دهد. موتورهای کاوش مدعی هستند که آنچه که از طریق محدود کردن عنوان و نشانی بازیابی میشود، از بیشترین ربط برخوردارند. هدف پژوهش مقایسه میزان ربط نتایج حاصل از محدودسازی عبارت جستجو به عنوان و نشانی اینترنتی در دو حوزه علوم انسانی و علوم کشاورزی از دید کاربر است. همچنین مقایسه میزان حضور کلیدواژه های مورد جستجو در عنوان و نشانی اینترنتی وب سایت های دو حوزه و نیز رابطه حاکم بر کلیدواژه های مورد جستجو و همخوانی عنوان و نشانی اینترنتی وب سایت های حاصل از جستجو در موتورکاوش نیز از اهداف این پژوهش است. برای این منظور از تعداد 60 دانشجوی کارشناسی ارشد ترم سه به بعد که در حال انجام پایان نامه در دو حوزه کشاورزی و علوم انسانی هستند، استفاده شد. آنان با توجه به نیاز اطلاعاتی خود میزان ربط نتایج حاصل از محدودسازی عبارتهای جستجوی خود به عنوان و نشانی اینترنتی را بر اساس یک سیاهه وارسی تعیین نمودند. در ابتدا با استفاده از قسمت جستجوی پیشرفته موتور کاوش گوگل، کلیدواژه مورد نظر خود را در عنوان صفحات وب جستجو کردند و میزان ربط نتایج بازیابی شده را تعیین نمودند. سپس همان کلیدواژه را عیناً در قسمت نشانی اینترنی جستجو کردند و دوباره میزان ربط نتایج بازیابی شده را تعیین نمودند. نتایج پژوهش میزان ربط بیشتر نتایج حاصل از نشانی اینترنتی را نسبت به عنوان در حوزه علوم کشاورزی نشان داد. اما در حوزه علوم انسانی تفاوت معناداری بین میزان ربط نتایج جستجوی مبتنی بر عنوان و نشانی اینترنتی وجود نداشت. علاوه بر آن، پژوهش با استفاده از یک سیاهه وارسی به بررسی تعداد کلیدواژه های موجود در عنوان و نشانی اینترنتی دو حوزه پرداخت و بین تعداد کلیدواژه های موجود در عنوان و نشانی اینترنتی نتایج دو حوزه نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج حاکی از آن است که هر چه تعداد کلیدواژه مورد جستجو کمتر باشد، میزان همخوانی عنوان و نشانی اینترنتی بیشتر است و نیز هرچه میزان همخوانی عنوان و نشانی اینترنتی بیشتر باشد، میزان ربط نتایج بالاتر خواهد بود. پژوهش نتیجه گیری می کند که کاربران با کنترل تعداد کلیدواژه های مورد جستجو نیز می توانند به موارد مرتبط تر دست یابند. همچنین موتورهای کاوش تخصصی می توانند با افزایش وزن دهی به کلیدواژه های موجود در نشانی اینترنتی می توانند نتایج مرتبط تری را رتبه بندی کرده و در اختیار کاربران خود قرار دهند.
وحیده حاجی محمدی محمدحسین دیانی
چکیده پژوهش حاضر با هدف نشان دادن توان عملی پایگاه مقالات تمام متن فارسی مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در تکمیل مجموعه مقالات فارسی موجود در کتابخانه های دانشگاه فردوسی، انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه، مجلات علمی – پژوهشی فارسی مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجلات علمی – پژوهشی فارسی موجود در دانشگاه فردوسی و مجموعه ادواریهای الکترونیکی علمی – پژوهشی فارسی پایگاه مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری است که بین سالهای 1386 – 1382 و در چهار حوزه موضوعی علوم، علوم انسانی، فنی و مهندسی و کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، پیمایشی و از نوع کاربردی می باشد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد: 1. از جمع کل 206 عنوان مجله مصوب وزارت علوم، پایگاه مرکز منطقه ای 142 عنوان را دارا می باشد که 15/63 درصد در حوزه علوم، 66/66 درصد در حوزه علوم انسانی، 28/54 درصد در حوزه فنی و مهندسی و 80/87 درصد در حوزه کشاورزی است. در نتیجه می توان از پایگاه مقالات تمام متن فارسی مرکز منطقه ای به عنوان مکمل یا جایگزین مجلات چاپی فارسی دانشگاه فردوسی استفاده کرد. 2. از جمع کل 206 عنوان مجله مصوب وزارت علوم، دانشگاه فردوسی 125 عنوان مجله را دارا می باشد که 89/57 درصد در حوزه علوم، 93/63 درصد در حوزه علوم انسانی، 14/37 درصد در حوزه فنی و مهندسی و 17/73 درصد در حوزه کشاورزی است. در نتیجه سابقه ای کامل از مجلات فارسی علمی – پژوهشی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی وجود ندارد. 3. از بین 12 کتابخانه مورد بررسی در دانشگاه فردوسی، 50 درصد از کاردکس و 6/41 درصد از فهرست الفبایی برای تعیین موجودی و شماره های مجلات استفاده می کردند در حالیکه 3/8 درصد از هیچگونه ابزاری استفاده نمی کردند. 4. از بین 12 کتابخانه دانشگاه فردوسی، تنها 2 کتابخانه از رونوشت فهرست مندرجات مجلات و فهرست الکترونیکی مقالات، برای دسترسی به محتوای موضوعی مجلات استفاده می کردند. 5. موفقیت بازیابی مقالات در پایگاه مرکز منطقه ای بیشتر از دانشگاه فردوسی است. 6. سرعت بازیابی مقالات در پایگاه مرکز منطقه ای بیشتر از دانشگاه فردوسی است. 7. مجموعه مجلات کتابخانه های دانشگاه فردوسی در مقایسه با پایگاه مرکز منطقه ای از جامعیت و کاملیت کمتری برخوردار است. بنابراین فرضیه پژوهش تأیید می شود. 8. دانشگاه فردوسی مشهد به لحاظ مجلات گذشته نگر بی نیاز از مجموعه الکترونیکی مرکز منطقه ای نمی باشد.
کبری قاسمی تیتکانلو محمدحسین دیانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه آموزشی/ پژوهشی کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و تعیین رابطه میان دو عامل فاصله مکانی و میزان آگاهی( به عنوان دو عنصر از آمیخته بازاریابی) بر روی میزان استفاده دانشجویان انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 89-1388 از 6 دانشکده انتخابی بر اساس فاصله مکانی بود. بر این اساس، 356نفر از دانشجویان کارشناسی حجم نمونه را تشکیل داد. ابزار گردآوری اطلاعات، روش مشاهده آثار به جا مانده از بخش امانت کتابخانه مرکزی با استفاده از نرم افزار سیمرغ بود و از روش پرسشنامه برای سنجش رفتارهای استفاده کنندگان از خدمات کتابخانه مرکزی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد: 1. میان فاصله مکانی و میزان استفاده رابطه معناداری وجود دارد. به این معنی که دانشجویان ساکن در فاصله های نزدیک استفاده بیشتری از کتابخانه و خدمات آن داشته اند. 2. به علت یکسان بودن سطح عدم آشنایی، میان میزان استفاده دانشجویان ساکن خوابگاه های نزدیک کتابخانه مرکزی و سایر دانشجویان اختلاف معناداری وجود نداشته است و هر دو گروه استفاده یکسانی از کتابخانه مرکزی داشته اند. 3. میان میزان کتابهای به امانت رفته از دو حوزه علوم و علوم اجتماعی تفاوت وجود دارد و این تفاوت در جهت فزونی امانت در کتابهای حوزه علم است. 4. بین کمیت کتابهای به امانت برده شده علوم اجتماعی و کتابهای ادبی تفاوت وجود دارد و این تفاوت به دلیل نبود کتابهای ادبی در دیگر کتابخانه های دانشگاه (غیر از ادبیات) در جهت فزونی کتابهای ادبی است. 5. دانشجویان دانشگاه فردوسی تأثیرگذاری مجموعه کتابخانه مرکزی دانشگاه را در فعالیت های آموزشی و پژوهشی خود کمتر از 50% ارزیابی کرده اند. 6. فهرست مشترک الکترونیک کتابهای فارسی در سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی در کمتر از 20% موارد موجب مراجعه به کتابخانه های دانشگاه برای امانت کتاب شده است.
