نام پژوهشگر: علیرضا عباسی
رامین حاتمی فرد علیرضا عباسی
اساس تحلیل های ژئومورفولوژی کارکردی بر مبنای دیدگاه سیستمی صورت می گیرد. ژئومورفولوژی سیستمی به شناسایی فرم و فرایندهای ژئومورفیک و روابط بین آنها استوار است. کارایی این دیدگاه در زمانی که روابط متقابل بین اجزاء و عناصر سیستم برقرار است از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش بررسی هیدروژئومورفولوژی دیرینه دشت کوهدشت و دریاچه قدیمی آن و بازشناسی ساختار و نحوه تحول این دریاچه در کواترنر و همچنین ارتباط آن با سیر تحول کانونها مدنی موجود در این دشت بر اساس دیدگاه سیستمی می باشد. پالئوهیدروژئومورفولوژی اشکال ناشی از عمل آب را که در گذشته اتفاق افتاده و با گذشت زمان عامل به وجود آورنده آنها از بین رفته را بررسی می کند. مطالعه در زمینه نحوه تغییرات حرارتی- رطوبتی کوهدشت در دوران چهارم و تأثیر آن در سیستم های شکل زا یکی از مباحث بنیادی در مطالعات هیدروژئومورفولووی دیرینه آن است که اطلاع از چنین روابطی می تواند بیانگر خصوصیات ژئومورفیک منطقه و نحوه تغییرات آنها باشد. این امر به طور مستقیم می تواند درمدیریت محیط ، رعایت حد آستانه ها و تحریک پذیری های محیطی موثر واقع شود. جهت دسترسی به اهداف پژوهش، در ابتدا ویژگی های ژئومورفیک، اقلیمی و هیدرولوژیکی منطقه مطالعاتی مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به آنها وجود یک دریاچه پلوویال در دشت مذکور محرز گردید. سپس رابطه بین مشخصات فیزیوگرافی دریاچه و ویژگی های هیدرولوژیکی و اقلیمی گذشته و حال تشریح و نهایتا" رابطه بین کانونهای مدنی و اقتصاد معیشتی آنها با تغییر و تحولات دریاچه کوهدشت بررسی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که منطقه مطالعاتی در دوره های سرد و مرطوب کواترنر از لحاظ دمایی نسبت به زمان کنونی حدود 9 درجه سردتر و به لحاظ بارشی در حدود 245 میلیمتر مرطوبتر بوده که در نتیجه آن بیلان آبی دشت مذکور مثبت بوده است. این عامل باعث شده تا منطقه مطالعاتی در گذشته به صورت یک دریاچه مطرح شود که نهایتا" بر اثر سرریز آب پارگی در آن اتفاق افتاده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی ارتباط دریاچه با کانونهای مدنی نشان می دهد که این منطقه به صورت یک سیستم باز طبیعی بوده یک ارتباط درونی مستقیم بین حجم دریاچه و هردینگ سیستمهای منطقه وجود داشته است. به طوریکه تغییر در حجم آب و خط ساحل دریاچه باعث تغییر مکانی این هردینگ سیستم ها و تغییر اقتصاد معیشتی ساکنان آن می شده است.
غلامحسن گلدوز علیرضا بدیعی
در این تحقیق مواد نانو متخلخل سیلیسی از نوع sba-15 تهیه و با لیگاند 8- هیدروکسی کوئینولین (8-hq) عامل دار شدند و سپس ترکیبات شامل کمپلکس های آلومینیوم 8-hq این مواد تهیه شدند. جهت بررسی امکان تغییر فاز ابتدا تاثیر یک عامل آلی هم-جهت دهنده بر روی تغییر فاز در محیط بازی بررسی شده و تغییر فاز مشاهده شد. بنابراین مواد سیلیکای نانو متخلخل در محیط اسیدی سنتز شده و به دو روش پساسنتز و سنتز مستقیم عامل دار شدند. در روش پساسنتز لیگاند 8-hq از طریق تشکیل پیوند سولفونامیدی بین مشتق سولفونیل کلراید لیگاند 8-hq و گروه های آمینی روی سطح به آن پیوند زده شد اما در روش سنتز مستقیم ابتدا یک پیش ماده اورگانو سیلانی اصلاح شده از طریق تشکیل پیوند سولفونامیدی بین اورگانو سیلان و 8-hq سنتز شد و سپس با استفاده از آن sba-15 عامل دار شده با 8-hq در جریان یک واکنش هم- تراکمی به دست آمد. در مرحله بعد ترکیبات سیلیکای نانو متخلخل شامل کمپلکس های آلومینیوم 8-hq از طریق روش های الحاقی و اتصال شیمیایی سنتز شدند. مواد سیلیکای نانومتخلخل تهیه شده با استفاده از روش های sem، tem، xrd، bet، tga-dta، آنالیز عنصری و ft-ir شناسایی شده و نتایج آنالیز برای این ترکیبات ساختار نوعی دو بعدی شش گوشه ای با تقارن p6mm به همراه کانال های موازی با آرایش منظم مزوپورهای سیلندری را آشکار کرد. نشر فلوئورسانس ترکیبات عامل دار شده مشابه کمپلکس alq3 در محلول بوده اما مقایسه طول موج های نشر ماکزیمم نشان داد که تغییر خواص سطح می تواند موجب تغییر مکان طول موج ماکزیمم نشر گردد.
پروین زارعی محمد حسین رامشت
یکی از محورهای توسعه ی شهری، لحاظ نمودن عوامل محیطی است که عدم توجه به آنها منجر به مشکلات عدیده ای می شود که رفع آن به سادگی امکان پذ یر نمی باشد. عمده ترین هدف در این رساله، ارائه و تعیین مکان مناسب جهت گسترش آتی شهر قروه در استان کردستان با استفاده از شاخص های اصلی توان محیطی با تاکید بر پارامترهای ژئومرفیک منطقه است. بدین منظور از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس جهت اولویت بندی سیستمهای ژئومورفیک منطقه استفاده شده است. طی این فرآیند پس از تفکیک واحدهای ژئومورفیک منطقه، با استفاده از شاخص های اصلی توانهای محیطی در قالب 8 شاخص به نامهای شیب، وضعیت آبدهی، مخاطرات محیطی، دسترسی به جاده، تراکم روستا، تیپ ناهمواری، تراکم آبراهه، معیارهای زیبا شناسی شهر به اولویت بندی آنها جهت انتخاب واحد مناسب توسعه ی شهری پرداخته شد. نتایج نشان داد که منطقه ی)1 (bدارای بالاترین(801/0)و منطقه ی(a) دارای پایین ترین اولویت(131/0)، جهت توسعه ی آتی شهر با توجه به مقدار عددی شاخصهای بدست آمده از مدل می باشند. نسبت شاخص عددی منطقه ی (1b) در حدود دو برابر منطقه (a) می باشد و این مقدار بیانگر فاصله معنی دار در تعیین اولویت توسعه آتی شهر می باشدکه برای مدیران تصمیم گیر در شهر حائز اهمیت است. ضمن اینکه از مدل تاپسیس می توان جهت اولویت بندی و مکانیابی مناطق استفاده نمود.
