نام پژوهشگر: اکرم ولی پور
اکرم ولی پور محسن بهپور
چکیده در این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با سدیم دودسیل سولفات در اکسایش داروی بوپرنورفین مورد بررسی قرار گرفت. روش ولتامتری ضربان تفاضلی نشان می¬دهد که سدیم دودسیل سولفات به عنوان اصلاحگر می¬تواند باعث افزایش تقریبا 10 برابری جریان و کاهش حد تشخیص می¬شود. اکسایش بوپرنورفین روی سطح سه الکترود خمیر کربن، کربن شیشه¬ای و طلا در حضور سدیم دودسیل سولفات مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه بوپرنورفین روی سطح الکترود کربن شیشه¬ای و الکترود طلا پاسخی نشان نمی-دهد، انتخاب الکترود خمیر کربن برای بررسی اکسایش بوپرنورفین را تایید می¬نماید. مقدار ضریب انتقال بار (?) بین الکترود و بوپرنورفین و هم¬چنین چگالی جریان تبادلی یونی (41/1) برای بوپرنورفین با روش ولتامتری روبش خطی به¬دست آمد و از روش طیف سنجی مقاومت ظاهری برای بررسی تاثیر سدیم دودسیل سولفات روی سطح الکترود خمیر کربن استفاده شد که با توجه به¬کاهش مقاومت انتقال بار به میزان 9/4 برابر می¬توان به این نتیجه رسید که الکترود توسط سدیم دودسیل سولفات اصلاح شده است. با استفاده از روش ولتامتری ضربان تفاضلی برای اکسایش بوپرنورفین در شرایط بهینه شیمیایی و دستگاهی دو محدوده خطی به دست آمد. برای تعیین تکرارپذیری اندازه¬گیری بوپرنورفین در سطح الکترود اصلاح شده، انحراف استاندارد نسبی چند اندازه¬گیری تکراری (10=n ) در سطح الکترود اصلاح شده برای محلول 13/0 و 06/0 میکرومولار بوپرنورفین اندازه¬گیری شده است. در پایان عملکرد الکترود اصلاح شده در نمونه ادرار و نمونه دارویی مورد بررسی قرار گرفت.