نام پژوهشگر: حامد منصوری
حامد منصوری داریوش مولا
پدیده سایش در صنایع بالادستی نفت و گاز خصوصا در رشته تکمیلی چاهها، همواره یکی از چالش های جدی این صنعت بوده است. استاندارد api rp 14e سالها پیش بمنظور تامین حداقل های یک طراحی مطمئن، فرمولی را برای تعیین حداکثر سرعت مجاز سیال جهت جلوگیری از رخداد پدیده سایش و محافظت از تجهیزات ارائه داده است. تجارب و نتایج صنعتی نشان داده است که پیشنهادات این استاندارد برای تعیین ثابت c در فرمول ارائه شده، در بسیاری از موارد محافظه کارانه و در بعضی شرایط بدون در نظر گرفتن ملاحظات لازم است. انتخاب نادرست حد سرعت سایش در سیستم های جریانی منجر به محدود شدن توان تولیدی چاهها و یا از بین رفتن تجهیزات می شود. سرعت سایش به خصوصیات جریانی سیال، قطر و خصوصیات آلیاژی لوله و برای سیستم هایی که حاوی ذرات جامد است، به خصوصیات ذرات جامد نیز بستگی دارد. با توجه به هزینه های بالای حفاری در میادین گازی، تعیین و انتخاب بالاترین حد مجاز ثابت" "c در فرمول سرعت سایش در جهت افزایش تولید از میادین گازی میتواند منجر به کاهش تعداد چاههای حفر شده در میادین گازی و کاهش چشم گیر هزینه ها گردد. هدف از انجام این پروژه تعیین مقدار بهینه ثابت" "c در فرمول سرعت سایش برای منطقه گازی پارسیان با استفاده از داده های میدانی سرچاهی است. همچنین در این پژوهش بکمک آنالیز فاز آبی سیال جریانی و بازرسی تجهیزات سرچاهی به بررسی دقیق علل بروز تخریب ها و راهکارهای مقابله با آن پرداخته شده است.
حامد منصوری
شوری منابع آب و خاک یکی از مهمترین مسایلی است که علاوه بر کاهش محصولات کشاورزی به تدریج سطح زیر کشت را کاهش می دهد. یکی از روش های موثر برای کاهش شوری خاک، اعمال آبشویی همراه با مدیریت صحیح آبیاری است. برای تعیین اثر شوری آب آبیاری, مدیریت کاربرد آب و آبشویی بر عملکرد گندم و الگوی توزیع نمک در خاک, آزمایشی در منطقه رودشت اصفهان شامل سه تیمار شوری آب آبیاری 2، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر بدون آبشویی و با سطوح آبشویی 4, 19 و 32 درصد با دو تیمار آبیاری با کیفیت آب یکنواخت و آبیاری با آب شیرین تا مرحله جوانه زنی گیاه و پس از آن اعمال آب شور, به صورت طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی در قالب فاکتوریل با چهار تکرار در خاکی با بافت رس سیلتی در سال 85-1384 اجرا شد. از مدل swap برای شبیه سازی عملکرد گندم و توزیع نمک در خاک استفاده شد. نتایج نشان داد افزایش شوری آب آبیاری اثر معنی داری روی کاهش عملکرد دانه, عملکرد کاه, وزن هزار دانه, ارتفاع گیاه, طول خوشه و شاخص سطح برگ داشت. عملکرد دانه در تیمارهای شوری 2, 8 و 12 دسی زیمنس بر متر به ترتیب 5891, 3717 و 2883 کیلوگرم در هکتار بود. مدیریت آبیاری و آبشویی اجزای عملکرد را افزایش و میزان پروتیین دانه را کاهش داد. اما اثر مدیریت آبیاری روی طول خوشه, سطح