علیرضا عباسی lمرتضی شمعانیان
هدف اصلی این پژوهش ایجاد پوششهایی از ترکیبات مختلف mo-si-b حاوی فاز mo5sib2 روی نیکل با استفاده از فرایند جوشکاری قوسی تنگستن- گاز می باشد. در این راستا، روکش کاری جوشی در حالتهای مختلف نظیر استفاده از مخلوط پودرهای عنصری، استفاده از مخلوط پودرهای عنصری به همراه استفاده از لایه میانی مولیبدنی و در نهایت استفاده از پودرهای آلیاژی به همراه استفاده از لایه میانی مولیبدنی انجام شد. نتایج نشان داد که بدون استفاده از لایه میانی مولیبدنی، به علت مشارکت زیاد نیکل از زیرلایه در ترکیب پوشش، ساختار پوشش انحراف زیادی از ساختار هدف دارد. استفاده از دو لایه میانی مولیبدنی منجر به کاهش قابل توجه مقدار نیکل در ترکیب پوشش شد. نوع فازهای تشکیل شده در پوشش در حین روکش کاری جوشی، به میزان قابل توجهی وابسته به وضعیت اولیه پودرها بود. با استفاده از مخلوط پودرهای غیرآلیاژی، فاز مهم mo5sib2 در ساختار پوشش ایجاد نشد. درحالیکه استفاده از پودرهای آلیاژی منجر به تشکیل فازهای مهم mo5sib2 و mo2ni3si در ساختار پوشش شد. برای تهیه پودرهای آلیاژی از ترکیبات مختلف mo-si-b، از فرایند آلیاژسازی مکانیکی به همراه عملیات حرارتی متعاقب آن استفاده شد. با مطالعات انجام گرفته روی سیستم mo-si-b، از دو مخلوط پودری با ترکیبهای mo-12.5%at.si-25%at.b (p1 و mo-25%at.si-10%at.b(p2 به عنوان مخلوطهای پودری مبنا استفاده شد. همچنین، از چهار ترکیب دیگر نیز با در نظر گرفتن کاهش مقدار مولیبدن و ثابت نگه داشتن نسبت سیلیسیم به بور در ترکیب مخلوطهای پودری مبنا استفاده شد. نتایج نشان داد که فازهای ایجاد شده در حین آلیاژسازی مکانیکی و عملیاتحرارتی مخلوط پودری 1p، به نحو قابل توجهی وابسته به روش انجام آلیاژسازی مکانیکی، زمان آلیاژسازی مکانیکی و زمان عملیات حرارتی می باشند. در نهایت انجام 20 ساعت آلیاژسازی مکانیکی مستقیم به همراه 5 ساعت عملیات حرارتی متعاقب آن در دمای °c1100، بهینه ترین عملیات برای دستیابی به پودرهای آلیاژی پایدار از ترکیبات مختلف mo-si-b و حاوی فاز mo5sib2 تعیین شد. فازهای تشکیل دهنده این پودرها وابسته به ترکیب شیمیایی مخلوطهای پودری بود. روکش کاری جوشی پودرهای آلیاژی فوق منجر به ایجاد پوششهایی چند فازی شامل فاز زمینه mo5sib2+mo2ni3si شد. ریزساختار پوشش نهایی، نوع و درصد فازهای ایجاد شده در پوشش در حین روکشکاری جوشی بهمیزان زیادی وابسته به فازهای تشکیلدهنده پودر آلیاژی و درصد آنها در پودر آلیاژی بود. نتایج آزمونهای اکسیداسیون در دمای °c1000 نشان داد که حضور فاز mo5sib2 در ریزساختار پوشش، منجر به بهبود مقاومت به اکسیداسیون پوشش می شود، ولیکن میزان تاثیر آن به ریزساختار پوشش و ترکیب شیمیایی پوشش وابسته است. ریزساختار چند فازی و حضور فازهای غیرمقاوم نظیر mo2b در ریزساختار پوششهای بر پایه p1 سبب تشکیل پوسته اکسیدی کمپلکس چند فازی در حین اکسیداسیون و ورقه ای شدن پوسته اکسیدی شد. درحالیکه ریزساختار فشرده و حضور فاز پیوسته ی (mo,ni)5(si,b)3 در ریزساختار پوششهای برپایه p2 سبب تشکیل لایه پیوسته sio2 در حین اکسیداسیون و ایجاد مقاومت به اکسیداسیون مناسب این پوششها شد.
فرشته بیرامعلی کیوی محمدحسین رامشت
بررسی تحولات اقلیمی کواترنر و مواریث فرمیک آن یکی از جالب-ترین مباحث ژئومورفولوژی ایران می باشد. این فرم ها به عنوان بستر و زیرساخت فعالیت هایی همچون کشاورزی، صنعت، شهرسازی، تأمین و انتقال منابع آب و ... محسوب می گردند. در پلیئوستوسن که مرز پایینی آن با حاکمیت یخچال ها معین می گردد، اقلیم کره ی زمین چندین بار دستخوش تحولات گسترده ای گردیده و در نتیجه ی آن سطوح ظاهری زمین نیز دچار دگرسانی های عمده ای شده است. از مهم ترین مظاهر این تغییرات می توان به چشم اندازهای حاصل از حاکمیت دوران سرد به صورت اشکال تراکمی و فرسایشی یخچالی اشاره داشت. ریزش نزولات جوی در ارتفاعات به شکل جامد، زمینه ی انباشتگی، کاوش و در نهایت تشکیل سیرک هایی که کانون-های اصلی تغذیه ی یخچال های کوهستانی بوده اند را فراهم می-آورده است. حوضه ی رودخانه ی کرج در دامنه های جنوبی رشته کوه البرز مانند سایر حوضه های شمال ایران متأثر از تغییرات اقلیمی کواترنر و گسترش یخچال های کوهستانی بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه در زمینه ی نحوه ی تغییرات حرارتی و رطوبتی در حوضه-ی کرج و تأثیر این تغییرات در کانون های یخساز حوضه بوده است. تحلیل رقومی نقشه های همدما و همبارش به دست آمده در طی فرایند تحقیق نشان می دهد که در دوره ی سرد، حوضه ی رودخانه ی کرج شرایط اقلیمی به مراتب سردتر و مرطوب تر از عهد فعلی را تحمل کرده است. در عصر یخ میانگین دمای سالانه، 6/6 درجه ی سیلسیوس کمتر از زمان حال بوده و بارش 5/1 برابر افزایش داشته است. بنابراین حداقل سطوح بالاتر از ارتفاع 2700 متری آن می-توانسته اند متحمل انباشتگی های گسترده ی یخ و برف در طی زمان-های متمادی باشد. شناسایی 389 سیرک کوچک و بزرگ، معابر یخچالی، سطح بریده شده ی مخروط افکنه، به همراه مستنداتی که از مشاهدات میدانی به دست آمده، از مهم ترین مظاهر چنین نوساناتی در اقلیم دیرینه ی کرج محسوب می گردند. همچنین نتایج حاصل از بررسی ارتباط کانون های یخساز حوضه و هردینگ سیستم ها نشان می-دهد که بین کانون های مدنی و گسترش فعالیت های یخچالی ارتباط وجود داشته است. به نحوی که جابه جایی کانون های مدنی و هردینگ-سیستم ها در طی دوره های اقلیمی سرد و گرم و تغییر فعالیت معیشتی آن ها را می توان متأثر از جابه جایی خطوط تعادل طبیعی و سیستم های شکل زای اقلیمی دانست.
