نام پژوهشگر: شهلا باقری
شهلا باقری اصغر میرفردی
در این مطالعه به بررسی تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی بر روی میزان و نوع کاربری از تلفن همراه پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی میزان و نوعِ کاربری تلفن همراه و رابطهی آن با وضعیت اجتماعی-اقتصادی کاربران 29-18 سالهی شهر شیراز میباشد. همچنین متغیرهای زمینهای و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه و ارتباط آنها با میزان و نوع کاربری تلفن همراه بررسی شده است. دادهها از طریق پرسشنامهی محققساخته در میان 400 نفر از جوانان 29-18 سال که از طریق نمونهگیری طبقهای-چندمرحلهای در شهر شیراز انتخاب شدهاند، گردآوری شده است. در این مطالعه روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و اعتبار سازه و پایایی آن به کمک تکنیک آماری آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پس از جمعآوری پرسشنامهها، دادهها به وسیلهی نرمافزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که، بین سن و میزان و نوع کاربری تلفن همراه رابطه معکوس وجود دارد. رابطه مستقیم بین منزلت شغلی پدر، درآمد خانوار، میزان رضایتمندی از تلفن همراه و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین بین منزلت شغلی مادر با میزان کاربری تلفن همراه رابطهی مستقیم وجود دارد. تفاوت معناداری بین جنسیت، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر و مادر و طبقه اجتماعی با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین تفاوت معناداری بین وضعیت تأهل با میزان کاربری تلفن همراه وجود دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد بین وضعیت تأهل با نوع کاربری، قومیت با میزان و نوع کاربری و منزلت شغلی مادر با نوع کاربری تلفن همراه، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با میزان کاربری حاکی از آن است که متغیرهای میزان رضایتمندی از تلفن همراه، درآمد خانوار، سن و تحصیلات پاسخگو در مجموع 2/33 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با نوع کاربری تلفن همراه بیانگر آن است که متغیرهای مستقل نگرش به عملکرد تلفن همراه، سن و تحصیلات پدر در مجموع 3/11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند.
رضا نظریان شهلا باقری
این رساله یکی از ارکان اصلی نظریه اجتماعی کلاسیک و مدرن یعنی (نحوه رابطه بین فرد و جامعه) را هدف پژوهش خود قرار داده است؛ فرد و جامعه و چگونگی ارتباط انها با یکدیگر، یکی از مباحث اصیل و دامنه دار موجود در جامعه شناسی است، این موضوع علیرغم اینکه در ابتدای امر ساده می نمایاند، دارای پیچیدگی های فراوانی است. مساله تنها در قائل بودن وجودی برای فرد و جامعه و برقراری ارتباط بین انها خلاصه نمی شود، بلکه می بایست روشن شود چه حیثی از وجود مورد نظر است؟، (حقیقی یا اعتباری) و همچنین نحوه رابطه با انها چگونه است؟، (بصورت غلبه یک طرف بر دیگری است؟ یا هر دو طرف با یکدیگر تعامل پایداری دارند؟، و اگر تعامل پایداری وجود دارد، چگونه بدون غلبه یکی بر دیگری میسر است؟) بر این اساس، این نوشتار با بهره گیری از روش تطبیقی و در ضمن مقایسه میان جامعه شناسان مسلمان و جامعه شناسان رابطه گرا، در صدد پاسخگویی به این سوال است که: چگونه فرد و جامعه با یکدیگر تعامل می کنند، بصورتی که این تعامل موجب غلبه یک طرف بر دیگری نشود؟؛ در میان متفکران اجتماعی و جامعه شناسان مسلمان، این پرسش بدلیل نوع رویکرد اموزه های اسلامی و بخصوص قران، همیشه مورد تفکر و تامل بوده و پاسخهای متنوعی نیز دریافت داشته است، در میان جامعه شناسان نیز این موضوع دارای پیشینه ای طولانی است تا جائیکه به وجود علم جامعه شناسی نیز عمیقا پیوند خورده است؛ برای نیل به این مقصود ابتدا نمایندگانی در جهت پاسخگویی به مساله مورد نظر انتخاب شده اند و در مرحله بعد، با استفاده از توان نظری شکل گرفته در مرحله پیشین، به بسط مفهوم (سنت اجتماعی الهی) که عامل حفظ کننده فرد و جامعه در نظریه اجتماعی است، توجه می شود، نتیجه ای که از پاسخ به سوالات و بسط مفهوم سنت اجتماعی الهی، حاصل شده است این است که برای برقراری پیوند بین دو سطح فرد و جامعه، می بایست عامل ربط دهنده ای که هم به فرد و هم به جامعه اتصال یابد، وجود داشته باشد. کلمات کلیدی: فرد، جامعه، عاملیت، ساختار، نظام اجتماعی، فرهنگ، زمان،دین، سنت اجتماعی الهی
