نام پژوهشگر: رسول رسولی پور
فاطمه افرند رسول رسولی پور
در پژوهش حاضر به معرفی و بررسی برهان اختفای الهی و ارائه تقریرات متفاوت از آن و به همراه ضعفهایی که در مقدمات این برهان به چشم می خورد؛ و بیان دیدگاه اندیشمندان مسلمان و مسیحی که به بیان هر دو جنبه ی آشکار و پنهان بودن خداوند توجه دارند،می پردازیم.در این پژوهش به بیان کلیات، بررسی معنای غیبت واختفای الهی از دیدگاه اندیشمندان مسیحی، معنای تجلی و آشکارگی خداوند از دیدگاه اندیشمندان مسلمان درباره ی ظاهر و باطن بودن خداوند ، و بیان برهان اختفای الهی و تقریرات گوناگون از آن و بررسی ضعفهای مقدمات این برهان پرداخته خواهد گردید و در پایان هم به ارائه ی پاسخی در رد برهان اختفای الهی ،که به نحو خاص مورد توجه ماست ؛می پردازیم که عبارت است از تجلی خداوند در انسان کامل،به عنوان یکی از نشانه های وجودی خداوند در جهان ،که در سنت دینی مسلمانان،پیامبر اکرم(ص) و اولیا و انبیای الهی و در سنت دینی مسیحیان هم حضرت مسیح(ع) است.
ناهید غیب نژاد رسول رسولی پور
چکیده دین عرفی یکی از مهمترین چالشهای مطرح شده در حوزه دین شناسی است که باعتقاد اندیشمندان معاصر غرب، ظهور چنین پدیده ای، نتیجه رخت بر بستن تدریجی تبیین های قدسی و ماوراءالطبیعی از حوزه ی حیات اجتماعی و سیاسی و نیز حیات علمی است و دین نیز از این فرایند بی نصیب نمانده و به ناچار صبغه ی قدسی و ماوراءالطبیعی خود را از دست می دهد. علی رغم این مدعا ما در این رساله خاطر نشان کرده ایم که دو قرائت، از دین عرفی وجود دارد که یکی به معنای حذف ماوراءالطبیعه و زوال قدسیّت از ساحت زندگی و دیگری به معنای تغییر نگرش و به حاشیه راندن دین به عنوان برنامه جامع زندگی و فروکاستن آن به حوزه ی شخصی و خصوصی است. هیچیک از دو تعبیر مطرح شده درباره ی دین عرفی به معنای از بین رفتن دین قدسی نیست. بنابراین، با توجه به اینکه دین قدسی برنامه ای جامع و مجموعه ای از آموزه ها، احکام و اخلاق الهی است، نمی توان آن را به دین عرفی یا صرفاً اخلاقی فرو بکاهیم. ما در این پایان نامه بین دو قرائت متفاوت از دین عرفی فرق نهاده ایم. یکی جریانی که در برابر دین قدسی و الهی می ایستد و آن را مزاحم آزادگی و فرهیختگی بشر می شمارد(روایت نیچه ای ) و دیگری دین را از ساحت های مختلف زندگی به ساحت صرفاً شخصی و عاطفی فرو می کاهد. جمع بندی این رساله نقد هر دو جریان و تأکید بر عدم امکان جمع بین دین و سکولاریسم یا دین سکولار است. واژگان کلیدی: دین عرفی، سکولاریسم ، دین قدسی، سکولاریزاسیون
کبری عرب رسول رسولی پور
اخلاق باور به معنای عام آن، یعنی هر گونه وظیفه ای اعم از معرفتی، اخلاقی، مصلحت اندیشانه، که فرددر قبال باورهای خود دارد، است. اما به معنای خاص آن اولین بار توسط فیلسوف انگلیسی ویلیام کلیفورد مطرح شد. بر طبق نظر کلیفورد هر فردی همیشه، همه جا باید باورهای خود را بر اساس شواهد کافی بدست آورد در غیر این صورت به وظیفه ی اخلاقی خود عمل نکردهاست و سزاوار سرزنش می باشد. در مقابل نظر سختگیرانه ی کلیفورد،ویلیام جیمز فیلسوف عملگرا موضع می گیرد و معتقد است گاهی فرد در شرایطی قرار می گیرد که نمی تواند منتظر جمع آوری شواهد کافی باشددر این شرایط فرد باید نتایج عمل را در نظر بگیرد زیرا بنا کردن همه ی باورها بر اساس شواهد کافی گاهی اوقات ما را از دست یابی به حقیقت باز می دارد. دغدغه ی اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سوال است که انسان چه وظایفی در قبال باورهای خود دارد؟ آیا انسان در باورمندی خود مختار است یا مجبور؟ دیدگاه غالب اندیشمندان اسلامی در موضوع اخلاق باور قرینه گرایانه است یا عملگرایانه؟ پژوهش حاضر در پاسخ به سوالات فوق به سه فصل تقسیم شده است: فصل اول: کلیات، فصل دوم:چیستی، قواعد و رویکردهای اخلاق باور و فصل سوم که به ریشه یابی بحث اخلاق باور در اسلام پرداخته است.
