نام پژوهشگر: معصومه خسروی
معصومه خسروی نعمت اله موسی پور
سواد مفهومی فراگیر است که دارای انواع گوناگونی است و در شرایط کنونی جهان در قرن بیست و یکم زندگی باکیفیت و توسعه پایدار وقتی حاصل می شود که هر یک از افراد جامعه به آن دست یافته باشند. با وجود این، در کشور ایران هنوز تعداد قابل توجهی از افراد و مخصوصا زنان از سواد پایه نیز برخوردار نیستند. برای رفع این نقیصه، هر ساله اعتباراتی اختصاص می یابد و طرح هایی به اجرا گذاشته می شود تا از نتایج این سرمایه گذاریها بهره برداری شود. یکی از برنامه هایی که با هدف «استمرار و پایداری آموخته های» سوادآموزان توسط نهضت سوادآموزی به اجرا در آمده، «طرح گروه های مطالعاتی» آثار و نتایج این طرح تاکنون در استان فارس و احتمالاً در استانهای دیگر مجری طرح مورد پژوهش و ارزیابی قرار نگرفته است. هدف این پژوهش یافتن پاسخ است. این پرسش است که این طرح به عنوان یک برنامه درسی غیرحضوری تا چه میران از توفیق برخوردار بوده است؟ برای پاسخگویی به پرسش مذکور، هر یک از هدف های مطرح در طرح با استفاده از داده هایی که به روش پژوهش پیمایشی و از طریق مراجعه مستقیم به شرکت کنندگان زن تحت پوشش طرح در استان فارس (شهرستانهای داراب و لامرد) جمع آوری شده است، مورد بررسی قرار گرفت. گروه اطلاع رسان در این پژوهش مشتمل بر 48 نفر از زنان تحت پوشش بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با شرکت در مصاحبه نیمه سازمان یافته (مشتمل بر 6 سوال اصلی و 24 سوال فرعی) به ارائه داده های لازم اقدام کردند. تحلیل و طبقه بندی دادها و استنتاج از آنها نشان می دهد که طرح گروه های مطالعاتی بر تقویت و تثبیت مهارتهای سوادآموزی (خواندن و نوشتن و ادراک) تأثیر «زیادی» داشته و مهارتهای سوادآموزان را بهبود بخشیده؛ بر ارتقاء آگاهیهای عمومی و توانمندسازی زنان سوادآموز تأثیر «زیادی» داشته و آگاهیها و توانمندی های آنان را ارتقاء داده است. همچنین بر توسعه و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی زنان تأثیر «زیادی» داشته و توانسته از طریق زنان تحت پوشش فرهنگ مطالعه کتاب را گسترش دهد؛ اما بر یادگیری مستقل زنان تاثیر«محدود» داشته است. بعضی از آنها توانسته اند تغییرات مطلوبی در رفتار خود ایجاد نمایند و از شدت وابستگی به دیگران بکاهند و سعی نمایند که در انجام امور به خود متکی باشند. یافته های پژوهش همچنان نشان داد که این طرح در جلوگیری از بازگشت به بی سوادی تأثیر زیاد داشته است و بر غنی سازی محیط زندگی سوادآموزان زن تاثیر«اندک» داشته است. در مجموع، می توان اظهار کرد که این طرح تا جایی که بر انگیزه های سوادآموزان مبتنی بوده، با توفیق همراه بوده است؛ اما از جایی که نیاز به حمایت های مادی و مالی سازمانی مورد توجه قرار گرفته است، دچار آسیب شده است. پس توفیقات طرح را باید به «نیازمندی های واقعی حیات اجتماعی زنان» نسبت داد که از سوی آنان ادراک شده است؛ و بر همین اساس گزارش های پژوهشی حکایت از توفیق طرح های مشابه نیز داشته است. همچنین، این طرح در زمینه استمرار بنیادهای یادگیری پیشین دارای توفیق بوده است ولی در ایجاد قابلیت های تازه توفیقی را نشان نداده است. به عبارت دیگر، زنان سوادآموز توفیق این طرح را در مواردی آشکار کرده اند که توسعه مهارت های قبلی آنان مثل کتابخوانی مورد نظر بوده است، اما در مواردی که هدف های تأسیسی مورد نظر بوده (مثل استقلال در یادگیری) توفیقی دیده نشده است.