خدیجه علی نوری محمدحسین رامشت
در شکل یابی و پردازش نهایی سطوح ظاهری زمین، کواترنر علیرغم دوره کوتاه خود سهم عمده ای در آراستگی بسترهای کنونی بر عهده داشته است. در واقع دوران چهارم زمین شناسی وارث تمامی رخدادهایی است که بر سرنوشت چند میلیارد ساله زمین حادث شده است. یکی از مهم ترین مواریث اقلیمی این دوران در ارتفاعات ایران، آثار یخچالی است. در پهنه ایران زمین آثار سیرک ها از مهم ترین اشکال حاصل از فرسایش یخچال هاست و اکنون بهترین کلید برای تعیین موجودیت، گسترش، موقعیت، ابعاد و ارتفاع آن ها است. حوضه کن با قرار گیری در ارتفاعات جنوبی البرز مرکزی بستری برای ثبت تمامی این تحولات در پیشینه ی اقلیمی خود بوده است. این حوضه از شمال و غرب به حوضه ی کرج از شرق به حوضه ی درکه و از جنوب به شهر تهران محدود می شود. مقدار آبدهی متوسط سالانه رودخانه کن معادل 2/2 متر مکعب در ثانیه محاسبه شده است. تغییرات اقلیمی کواترنر تأثیر قابل توجهی بر کانون های یخساز، مرزهای تعادل، نظام های هیدرولوژیکی و از آن مهم تر هردینگ سیستم های منطقه داشته است؛ لذا ردیابی کانون های یخساز، تعیین خط برف دائمی، خط تعادل آب و یخ درکواترنر و ردیابی اثر این تغییرات در هردینگ سیستم های منطقه از اهداف اساسی پژوهش حاضر می باشد. جهت مطالعه منطقه با استفاده از میراث اقلیمی گذشته سنجش فرمی در ارتفاعات صورت گرفت و با روش رایت و نیز سنجش پارامترهای اقلیمی دما و بارش به بازسازی شرایط اقلیمی منطقه پرداخته شد. تحلیل رقومی نقشه های هم دما و هم بارش به دست آمده نشان داد که میانگین دمای سالانه در فاز اقل حدود 5/8 درجه سانتی گراد کمتر از زمان حال بوده است و بارش حدود 3/1 برابر افزایش داشته است. همچنین بررسی ها نشان داد که به سبب تغییر در کانون های یخساز و به دنبال آن مرزهای تعادل حدود 1200 متر، در فاز برودتی همگرایی مدنی به سمت دریاچه ری و در فاز حرارتی واگرایی مدنی به سمت ارتفاعات منطقه شمال تهران صورت گرفته است. در واقع هردینگ سیستم های منطقه به تبعیت از جابه جایی این مرزهای مرفوژنتیک تحولات گسترده ای داشته است به طوری که هردینگ عظیم شهری ری دچار اضمحلال شده و به جای آن هردینگ روستایی تهران وارث این تمدن عظیم گشته است.
علیرضا عباسی محمد رضا سراجیان
با پیشرفت های نوین در سنجش از دور و تولید تصاویر چند طیفی با توان تفکیک مکانی بالا، امکان استفاده از این داده ها جهت مطالعه دقیق پدیده ها و طبقه بندی کلاس های پوششی زمین ایجاد شده است. اطلاعات مورد نیاز برای ایجاد کاداستر زراعی از سه طریق داده های تصویری، اطلاعات میدانی و اطلاعات توصیفی قابل تأمین است. هم اکنون در اداره کل کاداستر از تصاویر ماهواره ای برای استخراج مرزهای زراعی استفاده نمی گردد، لذا با توجه به وسعت اراضی زراعی استفاده از این تصاویر به نوبه خود یک نوآوری است. در ابتدا، با استفاده از طبقه بندی داده های تصویری ماهواره ای و بازدید از موقعیت املاک زراعی، نوع کاربری زمین تعیین شده است. نتایج طبقه بندی نشان داد که از بین سه روش طبقه بندی کننده حداکثر شباهت، ماهالانوبیس و ماشین های بردار پشتیبان (svm)، روش طبقه بندی کننده svm با دقت کلی 99% دقت بالاتری نسبت به دو روش ذکر شده دارد. ارزیابی های دقت (دقت کاربر، دقت کلی، دقت تولید کننده و ضریب کاپا) با استفاده از بررسی ماتریس خطا، نشانگر موفقیت قابل قبولی در طبقه بندی این تصاویر به کمک روش پیشنهادی است. سپس با استفاده از روش طبقه بندی svm به صورت دوگانه، نقشه کاربری تصاویر چند طیفی ماهواره ای با توان تفکیک مکانی بالا، پیاده سازی شده است. این روش بر روی داده تصویری چند طیفی quickbird شامل 4 باند با قدرت تفکیک مکانی 4/2 متر که با استفاده از روش ادغام داده های چند طیفی این سنجنده با باند پانکروماتیک آن از طریق آنالیز مولفه های اصلی (pca)، به قدرت تفکیک مکانی 6/0 متر رسیده، انجام شده است. سپس، اطلاعات میدانی از طریق کار زمینی یا نقشههای فتوگرامتری حاصل از تبدیل عکس های هوایی بدست آمده است. در این مرحله، با استفاده از عکس های هوایی رنگی تولید شده از طریق دوربین های دیجیتال هوایی و تولید نقشه های فتوگرامتری، مختصات رئوس و حدود زمین با دقت بالا بدست می آید. به منظور افزایش سطح اتوماسیون در این مرحله، از تکنیک تشخیص لبه در تصویر ماهواره ای نیز استفاده شده است. لازم به ذکر است که در این تحقیق از دو روش تشخیص لبه canny و sobel استفاده گردیده و نتایج نشان می دهد که روش sobel کارایی بالاتری در استخراج مرزها دارد. در صورت وجود بافت در املاک زراعی، روش canny آنها را به عنوان لبه تشخیص داده و این، کار شناسایی مرزها را دشوارتر می کند. در تشخیص لبه از طریق روش قطعه بندی (تولید اتوماتیک مرزهای زراعی)، از آنجا که به دلیل وجود عوارض مختلف در زمین های زراعی، معمولاً خطوط مستقیم در دسترس قرار نگرفته و از طرفی نیز، تعیین دقیق مختصات رئوس از این طریق با دشواری هایی همراه است، در یک پیاده سازی مقدماتی، از تکنیک تشخیص لبه sobel و تبدیل hough برای تبدیل لبه ها به خطوط مستقیم استفاده شده است. سرانجام، ابتدا اطلاعات توصیفی از طریق اطلاعات حقوقی مندرج در دفاتر املاک ادارات ثبت و سند مالکیت قابل حصول گشته است. سپس با استفاده از اطلاعات بدست آمده از مرحله اول یعنی تعیین کاربری زمین و از مرحله دوم یعنی مختصات رئوس و حدود زمین، و تلفیق آن ها با اطلاعات حقوقی نظیر مساحت، نام مالک، میزان سهام و غیره، سیستم کاداستر پیاده سازی شده است.
