امروزه بیش از نیمی از مردم دنیا از انواع پیسیکواستیمولاتورها در قالب قهوه چای نوشابه شکلات و…. و نوشیدنی های مختلف استفاده می کنند. در حالی که اغلب از دلایل انتخاب نوع ماده مورد استفاده خود آگاهی کاملی ندارند احتمال می رود که ذائقه طبیعی تنها یکی از دلایل این انتخاب باشد. زیرا اغلب افراد توجیهاتی برای انتخاب خود از قبیل رفع خستگی، برطرف شدن طولانی مدت تشنگی، گریز ازخواب ، افزایش تمرکز ، تقویت نسبی آمادگی های ذهنی و … دارند. به عنوان مثال بیش از 90% مردم کشور آمریکا از قهوه استفاده می کنند .در اروپا نیز مصرف قهوه رقمی در حدود 70% مردم را شامل می شود . استفاده از قهوه در محدوده های زمانی خاص (ساعات پرکار بین صبح و ظهر، هنگام مطالعه، و هنگام کار و… این فکر را در ذهن متبادر می سازد که از کاربرد آنها تجارب سودبخشی در بهره گیری از افزایش توان ذهنی یا جسمی (به طور خودآگاه ویا ناخودآگاه) به دست آورده اند. بنابراین می توان نوع و کاربرد پسیکو استیمولاتورهای موجود در مواد غذایی را از طریق کاربرد روش های علمی، مطالعه و اطلاعات علمی لازمه را جهت استفاده بهینه از مواد در اختیار افراد قرار داد. دراین تحقیق سعی شده است که اثرات پسیکو استیمولاتوری کافئین خوراکی به عنوان فراوان ترین نوروتروپ در جوامع مختلف تجربه و دوز(های) اپتیمم موثر در راکتو گرافی کامپیوتری اعداد مشخص شده و نتایج آن مورد آنالیز قرار گیرد . در این پژوهش نتایج چهارصد نفر از آزمایش شوندگان(30-20 ساله) مورد بررسی قرار گرفت که از این بین نتایج دویست و هفتاد نفر در قالب نه گروه سی نفری در بررسی های آماری مورد استفاده واقع شد و نتایج یکصد و سی نفر از آزمایش شوندگان خارج از استانداردهای پروتوکول تشخیص داده شد. گروه 1 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc83/628) و بعد (mc3/632) از مصرف mg/kg 1 کافئین خوراکی مشاهده نشد. گروه 2 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 7/626) و بعد(mc 2/632) از مصرف mg/kg 5/1 کافئین خوراکی مشاهده نشد. گروه 3 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 9/554) و بعد (mc72/559) از مصرف mg/kg 2 کافئین خوراکی مشاهده نشد. گروه 4 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 4/554) و بعد (mc 9/556) از مصرف mg/kg 5/2 کافئین خوراکی مشاهده نشد. گروه 5 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 42/507) و بعد (mc42/552) از مصرف mg/kg 3 کافئین خوراکی مشاهده شد. زمان راکسیون پس از مصرف mc98/14 افزایش یافته است. گروه 6 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 5/521) و بعد (mc 6/478) از مصرف mg/kg 5/3 کافئین خوراکی مشاهده شد. زمان راکسیون پس از مصرف mc 9/42 کاهش یافته است گروه 7 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 8/628) و بعد (mc 3/565) از مصرف mg/kg 4 کافئین خوراکی مشاهده شد. زمان راکسیون پس از مصرف mc 63.5 کاهش یافته است. گروه 8 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 96/627) و بعد (mc 2/592) از مصرف mg/kg 5/4 کافئین خوراکی مشاهده شد. زمان راکسیون پس از مصرف mc 76/35 کاهش نشان می دهد. گروه 9 : تفاوت معنی داری بین میانگین زمان راکسیون قبل(mc 1/628) و بعد (mc 9/610) از مصرف mg/kg 5 کافئین خوراکی مشاهده شد. زمان راکسیون پس از مصرف mc 2/17 کاهش نشان می دهد.

