هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین معیارهای کیفیت خدمات و رضایتمندی تماشاچیان در ورزشگاههای میزبان لیگ قهرمانان آسیا در ایران بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 1443 نفر که از میان تماشاچیان حاضر در ورزشگاههای میزبان لیگ قهرمانان آسیا( آزادی تهران، فولاد شهر اصفهان و یادگار امام قم) به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته کیفیت خدمات و رضایتمندی که پایایی آنها با استفاده از ضریب الفای کرونباخ0/92و0/81 محاسبه گردید. فرضیه های پژوهش عبارت بودند از: 1) بین عامل دسترسی به خدمات در ورزشگاه با رضایت مندی تماشا چیان رابطه مثبت وجود دارد. 2) بین عامل امنیت در ورزشگاه با رضایت مندی تما شا چیان رابطه مثبت وجود دارد. 3) بین عامل طراحی و جذابیت فضای ورزشگاه با رضایت مندی تما شا چیان رابطه مثبت وجود دارد. 4) بین عامل بهداشت و تمیزی فضای ورزشگاه با رضایت مندی تماشاچیان رابطه مثبت وجود دارد. 5) بین عامل نحوه برخورد مدیریت و کارکنان اجرایی ورزشگاه با رضایت مندی تما شا چیان رابطه مثبت وجود دارد. آزمون فرضیه ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین میزان دسترسی به خدمات، امنیت و طراحی و جذابیت فضای ورزشگاه با رضایتمندی تماشاچیان تفاوت معنی داری وجود دارد (0/001>p). همچنین بین بهداشت و تمیزی فضای ورزشگاه و نحوه برخورد مدیریت و کارکنان اجرایی با رضایتمند تماشاچیان تفاوت معنی داری وجود دارد(0/001>p).

مقدمه: نیروی انسانی عامل اصلی و ضروری رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع محسوب می شود. توسعه پایدار به دلیل محدودیت نیروی انسانی کارآمد و رقابت فشرده و نزدیک بین کشورهای مختلف در زمینه دستیابی به راه هایی که قادر باشند آنان را هرچه سریعتر به اهداف مطلوب برسانند از مهم ترین مباحثی است که توجه کشورهای در حال توسعه را به خود معطوف داشته است. هدف: تحقیق حاضر به بررسی وضعیت نیروی انسانی متخصص در اداره تربیت بدنی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1388 پرداخته است. هدف های ویژه تحقیق شامل بررسی وضعیت نیروی انسانی بر اساس تخصص، جنسیت، برابری فرصت ها، قوانین و مقررات و میزان تمرکز و عدم تمرکز در هیأت های ورزشی استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. روش تحقیق و تجزیه و تحلیل: این تحقیق به دلیل ماهیت و موضوع آن از نوع تاریخی- تحلیلی و پیمایشی بوده است و دارای دو جامعه آماری می باشد. یکی جامعه ای که از طریق اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته و شامل 2048 نفر مرد و زن شاغل در پست های مربی، داور و مدیر ورزشی و جامعه دوم که با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته، شامل 46 نفر از روسای هیأت های ورزشی می باشد. در این تحقیق نمونه و جامعه آماری یکسان می باشند. برای گردآوری داده ها از دو ابزار اسناد و مدارک و مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای تجزیه و تحلیل آن ها از شاخص های آماری و فرمول های محاسباتی استفاده شده است. نتایج: نتایج تحقیق حاکی از آن است که 37/80 درصد مربیان 26/71 درصد داوران دارای کارت درجه 3 هستند. 39/60 درصد مربیان و 47/57 درصد داوران دارای مدرک پایین تر از کارشناسی می باشند، 9/74 درصد مربیان 68 درصد داوران 8/83 درصد مدیران ورزشی دارای رشته ای غیر از تربیت بدنی هستند، 57/80 درصد نیروی مرد و 43/19 درصد آن ها زن می باشند. بحث و نتیجه گیری: نسبت نیروی انسانی به ورزشکار در اکثر هیأت ها از استانداردها تبعیت نمی کند، برابری فرصت ها در توزیع نیروی بین خانم ها و آقایان رعایت نشده است، توزیع نیروی انسانی با قوانین و مقررات هم خوانی ندارد، هیأت ها در تصمیم گیری راجع به نیروی انسانی کاملاً آزاد هستند. نتیجه کلی این تحقیق این است که ساختار موجود نیروی انسانی مناسب نمی باشد.