اکرم فتحیان دستگردی اعظم صنعت جو
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارآمدی قابلیتهای هستیشناسی در مقایسه با اصطلاحنامه در ساختار سنتی آن است. به منظور ارائه مدلی از هستی شناسی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی و با هدف گسترش این ابزار به عنوان ابزار معناشناسی در بازنمون دانش و بازیابی مفاهیم حوزه، با روش تحلیل حوزه به ساخت نمونه اولیه ای از هستی شناسی در حوزه «نمایه سازی» با عنوان asfaont پرداخته شد. هستی شناسی طراحی شده، حاصل تبدیل مفاهیم حوزه «نمایه سازی» اصطلاحنامه اصفا به هستی شناسی است که در چهار مرحله شامل گردآوری مفاهیم، کشف و تعیین روابط میان مفاهیم، ایجاد کاربرگه برای هر مفهوم مطابق با ویژگی های هستی شناسی و طراحی ساختار هستی شناسی در محیط نرم افزارprotégé طراحی گردید. به منظور ارزیابی کارآمدی ساختار هستی شناسی طراحی شده با روش تحلیل حوزه در بازنمون دانش و بازیابی مفاهیم، در یک مطالعه «کاربردپذیری» به سنجش هستی شناسی در مقایسه با اصطلاحنامه پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش با توجه به انتخاب روش «آزمون کاربردپذیری»، دانشجویان کارشناسی ارشد رشته کتابداری و اطلاع رسانی بودند که واحد درسی «نمایه سازی» را گذرانده و با حوزه «نمایه سازی» آشنایی داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامه عامل بندی شده منطبق با روش آنتومتریک، یکی برای ارزیابی اصطلاحنامه اصفا و دیگری برای ارزیابی هستی شناسی بود. در آزمون ارزیابی، هر کاربر کلیدواژه های مورد نظرش در حوزه «نمایه سازی» را در هر دو ابزار، جستجو می کرد و پس از انجام جستجو، پرسشنامه مربوط به ابزارها را تکمیل می نمود. همچنین از روش بلند فکر کردن در حین جستجو و از مصاحبه پس از انجام جستجو به منظور گردآوری اطلاعات تکمیلی در زمینه نقاط ضعف و قوت هستی شناسی و نیز برای گسترش هستی شناسی استفاده شد. سوالات پرسشنامه ها به پنج معیار اصلی «امکانات تصویری در بازنمون دانش»، «نمایش محتوا»، «محتوا» (مفاهیم، روابط و نمونه ها)، «درک کاربر از محتوا» و «جستجو و بازیابی محتوا» تقسیم شد. چهار معیار اول در آزمون فرضیه یک (مقایسه کارآمدی بازنمون دانش) و آخرین معیار در آزمون فرضیه دو (مقایسه کارآمدی بازیابی مفاهیم حوزه موضوعی) بررسی گردید. نتایج آزمون فرضیه یک نشان داد میانگین پاسخ های کاربران در مورد متغیرهای مربوط به معیارهای مرتبط با کارآمدی بازنمون دانش در هستی شناسی از میانگین پاسخ های مربوط به اصطلاحنامه اصفا بیشتر است و اختلاف معناداری میان این دو ابزار وجود دارد. نتایج آزمون فرضیه دو نیز نشان داد میانگین پاسخ های کاربران در مورد متغیرهای مربوط به معیار مرتبط با کارآمدی بازیابی مفاهیم موضوعی در هستی شناسی از میانگین پاسخ های مربوط به اصطلاحنامه اصفا بیشتر است. با توجه به اثبات هر دو فرضیه آزمون می توان نتیجه گرفت، از نظر کاربران میزان کارآمدی هستی شناسی در بازنمون دانش و بازیابی مفاهیم بیشتر از میزان کارآمدی اصطلاحنامه اصفا است. همچنین با رویکرد تحلیل حوزه می توان ابزارهای معناشناختی کارآمدتری در بازنمون دانش و بازیابی مفاهیم حوزه های موضوعی در مقایسه با ابزارهای سنتی نظیر اصطلاحنامه ها طراحی نمود.
سیدمهدی سیدقطبی اعظم صنعت جو
هدف اصلی این پژوهش فراهم کردن فهرستی از کتاب های مناسب غیردرسی همخوان با محتوای کتاب های درسی مقطع دبستان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با روش پیمایشی انجام شده است. کتاب های غیردرسی در نظام های آموزشی برنامه مدار به دلیل اتکای صرف دانش آموزان و معلمان به تک کتاب درسی، می تواند به تثبیت و تعمیق یادگیری مطالب کتاب های درسی کمک کند. این امر در صورتی تحقق می یابد که کتاب های غیردرسی از حداقل ویژگی های شناخته شده برای یک کتاب مناسب ( یعنی تناسب با محتوا و مخاطب) برخوردار باشند. با توجه به اهمیت کتاب های غیردرسی در نظام آموزشی ایران و رونق بازار نشر این کتاب ها، واقعیت ها نشانگر عدم تناسب این کتاب ها با ویژگی های یک کتاب مناسب غیردرسی دارند. جامعه آماری پژوهش حاضر را کتاب های درسی علوم تجربی و تعلیمات اجتماعی مقطع دبستان تشکیل می دهند. همچنین کتاب های غیردرسی (مرجع/ غیرمرجع) که در ایران در ده سال اخیر (89-1380) منتشر شده است نیز جامعه دیگر پژوهش می باشد. کتاب های غیردرسی با استفاده از سیاهه های وارسی محقق ساخته ارزیابی و در صورتی که 50 درصد امتیازهای کتاب مناسب را کسب کردند به عنوان کتاب های مناسب در نظر گرفته شدند. همچنین با روش تحلیل محتوا، مفاهیم و عبارت های کلیدی موجود در کتاب های درسی استخراج، و با کتاب های غیردرسی مطابقت داده شدند. روایی و پایایی ابزارهای گردآوری اطلاعات توسط متون تخصصی ، نظرسنجی از صاحب نظران و نیز معلمان و کتابداران کنترل شد. براساس معیارهای بکارگرفته، 239 عنوان کتاب مناسب غیردرسی همخوان با کتاب های درسی علوم تجربی، 97 عنوان کتاب مناسب غیردرسی همخوان با کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی و 62 عنوان کتاب مرجع مناسب همخوان با کتاب های درسی شناسایی گردید. همچنین کتاب های مرجع شناسایی شده با 60 درصد از محتوای کتاب های درسی همخوانی دارد. از سویی تفکیک ناشران این کتاب ها نشان می دهد که تعداد اندکی از آنان بصورت تخصصی و مطابق با معیارهای لازم به نشر کتاب های غیردرسی می پردازند که سهم کتاب های مناسب غیردرسی در این میان بسیار اندک است. دستاورد این پژوهش فهرستی از کتاب های مناسب غیردرسی همخوان با مفاهیم و عبارت های کلیدی کتاب های درسی علوم تجربی و تعلیمات اجتماعی است که به تفکیک درس ها و موضوع های مورد بحث در کتاب های درسی و منابع مرجع تنظیم شده اند. همچنین روش شناسی به کار گرفته شده در این پژوهش، به دلیل قابلیت آن در شناسایی کتاب های مناسب غیر درسی، می تواند برای مجموعه سازی کتابخانه های آموزشگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا ناصری رحمت الله فتاحی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی سازماندهی مقوله های اطلاعاتی (منوها) در وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ایران از رویکرد کاربرمدار است. در این راستا، 10 وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های ایران توسط 30 نفر دانشجوی ارشد و دکتری از جنبه میزان منطقی بودن سازماندهی مقوله های اطلاعاتی، همچنین قابلیت درک کاربر و پیش بینی پذیری برچسب های بکار رفته برای بازنمون این مقوله ها، میزان تأثیر عمق منو (تعداد مراحل یا لایه-های منو) بر کاهش پیش بینی پذیری، بر افزایش گم شدگی و صرف زمان بیشتر کاربر برای پیدا کردن اقلام اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از چهار روش مختلف (مکاشفه ای، تحلیل ساختار، مرتب سازی کارت ها و مصاحبه نیمه ساختار یافته) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که وب سایت کتابخانه-های دانشگاهی ایران از جنبه های مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. مصاحبه با کاربران نیز این یافته ها را تأیید کرد. همچنین مشخص شد که عمق منو زمانی بر کاهش پیش بینی پذیری اقلام تحت منو و افزایش زمان برای پیدا کردن اقلام تحت منو تأثیرگذار است که افزون بر استفاده از لایه های زیاد، اقلام نیز به درستی دسته بندی نشده باشند و از برچسب های خود توصیف و قابل درک برخوردار نباشند. با استفاده از روش مرتب سازی کارتها، نگاه کاربران به دسته بندی اقلام اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بخش نشان داد که کاربران در انتخاب مقوله برای قرار دادن اقلام، دیدگاه متفاوتی از طراحان سایت دارند و برخی از اقلام را در دسته های متفاوت از طراحان قرار می دهند. از دیگر روش های بکار رفته تحلیل ساختار وب سایت ها از نظر الگوهای بکار رفته برای دسته بندی اقلام بود، دستاوردهای این بررسی نشان داد از میان پنج الگوی موجود (کاهشی، افزایشی، محدب، مقعر و ثابت)، ساختار مقوله های وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ایران بیشتر از الگوی کاهشی و مقعری استفاده می کنند. استفاده از الگوی مقعری برخلاف دیگر الگوها باعث کاهش بروز خطای انتخاب می شود و استفاده از الگوی کاهشی عدم قطعیت در منو را افزایش می دهد. در پایان، الگوی پیشنهادی توسط پژوهشگر برای درک بهتر و بیشتر سازماندهی اطلاعات (مقوله ها و منوهای) وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ارائه شده است.