چکیده : کافئین که درترکیبات مختلفی مانند چای ،قهوه،کولا وبعضی از داروهای مختلف وجوددارد شاید بیشترین ماده مصرف شده ازلحاظ فارماکولوژیکی درجهان باشد. در کشور ما نیز استفاده از آن به شکلهای مختلف روبه افزایش است برای همین جوامع علمی بیشتری به تحقیق در این زمینه علاقمند هستند.دراین تحقیق نیز یکی ازانواع قهوه های تجاری به عنوان منبعی از کافئین خوراکی انتخاب واثرآن روی کیفیت پاسخ دهی و زمان راکسیون افراد مورد بررسی قرارگرفت . برای این منظور ابتدا میزان کافئین موجوددرقهوه منتخب ازطریق hplc مشخص گردید وسپس زمان راکسیون وکیفیت پاسخ دهی براساس میزان کافئین موجود درقهوه، در دوزهای (1,2,3,4,5 mg/kg) روی دو رده سنی مختلف(جوانان ومیانسالان) مورد مطالعه قرار گرفت . هر یک از گروههای سنی در پنج گروه و بر اساس دوزهای ذکر شده مورد آزمون قرارگرفتند .آنالیزنتایج به روش t- جفت شده نشان دادکه حداقل کافئین مورد نیازبرای کاهش معنی دار زمان راکسیون در بین جوانان دوز 3mg/kg می باشدوبهترین تاثیر یا بعبارت دیگر بیشترین کاهش زمان راکسیون مربوط به دوز 4 میلی گرمی بود . همچنین مشخص شدکه کیفیت پاسخ دهی در گروه سنی جوانان دردوزهای (1, 2mg/kg)بهبود می یابد ودوزهای دیگر تاثیر معنی داری دراین موردنداشتند.درمیانسالان نیز دوزهای ( 1, 2mg/kg) روی کیفیت پاسخ دهی موثر بودند وبقیه دوزها، اثرمعنی داری دراین موردنداشتند.حداقل کافئین لازم برای تغییرمعنی دارزمان راکسیون دربین میانسالان نیر 4mg/kg معین شد.بررسی تغییرات مربوط به کیفیت پاسخ دهی وزمان راکسیون در دو رده سنی نشان دادکه هرچند درهردو گروه سنی ،دوزهای پایین کافئین، روی کیفیت پاسخ دهی اثر دارند ولی این تاثیردربین میانسالان محسوس تر است.درعوض به نظر می آیدکه درجوانان در مقایسه با میانسالان زمان راکسیون بیشتر تحت تاثیر کافئین قرار می گیرد .

چکیده: دراین پژوهش نتایج 178 نفر از آزمایش شوندگان که همگی جزو دانشجویان دانشگاههای اردبیل بودند مورد بررسی قرار گرفتند که درمجموع امکان استفاده از نتایج 80 نفر در بررسیهای آماری فراهم گشت. آزمایشات در دو سری چهل نفره ادامه یافت . هرسری نیز به دو گروه بیست نفره تقسیم شدند. گروه اول سری a ابتدا به آزمایش با برنامه نرم افزاری سیاه - سفید پرداخته و میانگین زمان راکسیون rt 6/500 میلی سکند وسپس با برنامه نرم افزاری رنگی میانگین زمان راکسیون 5/478 را کسب کردند که بین آنها1/22 میلی سکند اختلاف معنی وجود داشت که بیانگر کاهش rt در مرحله دوم و تسریع تشکیل حافظه های رنگی است. در گروه دوم همین اختلاف rt بین دو مرحله معنی دار بوده و معادل 7/19 میلی سکند است که بیانگر کاهش rtدر مرحله اول و تسریع تشکیل حافظه های سیاه - سفید است. در سری b جهت جلوگیری از خستگی احتمالی آزمایش شوندگان برنامه رنگی قبل از سیاه - سفید اجرا شد. گروه سوم سری b ابتدا به آزمایش با برنامه نرم افزاری رنگی پرداخته و میانگین زمان راکسیون 6/496 میلی سکند وسپس با برنامه نرم افزاری سیاه - سفید میانگین زمان راکسیون 2/510 را کسب کردند که بین آنها 8/16 میلی سکند اختلاف معنی دار بود که بیانگر کاهش rt در مرحله اول و تسریع تشکیل حافظه های رنگی است. در گروه چهارم این سری همین اختلاف rt بین دو مرحله معنی دار بوده و معادل 7 /8 میلی سکند است که بیانگر کاهش rt در مرحله اول و تسریع تشکیل حافظه های رنگی است. مطالعه rt برنامه های نرم افزاری سیاه - سفید و رنگی کلیه شرکت کنندگان مشخص نمود که اختلاف معنی داری ( 1 /7 میلی سکند بین rt این دو دسته وجود دارد و تشکیل حافظه های کوتاه مدت رنگی سریعتر از سیاه - سفید صورت میگیرد. پس از بررسی و مقایسه 7 حالت در نظر گرفته شده،به جز دو مورد ، تشکیل حافظه های کوتاه مدت رنگی سریعتر از حافظه های سیاه - سفید صورت می گیرد.