حمید اکبری شورابی محمد جواد رضایی ره
چکیده درمقام مقایسه و تطبیق آرای امام محمد غزالی و سورن آبو کی یرکگور در خصوص مبحث ایمان-گرایی می توان گفت آنچه غزالی و کی یرکگور را به طور مشترک در مقابل روش عقل گرایان? متکلمان و فلاسفه برانگیخته است، تلقی خاص این دو از نوع نگرش این طیف ها به آموزه های دینی و متعلقات ایمانی است. هر دو متفکر برآنند که طریق? مواجه? متکلمان و فلاسفه و عالمان دینی روزگار آنها نسبت به دین فارغ از دغدغه های اصیل مومنانه و کاملاً عاری از عمق و ژرفایی است که ایمان در بردارنده آن است. از همین رو، این دو متفقاً به نقد و ردّ نظام های فلسفی و کلامی زمان? خود پرداخته و معتقدند که روش عقلانی آنها در برخورد با آموزه های دینی با آنچه شارعان و اصحاب آنها مدنظر داشته اند، در تعارض قرار داشته و از طرف دیگر موجب تباهی و زیان رساندن به مهمترین دغدغ? انسانی، یعنی، ایمان می شود. با وجود این، تلقی و نگرش دو متفکر در قبال ارزش معرفتی مباحث عقلانی متفاوت است. حملات کی یرکگور به نظام دینی زمان? خود و همچنین نظام های فلسفی و کلامی بسیار شدید است. مخالفت کی یرکگور صورتی کاملاً بنیادین را داراست، از همین روست که وی پذیرش متعلقات ایمان را منوط به ضدعقلانی و متناقض نما بودن این متعلقات دانسته است. در حالی که غزالی بر خلاف وی افراط و شدت عمل کمتری نسبت به عقلانیت و عقل-گرایان نشان داده است. به واقع نگرش غزالی به مسائل نظری یکسره منفی نیست، بلکه اولویت بخشی به روش عقلی را، در برابر سایر معارف دینی زیر سوال برده و معتقد است که توان و ظرفیت عقل بشری برای فهم حقیقت متعلقات ایمان کفایت نمی کند. به عبارتی وی متعلقات ایمان را ناظر به اموری غیرعقلانی می-داند.
معرفت اله فضلی قراقلی مرتضی فتحی زاده
نوشتارحاضر به واقع گرایی اخلاقی در چهار فصل می پردازد ؛ اولین فصل به توضیح معانی مختلف واقع گرایی پرداخته و درادامه سعی می کند رابطه اخلاق با واقعیت و چالش های پیش روی واقع گرایان اخلاقی را مطرح سازد . و در سه فصل باقی مانده سه مکتب عمده مدعی عینی بودن گزاره های اخلاقی مورد باز بینی قرار می گیرندکه عبارتند از ؛ طبیعت گرایی اخلاقی ، شهودگرایی اخلاقی و در آخر هم نظریه امرالهی . همه واقع گرایان دراین اصل که صدق گزاره های اخلاقی وابسته به عواملی است که ازعینیت برخوردارند با هم اتفاق نظردارند اما همه آنها به یک معنا به ماهیت این عینیت و به عبارتی به هستی شناسی خاصه ها یا واقعیات اخلاقی معتقد نیستند ؛ درفصل دوم که فصل طبیعت گرایی است سعی می شود اثبات شودکه ماهیت این خاصه ها که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی است ، اوصاف و خاصه های طبیعی است . و در فصل بعدی یعنی شهودگرایی اخلاقی هم با طرح مغالطه طبیعت گرایانه مور برعلیه طبیعی بودن خاصه خوبی به عنوان پایه اصلی اخلاق،سعی می شود بارد منشا طبیعی داشتن گزاره های اخلاقی و قابل تحویل بودن خاصه های اخلاقی به خاصه های طبیعی ، منشاصدق گزاره های اخلاقی رامفاهیم اصلی وپایه اخلاقی بدانند که مفاهیمی بسیط ،خود توجیه وذاتی می باشندوتنها ازطریق شهود عقلانی قابل شناختند. ودرادامه ودرفصل نظریه امرالهی هم سعی می شود ثابت شود ماهیت خاصه هایی که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی اند اوامر و نواهی الهی اند ، البته درفصل فوق دو نوع ابتناء اخلاق به دین مطرح می شوند که ابتناء روانشناسی و ابتناء منطقی اخلاق به دین می باشند؛ ابتناء منطقی اخلاق به دین خود به سه نوع تقسیم می شود که تنها ابتناء ثبوتی اخلاق به دین؛ که همان خوب و بد ساختن اعمال با ارجاع به امرو نهی الهی می باشد موردنظرواقع گرایی اخلاقی است ودرآخرهم ثابت می شوداین نوع ابتناء نمی تواند منطقا مورد دفاع قرارگیرد.
