نام پژوهشگر: لقمان دهقان نیری
نسترن صارمیان لقمان دهقان نیری
در عصر پهلوی دوم (1357-1320) برای انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مورد نظر امپریالیسم آمریکا، اجرای برنامه ای تحت عنوان "انقلاب سفید" در ایران مطرح شده و توسط شاه به رفراندوم نهاده شد. یکی از اصول این طرح که وسیله ای برای تغییر و تحولات مدرن در جامعه سنتی ایران بود، اصل ششم آن یعنی "سپاه دانش" بود. سپاه دانش که در سال 1341 قانون تشکیل آن به تصویب مجلس وقت رسید، شامل حال جوانان دیپلم و بالاتر می شد، تا دوران خدمت سربازی خود را در روستاهای ایران که 70% جمعیت بی سواد را در خود جای داده بودند، به شغل معلمی بگذرانند. وظیفه اصلی آنها آموزش دادن به افراد بی سواد به ویژه کودکان 7 تا 17 ساله بود.آنان ضمن آموزش خواندن و نوشتن به کودکان وظیفه دیگری نیز به عهده داشتند، و آن رابطه برقرار کردن با اولیاء کودکان و اهالی روستا بود، تا بدین وسیله بهتر و سریعتر بتوان با کمک خود روستائیان زمینه های تغییرات فرهنگی و عمرانی در روستاها را ایجاد کرد. این رساله بر آن است تا به بحث و بررسی نتایج حاصل از اقدامات و دستاوردهای سپاهیان دانش پرداخته و تا آنجا که نوشته ها و اسناد اجازه می دهند، نقش سپاهیان دانش را در به وجود آوردن تغییرات فرهنگی و اجتماعی این دوره بررسی کند.
امیر صالحی فریدون الله یاری
تاریخ ایران از دوره باستان تا امروز به طور مداوم درگیر بحران های جانشینی بوده، به گونه ای که این مسأله در قالب رقابت ها و کشمکش ها همواره سلسله های حاکم را به خود مشغول داشته است. دوره ایلخانان نمونه ی بارز این کشمکش ها یا به بیان دیگر بحران جانشینی است. دوره ایلخانان به سبب تداخل و تعارض سنت های انتخاب فرمانروا در فرهنگ ایرانی و اسلامی با سنت های یاسا و رسوم مغولی، فقدان یک سازوکار مشخص برای تعیین فرمانروا و همچنین وجود قابل توجهی از شاهزادگان مغولی با اختیارات و اهداف مختلف، پیچیدگی و حادتری را به این مسأله در این دوره زمانی بخشیده است. شاهزادگان مدعی قدرت به علت دارا بودن موقعیت ویژه، همراهی امرای مغولی و نیروهای متنفذ با آنها با ایجاد دو دستگی در ساختار قدرت، برای دست یابی به قدرت باعث خلق پی در پی بحران های جانشینی می شدند. دوران کوتاه ایلخانی احمد، ارغون، گیخاتو، بایدو، به همراه قتل هرکدام از آنها را باید از نمودهای اوج بحران جانشینی در این دوره دانست. این پژوهش با چنین رویکردی و با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی آن است تا با تبیین این بحران ها و علل بروز آنها در پرتو سنت و شیوه انتخاب جانشین در فرهنگ ایرانی و مغولی و همچنین نقش شاهزادگان و عوامل داخلی زمینه ساز این بحران ها به بررسی موضوع بپردازد. از این رو این پژوهش پس از کلیات و منابع، سنت جانشینی در امپراطوری مغول، انتقال فرمانروایی به خاندان تولوی و تشکیل حکومت ایلخانی، بحران جانشینی آباقاخان و برآمدن احمدتکودار و ادامه این مسأله پس از مرگ احمد تکودار تا برآمدن غازان را مورد بررسی قرار می دهد.
ایرج خسروانی لقمان دهقان نیری
شهر خشت که در حال حاضر از توابع شهرستان کازرون در استان فارس است، با قدمت پیش از اسلام خود دارای آثار باستانی و آداب و رسوم کهن و بافت قومی متنوع است. خوانین خشت بعد از مرگ نادر با قیام و بیرون راندن حکام افشاری از منطقه پا به عرصه معادلات سیاسی فارس نهاده، و سپس متحد با کریم خان در جنگ خشت شرکت کرده و بدین ترتیب نقش بارزی در شکل گیری سلسله زندیه ایفا نمودند. با سقوط زندیه و کور شدن زال خان خشتی توسط آقا محمد خان، عصر طلایی نفوذ و قدرت خوانین خشت مبدل به ترس و وحشت از قاجارها شد. خوانین خشت بعد از سپری کردن یک دوره از جنگ و ویرانی عصر قاجاری، با آغاز جنگ جهانی اول مرحله جدیدی از تسلط ونفوذ بیگانگان را در کشور و منطقه تجربه نمودند. خوانین خشت در طول جنگ جهانی اول اگرچه در ابتدا هواخواه انگلیس بودند، اما به هنگام اشغال فارس توسط انگلیسی ها، پشیمان شده و به صفوف مجاهدین پیوستند. اما با این حال احتمالا به علت شیوع بیماری آنفولانزا در منطقه نتوانستند آن جور که شایسته است جلوی انگلیس ها راسد کنند و برعکس خان کمارج، تلفات سنگینی بر قوای بیگانه وارد ساخت. با کودتای 1299هـ.ش و بدنبال آن تاسیس حکومت پهلوی و تشکیل ارتش قوی و منظم در کشور، قدرت و نفوذ خوانین از جمله خشت به خطر افتاد؛ رضاخان در پی سیاست ایجاد حکومتی متمرکز و قدرتمند، در صدد محو حکومت خان خانی در کشور بر آمد، لذا در راستای این هدف، بسیاری از خوانین جنوب و منجمله خان خشت، جان خود را از دست دادند. با فرا رسیدن شهریور 1320 و سقوط رضاخان، خان خشت همگام با خوانین و عشایر فارس بر ضد حکومت مرکزی در نهضت جنوب شرکت کرد. و سرانجام در آستانه انقلاب اسلامی، مردم خشت با فعالیت های ضد رژیم خود موجبات اعلام حکومت نظامی را در خشت فراهم آوردند و با پیروزی انقلاب اسلامی در 22بهمن 57، قدرت و نفوذ خوانین، برای همیشه از منطقه رخت بر بست و مردم با شور و شوق زائد الوصفی برای دفاع از ارزشهای انقلاب در جنگ تحمیلی شرکت کرده و 175 شهید را تقدیم این مرز و بوم کردند.