il-6 به عنوان محرک اصلی در تولید اکثر پروتئین های فاز حاد به شمار می آید. il-6 توسط مونوسیت ها، سلولهای اندوتلیال، فیبروبلاست ها و سلول های اندومتر تولید می شود. ژن کد کننده il-6 روی کروموزوم 7p21 واقع شده است. جایگاه های پلی مورفیک فراوانی در این منطقه از پروموتور وجود دارد. اندومتریوز یک بیماری خوش خیم است که بوسیله حضور بافت اندومتری فعال در خارج از فضای رحمی شناخته می شود. اندومتریوز یک بیماری مرتبط با سیستم ایمنی، التهابی مزمن با استعداد پلی ژنیک می باشد. اندومتریوز یک اختلال رایج در زنان در سن باروری است که با درد رحمی و ناباروری شناخته شده است. تخمین زده شده است که حدود 10% زنان در سن باروری دارای اندومتریوز هستند. اگرچه اتیولوژی و پاتوژنز دقیق اندومتریوز نامشخص است اما هر دو فاکتور ژنتیک و محیط در این بیماری نقش دارند. مطالعات گوناگون دخالت واسطه های سلولی و ایمنی خونی را در پاتوژنز اندومتریوز تایید می کند دخالت فاکتورهای رشد و سیتوکاین ها در تنظیم رشد و تکثیر اندومتریوز نشان داده شده است. هدف از این مطالعه نشان دادن ژنوتیپ حاصل از پلی مورفیسم il-6 634c/g در بیماران دارای اندومتریوز است. در مجموع 69 بیمار مبتلا به اندومتریوز و 75 کنترل سالم از استان گیلان در این مطالعه بررسی شدند و dna ژنومی از خون محیطی استخراج شد. پلی مورفیسم جایگزینی c-g در موقعیت -634 در ناحیه پروموتور ژن il-6 بوسیله روش (pcr- rflp) مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی الل (c-g) اختلاف معنی داری را بین افراد کنترل سالم و بیماران دارای اندومتریوز نشان می دهد (05/0 p<). همچنین مشاهده شد که فراوانی ژنوتیپ cg, cc و gg در بیماران دارای اندومتریوز با افراد سالم کنترل متفاوت است. نتایج ما پیشنهاد می کند که پلی مورفیسم il-6 -634 c/g در جمعیت گیلان در ابتلا به اندومتریوز موثر است.

مغز انسان ساختار پیچیده ای است که رفتار های شناختی پیچیده و مشکلی را کنترل می کند. این ساختار پیچیده از لحاظ عملکردی و ساختاری نامتقارن است که این امر ممکن است بر بسیاری ازمهارت های شناختی از جمله حافظه موثر باشد. در این پژوهش تاثیر عدم تقارن نیمکره های مغزی بر کیفیت پاسخدهی حافظه ی کوتاه مدت سیاه و سفید مورد بررسی قرار گرفت. در کل نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که ناقرینگی نیمکره های مغزی هم بر زمان عکس العمل و هم بر کیفیت پاسخدهی حافظه ی کوتاه مدت سیاه وسفید داوطلبین تاثیری معنی دار داشت. بدین ترتیب که غالبیت نیمکره ی چپ در افراد راست دست سبب کاهش زمان عکس العمل این گروه از شرکت کنندگان در مقایسه با داوطلبین چپ دست با نیمکره ی راست غالب شد. به عبارتی سرعت انتقال اطلاعات بین نیمکره ها در این افراد سریعتر از چپ دست ها بود. در رابطه با کیفیت پاسخدهی تاثیر عدم تقارن نیمکره ها بر تعداد پاسخ-های صحیح و رها شده معنی دار بود. بدین ترتیب که مشاهده شد در گروه داوطلبین راست دست از تعداد پاسخ های رها شده به طور معنی داری کاسته شده و بر تعداد پاسخ های صحیح افزوده شده است. در مقابل در گروه داوطلبین چپ دست ازتعداد پاسخ های صحیح کم شده و بر تعداد پاسخ های رها شده افزوده شده است. بر این اساس گروه راست دست ها به دلیل تعدادپاسخ های صحیح بیشتر و رها شده ی کمتر از کیفیت پاسخدهی بهتری برخوردار بودند. در نتیجه غالبیت نیمکره ی چپ بطور کلی مزیتی را برای افراد راست دست در رابطه با حافظه ی کوتاه مدت سیاه وسفید فراهم می کند.