روناک امیرعلایی فاطمه جمیلی
مقوله تأثیرگذاری موسیقی یکی از مهمترین مباحث کارکردی موسیقی در رابطه با رفتارهای افراد است. گزارشهای پراکنده پژوهشی در حوزه موسیقی نیز بیانگر تأثیرات متفاوت ناشی از مصرف موسیقی های عامه پسند و موسیقی های جدی (کلاسیک/ سنتی) بر الگوهای رفتاری جوانان می باشند. از این رو پژوهش حاضر درصدد آن است که به بررسی مقایسه ای الگوهای رفتاری ناشی از مصرف انواع موسیقی ها (عامه پسند و جدی) در میان جوانان بپردازد. بدین منظور با بهره مندی از روش پیمایش و رویکردی کمی، با استفاده از تکنیک پرسشنامه، مقایسه بین الگوهای رفتاری ناشی از مصرف انواع موسیقی در میان جوانان شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه این تحقیق بر طبق فرمول کوکران 400 نفر بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین آزمون فرضیات از تکنیکهای متداول در نرم افزار spss استفاده شده است. چارچوب نظری مورد استفاده در این تحقیق و همچنین الگوهای رفتاری مورد نظر که شامل:"سازگاری با الگوهای مدرن"، "حواس پرتی و بی توجهی"، "فردیت کاذب" و "واکنشهای استاندارد" می باشد، برگرفته از نظریات آدورنو در حوزه موسیقی (عامه پسند و جدی) است. یافته ها در این پژوهش بیانگر آن است که میزان سازگاری با الگوی مدرن و حواس پرتی و بی توجهی در میان جوانانی که موسیقی عامه پسند مصرف می کنند بیشتر از جوانانی است که موسیقی جدی (کلاسیک/ سنتی) مصرف می کنند. اما تفاوت معناداری میان میزان فردیت کاذب و واکنشهای استاندارد در بین جوانانی که موسیقی عامه پسند مصرف می کنند با آنهایی که موسیقی جدی (کلاسیک/ سنتی) مصرف می کنند وجود ندارد. همچنین با افزایش میزان مصرف موسیقی های جدی (کلاسیک/ سنتی) میزان سازگاری با الگوی مدرن و واکنشهای استاندارد کاهش و در مقابل با افزایش میزان مصرف موسیقی های عامه پسند، میزان سازگاری با الگوی مدرن، فردیت کاذب و واکنشهای استاندارد در میان جوانان افزایش یافته است.
فاطمه جمالی محمد روشن
ازدواج ازجمله مقولاتی است که با توجه به تحولات مدرن، نگرش های متفاوتی را نسبت به گذشته به خود معطوف داشته است .در طی سال های اخیر انواع متفاوتی ازشیوه های همزیستی خارج ازچارچوب ازدواج در بسیاری ازکشورهای دنیا جایگزین شکل رسمی ازدواج شده است .در جامعه ی ما نیز به واسطه ی تغییرات سبک زندگی ،معضلات اقتصادی ،افزایش میل جوانان به کسب درجات بالای تحصیلی ،تجملاتی شدن مقدمات ازدواج و مسائل دیگر شرایط را برای ازدواج آنان دشوار نموده است. ازآنجا که جامعه ی ما جامعه ی اسلامی است هرنوع همزیستی و روابط جنسی خارج ازچارچوب ازدواج منع شده است ازاین رو مسئولین درپی گره گشایی این معضل مقوله ی ازدواج موقت را مطرح کردند. در بخش بندی های این تحقیق به موضوعات متفاوت و نگرش های مختلفی اشاره شده است ازجمله: پیشینه ی ازدواج موقت در ادیان مختلف، فلسفه ی ازدواج موقت ازدیدگاه قرآن، سنت، عقل، اشاره به قوانین مدنی مقایسه نظراسلام و غرب، نظرافراد متفاوت در مورد ازدواج موقت و در پایان به تجزیه و تحلیل یافته ها و کارکرد مثبت و منفی این امر اشاره شده است. ازآن جا که ازدواج موقت ازجمله موضوعات حساس برانگیز جامعه ی کنونی ماست، نیاز به بررسی و تحقیق دقیق و موشکافانه دارد ازروش مصاحبه کیفی ازنوع بسته استفاده شده است و27زن ساکن شهرک اندیشه کرج، در فاصله ی سنی 55-25 با میانگین 35 سال به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شده اند .این افراد، شامل زنان: متأهل، بیوه و دختران مجرد سن بالا بودند؛ البته بعضی ازافراد مصاحبه شونده قبلاً ازدواج موقت داشته اند. ازبررسی و مصاحبه انجام شده مشخص گردیده که زنان ذات این امر را ناپسند نمی دانند بلکه بعضی ازافراد دخیل و عامل در این کار را افرادی ناشایست و سودجو می دانند. با مصاحبه های انجام شده و مطالعه ی منابعی همچون کتاب ها، نشریات و پایان نامه به این نتیجه رسیدیم که معایب ازدواج موقت بیش ازمزایای آن است و این معایب آسیب های بسیارجدی به خصوص به قشرزنان، خانواده های متاهل وکودکان حاصل این ازدواج واردکرده است .