بهرام موسوی مرتضی نورایی
هدف از این تحقیق، بررسی و جستار وجوه مختلف حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یکی از خاندان های معروف و سرشناس تاریخ سیاسی- اجتماعی سده اخیر کشور- خاندان فروغی- می باشد که با وجود نقش پر رنگ آنان در بسیاری از مسایل مهم و سرنوشت ساز دوران تا کنون تحقیق مناسب و سزاواری در مورد آنان انجام نشده است. بویژه آن که خاندان فروغی و خاصه، محمدحسین فروغی بعنوان یکی از روشن فکران نسل اول و مرتبط با انقلاب مشروطیت با نشر نخستین روزنامه غیر دولتی – تربیت- در فرآیند بسترسازی و ایجاد فضای ذهنی مطلوب در نزد مخاطبانش توانست سهم مهمی در این جریان ایفا نماید و فرزندش محمدعلی فروغی علاوه بر آنکه متعلق به نسل دوم روشن فکران عصر مشروطه و اوضاع پس از این انقلاب بود، در زمره اشخاصی محسوب می شود که بعدها بعنوان عنصری مهم در ساز و کار حکومت های قاجار و پهلوی به عنوان رییس مجلس، وزیر و نخست وزیر به نقش آفرینی پرداخت. ابوالحسن فروغی فرزند دیگر محمدحسین فروغی اگر چه کمتر در وادی سیاست ظاهر گردید اما بنای نخستین دارالمعلمین کشور بدست او نهاده شد و بسیاری از بزرگان اندیشه و ادب، دانش آموختگان همین مرکز فرهنگی بوده اند. اعضای دیگر این خانواده که از شهرت نسبی برخوردارند فرزندان محمدعلی فروغی یعنی محسن فروغی که با سمت استادی دانشگاه، به بنیان گذاری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران اقدام نمود و محمود فروغی که از صاحب منصبان وزارت امور خارجه، سفیر ایران در کشورهایی مانند افغانستان و آمریکا بوده است. در این رساله، روش تحقیق معطوف به بهره گیری از منابع کتابخانه ای دست اول و مرتبط با هر دوره ی زمانی و موضوع مورد بحث بوده است. در مواردی که اینگونه مصادر و منابع، مسئله ای را مسکوت نهاده اند، به تحقیقات اخیر مراجعه شده و تلاش گردیده تا هیچ موضوع و مطلبی بدون ماخذ و مدرک به پژوهش راه نیابد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد، خاندان فروغی یکی از خانواده های کهن تجارت پیشه و اهل قلم بوده اند که مانند بسیاری از خاندان های بزرگ ایرانی در بست و گشود مسایل سیاسی و فرهنگی عصر خود به ایفای نقش پرداخته اند. این خانواده و خاندان های مشابه، مطابق مدارک و منابع موجود؛ وابسته به قدرت های روز جهان و برخوردار از پشتیبانی پیدا و پنهان آنان بوده اند. از طرف دیگر مانند بسیاری از وزرای نامدار تاریخ ایران همواره در معرض تعرض و اتهام وارده از ناحیه شخص حاکم و حکومت موجود نیز بوده اند. این بررسی نشان می دهد که نقش آنان در مسایل فرهنگی و حوزه های فکر و اندیشه مانند انتشار روزنامه تربیت که توسط محمدحسین فروغی صورت پذیرفت یا کتاب آداب مشروطیت و سیر حکمت در اروپا به قلم محمدعلی فروغی و ایجاد مراکز علمی مانند دارالمعلمین مرکزی توسط ابوالحسن فروغی، بنیانگذاری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران به اهتمام محسن فروغی، پر اهمیت تر از نقش آنان در حیطه مسایل سیاسی می باشد.
منیره عبدالهی لقمان دهقان نیری
م. و در جریان پیشرفت کشور ایران به دلیل موقعیت استراتژیک خود، در پی تحولات جامعه جهانی در نیمه دوم قرن 13 ق/ 9 چشمگیر ک شورهای غربی و رقابت روزافزونشان برای در اختیار گرفتن دیگر کشورها، به شدت تحت تأثیر قرار گرف ت. در این راستا، عصر ناصری عرصه و جولانگاه مناسب آنان جهت رسیدن به اهدافشان گردی د. در پی تحولات سیاسی جامعه جهانی، ایران در عصر مزبور دچار تحولاتی نسبی در ابعاد سیا سی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گردی د. سفرنامه نویسان خارجی اذعان دارند که در نظام سیاسی حاکم بر عصر ناصری، اراده شاهنشاه و فرمان شاه در پایتخت به عنوان قانون محسوب می شد، در دیگر شهرها خاندان سلطنتی و عمال حکومتی به عنوان قانونگذارانی مستقل عمل می کردند و د موکراسی و حقوق فردی هیچ جایگاهی در این میان نداش ت. همچنین، سیاحان عصر مزبور در تبیین وضعیت اقتصادی شهرها بر این باورند که با وجود راه اندازی کارخان ههای متعدد، میزان واردات ایران چند برابر افزایش یافته و خرید کالاهای غیروطنی در میان مردم رایج و فراگیر گشته بود . بنابر نظر سفرنامه نویسان خارجی در اغلب شهرهای ایران تا قبل از شروع عصر ناصری، پیشرفت فرهنگی و اجتماعی چشمگیری صورت نگرفته بود، ولی با شروع دوره مورد بحث و گسترش دامنه ارتباطات و مراودات با کشورهای غربی، در تهران و سایر شهرهای مهم شاهد تحولاتی نسبی هستی م. امکانات و آثار تمدن شهرنشینی جدید به صورت نسبی پدیدار شد، به ویژه در تهران تعصبات مذهبی تا حدودی تعدیل شد و اندیشه های آزادیخواهانه، محسوس تر و برجسته تر روی نمو د. سیاحان خارجی عصر مزبور بر این باورند که ناصرالدین شاه تلا شهایی در جهت غربی کردن هر چه بیشتر شهرهای مهم و کلیدی ایران در ابعاد مختلف صورت داده است؛ لیکن به دلیل هدفمند نبودن تلا شهای وی و عدم وجود بستری مناسب در جامعه، وجه شرقی بودن شه رها بر جنبه غربی بودن آنها غالب گردیده است . واژگان کلید ی: شهرهای عصر ناصری، سفرنام ه، اجتماعی، فرهنگی، تهران.
علی اکبر خسروی سوادجانی مرتضی دهقان نژاد
چکیده: نقش نظام گمرکی هر کشور در تجارت، بسیار مو ثر و تعیین کننده است. نظام گمرکی علاوه بر این که یکی از منابع عمده در آمد محسوب می شود، همچنین به دولتها این امکان را می دهد که با وضع مقررات ویژه گمرکی در جهت حمایت از تولیدات داخلی وتجارت،گامهای موثری بردارند. دردوره ناصری گمرکات مناطق مختلف کشورهمچون دوره های قبل همه ساله به مزایده گذاشته می شد و برندگان مزایده نیز که عمدتا" از وابستگان دستگاه سلطنتی و یا اشراف بودند، برای جبران مبلغ اجاره و ارضای تمایلات سود جویانه و جاه طلبانه خود اقدام به وضع عوارض گمرکی خارج از مقررات و مضر به حال تجارت و اقتصاد کشور می نمود.این امر، به منفی شدن تراز بازرگانی کمک می کرد. همچنین هیچگونه نظارت و کنترلی نیز بر عملکرد گمرکات وجود نداشت، بدین ترتیب تجارت ایران تحت تاثیر ملاحظات سیاسی در روابط خارجی، نبود قوانین و مقررات گمرکی مورد نیاز در داخل و استبدادو تفکر سنتی سران حکومت قاجار، از پیشرفت باز ماند و بستری برای وابستگی ایران به اقتصاد جهان گردید. ازسوی دیگردراین دوره افزایش نفوذ قدرتهای بزرگ درامور داخلی ایران به ویژه گمرکات سبب گردید تا درآمدهایی که می بایست از طریق گمرکات عاید دولت ایران شودکاهش یابد و واردات کالاهای خارجی عاملی گشت دراز بین رفتن صنایع داخلی و ورشکستگی روزافزون بازرگانان ایرانی که توانایی رقابت با تجارخارجی را به دلیل تفاوت در میزان پرداخت عوارض گمرکی و عدم حمایت دولت و همچنین اخذ مالیاتهای گوناگون از آنان نداشتند. کلید واژه ها: ایران، قاجاریه، ناصرالدین شاه، گمرک، تجارت.
