نام پژوهشگر: جواد میرزاآقازاده
جواد میرزاآقازاده محمود اربابی
بخش پایانی هر روایتی از نقطه نظر ساختاری، تأثیرگذاری و عقیدتی اهمیتی ویژه دارد. پایان یک فیلم جایی است که مضمون مورد نظر به کنش نهایی می رسد و به آن معنا می دهد. ساختار یک روایت را به طور کلی به سه قسمت «آغاز، میان و پایان» تقسیم کرده اند و بر اساس آرای ساختارگرایان، همه ی اجزای روایت از قطعیتی غایت شناختی برخوردارند و برای رسیدن به پایان اثر طراحی می شوند. لذا باتوجه به این جایگاه، این رساله به علت ضعف های موجود در پایان بندی فیلم های داستانی در ایران، در پی تبیین مناسب مفهوم، ویژگی ها و انواع پایان بندی است. برای این منظور بر اساس آرای ساختارگرایان به جایگاه پایان در ساختار روایت پرداخته و سپس معادل آن را در ساختار روایت فیلمی در کنار آرای دیوید بردول بررسی می کند و به این مفهوم می رسد که رسیدن به یک پایان مناسب و تعیین نوع کیفیت آن، نیازمند داشتن یک ساختار محکم بر اساس ترکیب بندی مناسب اجزای روایت در پیرنگ و نوع هم-نشینی دو بخش داستان و گفتمانِ ساختار روایت در کنار یکدیگر است. از سوی دیگر پایان وقتی می رسد که انتظار مخاطب برآورده شده باشد، این پایان وابسته است به حس مخاطب از تثبیت معنا و یکی شدن با متن. لذا به نظر می رسد استفاده از «تاثیر پایانی» به جای «پایان» فیلم مناسب تر باشد.