معصومه خسروی نادر بهرامی فر
تالاب ها جز یکی از اکوسیستم های مهم و حاصلخیز در روی کره زمین هستند. تالاب انزلی یکی از بوم سازگان مهم آبی در ایران است که در جنوب غربی دریای خزر قرار داشته و زیستگاه ماهیان، آبزیان و پرندگان با ارزشی است که از ابعاد اکولوژیک و اقتصادی درخور توجه اند. این تحقیق به پایش آلودگی برخی از فلزات در آب، رسوب و سه گونه ماهی تالاب انزلی در ایران می پردازد. تمامی نمونه ها از سه بخش شرقی، غربی و مرکزی تالاب جمع آوری شدند. در هر بخش سه ایستگاه انتخاب شد و در هر ایستگاه سه تکرار نمونه برداری انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که در تمام نمونه ها بیشترین غلظت در منطقه شرقی تالاب مشاهده شد. میانگین غلظت فلزات سنگین در آب و رسوب تالاب به ترتیب برای کادمیوم 943/4میکرو گرم بر لیتر و 0231/157 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، فلز سرب 924/9 میکرو گرم بر لیتر و 646/3 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، جیوه 4/82 میکرو گرم بر لیتر و 300 نانو گرم بر گرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، فلز روی 115/0میلی گرم بر لیتر و 953/186 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، و فلز مس،03/0میلی گرم بر لیتر و 452/44 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک در منطقه شرق تالاب، به دست آمد. گونه های مورد بررسی غلظت های متفاوتی از فلزات سنگین را داشتند. برای مثال، فلزات جیوه، سرب و کادمیوم در اردک ماهی نسبت به دو گونه دیگر بیشتر بود. در واقع میزان فلزات سنگین سمی در بافت عضله ماهی گوشتخوار نسبت به ماهی غیر گوشتخوار تفاوت معنی داری داشت، در حالی که غلظت فلزات روی و مس در دو گونه همه چیزخوار کپور و کاراس بیش از گونه گوشتخوار اردک به دست آمد. مقایسه میزان فلزات سنگین در بافت سه گونه مورد بررسی با مقادیر استاندارد نشان داد که غلظت این فلزات از استاندارد مجاز کمتر بود. بیشترین غلظت فلزات در تمام نمونه در بخش شرقی تالاب بیانگر این است بیشترین آلودگی در بخش شرقی تالاب وجود دارد و این ناحیه متاثر از فعالیت های متنوع انسانی است. مقایسه نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر یا تحقیقاتی که قبلا در این تالاب انجام گرفته است نشان می-دهد که در طی زمان میزان آلودگی این تالاب به برخی از فلزات سنگین در حال افزایش است. همبستگی معنی دار مستقیمی بین میزان برخی از فلرات در آب، رسوب و ماهی در تالاب انزلی وجود دارد. واژگان کلیدی: تغییرات مکانی، فلزات سنگین، آب، رسوبات، ماهی، تالاب انزلی،ایران
معصومه خسروی نورمحمد بخشانی
پژوهش حاضر عملکرد شناختی وکیفیت زندگی در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و غیر مبتلا را مورد بررسی و مقایسه قرارمیدهد.114نفر(57 نفر بیمار (با میانگین سنی 5/7 ±،6/29 )و 57 نفرسالم (با میانگین سنی 8/6± ،9/28()در این پژوهش شرکت، و مورد ارزیابی قرارگرفتند. از همه شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های کیفیت زندگی36sf- (واروهمکاران،1998) وهمچنین گنجینه لغات و فراخنای ارقام از خرده مقیاسهای وکسلر و آزمون وضعیت روانی کوتاه ( فلوشتاین و همکاران ،1975) برای ارزیابی عملکرد شناختی پاسخ بدهند. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین وانحراف معیار) و آزمون تی تست مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بیمارانms نمرات پایینی تری نسبت به گروه سالم در عملکرد شناختی و کیفیت زندگی داشتند. توجه بالینی و درمان آسیب های شناختی می تواند به مدیریت بهتر آسیب های شناختی و همچنین کیفیت زندگی بیماران ms کمک کند. کلمات کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، عملکرد شناختی ،کیفیت زندگی
اکرم امیرفرهنگی معصومه خسروی
در بین مشکلات ، اضطراب مدرسه یکی از معضلات مربوط به نظام آموزش و پرورش به طور اعم و دانش آموزان به طور اخص می باشد و توجه به این نکات باعث می شود بدانیم چرا اولیاء و مربیان می خواهند بدانند چه عواملی باعث برهم زدن آرامش روانی و ایجاد تعارض در دانش آموزان است. پژوهش کنونی نیز تلاشی برای اقدامات اثر بخش در جهت مشکلات و مسائل درونی دانش آموزان بوده است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه اضطراب مدرسه و باورهای خودکارآمدی عمومی با پیشرفت تحصیلی صورت گرفته است.این پژوهش از نوع پژوهش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 15 شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 370 نفر از آنها از هر سه پایه به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شدند . برای جمع آوری اطلاعات دانش آموزان به دو پرشنامه اضطراب مدرسه فیلیپس و باورهای خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران پاسخ دادند. برای تحلیل داده های بدست آمده از دو روش رگرسیون یک متغیره و چند متغره و همچنین از تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل دادها نتایج زیر بدست آمد: بین خودکارآمدی و اضطراب مدرسه ارتباط مثبت و معناداری بود. اضطراب مدرسه می تواند پیش بین کننده خوبی برای پیشرفت تحصیلی باشد. بین واکنشهای فیزیولوژیکی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دارد وجود دارد. بین ترس از ابراز وجود و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری دیده شد. خودکارامدی می تواند یک پیش بینی کننده عالی برای پیشرفت تحصیلی باشد . سهم هریک از متغیرهای اضطراب مدرسه و خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی متفاوت بود یعنی خودکارآمدی پیش بینی کننده بهتر و قوی تری برای پیشرفت تحصیلی بود.