کمال سعیدی علیرضا قبادی
پرستش و تقدس از زمان های دور تاکنون در بین اقوام و گروه های مختلف وجود داشته و جایگاه ویژه ای بین ادیان گوناگون داراست . یکی از نمونه های کنش دینی که در کیش ها و مذاهب گوناگون جهان درباره ی آن سفارش بسیار شده ، زیارت است . زیارت در ایجاد تمرکز و چشم انداز اجتماعی– فرهنگی بهره و سهم به سزایی دارد . زیارت ، امروزه به سبب ویژگی های ساختاری و کارکردی که دارد ، دامنه ی گسترده ای از کنش های بسیاری از کنش گران را زیر پوشش خود قرار داده است . بنابراین در این پژوهش برآنیم به تفسیر اجتماعی فرهنگی زیارت در امام زاده های شهر تهران بپردازیم . داده های مورد نیاز با مشاهده ، مصاحبه و گفت وگو و بررسی اسناد و مدارک از امامزاده های شاه عبدالعظیم و ابولحسن در شهرری ، امامزاده یحیی و ولی در جنوب و امامزاده صالح در شمال تهران با ملاحضه ی بزرگی و کوچکی ، پراکندگی ، شهرت و مقبولیت این امامزاده ها برای بررسی به دست آمده اند . بر اساس یافته های این بررسی حرم ، رواق ، ایوان ، گنبد ، مناره ، صحن ، مراکز اجتماعی ، فرهنگی ، آموزشی و اقتصادی با مرکزیت حرم ساخت یک امامزاده را شکل می دهند . زیارت و امامزاده بر مبنای داده ها و یافته های این پژوهش کارکرد مذهبی و دینی ، کارکرد تاریخی ، کارکرد سیاسی ، کارکرد هنری ، کارکرد اقتصادی ، کارکرد روانی ، کارکرد آموزشی ، اجتماعی و فرهنگی را انجام می دهند . معناهای نشانگان فرهنگی امامزاده ها ، آداب و رسوم و انگیزه ی زائرین نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته اند .
ایوب حمزه ای قربانعلی سبکتکین
این پژوهش به بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی موجود در خانواده های دانش آموزان و میزان از خود بیگانگی آنان با استفاده از روش پیمایشی(پرسشنامه) می پردازد.
سیامند پسندی شهلا باقری
باورهای غیر منطقی، به آندسته از باورها و اعتقادات نادرست و بی اساسی گفته می شود که نه تنها هیچ پایه ی علمی نداشته، بلکه حتی وجود خارجی هم ندارند و این گونه باورها ساخته و پرداخته ی ذهن خود آدمها است(البرت الیس، 1968 ). هدف اصلی در این پژوهش بررسی باورهای غیر منطقی(ضرورت تأیید و حمایت دیگران، انتظار بالا از خود، تمایل به سرزنش، واکنش به ناکامی ، بی مسولیتی عاطفی، دل مشغولی زیاد همراه با اضطراب، اجتناب از مسائل، وابستگی به دیگران، نا امیدی نسبت به تغییر و کمال گرایی ) و عوامل موثر بر آن می باشد. نمونه ی آماری مورد مطالعه شامل 400 نفر ( 220 زن و180 نفر مرد) از شهرستان اشنویه می باشند. آزمون باور های غیر منطقی جونز( jones) به صورت داوطلبانه بر روی آزمودنی ها اجرا شده است. برای تجزیه و تحلیل نتایج این پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون رگرسیون استفاده شده است.نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین جنسیت و سن ووضعیت تاهل با باورهای غیر منطقی رابطه وجود ندارد و از طرفی بین محل سکونت و پایگاه اجتماعی-اقتصادی با باورهای غیر منطقی رابطه وجود دارد. کلمات کلیدی: باورهای غیر منطقی1/ نا امیدی نسبت به تغییر/کمال گرایی/وابستگی عاطفی//پایگاه اجتماعی- اقتصادی
ناهید سلیمی شهلا باقری
پژوهش حاضر در جستجوی آن است که با بررسی مولفه ها، آراء، ایدئولوژی و اهداف جریان های فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین میزان و نوع اثرگذاری هر یک بر حقوق زن بپردازد. مسئله این تحقیق این است که با کدامین معیار یا بر اساس کدام مقسمی، می توان تصویری از فضای نظری جامعه ایران به دست داد و از سوی دیگر چطور می توان همبستگی میان جریانات اجتماعی با حوزه های حقوقی را به درستی بیان کرد. برای رسیدن به این پاسخ ها، در بخش نظری رابطه جریانات اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریات مکتب «واقع گرایی