مجید محمدی علیرضا عباسی
وجود تنوع ژنتیکی برای تداوم و پیشرفت برنامه های به نژادی گیاهان زراعی و افزایش کارایی انتخاب ضروری است. گیاهان همواره در معرض طیف وسیعی از تنشهای محیطی هستند که این تنشها، چه زیستی و چه غیرزیستی ، به شدت بر میزان رشد و تولید آن ها اثر می گذارند. در فصل بهار همزمان با شروع رشد گندم، تحمل گیاه به دماهای پایین کاهش پیدا می کند و هر یک از مراحل رشد آن ممکن است با سرمای بهاره مواجه گردد و در نتیجه برخی از قسمت های گیاه با توجه به مرحله نمو گندم صدمه ببیند. هدف از این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی حاصل از تأثیر تنش سرمای بهاره بر صفات فیزیولوژیک، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید و پایداری غشاء سیتوپلاسمی در مرحله زایشی گندم در شرایط کنترل شده بود. به این منظور آزمایشی با 20 رقم گندم نان همراه با چهار تیمار سرمایی (8+ (شاهد)، 2+، 0 و 2- درجه سلسیوس) در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی پیاده شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل رقم در سرما در همه صفات در سطح 5 درصد معنی دار می باشد. همبستگی معنی داری بین صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید وجود داشت. جهت تعیین روابط ژنتیکی بین ارقام مورد مطالعه تجزیه خوشه ای به روش ward انجام و ارقام مورد بررسی در شرایط تنش شدید (c°2-) به 5 گروه و دمای شاهد (c°8) به 4 گروه تقسیم شدند که تجزیه تابع تشخیص و تجزیه به مولفه های اصلی گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای را تایید کردند. گروه سوم که از ارقام قدس، تجن و پیشتاز تشکیل شده، در شرایط تنش شدید میزان کمتر تراوش سلولی و میزان بالایی از غلظت رنگدانه های گیاهی در بین گروه ها، داشت. برای بررسی تنوع ژنتیکی در سطح مولکولی از 12 جفت آغازگر ریزماهواره استفاده شد. تعداد آلل های تولید شده از 2 تا 6 متغیر بود. میانگین تعداد آلل در هر لوکوس 33/3 و در مجموع 40 آلل شناسایی شد. سطح اطلاعات چند شکل از 32/0 تا 725/0 و میانگین 511/0 بود. ژنوتیپ ها با ضریب تشابه جاکارد و دایس و روش تجزیه خوشه ای با مدل دورترین همسایگی گروه بندی شدند و 20 رقم گندم در 4 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مختصات اصلی نیز الگوی تنوع ژنتیکی حاصل از روش تجزیه خوشه ای را تایید می کند. به منظور تعیین همبستگی بین صفات فیزیولوژیک و مولکولی از آزمون مانتل استفاده گردید و همبستگی منفی و معنی داری مشاهده شد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام ارتباط معنی دار 2 نشانگر را با 5 صفت فیزیولوژیک در شرایط دمای شاهد و ارتباط معنی دار 6 نشانگر را با 5 صفت در دمای تنش شدید نشان داد. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که تنش سرمای بهاره واکنش های متفاوتی را در بین ارقام مختلف موجب شده است و از این نظر تنوع ژنتیکی کافی بین ژنوتیپ ها وجود دارد. ارقام متحمل به سرما دارای تراوش سلولی کمتر و غلظت رنگیزه های گیاهی بالاتری در سطوح مختلف تنش سرما می باشند. از بین 20 رقم گندم، رقم پیشتاز به عنوان متحمل ترین و رقم بک کراس روشن به عنوان حساس ترین رقم، شناخته شدند.
ابوذر اسدی اسدی علیرضا عباسی
رابطه بین رشد گیاهان و تغییرات آب و هوایی یک رویداد به ظاهر متناقض میباشد. گرم شدن هوا در واقع خطر سرمازدگی و یخ بندان را در گیاهان افزایش میدهد. در فصل بهار هم زمان با شروع رشد گندم، تحمل گیاه به دماهای پایین کاهش پیدا میکند و هر یک از مراحل رشد آن ممکن است با این کاهش دما مواجه گردد و صدمه ببیند. این نوع از مدل های کاهش دما را کاهش سریع دما در فصل بهار و یا به طور خلاصه "سرمای بهاره" مینامند. تنش دماهای پایین تولید غلات را در مناطق سرد و فرا سرد محدود می کند و در بعضی از سالها خسارات فراوانی وارد می سازد. بنابراین تولید ارقام مقاوم به این کاهش دما ضروری به نظر میرسد. مدیریت ذخایر ژنتیکی و در این راستا، آگاهی از تنوع ژنتیکی اصول مهم پروژههای به نژادی میباشند. در این تحقیق که بخشی از یک برنامه به نژادی میباشد، تنوع ژنتیکی 20 رقم گندم نان با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل به تنش سرمای بهاره، میزان نشت الکترولیتی و مقدار کمی قند فروکتان، در شرایط کنترل شده بررسی گردید. به این منظور آزمایشی با 20 رقم گندم نان همراه با چهار تیمار سرمایی شامل 8+ (شاهد)، 2+، 0 و 2- درجه سلسیوس در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی پیاده شد. نتایج تجزیه واریانس حاصل از دادههای فیزیولوژیک نشان داد که اثر متقابل رقم در سرما در هر دو صفت در سطح 1 درصد معنیدار میباشد. ارقام متحمل به سرما دارای تراوش سلولی کمتر و میزان کمی قند فروکتان بالاتری در سطوح مختلف تنش سرما میباشند. برای بررسی تنوع ژنتیکی در سطح مولکولی از 15 جفت آغازگر ریزماهواره استفاده شد که 13 جفت از آنها توانستند چند شکلی مطلوبی را نشان دهند و در مجموع 43 آلل را شناسایی کردند. تعداد آللهای تولید شده با میانگین 31/3 آلل در هر مکان ژنی از 2 تا 5 آلل متغیر بود. میانگین سطح اطلاعات چند شکلی برابر 6/0 و از 42/0 تا 84/ متغیر بود. ژنوتیپها با ضریب تشابه جاکارد و روش تجزیه خوشهای با مدل الگوریتمهای همبستگی متوسط گروه بندی شدند و 20 رقم گندم در 4 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مختصات اصلی نیز الگوی تنوع ژنتیکی حاصل از روش تجزیه خوشهای را تایید میکند. به منظور تعیین ارتباط بین صفات فیزیولوژیک مورد بررسی با دادههای مولکولی در ارقام گندم نان و شناسایی نشانگرهایی که ممکن است با این صفات پیوستگی داشته باشند، از روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام، ارتباط معنی دار 3 نشانگر با 2 صفت مورد بررسی را در شرایط دمایی شاهد و ارتباط 4 نشانگر را با 2 صفت در شرایط دمایی تنش شدید نشان داد. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که تنش سرمای بهاره واکنشهای متفاوتی را در بین ارقام مختلف موجب شده است و از این نظر تنوع ژنتیکی کافی بین ژنوتیپها وجود دارد.
