نام پژوهشگر: رضا سلامی
محمدحسین شجاعی حبیب اله طباطباییان
توجه ویژه به توسعه ی امور علمی، فناورانه و نوآورانه، در سال های اخیر، در کنار سابقه ی کوتاه کشور در این حوزه از سیاست گذاری، کارشناسان و تصمیم گیران را به جستجوی تجربیات دیگر دولت ها در این زمینه واداشته است. در این پژوهش ما با در نظر آوردن این موضوع و با پرسش از شیوه های مؤثر و عوامل تأثیرگذار در استفاده ی بهینه از این آموزه های سیاستی، در پی شناسایی معیارهای به کارگیری تجربیات سیاست گذاری علم و فناوری سایر کشورها در ایران بوده ایم؛ اما مواجهه با این مسأله را از لایه هایی عمیق تر آغاز کرده ایم و برای معرفی این معیارها از چنین مسیری گذشته ایم: ارائه ی ملاک های انتخاب مبنای نظام مندی یک چارچوب تحلیلی برای شناسایی معیارهای مورد نظر، پیشنهاد مبنایی مبتنی بر این ملاک ها، پی ریزی بنیان چارچوب نوعی تحلیل موضوع بر این مبنا و نهایتاً ارائه ی چارچوب «نظام مند» شناسایی معیارها. در پایان برای دور نماندن از حوزه ی عمل، طرحی برای مدل به کارگیری چارچوب ارائه شده و گزینش سیاست ها براساس آن معیارها پیشنهاد کرده و سپس اعتبار کاربردی و قدرت تبیین کنندگی چارچوب را به یک پژوهش موردی درباره ی اخذ مفهوم «نظام ملی نوآوری» -به عنوان یک کلان سیاست در حوزه ی علم، فناوری و نوآوری- مستند نموده ایم.
مهدی مجاورعقیلی رضا سلامی
آنچه در این پژوهش بدان پرداخته شده است شناسایی عوامل موثر بر بومی سازی فناوری آزمون انتشار صوت در بازرسی ادواری مخازن سوخت گاز طبیعی و رتبه بندی این عوامل بوده است. بدین منظور ابتدا عوامل موثر بر بومی سازی فناوری در ادبیات انتقال فناوری مورد بررسی قرار گرفته است. پس از شناسایی عوامل اولیه و با توجه به روش انتقال فناوری در نظر گرفته شده در خصوص این فناوری، به منظور شناسایی سایر عوامل موثر اقدام به انجام مصاحبه های باز با خبرگان این صنعت شد. پس از نهایی شدن عوامل مشخص شده، پرسشنامه ای به منظور تعیین اولویت و اهمیت هر یک از عوامل تدوین شده و در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شده است. پرسشنامه مذکور در قالب 3 عامل کلی شامل بعد کلان اقتصادی- اجتماعی، بعد سازمان- نیروی انسانی و بعد فنی به همراه 30 زیر عامل تدوین گردید. در پایان با توجه به پاسخ های دریافت شده از کارشناسان و به کمک آزمون های آماری، نسبت به رتبه بندی این عوامل اقدام شده است. بدین ترتیب بعد فنی در رتبه اول و ابعاد کلان اقتصادی-اجتماعی و سازمان-نیروی انسانی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
شادی محمدی زاده رضا سلامی
بروز تحولات در کارکرد دانشگاه طی دو دهه اخیر باعث ایجاد یک دگرگونی اساسی در رسالت و نوع رابطه آن با جامعه شده است که پاسخگو بودن دانشگاه یکی از پی آمدهای آن است. این دگرگونی در رسالت سبب شد تا دانشگاه در جامعه اهمیت بیشتری یابد و حتی در رشد اقتصادی از سوی صاحبنظران دانشگاهی عامل بالقوه موثرتری تلقی شود. ایجاد فرصت جدید در تنوع بخشی منابع مالی دانشگاه ها یکی از پیامدهای این تحول می تواند به شمار رود. از این نظر ، تعامل بین دانشگاه ها و صنعت در بسیاری از کشورهای توسعه یافته توسط سیاست گذاران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و از طریق ایجاد زیر ساخت های لازم به تسهیل تجاری سازی اقدام کرده اند. اعمال فشار بر دانشگاه ها به منظور افزایش تامین مالی موجب شد تا آنها فعالیت های تحقیقاتی نوآورانه خود را از طریق تجاری سازی تحقیقات و مشارکت با