حسن رضایی محمدجواد رضایی ره
خاتمیت یکی از عقائد ضروری و مسلم نزد مسلمانان می باشد. بر اساس این اعتقاد، رسول گرامی اسلام9آخرین فرستاده خدا بر روی زمین است و پس از ایشان دیگر هیچ پیامبری مبعوث نخواهد شد و دین ایشان نیز آخرین دین آسمانی است. امامت نیز به عنوان یک اصل مذهبی همواره مورد قبول شیعیان بوده و از همان ابتدا، امام به عنوان برگزیده معصوم بعد از رسول الله و شخصی که دارای ولایت و علم غیب است و کلامش حجت است شناخته می¬شده است. تا سال¬های اخیر تقریبا هیچ کسی معتقد به تضاد میان این دو عقیده نشده بود. تا این¬که از سوی یکی از عالمان اهل سنت به نام شاه ولی الله دهلوی ایرادی مطرح و بعدها توسط برخی از اندیشوران مانند مدرسی طباطبایی، سروش و کدیور توسعه بیشتری یافت. بر اساس این ایراد، اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام9با اعتقاد به امامت (همراه با تلقّی حداکثری از آن) در تضاد است. به همین جهت، عده¬ای با قبول این ایراد، با ارائه نظریه علمای ابرار سعی بر جعلی نشان دادن تلقی حداکثر از امامت داشته و معتقدند که این صفات ساخته و پرداخته متکلمانی مانند هشام بن حکم است. بنابر این دیدگاه، امامان شیعه عالمانی پاکدامن بوده¬اند که ویژگی آنها علم و تقوای بیشتر نسبت به سایر علمای مسلمان است وصفاتی مانند عصمت، علم غیب و ولایت ایشان، مجعول متکلمان و مصداق غلو است. در این رساله سعی بر این است که به بررسی رابطه این دو اصل دین پرداخته و تبیین شود امامت نه تنها با خاتمیت ناسازگار نیست، بلکه نقش تکمیلی نسبت به آن دارد.
محمد قمی اویلی قدرت الله قربانی
از مباحث مهم در عرصه علوم انسانی علم دینی می باشد و از مهم ترین نظریه پردازان علم دینی می توان دیدگاه های دکتر فاروقی ، دکتر نصر و آبت الله جوادی در این مورد، مورد بررسی قرار داد.
روح انگیز جلوخانی نیارکی رسول رسولی پور
مسأله تعارض علم و دین از دیرباز تاکنون ـ بخصوص از هنگام زایش نو در علم ـ طیف وسیعی از متألهان و دانشمندان را به بحث و کنکاش در زوایای نهان و آشکار خود وا داشته است. روایت ها و خوانش های مختلفی از این مسأله ارائه شده که یکی از تفاسیر موجود، متعلق به آلوین پلانتینگا فیلسوف دین تحلیلی مشرب آمریکایی است. به اعتقاد ایشان، علم و دین تعارض سطحی و توافق عمیقی دارند و در عین حال، بین علم و طبیعت گرایی توافق سطحی و تعارض عمیقی وجود دارد. وی به منظور اثبات مدعایش، افزون بر نقد طبیعت گرایی(متافیزیکی و روش شناختی) در جستجوی روش شناسی علمی است که به نوعی علم دینی، موسوم به علم آگوستینی می انجامد. هدف رساله حاضر ارزیابی تحلیلی ـ انتقادی مبانی، پیش فرض ها و ادله خاص پلانتینگا در اثبات مدعیات خویش است.
احمدرضا حایری محمدرضا تاجیک
چکیده ندارد.
زینب کریمی قدوسی امیرعباس علیزمانی
چکیده ندارد.
خدیجه حسن زاده محمدجواد رضایی ره
چکیده ندارد.
لیلا نصرتی محمدجواد رضایی ره
چکیده ندارد.
زهرا حدادزاده نیری بهجت واحدی
چکیده ندارد.