الهه سابوته معصومه خسروی
چکیده مطابق نظریه یادگیری آموزشگاهی بلوم، موفقیت و تایید و یا شکست و عدم تایید در تعدای از تکالیف یادگیری در مدتی نسبتا طولانی به نگرشی کلی درباره آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی می انجامد. در همین راستا این پژوهش با هدف پرداختن به تاثیر نقش پیش بینی کنندگی انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی در ارتباط با پیشرفت تحصیلی، انجام گرفت. این پژوهش، به روش همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر منطقه 18 شهر تهران که در پایه دوم دبیرستان تحصیل می کنند می باشد. نمونه پژوهش به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و شامل 368 نفر دانش آموز دختر که در پایه دوم دبیرستان تحصیل می کردند بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی، از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون تک متغیری و چند متغیری استفاده گردید. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، انگیزش پیشرفت 10 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند و خودپنداره تحصیلی 21 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می نماید. در نهایت به نظر می رسد که خودپنداره تحصیلی و انگیزش پیشرفت نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایفا می کنند. واژگان کلیدی: خودپنداره تحصیلی، انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی.
مرضیه درویشعلی معصومه خسروی
سازگاری اجتماعی 14 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند و عملکرد خانواده 11 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند
حمیده رحیم پور معصومه خسروی
این پژوهش به بررسی نقش جو روانی - اجتماعی کلاس درس و کمرویی دانش آموزان بر عملکرد تحصیلی آنان می پردازد. برای انجام این پژوهش 370دانش آموز (203 دختر و 167 پسر) پایه سوم، دبیرستان های شهرستان سبزوار به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و همه آن ها پرسشنامه جو روانی- اجتماعی کلاس و پرسشنامه کمرویی را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند که جو روانی اجتماعی کلاس و کمرویی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی آنان رابطه مثبت و معنادار دارد. جو روانی- اجتماعی منسجم و کمرویی نقش برجسته تری در بهبود عملکرد تحصیلی داشتند. یافته ها نشان داد که جو روانی- اجتماعی منسجم بیشترین نقش را در پیش بینی عملکرد تحصیلی داشته است. ضریب همبستگی این متغیر با عملکرد تحصیلی 29/0 بوده، این متغیر توانسته 9 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی را پیش بینی کند. جو روانی- اجتماعی منسجم و دارای اصطکاک توانستند 10 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی را پیش بینی کنند. کمرویی به تنهایی توانست 3/4 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی را پیش بینی نماید. جو کلاسی منسجم و کمرویی توانستند 1/12 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی را پیش بینی نمایند. جو کلاسی دارای رقابت و دارای اصطکاک در پسران بیشتر از دختران بود و دختران در کمرویی نمرات بالاتری نسبت به پسران کسب کردند.
مریم مهدوی غروی معصومه خسروی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اضطراب امتحان، کمال گرایی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های دولتی در سال تحصیلی 89- 1388 و در شهرستان آمل تشکیل می دادند. نمونه این پژوهش شامل 250 دانش آموز دختر سال سوم دبیرستان بود و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه اضطراب امتحان (tai)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران، پرسشنامه انگیزش پیشرفت (amt) و میانگین نمرات نیمسال اول دانش آموزان (پیشرفت تحصیلی) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. در پژوهش حاضر از روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی (رگرسیون تک متغیری و چند متغیری) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهند که بین اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. بین انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. بر طبق نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه معنی داری بین کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان بدست نیامد. بنابراین متغیر کمال گرایی نتوانست پیش بینی کننده خوبی برای پیشرفت تحصیلی باشد. اضطراب امتحان توانست 10/0 از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند و انگیزش پیشرفت توانست 23/0 از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند. با توجه به تاثیر اضطراب امتحان، کمال گرایی و انگیزش پیشرفت روی پیشرفت تحصیلی، انجام پژوهش های بیشتری در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
طیبه حسینی معصومه خسروی
یادگیری خودتنظیمی نقش مهمی در فرایند یادگیری، آموزش و حتی موفقیت در زندگی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان گچساران بود. برای انجام این پژوهش 350 نفر( 184 دختر و 166 پسر ) دانشجو به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و همه آنها پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری(mslq) و پرسشنامه خلاقیت کلامی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که بین راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. همچنین بین خرده مقیاس های راهبردای یادگیری خودتنظیمی و خلاقیت رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. علاوه بر آن متغیر خلاقیت نسبت به متغیر یادگیری خودتنظیمی پیش بینی کننده قوی تری در پیشرفت تحصیلی دانشجویان بود. یافته های این پژوهش نشان داد که خلاقیت در پسران بیشتر از دختران است. بین دو جنس و راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه معناداری به دست نیامد.
مریم صفایی معصومه خسروی
پرسشنامه دارای روایی و پایایی بالا است
معصومه خسروی کاظم خشیار منش
در بخش اول از فصل اول پیشنیازها و مقدمات نظریه گراف و در بخش دوم مقدمات جبر جابجایی بیان شده است. در بخش سوم این فصل تست شرکت پذیری لایت شرح داده شده است.در بخش اول از فصل دوم شرایط لازم و کافی برای اینکه یک گراف، گراف مقسوم علیه صفر متناظر با یک نیمگروه جابجایی باشد بیان می شود.در بخش دوم سکل یک نیمگروه جابه جایی را معرفی کرده و به بررسی ساختار آن به کمک گراف مقسوم علیه صفر وابسته به آن می پردازیم.در بخش اول از فصل سه برای یک نیمگروه جابه جایی ایده آل تعریف کرده و به بررسی ساختار چند نمونه از ایده آ ل های یک نیمگروه جابه جایی به کمک گراف مقسوم علیه صفر وابسته به آنها پرداخته شده است. در بخش دوم نیمگروه های جابه جایی با عدد رنگی متناهی بررسی شده اندو گراف مقسوم علیه صفر آنها رنگ آمیزی شده است. در فصل چهارم به مطالعه و بررسی گراف های r-بخشی و r-بخشی کامل پرداخته شده است و انواعی از این گرافها که می توانند متناظر با گراف مقسوم علیه صفر نیمگروه جابه جایی باشند معرفی شده است.