صنعت به عنوان ابزاری برای تنوع بخشی منابع درآمدی خود بکارگیرند. در کشور ما نیز اهمیت موضوعات تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی موجب شد تا سیاست گذاران توسعه مقوله تجاری سازی را در تنظیم و تصویب برنامه چهارم مدنظر قراردهند و در برخی از مواد فصل چهارم (توسعه مبتنی بر دانایی) دولت را مکلف کردند تا زمینه های گسترش بازار محصولات دانش بنیان، تجاری سازی ، نوآوری و گسترش نقش بخش خصوصی در این قلمرو را از طریق سازوکارهای لازم فراهم سازد.در این پژوهش سعی بر شناسایی عوامل موثر بر فرایند تجاری سازی بوده است تا با شناسایی این عوامل و اولویت بندی آنها از نظر میزان تاثیر بر فرایند تجاری سازی گامی در جهت پیشبرد تجاری سازی در حوزه فنی و مهندسی برداشته شود، اگرچه عوامل موثر بر تجاری سازی به طور کلی به هم شباهت دارند اما آرایش این عوامل در محیط و سازمانهای مختلف باعث می گردد تاثیر این عوامل بر تجاری سازی به صورت های گوناگون جلوه گر شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی ، و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. در این تحقیق با بررسی برخی از پژوهشهای انجام شده مرتبط با حوزه تجاری سازی یافته های پژوهشی تعدادی و فریدمن ) جهت اولویت بندی این t عامل شناسایی شد ، پس از نظرسنجی از خبرگان ، از روش های آماری ( آزمون عوامل در دانشگاه های تهران و شهید بهشتی در حوزه داروسازی استفاده شده است .
رضا سلامی سید سعید بحرینیان
در این پایان نامه هندسهی سه بعدی پرههای ردیف آخر توربین بخار مدلسازی و جریان لزج سیال روی آنها شبیهسازی شده است. ابتدا پژوهشهای مربوط به مدلسازی هندسی اجسام جامد با هندسهی مجهول و پیچیده مرور شده است. سپس روش بهدست آوردن ابعاد هندسی پرهی توربین بخار فشار ضعیف بیان گردیده است. پرهی توربین بخار فشار ضعیف از لحاظ پیچیدگی هندسی به دو بخش تقسیم بندی شده است. در بخشهایی از پره که دارای هندسهای قابل اندازهگیری است (ریشه پره)، از ابزار اندازهگیری مانند خطکش و کولیس به طور مستقیم استفاده شده است. در بخشهایی که به علت پیچیدگی و انحنای زیاد پره توربین بخار، امکان اندازهگیری مستقیم وجود ندارد، از روشهای ترکیبی استفاده شده است. روشهای ترکیبی شامل به کار گیری همزمان ابزارهای اندازهگیری و انتقال دادهها به نرمافزار طراحی به کمک رایانه(cad) بوده است. ابزارهای اندازهگیری در این راستا شامل ساخت قالب گچی، مفتول فلزی و به کار گیری پیستولهی ماری بوده است. فرآیند اندازهگیری و انتقال دادهها به محیط نرمافزار طراحی به کمک رایانه، منجر به بهدست آوردن هندسهی نهایی پرهی توربین بخار شده است. در ادامه انواع توربینهای بخار معرفی و تشریح شده است. ناحیهی محاسباتی ردیف آخر پرههای توربین بخار نیروگاه رامین، با شبکههای بیسازمان سه بعدی گسستهسازی شده است. این شبکهها در محیط نرمافزار گمبیت تولید شده و شامل سلولهای تتراهدرال میباشند. جریان لزج، دائمی، تراکمناپذیر و آشفته بخار آب روی شبکهی بیسازمان حل شده است. نتایج حاصل از حل جریان به صورت کانتورهای فشار مطلق، سرعت مطلق، دما و آنتالپی ارائه شده است. این نتایج با دادههای اسمی از نظر کیفی همخوانی دارند. فشار مطلق بهدست آمده از شبیهسازی عددی kpa1/12 میباشد. این مقدار با فشار مطلق موجود در دادههای اسمی (kpa 7/13)، 11% اختلاف دارد. سرعت مطلق جریان سیال حول پرههای توربین بررسی شده و نشان داده شده است که سرعت مطلق جریان در طول این مرحلهی توربین بخار کاهش یافته است.