مرضیه نامخواه مقصود امین خندقی
مقدمه: رشته برنامه درسی قلمرو تخصصی و مطالعاتی است که از سوی صاحب نظران این رشته مباحث بسیار مهمی درباره حدود وثغور این حوزه مطالعاتی مطرح است. در این راستا تصریح مرزهای نسبی این حوزه تخصصی و هم چنین شناسایی موضوعات اساسی مطرح در هر یک از قلمروهای برنامه درسی برای آموزش در این رشته، ضرورتی انکار ناپذیر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان شمول برنامه درسی تحصیلات تکمیلی رشته برنامه ریزی درسی بر اساس ابعاد معرفتی حوزه برنامه درسی در دو سطح وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار صورت گرفت. روش: در بررسی پیمایشی و تحلیل موضوعی حاضر، جامعه آماری پژوهش عبارت بود از: 1. کتاب های درسی تخصصی مرتبط با رشته برنامه درسی؛ 2. متخصصان رشته برنامه درسی که به صورت هدفمند انتخاب شدند و 3. دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته برنامه ریزی درسی(کارشناسی ارشد: ورودی 1388 1389، و دکتری: ورودی1387 و1389) دانشگاه فردوسی مشهد که به صورت سرشماری انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که در وضعیت موجود در بعد ارزشیابی و اجرا بین دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت معناداری وجود دارد؛ و در وضعیت مورد انتظار بین دانشجویان کارشناسی ارشد هیچ تفاوت معناداری بین میزان اهمیت ابعاد معرفتی حوزه برنامه درسی وجود ندارد؛ در بین دانشجویان دکتری، نظریه برنامه درسی به طور معناداری از تدوین برنامه درسی بالاتر است و با سایر ابعاد تفاوت معناداری ندارد. اجرای برنامه درسی به طور معناداری کمتر از بعد مبانی برنامه درسی است و با سایر ابعاد برنامه درسی تفاوت معناداری ندارد. هم چنین نتایج آزمون اثرات بین آزمودنی ها نشان داد که در بعد تدوین، ارزشیابی، اجرا و سیاست گذاری، طراحی و پژوهش بین دو مقطع تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با عنایت به نتایج بررسی، توجه به بازنگری در سرفصل دروس، محتوای دوره، حجم مطالب، زمان پیش بینی شده برای هر واحد درسی و... اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
مهدی آشیم محمد حسین دیانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی پایگاه اطلاعاتی نمایه نشریات در راستای غنا بخشیدن به خدمات اطلاعاتی کتابخانه های عمومی و ارزیابی میزان رضایت و استفاده کاربران از تعامل با آن، انجام گرفته است. جامعه اول پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد، جامعه دوم پژوهش اولین 10کاربرآشنا به پایگاه نمایه و جامعه سوم پژوهش کلیه جستجوهای انجام شده طی بازه زمانی دو ماهه در پایگاه نمایه نشریات بود که در 9 کتابخانه عمومی شاخص از نظر استفاده انتخاب گردید. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش به 2بخش تقسیم گردید: 1) استفاده از روش مشاهده غیرمداخله گرایانه که با کمک نرم افزار snagit نسبت به ضبط رکوردهای جستجو شده و تجزیه و تحلیل آنها اقدام گردید.2) بخش دوم پیمایشی از نوع توصیفی است که از دو پرسش نامه کاربران و کتابداران برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته-های پژوهش نشان داد: 1) کاربران و کتابداران به ترتیب با میانگین نظرات (88/3) و (61/4) معتقدند کاربران بیشتر با هدایت کتابداران به پایگاه نمایه نشریات مراجعه می نمایند تا با آگاهی قبلی خود. 2) کاربران و کتابداران به ترتیب با میانگین نظرات (88/3) و (38/4) معتقدند مراجعه به پایگاه نمایه بیشتر پژوهش محور است تا آموزش محور. 3) نظرات کاربران و کتابداران در مورد «شیوه جستجو در پایگاه نمایه» با میانگین کلی (94/3) و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل جستجوهای ضبط شده نشان داد بیشترین جستجوهای انجام شده موضوعی هستند. 4) کاربران و کتابداران با میانگین کلی نظرات (11/3) به انتخاب بیشتر مجلات عامه پسند توسط کاربران توافق نظر دارند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل جستجوهای انجام شده نیز نشان داد بیشتر کاربران، مجلات عامه پسند را انتخاب نموده اند، ولی کاربران بیشتر ترجیح می دانند مقالات علمی پژوهشی را استفاده کنند. 5) نتایج نظرات کاربران و کتابداران درمورد « میزان رضایت کاربران از سهولت دستیابی به محتوای پایگاه نمایه » به ترتیب برابر میانگین( 73 /2) و (63/3) است؛ از دیدگاه کتابداران، کاربران از سهولت دسترسی به پایگاه نمایه اظهار رضایت نسبی دارند. 6) نتایج نظرات کاربران و کتابداران در مورد « نقاط قوت و ضعف پایگاه نمایه نشریات » به ترتیب با میانگین (54/3) و (70/3) «بیش ازحد متوسط» است. در مجموع نقاط قوت پایگاه بیش از نقاط ضعف آن می باشد؛ میانگین کلی (62/3) در مقایسه نظرات دو گروه نشان داد که نظر مراجعان احتمالاً تحت تاثیرکم اطلاعی آنان درباره شیوه استفاده از پایگاه نمایه نشریات بوده است. 7) نظرات کاربران درمورد « نسبت مقالات استفاده شده به بازیابی شده در پایگاه » با میانگین (40/3) نشان داد که بین آنچه بازیابی می شود و آنچه استفاده می شود تفاوت زیادی وجود دارد. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از جستجوهای ضبط شده توسط نرم افزار snagit نیز نشان داد که تنها از یک درصد مقالات بازیابی شده استفاده گردیده است. 8) نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که آشنایی کتابداران با پایگاه نمایه نشریات نسبت به اینترنت و کامپیوتر بسیار کمتر است. 9) 70 درصد از کتابداران جامعه پژوهش در رفع نیازهای اطلاعاتی خود و کاربران اینترنت را به پایگاه نمایه ترجیح می دهند. 10) کتابداران خود را ملزم به استفاده از پایگاه نمایه می دانند. 11) کتابداران برای استفاده از پایگاه نمایه احتیاج به آموزش دارند. 12) 71درصد از کتابداران اعلام نمودند که استفاده از پایگاه نمایه در آینده بیشتر خواهد بود. 13) همه کتابداران انجام تغییرات در پایگاه نمایه ضروری دانستند و آن را جایگزینی کامل برای همه مجلات چاپی کتابخانه های عمومی ندانستند. 14) عمده ترین نقاط ضعف پایگاه از دید کتابداران به ترتیب در شاخص های 1) امکانات نمایش 2) محتوا 3) امکانات جستجو و در بیان نقاط قوت به ترتیب شاخص های 1) سهولت دسترسی به منابع 2) پوشش موضوعی ذکرگردید.
مهدیه میرزابیگی اعظم صنعت جو
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر سبکهای شناختی بر قضاوت ربط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در فرایند گزینش و ارزیابی منابع اطلاعاتی به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود ساختار نظامهای تعاملی بازیابی اطلاعات است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در دو حوزه علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/ فنّی- مهندسی تشکیل دادند که بر اساس آزمون تحلیل سبک شناختی رایدینگ در یکی از گروههای کل گرا یا تحلیلی جای گرفتند. داده های این پژوهش از طریق طراحی شش وظیفه کاری شبیه سازی شده و برگزاری جلسات قضاوت ربط به صورت انفرادی و پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی میزان استفاده از عناصر منبع و معیارهای قضاوت ربط گردآوری شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که هرچند بین گروههای تحلیلی و کل گرا در قضاوت ربط منابع اطلاعاتی تفاوتهایی مشاهده شد ، اما این تفاوتها از نظری آماری معنی دار نبود؛ همچنین، با وجود اینکه بین دو حوزه علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/ فنّی- مهندسی در میزان استفاده از عناصر منبع تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما، بین میزان استفاده از عناصر منبع در گروههای کل گرا و تحلیلی تفاوت معنی داری وجود داشت. افراد کل گرا بیشتر از متن کامل و افراد تحلیلی از عنوان و چکیده برای قضاوت ربط استفاده کردند. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل داده ها حکایت از آن داشت که در مجموع بین دو حوزه علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/ فنّی- مهندسی در میزان اهمیت معیارهای ربط تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما در سه معیار (قابل فهم بودن، اعتبار نویسنده و تازگی) بین گروههای کل گرا و تحلیلی تفاوت معنی داری مبنی بر اهمیت بیشتر این سه معیار برای گروه تحلیلی مشاهد شد. کاربردها: انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند به طراحان وب و موتورهای جستجو برای ایجاد رابط کاربرهای شخصی سازی شده با هدف حمایت از نظامهای بازیابی اطلاعات تعاملی کمک نماید.
