نام پژوهشگر: محمدمهدی فرقانی فرد

بررسی میزان بیان ژن های sizn1 و dido1 بیماران مبتلایان به کارسینومای سلول های سنگفرشی مری با تکنیک real-time pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم پایه 1392
  پگاه نعیمی خراسانی زاده   محمدمهدی فرقانی فرد

سرطان مری در ایران، به خصوص در مناطق شمال ایران دارای شیوع بالایی است. از سوی دیگر، شناسایی این بیماری، که اغلب بعد از متاستاز تومور به سایر اندام ها صورت می گیرد، سبب شده تا بیماران مبتلا، بعد از تشخیص بیماری مدت زمان کمی زنده بمانند و میزان بقای این سرطان پایین است. این عوامل اهمیت سرطان مری، به منظور پیدا کردن راه های تشخیص زود هنگام و درمان های موثرتر را آشکار می سازند. لذا با توجه به لزوم مطالعه هر چه بیشتر بر روی این سرطان، ما در این رساله دخالت یا عدم دخالت دو ژن درگیر در یکی از مسیرهای مهم در تومورزایی را در مبتلایان به سرطان مری، بررسی نمودیم. یکی از موضوعاتی که جدیدا در مبحث تومورزایی سلول های سرطانی مورد توجه قرار گرفت، حضور و نقش مسیرهای متعدد پیام رسانی سلولی نظیر مسیر پیام رسانی پروتئین های مورفوژنتیک استخوانی (bmp; bone morphogenetic proteins)، است. از آن جایی که دخالت مسیر پیام رسانی bmp در سرطان های مختلف نظیر سرطان پروستات، پستان، ریه، کولون، معده و همچنین سرطان سلول های سنگفرشی مری قبلا بررسی و مشخص شده، در این تحقیق دو ژن sizn1 و dido1، که ژن های درگیر در مسیر پیام رسانی bmp هستند، به لحاظ مقایسه میزان بیان در سلول های توموری نسبت به سلول های نرمال، به صورت نیمه کمی توسط تکنیک real-time pcr، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور نمونه های بافت تازه نرمال و توموری 40 بیمار مبتلا به سرطان مری از بیمارستان های امید، امام رضا و قائم (مشهد، ایران) جمع آوری شدند. پس از استخراج rna و تیمار rna با آنزیم تجزیه کننده dna، سنتز cdna، واکنش real-time pcr انجام شد. آنالیز داده ها نشان داد مسیر پیام رسانی bmp در سرطان سلول های سنگفرشی مری، فعال است. ژن sizn1 به عنوان کواکتیواتور مسیر پیام رسانی bmp، با ژن dido1 به عنوان ژن هدف پایین دست این مسیر، با هم در ارتباط هستند. میزان بیان هر دو ژن در سلول های توموری نسبت به سلول های نرمال، دارای افزایش بیان قابل توجهی است. میزان بیان هر دو ژن با یکی از فاکتورهای کلینیکوپاتولوژِیکی مهم در روند تومورزایی، یعنی با تهاجم و متاستاز توموری در ارتباط مستقیم است. بنابراین، با توجه به این نتایج، امید است با بررسی های بیشتر و دقیق تر بر روی این ژن ها و دیگر ژن های مسیر bmp، بتوان یک مارکر مولکولی مناسب به جهت تشخیص زود هنگام یا درمان موثرتر برای سرطان مری یا یک عامل مطلوب برای ژن تراپی را معرفی نمود.

بررسی بیان مارکر سلول بنیادی gdf3 در بیماران مبتلا به کارسینومای سلول سنگفرشی مری با تکنیک real-time pcr
پایان نامه موسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی نور دانش - دانشکده علوم پایه 1393
  سارا طاهباززاده مقدم   محمدمهدی فرقانی فرد

سرطان سلول سنگفرشی مری (escc) دومین علت عمده مرگ و میر ناشی از سرطان در ایران است که اغلب در مراحل پیشرفته با پیش آگهی ضعیفی تشخیص داده می شود. در حال حاضر، هدف نهایی تحقیقات سرطان شناسایی مارکرهای سلول بنیادی سرطان (csc) و بهره برداری از آن ها در درمان هدفمند سرطان می باشد. فاکتور رشد و تمایز 3 (gdf3) عضوی از خانواده بزرگ فاکتور رشد تغییر شکل دهنده بتا (tgf-?) است. gdf3 به عنوان مهارکننده مسیر پیام رسانی پروتئین های مورفوژنتیک استخوانی (bmps) مرتبط با ویژگی های سلول های بنیادی سرطانی و جنینی پرتوان عمل می نماید. از آنجائیکه، بیان آن در escc تاکنون ارزیابی نشده است، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کلینیکوپاتولوژیکی بیان gdf3 در بیماران مبتلا به escc می باشد. بیان gdf3 در بافت های توموری و نرمال پیرامونی 40 بیمار مبتلا به escc توسط real-time pcr مقایسه ای نسبی مورد ارزیابی قرار گرفت. gapdh به عنوان کنترل درونی بکار برده شد. gdf3 به طور قابل توجهی در 5/17 درصد از تومورها افزایش بیان پیدا کرد و ارتباط معناداری بین بیان gdf3 و عمق تهاجم تومور مشاهده گردید (032/0=p). این نتایج نشان می دهند که بیان gdf3 احتمالاً نقش مهمی در پیشرفت و رفتار تهاجمی escc دارد و gdf3 ممکن است به عنوان یک مارکر csc پیش بینی کننده ی جدید برای این بیماری و همچنین هدف درمانی امید بخش برای مهار تهاجم سلول های توموری معرفی گردد.