علیرضا عباسی رضا اسلاملوییان
زض ا 4 تحم 5ک، زض اثتسا 4ه س? خس 4س ضاث ?ُ ذه?ن 5ت-?بذتبض 2 و 3?
علیرضا عباسی محمدجواد جاوید
مکاتب فلسفی قدیم و جدید هر یک به نوعی دغدغه صلح داشته اند این تنها مکاتب فلسفی معاصر در حقوق بین الملل هستند که با ارایه تفسیر جدیدی از صلح منجر به تفاسیر محافظه کارانه در عرصه بین المللی شده اند. صلح جهانی ظاهرا مفهومی است که در دوران معاصر شیوع یافته اما تنها مفهوم مخالف جنگ را می رساند. یه عبارت دیگر صلح بیشتر ناظر به نبودن رابطه خصمانه میان افراد و دولتهاست. بنابراین، با این حال برداشت مطلوب مکاتب فلسفی حقوق بین الملل از این صلح، صلحی مبتنی بر عدالت است و نه صرفا امنیت. تفسیر نزاع دو مکتب طبیعی و تحقیقی در این خصوص، می تواندالگویی مناسب برای صلح عادلانه و پایدار را فراهم سازد. تا نگرش های محدود و یکسویه امروزین را به کناری زده و صلح را متناسب با فرهنگ حقوق بشری و همزیستی جهانشمول انسانها و همچنین بر اساس سرمایه عادلانه اقتصادی و امنیت جمعی، پایه ریزی کند.
علیرضا عباسی علی شمس
افزایش عملکرد کمی و کیفی مزارع پرورش ماهی قزل آلا در سال های اخیر با توجه به افزایش سرانه مصرف گوشت سفید بخصوص ماهی ضروری است. از عوامل مهم اثرگذار بر عملکرد این واحدها، سطح دانش و مهارتهای مدیریتی پرورش دهندگان مزارع می باشد. تحقیق توصیفی همبستگی حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر عملکرد پرورش دهندگان ماهی قزل آلا در شهرستان ماهنشان صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه واحدهای پرورش ماهی قزل آلای شهرستان ماهنشان که دارای پروانه بهره برداری بودند، تشکیل می دادند (147 واحد) که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه ای به اندازه 110 واحد انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی متناسب انتخاب و مورد مطالعه واقع شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه¬ای بود که روایی آن از طریق اعضای هیات علمی صاحب نظر در رشتههای ترویج و آموزش کشاورزی، اقتصاد کشاورزی و کارشناسان شیلاتی مورد تایید واقع شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه آلفای کرونباخ برای شاخص سنجش دانش برابر با 86/0 و 94/0 برای شاخص سنجش مهارتهای مدیریتی مورد تایید واقع شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که سطح دانش اکثریت پرورش دهندگان (2/58 درصد) در حد متوسط بوده و مهارتهای مدیریتی اکثریت آنها (8/76 درصد) نیز متوسط و به پایین می باشد. تحلیل همبستگی نشان داد که عملکرد (مقدار تولید در هر متر مکعب) واحدهای پرورشی رابطه مثبت و معنی داری در سطح یک درصد با دانش و مهارتهای مدیریتی پرورش دهندگان آنها داراست و نیز دانش با مهارت های مدیریتی پرورش دهندگان در سطح یک درصد رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که متغیرهایی مانند سن، مدت بلا استفاده از استخر و مدت زمان پرورش ماهی دارای رابطه منفی و معنی دار با متغیر عملکرد (مقدار تولید ماهی در هر متر مکعب) دارا بوده، ولی سطح تحصیلات و میزان تولید ماهی در سالهای گذشته دارای رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد می باشند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که چهار متغیر مدت زمان پرورش ماهی، سطح دانش پرورش دهندگان، کل مساحت استخرها و سابقه پرورش ماهی در حدود 43 درصد از واریانس عملکرد (مقدار تولید ماهی در هر متر مکعب) را تبیین می کنند. و همچنین دو متغیر تحصیلات و میزان استفاده از منابع اطلاعاتی 9/67 درصد واریانس مربوط به دانش پرورش دهندگان را تبیین کرده و چهار متغیر دانش پرورش دهندگان، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی، تحصیلات و سابقه پرورش 9/70 درصد واریانس مربوط به مهارت های مدیریتی را تبیین می کنند.
علیرضا عباسی محمدرضا بحرینی بهزادی
در این مطالعه از داده¬های اندازه¬گیری شده بر روی 58 رأس بره نر از نژاد لری¬بختیاری، جمع-آوری شده در ایستگاه شولی شهرکرد استفاده شد. ارتباط بین اندازه¬های بدن (طول بدن، دور قفسه سینه، عرض کپل و عرض شانه) با وزن بدن و برخی صفات لاشه با استفاده از معادلات رگرسیون خطی و تکنیک شبکه¬ی عصبی مصنوعی مورد بررسی قرار گرفت. همبستگی بین اندازه¬های بدن با وزن زنده و صفات لاشه تقریبا بالا برآورد گردید. نتایج نشان داد که تکنیک شبکه¬ی عصبی مصنوعی به مراتب بهتر از معادلات رگرسیون خطی قادر به پیش¬بینی وزن و صفات لاشه در گوسفندان لری¬بختیاری است. نتایج این مطالعه با توجه به ارتباط بین اندازه های بدن و صفات لاشه و اهمیت این صفات در تعیین پتانسیل ژنتیکی و تنظیم برنامه های اصلاح-نژادی برای تولید گوشت بالا می¬تواند مفید واقع شود. همچنین از چهار مدل غیرخطی برودی، ون¬برتالانفی، گومپرتز و لجستیک و شبکه¬ی عصبی مصنوعی جهت برازش رشد استفاده شد. از داده¬های وزن بدن شامل 6495 رکورد وزن بدن متعلق به 1999 بره لری بختیاری در قالب وزن تولد، سه¬ماهگی، شش¬ماهگی، نه¬ماهگی و یک¬سالگی که از ایستگاه اصلاح نژاد شولی شهرکرد جمع آوری شده بود استفاده شد. مقایسه مدل¬ها توسط ضریب تعیین (r2) ، میانگین قدر مطلق انحرافات (mad) و میانگین قدر مطلق درصد خطاها (mape) انجام شد. نتایج نشان داد که شبکه¬ی عصبی مصنوعی بهتر از مدل¬های غیر¬خطی توانست رشد را در گوسفندان لری-بختیاری برازش کند. در میان مدل¬های غیر¬خطی نیز مدل برودی بهتر از سایر مدل¬ها بود.