چکیده : هدف از انجام این پژوهش، طراحی و تدوین برنامه استراتژیک توسعه ی ورزش هندبال استان سمنان برای یک دوره 5 ساله (1394-1389) بود. نمونه آماری پژوهش 41 نفر (27 مرد و 14 زن) شامل مربیان، داوران، مسئولان هیأت ها، مدیران و کارشناسان فعال در ورزش هندبال استان سمنان بودند. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از بررسی اسناد و مدارک، مطالعه ادبیات پیشینه، مصاحبه، نظرسنجی و جلسات شورای راهبردی استفاده شد. در بخش نظرسنجی از پرسشنامه ی محقق ساخته عوامل درونی و بیرونی( مشتمل بر 59 سوال رتبه بندی شده در زمینه قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای ورزش هندبال استان سمنان)، و فرم های تعیین موضوعات استراتژیک استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه مورد نظر توسط چند تن از اساتید و کارشناسان صاحب نظر و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ ( 910/0=?) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های توصیفی و آزمون فریدمن، از ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی برای تعیین موقعیت؛ و تحلیل swot ، تکنیک دلفی و طوفان مغزی برای تعیین استراتژی ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هیأت هندبال استان سمنان در وضعیت کنونی از 12 قوت، 22 ضعف، 11 فرصت و 14 تهدید برخوردار می باشد. در ادامه بر اساس مدل انتخابی و تحلیل های استراتژیک به تدوین برنامه استراتژیک هیأت هندبال استان مبادرت گردید و موضوعات استراتژیک آن شامل بیانیه رسالت، بیانیه چشم انداز، ارزش های محوری، اهداف بلندمدت، موقعیت استراتژیک، استراتژی ها و برنامه ها تعیین شد. بر این اساس، 10 استراتژی در قالب 51 برنامه تدوین گردید و هفت پیشنهاد کلی برای توسعه ی ورزش هندبال استان ارائه شد. اهم استراتژی های تدوین شده عبارتند از: ایجاد و توسعه ی پایگاه های تخصصی استعدادیابی هندبال در سراسر استان؛ تقویت حضور استان در صحنه هندبال کشور؛ توسعه ی وجهه عمومی ورزش هندبال؛ تقویت ارتباطات استانی و کشوری؛ توسعه مدیریت بازاریابی در هندبال، راه اندازی لیگ هندبال در سطح استان؛ ایجاد تعامل و ارتباط با مراکز آموزش عالی برای توسعه ی ورزش هندبال؛ توسعه ی فناوری اطلاعات در ورزش هندبال استان؛ توسعه، حمایت و پشتیبانی منابع انسانی هندبال استان؛ و توسعه ی نظام مدیریتی ورزش هندبال استان. با بررسی موقعیت استراتژیک هیأت هندبال استان سمنان، مشخص شد که این هیأت بر روی محور مختصاتswot از لحاظ عوامل داخلی در ناحیه ی ضعف ها و از لحاظ عوامل خارجی در ناحیه ی تهدیدها قرار دارد؛ به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل این وضعیت نامطلوب، نداشتن استراتژی توسعه ی ورزش هندبال در استان بوده است. لذا، در این پژوهش سعی شده است با تدوین استراتژی های مناسب، زمینه رشد و توسعه ی همه جانبه این ورزش جذاب در استان فراهم شود.

‏ ‏‎ ‎جهت گیری به سمت ورزش بعنوان یک الگوی رفتاری در نظر گرفته می شود که متأثر از عوامل موثر بر فرایند کلی ‏جامعه پذیری می باشد. عوامل زیادی در جامعه پذیری ورزشی افراد موثرند که از آن جمله می توان به خانواده، وسایل ارتباط ‏جمعی، مدرسه و همسالان اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش عوامل جامعه پذیری در مشارکت ورزشی جوانان ‏شهر اصفهان بود. روش پژوهش، بر اساس هدف پژوهش و نحوه گردآوری داده ها از نظر ماهیت کاربردی و از نظر نوع، ‏تبیینی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان 29-15 ساله ساکن در شهر اصفهان بودند. برای حجم نمونه ‏تعداد 391 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند اما به منظور افزایش دقت تعداد 400 نفر در نظر گرفته شد. روش ‏نمونه گیری چند مرحله ای و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد که روایی آن با استفاده از نظرات ‏برخی از اساتید تربیت بدنی و جامعه شناسی دانشگاه اصفهان بررسی و تأیید شده بود. همچنین برای سنجش پایایی ‏پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده تمام متغیرها بالای 70/0 بود که ‏نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آزمون آماری با ‏استفاده از نرم افزار ‏spss18‎‏ و نرم افزار مدل سازی ‏amos18‎‏ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تاثیر ‏متغیرهای خانواده و دوستان و همسالان با مشارکت ورزشی جوانان دارای رابطه معنادار می باشد. نتایج تحلیل مدل معادلات ‏ساختاری نشان می دهد که متغیر خانواده با ضرایب رگرسیونی (45/0 ) قویترین تاثیر را در تبیین توسعه مشارکت ورزشی ‏جوانان داشته است. به عنوان نتیجه گیری نهایی می توان گفت که توسعه مشارکت ورزشی جوانان از یک کانال خاص ‏صورت نمی گیرد و عوامل مختلفی درآن تأثیر دارند‎.‎

