نام پژوهشگر: محمد رضا طاهری
سمانه ستار بروجنی مهین محمدی کمجانی
در میدان نفتی مارون، جنوب غرب اهواز، سازند آسماری ( الیگوسن - میوسن ) غالبا متشکل از سنگهای کرتاسه همراه با میان لایههایی از شیل، ماسه سنگ، آهک ماسه ایی و آهک رسی است که به صورت پیوسته روی شیلهای سازند پابده و با پیوستگی در زیر نهشتههای سازند گچساران قراردارد. فونایی نسبتا متنوع شامل فرمهای مختلف فرامینیفرهای بنتونیک و پلانکتونیک در نهشته های سازند آسماری در چاه 312 میدان نفتی مارون شناسایی شده است . در این مجموعه ، در چاه 312 شامل 42 گونه ( متعلق به 36 جنس) فرامینیفرهای بنتونیک و یک گونه ( منتسب به یک جنس) فرم - های پلانکتونیک است. با توجه به پراکندگی چینه شناسی و تغییر در اجتماع فرمهای مذکور بیوزن - های 1) borelis melo curdica-b, melo melo assemblage zone 2) miogypsina- elphidium sp.14- peneroplis farsensis assemblage zone 3) archaias asmaricus- a, hensoni- miogypsioicles complantus assemblage zone 4) lepidocyclina- operaculina- ditrupa assemblage zone در رسوبات سازند آسماری در برشهای چینه شناسی مورد مطالعه شناسایی شده است. برای تعیین سن نسبی بیوزنهای مذکور در چاه 312 از اجتماع فرمهای فسیلی و نیز اطلاعات موجود درباره تغییر در پراکندگی ایزوتوپهای استرونسیم استفاده شده و براین اساس بیوزنهای 4) lepidocyclina-operculina- ditrupa assemblage zone 3) archaias asmaricus-a, hensoni- miogypsionoides complantus assemblage zone به الیگوسن پسین و بیوزونهای 2) miogypsina- elphidium sp.14- peneroplis farsensis assemblage zone 1) borelis melo curdica-b. melo melo assembloge zone به میوسن پیشین نسبت داده شدهاند براساس تغییر در فراوانی فرامینیفرهای دارایی پوسته با جنس های مختلف در نمونههای مورد مطالعه و نمودارها و مدل ارائه شده میتوان نتیجهگرفت نهشته های سازند آسماری در برش چینه شناسی مورد مطالعه در محیط لاگون تا بخش بیرونی شلف تشکیل شدهاند.
مرجان قرایی ترشیزی حسن فهیم دوین
جهان با سرعت سرسام آوری در حال تغییر است لذا سازمان های سنتی دیگر کارساز نیستند و برای بقای خود ناچارند تغییر ساختار داده و خود را به ابزار نوین مجهز کنند، یکی از مهم ترین این ابزار هوش سازمانی است و از آنجا که نیروی کار متعهد و توانمند یکی از شروط لازم برای عملکرد موثر سازمان های نوین است توانمندسازی و هوش سازمانی توأمان می تواند اثر بخشی را در سازمان های کنونی بهبود بخشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین هوش سازمانی و توانمندسازی در دبیران تربیت بدنی آموزش پرورش خراسان رضوی می باشد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دبیران تربیت بدنی آموزش و پرورش خراسان رضوی تشکیل می دهند، که از این بین 296 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانمند سازی اسپریتزر و هوش سازمانی آلبرخت استفاده شد و برای انجام محاسبات بسته نرم افزاری (ver16.0) spss به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و اسپیرمن و همچنین tی استودنت مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که، بین هوش سازمانی و توانمندسازی در دبیران، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین هوش سازمانی و احساس معنی دار بودن و احساس شایستگی در شغل در بین پاسخگویان رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین هوش سازمانی و احساس موثر بودن، احساس خود تعیینی و احساس اعتماد در دبیران تربیت بدنی استان خراسان رضوی رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین دیدگاه دبیران مرد و زن تربیت بدنی از هوش سازمانی و میزان ادراک آن ها از توانمندسازی تفاوت معناداری وجود ندارد. علاوه بر این بین هوش سازمانی و توانمندسازی و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه خدمت) تفاوت معناداری وجود ندارد. از جمله عوامل موثر در توانمندسازی کارکنان عامل دانش و مهارت (هوش سازمانی) است. دانش فراگیر از همه عواملی که بر سازمان موثر است و مهارت هایی که به تغییرات منتهی شوند و انعطاف پذیر و راحت بودن را شامل می شود.
معصومه سبکرو منصوریه محمد رضا طاهری
چکیده ندارد.