علی صفاری دربرزی رضا سلامی
در سال های اخیر مفهوم نظام نوآوری منطقه ای به یک چارچوب تحلیلی مورد استفاده تبدیل شده است که مبنای تجربی مفیدی را برای سیاست گذاری نوآوری بوجود می آورد. اما هنوز رویکردهایی که این چارچوب را به کار می گیرند در مسائل کلیدی همچون منطقه و نقشی که توسط نهادها یا بافت نهادی ایفا می شود مبهم باقی می ماند. از آنجا که تراکم منطقه ای فعالیت اقتصادی در یک نظام اقتصاد نوین بهترین زمینه را برای ایجاد یک اقتصاد مبتنی بر نوآوری فراهم می نماید، مفهوم نظام نوآوری منطقه ای ارتباط وسیعی با مفهوم خوشه های صنعتی پیدا می کند. تحقیق حاضر در پی شناسایی و اولویتبندی عوامل نهادی نظام نوآوری منطقهای در خوشه های صنعتی میباشد. حال با توجه به اهمیت موضوع نظام های نوآوری منطقه ای و مبحث خوشه های صنعتی و همچنین اهمیت عوامل نهادی موثر بر موفقیت نظام های نوآوری منطقه ای، در این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی این عوامل در خوشه های صنعتی می پردازیم، در این راستا خوشه کاشی و سرامیک یزد برای انجام پژوهش در نظر گرفته می شود. در این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع و با رعایت الزامات تعریف عوامل نهادی، تعداد 24 شاخص عملکرد شناسایی شدند. اهمیت این شاخصها از طریق توزیع 140 پرسشنامه بین مدیران و کارشناسان خوشه کاشی و سرامیک واقع در استان یزد، مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 101 پرسشنامه مرجوع شد، دادههای جمعآوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، تجزیه و تحلیل شده و در نهایت تعداد 23 شاخص به ترتیب در 7 دست? (1) فرهنگ، (2) زیرساخت و ارتباطات، (3) تعامل و همکاری، (4) سیاست گذاری، (5) پرسنل و کارکنان، (6) تامین مالی، (7) یادگیری و نوآوری، قرار گرفتند.
مجتبی بوجارپور رضا سلامی
این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر بروز رفتار تسهیم دانش در میان پژوهشگران پژوهشگاه علوم و فنون می پردازد تا بتوانیم امر تسهیم دانش را در این سازمان توسعه داده و در نهایت به ارتقاء عملکرد خلاقیت در امر پژوهش کمک نمائیم. در تحقیق حاضر پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شناسایی عوامل موثر بر بروز رفتار تسهیم دانش با رویکرد تئوری رفتار برنامه ریزی شده، شش عامل اعتماد، قدرت دانش، انگیزش سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و انجمن های خبرگی به عنوان عوامل تاثیرگذار در قالب سه طبقه باورهای رفتاری، باورهای ذهنی و باورهای ادراکی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن همبستگی بین متغیرها و متغیر وابسته که همان رفتار تسهیم دانش می باشد مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از آزمون فریدمن نیز رتبه بندی عوامل تاثیرگذار و تعیین میزان اهمیت آنها صورت گرفت.در نهایت نتایج به دست آمده مورد تحلیل واقع شد و امید است راهکارهای ارائه شده بتواند در بهبود شرایط این سازمان مفید واقع شود.
محمدرضا بهاری نیا رضا سلامی
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل بازدارنده در بکارگیری فناوریهای نوین سازه در صنعت ساختمان در مورد مسکن مهر منطقه پاکدشت است. دلیل انتخاب این محیط، اهمیت کار به استفاده موثر از فناوریهای نوین سازه در صنعت ساختمان است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن در برگیرنده 70 نفر از کارشناسان و مدیران مسکن مهر منطقه پاکدشت میباشد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل30 سوال بود که پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ 84/ 0 حاصل گردید. روش آماری نیز استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی جهت بررسی ماهیت متغیرها و تکنیک دیمتل برای اولویت بندی عوامل میباشد و البته از آمار توصیفی نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که همه سوالات بیشترین همبستگی را با عامل ها دارند. و با استفاده از تکنیک دیمتل عامل نبود آموزش در اولویت اول، عامل فرهنگ در اولویت دوم ، عامل فقدان مقررات لازم در اولویت سوم، و عدم تامین عامل منابع مالی در اولویت چهارم قرار گرفتند. از این رو عامل های نامبرده شده از عوامل بازدارنده در بکارگیری فناوری نوین سازه در صنعت ساختمان است.