مینا موذن محسن نوکاریزی
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی چکیده مقاله های علمی و پژوهشی رشته کتابداری و اطلاع رسانی از نظر میزان همخوانی با استاندارد 39.14z بود. روش پژوهش ارزیابانه و از نوع کاربردی بود. جامعه پژوهش را 9 مجله علمی و پژوهشی رشته کتابداری و اطلاع رسانی از زمان کسب رتبه علمی و پژوهشی تا پایان سال 1390 تشکیل می دادند. جامعه پژوهش شامل 1052 چکیده مقاله بود که حجم نمونه بر پایه جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 250 چکیده مقاله تعیین شد. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. به این دلیل که محتوای مقاله های مروری و پژوهشی با یکدیگر متفاوت است، دو سیاهه برای بررسی چکیده ها در نظر گرفته شد که یک سیاهه ارزیابی برای بررسی چکیده مقاله های مروری (شامل 10 مولفه) و سیاهه دیگر برای بررسی چکیده مقاله های پژوهشی (شامل 15 مولفه) بود. نتایج به دست آمده، میزان همخوانی چکیده مقاله های مروری و پژوهشی را با استاندارد 39.14z مشخص کرد. چکیده مقاله های مروری، 84.02 درصد و چکیده مقاله های پژوهشی 76.08 درصد با استاندارد مورد اشاره همخوانی داشتند. از طرفی نقاط ضعف و قوت چکیده مقاله های مروری و پژوهشی مشخص شد. در چکیده مقاله های پژوهشی از میان مولفه های مورد بررسی، مولفه «محل قرار گرفتن چکیده» با 100 درصد بیش ترین و مولفه «طول چکیده» با 14.6 درصد کم ترین میزان رعایت را داشتند. در چکیده مقاله های مروری، مولفه «محل قرار گرفتن چکیده» با 100 درصد بیش ترین و مولفه «طول چکیده» با 1.1 درصد کم ترین میزان همخوانی را داشت. برای رتبه بندی مجله ها از نظر میزان رعایت استاندارد، 4 مجله به دلیل این که تعداد مقاله های آن ها کم تر از حد معمول (19 مقاله) بود و امکان مقایسه آن ها با سایر مجله ها وجود نداشت، در نظر گرفته نشدند (گنجینه اسناد، نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی، مطالعات کتابداری و علم اطلاعات). از میان مجله های مورد بررسی از نظر مولفه های مربوط به چکیده مقاله های پژوهشی، مجله «فصلنامه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی» با 79.06 درصد بالاترین و مجله «کتابداری و اطلاع-رسانی آستان قدس رضوی» با 73.86 درصد پایین ترین میزان رعایت استاندارد را داشتند. در مقاله-های مروری، مجله «فصلنامه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی» با 86.66 درصد بیش-ترین و مجله «کتابداری و اطلاع رسانی آستان قدس رضوی» با 81.8 درصد کم ترین میزان رعایت استاندارد را داشتند.
حمیده رجبیان اعظم صنعت جو
هدف اصلی پژوهش حاضر اینست که به بررسی میزان همخوانی عبارت های جستجوی کاربران با اصطلاحات پیشنهادی ارائه شده در انتهای مقالات پایگاه های اطلاعاتی لاتین که همراه با سایر اطلاعات پیشینه کتابشناختی همراه است، به منظور درک میزان کارآمدی انواع مختلف آن ها بپردازد. بررسی میزان آشنایی و استفاده کاربران از این اصطلاحات در مقایسه با سایر منابع انتخاب کلیدواژه های جستجو در فرایندهای جستجو و بسط آن هدف دیگر این پژوهش است. همچنین به منظور مقایسه جایگاه واژگانی در مقایسه با اصطلاحنامه که در ساختار پایگاه های اطلاعاتی برای سالیان موجود بوده اند، اما استفاده نمی شده اند، ساختار واژگانی این اصطلاحات بر اساس روابط اصطلاحنامه ای مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی است و به صورت پیمایشی و تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه اول این پژوهش جهت بررسی اصطلاحات پیشنهادی عبارتند از پایگاه های اطلاعاتی لاتین عمومی و تخصصی که کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد مشترک شده است و جامعه دوم پژوهش جهت بررسی بهره گیری کاربران از این اصطلاحات در فرایندهای جستجو و بسط آن، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد می باشند. بر این اساس، دو پایگاه اطلاعاتی ابسکو و آی تریپل ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین 384 نفر به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ گفتند و 384 اصطلاح پیشنهادی از هر پایگاه اطلاعاتی به منظور تعیین ساختار واژگانی و روابط اصطلاحنامه ای انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد، در پایگاه ابسکو، بیشترین میزان همخوانی اصطلاحات موضوعی از نوع همخوانی نسبی (7/43 درصد) و بیشترین میزان همخوانی کلیدواژه های نویسندگان، همخوانی کامل (2/60 درصد) است. در پایگاه آی تریپل ای، بیشترین میزان همخوانی در اصطلاحات آی تریپل ای، همخوانی نسبی (5/51 درصد) ، در اصطلاحات کنترل شده اینسپک، همخوانی نسبی (7/57 درصد) ، در اصطلاحات کنترل نشده اینسپک، همخوانی کامل (9/55 درصد) و در کلیدواژه های نویسندگان، همخوانی نسبی (2/48 درصد) می باشد. بین میزان همخوانی کلیدواژه های جستجوی کاربران با کلیدواژه های نویسندگان ، در پایگاه ابسکو و آی تریپل ای، تفاوت معناداری مشاهده شد. در میزان پذیرفته شدن کلیدواژه های نویسندگان در اصطلاحنامه مربوط به همان پایگاه، در بین دو پایگاه اطلاعاتی تفاوت مشاهده شده است. بیشترین رابطه کشف شده در بین تمامی اصطلاحات پیشنهادی، رابطه اخص است. همچنین یافته ها نشان دادند، میزان آشنایی و استفاده کاربران از اصطلاحات پیشنهادی مقالات بعد از ابزارهای جستجو، از سایر امکانات پایگاه اطلاعاتی بیشتر است. همچنین اولویت کاربران در استفاده از اصطلاحات پیشنهادی مقالات به منظور انتخاب کلیدواژه های جستجو در مرحله شروع به جستجو و مرحله بسط جستجو، بعد از دانش شخصی و کتاب ها و مجلات تخصصی بیش از سایر موارد است. کاربران ناآگاهی از وجود اصطلاحات پیشنهادی، ناآگاهی از اهمیت اصطلاحات پیشنهادی، مطلوبیت نحوه نمایش این اصطلاحات و عدم احساس نیاز به این اصطلاحات را به ترتیب مهمترین دلایل عدم بهره گیری و یا بهره گیری کم خود از این اصطلاحات می دانند و روش های آموزشی از جمله استفاده از راهنمای پایگاه اطلاعاتی و برگزاری کلاس های آموزشی را بدین منظور مناسب است.
عاطفه شریف محمدرضا داورپناه
زمینه: فهرست سرعنوان های موضوعی فارسی به منزله ابزاری استاندارد و ملی جهت بازنمایی موضوعی کتاب های فارسی از سوی کتابخانه ملی ایران و سایر کتابخانه ها در ایران مورد استفاده قرار می گیرد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، بازشناسی عمیق ویژگی های سرعنوان های موضوعی فارسی در سه حیطه ساختار زبانی، شبکه معنایی و نظام مفهومی است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش تحلیل محتوا انجام پذیرفته است. دستور کار کدگذاری مطابق با پرسش های پژوهش، چارچوب تعریف شده، مبانی نظری به ویژه در حوزه زبان و بازنگری متخصصان آن حوزه تدوین شد. فهرست سرعنوان های موضوعی فارسی ویرایش سوم و دو پیوست آن (11233 رکورد) و سرعنوان های موضوعی مشترک در فهرست کنگره و فارسی (9519 رکورد) به منزله جامعه آماری قرار گرفت. بخشی از داده ها از سطح جامعه آماری و بخشی دیگر از طریق نمونه تصادفی گردآوری شد. اما در شناسایی شبکه کلی سلسله مراتب و نظام مفهومی حاکم بر سرعنوان های موضوعی فارسی تمامی رکوردهای سرعنوانی (84545 رکورد) مورد بررسی قرار گرفت. نظام مفهومی حاصل شده از سرعنوان ها با نظام دانشی موجود در ایران و نظام رده بندی کنگره مطابقت داده شد. یافته ها: طبق یافته ها از نظر ساختار زبانی، سرعنوان های موضوعی فارسی با 17/86 درصد از زبان طبیعی پیروی کرده اند و 87/79 درصد از سرعنوان ها پیش همارای طبیعی هستند. از نظر دستوری شکل غالب سرعنوان ها به صورت اسم (1/96 درصد) و گروه اسمی (87 درصد) است. تفاوت معناداری میان دو فهرست از نظر نوع زبان، وجود یادداشت دامنه و وجود شماره رده برقرار است. از نظر شبکه معنایی، تفاوتی اساسی و معنادار میان دو فهرست قابل مشاهده است. بیشترین ارتباط میان نظام موضوعی و رده بندی کنگره در رده های علوم (5/19%)، فناوری (4/14 %)، علوم اجتماعی (6/10 %)، پزشکی (5/9 %) و فلسفه و روان شناسی (6/6 %) است. در تحلیل نظام مفهومی سرعنوان های موضوعی 241 درخت سلسله مراتب شناسایی شد. بزرگترین درخت ها به منزله سرعنوان رأس (از جمله پزشکی و روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه، قراردادها، ریخته گری، ریاضیات، مدیریت، حقوق و ...) در نظام مفهومی تعیین شد. یافته ها نشانگر تفاوت سرعنوان های رأس فهرست کنگره با فهرست فارسی است. بیش از نیمی از سرعنوان های رأس (26/55%) با عنوان رشته های تحصیلی تطابق واژگانی ندارد و تنها 05/21 درصد از سرعنوان ها در تطابق کامل اند. در تحلیل دامنه موضوعی مشخص گردید که نظام مفهومی حاکم بر سرعنوان های موضوعی جزئی تر از محتوای رشته های تحصیلی در ایران است و بخش کوچکی از نظام دانشی ایران و نه تمامی آن به صورت درخت سلسله مراتبی نظم یافته و بازنمایی شده است. در بررسی تطابق واژگانی سرعنوان های رأس با رده بندی کنگره مشخص گردید که 05/71 درصد از سرعنوان های رأس عیناً با همان واژگان در دو ابزار وجود دارند. در مجموع، نظام مفهومی در فهرست سرعنوان های موضوعی فارسی تنها در تعداد معدودی از حوزه ها نظم یافته است و در سایر حوزه ها پیوند میان موضوعات به واسطه رابطه سلسله مراتبی، آن گونه که انتظار می رود برقرار نشده است. نتیجه گیری: با توجه به کاستی های فهرست سرعنوان ها به ویژه ضعف و اشکال در شبکه روابط معنایی و نظام مفهومی آن لازم است این فهرست در جهت غنی سازی شبکه معنایی میان سرعنوان ها و پوشش تمامی حوزه های دانش در ایران مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد.
