نام پژوهشگر: زمزم پاک نهاد

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی بر شاخص توده بدنی (bmi)، خودکار آمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی و میزان عود، در مراجعین مبتلا به چاقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  امیر کشاورز   مختار ملک پور

هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی بر شاخص توده بدنی (bmi)، خودکار آمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی و میزان عود در مراجعین مبتلا به چاقی شهر اصفهان بود. از این رو، در قالب طرح پژوهشی تجربی از نوع چهار گروهی همراه با گروه گواه و انجام پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری چهار ماهه، 60 نفر از افراد چاق (30bmi>) مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). مداخله ها شامل هشت جلسه درمان شناختی- رفتاری، هشت جلسه رژیم درمانی و هشت جلسه درمان ترکیبی بود که به گروه آزمایش ارائه شد. داده ها از طریق شاخص توده بدنی (bmi) و پرسشنامه های بهزیستی ذهنی، کارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، عزت نفس، عادات غذائی و ویژگی های جمعیت شناختی، جمع آوری گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری در bmiو همچنین بهبود معنی داری در متغیرهای ((خودکارآمدی وزن و زیر مقیاس های آن (شامل: دسترسی به مواد غذائی، فشار اجتماعی، ناراحتی جسمانی، هیجانات منفی و فعالیت های سرگرم کننده)، بهزیستی ذهنی و زیر مقیاس های آن (خرده مقیاس های سرزندگی، اراده زندگی و استرس- افسردگی، بجز زیر مقیاس نوروز)، عزت نفس و عادات غذائی)) نشان دادند (05/0>p). در مرحله پیگیری، نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی موجب کاهش معنی دار bmi و همچنین موجب بهبود معنی دار در خودکارآمدی وزن و تمامی زیرمقیاس های آن، بهزیستی ذهنی و تمامی زیر مقیاس های آن بجز (نوروز)، عزت نفس و عادات غذائی نسبت به مرحله پس آزمون گردیدند. اما در رژیم درمانی در مرحله پیگیری، تنها خودکارآمدی وزن (تمامی خرده مقیاس ها) بهبود معنی داری یافته، ولی bmi، بهزیستی ذهنی، عزت نفس و رعایت عادات غذائی نسبت به مرحله پس آزمون، کاهش معنی داری یافته بودند (05/0>p). نتایج مقایسه زوجی نشان داد که در مرحله پس آزمون، رژیم درمانی در کاهشbmi و بهبود عادات غذائی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و درمان ترکیبی اثربخش تر است، ولی در شاخص های روانشناختی (خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی و عزت نفس) درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی نسبت به رژیم درمانی اثربخش تر می باشند. در مرحله پیگیری، مقایسه های زوجی نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی در حفظ و کاهش bmiو همچنین بهبود شاخص های (خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس و عادات غذائی) نسبت به رژیم درمانی، اثر بخشی بیشتری دارند. با توجه به تأثیرات پایدار درمان شناختی- رفتاری در پایان درمان، می توان از این درمان به تنهائی و یا در ترکیب با سایر روش های درمان چاقی، استفاده کرد. واژه های کلیدی: درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی، درمان ترکیبی، خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی، شاخص توده بدنی (bmi)، چاقی.