ظریفه کاظمی اصغر محمود آبادی
خلیج فارس به عنوان منطقه ای استراتژیک، همواره از اهمیت و جایگاه تاریخی ویژه ای برخوردار بوده است. این منطقه از روزگار باستان تاکنون به لحاظ تجارت و منابع غنی موجود در آن، مورد توجه اقوام و ملل مختلف بوده است. ایالت فارس به دلیل موقعیت سوق الجیشی و قرارگرفتن در مسیر راه های مهم تجاری کشور همواره حائز اهمیت فراوان بوده است. در خلال سال های 1293- 1324 ش / 1914- 1945م، حمل و نقل کالا از بنادر مهمی چون بوشهر و تا حدودی بندرعباس از طریق ایالت فارس صورت می گرفت. استقرار نیروهای انگلیسی در فارس، ایلات و یاغیان مسلحی که در این منطقه ساکن بودند و جنگ های جهانی اول و دوم و قحطی، امنیت راه های تجاری فارس را مختل و اهمیت توجه به راه های این ایالت را در این زمان دو چندان کرد. در واقع این مسیر را بایستی یکی از شاهراه های مهم اقتصادی ایران در جنوب به شمار آورد. اشغال ایران توسط متفقین در طول دو جنگ جهانی، تأثیراتی بر اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران گذاشت. حضور آنها موجب رکود تجارت در ایران و از جمله در جنوب گردید. از آنجا که فارس در معرض عبور و حمل و نقل متفقین قرار داشت، متأثر از این اوضاع بود. انگلیسی ها در راستای منافع خود، اقدام به شوسه کردن جاده ها کردند، که به بهبود راه های تجاری کمک کرد. اما عوامل متعددی موجب اختلال در امر تجارت منطقه بود، که شاید مهمترین آن ناامنی راه ها به واسطه ی راهزنی، شورش ایلات، دخالت عناصر بیگانه و عدم قدرت دولت مرکزی بود. رقابت دولت های انگلیس، آلمان و عثمانی در خاک ایران به این مشکلات دامن می زد که سرانجام در زمان رضاشاه با استقرار دولت جدید آرامش نسبی برقرار گردید. در عصر رضاشاه توجه جدی به راهسازی شد. امنیت هم نسبت به گذشته افزایش یافت و شرایط مناسب تری برای تجارت فراهم گردید. اما همچنان نارضایتی از خرابی راه ها و ناامنی وجود داشت که به رونق تجارت آسیب می رساند، علی رغم مشکلات موجود، بستر مناسب تجارت، هم جواری با خلیج فارس و تعاملات افزون تر با دول بیگانه موجب تردد بیشتر تجار داخلی و خارجی در راه های مواصلاتی جنوب گردید. این امر باعث گردید که تعدادی از کشورها اقدام به تأسیس شرکت های تجاری و حتی کنسولگری در شهرهای تجاری جنوبی نمایند. این رساله بر آن است تا به بررسی چگونگی وضعیت راه های تجاری فارس در خلال سال های 1324_ 1293 ش / 1945_ 1914م با تکیه بر منابع کتابخانه ای و آرشیوی بپردازد.
محسن ملکی حسین میرجعفری
ایجاد انقلاب صنعتی در اروپا سبب رشد صنایع کشورهای اروپایی گردید،و نظام کهنه ارباب رعیتی جای خود را به نظام سرمایه داری داد. با افزایش تماس ها و مبادلات ایران با غرب در قرن نوزدهم /سیزدهم زمینه رقابت میان کالاهای سنتی ایرانی و کالاهای صنعتی غرب فراهم آمد. و چون کالاهای سنتی ایرانی از حمایت دولتی و نیز پویایی لازم برخوردار نبودند رو به زوال رفتند. اما آشنایی ایرانیان با اروپا و صنایع جدید اروپایی سبب شد که آنان اقدام به تاسیس کارخانجات صنعتی نوین نمایند. به این ترتیب اولین دوره نوسازی صنعتی ایران در دوره قاجار آغاز شد. در دوره قاجار با توجه به عدم ایجاد زیر ساخت های لازم،کار شکنی های روس و انگلیس،سیستم استبدادی حکومت و دیگر شرایط خاص مملکت ،صنایع جدید چندانی شکل نگرفتند و یا در واقع ایجاد شده سپس دچار ورشکستگی می شدند. با روی کار آمدن رضاشاه ظرف مدت نزدیک به چهارده سال چندین کارخانه ،مربوط به صنایع مصرفی در ایران بوجود آمد ،این روند با و قفه هایی در دوران پس از جنگ جهانی نیز تا دهه چهل ادامه یافت .صنایعی که در این فاصله در ایران ایجاد می شدند، اغلب از همان دست صنایعی بودند که در دوره قاجار غالبا با ورشکستگی مواجه شده بودند .این صنایع از لحاظ ماشین آلات ،نیروهای متخصص و نیز مواد پایه به خارج وابسته بودند. به همین خاطر دارای انعطاف پذیری و توان رقابت با کارخانه های مشابه خارجی نبودند،یعنی در حقیقت هر گونه ابداع و نوآوری که در صنایع اروپا صورت می گرفت تا زمان انتقال به ایران کهنه شده بود. چنین شرایطی باعث شد که مسئولان وقت به فکر ایجاد صنایع سنگین بیافتند، تا با استفاده از آنها در صنایع کشور تحولی ایجاد نمایند. ایجاد صنایع سنگین در ایران چندان با استراتژی غرب همسو نبود ،به همین خاطر و نیز تعلل مسئولان وقت مملکتی ایجاد این صنایع در کشور تا اوایل دهه پنجاه به تعویق افتاد. نهایتا دو کارخانه ماشین سازی،یک واحد ذوب آهن،یک کارخانه آلومینیوم و چند واحد پتروشیمی در کشور احداث شد. در این پایان نامه محورهای بالا در فصول مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . در این راستا تلاش بر محوریت مطالعات آرشیوی واسناد در این بازسازی بوده است.
حسن حسینی فریدون الهیاری
به قدرت رسیدن مصطفی کمال پاشا در ترکیه و همچنین رضاخان در ایران از جمله حوادث مهم تاریخی است که سرآغاز و سرمنشاء تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی بزرگی دراین دو کشور به شمار می آید . به قدرت رسیدن مصطفی کمال پاشا و رضاخان ناشی از شرایط داخلی و تحولات بین المللی پس از جنگ جهانی اول می باشد. در دوران زمامداری مصطفی کمال پاشا و رضاخان کشور ایران و ترکیه وارد مسیری متفاوتی از سیر تاریخی خود شد. گسترش وابستگی های فرهنگی ایران و ترکیه به غرب و ترویج غربگرایی و خود باختگی و پی گیری سیاست های تجدد گرایانه از طریق تضعیف مذهب و از بین بردن دین و نیروهای مذهبی و همچنین تشکیل ارتش مدرن برای از بین بردن مخالفان از مهمترین رویدادهایی است که با این دوران آغاز می شود. بی تردیداین اقدامات با واکنش روحانیت و نیروهای سنتی همراه بود. این پژوهش با چنین رویکردی و با روش توصیفی و تحلیلی وبراساس منابع کتابخانه ای پس از مقدمه و کلیات به بررسی اقدامات ضد مذهبی رضاشاه و آتاتورک می پردازد و پس از آن با مطالعه ی دین و سازمان روحانیت در ایران و ترکیه در زمان موضوع مورد بحث واکنش روحانیت در برابر این اقدامات را به صورت مقایسه ای مورد بررسی قرار می دهد.