علی مرادنژاد اعظم صنعت جو
هدف پژوهش حاضر، بررسی هزینه- اثربخشی کتاب های چاپی لاتین و پایگاه های اطلاعاتی مقالات تمام متن الکترونیکی لاتین دانشگاه فردوسی مشهد در دو حوزه موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی می باشد. بخش اول پژوهش با رویکردی کیفی و با استفاده از دو سوال پژوهشی به تشریح راهکارهای فعلی مجموعه سازی و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی درباره انتخاب مناسب کتاب های چاپی و پایگاه های اطلاعاتی لاتین می پردازد. جامعه آماری برای پاسخگویی به سوالات این بخش دست اندرکاران بخش سفارشات در دانشکده های حوزه های موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی افزایشی انتخاب شدند. بخش دوم پژوهش با رویکردی کمّی و با کمک سه فرضیه پژوهشی به تعیین میزان استفاده کاربران (دانشجویان، اعضای هیأت علمی و دیگر کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد) و تعیین هزینه های خرید کتاب های چاپی و هزینه های اشتراک پایگاه های اطلاعاتی لاتین پرداخت. جامعه آماری این قسمت پژوهش عبارت بودند از 1897 عنوان کتاب چاپی لاتین و پایگاه های اطلاعاتی مقالات تمام متن الکترونیکی لاتین (elsvier؛ proquest؛ springer؛ scopus؛ ieee؛ acs؛ asme؛ ebsco؛ emerald؛ oxford؛ sage publication و wiley). درباره کتاب های چاپی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و با استفاده از فرمول مورگان و کرجسی حجم نمونه 320 عنوان تعیین شد. ارزشیابی مجموعه در این پژوهش از سه روش علمی "بررسی دیدگاه دست اندرکاران امر سفارشات در مورد مجموعه، با توجه به اسناد و مدارک مجموعه سازی"، شمارش "فراوانی استفاده" و "تحلیل هزینه- اثربخشی" انجام پذیرفت. در این راستا برای گردآوری اطلاعات، از ابزارها و روش های بررسی اسنادی، مشاهده و مصاحبه استفاده شد. در ابتدا با بررسی اسنادی، اسناد و مدارک کتابخانه ای مانند "قبض های انبار کتاب های چاپی"، "دفتر ثبت کتاب های چاپی" و "توافق نامه-های مجوز استفاده" پایگاه های اطلاعاتی، جهت تعیین تعداد کل جامعه و حجم نمونه مورد استفاده قرار گرفتند. پس از تعیین نمونه ها، برخی اطلاعات دیگر، مانند قیمت خرید کتاب های چاپی و قیمت اشتراک پایگاه های اطلاعاتی از طریق این ابزارها گردآوری شدند. جهت مطالعه رفتار کاربران و میزان استفاده آنها از منابع به روش مشاهده (ثبت وقایع) عمل شد. در این راستا با بررسی رخدادهای امانت نرم افزار سیمرغ برای کتاب های چاپی و همچنین بررسی این رخدادها از طریق "تحلیل گزارش های تراکنش" برای پایگاه های اطلاعاتی، آثار به جا مانده از رفتارهای کاربران استخراج گردید. درباره سیاست-های مجموعه سازی نیز اطلاعات از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز "مصاحبه متمرکز گروهی" با دست اندرکاران سفارشات کتابخانه های مورد مطالعه انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد در ارتباط با کتاب های چاپی و پایگاه های اطلاعاتی، از روش ها و رویه های اصولی و علمی مجموعه سازی استفاده نمی کنند. در نهایت آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد: 1. میزان استفاده از کتاب های چاپی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است؛ 2. میزان استفاده کاربران در حوزه های موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی از پایگاه های اطلاعاتی لاتین بیشتر از کتاب های چاپی لاتین است؛ 3. هزینه- اثربخشی پایگاه های اطلاعاتی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است؛ 4. هزینه- اثربخشی کتاب های چاپی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است.
واحد بهرامی اعظم صنعت جو
فناوریهای وب2 به دلیل قابلیت های تعاملی و ارتباطی فراوانی که دارند کاربردهای فراوانی در کتابخانه های جهان در سالهای گذشته داشته اند، اما بررسی ها حکایت از استفاده اندک و بسیار کم از این فناوریها در کتابخانه ها و خصوصا" کتابخانه های دانشگاهی ایران داشته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر، شناسایی میزان آشنایی و استفاده کتابداران کتابخانه های دانشگاهی ایران از فناوریهای وب2 و شناسایی مهمترین عوامل بازدارنده بر بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ایران است. بر این اساس 45 عامل بازدارنده در بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه ها شناسایی شد که در قالب سه دسته کلی (عوامل مربوط به کتابداران، عوامل مربوط به کاربران و عوامل زیرساختی و فرهنگی) مورد برسی قرار گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاههای کشور است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای است که براساس مطالعه منابع و مرور متون مربوطه و مشاهدات پژوهشگر از ابزارهای وب 2.0 طراحی شده است. روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (88%) تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان آشنایی و استفاده کتابداران از فناوریهای وب2 کم و بسیار کم است. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین میزان آشنایی کتابداران از فناوریهای وب2 مربوط به فناوری وبلاگ و کمترین میزان آشنایی کتابدارن مربوط به فناوری فهرستنویسی اجتماعی است. همچنین بر طبق نتایج بدست آمده، کتابداران از ابزار ویکی بیشتر از سایر ابزارها استفاده می کنند و کمترین میزان استفاده آنان مربوط به فناوریهای سایت های برچسب گذاری و نشانه گذاری اجتماعی است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که هر سه دسته عامل مورد بررسی، در بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی تأثیر دارد و در این میان بیشترین تأثیر مربوط به عوامل مرتبط با کاربران و کمترین تأثیر مربوط به عوامل مرتبط با کتابدارن است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد از نظر کتابداران استفاده از فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ضرورت زیادی دارد و بیشترین ضرورت نیز مربوط به فناوری آر.اس.اس با میانگین 1.95 است. در پایان پژوهش پیشنهادهایی توسط پژوهشگر در جهت رفع موانع استفاده از فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ایران ارائه شده است.