اجتماعی» با دیدگاه اندیشمندانی مانند «هومز» و «لوین» ملاک پژوهش قرار گرفته است. این اندیشمندان اعتقاد به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی داشته و برای رسیدن به این ارتباط به مطالعه واقیت های عینی جامعه می پردازند. اینان معتقدند، که این همبستگی تأثیرپذیری قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان می دهد. در بخش جریان شناسی نیز، باید گفت، جریان های فکری فرهنگی هرکدام به اعتباری جریان نامیده می شوند؛ این اعتبار ناشی از تقسیم بندی آنان بر حسب آرای اندیشمندان، کنشگران مطرح، تأثیرات عینی در صحنه اجتماع، هویت، عقاید و... است. حال چرایی و چگونگی تقسیم بندی این جریانات در اندیشه های صاحبنظران مطرح شده، بر حسب دین محوری و رابطه آنان با سنت و مدرنیته می باشد. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی ـ استدلالی بوده و برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به روش فیش برداری استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران که حقوق از شریعت دینی استنباط می شود، موضع گیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی ”دینی“ که حقوق اسلامی را به حق می دانند و ”غیر دینی“ که اساس تبعیض در حقوق را اسلامی و دینی بودن آن دانسته و خواستار دین زدایی از قانونگذاری می باشند، را به وجود می آورد. در گام بعدی موضع گیری جریان ها در زیرمجموعه این دو رویکرد دینی و غیردینی به سنت و مدرنیته، خرده جریان های ”سنت گرا“، ”تمدن گرا“، ”روشنفکری دینی“ و ”روشنفکری التقاطی“ را در بخش دینی و ”روشنفکری سکولار“ و ”سیاسی“ را در بخش غیر دینی ایجاد می کند، که مجموعه عملکرد هر یک در برابر تحولات اجتماعی و زمینه اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب می کند.
احمد محمدیان شهلا باقری
چکیده پژوهش حاضر به توصیف فرهنگ سازمانی در شهرداری مریوان بر اساس مدل دنیسون و رابطه آن با سرمایه اجتماعی می پردازد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی از نوع پیمایشی و عمدتا از پرسشنامه استفاده شده است . جامعه آماری این پژوهش، که در سال 1392 انجام گرفته، کارکنان شهرداری مریوان و روش نمونه گیری به صورت تمام شمار بوده است و در نهایت 105 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها با استفاده پرسشنامه استاندارد دنیسون جمع آوری و به وسیله نرم افزار آماری spss تحلیل شد. در توصیف فرهنگ سازمانی نتایج نشان می دهد که میانگین نمره جامعه در تمام ابعاد فرهنگ سازمانی متوسط و متوسط به به بالا است. میانگین این نمرات از 5نمره در «فرهنگ درگیر شدن درکار»3.20 ، در «فرهنگ انطباق پذیری» 3.21 ، در «فرهنگ سازگاری» 3.13 ، و در «فرهنگ ماموریتی » 3.24 است. در تجزیه و تحلیل رابطه بین متغیرهای مستقل(ابعادسرمایه اجتماعی) و متغیر وابسته (فرهنگ سازمانی) از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان می دهد ضریب همبستگی سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی 0.7 است. به عبارتی می توان گفت که 49 درصد از تغییرات موجود در فرهنگ سازمانی تابع سرمایه اجتماعی است. این رابطه در تمام ابعاد سرمایه اجتماعی مشهود است. در زمینه تاثیر ساختار شبکه روابط اجتماعی افراد بر فرهنگ سازمانی مقدار ضریب همبستگی برابر 0.35 و در مورد تاثیر روابط متقابل کارمندان بر فرهنگ سازمانی برابر 0.49 است. این ضریب در مورد تاثیر میزان اعتماد کارکنان و فرهنگ سازمانی، برابر0.64 در مورد تاثیر انسجام جمعی کارمندان بر فرهنگ سازمانی و تاثیر هویت جمعی کارمندان بر فرهنگ سازمانی؛ به ترتیب 0.53 و 0.47 است. بنابراین به نظر می رسد اگر در شهرداری مریوان نسبت به تقویت سرمایه اجتماعی و ابعادآن اقدام شود می توانند بستر مناسبی را جهت تقویت در این سازمان ایجاد کرد.
