نام پژوهشگر: فهیمه ناصری
فهیمه ناصری غلامرضا فولادی
چکیده نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارایه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرم های روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. در پژوهش حاضر مجموعه داستان های کوتاه «منیرو روانی پور» یکی از نویسندگان زن شاخص نسل سوم کشور ، بر اساس الگوهای این ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. در واقع سعی شده است تا بر اساس مفاهیم اصلی ساختارگرایی، نظام موجود در سه عنصر داستانی پیرنگ،شخصیت و زاویه دید داستان های کوتاه منیرو روانی پور با توجه به پنج مجموعه داستان کنیزو، سنگ های شیطان،سیریا سیریا،زن فرودگاه فرانکفورت و نازلی مورد بررسی قرارگیرد. به علت اشکالات و محدودیت¬های ساختارگرایی صرف به مضمون و محتوا نیز توجه شده است .با وجود ساختار مدرن پیرنگ داستان-های مورد بررسی ،به خصوص سه مجموعه¬ی اول با الگوهای ساختاری ارایه شده، مطابقت می کنند؛ البته در مواردی شخصیت های یاری دهنده حذف شده یا به شخصیت مخالف تبدیل می شوند. اغلب شخصیت های اصلی داستان ها زن بوده و کنش پذیر(قربانی) هستند و یاری دهنده¬ی به خصوصی ندارند. تعداد شخصیت ها در بیشتر داستان ها از حدود داستان کوتاه فراتر رفته است . زاویه دید غالب سوم شخص محدود بوده و گاهی از زاویه دید تلفیقی که مشخصه ی داستان های جدید است نیزاستفاده شده است. واژگان کلیدی:منیرو روانی پور،ساختارگرایی،داستان کوتاه،پیرنگ،شخصیت،زاویه دید