سولماز نادی علیرضا عباسی
تنش های زنده و غیرزنده محیطی عامل کاهش کمیت و کیفیت محصولات زراعی می باشند. در فصل بهار، همزمان با شروع رشد مجدد زراعت گندم، تحمل گیاه به دماهای پایین به تدریج کاهش پیدا می کند و هریک از مراحل رشد آن ممکن است با این کاهش دما مواجه گردد و صدمه ببیند. این نوع از مدل های تنش سرما را کاهش ناگهانی دما را در فصل بهار و یا به عبارت دقیق تر "سرمای دیررس بهاره" می نامند. بنابراین پرورش و دسترسی به ارقام متحمل از طریق برنامه های به نژادی ضروری می باشد. آگاهی از سطح تنوع ژنتیکی و برآورد میزان آن در مجموعه های ژرم پلاسم های گیاهی و تعیین روابط ژنتیکی بین آن ها، پایه و اساس بسیاری از برنامه های اصلاح نباتات می باشد. در این تحقیق که بخشی از یک برنامه به نژادی می باشد، تنوع ژنتیکی 22 رقم گندم نان با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل به تنش سرمای بهاره، میزان اسیدآمینه پرولین و مقدار کمی قند فروکتان، در شرایط کنترل شده بررسی گردید. به این منظور آزمایشی با 22 رقم گندم نان همراه با 4 تیمار سرمایی 8+ (شاهد)، 2+، 0 و ℃ 2- در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس حاصل از داده های فیزیولوژیک نشان داد که اثرمتقابل رقم در سرما در هر دو صفت در سطح 1% معنی دار بود. بر اساس نتایج به دست آمده در صفت پرولین در تنش ℃ 2- بالاترین سطح پرولین، متعلق به رقم مغان2 و کمترین مقدار مربوط به رقم گلستان بود. همچنین در صفت فروکتان در تنش شدید، بالاترین میزان فروکتان متعلق به رقم اوحدی و کمترین مقدار مربوط به رقم دز بود که ارقام فوق در برنامه های به نژادی و تشکیل جمعیت های نقشه یابی برای شناسایی qtlهای مربوطه قابل استفاده می باشند. برای بررسی تنوع ژنتیکی در سطح مولکولی از 21 جفت آغازگر ریزماهواره استفاده شد که 11 جفت توانستند چندشکلی مطلوبی را نشان دهند و در مجموع 19 آلل را شناسایی کردند. تعداد آلل های تولید شده با میانگین 1/727 آلل در هر مکان ژنی، از 1 تا 4 آلل متغیر بود. میانگین سطح اطلاعات چندشکلی برابر 0/531 و از 0/089 تا 0/98 متغیر بود. ژنوتیپ ها با ضریب تشابه دایس و با استفاده از روش الگوریتم متوسط در 5 گروه قرار گرفتند که حاکی از توانایی این نشانگر مولکولی در شناسایی تنوع ژنتیکی مطلوب بین ژنوتیپ های انتخابی بود. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام ارتباط معنی داری 2 نشانگر را به ترتیب با عناوین xgwm174 و مرتبط با صفت پرولین در شرایط تنش شدید و xgwm642 را با صفت فروکتان در شرایط شاهد نشان داد.
علیرضا عباسی الیاس محمودی
افرادی که در قلمرو یک دولت زندگی می کنند به اتباع و بیگانگان تقسیم می شوند. در هر سرزمینی غیر از اتباع آن ، افراد دیگری نیز حضور دارند که به دلیل یافتن فرصت های بهتر زیستن و یا دیگر دلایل از کشور خود به سایر کشور ها عزیمت نمودهوحسب مورد موضوع حقوق و تکالیفی قرار می گیرند . از سوی دیگر لازمه برخورداری از حیات مسالمت آمیز ، وجود امنیت فردی ، اجتماعی و رعایت حقوق شهروندی می باشد که درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، بطور ویژه و دیگر قوانین به آن اشاره شده است. اما باید توجه داشت که مصالح هیچ کشوری اقتضاء نمی کند ، برای اتباع بیگانه حقوقی مثل تبعه و نزدیک به آن قائل شوند و محدودیتهایی در این زمینه وجود دارد. در این نوشتار سعی شده ، ابتدا حقوق آنان و میزان اعطای این حقوق در قوانین داخلی بررسی و در مرحله بعد ضمنتطبیق آن با مفاهیم حقوق شهروندی و برخی از موازین بین المللی در مقام این موضوع به روشنی مشخص گردد که حقوق شهروندی در ایران اسلامی در مورد بیگانگان همانند تبعه داخلی رعایتمی شود و چتر حمایتی قانون و حاکمیت بر سر آنان گسترده می باشد و در خاتمه ضمن جمع بندی ، پیشنهادات لازم در این زمینه ارائه می گردد .
علی اکبر اسدی علیرضا عباسی
بخش قابل توجهی از عملکرد سالانه محصولات کشاورزی به وسیله تنش های زنده و یا تحت تاثیر تنش های غیرزنده از دست می رود. در این میان، دمای پایین یکی از مهمترین عوامل غیرزنده محدودکننده رشد، تولید و توزیع جغرافیایی گیاهان است. تنش دمای پایین ممکن است به سه صورت تنش سرمازدگی، یخ زدگی و افت ناگهانی دما در بهار رخ دهد. در فصل بهار، همزمان با شروع مجدد رشد گندم، تحمل این گیاه به دماهای پایین به تدریج کاهش می یابد و وقوع مجدد سرما باعث ایجاد خسارات جبران ناپذیری می شود. تنش سرمایی که در اوایل بهار با شروع رشد گندم و هم زمان با مرحله رشدی حساس گیاه اتفاق می افتد، سرمای دیررس بهاره نامیده می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تنش اکسیداتیو در ارقام منتخب گندم نان با استفاده از صفات فیزیولوژیک تحت الگوی تنش سرمای دیررس بهاره در فاصله کدهای 50 الی 68 زادوکس به روش آزمایشگاهی شبیه سازی گردید و در قالب یک آزمایش فاکتوریل با 2 عامل رقم (15 رقم گندم نان) و سطوح تنش سرمای دیررس بهاره (8، 2، 0 و 2-)، بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. صفات کلروفیل کل، ضریب ثبات کلروفیل، پراکسیداسیون لیپیدهای غشا، پایداری غشای سیتوپلاسمی، فعالیت 3 آنزیم آنتی اکسیدانت، پروتئین کل و محتوای آب نسبی برگ به عنوان مهمترین صفات برای ارزیابی میزان خسارت و نیز به عنوان سازوکارهای تحمل در برابر این تنش ارزیابی شدند. طراحی برنامه های به نژادی مناسب می تواند زمینه ای را برای اصلاح ارقام گندم نان موجود در ایران از نظر صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل به تنش سرمای دیررس بهاره فراهم نماید.
نسرین قاسمی علیرضا عباسی
رابطه بین رشد گیاهان و تغییرات آب و هوایی یک رویداد به ظاهر متناقض میباشد. گرم شدن هوا در واقع خطر سرمازدگی و یخبندان را در گیاهان افزایش میدهد. در فصل بهار همزمان با شروع رشد گندم، تحمل گیاه به دماهای پایین کاهش پیدا میکند و هر یک از مراحل رشد آن ممکن است با این کاهش دما مواجه گردد و صدمه ببیند. این نوع از مدلهای کاهش دما را کاهش سریع دما در فصل بهار و یا به طور خلاصه "سرمای بهاره" مینامند. تنش دماهای پایین تولید غلات را در مناطق سرد و فرا سرد محدود میکند و در بعضی از سال ها خسارات فراوانی وارد میسازد. بنابراین تولید ارقام مقاوم به این کاهش دما ضروری به نظر میرسد. مدیریت ذخایر ژنتیکی و در این راستا، آگاهی از تنوع ژنتیکی اصول مهم پروژههای بهنژادی میباشند. در این تحقیق که بخشی از یک برنامه بهنژادی میباشد، تنوع ژنتیکی 22 رقم گندم نان با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل به تنش سرمای بهاره، میزان نشت الکترولیتی و رنگدانههای گیاهی (کلروفیل a، b، کل، کارتنوئید و ضریب ثبات کلروفیل)، در شرایط کنترل شده بررسی گردید. نتایج آزمایش نشان داد که تنش سرمای بهاره واکنش های متفاوتی را در بین ارقام مختلف موجب شده است و از این نظر تنوع ژنتیکی کافی بین ژنوتیپها وجود دارد.