سعیده حقیقت نژاد مرتضی نورایی
شهرستان چابهار با مساحتی حدود 14927/85 کیلومتر مربع در منتهی الیه جنوب شرقی ایران ، در کنار دریای عمان واقع است . موقعیت ویژه ی جغرافیایی این شهرستان به علت دارابودن سیصد کیلومتر مرز آبی در دریای عمان و خارج از تنگه هرمز و واقع بودن در دهانه اقیانوس هند ، اهمیت این بندر را به عنوان یک راه آبی و ترانزیتی و بازار مطلوب اقتصادی و ارتباط دریای عمان با سرزمین های شمالی آن مثل افغانستان، ازبکستان ، تاجیکستان و ترکمنستان را نشان می دهد . همچنین تغییر و تحولات سیاسی سالهای اخیر اهمیت این بندر را که می تواند نقش عمده ای در تامین نیازهای وارداتی کشور به طور استراتژیک داشته باشد را نشان می دهد.در این پژوهش با عنوان « تبین و تحلیل تجارت بندر چابهار در دوره پهلوی 1357-1304 ه ش/1979-1925م » به فعالیت های تجاری اقتصادی که در دوره پهلوی در این ناحیه صورت گرفته است پرداخته می شود. فرایند توجه و نقش آفرینی ایران در خلیج فارس و دریای عمان در اوایل دوره پهلوی دوم نیز همچون دوره ی اول همچنان با دلبستگی و علاقه مندی فراوان اما همراه با سیاست های لرزان و ناکارآمد منطقه ای ادامه یافت . با تحکیم حاکمیت پهلوی دوم پس از مرداد1332 ه ش /1953م و خروج عناصر نظامی خارجی از ایران و ضعف تدریجی دولت انگلستان نقش آفرینی متفاوتی در این حوزه آغاز گشت،این حرکت در دهه 1330ه ش/1951م بسیار آرام اما خزنده در حال پیشرفت بود. در این زمان براساس نظریات دولت محدوده فعالیت امنیتی ایران از خلیج فارس فراتر بود و بخشهای وسیعی از آبهای دریای عمان و اقیانوس هند را دربر می گرفت .آبادانی بندر چابهار نیز بستگی به دولت مرکزی داشت ، هرگاه که دولت مرکزی با ایجاد امنیت در راهها و همچنین نظارت بر گرفتن مالیاتها اعمال قدرت می کرد ، موجب آمدن قافله ها به بندر و آسایش مردم می شد و آبادانی منطقه را به همراه داشت .
الهام لطفی لقمان دهقان نیری
کشیده شدن دامنه ی جنگ جهانی دوم به ایران و ورود نیروهای متفقین در سحرگاه سوم شهریور1320?25 اوت 1939 به کشور، گذشته از پیامدهای سیاسی و اقتصادی، آثار و نتایج سوئی در امور اجتماعی ایران باقی گذاشت و مردم با مشکلات و سختی های بسیاری همچون ناامنی، قحطی و شیوع بیماری های مختلف روبه رو شدند. در این زمان حضور نیروهای اشغالگر و اسرای جنگی، بر نابسامانی اوضاع می افزود، ضمن آنکه فرصت مناسبی برای افراد سودجو داخلی فراهم? شد، تا با سوءاستفاده از شرایط موجود، موقعیت های خود را مستحکم نمایند. در این بین بیشترین فشار به طبقات فرودست و افراد بی بضاعت جامعه مانند کشاورزان و کارگران، وارد می آمد و آنها در شرایطی به مراتب بدتر از قبل از جنگ به سر می بردند. این پژوهش می کوشد وضعیت مردم و جامعه ایران را در طول سال های جنگ جهانی دوم بررسی نموده و پیامدهای اجتماعی ناشی از جنگ را تبیین نماید.
مهدی ابوالحسنی ترقی لقمان دهقان نیری
تغییر روش و بینش در تاریخ نگاری ایران از اواخر عهد قاجاریه و اوایل دوران پهلوی، نتیجهیتوسعه ارتباطات فرهنگی و شناخت جامعهیعلمی کشور از جهان غرب بوده است. تاریخ شفاهی که به عنوان روشی علمی و نوین در سال های پس از جنگ جهانی دوم (1945-1939م/1324-1318ش) در آمریکا به کار گرفته شد، امروزه جایگاه ویژه ای در میان محققین تاریخ و حتی سایر علوم یافته است. گرچه می توان نشانه هایی از کاربرد این روش در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یافت اما باید گفت که تکوین و توسعهیآن در ایران پیوندی انکارناپذیر با پدیده انقلاب اسلامی ایران و پیامدهای آن داشته است. تعدد مراکز و موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی ایران در داخل و خارج کشور و تنوع تولیدات تاریخ شفاهی ایران، لزوم آشنایی با این مراکز و نقد و بررسی تولیدات آن ها را دوچندان می کند. تاریخ شفاهی، روش استفاده از مصاحبه هدفمند، فعال و آگاهانه با شاهد و ناظر یا عامل در یک رویداد برای گردآوری داده های تاریخی می باشد که با سنت شفاهی یعنی بستر، محمل و شیوهیانتقال تجارب نسل ها به وسیله نقل و روایت و بیان شفاهی، تفاوت و تمایز دارد. افزون بر این، تاریخ شفاهی با خاطرهنگاری نیز تفاوت دارد. ماهیت و چیستی تاریخ شفاهی، سازوکار و کارکردهای آن، نکات مشترک و تمایزات تاریخ شفاهی با سنت شفاهی و خاطرهنگاری، محورهای اصلی مبحث نظری این پایان نامه را تشکیل می دهد. از سوی دیگر، این پژوهش درصدد است میزان کارآمدی روش تاریخ شفاهی در بازسازی و بازنمایی تاریخ معاصر ایران را ارزیابی کند. در این راستا، افزون بر پیگیری مباحث نظری در برجسته سازی وضعیت این شیوه از گردآوری مدارک تاریخی، مولفه های اساسی و بحث برانگیز تولیدات در این عرصه هم از منظر درونی و هم از نگاه برونی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مبنای اساسی تحلیل در حیطه ارزیابی درونی، کارکرد همه موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی در داخل و خارج ایران بوده است. نتایج حاصل از تحلیل محتوایی تولیدات تاریخ شفاهی ایران در این پژوهش، به عنوان مزایا و آسیب های تاریخ شفاهی ایران ارائه و با طرح مبحثِ آسیب شناسیِ استفاده از روش تاریخ شفاهی در بازنمایی تاریخ معاصر ایران، راهکارهایی جهت بهبود وضعیت موجود و افزایش کارایی این روش عرضه شده است.
مجتبی مظفری وانانی لقمان دهقان نیری
هدف از این تحقیق بررسی و جستار یکی از ارکان مهم اجامعه ی ایران می باشد و باتوجه به نقشی که در زندگی مردم و مناسبات ایران با دیگر کشورهاداشته است تا کنون هیچ تحقیق مستقلی در این باره انجام نشده است.و چون این مهم-قرنطینه- نقش مهمی در سلامت جامعه و جلوگیری از انتشار بیماری ها نقش به سزایی ایفاکرده است و توانسته با توجه به نگرش سنتی مردم ایران عصر قاجار و برخوردشان با پدیده های مدرن،جای خود را در جامعه ی آن روز ایران باز نموده و در زمینه ی مبارزه با بیماریها در ایران جایگاهی شناخته شده را برای خود بدست آورد.اگر پیش از آن که قرنطینه توسط اروپایان به ایرانیان شناسانده شود،در ایران وجود داشت اما از لحاظ نظام مندی سطح چندان بالایی نداشت و به تدریج دارای روش علمی و نظام مندی پیدا کرد. در استقرار قرنطینه در ایران نمی توان نقش دولت های غربی را نادیده انگاشت چرا که روند رو به رشدد ارتباطات بشری موجب شد که به وضع سلامت در ایران که یکی از کانون های بیماری های مسری بود توجه نشان دهند. روش تحقیق در این رساله معطوف به بهره گیری از منابع کتابخانه ای دست اول و اسناد آرشیوی می باشد البته در جایی که منابع در بیان موضوعات تحقیق ابهامی داشته باشند از منابع تحقیقاتی استفاده شده است. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان میدهد که قرنطینه یکی از ارکان مهم پزشکی پیشگیری نقش بسار مهمی را در جلوگیری از انتشار بیماری از مناطق الوده به بیماری به مناطق سالم ایفا میکرده است.همچنین گاهی عدم مسولیت پذیری اولیای امور در خصوص وضعیت بهداشتی جامعه موجبات بروز حوادثی ناگوتر را رقم می زده است و از سویی عدم رعایت بهداشت فردی و عمومی از جانب مردم خود دلیلی دیگر برای شیوع و انتشار بیماری میباشد.این برسی نشان میدهد اگرچه ایرانیان در درمان بیماری ها از طب سنتی بهره میجستند اما این شیوه در برخی موارد چندان موثر نبوده است و با ورود طب اروپایی به ایران نیاز آن در کنار طب سنتی برای درمان بیماری ها احساس گردید.این پژوهش نشان میدهد اگرچه دولت های غیر در برقراری پستهای قرنطینه در ایران به دنبال منافع خود بودند اما با این وجود باعث گردید که به طور حداقلی هم که شده قوانین بهداشتی مربوط به ورود و خروج کالاها از بنادر ومرزها تا اندازه ای از بروز بیماری های مسری در کشور کاسته شود.
