نام پژوهشگر: فاطمه قایمی
سیمین قاسم زاده مجاوری فاطمه قایمی
چکیده: مقدمه:نارسایی کلیه ، بیماری شایع و خطرناکی است که منجر به از دست دادن عملکرد کلیه ها می گردد.این بیماری و درمان های آن که دیالیز و پیوند کلیه است، می تواند بیماران را در معرض طیف وسیعی از مشکلات جسمی ،روانی ،اقتصادی و اجتماعی قرار داده ، تاب آوری و سبک زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. بنابر این پژوهش حاضر به مقایسه تاب آوری و سبک زندگی بیماران دیالیزی و پیوند کلیه 60_25 ساله شهر تهران می پردازد. روش:در این مطالعه توصیفی و تحلیلی، ازپرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس های اساسی آدلری برای موفقیت هایبین فردی نسخه بزرگسالان (َbasis _a) و آزمون هایلوین ،کولموگروف _ اسمیرنف، آزمون t برای گروه های مستقل وتحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.روش نمونه گیری تصادفی ساده و تعداد نمونه ها 140بیمار کلیوی (70بیمار دیالیزی و 70 بیمار پیوند کلیه) از میان کلیه بیماران دیالیزی و پیوند کلیه 60_25 ساله شهر تهران بود. نتایج:تاب آوری و سبک زندگی در دو گروه بیماران پیوند کلیه و دیالیزی به صورت نرمال توزیع شده بود .ضریب همبستگی پیرسون رابطه تاب آوری و سبک زندگی در بیماران دیالیزی را مثبت و معنا دار نشان داد p<0/05بنابر این بین تاب آوری و سبک زندگی بیماران دیالیزی رابطه وجود دارد همچنین نتایج آزمون t نشان دادکه میانگین تاب آوری بیماران زن و مرد پیوند کلیه تفاوت معنا داری داشت p<0/05در سایر موارد بین دو گروه رابطه معنی دار وجود نداشت. نتیجه گیری:بین تاب آوری و سبک زندگی در بیماران دیالیزی رابطه وجود داشت همچنین بین تاب آوری بیماران زن و مرد پیوند کلیه تفاوت معنی داری وجود داشت،تاب آوری بیماران مرد بیشتر از زنان بود.بنابراین می توان از آموزش مهارت های سازگاری و سبک زندگی برای بیماران دیالیزی و پیوند کلیه به ویژه زنان استفاده کرد.
شکوفه صمدیان احمد برجعلی
زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ms) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن مغز و اعصاب در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین مکانیزم های مقابله با استرس و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا ms و افراد عادی و نرمال طراحی شد. روش بررسی:در پژوهش حاضر و باتوجه به ماهیت طرح پژوهش حاضر که از نوع علی – مقایسه ای می باشد ،تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به ms در محدوده سنی 20-40 سال شهر تهران که عضو انجمن ms بودند و 30 نفر از افراد عادی ونرمال که سابقه هیچ گونه بیماری جسمی ،روانی ،ضایعه مغزی ،صرع و عقب ماندگی ذهنی نداشتند و داروی خاصی مصرف نمی کردندانتخاب شدند.جمع آوری اطلاعات از طریق مقیاس راهبردهای مقابله با استرس بیلینگز و موس (1981) و مقیاس کیفیت زندگی (sf-36) صورت گرفت .تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت .ودر بخش توصیفی از شاخصه های اماری همچون شاخصه های فراوانی ،درصد ،میانگین و ..... و در بخش استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج:نتایج نشان داد که بین سبک مقابله ای مساله مدار با مولفه های عملکرد جسمانی و سلامت عاطفی از کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ms رابطه معناداری بصورت مستقیم وجود دارد و این رابطه مستقیم به این مفهوم می باشد که هرچه افراد از سبک های مقابله ای مساله مدار در زندگی استفاده نمایند بر میزان کیفیت زندگی آنها در زیر مولفه های عملکرد جسمانی و سلامت عاطفی افزوده می گردد و برعکس.همچنین رابطه بین سب های مقابله ای هیجان مدار با زیر مولفه خستگی و نشاط افراد از کیفیت زندگی به صورت معکوس می باشد و هرچه سبک افراد هیجان مدار تر باشد از میزان کیفیت زندگی آنها در زمینه خستگی و نشاط کاسته می گرددو برعکس. همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین سبک مقابله ای مساله مدار با مولفه های عملکرد اجتماعی از کیفیت زندگی افراد عادی و نرمال رابطه معنا داری به صورت مستقیم وجود دارد و این رابطه مستقیم به این مفهوم می باشد که هرچه افراد عادی از سبک های مقابله ای مساله مدار در زندگی استفاده نمایند ،بر میزان کیفیت زندگی آنها در زیرر مولفه های عملکرد اجتماعی آنها افزوده می گرددو برعکس.و هرچه سبک افراد هیجان مدار تر و یا مساله مدار تر باشند از میزان کیفیت زندگی آنها در زمینه سلامت عاطفی کاسته می شود. همچنین نتایج نشان داد که بین مکانیزم های مقابله با استرس در افراد مبتلا به ms و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد و افراد مبتلا به بیماری ms بیشتر از سبک های هیجان مداری استفاده می کنند و افراد عادی بیشتر از سبک های مقابله ای مساله مدار استفاده می کنند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین میزان کیفیت زندگی در افراد مبتلا به ms و افراد عادی تفاوت معنا داری وجود دارد و میزان کیفیت زندگی افراد عادی بیشتر از افراد مبتلا به ms می باشد بحث: به طور کلی نتایج نشان می دهد که کیفیت زندگی تحت تاثیر مکانیزم های مقابله با استرس فرد می باشد. واژگان کلیدی: مکانیزم های مقابله با استرس ،کیفیت زندگی ،مولتیپل اسکلروزیس