هدف این پژوهش طراحی و تدوین برنامه استراتژیک و انتخاب استراتژی بهینه توسعه ورزش دو و میدانی بر اساس مدل swot و فرآیند تحلیل شبکه ای anp دو و میدانی استان لرستان بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و جامعه آماری این پژوهش 40 نفر از داوران ، مربیان ،کارکنان ، کارشناسان و نخبگان دو و میدانی اداره ورزش و جوانان استان لرستان بود که به علت محدودیت حجم جامعه آماری ، همه آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه swot وanp بوده است. روایی پرسشنامه swot توسط اساتید مدیریت ورزشی و کارشناسان خبره مدیریت در حیطه ورزش دو و میدانی استان لرستان تایید شد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (90/.) مورد تایید قرار گرفت. به منظور توصیف ، تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.در آمار توصیفی از شاخص هایی همچون فراوانی ، درصد ، نمودارو جداول و در آمار استنباطی از آزمون فریدمن استفاده گردید، و برای تجزیه وتحلیل پرسشنامه anp و وزن دهی به عوامل swot با طراحی مدلی در نرم افزلر سوپر دسیژن اقدام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که هیئت دو و میدانی استان لرستان در خانه wo ، یعنی در وضعیت استراتژی محافظه کارانه قرار گرفته است و از بین شاخص های شناسایی شده استراتژی wo، راهبرد استراتژی توسعه مدیریت بازاریابی در دو و میدانی با وزن نرمال 385/0 در درجه اول اولویت و راهبرد استراتژی ایجاد لیگ دو ومیدانی در همه رده های سنی با وزن نرمال 309/. در درجه دوم و راهبرد استراتژی توسعه حمایت وپشتیبانی منابع انسانی دو ومیدانی با وزن نرمال304/. در درجه سوم اولویت قرار دارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد وضعیت هیئت دو و میدانی استان در وضعیت محافظه کارانه قرار دارد و باید از راهبردهای این استراتژی استفاده نماید.

هدف این تحقیق بررسی مشکلات داوران لیگ برتر فوتبال کشور است که در 5 حیطه اقتصادی، آموزشی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته است. این تحقیق توصیفی بوده و به شکل میدانی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه داوران لیگ برتر فوتبال تشکیل دادند که تعداد آنها 84 نفر می باشد. تعداد 74 عدد پرسشنامه پس از برگشت پرسشنامه ها قابل تفسیر بود که مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط استادان و کارشناسان مربوطه تأیید شد و پایایی آن به وسیله روش آلفای کرونباخ برابر 89/0 برآورد گردید، استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مهم ترین مشکل داوران، مشکلات فرهنگی با میانگین 64/3 و کم اهمیت ترین مشکل داوران مشکلات اجتماعی با میانگین 82/1 می باشد. همچنین نتایج آمار اسنتنباطی نشان داد که بین شغل اصلی داوران و مدرک تحصیلی آنان و مشکلات آنان در سطح p?0/05 تفاوت معنی داری وجود ندارد. آزمون های رابطه سنجی نشان دادند که به طور کلی رابطه ای بین سن داوارن و سابقه حضور آن ها در لیگ برتر با مشکلات آنها وجو ندارد. اما در مورد رابطه سابقه حضور داوران در لیگ برتر با مشکلات فرهنگی رابطه ای مثبت و معنی دار((r=0/39 وجود دارد. معیار تفسیر پرسشنامه نشان داد که مشکلات اقتصادی و فرهنگی داوران جدی است و داوران در مورد مشکلات امنیتی و آموزشی تا حدودی مشکل دارند و در مورد مشکلات اجتماعی مشکل بسیار کمی وجود دارد. با عنایت به همسو بودن نتایج این پژوهش با چند تحقیق داخلی و خارجی می توان گفت که داوران لیگ برتر مشکلاتی دارند که با رفع مشکلات آنها به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برگزاری مسابقات، می توان شاهد برگزاری بهتر مسابقات لیگ برتر فوتبال باشیم. با توجه به اینکه در این پژوهش راه حل هایی برای مشکلات داوران ارائه شده است لذا این تحقیق می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مسئولان فدراسیون و دپارتمان داوری فراهم نماید.