مهدی اجتهادی رضا سلامی
همانطور که در فصل مرور ادبیات بیان شد به این نتیجه رسیدیم که به منظور ارزیابی سطوح دانشی شرکت به جای مدل های ارزیابی از مدل های تدوین استراتژی استفاده نماییم تا بتوانیم رابطه ای بین استراتژی دانش و ارزیابی سطوح حوزه های دانش ایجاد نماییم. میان مدل های تدوین استراتژی مدیریت دانش، مدل زیمنس بر اساس شاخص های درنظر گرفته شده و دلایل ذکر شده به عنوان مدل تدوین استراتژی مدیریت دانش در این تحقیق انتخاب شد. علاوه بر مقایسه تطبیقی صورت گرفته میان مدل های تدوین استراتژی مدیریت دانش با بررسی مدل زیمنس مشخص می شود که این مدل، گام به گام بوده و دارای یک دستورالعمل مشخص به منظور استفاده از آن می باشد و با گذراندن گام هایی شفاف و تعریف شده در مدل، می توان سطوح دانش کلیدی را شناسایی و ارزیابی نمود . بنابراین این مدل زیمنس به عنوان مدل تدوین استراتژی دانش و مدیریت دانش در گروه کارخانجات فنی و مهندسی الکتریک انتخاب گردید. با بررسی دو گام ابتدایی مدل زیمنس و با درنظر گرفتن "شفاف نبودن استراتژی ها و اهداف سازمانی در سطوح مختلف شرکت" دو شاخص زیر به منظور انتخاب حوزه های کلیدی دانش شرکت کالا، در این تحقیق تعریف شده-است که در زیر ارائه شده اند: ? میزان اثرگذاری کوتاه مدت و بلند مدت حوزه دانشی، در خط مشی شرکت ? حوزه های دانشی که در ارتباط با فرآیندهای مدیریت دانش دارای مشکل هستند در ارتباط با شاخص اول با در نظرگرفتن خط مشی شرکت، آن دسته از حوزه های دانشی که در کوتاه مدت و بلند مدت، در خط مشی شرکت تاثیر خواهند داشت (با نظر خبرگان) با استفاده از این شاخص انتخاب می شوند. همچنین با استفاده از شاخص دوم، تعیین می شود که کدامیک از حوزه های دانشی در ارتباط با فرآیندهای مدیریت دانش دارای مشکل هستند و این دسته از حوزه های دانشی نیز انتخاب می شوند. بدین منظور برای تعیین حوزه های کلیدی هریک از حوزه های دانش که شامل دو شاخص ذکر شده باشند، به عنوان حوزه دانش کلیدی در نظر گرفته می شوند. به منظور استفاده از شاخص اول، خط مشی شرکت مشخص است ولی برای استفاده از شاخص دوم می بایست مدلی از میان مدل های مدیریت دانش انتخاب شده تا با استفاده از آن مدل، فرآیندهای مدیریت دانش ارزیابی شود. همانطور که در بخش ادبیات موضوع ارائه شد، مدل فرآیندی داونپورت، به عنوان جامع ترین مدل مدیریت دانش به عنوان مبنای ارزیابی فرآیندهای مدیریت دانش گروه کارخانجات فنی و مهندسی الکتریک انتخاب شده-است. بنابراین برای تعیین وضع موجود فرایندهای مدیریت دانش این شرکت با توجه به مرور ادبیات و مشورت با نخبگان این حوزه در شرکت ، شاخص هایی بر اساس فرایندهای هفت گانه تعیین می شود و سپس با طراحی پرسشنامه ، سطح هریک از هفت فرآیند "ارزیابی و شناسایی"، "خلق"، "کسب"، "ذخیره سازی"، "انتشار"، "به کارگیری" و "فراموشی فعال" در حوزه های دانشی اندازه گیری می شود و نقاط قوت و ضعف فرآیندهای مدیریت دانش به تفکیک هریک از حوزه های دانشی تعیین شده و آن دسته از حوزه های دانشی که در فرایندهای هفت گانه مدیریت دانش دچار مشکل باشند، انتخاب می شوند. جدول زیر شاخص های مربوط به فرایند های هفت گانه را تشریح می نماید. در مرحله قبل به تفکیک هر یک از حوزه های دانشی، فرایندهای هفت گانه مدیریت دانش ارزیابی شد. حال در این فاز وضعیت خود "دانش" به تفکیک هریک از حوزه های دانشی سنجیده خواهد شد. در حقیقت در مرحله قبل وضعیت چارچوب های مورد نیاز به منظور حرکت دانش در شرکت سنجیده شد تا مشخص شود در کدام قسمت از این چارچوب ها (فرآیندهای هفت گانه) مشکل وجود دارد و در این فاز وضعیت خود دانش سنجیده خواهد شد. بدین ترتیب، در این فاز نیز به منظور ارزیابی وضع موجود و مطلوب شاخص ها، شاخص های مدل زیمنس (کدشدگی، کیفیت، توزیع شدگی) که در بخش ادبیات موضوع به طور مفصل توضیح داده شد، استفاده می شود. باتوجه به ویژگی های بیان شده مرتبط با هر شاخص، سوالاتی به منظور ارزیابی هریک از شاخص های بیان شده، طراحی شده و در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان هر حوزه دانشی قرار میگیرد. با استفاده از این شاخص ها ، وضع موجود و مطلوب هریک از حوزه های دانشی شناسایی شده ، اندازه گیری می شود و سپس مسیر رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب در هریک از شاخص ها تعیین می شود. مسیر رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب، راهبرد دانشی نامیده می شود. و در پایان پیشنهادات و روش های طراحی برنامه عملیاتی به منظور تحقق راهبردهای دانشی ارائه می گردد.