نامتقارنی پیکره موجودات زنده امروزه به عنوان واقعیتی وجود دارد. در انسان ها نیز با وجود تقارن دوطرفی خارجی ، عدم تقارن اندام-های داخلی مانند مغز از دیدگاه عملکردی و آناتومیک محرز گشته است.انتظار می رود عدم تقارن مغز بر عملکرد های مختلف افراد تاثیرگذار باشد. در این پژوهش با مبنا قرار دادن ترجیح دست به-عنوان نمودی از عدم تقارن نیمکره های مغز به بررسی اثرات عدم تقارن مغزی برزمان واکنش تشکیل حافظه کوتاه مدت رنگی و کیفیت پاسخدهی آزمایش شوندگان در راکتوگرافی کامپیوتری اعداد رنگی پرداخته شد. نتایج آزمایش شوندگان این پژوهش درقالب دو گروه راست دست ها و چپ-دست هادر دو بخش زمان واکنش و کیفیت پاسخدهی مورد مقایسه و تحلیل آماری قرار گرفت. در مجموع براساس یافته های این پژوهش بین زمان واکنش تشکیل حافظه کوتاه مدت رنگی دو گروه راست دست ها و چپ دست ها تفاوت معنی داری مشاهده نمی گردد. بنابراین عدم تقارن نیمکره های مغزی بر زمان واکنش آزمایش شوندگان موثر نمی باشد. آنالیز داده های حاصل از کیفیت پاسخدهی حافظه کوتاه مدت رنگی دو گروه شرکت-کنندگان راست دست و چپ دست، براساس آزمون های انجام شده نشان می-دهد عدم تقارن نیمکره های مغز منجر به تفاوت معنی داری در کیفیت پاسخدهی گروه های مورد مطالعه شده است.بدین صورت که در گروه چپ-دست ها به طور معنی داری از تعداد پاسخ های رهاشده کمتر شده و بر شمار پاسخ های صحیح افزوده شده است ، در حالی که در گروه راست دست ها به-طور معنی داری از تعداد پاسخ های صحیح کم شده و بر تعداد پاسخ های رهاشده افزوده شده است. با توجه به دو مورد فوق کیفیت پاسخدهی گروه چپ دست ها مطلوب تر ارزیابی می گردد.

تریکوزوموئیدس کراسیکودا از نظر تاکسونومی در خانواده تریکوریده قرار دارد.کرم نر اغلب در درون رحم کرم ماده دیده می شود. آلودگی برای میزبان جدید در پی خوردن تخم های جنین داردفع شده از طریق ادرار صورت می گیرد. در این مطالعه بر روی نمونه های 4 مرکز تحقیقاتی کشور واقع در شهر تهران انجام شده است. پس از هماهنگی با مراکزمورد نظر، ابتدا نمونه گیری ادرار به صورت دوره ای انجام می شد وادراراز لحاظ تخم انگل بررسی می گردید. سپس رات های مشخص شده را تشریح نموده و مثانه آنها را از لحاظ کرم مورد بررسی قرار می دادیم. در مجموع 214 عدد رت در4 مرکز اتوپسی گردید. از این تعداد 114رت آلوده به کرم تریکوزوموئیدس کراسیکودا بودند (53%). آزمایش ادرار در مورد 102 عدد از214 عدد رت مطالعه شده قبل از اتوپسی صورت گرفت که فقط در ادرار 16 رت تخم انگل مشاهده شد(16%)درصد آلودگی در مراکز مختلف به قرار زیر می باشد: مرکز یک 81%،مرکز دو15%،مرکز سه90%،مرکز چهار 50%. اثرات هیستوپاتولوژیک انگل بر روی بافت مثانه نیز مورد مطالعه قرار گرفت. هایپرپلازی ترانزیشنال اپیتلیوم و تشکیل ساختمان های پرده ای شکل، متاپلازی خاردار و کانونی اپیتلیوم مثانه، پوسته پوسته شدن و ریزش اپیتلیوم متاپلاستیک، کاهش ضخامت بافت اپیتلیوم مثانه به صورت کانونی در بسیاری از نمونه ها مورد توجه قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه دقت در حفظ و نگهداری محیط حیوانخانه های تحقیقاتی را مورد تاکید قرار می دهد.