آمایش سرزمین تنظیم رابطه بین انسان، سرزمین و فعالیت به منظور بهره برداری مناسب، بهینه و پایدار از جمیع امکانات است. هدف تحقیق حاضر تدوین سند آمایش ورزشی در استان فارس می باشد. روش این تحقیق به دلیل ماهیت موضوع، توصیفی است. نتایج حاکی از آن است که تا پایان سال 1391 تعداد 4659 نفر مربی مرد، 2890 نفر مربی زن، 3045 نفر داور مرد و 1593 نفر داور زن درکل استان فارس فعالیت داشتند،کل سرانه ورزشی در استان فارس برابر با 73/0 مترمربع به ازای هر نفر است. دربخش هیئت های برتر، رشته کاراته با فراوانی 18 (3/8 درصد) بر طبق نظر کارشناسان بیشترین فراوانی، در بخش هیئت های مستعد برتری رشته کشتی با فراوانی 12 (5/5 درصد) و در بخش رشته های در حال پیشرفت، رشته آمادگی جسمانی با فراوانی 15 (9/5 درصد)، بیشترین فراوانی بدست آورده اند. تعدادکل ورزشکاران رسمی و بیمه شده در سطح استان فارس برابر با 160041 نفر ورزشکار بوده است که 55921 نفر در بخش بانوان و 104120 نفر در بخش آقایان می باشد. با توجه به شرایط جغرافیایی استان فارس می توان سه رشته مهم اسکی، کوهنوردی و قایقرانی را با توجه به موهبت های طبیعی استان گسترش داد.

چکیده هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل مرتبط با توسعه وفاداری هواداران به برند تیم های لیگ برتر فوتبال ایران و ارایه مدلی در راستای توسعه برند تیم های فوتبال بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است که به صورت میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را هواداران تیم های پرطرفدار لیگ برتر ایران(تراکتور سازی، استقلال، سپاهان، پرسپولیس و شاهین بوشهر ) در یازدهمین دوره لیگ برتر 90-91 ایران تشکیل می دادند. با توجه به عدم دسترسی به امار دقیق و قابل اطمینانی از تعداد هواداران تیم های مورد نظر تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران ، 139 نفر ارزیابی گردید، که در نهایت تعداد 200 پرسشنامه به در بین هوادارانی که به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شده بودند، توزیع گردید و تعداد 189 از پرسشنامه ها قابل بررسی و تحلیل ارزیابی گردیدند. ابزار گرداوری این تحقیق با اقتباص از پرسشنامه های وفاداری نگرشی گلادن و فانک(2001)، وفاداری رفتاری فینک و همکاران (2003)، جذابیت هویت آهرن و همکاران (2005)، هم ذات پنداری تیم-هوادار میل و آشفورث(2003 )، و پرسشنامه هویت تیمی کو(2009) تدوین گردید، به طور کلی این پرسشنامه شامل5 بخش و ویژه گی های جمعیت شناختی بوده که در مجموع شامل 34 سوال بوده است. روایی صوری بر اساس نظرات 15 نفر از محققین حوزه بازاریابی و ورزش انجام و بر اساس آزمون کندال روایی محتوایی پرسشنامه نیز 79/0 محاسبه گردید. مقدار پایایی نیز بر اساس آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 80/0 به دست آمده است. جهت تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از نرم افزارهای 18spss و amos20 استفاده گردید. جهت سنجش روائی مدل تحقیق از روش مدل یابی معادلات ساختاری، استفاده و بر اساس نتایج تحلیل مسیر ارتباط متغیرهای این پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که هویت تیمی با جذابیت هویت، جذابیت هویت با هم ذات پنداری هوادار-تیم، هم ذات پنداری هوادار-تیم با وفاداری نگرشی، و وفاداری نگرشی با وفاداری رفتاری دارای رابطه مثبت و معناداری می باشند.

