نام پژوهشگر: محسن یزدیان
محسن یزدیان مجید صالحی نیا
ورودی و سردر به عنوان اولین بخش خانه در ارتباط با محیط پیرامونی (کوچه، محله و ..)و یکی از مهمترین اجزا آن است ؛ این عنصر معماری از مهمترین عناصر پیوند درون و برون خانه بوده و به نوعی نشانگر طرز فکر،آداب معاشرت و به طور کلی فرهنگ ساکنان آن است. در طراحی های امروزی توجه کمتری به ورودی شده و این بخش مهم از خانه به صورت پوسته ای ساده اجرا شده است. از این رو به بررسی و مطالعه در این مبحث و شناخت اصول به کار رفته در طراحی ورودی موردهای نزدیک به معماری معاصر پرداخته شده است. در دو دوره ی تاریخی پیوسته اواخر قاجار تا پایان دوره پهلوی اول بر اثر افزایش ارتباط حکومت ها با غرب تحولات عمیق فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در کشور روی داده است. ورودی و سردر خانه ها به خصوص در شهر تهران به عنوان پایتخت کشور در این دوران از این تغییرات متأثر شده است. گونه های مختلف و متنوع ورودی در این پژوهش یافت شده است. گونه اول که در سالهای نخستین این دو دوره دیده می شود دارای فرم های شکلی و پلانی وام گرفته از معماری سنتی است، هرچند دگرگونی های زیادی در آنها دیده می شود. در گونه دوم با استفاده از طرح های معماری اروپا در دوره تاریخی مقارن با آن دوران سعی بر ایجاد طرح های نوآورانه ای شده است. سلسله مراتب فضای ورود نیز به سوی طرح های غربی گرایش پیدا کرده است. در گونه سوم که در سال های ابتدایی پهلوی اول رایج گردید، اشکال، نقوش و فرم های غالباً تخت ورودی های معماری ایران باستان مورد تقلید قرار گرفته است. در گونه چهارم که زاده ی خلاقیت معماران آن دوران است به تلفیق الگوهای فضای ورودی و سردر متعلق به معماری سنتی با الگوهای غربی پرداخته شده و فضاها و فرم های جدیدی ابداع شده است. در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با استفاده از قالب نظریه فلسفی کریستین نوربری شولتز ، زبان معماری ورودی خانه های این دوران از بُعد گونه شناسی و شکل شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. از این رو نمونه های دارای ارزش معماری و فرهنگی از طریق گزارشهای میراث فرهنگی و یا تحقیق های میدانی شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج حاصل از آن جهت طراحی های معاصر ارائه شده است.