عذرا نوروزی معصومه خسروی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ادراکات محیط یادگیری و سبک مدیریت کلاس معلم بر جهت گیری هدف دانش آموزان انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان های دولتی بود که در سال تحصیلی 91-90 در رشته های تحصیلی علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک در شهر قم مشغول به تحصیل بودند و همچنین معلمان این دانش آموزان می باشد. برای انجام این پژوهش 500 دانش آموز (250 دختر و 250 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان پرسشنامه های ادراکات محیط یادگیری و جهت گیری هدف؛ و معلمان پرسشنامه سبک مدیریت کلاس را تکمیل کردند. داده ها به روش های آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و همبستگی پیرسون تحلیل گردید. یافته ها نشان داد از میان مولفه های ادراکات محیط یادگیری، مولفه های مشغولیت، عضویت، اصالت و حمایت با جهت گیری هدف تبحری و مولفه های مشغولیت، عضویت و اصالت با جهت گیری هدف رویکرد-عملکرد و جهت گیری هدف اجتناب-عملکرد رابطه ی مثبت و معنادار داشت اما فقط مولفه های مشغولیت و اصالت پیش بینی کننده ی جهت گیری هدف تبحری و رویکرد-عملکرد بود و عامل مشغولیت نیز پیش بینی کننده ی جهت-گیری هدف اجتناب- عملکرد بود. از میان مولفه های سبک مدیریت کلاس، مولفه ی سبک مدیریت آمرانه با جهت گیری هدف رویکرد- عملکرد رابطه ی مثبت و معنادار داشت اما هیچ کدام از انواع جهت گیری هدف را پیش بینی نکرد. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد دانش آموزانی که مشغولیت بیشتری دارند نسبت به دانش آموزانی که مشغولیت کمتری دارند، بیشتر جهت گیری هدف تبحری را دارا هستند.
سمانه السادات حکیمی نصرآبادی معصومه خسروی
خانواده نه تنها به عنوان اولین محیط آموزشی نوجوان شناخته شده است، بلکه مهم ترین آن به شمار می رود. با افزایش تفکیک حوزه ی خانه از آموزش های رسمی، نظارت اولیا بر نوجوانان محدودتر شده و رسانه ها و وسایل ارتباطی جدید جای خالی اولیا را بیشتر پر می کنند و بنابراین ارزشمندتر خواهند شد. از آن جایی که مشغولیت بیش از حد نوجوانان ما به این ابزارها، می تواند وضعیت تحصیلی آنان را دچار تزلزل نماید، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سبک های فرزند پروری والدین و اعتیاد به اینترنت با اختلالات یادگیری انجام شد. طرح این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را کلیه ی دانش آموزان پایه-ی دوم راهنمایی شهر یزد تشکیل دادند. نمونه ی مورد نظر 300 نفر (150 دختر و 150 پسر) در نظر گرفته شد که به روش نمونه-گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه ی سبک های فرزندپروری والدین، پرسشنامه ی مشکلات یادگیری و پرسشنامه ی اعتیاد به اینترنت استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمونt، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی های تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سبک های فرزند پروری و اعتیاد به اینترنت با اختلالات یادگیری رابطه ی معنی داری وجود دارد.از میان مولفه های سبک فرزند پروری و اعتیاد به اینترنت، سبک فرزند پروری مقتدارنه و سپس اعتیاد به اینترنت پیش بینی کننده های قوی تر اختلال یادگیری بودند(9/33/0= (r21,2. همچنین تحلیل های حاصل از ضریب همبستگی ارتباط معنی دار بین سبک های فرزند پروری مقتدارنه، مستبدانه، سهل گیر و اختلال یادگیری ( 354/0 ،453/0 ،456/0- = r)،اعتیاد به اینترنت و اختلال یادگیری (455/0 = r) را مورد تأیید قرار داد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه و همچنین آزمونt نیز وجود تفاوت معنادار از نظر میزان مولفه های اعتیاد به اینترنت ( 01/0>p،73/3 = t) و اختلال یادگیری در زیر مقیاس های اختلال خواندن (01/0>p ،835/0 = t)، درک روابط فضایی( 05/0>p،639/4= t )و اختلال ریاضیات (598/2 =t) در دو جنس را ثابت نمود. یافته ها نشان داد پسران در هر دو متغیر اعتیاد به اینترنت و اختلال یادگیری میزان بالاتری از اختلال را نشان می دهند. در نهایت یافته ها نقش سبک های فرزند پروری و اعتیاد به اینترنت را در پیش بینی اختلالات یادگیری به اثبات رساند. واژگان کلیدی: خانواده، سبک فرزند پروری، اعتیاد به اینترنت، اختلال یادگیری، نوجوان،دانش آموز
امیر ناظری معصومه خسروی