برگ و پروتیین دانه و اثر آبشویی روی عملکرد کاه و پروتیین دانه معنی دار نبود. اثر مدیریت آبیاری روی تغییر مقادیر عملکرد دانه و کاه و پروتیین دانه بیشتر از آبشویی بود. گندم در منطقه مورد مطالعه در مقابل شوری نیمه حساس تا نیمه مقاوم تشخیص داده شد. حد آستانه شوری و شیب کاهش محصول به ترتیب 3/5 دسی زیمنس بر متر و 4/7 محاسبه شد. افزایش شوری آب آبیاری اثر معنی داری در افزایش شوری, بی کربنات, کلر, سولفات, کلسیم و منیزیم و سدیم خاک داشت. شوری خاک در تیمارهای شوری 2, 8 و 12 دسی زیمنس بر متر 2/4, 7/8 و 4/9 دسی زیمنس بر متر بود. مدیریت آبیاری مقدار شوری و یون های خاک, و آبشویی مقدار کلر, سولفات و سدیم خاک را کاهش داد اما تنها اثر مدیریت آبیاری بر مقدار بی کربنات, کلر و سدیم معنی دار بود. اثر مدیریت آبیاری بر تغییر میزان یون های خاک بیشتر از آبشویی بود. افزایش شوری آب آبیاری, میزان رطوبت خاک را افزایش و میزان کربن آلی و نیتروژن کل خاک را کاهش داد و آبشویی میزان رطوبت را کاهش داد. در تیمار آبیاری با آب 2 دسی زیمنس بر متر, شوری خاک با افزایش عمق زیاد شد. در تیمار آبیاری با آب 8 دسی زیمنس بر متر, شوری تا عمق 30 سانتی متر افزایش یافت, تا عمق 60 سانتی متر کاهش یافت و پس از آن ثابت ماند. در تیمار آبیاری با آب 12 دسی زیمنس بر متر, شوری خاک تا 30 سانتی متر افزایش یافت و پس از آن کم شد. مدیریت آبیاری و آبشویی الگوی توزیع نمک را تغییر دادند و آبشویی باعث شد املاح در عمق های بیشتر خاک تجمع پیدا کنند. نتایج نشان داد اثر متقابل مدیریت آبیاری و آبشویی ابزار مناسبی برای مدیریت خاک به منظور کاهش شوری خاک و افزایش محصول گندم در این منطقه خشک است. مدل swap به داده های ورودی عمق توسعه ریشه و شوری آب آبیاری حساسیت کم (متوسط ضریب حساسیت 8) و به پارامترهای هواشناسی, مشخصات هیدرولیکی لایه های سطحی خاک, شاخص سطح برگ و میزان آب آبیاری حساسیت متوسط (متوسط ضریب حساسیت 27) دارد. بیشترین حساسیت مدل برای شبیه سازی عملکرد محصول, تغییر 50%- در پارامتر ورودی میزان آب آبیاری (ضریب حساسیت 129), و کمترین حساسیت آن به تغییر 50%- درجه حرارت حداکثر و تغییر 50%+ و 50%- شاخص سطح برگ بود. این مدل با استفاده از ضریب حساسیت گیاه به عملکرد تحت مدیریت های مختلف آبیاری برای منطقه مورد مطالعه واسنجی شد و ضرایب واسنجی برای ابتدا, میان و انتهای فصل محاسبه گردید. نتایج صحت یابی مدل با شاخص های ضریب تبیین, ریشه میانگین مربعات خطا, میانگین قدر مطلق خطاها و میانگین خطاها به ترتیب 68/0, 71/0, 39/0 و 19/0- محاسبه شد و نشان داد مدل برای منطقه خشک قابل استفاده است. مدل واسنجی شده, مقادیر عملکرد گندم و شوری خاک را با ضریب تبیین 68/0 و 39/0 شبیه سازی نمود. مدل توانایی شبیه سازی عملکرد, بیلان آب و نمک و شوری خاک را با دقت نسبتاً خوبی دارد اما عملکرد مدل در آب و خاک با شوری کمتر, بهتر بود.
حامد منصوری پرویز رضوانی مقدم
چکیده تعیین مقدار بهینه منایع در اکوسیستمهای کشاورزی، علاوه بر کاهش هزینه¬های تولید و حفظ منابع، باعث کاهش آلودگی¬های زیست¬محیطی ناشی از مصرف بی¬رویه این منابع می¬شود. از طرفی، تعیین مقادیر بهینه منابع نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی می¬باشد. از این¬رو، استفاده از مدلسازی به¬دلیل کاهش هزینه و صرفه¬جویی در زمان می¬تواند یک رویکرد مناسب در مدیریت بوم نظام زراعی به¬شمار آید. بنابراین، هدف از اجرای این پژوهش، بهره¬گیری از تکنیک مدلسازی جهت مدیریت بهینه کوددهی نیتروژن در تولید پیاز و همچنین شبیه¬سازی رشد و نمو گیاه دارویی موسیر جهت دست یافتن به عملکرد مطلوب با مدیریت بهینه کود بود. در این راستا، سه مدل سطح پاسخ در قالب طرح مرکب مرکزی (برای موسیر و پیاز)، مدل دانش محور و مدل رشد در شرایط محدودیت نیتروژن بر اساس کارایی مصرف نور برای گیاه موسیر مورد استفاده قرار گرفت. برای این منظور دو آزمایش در قالب طرح مرکب مرکزی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و منطقه آذرشهر در استان آذربایجان شرقی در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی با توجه به سطوح بالا و پایین نیتروژن (100 و 300 برای موسیر و 100 و 500 کیلوگرم اوره در هکتار برای پیاز)، آب (1500 و 3500 برای موسیر و 8000 و 10000 متر مکعب در هکتار برای پیاز) و تراکم (10 و 18 برای موسیر و 25 و 75 بوته در متر مربع برای پیاز) تعیین و در مجموع 20 ترکیب تیماری به عنوان متغیرهای مستقل مشخص گردید. عملکرد پیاز، تلفات نیتروژن، کارایی مصرف نیتروژن و آب به¬عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند که به¬ترتیب در سه سناریوی اقتصادی، زیست¬محیطی و سناریوی اقتصادی-زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین دادههای موردنیاز برای مدلسازی رشد موسیر از منابع علمی مختلف و همچنین آزمایشات مزرعه¬ای جمع¬آوری گردید. این آزمایشات در دو سال زراعی 90-1389 و 91-1390 بصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد و تیمار آزمایشی شامل مقادیر مختلف کود نیتروژن در 7 سطح (0، 100، 200، 250، 300، 350 و 400 کیلوگرم اوره در هکتار) بود. نتایج آزمایش نشان داد که بالاترین عملکرد مشاهده شده و برازش شده برای پیاز موسیر و پیاز در طرح مرکب مرکزی با کاربرد بالاترین سطح کود نیتروژن و آبیاری حاصل شد، در صورتی که در چنین شرایطی بیشترین تلفات نیتروژن نیز مشاهده گردید. افزایش تراکم کاشت در هر دو گیاه علاوه بر افزایش عملکرد، کاهش تلفات نیتروژن را نیز موجب شد. با توجه به نتایج، از آنجایی که سناریوی اقتصادی- زیست محیطی هم عملکرد (بعنوان یک شاخص اقتصادی) و هم میزان تلفات نیتروژن (بعنوان یک شاخص زیستمحیطی) را به¬صورت همزمان در تصمیم¬گیری مدیریتی مدنظر قرار می¬دهد، به¬نظر می¬رسد که مصرف منابع بر اساس این سناریو می¬تواند به¬عنوان راهکاری مناسب برای نیل به حصول عملکرد قابل قبول به¬همراه کاهش آلودگی¬های زیست¬محیطی مورد توجه قرار گیرد. ارزیابی نتایج مدل دانش محور و مدل رشد نشان داد که این مدل¬ها برای شبیه¬سازی عملکرد و میزان کود نیتروژن در مدیریت کوددهی نیتروژن در تولید موسیر از کارایی کافی برخوردار میباشند. نتایج شبیه¬سازی نشان داد که گیاه موسیر در تیمارهای کودی 0، 100، 200 و 250 کیلوگرم اوره در هکتار با محدودیت نیتروژن مواجه بوده و در تیمارهای 300، 350 و 400 کیلوگرم اوره در هکتار نیتروژن را به صورت تجملی جذب کرده و دارای بیش¬بود نیتروژن بود و کاربرد 293 کیلوگرم اوره در هکتار منجر به حفظ میزان نیتروژن موجود در گیاه موسیر در حد بحرانی شد. بنابراین مصرف کود بیشتر از این مقدار نه¬تنها باعث افزایش تولید نخواهد شد بلکه مشکلات زیست¬محیطی و تجمع نیترات در گیاه را نیز به¬دنبال خواهد داشت. کلید واژه¬ها: بهینه¬سازی منابع، شاخص تغذیه نیتروژن، طرح مرکب مرکزی، کارایی مصرف نور، مدل دانش محور
حامد منصوری حسین صباحی
چکیده ندارد.