هدف کلی این پژوهش بررسی میزان آشنایی معلمان تربیت¬بدنی چهار شهر منتخب استان خوزستان از مسئولیت¬مدنی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود که با توجه به هدف پژوهش از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه¬ی معلمان تربیت¬بدنی آموزش و پرورش ناحیه 3 اهواز، باغملک، رامهرمز و هفتکل استان خوزستان بودند که طبق آمار اداره¬ی آموزش و پرورش استان خوزستان300 نفر اعلام شد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع¬آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق¬ساخته استفاده گردید. روش نمونه¬گیری از نوع نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای و برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات 20 نفر از معلمان تربیت بدنی استان خوزستان استفاده گردید(روایی صوری) . برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ(آلفای محاسبه شده برابر با 84/0) و از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای تایید نرمال بودن داده¬های پژوهش استفاده شد. برای سنجش فرضیه¬های پژوهش از آزمون tتک نمونه¬ای و برای سنجش یافته¬های جانبی پژوهش ازt مستقل و آنالیز واریانس از طریق نرم افزار spss استفاده شد. . نتایج حاصل از آزمون فرضیه¬ها نشان داد که میزان آشنایی معلمان تربیت¬بدنی از مولفه¬های مسئولیت¬مدنی شامل: آشنایی با استاندارد¬های اماکن و تجهیزات، آگاه کردن و هشدار دادن، مسئولیت¬های سازمانی مدیر و کارشناسی اداره کل تربیت¬بدنی، اهداف و مأموریت¬های تربیت¬بدنی در مدارس در حد بالاتر از میانگین(3µ> ) قرار دارند. میزان مولفه¬های آموزش، نظارت و کنترل در حد متوسط( 3=µ ) و آشنایی با قوانین و مقررات در حد پایین¬تر از میانگین(3≥µ )قرار دارند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در بین مولفه¬های میزان آشنایی از مسئولیت-مدنی اهداف و ماموریت¬های تربیت¬بدنی در مدارس بیشترین اولویت و قوانین و مقررات دارای کمترین اولویت می¬باشد. یافته¬های جانبی پژوهش بر اساس متغیرهای جمعیت¬شناختی نشان داد که در مورد مولفه-های میزان آشنایی از مسئولیت مدنی از دید پاسخ دهندگان تفاوتی وجود ندارد. نتیجه فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که میزان آشنایی معلمان تربیت¬بدنی بالاتر از حد میانگین می باشد. کلمات کلیدی: تربیت بدنی، معلمان تربیت بدنی، مسئولیت، مسئولیت مدنی

این پژوهش به منظور نیازهای آموزشی مربیان هندبال به مهارت های مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی) از دیدگاه مربیان و کارشناسان هندبال صورت گرفته است.تحقیق حاضر از نوع توصیفی است که به صورت پیمایشی انجام می گیرد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه تعدیل یافته صداقت نیا می باشد که با نظر استاد راهنما و با توجه به اهداف تحقیق از بخش های زیر تشکیل شده بود: تعداد سوالات آن در بخش فنی 15 سوال در بخش ادراکی13 سوال ودر بخش انسانی 16 سوال بوده است. جهت سنجش پایایی این پرسش نامه از آلفای کرونباخ استفاده شدکه میزان آن 87/0 بدست آمد، که حاکی از پایایی بالای پرسشنامه بود.روایی محتوای آزمون با استفاده از نظرات مربیان با تجربه هندبال بررسی و سوالات تعدیل گردید. روایی محتوای آزمون با استفاده از آزمون کندال 89/0 بدست آمده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مربیان درجه یک آقا و خانم شرکت کننده در لیگ برتر هندبال کشور از سال 80 تا کنون که تحت نظارت فدراسیون هندبال فعالیت می نمایند و تعداد آن ها 76 نفر بوده است و نیزکلیه کارشناسان رشته هندبال که شامل بازیکنان سابق تیم ملی و پیشکسوت هایی که در حال حاضر سمتی در تیم های مختلف دارند اما مربیگری انجام نمی دهند وتعداد آن ها 34 نفر می باشند .پس از جمع آوری پرسش نامه ها داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که نیاز مربیان به شاخص های هر سه مهارت ادراکی، فنی و انسانی بیشتر از سطح متوسط است همچنین بنا به نظر مربیان مهارت ادراکی با میانگین (61/2) و از دید گاه کارشناسان مهارت ادراکی با میانگین( 44/2 ) و از نظر تمامی افراد مهارت ادراکی با میانگین (55/2) دارای اهمیت بیشتری می باشد .از یافته های این تحقیق به این نتیجه رسیده ایم که مهم ترین مهارت در بین مربیان و کارشناسان هندبال مهارت ادراکی و سپس مهارت انسانی و در انتها مهارت فنی می باشد.