علیرضا عباسی محمد عارفی
در این تحقیق به بررسی یک سیلندر جدار ضخیم مدرج تحت فشار های داخلی و خارجی به همراه بار حرارتی که در بسترهای وینکلر و پاسترناک قراردارد، با استفاده از روش تئوری برشی مرتبه اول و بر اساس یک میدان دوبعدی (راستای شعاعی و طولی) پرداخته می شود. معادلات تنش کرنش در حالت کلی در دستگاه مختصات استوانه ای و با در نظر گرفتن کرنش حرارتی بازنویسی می شود. روابط مورد نیاز برای بررسی رفتارترموالاستیک سیلندر با شرایط مرزی مشخص شده تحت فشار داخلی استخراج می شود. نتایج آنالیز ترموالاستیک در حالت ه ای مختلف برای داده های معین بررسی خواهند شد. از نتایج مهم این تحقیق بررسی همزمان فشار داخلی و بستر الاستیک بر روی توزیع تغییرشکل ها در سیلندر می باشد. تحقیق حاضر همچنین به تحلیل اثر بارگذاری های حرارتی بر رفتار الاستیک سیلندر می پردازد.
علیرضا عباسی علیرضا سیفی
برنامه ریزی توسعه شبکه توزیع، بدلیل نزدیک بودن به سمت مصرف کننده، وسعت زیاد و گسترده بودن یکی از بخش های پرهزینه یک شبکه قدرت را تشکیل می دهد که نیاز به برنامه ریزی دقیق برای جلوگیری از قطعی بار و کاهش سطح قابلیت اطمینان سیستم را دارد. به عبارت دیگر، یکی از ویژگی هایی که این بخش را از سایر بخش-های دیگر شبکه متمایز می سازد، بالا بودن حجم اطلاعات و تعداد زیاد متغیرهایی است که در مدل جامع شبکه توزیع انرژی به چشم می خورد. سیستم توزیع شامل مجموعه ای از شبکه های الکتریکی و حرارتی می باشد بنابراین عکس العمل بین این سیستم ها باید در برنامه ریزی توسعه سیستم مدنظر قرار گیرد. در جوامع صنعتی با توجه به رشد سریع انرژی های الکتریکی و حرارتی و به کارگیری تجهیزات تولید همزمان برق و حرارت و همچنین وابستگی تولید انرژی های الکتریکی و حرارتی این تجهیزات به یکدیگر، هماهنگی بین سیستم های الکتریکی و حرارتی در شبکه های توزیع انرژی بهم پیوسته را اجتناب ناپذیر کرده است که نقطه اشتراک بین این سیستم های الکتریکی و حرارتی واحدهای chp می باشند. با افزایش تقاضای انرژی، ممکن است سیستم فعلی قادر به جوابگویی نیازهای جدید نباشد و نیاز به گسترش سیستم احساس شود. توسعه شبکه باید به موقع و مناسب باشد بطوری که نیازمندی¬های فنی را برآورده ساخته و اقتصادی نیز باشد. هر چند با پیدایش روش های مدیریت انرژی و مصرف توان، روند رشد بار کاهش یافته اما همچنان نیاز به توسعه شبکه انتقال و توزیع برای انتقال توان از تولیدکنندگان به مصرف کنندگان وجود دارد. در سال های اخیر توجه به منابع تولید پراکنده الکتریکی و حرارتی رو به افزایش بوده است به گونه ای که پیدایش منابع تولید پراکنده در سیستم های توزیع ضمن تغییر مراحل بهره برداری از این سیستم¬ها، این امکان را فراهم نموده است تا طراحان بتوانند سیستم هایی با هزینه پایین تر طراحی نمایند. تاثیر این منابع روی جنبه های مختلف عملکرد سیستم توزیع تا حدود زیادی به مکان نصب آن در شبکه توزیع بستگی دارد به گونه ای که نصب واحدهای تولید پراکنده در مکان نامناسب می تواند اثرات منفی بر روی سیستم توزیع و کیفیت برق مشترکین داشته باشد. برای این منظور یافتن نقطه مناسب استقرار منابع تولید پراکنده از اهمیت بالایی برخوردار است. موقعیت استقرار این منابع تولیدی در شبکه از لحاظ فیزیکی ثابت است، اما تجدید آرایش شبکه این امکان را فراهم می کند تا موقعیت منابع تولید پراکنده در شبکه تغییر کند. لذا در این رساله، استراتژی تجدید آرایش به عنوان یکی از توابع اتوماسیون توزیع، متناسب با نیازهای جدید در مساله برنامه ریزی توسعه شبکه به گونه ای به کار گرفته می شود تا علاوه بر اینکه تولیدات پراکنده به صورت بهینه در فراهم سازی انرژی و مدیریت سیستم مشارکت داده شوند سبب بهبود عملکرد سیستم توزیع نیز گردد. هدف از مساله طراحی و توسعه شبکه توزیع یافتن توپولوژی مناسب، زمان و مکان نصب تجهیزات جدید در یک افق زمانی مشخص می باشد، به طوری که تضمین کند شبکه طراحی شده، رشد تقاضای بار را در سطح قابل قبولی از قابلیت اطمینان برآورده خواهد کرد. لذا حل مساله طراحی و توسعه شبکه توزیع به صورت بهینه و در سطح قابل قبولی از قابلیت اطمینان ضروری می¬باشد. در سیستم های اولیه و از دیدگاه سنتی تنها هدف انجام مطالعات برنامه ریزی توسعه در شبکه¬های توزیع، کاهش هزینه بود؛ اما امروزه توابع هدف مهم دیگری نظیر تلفات انرژی، آلودگی، انحراف ولتاژ و قابلیت اطمینان نیز وجود دارند که به صورت دقیق و جدی بررسی نشده¬اند، این توابع هدف می توانند به مساله مذکور اضافه شده تا برنامه ریزی توسعه شبکه توزیع را بهبود بخشند. از طرفی طراحی و توسعه شبکه توزیع بر اساس پیش-بینی بار در آینده صورت می گیرد، لذا پیش بینی بار با عدم قطعیت و خطا همراه است. بنابراین در مساله طراحی و توسعه لحاظ کردن روابط احتمالی امری نسبتا ضروری می¬باشد که در این رساله این موضوع نیز مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور غلبه بر متغیرهای توام با عدم قطعیت در مساله از روش تخمین دو نقطه ای استفاده شده است. از آنجا که مساله مذکور در قسمت مسائل بهینه سازی غیرخطی و غیرمحدب قرار می گیرد بنابراین از یک الگوریتم تکاملی بهبودیافته بر اساس روش ازدحام ذرات (pso) برای حل مساله استفاده می¬گردد.