واقعه ی طلاق یک پدیده ی استرس زاست و آسیب پذیری افراد به خصوص زنان را در مقابل بیماری-های جسمی و روانی (از جمله افسردگی) بیشتر خواهد کرد (گاهلر ، 2006). زنان مطلقه افزون بر مشکلات مالی و فشارهایی که به دلیل تنها اجرا کردن نقش پدر و مادر به دوش می کشند با فشارهایی دیگر مانند نگرش و برخورد ناشایست جامعه و افراد پیرامون نیز روبرو می شوند. این نگرش ناخوشایند نسبت به زنان مطلقه دست کم یک سال پس از جدایی مشکلاتی مانند خشم، اضطراب، تنفر، افسردگی و ... را در آنان پدید می آورد (خجسته مهر، 1384به نقل از بهرامی، سودانی و هنرمند، 1389). طلاق واقعه ای است که تعامل فرد را با کسی که روزی همسر و شاید معشوق وی بوده است، قطع می کند و کمبودی را در شخصیت و زندگی فرد ایجاد می کند که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی وی می گذارد. مطالعه ای که در شهر شیکاگو بر روی سه گروه طلاق گرفته، متاهل و گروهی که 4 سال از مدت طلاق شان گذشته بود، انجام شد نشان داد که گروهی که 4 سال از مدت طلاق شان گذشته بود، افسرده تر بودند (حمید،بشلیده، عیدی بایگی و دهقانی زاده، 1390). از دیگر مسائلی که زنان مطلقه از آن رنج می برند تنهایی و نداشتن تکیه گاهی محکم می-باشد.گاتمن (1977) تنهایی را معادل انزوای اجتماعی می داند.پرلمن و پیلائو تنهایی را بر حسب تفاوت و شکاف بین سطح مطلوب و سطح موجود روابط اجتماعی افراد با در نظر گرفتن جنبه های کمی و کیفی آن تعریف کردند.به نظر آنها مبنای احساس تنهایی، فاصله و شکاف بین آرمان های فرد (آنچه می خواهد) و دستاوردهای او (آنچه به دست آورده است) در روابط و صمیمیت های بین فردی است . هرچه این فاصله بیشتر باشد احساس تنهایی بیشتر است (به نقل از چاری و خیر، 1381). یکی از خصیصه های بارز افراد خود شکوفا تمایل به خلوت گزینی و تنهایی می باشد اما احساس تنهایی غیر از تنهایی است. یعنی اگرچه تنهایی می تواند یک خصوصیت مطلوب افراد خودشکوفا باشد اما احساس تنهایی دارای تبعات منفی فراوانی است (هب، 2003 به نقل از رمضانی، 1385). در مجموع می توان گفت که احساس تنهایی یک تجربه ناخوشایندی می باشد که با مشکلات رفتاری و خلقی متعددی مثل خلق افسرده و افسردگی، پرخاشگری، غم و اندوه و . . . همراه می باشد و نوعی عدم تقارن بین انتظارات و آرزوها را در روابط اجتماعی نشان می دهد. از علایم بارز وجود احساس تنهایی انجام رفتارهایی مثل اجتناب از تماس با دیگران می باشد (الهاگین ، 2004). نتایج مطالعه های مختلف نشان داده که تنهایی همبستگی مثبتی با مشکلات درونی شده مانند افسردگی دارند (فونتین ،یانگ ،برکز ،دج ،پرایز ، 2009) اما نقش تنهایی در رابطه ی بین مشکلات ارتباطی و مشکلات بعدی نشانه های افسردگی نسبتا کمتر شناخته شده است. شاید بتوان گفت ارتباط یکی از قدیمی ترین و در عین حال، عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است. ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه، علاوه بر کارکردهایی که در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است (کایوند، شفیع آبادی و سودانی، 1386). ارتباط برقرار کردن با دیگران بسیاری از نیازهای ما را برطرف می سازد. ارتباطات نیازهای اولیه و نیاز به امنیت و آرامش را برطرف می کند. ما نیاز به معاشرت با دیگران و پذیرش و تایید آنان داریم و نقطه مقابل این نیاز، تنهایی است که احساس دردناکی است. همچنین ارتباط از ابزارهایی است که به کمک آن می توانیم بفهمیم چه کسی هستیم و چه کسی می توانیم باشیم؟ ما تعداد بسیار زیادی از روابط را در زندگی خودمان تجربه می کنیم ، برای بسیاری از ما مهمترین و اولین نوع رابطه، رابطه با والدین و دیگر بستگان نزدیک است. همانطور که بزرگ می شویم روابط دیگری مهم می شوند: دوست پیدا کردن، سرکار رفتن، برقراری روابط عاشقانه و ازدواج (وایر ، 2001 به نقل از کایوند، شفیع آبادی و سودانی، 1386). با توجه به توضیحات ارائه شده در فوق، همچنان این مسئله، و شاید بتوان گفت مشکل، بی پاسخ مانده است که چگونه می توان از این پدیده شوم که عرش کبریایی را به لرزه در می آورد و منفورترین حلال در نزد خداوند می باشد جلوگیری نمود و یا حداقل آسیبهای متعدد آن را کاهش و یا برطرف کرد. زنان به علت ویژگی های شخصیتی و اجتماعی خود معمولا آسیب پذیری بیشتری در این زمینه دارند و اکثرا هنگامی که از همسرشان جدا می شوند دچار افسردگی و احساس تنهایی می شوند. از این رو پژوهشگر، به دنبال پاسخگویی علمی به این سوال می باشد که آیا آموزش مهارت های ارتباطی در بهبود، کاهش و یا رفع این افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه نقش دارد؟ 