امیر آغایلی مرتضی نورایی
وزارت دربار در دوره ی پهلوی فراز و نشیب های مختلفی را طی می کند. در دوران رضا شاه و از آغاز سلطنت وی تا سال ???? (سال برکناری تیمورتاش) دربار در چارچوب وظایف متعارف و گاه نامتعارف و در راستای اراده ی شاه نقش فعال دارد. اما پس از این تاریخ وزارت دربار اهمیت خود را از دست می دهد و از ???? تا ???? ه..ش یعنی سال استعفای اجباری رضا شاه از سلطنت دربار نقش کمرنگ و بی اهمیت دارد. اما پس از سال ???? ه..ش و اشغال ایران و به پادشاهی رسیدن محمدرضا، نقش وزارت دربار پررنگ تر می شود. دربار به انحاء مختلف با متزلزل ساختن نخست وزیران مستقل و کابینه های آنان تلاش می کند تا به سهم بیشتری از قدرت دست یابد. در خلال سالهای ???? تا ???? ه..ش ( ???? ) دربار و در رأس آن وزارت دربار به بازویی در راستای اجرای اهداف شاه تبدیل می شود. - با نادیده انگاشتن بحرانهای سالهای ???? وزارت دربار در شئون اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی- مالی کشور نیز تأثیرگذار است. عضویت برخی از وزیران دربار در هیأت امنای دانشگاه ها ، تأثیرگذاری بر جریان تبلیغات نظام از عناصر تأثیرگذار بر فضای اجتماعی فرهنگی کشور می باشد. همچنین تأثیرگذاری بر مناقصه ها و مزایده ها ، دخالت در برخی از پروژه های عمرانی و زیربنایی ، روابط رسمی و غیر رسمی با برخی از ارگان های مالی- اقتصادی از عواملی هستند که نشان دهنده ی تأثیرگذاری وزارت دربار بر حوزه ی اقتصادی- مالی این مرز وبوم می باشد. این پژوهش در پی ایضاح نقش وزارت دربار در چگونگی رخ نمودن وقایع و تأثیر و تأثرات این وقایع بر تحولات کشور می باشد.
عاطفه قادری مرتضی دهقان نژاد
چکیده انقلاب مشروطه نتیجه خواست مردم ایران برای برقراری حکومت قانون و کسب حقوق قانونی برای همه اقشار کشور بود . اگر چه برای ایرانیان « قانون » به ارمغان آورد ولی در نتیجه فرهنگ مرد سالار ایران ، زنان که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دادند از حقوق قانونی برابر همچنان محروم بودند . گروهی از زنان که تحت تأثیر آراء و افکار روشنفکران با مفاهیم آزادی و برابری آشنا شده بودند و در جریان مبارزات انقلاب مشروطه حضور داشتند ، با اعتراض به وضعیت نابرابر زنان در جامعه ایران خواستار اعطای حقوق مساوی به زنان در قانون شدند. آنها سعی کردند با تشکیل احزاب و مطرح کردن مشکلات زنان، دولت و مجلس را برای رفع اجحافات حقوقی نسبت به زنان و بهبود وضعیت آنها متقاعد کنند . این فعالیت در دوره رضا شاه دنبال شد . رضا شاه خواستار تحول در وضع جامعه و حضور و فعالیت زنان در جامعه بود اما با محدود کردن فعالیت احزاب مستقل زنان، امید آنها برای تغییر قوانین را به یأس تبدیل کرد. زنان پس از خروج رضا شاه از کشور در شهریور 1320ش/سپتامبر 1941م فعالیت حقوقی خود را از سر گرفتند. با این حال دولت تا آغاز دهه 1340 ش / 1960 م به حقوق زنان بی توجه بود . در آغاز دهه 1340 ش / 1960 م آمریکا برای انجام اصلاحاتی در ایران، شاه را تحت فشار قرار داد . مطابق شدن اهداف و خواسته های زنان با برنامه های اصلاحی شاه منجر به تصویب قوانینی در جهت بهبود وضعیت زنان در ایران گشت. این پایان نامه در پی روشن کردن فعالیت های حقوقی زنان در دوره پهلوی دوم و نقش آنها در تغییرات قانونی مربوط به زنان در این دوره است. به علاوه در این رساله سعی شده است مصوبات قانونی مربوط به زنان بررسی شده و به تأثیر آن بر وضعیت زنان به طور مختصر پرداخته شود. کلید واژه ها:مصوبات، حقوق، دولت، مجلس شورای ملی، پهلوی.
مریم ترکمان لقمان دهقان نیری
ترجمه آثار ارزنده ادبیات اروپایی و آثار علمی ، فلسفی ، سیاسی و اقتصادی آنها در بیداری افکار، رشد ادبیات انتقادی وشناختن مفاهیم جدید سیاسی و اجتماعی مغرب زمین موثر افتاد.