فاطمه وحدانی اعظم صنعت جو
چکیده هدف: این پژوهش با هدف شناسایی نیازهای اطلاعاتی بازنشستگان اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد به منظور برنامه ریزی جهت ارائه خدمات برون کتابخانه ای به آنان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه بازنشستگان اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد تا سال 1392 بودند. حجم نمونه آماری 130 نفر برآورد و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی استفاده شد. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. هم چنین در تجزیه وتحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد ازنظر بازنشستگان، در میان چهار گروه نیازهای اطلاعاتی، به ترتیب نیازهای فردی و فرهنگی- اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت و جایگاه بالاتری بودند و نیازهای آموزشی و معنوی- مذهبی در مراتب بعدی اهمیت قرار داشتند. بازنشستگان بیش ترین اطلاعات خود را از طریق تلویزیون به دست می آوردند. تعداد کمی از بازنشستگان (9/26 ?) عضو کتابخانه-های عمومی بودند و 9/76 ? از بازنشستگان از کتابخانه های عمومی استفاده نمی کردند. بیش ترین میزان استفاده بازنشستگان از کتابخانه-های عمومی 3-2 بار در سال (9/6 ?) بود. دلیل عمده عدم استفاده بازنشستگان از کتابخانه های عمومی، مربوط به دور بودن کتابخانه ها و دلیل اصلی استفاده تعداد کم بازنشستگان از کتابخانه عمومی، امانت گرفتن کتاب بود. میزان آشنایی بازنشستگان با کتابخانه های عمومی و خدمات آن ها کم تر از حد متوسط (64/2) و میزان ضرورت ارائه خدمات از سوی کتابخانه های عمومی ازنظر بازنشستگان بیش تر از حد متوسط (20/4) بود. بیش ترین منابع درخواستی ازنظر بازنشستگان روزنامه ها بود. بازنشستگان از برخی از خدمات کتابخانه و به میزان کمی استفاده می کردند که شامل امانت منابع (5/18?)، رزرو منابع (3/12?)، معرفی منابع (2/6?)، تازه های کتابخانه (4/5?)، کمک های ارجاعی (2/6?) آموزش و راهنمایی مراجعه کنندگان (2/9?) اعلان مشخصات همایش ها (1/3?) جستجوی اطلاعات و منابع با بهره گیری از شیوه های رایانه ای (8/7?) و برپایی نمایشگاه های کتابخانه (3/8?) بود. ازنظر بازنشستگان در میان چهار گروه خدمات کتابخانه، بیش-ترین تمایل به استفاده از خدمات به ترتیب خدمات امانت، خدمات جنبی، خدمات مرجع و پژوهشی و خدمات اطلاع رسانی بود. به طورکلی برنامه های مذهبی (از خدمات جنبی) بیش ترین و تشکیل گروه های نمایش (از خدمات جنبی) کم ترین تمایل به استفاده بازنشستگان در میان چهار گروه خدمات کتابخانه بود. بیش تر بازنشستگان تمایل داشتند، شیوه ارائه خدمات از سوی کتابخانه ها غیر از خدمات جنبی کتابخانه، به صورت غیرحضوری باشد. ازنظر آنان بهترین زمان برای ارائه خدمات کتابخانه ای در طول ایام هفته و خصوصاً هنگام عصر بود. اصالت /ارزش: یافته های این پژوهش می تواند به مسئولان امور در رفع نیازهای اطلاعاتی گروه های ویژه ای از جامعه یعنی بازنشستگان کمک کند چراکه شناسایی نیاز های اطلاعاتی بازنشستگان باعث می شود کتابخانه های عمومی با آگاهی از این نیاز ها بتوانند با تصمیم گیری های درست به رفع کاستی های احتمالی موجود، ارائه الگوی مناسب برای خط مشی مجموعه سازی و ارائه خدمات و بهبود کانال های دستیابی به اطلاعات بپردازند. هم چنین این پژوهش با ارائه الگویی جهت تأمین خدمات برون کتابخانه ای، در دستیابی بازنشستگان به مواد اطلاعاتی مورد نیاز خود نقش موثری ایفا می کند و راهکار هایی را در جهت بهبود و ارتقاء خدمات به بازنشستگان در کتابخانه های عمومی ارائه می دهد. هم چنین ازآنجایی که این پژوهش از اولین پژوهش ها در حوزه خدمات برون کتابخانه ای در کتابخانه های عمومی است و هدف آن ارائه الگویی برای ارائه این خدمات است، لذا می تواند در راستای ارائه خدمات برون کتابخانه ای به دیگر گروه های مشابه مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن یافته های پژوهش و تمایلات بازنشستگان، الگوی ارائه خدمات برون کتابخانه ای به بازنشستگان اداره آموزش و پرورش بجنورد طراحی گردید. کلیدواژه ها: نیازسنجی، نیازهای اطلاعاتی، بازنشستگان، اداره آموزش و پرورش، شهرستان بجنورد، طراحی الگو، خدمات برون کتابخانه ای، کتابخانه عمومی
محمدجعفر طلائی برآبادی اعظم صنعت جو
کتابخانه ها برای حفظ و ارتقای جایگاه کنونی باید بر تنوع و کیفیت خدمات خود افزوده و در این راستا همگام با تغییرات و پیشرفت های روزافزون، گام های جدی بردارند و این میسر نمی شود مگر با بکارگیری نیروهای خلاق که با ایده-ها، پیشنهادها، ابتکارات و تفکرات خلاق خود، به حفظ و پویایی کتابخانه ها کمک کنند. در همین راستا، این پژوهش با هدف سنجش میزان خلاقیت کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد و نیز شناسایی مهمترین عوامل سازمانی اثر گذار بر آن شامل: سبک رهبری، جو سازمانی، ساختار سازمانی، پاداش و منابع انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، پیمایشی می باشد. کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد جامعه مورد پژوهش می باشند. حجم نمونه جامعه آماری نیز بر اساس جدول مورگان و کرجسی 75 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شد. برای جمع آوردی داده ها از دو پرسشنامه "رندسیب"، جهت سنجش میزان خلاقیت کتابداران و پرسشنامه محقق ساخته : عوامل سازمانی" جهت بررسی و شناسایی متغیرهای سازمانی موثر بر خلاقیت استفاده شد. پرسشنامه سنجش خلاقیت رندسیب استاندارد است و به دفعات در تحقیقات داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و روایی آن تأیید شده است، روایی پرسشنامه محقق ساخته عوامل سازمانی نیز توسط چهار تن از اساتید رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و سه تن از دانشجویان مقطع دکترای این رشته که در این زمینه دارای سابقه پژوهشی بودند، مورد تایید قرار گرفت. قابلیت اعتماد پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق نیز به کمک آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین میزان خلاقیت کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد از حداکثر امتیاز (یعنی250 ) برابر 5/151 امتیاز است. این امر بیانگر این واقعیت است که کتابداران دانشگاه فردوسی از نظر میزان خلاقیت در حد متوسطی قرار دارند. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده از میان عوامل سازمانی موثر بر افزایش خلاقیت، ساختار سازمانی با ضریب تأثیر 8/26 % بیش از سایر عوامل سازمانی بر میزان خلاقیت کتابداران اثرگذار بوده است. اطلاعات به دست آمده همچنین نشان داد که گرچه بر پایه دیدگاه کتابداران، میزان حضور عوامل سارمانی موثر بر افزایش خلاقیت در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد در حد متوسطی است، ولی نتایج آزمون فرضیه اصلی پژوهش ( ضریب همبستگی پیرسون) نشان داد عوامل سازمانی موجود در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد بر میزان خلاقیت کتابداران، تأثیر مستقیمی داشته است.
مهسا خوش طالع اعظم صنعت جو
مطالعه خودتنظیم ظرفیتی است که فرد برای تعدیل عادت¬های مطالعه خود طبق شرایط و تغییرات محیط درونی و بیرونی به کار می¬گیرد ویکی از مهمترین متغیرهایی است که پیش¬بینی کننده موفقیت¬های تحصیلی دانش¬آموزان در آینده و مورد توجه بسیاری از پژوهشگران است. هدف مطالعه حاضر، تعیین رابطه سبک¬های پردازش اطلاعات و ادراک از محیط کلاس با راهبردهای مطالعه خودتنظیم است. بنابراین این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام می¬شود. برای این منظور از طریق نمونه¬گیری خوشه¬ای 380 نفر دانش¬آموز دختر و پسر پایه دوم و سوم متوسطه مشغول به تحصیل در شهر تهران (242 پسر، 138 دختر) انتخاب و مقیاس های راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دیگران (1991)، مقیاس سبک های پردازش اطلاعات پسینی و اپستاین (1999) و مقیاس ادراک از محیط کلاس جنتری، گیبل و ریزا (2002) را تکمیل کردند. داده¬ها به وسیله آزمون ضریب همبستگی پیرسون تحلیل و برای بررسی سهم هر یک از متغیرها در پیش¬بینی از رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک پردازش اطلاعات تجربه¬ای با هیچ کدام از راهبردهای عمیق و سطحی مطالعه خودتنظیم رابطه ای ندارد درحالی که سبک پردازش اطلاعات منطقی با راهبردهای سطحی و عمیق مطالعه خودتنظیم رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین مؤلفه-های ادراک از محیط کلاس (علاقه¬مندی، چالش¬انگیزی، انتخاب¬گری و لذت¬انگیزی) نیز با راهبردهای عمیق مطالعه خودتنظیم رابطه مثبت و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که سبک¬های پردازش اطلاعات می¬توانند راهبردهای مطالعه خودتنظیم را پیش¬بینی کنند که در این میان سبک پردازش اطلاعات منطقی بیشترین سهم را دارد. همچنین مؤلفه¬های ادارک از محیط کلاس (ادراک از علاقه¬مندی و انتخاب¬گری) توانستند راهبردهای مطالعه خودتنظیم را تبیین کنند که بیشترین اثر مربوط به ادارک از علاقه¬مندی و مؤلفه ادراک از انتخاب¬گری داری کمترین اثر بر راهبردهای مطالعه خودتنظیم است. به طور کلی متغیرهای سبک¬های پردازش اطلاعات و ادراک از محیط کلاس هم به تنهایی و هم زمانی که باهم وارد تحلیل رگرسیون می¬شوند اثر معناداری بر راهبردهای مطالعه خودتنظیم دارند.