1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش: صاحب نظران حوزه های دانش انسانی که انسان را در ارتباط با جامعه مطالعه می کنند، بر این باورند که جوامعی که روند عبور از سنت به مدرن را طی می کنند، بالقوه مولد آسیب ها و آفات اجتماعی هستند و چنان که می دانیم، جامعه ی حاضر ایران به مثابه جامعه ای شناخته می شود که در روند گذار تاریخی– اجتماعی ناگزیر خود، با مسئله های اجتماعی ویژه ای روبرو است. طلاق یکی از مصادیق مهم این گونه مسئله هاست و مدتی است که در جامعه ی حاضر ایران، به نوعی بحران تبدیل شده و کانون خانواده ها را تحت الشعاع قرار داده و به دنبال آن مشکلات متعددی از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و روانی برای خانواده ها بوجود آورده است. به طور کلی در جوامعی با ساختارهای فرهنگی مناسب و متناسب با مقتضیات تاریخی و اجتماعی، سلامت جسم و روان اعضای آن اهمیت شایانی دارد و شواهد موجود نشان می دهد توجه عملی به آن، باعث رشد فردی و اجتماعی آن جوامع شده است. امروزه مطالعه ی مسائل پیرامون خانواده، که به عنوان یکی از منابع مهم سرمایه اجتماعی در سطح جهان به شمار می آید، با توجه به اهمیت بسیار زیاد این نهاد مهم اجتماعی که به نوعی در حال حاضر، بزرگترین کانون و پشتوانه ی فرد در جامعه ی ایران به شمار می رود (آقابخشی، صداقتی فرد و وحید، 1389).طلاق هم تعادل روانی زن و شوهر و هم تعادل روانی فرزندان، اقوام، دوستان و نزدیکان را تحت تاثیر قرار می دهد(نصر اصفهانی، بهجتی اردکانی ، فاتحی زاده ، 1383). زنان مطلقه در معرض خطر بروز افسردگی و مشکلات پزشکی مختلفی می باشند (باقریان نژاد اصفهانی، 1380). در زمینه ی زنان مطلقه پژوهش های مختلفی صورت گرفته است اما تا به حال پژوهشی در زمینه ی آموزش مهارت های ارتباطی این افراد صورت گرفته است در صورتی که در تجربه به ما ثابت شده است از بین زنان مطلقه خصوصا کسانی که تحت پوشش کمیته امداد هستند که این افراد از نداشتن مهارت های مناسب ارتباطی رنج می برند و اکثر آنها در لاک تنهایی خود پناه برده اند و یا به راه های نامطلوب کشیده شده اند. از آنجایی که تقریبا نیمی از مراجعه کنندگان به کمیته امداد زنان مطلقه و زنان همسر فوت شده هستند و هر روز بر این تعداد اضافه می شود و با توجه به اینکه شواهد مشاهده شده نشان می دهند که این افراد از لحاظ جسمانی و اقتصادی در وضعیت نابسامانی به سر می برند، بررسی وضعیت روانی جسمانی و بهبود آن از اهمیت خاصی برخوردار است (آقابخشی و همکاران، 1389) از سوی دیگر به دلیل ارتباط متقابلی که میان مادر و فرزند وجود دارد، افسردگی مادران موجب اختلالات رفتاری و شناختی زیادی در فرزندان آنها می شود (هافمن ، 2006 به نقل از حمید، بشلیده، بایگی و دهقانی زاده، 1390). با توجه به تاثیر منفی طلاق بر زنان و ضرورت تامین بهداشت روانی آنها به منظور تحقق یک جامعه سالم انجام پژوهشی در زمینه آموزش مهارت های ارتباطی ضروری به نظر می رسد (حمید ، بشلیده، بایگی و دهقانی زاده، 1390). 1-4- اهداف پژوهش 1-4-1- هدف اصلی: اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در کاهش افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه. 1-4-2- هدف فرعی: -اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش ارتباط موثر زنان مطلقه - اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در کاهش افسردگی زنان مطلقه - اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در کاهش احساس تنهایی زنان مطلقه 1-5- فرضیه های پژوهش 1-5-1- فرضیه اصلی - آموزش مهارت های ارتباطی در کاهش احساس افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه موثر است. 1-5-2- فرضیه های فرعی 1- آموزش مهارت های ارتباطی در بهبود توانایی ارتباط موثر زنان مطلقه موثر است. 2- آموزش مهارت های ارتباطی منجر به بهبودی ماندگار در احساس افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه می شود. 3- آموزش مهارت های ارتباطی منجر به بهبودی ماندگار در ارتباط موثر زنان مطلقه می شود. 2-5-2- فرضیه پیگیری آموزش مهارتهای ارتباطی منجر به بهبودی ماندگار در احساس افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه می شود.