مهدی رنجبران محمد رضا تقوا
با گسترش روز افزون فناوری اطلاعات در جهان امروز، دسترسی به این تکنولوژی بیش از پیش اهمیت یافته است. وجود جنگ های سایبری و تهدید امنیت ملی خطرات جبران ناپذیری را متوجه کشور ما کرده است. استفاده از نرم افزارهای متن بسته به دلیل کد های بسته آن احتمال وجود درب پشتی و ضعف امنیتی در کد را بیشتر می کند. از طرف دیگر به دلیل اینکه این نرم افزارها فقط توسط چند شرکت ارائه می شود(همانند سیستم عامل ها و مرکز داده ها ) موجب می گردد که پشتیبانی و توسعه آن فقط توسط شرکت سازنده انجام گیرد که این مساله موجب تحمیل بیشتر هزینه به مجموعه استفاده کننده خدمات می شود. و در صورت پیوستن کشور ایران به سازمان تجارت جهانی هزینه های کشور در به خدمت گرفتن نرم افزارها تا 15 میلیارد دلار در سال افزایش می یابد. عوامل فوق امنیتی، اقتصادی و بسته بودن کد ها راه را برای انتقال تکنولوژی به کشور محدود می کند. از این جهت اهمیت مهاجرت به نرم افزارهای متن باز بیش از پیش مشخص می گردد. برای تحقیق مهاجرت در کشور بعضی از سازمان ها در گذشته فعالیت های پراکنده ای در این راستا انجام داده اند. با توجه به اینکه تبلور استفاده از نرم افزارهای متن باز در سازمان ها تحقق می یابد بنابراین هدف مهاجرت به نرم افزارهای متن باز را می توان به مهاجرت سازمانی به نرم افزارهای متن باز نام گذاری کرد. داشتن نقشه مناسب برای مهاجرت و شناسایی و اولویت بندی فعالیت ها در جهت آماده سازی و پیاده سازی طرح مهاجرت در سازمان مانع تجربه شکست پیاده سازی در سازمان های همچون دفتر همکاری فناوری نهاد ریاست جمهوری، مرکز پژوهش ها مجلس شورای اسلامی، مرکز تحقیقات مخابرات می شود. در این پایان نامه هدف بررسی و استخراج عوامل موثر مهاجرت سازمانی دیگر کشورها همچون مالزی، هلند ویتنام می باشد. ب)مبانی نظری : 1. عوامل موثر جهت موفقیت انتقال تکنولوژی طرح های مهاجرت سازمانی به نرم افزارهای متن باز چه می باشد؟ 2. اولویت این عوامل در راستای پیاده سازی طرح مهاجرت سازمانی چه می باشد ؟ پ)روش تحقیق روش تحقیق مذکور از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی از نوع اکتشافی می باشد. در این روش مدل مرکز نرم افزارهای متن باز کشور مالزی و هلند،هند و ویتنام بررسی و با استفاده از تحلیل محتوایی عوامل موثر آن استخراج می شود سپس عوامل فوق جهت اولویت بندی در اختیار خبرگان قرار داده می شود. برای جمع آوری اطلاعات عوامل موثر جهت موفقیت طرح های مهاجرت سازمانی به نرم افزارهای متن باز از مصاحبه، پرسش نامه های اینترنتی و حضوری و روشهای مناسب دیگر استفاده می شود. جامعه آماری مورد نظر شامل مدیران، کارشناسان دفتر همکاری فناوری نهاد ریاست جمهوری، مرکز تحقیقات مخابرات، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و متخصصین و استادان صاحب نظر این حوزه می باشد. یافته های تحقیق: پس از دریافت نظرات خبرگان، با کمک نرم افزار اس پی اس اس با استفاده از روش آزمون دوجمله ای 9 مورد از عوامل موثر در طرح مهاجرت سازمانی شناخته شد. که در زیر مشاهده می شود 1. مدیریت عالی سازمان 2. هدف 3. بودجه 4. وجود نرم افزارهای سازمانی 5. آموزش کارکنان 6. زمان بندی 7. زمان تغییر سیستم عامل 8. زمان تغییر نرم افزارهای بخش کلاینت 9. آگاهی (امنیت،هزینه پشتبانی ،به روز رسانی ، تغییر) ث)نتیجه گیری و پیشنهادات همانطور که مشاهده گردید عوامل مهم در قالب پرسشنامه شماره