معصومه غلامی احمدی محسن نوکاریزی
هدف این پژوهش سنجش سطح خوانایی مقاله های دانشنامه رشد به منظور تعیین سطح خوانایی آن ها و شناسایی مخاطبان دانشنامه است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به شیوه تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از مقاله های نمایه شده در دانشنامه رشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای غیرنسبتی 150 مقاله به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، سه شاخص گانینگ/ دیانی، فلش/ دیانی و فرای/ دیانی بوده است که مطابق با ویژگی های زبان فارسی طراحی شده اند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار های اکسل و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژهش نشان داد که سطح خوانایی مقاله ها بر اساس هر سه شاخص متناسب با سطح فراگیران دوره دبیرستان و بالاتر قرار داشتند. در شاخص گانینگ/ دیانی پایین ترین سطح خوانایی مربوط به رده «علوم اسلامی» معادل اول دبیرستان و بالاترین سطح مربوط به دو «رده بهداشت و سلامت» و «علوم رایانه و ریاضی» معادل سوم دبیرستان بود. در شاخص فلش/ دیانی سه رده «علوم انسانی»؛ «علوم رایانه و ریاضی» و «بهداشت و سلامت» دارای بالا ترین سطح معادل سوم دبیرستان و رده های «علوم اسلامی»؛ «علوم تجربی»؛ «هنر و سرگرمی» پایین ترین سطح معادل اول دبیرستان را دارا بودند. در شاخص فرای/دیانی پایین ترین سطح معادل اول دبیرستان و مربوط به رده «علوم اسلامی» و بالاترین سطح مربوط به رده «علوم انسانی» معادل سال های نخست دانشگاه تعیین شد. بین میانگین گروه ها (رده های موضوعی) بر اساس شاخص گانینگ/ دیانی و فلش/ دیانی در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود داشت. اجرای آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین نتایج به دست آمده از شاخص گانینگ/ دیانی و فلش/ دیانی در سطح 05/0 رابطه معناداری وجود داشت. نتایج این پژوهش می تواند در جهت بهبود ساختاری مقاله های دانشنامه رشد در جهت تحقق اهداف آموزشی آن به کارگرفته شود.
سمانه رحمانی زهره عباسی
هدف: شناسایی مولفه های تدوین خط مشی مجموعه سازی و مدیریت مجموعه مرکز اطلاع رسانی و کتابخانه-مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. روش: پژوهش حاضر با هدف کاربردی به صورت پیمایشی انجام گرفته است. نمایندگان گروه های آموزشی و مدیران،کارشناسان حوزه مجموعه سازی به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه ای محقق ساخته در 12 بخش و58 گویه، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت برای ابزار سنجش تنظیم شدکه روایی آن توسط متخصصان حوزه تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ(93/0) تعیین گردید. یافته های حاصل از پرسشنامه در یک مصاحبه گروهی با حضور مدیران وکارشناسان مجموعه سازی برای بررسی نهایی مطرح شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی جهت توصیف داده ها و مشاهدات با ارائه جدول های توزیع فراوانی استفاده و از آمار استنباطی پس از تبدیل نمودن متغیرهای تحقیق از مقیاس ترتیبی به فاصله ای، از آزمون t و آنالیز واریانس بهره گیری شد. انجام این مراحل از طریق نرم افزارهای spss 21 و statistica 9.0 بود. یافته ها: 12 مولفه ی شناسایی شده ی 1) فلسفه واهداف، 2) تعاریف، 3) انتخاب یا عدم انتخاب منابع، 4) مسائل کاربران، 5) فراهم آوری، 6) مسائل دسترسی، 7) دیجیتال سازی، 8) بودجه و مسائل مالی، 9) حفاظ و نگهداری، 10) وجین، 11) مدیریت اجرایی و 12) اجرا و بازنگری از سوی جامعه پژوهش جهت تدوین خط-مشی ضروری شناخته شدند. نُه مولفه تأیید و سه مولفه فلسفه واهداف، انتخاب یا عدم انتخاب منابع و وجین که از دیدگاه دو گروه جامعه پژوهش دارای تفاوت بودند، از طریق مصاحبه گروهی، هر مولفه و گویه های زیرمجموعه آن مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. در پایان الگوی نوشتاری خط مشی بر اساس 12 مولفه و جزئیات مناسب آن برای مرکز اطلاع رسانی وکتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد تنظیم گردید.
احمد خسروی اعظم صنعت جو
هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه میزان حضور هر یک از موانع و عوامل موثر بر یادگیری سازمانی در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید و متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، روانشناسی و کارشناسان سازمان کتابخانه ها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن توسط نمونه اولیه شامل 30 پرسشنامه (که توسط 10 نفر از مدیران و 20 نفر از کارکنان سازمان تکمیل شده بود ) محاسبه شد(86/.=?). جامعه آماری تحقیق شامل تمام کارکنان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی (250 نفر ) بود. از این تعداد با استفاده از فرمول نمونه گیری مورگان تعداد 152 نفر (12 نفر از مدیران و 140 نفر از کارکنان ) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج: - در بین موانع یادگیری سازمانی، میانگین حضور موانع فرهنگی، موانع سازمانی و موانع ساختاری از سطح متوسط کمتر است و در مجموع میانگین حضور موانع یادگیری سازمانی، از سطح متوسط کمتر است. - در بین عوامل موثر بریادگیری سازمانی، میانگین حضور عوامل پنج اصل سنگه از سطح متوسط بیشتر است. در مورد فرهنگ سازمانی و توانمندسازها میانگین حضور این عوامل از سطح متوسط کمتر و در مجموع میانگین حضور عوامل موثر بر یادگیری سازمانی از سطح متوسط بیشتر است. - بین دیدگاه مدیران و کارکنان سطوح مختلف کتابخانه ها ( کتابخانه مرکزی و کتابخانه های وابسته )، در مورد میزان حضور هر یک از عوامل و موانع یادگیری سازمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. - بجز در مورد پنج اصل سنگه، بین دیدگاه های مدیران و کارکنان, در مورد میزان حضور عوامل موثر بر یادگیری سازمانی، و میزان حضور موانع یادگیری سازمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت. - بین دیدگاه های مدیران و کارکنان در مورد حضور عوامل موثر بر یادگیری سازمانی و موانع یادگیری سازمانی، در سطوح مختلف تحصیلی تفاوت معنی داری وجود نداشت.
محمد قانعی محسن نوکاریزی
برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات از ابزارهای سنجش آمادگی الکترونیکی و بلوغ فناوری در راستای بهبود استفاده از فناوری های اطلاعاتی ارتباطی در کتابخانه است. هدف، ارائه الگوی بومی سازی شده راهبردی با شناسایی عوامل موثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های موجود در کتابخانه های دانشگاهی فردوسی مشهد بود. روش پژوهش، پیمایشی-تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل اعضای هیأت علمی (783 نفر) و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد (11755 نفر) در نیمسال دوم سال تحصیلی 1392-1393 بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که طی دو مرحله در اختیار نمونه هایی 201 و 373 نفری با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی قرار گرفت. تمامی پرسشنامه های توزیع شده در هر دو نمونه گردآوری شد. روایی صوری پرسشنامه اول با توزیع پرسشنامه میان برخی از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی مورد تأیید قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه نهایی نیز با استفاده از ماتریس همبستگی چرخش یافته مورب در روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر در نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت و بارهای عاملی و ضرایب مسیر به عنوان ضرایب همبستگی رگرسیون چندگانه در راستای تشخیص عوامل موثر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از سوال ها حاکی از آن بود که تمایلات رفتاری، نفوذ اجتماعی و آموزش و اطلاع رسانی بر پذیرش فناوری برای هر دو گروه اعضای هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به صورت یکسان؛ و توانایی شخصی، ویژگی های وظیفه، رفع نیاز اطلاعاتی و سواد رایانه ای برای اعضای هیأت علمی و توانایی شخصی، ویژگی های وظیفه، رفع نیاز اطلاعاتی و تناسب وظیفه با فناوری موجود برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی در به کارگیری فناوری نزد جامعه پژوهش، عوامل اثرگذار بودند. از این بین متغیر تمایلات رفتاری، بیش ترین تأثیر را بر پذیرش فناوری، و متغیرهای رفع نیاز اطلاعاتی و ویژگی های وظیفه به ترتیب بیش ترین تأثیر را در به کارگیری فناوری اطلاعات در جامعه پژوهش داشتند. آزمون فرضیه ها نشان داد که مدل های آماری نظریه های تناسب وظیفه-فناوری و یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری در جامعه پژوهش دارای نیکویی برازش بودند و می توان از آن ها برای ایجاد مدل بومی سازی شده راهبردی استفاده کرد. در نهایت، مشخص شد که برجسته بودن عامل ویژگی های وظیفه در برابر ویژگی های فناوری ممکن است ناشی از توجه کاربران کتابخانه به فناوری در راستای رفع نیاز اطلاعاتی یا به روز نبودن و جذاب نبودن فناوری های موجود در کتابخانه باشد که عامل تسهیل شرایط در پذیرش فناوری را تحت تأثیر قرار می دهد.