زهرا دژآهنگ علیرضا بدیعی
چکیده ندارد.
جواد غلامی علیرضا بدیعی
چکیده ندارد.
زینب انصاری اصل علیرضا عباسی
چکیده ندارد.
نجات الله گتمیری علیرضا عباسی
سنتز کمپلکس های فلزی مورد بحث در این پژوهش از واکنش ترکیب های پلی پیریدل شامل 1، 10- فنانترولین و 2، - بی پیریدین به عنوان کی لیت به دست می آیند. دراین تحقیق ابتدا کمپلکس های[fe(bpy)cl4][bpy.h] , [fe(phen)cl4[phen.h] [fe(phen)cl3(dmso)] , [(h2phen)phen](co3) سنتز و سپس ترکیبات تهیه شده توسط طیف سنجی زیر قرمز و طیف سنجی ماورای بنفش مرئی و اسپکترومتری جرمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان ترکیبات تهیه شده دو ترکیب [fe(phen)cl3(dmso)] [(h2phen)phen](co3) بلور مناسب جهت شناسائی به روش بلورشناسی به دست آمده که از طریق روش پراش تک بلور پرتو-x شناسائی شدند، هر دو ترکیب در سیستم اورتورومبیک فضایی متبلورشده اند گروه فضایی ترکیب [fe(phen)cl3(dmso)] pna21(no.33) و گروه-فضایی ترکیب [(h2phen)phen](co3) pnna(no.52) می باشد
سارا زمانیان علیرضا عباسی
با توجه به ویژگی ها و کاربردهای گسترده ی مولکول 1و10- فنانترولین، مشتقات و کمپلکس های حاصل از آن با انتخاب شرایط، روش ها و فلزات مناسب سعی برآن شد که در این پروژه به مشتقات و کمپلکس های جدیدی از این مولکول ها دست پیدا کنیم. امید است در آینده این ترکیبات سنتز شده به طور کاربردی در زمینه های گوناگون دارویی و غیره مورد استفاده قرار بگیرند. در راستای تحقق این امر، ابتدا مشتقاتی از 1، 10- فنانترولین حاوی بخش های بنزوتیوفنی مورد سنتز قرار گرفت. در این مشتقات با گسترش حلقه های آروماتیک متصل به مولکول پایه ی 1و10- فنانترولین آروماتیسیته، پایداری و نیز قدرت کئوردینه شوندگی هترواتم ها ی نیتروژن بالا می رود. کمپلکس های حاصل از این لیگاندها با پایداری بیشتر می توانند دارای خواص دارویی در درمان سرطان ها نیز باشند. سنتز این لیگاندها طی چهار مرحله از سینامیک اسید پایه، همان گونه که در متن ذکر شده است انجام می شوند که شامل 6و 9- دی کلروبیس[1] بنزوتیینو[2و 3- c : 3و 2- i][1و10] فنانترولین// 6- کلرو[1] بنزوتیینو[2و 3- c][1و10] فنانترولین // 6و 9- دی کلروبیس [1] بنزوتینو[5و6- d] [1و3] دی اکسول [2و 3- c : 3و 2- i][1و10] فنانترولین می باشند. لیگاندهای سنتز شده با اندازه گیری نقطه ی ذوب و طیف های mass و 1h nmr مورد شناسایی قرار گرفتند. تلاش برای ساخت کمپلکس های حاصل از این لیگاندها با فلز مس همچنان ادامه دارد. با گرفتن بلور مناسب از بعضی حدواسط ها در هنگام سنتز این لیگاندها موفق به ثبت نتایج بلور شناسی حاصل از پراش تک بلور پرتو ایکس سه نمونه از آن ها شدیم. از طرف دیگر کمپلکس هایی از 1، 10- فنانترولین با نمک های مس(??) سنتز شد، که ساختار سه کمپلکس [cu(h2o)(cl)(phen)2]cl.dmf، [cl(phen)cucl2cu(phen)cl]، [cu(phen)(h2o)(so4)]با پراش پرتو ایکس شناسایی شد. در این میان ساختار ترکیب [cu(h2o)(cl)(phen)2]cl.dmf جدید می باشد.
حسن بسطامی علیرضا عباسی
در سالهای اخیر مطالعه در مورد چارچوبهای فلز– آلی رشد چشمگیری در جهان داشته است بگونه ای که بخش قابل توجهی از مقالات علمی را به خود اختصاص داده است. در جهت توسعه این ترکیبات تعدادی ترکیب با استفاده از روش سولوترمال سنتز گردید که با روش ir، پراش پرتو ایکس مورد بررسی قرار داده شد و تعیین ساختار گردید که عبارتند از: [co(bdc)(phen)(h2o)] (catena1), [co6(bdc)6(phen)6(h2o)](h2bdc) (catena2), [co(bdc)(dmf)](mof-1) bdc= 1,4-benzendicarboxylic acid phen= 1,10-phenanthroline علاوه بر مطالعات ساختاری ، پایداری گرمایی ترکیبات مذکور، فلورسانس حالت جامد و ترکیبات مورد بررسی قرار گرفته و ترکیبات توسط روش xrd نیز مورد بررسی قرار گرفت.
محمد نظری علی نعمتی خراط
امروزه پژوهش های زیادی بر روی لیگاندهای دو دندانه فسفر- نیتروژن با یک سر سخت نیتروژن و یک سر نرم فسفر صورت گرفته است. این دسته از لیگاندها در شیمی کئوردنیاسیون و فرایندهای کاتالیزی همگن از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در این میان لیگاندهای پیریدیل فسفینی مورد توجه واقع شده اند. در سال های اخیر در میان این لیگاندهای پیریدیل فسفینی پژوهش های زیادی بر روی لیگاند 2- (دی فنیل فسفینو) آمینو پیریدین صورت گرفته است. 2- (دی فنیل فسفینو) آمینو پیریدین لیگاندی است با اسکلت p- n- c- n که حالت های کئوردیناسیونی مختلفی از جمله کلیت ، تک دندانه نرم (دهندگی فقط از جهت فسفر)، کلیت آنیونی و حالت پل را می تواند به خود بگیرد. مشتق های کالکوژنی اکسیژن، گوگرد و سلنیم این لیگاند نیز تهیه شده است. شیمی کئوردیناسیون آن با فلزات مختلفی از جمله نیکل، پالادیم، پلاتین، طلا، تیتانیوم، رودیوم، روتینوم و لیتیم مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش سعی شد که از طریق آمین کافت پیوند فسفر-کلر ترکیباتی مانند کلرو دی فنیل فسفین با آمین هایی مانند 2- آمینو پیریدین و 6-آمینو کینولین چند لیگاند دو دندانه فسفر- نیتروژن تهیه شود. شیمی کئوردیناسیون این لیگاندها با برخی فلزات واسطه مورد بررسی قرار گرفت. جهت آنالیز این ترکیبات طیف سنج زیر قرمز، طیف سنج رزونانس مغناطیسی هسته پرتون و فسفر، طیف سنج جرمی و دستگاه پراش پرتو x تک بلور مورد استفاده قرار گرفت.
علیرضا عباسی
چکیده ندارد.