یک به خبرگان ارائه گردید و در نهایت 9 الزام مهم آن استخراج گردید. سپس موارد فوق در اختیار 25 نفر از خبرگان در قالب پرسشنامه شماره دو ارائه گردید. و پس از تکمیل پرسشنامه شماره دو، اولویت بندی استخراج گردید. در نهایت می توان با نگاهی جامع به این بیست و یک فاکتور مهم، آنها را جزء عوامل مهم و تاثیر در روند مهاجرت سازمانی به نرم افزارهای متن باز اشاره کرد. با شناسایی عوامل فوق و اولویت بندی آنها سازمان ها می توانند در یک برنامه زمان بندی عملیاتی اقدام به پیاده سازی طرح مهاجرت به نرم افزارهای متن باز کنند اما ذکر این نکته قابل توجه است که طرح فوق نگاهی سازمانی به روند مهاجرت دارد. برای موفقیت در این روند اموری بسیار مهم هستند که نیازمند فراهم کردن شرایط آن از طرف سیاست گذاران در این حوزه است. چرا که بدون آن شرایط روند پیاده سازی با مشکلات عدیده ای مواجه می شود.امید است این پروژه که نتایج تحقیق 4 ساله بنده در مهاجرت سازمانی می باشد. در قالب پروژه پایانی به فعالان و سیاست گذاران حوزه فناوری اطلاعات کشور کمک کند.
پویان زمانیان رضا سلامی
شناخت و آگاهی از وضعیت تکنولوژی سازمان، به مدیریت سازمان کمک میکند تا تصمیمات بهتری گرفته و هدفگذاری های دقیق تری برای آینده فعالیتهای خود درنظربگیرد. ارزیابی سطح تکنولوژی به عنوان یکی از گام های مهم در فرآیند مدیریت تکنولوژی، نقش مهمی در آگاهی تکنولوژی ایفا میکند. با اجرای ارزیابی تکنولوژی، نقاط و قوت ضعف فناوریهای سازمان و محیط آن مشخص شده و امکان تصمیمگیری به شکل بهتری فراهم میشود. با توجه به فراگیر شدن سازمانهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش مهمی که تکنولوژی در این قبیل سازمانها به عهده دارد، لازم است که به منظور ارزیابی فناوری این حوزه مدل اختصاصی درنظرگرفته شود. هدف این تحقیق، پس از بررسی مدلهای مختلف ارزیابی تکنولوژی، بیان مدل و شاخصهایی است که در ارزیابی تکنولوژی سازمانهای ict میتواند مورد استفاده قرار گیرد. سوال اصلی این پژوهش، شناسایی شاخصها و عوامل موثر در ارزیابی تکنولوژی حوزه ict است و لذا ابتدا به بررسی مدلهای مختلف ارزیابی تکنولوژی پرداخته میشود تا شاخهای مختلفی که هریک از این مدلها در ارزیابی مورد توجه قرار میدهند به دست آید. در کنار آن، با تحلیل ادبیات و مدلهای مربوط به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، فاکتورهای موثر این حوزه شناسایی شده تا با توجه به مدلهای ارزیابی سطح تکنولوژی، در نهایت یک الگو برای انجام ارزیابی تکنولوژی این حوزه ارائه شود. در مدل به دست آمده، شش شاخص به عنوان فرض در نظر گرفته شدند: خلاقیت و نوآوری، بازار و رقبا، نیروی انسانی، دسته های تکنولوژی ict، مدیریت سازمانی و قانون و مقررات. به منظور سنجش مدل به دست آمده با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین متخصصان و خبرگان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات چندین شرکت فعال ict در سطح تهران، شاخصهای مدل با استفاده از روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده و با بهره گیری از تحلیلهای آماری، وجود یا عدم وجود هریک از شاخص ها و همچنین میزان اهمیت آنها در مدل پیشنهادی بررسی شده است و در نهایت مشخص شد که از بین شاخص های به دست آمده، قانون و مقررات به عنوان فاکتور موثر در ارزیابی تکنولوژی این حوزه مطرح نیست. بعلاوه، میزان اولویت 5 شاخص دیگر نیز به دست آمد.