احسان رضایی علی محمد رضایی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انگیزش مدرسه ، اهداف پیشرفت و سرسختی روانشناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود .روش پژوهش از نوع همبستگی است که در زیر مقوله طرح های توصیفی قرار می گیرد . جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه های اول ،دوم و سوم متوسطه شهرستان های سمنان و مهدیشهر در سال تحصیلی 92-93 تشکیل می دادند . نمونه پژوهش شامل 360 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و همه آنها پرسش نامه های انگیزش مدرسه ، اهداف پیشرفت و سرسختی اهواز را تکمیل کردند . براساس نتایج پژوهش 75درصد از واریانس عملکرد تحصیلی توسط مولفه های سرسختی و انگیزش مدرسه تبیین شد . همچنین مشخص شد مولفه رقابت بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد تحصیلی دارد .نتایج این پژوهش می تواند کاربرد تلویحی در برنامه ریزی آموزش و پرورش داشته باشد . از آنجایی که مولفه های انگیزش مدرسه ،اهداف پیشرفت و سرسختی روانشناختی نقش مهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارند لازم است در فرایند آموزش بیشتر مد نظر قرار گیرند .
فاطمه امانی معصومه خسروی
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه بینایی، ادراک دیداری – فضایی و توانایی های دیداری – حرکتی کودکان عادی با کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بر مبنای آزمون عصب روانشناختی (بنتون) صورت گرفت. این پژوهش به روش علی – مقایسه ای انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 92 - 1391 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر دانش آموز دختر پایه دوم مبتلا به ناتوانی ریاضی و 30 نفر دانش آموز دختر عادی پایه دوم شهرستان دامغان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: آزمون عصب روانشناختی بنتون، آزمون هوشی ریون و آزمون اختلال ریاضی (کی مت). داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که دانش آموزان عادی عملکرد بالاتری در حافظه بینایی (فوری و معوق)، ادراک دیداری – فضایی و توانایی های دیداری – حرکتی نسبت به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی ریاضی داشتند. بر اساس نتایج می توان گفت دانش آموزان مبتلا به ناتوانی ریاضی دارای نارسایی در حافظه، ادراک و مهارتهای دیداری – حرکتی هستند که باید با ابزارهای معتبر به موقع تشخیص داده شوند تا مداخلات مناسب آموزشی و عصب روانشناختی برای بهبود آن طراحی و اجرا گردد.
صفورا صفا معصومه خسروی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد . طرح پژوهش ، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری بود . جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه دوم و سوم ابتدایی شهرسمنان بودند که در سال تحصیلی 92-91 به مرکز اختلالات یادگیری این شهر معرفی شده و دارای اختلال خواندن بودند . شرکت کنندگان به تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند . گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هفتگی مداخله دریافت کرد . داده ها بر اساس آزمون تشخیصی سطح خواندن اصفهان گردآوری شد و با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حافظه کاری توانسته است عملکرد دانش آموزان دارای اختلال خواندن را در زمینه درک کلمه ، درک متن ، صحیح خوانی ، حافظه دیداری ، حافظه شنیداری و نشانگان نارساخوانی بهبود ببخشد ولی بر روی عملکرد این دانش آموزان در زمینه درک حروف تاثیری نداشته است . با توجه به نتایج حاصله می توان اشاره داشت که آموزش حافظه کاری می تواند راهی موثر در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن باشد .
مرتضی جباریان گرو معصومه خسروی
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بازخورد نوشتاری و شفاهی معلم بر یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش¬آموزان پسر مقطع سوم راهنمایی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود، و با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. بدین منظور سه کلاس از دانش آموز پایه سوم راهنمایی (مقطع سوم در دوره متوسطه اول) با روش نمونه گیری خوشه ای از یک مدرسه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد کل دانش¬آموزان 60 نفر بود. دانش¬آموزانی که در گروه بازخورد نوشتاری قرار داشتند 18 نفر، گروهی که بازخورد شفاهی دریافت نمودند 20 نفر، و گروه کنترل 22 نفر بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی و آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته. بازخوردهای نوشتاری و شفاهی معلم بر مبنای 11 اصل بازخورد، تهیه و ارائه گردید. گروه های آزمایشی به مدت 15 جلسه بازخورد نوشتاری و شفاهی معلم را دریافت کردند ولی گروه کنترل به روش سنتی آموزشی بدون بازخورد به کار خود ادامه داد. نتایج تحلیل داده¬ها به کمک آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس نشان داد که بعد از ارائه بازخورد در خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری ایجاد شد. اگرچه تفاوت معناداری بین بازخورد نوشتاری و شفاهی مشاهده نشد اما مقایسه میانگین ها نشان داد که بازخورد نوشتاری می تواند از بازخورد شفاهی هم در یادگیری خودتنظیمی و هم در پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی موثرتر باشد. بنابراین، ارائه بازخورد موثر و مناسب، بر اساس اصول بازخوردی تهیه شده، موجب ارتقا یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی می شود.