مهری رضایی لقمان دهقان نیری
چکیده نهضت مشروطیت در زمان مظفرالدین شاه قاجار در سال 1324ق/1906م، به وقوع پیوست. از جمله دستاوردهای نهضت مشروطه در اصفهان طی سال های 32-1327ق/14- 1909م، برپایی موسسه های مدنی جدید همچون ادارات بلدیه، عدلیه، مالیه، نظمیه، حفظ الصحه، تأسیس مدارس؛ که همگی بیانگر دمیده شدن روح قرن بیستم بر جامعه ی مزبور می باشد. از ویژگی های این دوره، آزادی بیان روزنامه ها بود، که روزنامه ی «زاینده رود» هم از این امر مستثنی نبود. روزنامه ی زاینده رود در دوران انتشار طی سال های 32-1327ق/1914-1909م، به صورت گسترده به مسائل مختلف شهری جامعه ی اصفهان پرداخته است؛ که منعکس کننده ی مشکلات جامعه و ارائه ی راه حل هایی برای رفع مشکلات بود. این پژوهش بر آن است که با استفاده از منابع روزنامه ای به بررسی تحولات اجتماعی اصفهان بر اساس محتوای روزنامه ی زاینده رود طی سال های 32-1327ق/14-1909م، بپردازد. کلید واژه ها: اصفهان، روزنامه زاینده رود، مشروطه،انجمن ایالتی و ولایتی
پیام نقدی فریدون الهیاری
چکیده فرمانروائی خوارزمشاهیان که فرزندان انوشتگین غرچه بودند در مقایسه با سایر دولتهای ترک حائز اهمیت خاصی است . وجه مشخصه آن مرزی بودن این حکومت است . سلسله خوارزمشاهی در مراحل تکوین خود تغییرات زیادی داشته و طرز تشکیل و تشکّل سپاه آن نیز حائز موقعیتی ممتاز است . انوشتگین غلامی بود که در تابعیت خاندان سلجوقی به سر می برد و پسر وی قطب الدین محمد به خوبی توانست مقام و موقعیت خود را به عنوان خوارزمشاه حفظ کند . پسر وی آتسز در اندیشه تأسیس حکومتی مستقل در ولایت مرزی خوارزم بود که در زمان ایل ارسلان در این راه گامهای مهمی برداشته شد . علاءالدین تکش این دوره انتقالی را ادامه داده و به عنوان فرد برجسته خاندان ، دارای سیمایی متمایز است . وی توانست با حذف قدرت سلاجقه عراق در 590 ه.ق ، قدرت خوارزمشاهیان را تثبیت کند . اما سلطان محمد خوارزمشاه پسر تکش که از بینش سیاسی و قابلیت و تدبیر پدر محروم بود نتوانست با لیاقت و کاردانی از امکانات موجود استفاده کند . وی که در آرزوی فتح مصر و شام و چین بود ، با کارهای نابخردانه خود باعث حمله مغولان به سرزمین های اسلامی و قتل صدها هزار نفر از مسلمانان شد . پسر وی سلطان جلال الدین نیز علی رغم تلاش فراوان نتوانست به اوضاع حکومتش سروسامانی دهد . یکی از وقایعی که خوارزمشاهیان مانند بقیه حکومتها با آن روبرو بودند مسئله جانشینی بود . با اینکه جانشینان مشخص بودند ، بنابه دلایلی در این باب اختلافاتی پیش می آمد . در این اختلافات سپاه و زنان درباری نقش بسیار مهمی داشتند . بعد از مرگ ایل ارسلان همسر وی در غیبت تکش ، پسرش سلطانشاه را بر تخت نشاند و این مقدمه بیست سال مبارزه تکش با سلطانشاه شد . با مرگ تکش نیز بین سلطان محمد و برادرزاده اش هندوخان که پسر ملکشاه پسر ارشد تکش بود و برای همین خود را مستحق خوارزمشاهی می دانست ، اختلافاتی پیش آمد که با پناهنده شدن هندوخان به غوریان پای این سلسله نیز به دخالت در این موضوع کشیده شد که در آخر به نابودی غوریان انجامید . در این بین خلافت عباسی نیز به آتش این اختلافات دامن می زد . ترکان خاتون مادر سلطان محمد نیز به خاطر اینکه مادر جلال الدین کنیزی هندی بود ، با جانشینی وی مخالف بود و سلطان محمد نیز بر اثر فشار مادرش مجبور شد وی را برکنار و برادرش ازلاغ شاه را به ولی عهدی بگمارد. ولی بعد از حمله مغول سلطان محمد که تنها جلال الدین را حریف مغولان می دانست در اواخر عمر رکن الدین را برکنار و جلال الدین را به جانشینی انتخاب می کند . کلیدواژه : خوارزم ، خوارزمشاهیان ، غوریان ، تکش ، سلطانشاه ، سلطان محمد
ایرج ورفی نژاد لقمان دهقان نیری
این پژوهش با رویکرد و روشی تاریخی و بر اساس منابع و تحقیقات مستند، مسأله ی جانشینی از آغاز دوره ی قاجار تا انقلاب مشروطه را مورد بررسی قرار داده است. مسأله ی اساسی در این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا دوره ی قاجار نیز به مانند دیگر ادوار تاریخ ایران، شاهد بروز مسأله ی جانشینی و ظهور مدعیان مختلف قدرت و جانشینی بوده است؟ بدیهی است پاسخ به این پرسش در بطن تاریخ ایران نهفته است. در ایران، قدرت در ذهن و تفکر اجتماعی مردم امری مقدس و راز آلود بودکه از سوی خداوند به فردی که آنرا تصاحب می کرد اعطا می گردید. بنابراین مشروعیت اغلب با فرد پیروز بود. قدسی بودن قدرت طبیعتاً مانع از کارایی ساز و کارهای نه چندان منسجم جانشینی می شد زیرا در شرایطی که هر فرد پیروزی می توانست با دستیابی به قدرت، مدعی داشتن فرّه ایزدی یا عطیه ی الهی شود، طبیعتاً صحبت از کارآمدی سازوکارهای جانشینی چندان دقیق نیست. در دوره ی قاجاریه نیز گرچه پاره ای امتیازات و سازو کارهای جانشینی وجود داشت با این حال این گونه ساز و کارهای جانشینی در آن سطحی که مانع از بروز بحران شوند، کارآیی نداشتند از این رو بحرانهای جانشینی در این عصر کماکان تداوم یافتند. آقامحمدخان که خود برای رسیدن به حکومت از سد حکومت زندیه گذشته بود، تا مدتها با برادران خویش و حکمرانان محلی برای دست یابی به تاج و تخت جنگید. او به منظور هموار کردن پادشاهی فتحعلی شاه پاکسازیهای سیاسی سازمان یافته ای را تدارک دید اما با مرگ وی دست کم هشت نفر به عنوان مدعیان قدرت ِ وی قد علم کردند. از سوی دیگر فتحعلی شاه در تعیین جانشین برای خود، امتیاز ارشدیتِ محمدعلی دولتشاه را نادیده گرفت و عباس میرزا را به ولیعهدی برگزید. با مرگ عباس میرزا، شاه در انتخابی جنجالی تر، با وجود خیل عظیم پسرانش، جانشینی را حق نوه اش محمدمیرزا دانست که پس از مرگ فتحعلی شاه به بحرانی فراگیر در کشور تبدیل شد. در دوران شاهان بعدی یعنی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، مسأله ی جانشینی ومشکلات ناشی از آن کماکان تدوام یافت و این شاهان یا در دوران ولایتعهدی و یا پادشاهی در راه جانشینی بی رقیب نبودند. ناکارآمدی ساز و کارهای جانشینی، نیروهای مختلف داخلی و خارجی را در فرایند جانشینی دخیل کرده بود. این نیروها همگی در تلاش برای تأثیرگذاری بر انتخاب شاه و جهت دادن به آن در جهت منافع خویش بودند. در میانِ این نیروها تنها نقش نهاد وزارت را می توان به صورت پایدار سازنده معرفی کرد و گرنه نقش نیرو های دیگر از تأثیرگذاری مثبت تا مخرب در نوسان بود. با وجود این اعمال نفوذها شاه در عمل همچنان نقش بی بدیل خود را حفظ کرد. یافته ها و دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که جانشینی در دوره ی قاجار به مانند ادوار قبل از ناکارآمدی ساز و کارهای جانشینی رنج می برد و همین امر سبب تداوم بحران جانشینی در دوره ی قاجار شد. بنابراین مسائل و مشکلات جانشینی عملاً تا انقلاب مشروطه با شدت و ضعف ادامه پیدا کرد. انقلاب مشروطه جانشینی را تحت اسلوب و قاعده ای مشخص، تعریف نمود اما چون این انقلاب ذهن و تفکر مردم را عمیقاً دستخوش تحول ننمود بنابراین نتوانست مناسبات جانشینی را به صورت بنیادین دچار تغییر کند. از اینرو بحرانها و مسائل جانشینی به رغم انقلاب مشروطه همچنان به عنوان یک مسأله ی تاریخی باقی ماند.