در سال های اخیر مصرف خودسرانه ریتالین در کشور ما رو به افزایش گذاشته است که عدم آگاهی از اثار و ویژگی های این قرص می تواند نگران کننده باشد. در این پژوهش تاثیر ریتالین بر زمان راکسیون و کیفیت پاسخ دهی در افراد سالم (40 نفر از دانشجویان دانشگاه های اردبیل) مورد بررسی قرار گرفت. برای این پژوهش از برنامه نرم افزاری (rtt(reaction time test و برای آنالیز داده ها از نرم افزار آماری spss16 استفاده شد، سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد.طبق نتایج بدست آمده برای اثبات تفغاوت در میانگین های زمان راکسیون آزمایش شوندگان قسمت اول و دوم مرحله اول (پلاسب، بعنوان شاهد) ، ببا توجه به اینکه سطح معنی داری دو دامنه برای این فرضیه 0.619 است ، چون این مقدار بیشتر از مقدار آلفا در سطح معنی داری 0.05 است میتوان نتیجه گرفت که تفاوت معنیداری بین میانگین این دو قسمت مرحله اول وجود ندارد و در بررسی نتایج قسمت اول و دوم مرحله دوم(ریتالین)با توجه به اینکه سطح معنی داری دو دامنه برای این فرضیه 00.00 است، چون این مقدار کمتر از مقدار آلفا است میتوان نتیجه گرفت که تفاوت معنی داری بین میانگین دو قسمت مرحله دوم وجود دارد. این اختلاف بیانگر کاهش زمان راکسیون است. در بررسی کیفیت پاسخ دهی از یافته ها چنین نتیجه گرفته شد که پلاسب اثر محسوسی بر کیفیت پاسخ دهی آزمایش شوندگان نداشته است. در مرحله دوم، افزایش پاسخ های صحیح و کاهش پاسخ های نادرست بیانگر اثرات مثبت ریتالین بر آزمایش شوندگان بود و مشخص شد که ریتالین بر افراد با زمان راکسیون بالا موثر، ولی در افراد با زمان راکسیون پایین تر ، تاثیر گذار نبوده است.

:فعالیت قلب وابسته به ایمپالس های الکتریکی است که توسط سیستم ریتمیسیته تخصص عمل یافته ی تحریکی وهدایتی آن تولید وهدایت می شود. این سیستم نسبت به آسیب ناشی از بیماری های قلبی وداروهاومواد خاص حساس است.نتیجه ی اختلال در کار این سیستم غالبا پیدایش یک ریتم غیر عادی در الکتروکاردیوگرام می باشد. مطالعات در جانوران پیشنهاد میکند که کافئین در دوزهای بالاسیستم هدایتی قلب را متاثر میکند و بسیاری از پزشکان نیز به آریتمی ژنیک بودن کافئین حتی در مقادیر پایین معتقدند.کافئین (7،3،1_متیل گزانتین) پرمصرف ترین داروی محرک می باشد که در قهوه ،چای ،کاکائو وغیره یافت می شود. مکانیسم بیوشیمیایی عمل کافئین در بدن شامل آزادسازی کلسیم درون سلولی، مهار آنزیم فسفودی استراز ومحتمل ترین آن ها آنتاگونیستی گیرنده های آدنوزینی است.هدف از این مطالعه بررسی اثر کافئین بر کیفیتهدایت الکتریکی بین گرهsa وگرهavباتوجه به تظاهرات الکتروکاردیوگرافی آن یعنی تغییرpr segment بود. بنابراین از داوطلبین در دو مرحله ، قبل و بعد از 45 دقیقه بعد ازمصرف کافئین(5/3 میلیگرم بر کیلوگرم)) الکتروکاردیوگرام 12 لیدی گرفته شد. ضربان قلب ،دامنه ی موج p ،فاصله ی pr و قطعهی pr در هردو مرحله توسطsmart scanner model lsm-100lgاندازهگیری شد. بعد از مصرف کافئین طول قطعهیprبه طور معنی داری کاهش یافتهو دامنه ی موج p افزایش معنی داری نشان داد(p < .05 ).در حالیکه تغییر معنی داری در فاصله ی pr و ضربان قلب مشاهده نشد. نتیجه اینکهمصرف دوزmg/kg 5/3 کافئین موجب افزایش سرعت هدایت الکتریکی از گره سینوسی دهلیزی به گره دهلیزی بطنی میشود.