زهرا محمدی شهلا باقری
چکیده سبک زندگی در دنیای مدرن و متکثر فعلی نقش مهمی ایفا می¬نماید. پژوهش حاضر باهدف بررسی پویایی و چگونگی سبک زندگی دانشجویان، که در حال حاضر تبدیل به یکی از مهم ترین دغدغه های مطالعات فرهنگی جامعه در آمده، صورت پذیرفته است. از این رو این تحقیق، با استفاده از روش نظریه مبنایی، به توصیف و تحلیل جامعه شناختی سبک زندگی دختران دانشجو دانشگاه خوارزمی پرداخته و در پی ارائه توصیفی همه جانبه از آن بوده است. در این پژوهش کوشیده¬ایم با استفاده از تکنیک مصاحبه و مشاهده به صورت انجام مصاحبات عمیق و نیمه ساخت یافته با 30 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه خوارزمی، به دیدگاه¬های این افراد و بطن شیوه زندگی ایشان نزدیک شده و راهبُردهای تصمیم¬گیری ایشان را در زمینه سبک زندگی کشف نماییم. همچنین سعی بر آن داشته¬ایم تا عوامل مؤثر بر سبک زندگی را شناسایی کرده، به سنخ بندی و تیپولوژی انواع این سبک¬ها بپردازیم. در این خلال، از میان روابط ذهنی و عینی این جوانان به پنج طیف مختلف سبک زندگی دست یافته که با نام¬های سبک زندگی سنتی، لذت محور، ارزشی، نخبه¬گرایانه و خرده فرهنگی معرفی شده اند. همچنین با تلاش و ممارست توانستیم از خلال مصاحبه¬ها و مشاهدات این پژوهش، مدل پارادایمی سبک زندگی دانشجویان را استخراج نموده که بر طبق آن، برخی پیشنهادات پژوهشی و کاربردی را در انتهای این پژوهش ارائه نموده ایم. واژگان کلیدی: سبک زندگی، نظریه مبنایی، روش تحقیق کیفی، مطالعات جوانان، مدرنیته.
عبدالوهاب عزیزیان سید مهدی آقاپور
این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر گرایش به ورزش همگانی انجام شد. روش اجرای پژوهش از نوع پیمایشی بوده و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای چندمرحله ای بوده است. جمعیت آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان 15 تا 75 ساله ساکن در شهر کرج در سال 1392 است. حجم نمونه آماری نیز بر حسب فرمول کوکران شامل 387 نفر از شهروندان است. متغیرهای مستقل این پژوهش (عوامل فرهنگی و اجتماعی) عبارتند از: ارزشمند بودن سلامتی، باور به سودمندی ورزش، تقدیرگرایی، باورهای نادرست در مورد ورزش(کلیشه ها)، دیدگاه خانواده در مورد ورزش، ارزیابی فرد از دیدگاه جامعه در مورد ورزش، نقش رسانه های جمعی و نقش مدرسه. متغیر وابسته پژوهش نیز گرایش به ورزش همگانی است. نتایج بررسی رابطه متغیرها به کمک آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد بین متغیر گرایش به ورزش همگانی و متغیرهای زیر رابطه وجود دارد: متغیر سودمندی ورزش (شدت رابطه = 46/.)، باورهای نادرست در مورد ورزش (25/.-)، تقدیرگرایی (11/.-)، میزان ارزشمند بودن سلامتی (23/.)، نگرش خانواده به ورزش همگانی (43/.)، نقش مدرسه (23/.) و نقش رسانه های جمعی (28/.) رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام نیز نشان داد که در حضور تمامی متغیرهای فوق در آزمون رگرسیون، متغیرهای سودآور بودن ورزش، نگرش خانواده، ارزشمند بودن سلامتی، نقش رسانه و باورهای نادرست به ترتیب دارای بیشترین سهم در پیش بینی متغیر گرایش به ورزش همگانی هستند. همچنین متغیرهای فوق در مجموع می توانند 35 درصد از تغییرات متغیر گرایش به ورزش همگانی را تبیین کنند.