چکیده هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین عوامل عدم رشد ورزش همگانی از دیدگاه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان اصفهان است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که طی یک فرایند منسجم و منظم علمی روایی آن توسط چند تن از استادان صاحب نظر و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ (78 در صد) تایید شده است. پرسشنامه مشتمل بر 38 سوال رتبه بندی شده در زمینه ی رسانه های گروهی، عوامل اجتماعی، نگرش والدین و عوامل اقتصادی است. نمونه تحقیق برابر با 400 نفر و جامعه آماری تحقیق دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان اصفهان در سال 1392 می باشد. تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی - خوشه ای، با استفاده از آمارتوصیفی از جمله میانگین و آمار استنباطی، از طریق آزمون t یک نمونه ای و آزمون فریدمن، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای محاسبه نتایج از بسته نرم افزاری آماری spss 18 استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای عدم رشد ورزش همگانی: رسانه های گروهی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی و نگرش والدین بالاتر از حد متوسط است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که همه متغیر ها نقش زیادی در عدم رشد ورزش همگانی دارند که به ترتیب نگرش والدین با میانگین (63/26)، عوامل اقتصادی با میانگین (40/25)، عوامل اجتماعی با میانگین (79/40) و رسانه های گروهی با میانگین (44/40) بیشترین تاثیر را دارند. از یافته های این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نگرش والدین بیشترین نقش و رسانه های گروهی کمترین نقش را از نظر اهمیت، در عدم رشد ورزش همگانی ایفا می کنند.

هدف از انجام این پژوهش، مطالعه، طراحی و تدوین برنامه استراتژیک توسعه ی ورزش های رزمی استان اصفهان برای یک دوره پنج ساله (1397-1393) بود. نمونه آماری پژوهش 41 نفر (27 مرد و 14زن) شامل مربیان، داوران، مسئولان هیئت ها، مدیران و کارشناسان فعال در ورزش های رزمی استان اصفهان بودند. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از بررسی اسناد و مدارک، مطالعه ادبیات پیشینه، مصاحبه، نظرسنجی و جلسات شورای راهبردی استفاده شد. در بخش نظرسنجی از پرسشنامه محقق ساخته عوامل درونی و بیرونی (مشتمل بر 59 سوال رتبه بندی شده در زمینه قوت-ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای ورزش های رزمی استان اصفهان) و فرم های تعیین موضوعات استراتژیک استفاده شد. روایی صـوری پرسش نامه مورد نظر توسط چند تن از اساتید و کارشناسان صاحب نظر و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ (0/091=a) درونی و بیرونی برای تعیین موقعیت و از تحلیل swot ، تکنیک دلفی و طوفان مغزی برای تعیین استراتژی ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هیئت ورزش های رزمی استان اصفهان در وضعیت کنونی از 12 قوت، 22 ضعف، 11 فرصت و 14 تهدید برخوردار می باشد. در ادامه براساس مدل انتخابی به تحلیل های استراتژیک هیئت ورزش های رزمی استان مبادرت گردید و موضوعات استراتژیک آن شامل بیانیه رسالت، بیانیه چشم انداز، ارزش های محوری، اهداف بلندمدت، موقعیت استراتژیک، استراتژی ها و برنامه ها تعیین شد. بر این اساس، 10 استراتژی در قالب 51 برنامه تدوین شده عبارتند از: ایجاد و توسعه پایگاه تخصصی استعدادیابی ورزش های رزمی در سراسر استان؛ تقویت حضور استان در صحنه ورزش های رزمی کشور؛ توسعه وجهه عمومی ورزش های رزمی؛ تقویت ارتباطات استانی و کشوری؛ توسعه مدیریت بازاریابی در ورزش های رزمی استان، با بررسی موقعیت استراتژیک هیئت ورزش های رزمی استان اصفهان مشخص شد که این هیئت برروی محور مختصات swot از لحاظ عوامل داخلی در ناحیه ضعف ها و از لحاظ عوامل خارجی در ناحیه تهدیدها قرار دارد؛ به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایل این وضعیت نامطلوب، نداشتن استراتژی توسعه ورزش های رزمی در استان بوده است. لذا، در این پژوهش سعی شده است با تدوین استراتژی های مناسب، زمینه رشد و توسعه ی همه جانبه این ورزش جذاب در استان فراهم شود.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.