حسن بهزادی اعظم صنعت جو
نظام های بازیابی اطلاعات باید به گونه¬ای طراحی شوند که مبتنی بر ویژگی¬های جسمی و روانی جستجوگران بوده و رضایت، کاربرپسندی و تعامل بیشتری را برای کاربران و طراحان نظام به دنبال داشته باشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی هیجان¬های کاربران در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات، بر مبنای مدل بازیابی اطلاعات در محیط وب و همچنین، شناخت هیجان¬های فرعی کاربران پس از اتمام جستجو، بر اساس مدل انتساب هیجان¬های وینر انجام شد. از نظر روش¬شناسی، پژوهش حاضر آزمایشی و از نظر نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در مقطع کارشناسی ارشد رشته¬های علوم انسانی، تشکیل می¬دادند. نمونه آماری جامعه پژوهش، شامل 72 دانشجو بود که در 3 گروه مورد آزمون قرار گرفتند: 30 نفر گروه اصلی آزمون و دو گروه 21 نفره به عنوان گروه¬های القای هیجانی مثبت و منفی. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار g*power و بر اساس روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، تعیین شد. گردآوری داده¬ها با استــفاده از: پرسشــنامه ویژگی¬های جمعیت¬شناختی و سابقه کار با اینترنت، پرسشنامه¬ی سبک¬های اسنادی، پرسشنامه¬ی پس از جستجو، پرسشنامه موفقیت / شکست در بازیابی اطلاعات، فایل¬های ثبت رخداد (تحلیل گزارش داد و گرفت)، مقیاس عواطف مثبت و منفی (panas)، پایگاه تصاویر عاطفی ژنو (gaped) و تصاویر ضبط شده از چهره کاربران، صورت گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که: 1- انطباق داده¬های گردآوری شده بر اساس مدل بازیابی اطلاعات در وب چو، دتلور و ترنبال (2000) نشان داد که در مرحله¬ی جستجوی آغازین، هیجان ترس و در مرحله پیوندیابی، هیجان¬های منفی در مجموع با 3/49% بیشترین میزان فراوانی را داشتند. همچنین در دو مرحله¬ی مرور و تمایز، هیجان شادی بیش از سایر هیجان¬ها مشاهده شدند. 2- بین هیجان¬های مختلف کاربران در مراحل چهارگانه¬ی بازیابی اطلاعات، رابطه معناداری مشاهده شد. 3- اسناد موفقیت¬ها و شکست¬ها به علت¬های درونی در بین هر سه گروه مورد آزمون، بیشترین سهم را به خود اختصاص داد که بر اساس نظریه¬ی وینر، این اسناد در موفقیت، هیجان فرعی غرور و در شکست، دو هیجان فرعی گناه و شرمساری را به دنبال داشت. همچنین، آزمودنی¬ها، عامل تلاش را اصلی¬ترین علت موفقیت خود در بازیابی اطلاعات می¬دانستند که این انتساب، هیجان فرعـــی امـــید را برای این افراد در پی داشـــت. 4- بررسی هیجان¬های کاربران در جستجوهای انجام شده نیز نشان داد که در جستجوی ساده، هیجان شادی بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجان بروز داده شده توسط آزمودنی¬ها و در جستجوی دشوار نیز هیجان¬های غم و عصبانیت به ترتیب بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجانی بود که توسط آنان بــروز داده شد. در مجــموع هیجان¬های منفی (ترس، عصبانیت، غم و تنفر) در جستجوی دشوار بیشتر از جستجوی ساده بود و بین سطح دشواری وظایف جستجــو و نوع هیجان¬های کاربران رابطه معنا اری وجود داشت. 5- بین دو گروه آزمودنی¬ با القای هیجانی مثبت و منفی، تفاوت معناداری بین عملکرد آنان در جستجوی ساده وجود نداشت، اما در جستجوی دشوار، این تفاوت معنادار بود. 6- بررسی میانگین رضایت کلی آزمودنی¬های دو گروه مثبت و منفی نشان داد که میانگین رضایت گروه مثبت، هم در جستجوی ساده و هم در جستجوی دشوار نسبت به گروه منفی، اندکی بیشـــتر بود، اما این تفاوت معنادار نبود. 7- آزمودنی¬های دارای سبک اسناد درونی، نسبت به آزمودنی¬های سبک اسناد بیرونی، دارای رضایتمندی بیشتری بودند. همچنین، آزمودنی¬هایی که در بازیابی اطلاعات، موفقیت خود را به توانایی خویش نســـبت داده¬ بودند، نسبت به افرادی که انتساب¬های دیگری داشتند، دارای میزان رضایت بیشتری بودند. 8- آخرین یافته پژوهش نیز نشان داد که بین الگوی کلی انتساب هیجان¬های کاربران و الگوی انتساب هیجان¬های آنان در بازیابی اطلاعات، در جستجوی ســاده رابطه¬ای معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در جستجوی دشوار و مجموع دو جستجو، رابطه وجود دارد. نتایج نشان می¬دهند که نظـام¬های بازیابی اطلاعات و یا واسط¬های اطلاعاتی (همانند کتابداران) باید بتوانــند با کم¬رنگ کردن و یا از بین¬بردن ضعف¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و فراهم¬نمودن تهمیداتی همانند: راهنماها، اصطلاحنامه¬ها، شیوه¬نامه¬ها و دستورالعمل¬های جستجو، زمینه¬ی ارتـقای توانمند¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و در نتیجه افزایش رضایتمندی کاربران را فراهم نمایند تا آنان موفقیت خود را مدیون توانایی¬های خویش که عاملی درونی و پایدار است، بدانند تا بدین وسیله خودکارآمدی و عزت نفس آنان افزایش یابد.
محمد زره ساز رحمت الله فتاحی
این پژوهش بر آن است تا رفتار راهنمایابی کاربران را در هنگام اطلاع یابی آنها در کتابخانه دیجیتال، با بررسی عوامل روانشناختی و مهارتی موثر بر شکل گیری، نوع موقعیت های راهنمایابی و نحو? تقاضا و استفاده از منابع راهنما و کمک دارای سطوح تعاملی متفاوت، مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور رفتار راهنمایابی کاربران (دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) بر پای? مراحل مختلف یک مدل تعدیل شده اطلاع یابی (که برمبنای مدل اطلاع یابی مارکیونینی است) مورد بررسی قرار گرفت.
زهره عدالتیان اعظم صنعت جو
مقدمه/هدف: در دنیای رقابتی امروز، اعتبار یک سازمان موفق، بر پایه روابط بلند مدت و اثربخش با مشتریان بنا می شود. بدین منظور راهبردهایی از جمله مدیریت ارتباط با مشتری یا سی.آر.ام طراحی شده است که هدف آن ترکیب کردن توانایی های فناوری اطلاعات و نیروی انسانی برای رسیدن به بینشی عمیق درباره خواسته های مشتریان و ارائه خدمات به آن ها است. در حالیکه بررسی پژوهش ها و پروژه های سی.آر.ام، ضمن تأکید بر ضرورت آن، حکایت از نرخ بالای شکست این راهبرد دارند، توجه به نیروی انسانی که نقش موثری در اجرای موفق آن دارد، اساسی است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه نیروی انسانی در خصوص راهبرد و به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه های دانشگاهی ایران و بررسی مولفه های موثر و بازدارنده بر آن است. بر این اساس 4 مولفه موثر در قالب چهار دسته کلی (مولفه انسانی، مولفه سازماندهی، مولفه مدیریت دانش و مولفه فناوری اطلاعات) و 13 مولفه بازدارنده در استقرار و به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه ها شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی: جامعه پژوهش حاضر، کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های کشور بودند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه تلفیقی حاصل از بررسی پرسشنامه های موجود در حوزه سی.آر.ام و براساس منابع و مرور متون حوزه سی.آر.ام طراحی شد. روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان و آلفای کرونباخ (88%) تأیید شد. یافته ها / نتایج : یافته های پژوهش نشان داد که کتابداران ضرورت وجود و استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری را بیش از حد متوسط بیان کردندکه خود بیانگر شناختی است که کتابداران در خصوص ضرورت و جایگاه این راهبرد در کتابخانه های دانشگاهی بدست آورده اند. از میان مولفه های شناسایی شده در استقرار سی.آر.ام از دیدگاه کتابداران، سازماندهی با میانگین 928/0 مهم ترین مولفه موثر در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه های دانشگاهی شناخته شد. همچنین مولفه نیروی انسانی با میانگین 872/0، مولفه مدیریت دانش با میانگین 865/0 و مولفه فناوری اطلاعات با میانگین 750/0 به ترتیب در رده دوم تا چهارم اثرگذاری بر سی.آر.ام قرار گرفتند. از میان مولفه های بازدارنده در استقرار و به کارگیری سی.آر.ام مولفه نبود آمادگی فرهنگی با میانگین رتبه 820/0 در مرتبه اول اثرگذاری و مولفه همخوانی ضعیف راهبرد مدیریت منابع انسانی و مدیریت ارتباط با مشتری با میانگین رتبه 114/0- در مرتبه سیزدهم در ممانعت از استقرار و به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری قرار دارند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد بین درک کتابداران از مزایای مدیریت ارتباط با مشتری و پذیرش مثبت این راهبرد رابطه وجود دارد. اصالت/ ارزش: نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه الگویی برای تقویت مولفه های موثر و کاهش مولفه های بازدارنده در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانه های دانشگاهی ایران، در نتیجه استقرار آن می تواند مدیران کتابخانه ها را در شناخت دیدگاه-ها و انتظارات کتابداران یاری دهد. همچنین نتایج حاصل از دستیابی به اهداف این پژوهش می تواند مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران را از نقاط قوت و ضعف کتابخانه آگاه سازد و آن ها را در تصمیم گیری های بهینه و بهبود و اصلاح وضعیت کتابخانه های دانشگاهی و کیفیت خدمات یاری دهد. افزون براین، کتابخانه ها می توانند با استفاده از نتایج به دست آمده در این پژوهش و توجه به مولفه های موثر و بازدارنده خطر شکست را کاهش و احتمال موفقیت این راهبرد را افزایش دهند و به راه اندازی سی.آر.ام اقدام کنند.