کافئین ماده فعال کننده رفتاری است که بطورگسترده درجهان مصرف می شود. مصرف حادکافئین بهبودی قابل توجهی درزمان واکنش، دقت وصحت پاسخ، توانایی توجه، کارحافظه کوتاه مدت، توانایی برای حل مسائل دشوارنیازمنداستدلال ایجاد می کند.کافئین می تواند موجب افزایش هوشیاری وکنترل اجرایی توجه بینایی درافرادشود. دراین پژوهش تاثیردوزاپتیممmg/kg5/3کافئین برزمان رآکسیون افرادراست دست وچپ دست که نمودی ازعدم تقارن نیمکره های مغزی است بررسی شده است. درهردوگروه راست دست هاوچپ دست- هاتاثیرکافئین برزمان رآکسیون آنهامعنی داروباعث کاهش زمان رآکسیون آنهاگردیده است، امااین کاهش درگروه چپ دست هابیشترصورت گرفته است. درهردوگروه کاهش زمان رآکسیون نیمکره غیرغالب آنهانسبت به نیمکره غالب آنهابعدازمصرف کافئین بیشتررخ داده است. همچنین تفاوت بین زمان عکس العمل نیمکره های افرادراست دست بیشترازنیمکره های چپ دست هااست. مقایسه زمان عکس العمل نیمکره های غالب وغیرغالب قبل و بعدازمصرف کافئین درافرادراست دست وچپ دست نشان می دهدکه این تفاوت بین زمان عکس العمل نیمکره های افرادراست دست بیشترازنیمکره های چپ دست هااست. این نشان می دهدکه کافئین درگروه چپ دست هاعدم تقارن راکاهش داده ودرگروه راست دست هاعدم تقارن راافزایش داده است. درهردوگروه راست دست وچپ دست زمان رآکسیون نیمکره های غیرغالب آنهابعدازمصرف کافئین نسبت به نیمکره غالب بهبودی بیشتری حاصل کرده است. بنابراین بامقایسه زمان رآکسیون چپ‏دست هاباراست دست هاومقایسه زمان رآکسیون هردوگروه قبل وبعدازمصرف کافئین نتیجه می شودکه افرادچپ دست نسبت به افرادراست دست عملکردبهتری داشته اند.

کافئین در ترکیبات مختلفی مانند چای، قهوه وانواع نوشابه ها وجود دارد و از گسترده ترین آلکالوئید شناخته شده است، تحقیقات مختلفی درموردکافئین و اثرات آن انجام شده که دراینجااثرات آن روی حجم هاوظرفیتهای ریوی، دریک اسپیرومتری نرمال مورد مطالعه قرار گرفته است. اسپیرومتر، دستگاهی است که میتوان عملکرد ریه راباآن بررسی کرد. دراین مطالعه، هشتاد نفرداوطلب، درقالب دو گروه خانمهاوآقایان، موردآزمایش قرارگرفتند. درابتدا، میزان کافئین موجود در قهوه خوراکی، ازطریق hplc مشخص گردید، سپس، اصول کلی انجام آزمایش که براساس الگوریتمی خاص طرح ریزی شده بود، به داوطلبان آموزش داده شد. ابتدا، تست اسپیرومتری، قبل ازمصرف قهوه توسط داوطلبان به منظور بررسی حجمها و ظرفیتهای ریوی آنهاانجام شدوسپس قهوه خوراکی آماده شده با دوزمشخص (5/3 میلی گرم بر کیلوگرم)توسط داوطلبان به مصرف رسید، 40الی 45 دقیقه بعداز صرف قهوه، تست اسپیرومتری مجدد، انجام گرفت تا به این ترتیب اثرات کافئین برروی آزمایش شوندگان بررسی شود. پارامترهای مورد بررسی fvc,fev1,fev1/fvc,pef,pef50%,fef25% بودند به دلیل بزرگتر بودن حجم های ریوی آقایان در مقایسه با خانمها، تاثیرکافئین قهوه، روی حجم های ریوی آقایان نسبت به خانمهااندکی بیشتر بوده ولی اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارند. آنالیز پارامترهای اسپیرومتری قبل و بعد از مصرف کافئین با استفاده از روش آزمون t جفت شده با نمونه های زوجی، نشان داد که :باتوجه به اینکه سطح معنی داری کمتر از مقدار ?) 05/0 p?)است، میتوان نتیجه گرفت که کافئین موجب افزایش معنی دارهر یک از پارامترهای فوق الذکردر مراحل قبل و بعداز مصرف درهر دوگروه زنان و مردان شده است.