زرین عباسیان معصومه خسروی
چکیده هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش سواد اطلاعاتی بر تصمیم گیری،مهارت های حل مسئله وخلاقیت دانشجویان دانشگاه سمنان بود . طرح این پژوهش ،شبه آزمایشی وازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه بر اساس نرم افزار جی پاور تعیین شد و 22 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری در دسترس استفاده شدند . بعد از انتخاب نمونه مورد نظر از جامعه آماری مورد مطالعه که شامل کلیه دانشجویان دختر دانشکده روانشناسی دانشگاه سمنان که در مقطع کارشناسی در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند می شد، پرسشنامه های سنجش سواد اطلاعاتی دانشجویان das، دو مولفه از پرسشنامه مهارت های زندگی (فرم کوتاه)، و پرسشنامه تفکر خلاق تورنس فرم b بر روی همه نمونه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. پس از آموزش سواد آموزی اطلاعاتی در 4 جلسه دو ساعتی به گروه آزمایش، مجددا این سه پرسشنامه روی نمونه های گروه کنترل و آزمایش اجرا گردید. سپس داده ها به روش کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش سواد اطلاعاتی اثر معنی دار بر توانایی حل مسأله و خلاقیت دانشجویان داشته است، ولی بر متغیر تصمیم گیری، به طور معنادار اثرگذار نبوده است. از بین مولفه های خلاقیت، فقط مولفه بسط از خلاقیت به طور معنادار تحت تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی قرار گرفت. بنابراین نتیجه گیری می شود که می توان توانایی حل مسأله و خلاقیت دانش آموزان را با تقویت سواد اطلاعاتی آنان بهبود بخشید. واژه های کلیدی: سواد اطلاعاتی، مهارت های حل مسأله، تصمیم گیری، خلاقیت
فاطمه شجاعیان معصومه خسروی
چکیده پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه بین کمک طلبی تحصیلی، عادات مطالعه و انگیزش مدرسه با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان های دولتی شهرستان بوشهر و جزیره خارک در سال تحصیلی 93- 92 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 400 دانش آموز دختر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های انگیزش مدرسه، عادات مطالعه و کمک طلبی برروی نمونه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، بجز مولفه اجتناب از کمک همه مولفه های سه متغیر کمک طلبی( پذیرش کمک)، عادات مطالعه ( مدیریت زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن، انگیزش یادگیری، حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی) و انگیزش مدرسه ( تکلیف، تلاش، رقابت، قدرت اجتماعی، وابستگی، نگرانی اجتماعی، تمجید، و بعد جایزه گرفتن) با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنا دار وجود داشت و از بین ابعاد این سه متغیر ، بعد پذیرش کمک از متغیر کمک طلبی و مدیریت زمان از متغیر عادات مطالعه بیشترین سهم را در پیش بینی عملکرد تحصیلی بالاتر نشان داده است. نتایج این پژوهش می تواند کاربرد تلویحی در برنامه ریزی آموزش و پرورش داشته باشد. و همچنین از آنجایی که مولفه های کمک طلبی، عادات مطالعه و انگیزش مدرسه نقش مهمی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دارند لازم است در فرایند آموزش بیشتر مد نظر قرار گیرند. کلید واژه: انگیزش مدرسه، عادات مطالعه، کمک طلبی ، عملکرد تحصیلی.
حسین حجت پناه معصومه خسروی
نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها متغیر خودکارآمدی هیجانی بر ادراکات محیط یادگیری دانش آموزان به طور معناداری تأثیرگذار بود و این متغیر به تنهایی توانست 5% ادراکات محیط یادگیری دانش آموزان را پیش بینی کند. همچنین میان دانش آموزان دختر و پسر در پیش بینی ادراکات محیط یادگیری تفاوت معناداری وجود نداشت. بنابراین تقویت باورهای خودکارآمدی هیجانی و همچنین پرداختن به جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی دانش آموزان، منجر به رشد ادراکات محیط یادگیری و در نهایت پیشرفت تحصیلی آنان می شود.
محمد یوسفی معصومه خسروی
حضور کودک نارساخوان در هر خانواده ساختار و عملکرد آن خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. موضوع توجه نیز یکی از مهمترین و پیچیده ترین عوامل موثر در آموزش و یادگیری است. به عبارت دیگر، یکی از فراوانترین مشکلات در میان کودکان که موجب کاهش کارایی آنان در مدرسه می گردد فقدان توجه است. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد خانواده و نقص توجه در دانش آموزان با و بدون اختلال خواندن بود. روش این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان با و بدون اختلال خواندن در گروه سنی 8 تا 12 سال شاغل به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 93-94 بودند. نمونه مورد بررسی شامل 60 نفر(30 نفر دانش آموز با اختلال خواندن و 30 نفر دانش آموز عادی) بود، که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط آزمون های عملکرد خانواده، استروپ و عملکرد مداوم، مورد بررسی قرار گرفتند.
شیما حداد معصومه خسروی
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی عملکرد توجه در افراد وابسته به متآمفتامین و افراد غیر وابسته می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای است. 30 فرد وابسته به متآمفتامین که بر حسب مصاحبه ی تشخیصی روانپزشک و ملاک های dsm، تشخیص وابستگی به متآمفتامین گرفته بودند، از بین کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد شهرستان ساوه انتخاب شدند. 30 فرد غیر وابسته نیز به صورت همتا با گروه وابسته ( از لحاظ سن، جنس و سطح تحصیلات)، از دو شرکت صنعتی این شهرستان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از نسخه 21 گزینه ای اثر استروپ ،آزمون نشانه دهی فضایی و آزمون اثرسایمون که از آزمون های بخش توجه نرم افزار coglab هستند استفاده شده است.
معصومه خسروی مینا توحیدی
چکیده ندارد.