مهدی نوری زاده شهلا باقری
هدف پژوهش ،بررسی میزان برخورداری شهروندان تهرانی از آگاهی نسبت به حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با ان در منطقه 19 تهران می باشد،که در دو سطح توصیفی و تبیینی مورد سنجش قرار گرفته است.در این پژوهش به بررسی رابطه بین حقوق شهروندی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی، میزان مشارکت ، میزان حضور افراد درعرصه عمومی، و جنسیت پرداخته شده است .برای بررسی این موضوع از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه برای گردآوری داده ها و برای ازمون فرضیه ها ، از ازمون ار پیرسون، اسپیرمن، تا بی کندال و همچنین تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر ان است که میزان آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی در ابعاد مدنی وسیاسی و اجتماعی در سطح یکسانی نبوده است و همچنین طبق یافته های پژوهش ، میزان مشارکت اجتماعی و میزان حضور افراد در عرصه عمومی در سطح پایینی قرار دارد. درتحلیل رگرسیونی ،پایگاه اقتصادی و اجتماعی با بتای 36 دصد بیشترین تاثیر را بر متغییر وابسته را داشته است. کلید واژه ها: حقوق شهر وندی، عرصه عمومی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و مشارکت اجتماعی.
فاطمه سادات میرقادری راحله مرتضی حسینی
بی تردید مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان به عنوان بخشی از جامعه، امری ضروری در جهت کارآمد نمودن نظام اجتماعی و سیاسی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نگاهی متفاوت به حقوق طبیعی زنان به طور عام و به حق مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان به طور خاص داشته و نه تنها این حقوق را به رسمیت شناخته، بلکه قوای حاکم را موظف به بستر سازی مقتضی جهت نیل به این دسته حقوق نموده است. علی رغم وجود بسترهای قانونی برای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان، در عمل پاره ای از محدودیت ها و موانع بر سر راه این مشارکت به ویژه در عرصه انتخاب پذیری زنان وجود دارد. در عصر حاضر با توجه به ضرورت فعالیت گسترده زنان در فعالیت های سیاسی - اجتماعی و حسن تصمیم گیری های آنان، بررسی مبانی حقوقی و اسلامی در تجویز این مشارکت ضروری می باشد. آنچه مسلم است بر مبنای ویژگی عمومیت، همه افراد می بایست بدون هیچ گونه تبعیض از لحاظ جنسیت، مذهب، نژاد و طبقه اجتماعی اقتصادی حق مشارکت سیاسی و اجتماعی را داشته باشند. مطابق با اصل تساوی نیز همه افراد از حق مشارکت سیاسی و اجتماعی برخوردارند. لذا اگرچه پاره ای از محدودیت ها مانند تابعیت، سن و سوء پیشینه دلایلی منطقی برای تحدید حق مشارکت افراد تلقی می شوند، لکن تبعیض در مشارکت عمومی صرفا به دلیل جنسیت قابل توجیه به نظر نمی رسد.
رفیعه سعادت شهلا باقری
پژوهش حاضر در جستجوی آن است که با سنجش تجربی مفاهیم «دینداری» و «سبک زندگی»، رابطه یِ میزان های مختلف دینداری را با سبک زندگی آن ها بررسی نماید و همبستگی دینداری را با سبک های زندگی مورد مطالعه قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، از چارچوب نظری استفاده شده است که خطوط اصلی آن را نظریات «بوردیو و گیدنز» تشکیل داده است. «سبک زندگی»، نماد و نشانه ای فرهنگی و اجتماعی به شمار می رود که از طریقِ سه بُعد «هنجارهای مصرفی(معیارهای انتخاب پوشاک و اولویت های هزینه ای)»، «انتخاب فعالیت هایِ گذران اوقات فراغت» و «مدیریت بدن» بیان شدنی است. چرایی و چگونگی انتخاب این ابعاد معنادار از نظر فرهنگی و اجتماعی، در اندیشه یِ « بوردیو و گیدنز» به میزان دینداری افراد برمی گردد؛ روش این پژوهش مبتنی بر روش «کمّی» است و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه یِ توسط محقق ساخته شده، بهره یِ فراوان برده است. حجم نمونه را 365 نفر ازدانشجویان در حال تحصیل دانشگاه تربیت معلم کرج تشکیل می دهند که به روش «نمونهگیری طبقه ای متناسب» انتخاب شده اند. برای بررسی روابط متغیرهای یاد شده از آزمون های آماری مناسب در سطح تحلیل های دومتغیره و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که از لحاظ سبک زندگی ، دانشجویانی که میزان دینداری بالایی دارند ، سبک زندگی آنها بیشتر براساس معیارهای دینی شکل گرفته است ، ولی آن هایی که میزان دینداری شان پایین است ، سبک زندگی شان نیز مقداری با معیارهای دینی فاصله دارد. یافته ها هم چنین نشان می دهد که در شرایط حاضر ، دانشجویان به جای اینکه صرفا دنبال روی سبک های زندگی سنتی و از پیش تعیین شده در نظام اجتماعی و دینی باشند ، تا حدودی انتخاب ها و محدودیت ها را خود تعیین می کنند و همان طور که در این پژوهش مشاهده نمودیم ؛ دینداری به عنوان عامل و بستری مهم ، اهمیت فراوانی در تعیین شیوه و نوع « سبک زندگی » به اعتبار مولفه های مختلف آن ایفا می نماید
کیهان رستمی شهلا باقری
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل فرهنگی بر نگرش دانشجویان به ازدواج انجام پذیرفته است. ابتدا به بررسی نظریه¬های موجود در حوزه عوامل فرهنگی و ازدواج و سپس به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه¬های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوزه عوامل فرهنگی از نظریات بوردیو، گیدنز و نوسازی در حوزه ازدواج از نظریات همسان همسری و مدرنیزاسیون استفاده جسته است. سپس با استفاده از تکنیک¬های آماری و چارچوب نظری تحقیق درصدد برآمده تا تأثیرپذیری نگرش افراد به ازدواج را با مؤلفه¬های فرهنگی(مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی و ابعاد زمینه ای آن مانند، مقطع تحصیلی، قومیت) که به نظر می¬رسید بر متغیر وابسته تحقیق اثرگذار است، مورد سنجش قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان مجرد دانشگاه خوارزمی که در سال تحصیلی93-92 مشغول به تحصیل بوده¬اند، می¬باشد. حجم نمونه این پژوهش 371نفر و بوسیله فرمول کوکران بدست آمده است و داده¬ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع¬آوری گردید. یافته¬های پژوهش نشان داد که بطور کلی عوامل فرهنگی بر نگرش به ازدواج تأثیرگذار است. همچنین در حدود 5/ 82درصد دانشجویان نگرش مثبت نسبت به ازدواج دارند . نتایج آزمون فرضیات نیز نشان می¬دهد که مقطع تحصیلی، سرمایه فرهنگی و قومیت بر روی نگرش به ازدواج تأثیرگذار است و میزان مصرف فرهنگی و جنسیت بر روی نگرش افراد جامعه تحقیق نسبت به ازدواج تأثیری ندارد. همچنین یافته¬ها نشان می¬دهد که مقطع تحصیلی و سرمایه فرهنگی بیشترین تأثیر را روی نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج دارد.
اعظم صارم زینب فیروزکاوه
چکیده این پژوهش با هدف بررسی نگرش دختران مجردنسبت به ازدواج با تاکید بر سبک زندگی آنها انجام پذیرفته است.ابتدا به بررسی نظریه های موجود در حوزه سبک زندگی وازدواج و سپس به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است.در حوزه سبک زندگی از نظریات وبر،بوردیو،گیدنز و در حوزه ازدواج از نظریات مدرنیزاسیون،کنش اجتماعی پارسونز،نظریه نا بسامانی اجتماعی کی مرتن بهره جسته است.سپس با استفاده از تکنیک های آماری و چارچوب نظری تحقیق درصدد برآمده تا تاثیر پذیری نگرش افراد نسبت به ازدواج را با چهار مولفه (مصرف فرهنگی، ارتباطات اجتماعی، مدیریت بدن، پایگاه اقتصادی –اجتماعی) سبک زندگی که به نظر می رسید بر متغیر وابسته تحقیق اثرگذار است ، مورد سنجش قرار دهد.جامعه آماری این تحقیق دختران مجرد شاغل در علوم پزشکی شیراز می باشد.حجم نمونه این پژوهش 345 نفر و داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید.یافته ها ی پژوهش نشان داد که بطور کلی سبک زندگی بر روی نگرش افراد به ازدواج تاثیر گذار است .همچنین جمعیت قابل ملاحظه ای 1/39 درصد افراد نگرش منفی نسبت به ازدواج داشتند که خود حاکی از نوعی تغییر نگرش در مورد ازدواج می باشد.در بین چهار فرضیه دیگر نیز به این نتیجه رسیده شد که میزان ارتباطات اجتماعی و مدیریت بدن بر روی نگرش به ازدواج تاثیر گذار است و میزان مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی – اجتماعی بر روی نگرش افراد جامعه تحقیق نسبت به ازدواج تاثیری ندارد.همچنین یافته ها نشان داد ارتباطات اجتماعی بیشترین تاثیر را روی نگرش دختران مجرد نسبت به ازدواج دارد.