مریم لطفعلی زاده مهرآبادی امیرناصر اخوان
در تحقیق حاضر تحت عنوان بررسی عوامل سازمانی موثر بر تجاری سازی نتایج پژوهش،مطالعه موردی دانشگاه بوعلی سینا همدان ، به بررسی فرآیند تجاری سازی موجود در در این دانشگاه و همچنین عوامل سازمانی موثر بر روند تجاری سازی پرداخته شده است. ابتدا عوامل سازمانی موثر بر تجاری سازی شناسایی شدندو از آن فرضیات و مدل عوامل موثر بر تجاری سازی استخراج گردید و سپس به تحلیل عوامل فوق در دانشگاه بوعلی سینا پرداخته شد. روش جمع اوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه بود. تحقیق حاضر شامل یک جامعه اماری 80 نفره بوده که اعضای آن را اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا با مراتب مختلف علمی مربی،استادیار،دانشیار و استاد را تشکیل می دهند. انتخاب انان از طریق نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفته است. از روش توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی در این تحقیق استفاده شد و مدت زمان آن هفت ماه به طول انجامید.از نرم افزار spss و lisrel برای تحلیل داده ها استفاده گردید.نتایج حاصل نشان می دهد تولید محصول، راهبرد های سازمانی، ساختار سازمانی، منابع مالی تجاری سازی و تعامل بایسته تجاری سازی به ترتیب دارای بیشترین اثر معنی دار بر تجاری سازی هستند.
محمد مسعود مجیدی فر رضا سلامی
با توجه به نقش روز افزون تکنولوژی در توسعه رقابت و نیز رشد اقتصادی، در سال های اخیر توجه بسیاری به ارزیابی توانمندی فناوری در کشورهای پیشرفته شده است. از مهم ترین عوامل اصلی در موفقیت به کار گیری تکنولوژی در جهت کسب مزیت رقابتی، آگاهی و شناخت سطح قابلیت تکنولوژیک بنگاه و استفاده مناسب از آنها می باشد. ارزیابی نیازهای تکنولوژیک ابزاری است که به منظور تعیین قابلیت های مورد نیاز برای اجرای اولویت های تکنولوژیک به کار می رود. صنعت خودرو نیز به عنوان یک صنعت تکنولوژی محور، یکی از صنایع مهم و استراتژیک در دنیای امروز به حساب می آید. تحقیق حاضر در پی اولویت بندی شاخص های ارزیابی قابلیت های فناورانه در جهت ارزیابی توانمندی فناورانه و تدوین استراتژی در معاونت تولید قطعات پرسی شرکت ایران خودرو می باشد. حال با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی قابلیت های فناورانه و مبحث تدوین استراتژی و ارتباط تنگاتنگ این دو با یکدیگر، در این پژوهش به شناسایی و اولویت بندی شاخص های مناسب ارزیابی توانمندی های فناورانه با توجه به صنعت خودرو و دپارتمان تولید قطعات پرسی می پردازیم. نتایج این اولویت بندی، کمک شایانی برای تدوین سیاست های آینده این دپارتمان است.
محسن یغمائی رضا سلامی
تحقیق حاضر در پی شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر در تعاملات شبکه ای مراکز رشداست. با بررسی ادبیات موضوع تعداد 27 عامل شناسایی شده و به رای و نظر خبرگان مرکز رشد فناوری دانشگاه قم رسید، ایشان از بین عوامل 27 گانه پیشنهادی یک عامل را حذف کردند و نیز سه عامل جدید را پیشنهاد دادند، که مجموعا 29 عامل شناسایی شدند، برای اولویت بندی عوامل پرسشنامه ای طراحی شد که در آن از مدیران و کارشناسان مرکز خواسته شد تا میزان اهمیت عوامل ذکر شده را بیان نمایند، تعداد 55 پرسشنامه در مرکز توزیع شد و 50 نفر به آن پاسخ داده و سپس جمع آوری گشت. دادههای جمعآوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، تجزیه و تحلیل شده و در نهایت تعداد 29 عامل در 8 دسته قرار گرفتند، این دسته ها عبارتند از 1)ساختار شبکه و دبیرخانه ی آن 2) انتظار موفقیت و بقا ی شبکه (اعتبار اجتماعی شبکه ) 3) کیفیت عملکرد مدیریت 4) ارتباطات بین فردی 5) سیاست های دولت6 ) سازمانی 7) زیرساختهای کشور 8)رقبا ودر پایان چند پیشنهاد برای بهبود ارتباطات مرکز رشد فناوری دانشگاه قم ذکر شد.