سجاد حسینی لقمان دهقان نیری
مسلماننشینهای قفقاز جنوبی در سدههای 19 و 20م. عرصه ظهور آثار تاریخنگاری محلی متعددی شد. این آثار در محدوده جغرافیایی و زمانی مذکور به دو بخش سنت قدیم و جدید قابل تقسیم است. سنت قدیم تاریخنگاری محلی مسلماننشینهای قفقاز جنوبی در سرتاسر قرن 19م. و اوایل قرن 20م. با الهامپذیری از سنتهای تاریخنگاری ایرانی-اسلامی رایج بود. این روند تا فروپاشی دولت روسیه تزاری تداوم داشت و پس از آن در دوران جمهوری نخست آذربایجان(1920-1918م.)، تحت تأثیر افکار ناسیونالیستی این دوره گذار، به تاریخنگاری ملی انجامید. سنت جدید تاریخنگاری محلی منطقه مورد مطالعه، در بعد از این دوره گذار و در دوران اتحاد جماهیر شوروی (1991-1920م.) و سپس در دوران استقلال مجدد جمهوری آذربایجان (1991م.) ظهور کرد. در این سنت، عناصر نوین دانش تاریخنگاری محلی، تحت تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و با بهرهمندی از تجارب تاریخنگاری ملی دوره گذار، شکل گرفت. این پژوهش بر آن است تا با بهرهمندی از روش تاریخی و شیوه تبیین توصیفی و تحلیلی، ضمن معرفی سنتهای قدیم و جدید تاریخنگاری محلی و همچنین آثار تاریخنگاری ملی دوره گذار مسلماننشینهای قفقاز جنوبی در سدههای 19 و 20م.، به بررسی دلایل ظهور و تحلیل تحولات محتوایی این آثار از منظر تحولات زبان، ساختار و شیوه تبویب، دلیل نگارش، قالب، میزان عینیت و ذهنیت، برخورداری از منابع و مآخذ و همچنین تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در تاریخنگاری بپردازد.
غفار عبدالهی متنق اصغر فروغی ابَری
چکیده اندیشه اتحاد اسلام در اواخر قرن نوزدهم میلادی / اوایل قرن چهاردهم هجری قمری در جهان اسلام مطرح گردید و هواداران زیادی یافت. این اندیشه حتی به سیاست رسمی دولت عثمانی تبدیل گردید و در ایران و قفقاز جنوبی کسانی را به خود جذب نمود. درباره ی دلایل ظهور چنین اندیشه ای و انگیزه ی رهروان آن نظرات گوناگونی ابراز شده است، آنچه محقّق است، این جریان پاسخی به تجاوز و زیاده خواهی کشورهای استعمارگرِ غربی و روسیه تزاری بر جهان اسلام و به خصوص ایران و عثمانی بود. در منطقه قفقاز جنوبی نیز به خاطر سیاستهای روسی سازی و مسیحی سازی دولت تزاری، مسلمانان به این اندیشه روی آوردند. با افزایش فشارِ کشورهای اروپایی و در معرض تهدید واقع شدن استقلال ایران و عثمانی، متفکران بنامی چون سید جمال الدین اسد آبادی و شیخ الرئیس قاجار از ایران و همچنین در عکس العمل نسبت به سیاستهای حکومت تزاری کسانی چون علی بی (بیگ) حسین زاده و احمد آقایف از قفقاز در صف منادیان و مروّجین اندیشه اتحاد اسلام قرار گرفتند. اینکه هدف ایرانیان و قفقازیها از اتحاد اسلام چه بود و به دنبال چه نوعی از اتحاد در بین کشورهای مسلمان بودند، مورد سوال است. چنین به نظرمی رسد که ایرانیان از اتحاد اسلام حفظ استقلال ایران در سایه ی همکاری با دیگر کشورها و جوامع مسلمان را انتظار داشتند، در حالی که قفقازیها از این راه به دنبال حفظ هویت خود، و رهایی از خطر استحاله در فرهنگ روسی بودند. تحقیق حاضر با توجه به دیدگاه و عملکرد منادیان اتحاد اسلام در ایران و قفقاز جنوبی، آنها را در دو قالب اتحاد اسلام- نظری و اتحاد اسلام- عملی مورد بررسی قرار می دهد. همچنین با استفاده از روش تحقیق تاریخی و مراجعه به آثار بر جای مانده از آن دوره، به تبیین ماهیت اندیشه اتحاد اسلام موجود در ایران و قفقاز جنوبی می پردازد. در این تحقیق نتایج حاصل از اندیشه اتحاد اسلام و دلایل عدم توفیق عملی اتحاد اسلام نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. واژگان کلیدی: جهان اسلام، ایران، قفقاز جنوبی، اتحاد اسلام، مسلمانان، روسیه.
سعید محمدخانی مرتضی دهقان نژاد
اجاره نامه در لغت به معنی زنهار و امان دادن می باشد و اصطلاحاً عقدی است برای واگذاری به عوض. اجاره نامه ها، شاخه ای از اسناد می باشند که دریچه ای نو و تازه از مسائل اقتصادی و اجتماعی را به روی محقق می گشایند. چنانکه می دانیم اسناد به علت اعتبار، اهمیت و اصالت خاصی که دارند بربسیاری از نوشته ها و تحقیقات تاریخی از نظر محتوایی برتری دارند؛ چراکه اسناد به صورت مستقیم به زمان رویداد یک اتفاق نزدیک بوده و به آن برهه تاریخی بسیار نزدیک می باشند؛ از دیگرسو، اسناد برخلاف کتاب ها و دیگر آثار، در طول تاریخ دستخوش تغییرات نشده و بکر و معتبر می باشند. در این پژوهش مبنای کار براسناد اجاره ای دوره ی قاجار و تحلیل محتوای آن قرار گرفته است و در این بررسی ها تنوع حیات اجتماعی مردم مناطق گوناگون نیز مورد توجه بوده است. در واقع در این پژوهش سعی شده است تا با توجه به این موضوع که در دوره زمانی مورد بحث، مرجع واحد و متمرکزی برای صدور اسناد و قبالجات مختلف در کشور ایران وجود نداشته است و یا در صورت وجود قوانین و مقررات وضع شده خصوصا پس از مشروطه،این موضوع از طرف مردم(به عنوان طرف ذی نفع)چندان جدی گرفته نمیشده است،چه ویژگیهای فابل توجه و اعتنایی از جنبه ها و جهات گوناگون حیات اجتماعی مردم ایران در مناطق مختلف شهری در این گونه اسناد میتوان یافت و با بررسی آنها به فهم نکات جدید و بدیع در باب ارتباطات اجتماعی واقتصادی آنها نائل آمد.