شهلا باقری بلقیس روشن
موضوع این رساله بررسی نمود، نفی و رابطة آنها از منظر زبان¬شناسی شناختی است. این پژوهش براساس باورها و فرضیه-های مطرح در یکی از بارزترین رویکردها به دستور در این چهارچوب، یعنی دستور شناختی لانگاکر، انجام گرفته است. نمود در این دستور یک مقولة معنایی مربوط به بند زماندار است و براساس این که یک تغییر در جهان را بیان کند یا به یک وضعیت یکنواخت بدون تغییر اشاره کند به انواع کامل و ناکامل تقسیم می¬شود. نفی در این رویکرد یک مقولة معرفت-شناختی است که در همپایه ساختن فضاهای ذهنی طرفین گفتگو نقش دارد. با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته، یکی کنار گذاشته و دیگری به کار گرفته می¬شود. این پژوهش کوشیده است دریابد در چهارچوب زبان¬شناسی شناختی مقوله¬های نمود و نفی در زبان فارسی چگونه تحلیل می¬شوند، رابطة آنها به چه صورت است و آیا می¬توان براساس رابطة نمود و نفی چگونگی توزیع قید نمودی هنوز را توضیح داد. داده¬های پژوهش برگرفته از شش کتاب داستان منتشرشده در سال¬های اخیر و همچنین از متون روزنامه¬ای است تا طیف گسترده¬تری از انواع کاربرد زبان را شامل شود. نوع زبان به کار رفته در داده¬ها نوشتار و گفتار معیار فارسی است. اکثر داده¬ها به صورت جمله هستند، مگر در موارد معدودی که، بنا به ضرورت موضوع، از قطعه¬های بزرگ¬تر از جمله استفاده شده است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جهت انجام کار داده¬ها براساس موضوع مورد بحث انتخاب، دسته¬بندی و مورد بررسی قرار گرفتند. انتخاب نمونه¬هایی که به صورت آشکارتر موضوع مطرح شده را نشان می¬دهند ترجیح داده شد. بررسی داده¬ها حاکی از آن بود که در زبان فارسی نیز علاوه برمعنای فعل، متمم¬های آن، و برخی قیدها در تعیین نمود نقش دارند و نمود به عنوان یک مقولة معنایی با ایجاد پس¬زمینه و پیش¬زمینه در گفتمان آن را مدیریت می¬کند. فرایند کامل، فرایندی که از لحظات ناهمگون تشکیل شده و ابتدا و انتهای آن مشخص است به تغییری در جهان اشاره دارد، و فرایند ناکامل که در نماسازی آن ابتدا و انتها دور از نظر است و از لحظات یکسان تشکیل شده برای بیان وضعیت های بدون تغییر و در گفتمان برای ایجاد پس¬زمینه به کار می¬رود. آنچه در رویکردهای پیشین نمود دستوری قلمداد می¬شد، براساس دستور شناختی، در واقع ابزاری برای ایجاد نمای ناکامل از یک فعل کامل است، یعنی نمود تام و نمود استمراری بند ساده را در سطحی بالاتر سازماندهی می¬کنند و به همان محتوای واژگانی از دیدگاه متفاوتی می¬نگرند. بررسی داده¬ها نشان داد در زبان فارسی تقابل نمود کامل و ناکامل لایه¬ای است و نیز کاربرد ساخت دارای نمود تام در مواردی دارای خوانش گذشته¬ای است. همچنین بررسی داده¬ها نشان داد که در زبان فارسی با نفی جمله¬ای همزمان دو فضای ذهنی برانگیخته و صحنة مرکبی ایجاد می¬شود که در نفی واژگانی یا اشتقاقی چنین نیست. اثر نفی بر بند کامل و ناکامل حاکی از آن بود که نفی با بند کامل سازگار است، اما با ایجاد مفهوم انکار یا رد معنای نمودی آن را تغییرداده و آن را به نوعی ناکامل می¬کند. ناسازگاری نفی با بندی که در آن فعل طرحواره¬ای داشتن به کار رفته چنین توجیه شد که با فعل کمکی داشتن وجود رابطه به صورت آشکار رمزگذاری¬ می¬شود و بند از این نظر نشاندار است. چنین بندی نمی¬تواند با صورت دیگری از نشانداری، که در آن نفی رابطه به طور آشکار رمزگذاری شده، سازگار باشد. با توجه به سازگاری قید نمودی هنوز با وضعیت¬های یکنواخت و با استفاده از تعامل نمود و نفی در مورد توزیع این قید، نگارنده به این نتیجه رسید که قید هنوز با بندهای نا¬کامل(مثبت یا منفی) و با بند کاملِ منفی¬شده سازگار است.
شهلا باقری
چکیده ندارد.