علیرضا آقایی یعقوب رشنوادی
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی عمومی برای سنجش همراستایی استراتژیک در یک سازمان می باشد. همراستایی یا تناسب استراتژیک از منظرهای مختلفی در ادبیات موضوع مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش در صدد بوده است تا با انطباق عناصر اساسی سازمان با یکدیگر به نوعی انسجام در سازمان دست یابد. در این پژوهش ابتدا مروری بر ادبیات موضوع و پژوهشهای مرتبط با همراستایی استراتژیک انجام گرفت. عناصر مختلفی در سازمان مانند استراتژی، ساختار، محیط، تکنولوژی، سبک مدیریت، فرهنگ، سیستمهای پاداش و ... توسط پژوهشگران پیشین برای بررسی همراستایی در نظر گرفته شده اما این پژوهش سه عنصر استراتژی، فرهنگ و تکنولوژی را بعنوان عناصر درون سازمانی و قابل تصرف و تغییر و عنصر بیرون سازمانی محیط را بعنوان عامل غیر قابل تغییر برای ایجاد همراستایی استراتژیک مد نظر قرار داده است. در حقیقت محیط سازمان بعنوان نقطه مرجع شروع فرایند ایجاد همراستایی استراتژیک در نظر گرفته شده است. ابتدا با توجه به پژوهشهای صورت گرفته در این راستا مدلی ابتدایی برای همراستایی استراتژیک استخراج شد. این مدل روابط میان عناصر مذکور را تا جایی که در پژوهشهای پیشین در خصوص آن اجماع وجود داشت، تبیین کرد. سپس با جمع آوری نظرات خبرگان استراتژی کشور تلاش کردیم تا به تایید و تکمیل این مدل ابتدایی بپردازیم. در این مرحله، پرسشنامه میان خبرگان استراتژی کشور توزیع شد و در نهایت با مقایسه نتایج با آنچه در ادبیات موضوع وجود داشت به ارائه مدل نهایی همراستایی استراتژیک پرداختیم. این مدل در واقع از یک سو میزان همراستایی استراتژیک یک سازمان را می سنجد و از سوی دیگر راهکار برای حرکت به سمت حالت ایده آل همراستایی بدست می دهد. در نهایت مدل پیشنهادی در گروه مالی پاسارگاد مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج آن بعنوان مطالعه موردی این پژوهش ارائه گردید.
عطیه دلاور رضا سلامی
با مروری بر ادبیات موضوع نوآوری و تجاری سازی و همچنین بررسی مدل های متفاوتی از توسعه و تجاری سازی محصولات و نهادهای موثر بر فرآیند تجاری سازی ؛ مدلی مناسب برای تجاری سازی محصولات با فناوری پیشرفته ارائه گردد که این مدل بیان کننده مراحل تجاری سازی محصولات با فناوری پیشرفته و نهادهای درگیر در این فرآیند با تاکید بر فناوری های نرم (فرآیند مدیریتی سازمان) می باشد. با انجام مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان ؛ این مدل در صنعت هوایی ایران مورد پیمایش قرار گرفت و برازش شده است. سپس با بررسی وضعیت موجود صنعت هوایی ایران، نقاط ضعف و قوت در فرآیند موجود تجاری سازی این صنعت مشخص گردید. در نهایت مهمترین چالش ها معرفی می گردد و به راهکارهایی برای فرآیند مناسب تجاری سازی محصولات این صنعت ارائه می گردد.
لیلا طهمورث نژاد رضا سلامی
چکیده ندارد.
هادی رمضانی رضا سلامی
چکیده ندارد.
رضا موسوی رضا سلامی
در این پژوهش روی عوامل اصلی انتخاب و به کار گیری تکنولوژی های پشتیبانی الکترونیک تجزیه وتحلیل صورت میگیرد.. برای انجام این مهم ابتدا به بررسی مدل های معتبر ارزیابی و تهیه پرسشنامه پرداخته شد. در این پژوهش نکات مهم و کلیدی که برای انتخاب تکنولوژی باید به آن توجه شود از دیدگاه درون و برون سازمانی مشخص شده که میتواند شرکت همکاران سیستم را به عنوان مورد مطالعه و شرکت های همسان آن را به جهت برداشت درست از انتخاب این تکنولوژی ها یاری نماید.