عبدالمهدی رجائی لقمان دهقان نیری
این پایان نامه پس از بررسی سیر صنعت نساجی در ایران دوره قاجار، و تبیین کوشش ناموفق مردم شهر اصفهان در تبدیل کارگاه های سنتی نساجی به کارگاه های صنعتی در این زمان، به دوره رضاشاه وارد می شود که در پرتو امنیت پیش آمده و حمایت های همه جانبه دولتی، و ایجاد بسترهای مناسب برای سرمایه گذاری، تعداد نه کارخانه بزرگ نساجی در اصفهان شکل گرفتند. در دوره پهلوی دوم نیز تعداد یازده کارخانه دیگر اضافه شده و کارخانه های نساجی اصفهان به بیست کارخانه رسیدند. برای بررسی رابطه میان شهر و صنعت نساجی، ابتدا اوضاع صنعت نساجی در شهر اصفهان بررسی شده و فراز و فرود کارخانه های مذکور، در فاصله زمانی سال 1300 تا 1345، نشان داده شده است. در این میان بحران اقتصادی پیش آمده پس از جنگ جهانی دوم و واکنش های مختلف دولتی و غیر دولتی به آن، با مراجعه به اسناد و مطبوعات بیان شده است. پی آمد بحران اقتصادی، بیکاری و تعطیلی کارخانجات بود که خود بحران اجتماعی را به همراه داشت. با تذکر این حقیقت که بین ده تا پانزده هزار نفر کارگر به طور مستقیم با صنعت نساجی در ارتباط بودند، معلوم است این بحران اجتماعی تا چه حد شهر اصفهان را متلاطم می نموده است. نتیجه نهایی این بحران ها، تغییر مالکیت بیشتر کارخانه ها از بخش خصوصی، به بخش دولتی و بانک ها بود. وجود و حضور کارخانه اثرات زیادی بر این خیل جمعیت کارگر بر جای می نهاد. بیمه اجتماعی، آموزش سواد و آموزش های تخصصی، ورزش کارگران و موضوع مهم بهداشت و درمان آنها بخش هایی بوده است که در این پایان نامه مورد مداقه قرار گرفتند. جنبش کارگری نیز در پی مطالبات صنفی و سیاسی خود بود که سیر تحول آن بررسی گردید. علاوه بر این اثرات نرم افزاری، به صورت سخت افزاری نیز کارخانه و شهر اصفهان تأثیر متقابلی بر یک دیگر بر جای نهادند. کارخانه های نساجی، تحت عنوان عوارض شهرداری، هزینه های انجام پروژه های عظیم شهر سازی از جمله خیابان کشی، و آسفالت خیابان ها را تأمین کردند. از سوی دیگر محلات کارگری توسط کارخانه ها و سازمان های وابسته صنعتی در اصفهان شکل گرفت که چهره شهر را دگرگون کرد. تأمین برق شهر و نیز برپایی آتش نشانی نیز تا حد زیادی مدیون کارخانه های نساجی هستند. اما کارخانه ها معضلات زیست محیطی خود را نیز به همراه داشتند. تا سال های زیاد فاضلاب کارخانه ها به رودخانه زاینده رود می ریخت و نیز چوب درختان شهر و اطراف، در کوره های کارخانه ها می سوخت. این اثرات متقابل کارخانه های نساجی و شهر اصفهان در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته شده اند.
محمود سادات حسین میرجعفری
میرزا علی اکبرخان داور با به تخت نشستن رضاشاه مامور اصلاح عدلیه قدیم و تشکیل دادگستری نوین گردید.قانون مجازات عمومی 1304ش. شاخص ترین بخش تصویب قوانین جدید بود . در این قانون مجازات تبعید جایگزین رخی از کیفرها گردیده بود. لذا در این دوره گسترش شمول کسانی که تبعید شده اند به چشم می خورد. ازدیاد جمعیت تبعیدی ها در این دوره جز دلیل پیشگفته، به ماهیت حکومت رضاشاه و نهادهای برآمده از آن مانند شهربانی و ارتش نیز مربوط می شد که افراد را راسا و خارج از تشکیلات دادگستری تبعید می کردند.اصلاحات پهلوی اول مانند(قانون نظام اجباری، اتحاد البسه، کشف حجاب و اسکان عشایر) واکنش گروه هایی از مردم را برانگیخت. مجازات بکار رفته در برابر این مخالفان نیز تبعید بود. تبعید در دوره پهلوی اول ویژگی های خاص خود را دارد که با دورانهای قبل و بعد از خود متفاوت است. تبعید در این دوره هم ویژگی تبعید در حکومتهای دیکتاتوری را دارد و هم ویژگی تبعید در حکومتهای استبدادی را. تبعید ایلات و عشایر از لرستان به خراسان یادآور تبعیدهای دوران نادر شاه است و تبعید روزنامه نگاران، دیوانسالاران و مخالفان ساستهای اصلاحی یادآور تبعیدهای دوران استالین است.ملاکهای انتخاب تبعیدگاه بر اساس اقلیم محل زندگی تبعیدی، مذهب و نوع فعالیت سیاسی و اجتماعی او تعیین می شد. تبعیدی به منطقه ای کاملا متفاوت از نظر سه مولفه ذکر شده تبعید گردد تا امکان فعالیت دوباره از او سلب شود. در این دوره دو دولت شوروی و انگلستان هم به تبعید اتباع ایران که مخالف منافع آنان بودند می پرداختند.رویکرد این پژوهش محلی است و تعامل تبعیدی و مردمان تبعیدگاه و تاثیر و تاثر آنان بر روی یکدیگر از مولفه های مورد بررسی و موکد آن است.
ابوالفضل حسن آبادی محمد علی چلونگر
چکیده این پژوهش به بررسی مولفه های تاریخ نگاری محلی ایران در دوره معاصر میان سالهای 1380-1304 وعوامل موثربر نگارش آن می پردازد. در این بررسی سه مولفه ی موضوع، مولف و نحوه انتشار در کتاب ها و مقالات تاریخ محلی در چهار دوره ی زمانی تا دهه50، دهه50، دهه60 ودهه70 مورد پژوهش قرار گرفته است. به منظور تبیین هریک از مولفه ها در ذیل آن ها دسته بندی های دیگری ارائه شده است، برای نمونه موضوع به کلیات، آثار و اماکن تاریخی و رجال و مورخان وانتشارات به بومی وغیربومی تقسیم شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهدکه شخصیت محلی نگاری مناطق مختلف در ایران با توجه به مولفه های تعیین شده متفاوت و میزان تأثیر این مولفه ها برنگارش و رشد تاریخ محلی فرق می نماید. علاوه بر آن پژوهشهای انجام شده در ذیل تاریخ محلی، حوزه های گوناگونی مانند جغرافیای تاریخی، تاریخ شهری و تاریخ منطقه ای را در بر می گیرد و مرزهای پژوهشی آن ها به دلیل عدم آشنایی مورخان با استانداردهای این حوزه های پژوهشی به درستی تبیین نشده است. در بررسی مولفه های تعیین شده مشخص گردید که بین محلی نگاری قدیم و جدید شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد در مواردی مانند انگیزه، موضوع و محتوا و سبک نگارش شباهتهای زیادی بین تاریخ های محلی جدید با قدیم وجود داشته و در زمینه انتشارات و مورخان برخی تفاوت ها مشاهده می گردد. در مجموع موضوعات مطرح شده در تاریخ محلی معاصر علی رغم تغییرات زیاد در ساختار سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی کشور با گذشته تفاوت چندانی ندارد و تاریخ های محلی نوشته شده متناسب با نیازهای تاریخی روز جامعه نمی باشد. ازمزیت های این تحقیق می توان به متفاوت بودن موضوع، ارائه آماری مولفه های تاریخ نگاری محلی، بررسی مصداقی مولفه ها و تبیین مرزهای پژوهشی تاریخ محلی اشاره نمود. با توجه به ماهیت این تحقیق شیوه به کار گرفته شده در آن کتابخانه ای و آرشیوی بوده و سعی شده تا در بررسی مولفه ها از منابع مرتبط و در دسترس مانند کتاب های مرجع، مجموعه مقالات، پایگاه های اطلاعاتی و منابع لاتین استفاده گردد. کلیدواژه ها: تاریخ محلی، جغرافیای تاریخی،تاریخ شهری ،مولفه های تاریخ محلی
حورا شجاعی حصاری لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
علی اکبر جعفری لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
شیدا صابری مرتضی نورایی
چکیده ندارد.
نورالدین نعمتی مرتضی دهقان نژاد
چکیده ندارد.
الهام هژبری زنجیرانی محمدعلی چلونگر
چکیده ندارد.
حسن قریشی کرین لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
زاهد رضایی لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
محمد رنجبر لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
مهسا صابری لقمان دهقان نیری
چکیده ندارد.
محمود مهمان نواز مرتضی نورایی
چکیده ندارد.
غلامرضا دوازده امامی مرتضی نورایی
چکیده ندارد.