از آن جا که سلولهای بنیادی مزانشیمی(mesenchymal stem cell,msc) توانایی تبدیل شدن به سلولهایی از رده های مختلف را در شرایط آزمایشگاه نشان داده اند. جداسازی و تکثیر به نسبت راحت و اتولوگ بودن سلولهای مزانشیم آنها را کاندید مناسب برای سلول درمانی ساخته است.اکثر مطالعات آزمایشگاهی نشان دادند که سلول های بنیادی مزانشیمی توانایی گریز از سیستم ایمنی را دارند وپاسخ های ایمنی را نیز مهار می کنند که هر دو این ویژگی ها در پیوند و سلول درمانی بسیار مهم اند که توجه خیلی از دانشمندان را به این نوع از سلول ها را جلب کرده است.ماتریکس متالوپروتئینازها نقش بسیارمهم،پیچیده و ناشناخته در فرایند آسیب های مختلف،درمان و بهبودی دارند .شناخت مکانیسم بسیار پیچیده تاثیر این آنزیم ها می تواند افق تازه ای در روند درمان بیماران بوسیله سلول های بنیادی مزانشیمی ایجاد کند. در این تحقیق بیان ژن ماتریکس متالوپروتئیناز -2 و متالوپروتئیناز -9 در سلول های بنیادی مزانشیمی تحت تاثیر هورمون نوراپی نفرین مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از استخوان لگن شخص دهنده سالم استخراج شد. ،پس از جدا سازی از سایر سلول های مغز استخوان، سلول ها کشت داده شدند. سپس سلول ها در پاساژ پنجم با دوز های متفاوت (ng/ml 1 و ng/ml 10) از نوراپی نفرین به مدت 8 و 12 ساعت تیمار شدند.در نهایت میزان بیان ماتریکس متالوپروتئیناز -2 و متالوپروتئیناز -9 با کمک تکنیک rt-pcr ( real-time polymerase chain reaction) بدست آمد. در این تحقیق ثابت شد که بهترین مقدار و زمان تیمار با نوراپی نفرین در سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان جهت بیان ماتریکس متالوپروتئیناز -2 برابر با ng/ml 1به مدت 8 ساعت می باشد و برای متالوپروتئیناز -9 برابر با ng/ml 10به مدت 8 ساعت می باشد.

. وظیفه ی سیستم هدایتی قلب تولید ایمپالس های ریتمیک جهت ایجاد انقباضات منظم عضله ی قلبی و هدایت سریع ایمپالس ها در سراسر قلب می باشد. این سیستم هدایتی نسبت به داروها و مواد خاص حساس می باشد. نتیجه ی اختلال در این سیستم غالباً پیدایش یک ریتم غیر نرمال در نوار قلب و مختل شدن کارایی قلب می باشد. یکی از مواد تاثیرگذار در عملکرد این سیستم کافئین می باشدکافئین (1و3و7- متیل گزانتین) یکی از ماده ها ی محرک می باشد مکانیسم بیوشیمیای کافئین در بدن شامل آزاد سازی کلسیم درون سلولی، مهار آنزیم فسفودی استراز و محتمل ترین آنها آنتاگونیستی گیرنده های آدنوزینی است.

جامعه آماری آزمایش شوندگان متشکل از هشتاد نفر از دانشجویان داوطلب 30-22 ساله است که در دو گروه مورد آزمایش قرار میگیرند.دوز mg/kg 3.5 کافئین خوراکی بر اساس hplc از قهوه خوراکی معین و میزان مصرف آن مشخص خواهد شد . گروه اول شامل چهل نفر داوطلب مونث است که خود شامل دو زیر گروه بیست نفره راست دست و چپ دست است .گروه دوم شامل چهل نفر داوطلب مذکر است که از دو زیر گروه بیست نفره راست دست و چپ دست تشکیل شده اند. آزمایشات در دو مرحله که هریک شامل دوقسمت است صورت خواهد پذیرفت . گروه اول، درقسمت اول مرحله اول ابتدا بدون مصرف ماده ای خاص باانجام برنامه نرم افزاری طراحی شده جهت این پژوهش خواهند پرداخت و درقسمت دوم از دارونما ( placebo ( بعنوان شاهد دور دیگری از برنامه را ادامه خواهند داد .گروه دوم، در قسمت اول بدون مصرف ماده ای به آزمایشات پرداخته و در قسمت دوم پس از دریافت دوز مورد نظر کافئین خوراکی و پس از گذشت چهل و پنج دقیقه آزمایشات نرم افزاری را ادامه خواهند داد . دست برتری یکی از مشخص ترین صفات در انتخاب داوطلبان است که بیانگر غالبیت یکی از نیمکره های مخ ونا منتقارن بودن آنهاست. تغییرات زمان راکسیون در نیمکره های مخ ، قبل و بعد از مصرف دوز مذکور (در قیاس با آزمایش شاهد) با رعایت محاسبات فیزیولوژیکی و کاربرد محاسبات آماری، نتایج حاصله از این پژوهش را مورد بحث و نتیجه گیری قرار خواهد داد

صرع یکی از شایع ترین اختلالات نورولوژیکی بوده و حدود یک درصد از مردم جهان به آن مبتلا هستند. صرع انواع مختلفی دارد که یکی از انواع آن صرع کوچک یا absence seizures نامیده می شود، که ناحیه s1po قشر مغز را درگیر می کند. صرع کوچک عبارتست از زایل شدن شعور برای مدتی کوتاه، بدون اینکه در بیمار تشنج یا زمین خوردگی و یا aura دیده شود. این نوع صرع یکی از شایعترین صرع ها نزد کودکان بوده و معمولاً بیمار در هنگام بروز صرع، رنگ پریده بوده ، چشمانش به یک نقطه خیره شده و از اطراف خود بی خبر است. مدت آن حتی امکان دارد بسیار کوتاه بوده و قابل رویت نباشد. یکی از عواملی که در بروز صرع نقش مهمی دارد، اختلال در غلظت پارامترهای بیوشیمیایی و هماتولوژیکی مایع خارج سلولی مانند خون و csf می باشد. هموستاز الکترولیت ها در سیستم عصبی مرکزی (cns) برای عملکرد مغز ضروری می باشد و تنظیم تعادل یونی یک فرایند حیاتی بوده و شامل فرایندهای پیچیده ای برای حرکت یون ها به داخل و خارج می باشد. تغییر در چنین محیطی باعث تغییر در اسمولاریته و هموستاز شده سبب بروز، تشدید و یا پیش زمینه برای وقوع بسیاری از بیماریها از جمله صرع خواهد بود. در این پژوهش سعی شده است که نقش تغییرات تعدادی از الکترولیت ها, پروفایل لیپیدی موجود در خون و مایع مغزی نخاعی از جمله سدیم, پتاسیم, کلسیم, کلر, گلوکز ,کلسترول, ldl, hdl, تری گلیسرید و همچنین تغییرات استرس اکسیداتیو مانند gpx, mda , sod,tac را در رت های نژاد ویستار و رتهای صرعی wag/rij بررسی شود. این مطالعه نشان داد که سطح الکترولیتهایی مانند سدیم، پتاسیم و کلر در بیماران مبتلا به صرع افزایش یافته و سطح کلسیم نیز کاهش یافته است. و سطح چربی خون در رت های صرعی کاهش می یابد. همچنین مشخص گردید که سطح آنتی اکسیدان هایی مانند gpx، sod، tac در رت های صرعی نسبت به گروه کنترول کم و سطح mda افزایش یافته است.

بتا بلاکرها با تعدیل برون ده قلبی و خون رسانی عضلانی در بیماری های قلبی عروقی مورد استفاده قرار می گیرد. این مواد توانایی عبور از سد خونی ـ مغزی و امکان تاثیرگذاری بر برخی از اعمال مغزی و عضلانی را دارند. هدف اصلی این مطالعه بررسی اثرات بتا بلاکرها از جمله پروپرانولول بر حافظه کوتاه مدت افراد استرسی و تأثیر آن در تغییرات تمرکز آزمایش شوندگان است. دراین پژوهش سی فرد استرسی مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایش شوندگان همگی از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بوده و در رده سنی 40-21 سال قرار داشته و از بین افرادی که توسط متخصصان روان پزشکی و با رضایت کتبی معرفی شده بودند، پس از بررسی قدرت انجام تست های نرم افزاری مورد نیاز، تحت آزمایش قرار گرفته اند. آزمایشات در دو مرحله به اجرا درآمد. مرحله اول به عنوان شاهد و با کاربرد پلاسب به عمل آمد و مرحله دوم با استفاده از پروپرانولول 10mg انجام گرفت. هریک از مراحل از دو قسمت قبل و بعد از مصرف ماده مورد نظر تشکیل می یابد که بین آن ها فاصله زمانی شصت دقیقه ای در نظر گرفته می شود

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.