نام پژوهشگر: مهدی رهبری
محسن کریم تبار مهدی رهبری
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به رهبری امام خمینی (ره) بر علیه رژیم پهلوی به پیروزی رسید. با ظهور ایدئولوژی انقلابی؛ که نتیجه طبیعی هر انقلاب است؛ ادعای بازتعریف دین صورت گرفته که نوید بخش رستگاری در آخرت و مدینه فاضله دنیوی گردید. علاوه بر آن پیوند عمیقی که میان مردم و امام خمینی(ره) ایجاد شده بود، به افزایش بار ایدئولوژیکی انقلاب کمک نمود، بطوریکه این پیوند عمیق آنها را از هراس از صرف هزینه های جانی و مالی بدور داشت. لذا به سرعت ما شاهد تغییر در نظام ارزشی موجود در جامعه میباشیم که با بروز انقلاب این ارزشها را به هنجارهایی در سطح جامعه و حتی در سطح سیاست داخلی و خارجی مبدل کرد
مرتضی موسوی علمداردهی حسین رفیع
از مهم ترین موضوعات در بررسی جنبش های انقلابی ، کنکاش در رابطه با نقش رهبران جنبش ها می باشد زیرا بدون بررسی و تحلیل آن ، نمی توان به درستی به چرایی وقوع انقلاب ها پی برد. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی به عنوان دو رخداد بزرگ در تاریخ معاصر ایران شناخته می شوند که هر یک از آنها روحانیت را به عنوان رهبر در راس خود داشته اند که به گواه تحلیل گرانِ جنبش های انقلابی نقش مهم و موثری را نیز در پیروزی جنبش ها داشته اند ، اما از آنجا که هرگاه دو پدیدۀ مشابه نتایج متفاوتی را در پی داشته باشند ، قیاس آنها منطقی می نماید ، این مقایسه در رابطه با رهبران جنبش های انقلابی ایران در انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی منطقی و قابل تامل می باشد ، زیرا نتایج حاصله از دو انقلاب ایران یکسان نبوده است و انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی از نا همسانی قابل تاملی برخوردار بوده اند که به همین سبب در صدد بر آمدیم تا در این رساله مواضع رهبران دو جنبش انقلابی ایران را به عنوان اصلی ترین شاکلۀ نتایج انقلاب ها مورد بررسی قرار دهیم .
کیوان الله یاری مهدی رهبری
در سال های اولیه قرن شانزدهم نوعی از دولت به سرعت در اروپا متداول شد که به دولت مطلقه معروف شد. این نوع از دولت سپس به مناطق خارج از مرزهای اروپا صادر شد. دولت مطلقه در ایران عصر رضا شاه نمونه ای از این نوع دولت است. دولت مطلقه مبانی نظری خود را از نظریه حاکمیت توماس هابز و ژان بدن می گیرد. در این رساله ما به بیان و شرح تشابهات دولت مطلقه در اروپا و ایران عصر رضا شاه از نقطه نظر ضرورت ها (عوامل موثر در شکل گیری ) و نحوه ی عملکرد می پر دازیم. دولت مطلقه در اروپا و ایران تحت تاثیر عواملی چون: عوامل مذهبی، ناسیونالیسم، جنگ های خارجی، بحران های اقتصادی و ... به وجود آمدند؛ و در راستای ایجاد تمرکز در قدرت، ایجاد وحدت ملی از طریق تاکید بر ناسیونالیسم، تلاش در جهت توسعه و نوسازی کشور و مبارزه با مذهب از طریق اجرای سیاست های سکولاریستی اقدامات گسترده ای انجام دادند.
ابراهیم بهشتی نامدار مهدی رهبری
ترکیه ی امروزی وارث آخرین خلافت و امپراتوری اسلامی است که اینک با مردمی مسلمان، نظامی سکولار را پذیراست. ترکیب یک نظام سکولار با مسلمانانی که چند دهه است سودای قدرت و تشکیل دولت در سر دارند، ترکیه را سوژه ای جدی و قابل تأمل ساخته است؛ برای اندیشمندان، پژوهشگران و سیاستمدارانی که دل در گرو ایجاد ترکیبی مناسب از اسلام و دموکراسی دارند. پژوهش حاضر مدعی است که ترکیه از پس تجارب و آزمون و خطاهای فراوان هم به عنوان یک جامعه ی اسلامی و هم به عنوان یک نظام دموکراتیک، اینک به دوران بلوغ خود رسیده و توانسته است ترکیب نسبتاً موفقی از اسلام گرایی و دموکراسی را به وجود آورد؛ به همین دلیل به نظر می رسد ترکیه و حزب «عدالت و توسعه» می توانند برای سایر دولت ها و احزاب در جوامع اسلامی الگو باشند. در این پژوهش ثابت شده که دو عامل «بستر دموکراتیک موجود در ترکیه» – به ویژه بعد از استقرار نظام چند حزبی از دهه ی 1950- و همچنین «دگرگونی و تحوّل فکری اسلام گرایان» این ترکیب نسبتاً موفق را ایجاد کرده اند. به همان میزان که فضای سیاسی ترکیه به سمت دموکراتیک تر شدن حرکت کرده است، اسلام گرایان نیز روش ها و اندیشه های خود را اصلاح کرده و با پرهیز از روش های رادیکالی و سنّتی، به برداشت های نوگرایانه از اسلام، دموکراسی و مدیریت و حکومت رسیده اند. در این میان سنّت جدایی دین از سیاست در ترکیه، هر چند با افراط هایی همراه بوده است؛ امّا نقش بسزایی در تحقق این امر داشته است.
محمد هادی موذن علی کریمی مله
پژوهش های انجام شده در رابطه با انقلاب اسلامی ایران نشان دهنده ی تأثیرگذاری عوامل متعددی از جمله مذهب، ایدئولوژی، رهبری، اقتصاد، سیاست و ... در شکل گیری آن می باشد. یکی از عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامی ایران عدم نهادمندی نظام سیاسی پهلوی بین سال های 1332 تا 1357 ه.ش است. این پایان نامه با اتکا به چارچوب نظری نهادمندی سیاسی که بیشتر متأثر از آراء هانتینگتون است، وقوع انقلاب اسلامی ایران را تحلیل می کند. بررسی انقلاب اسلامی ایران از منظر تأثیر عدم نهادمندی نظام سیاسی بر انقلاب اسلامی نشان می دهد که تلفیق دو عامل توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به همراه عدم توسعه ی سیاسی در کنار یکدیگر یکی از مهم ترین عوامل موثر در فروپاشی نظام سیاسی پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی ایران است. در این راستا باید ذکر کرد که توسعه ی اقتصادی و اجتماعی رژیم بین سال های 1332 تا 1357 باعث ایجاد و پیدایش اقشار و نیروهای جدیدی شد که خواهان مشارکت سیاسی بودند اما رژیم به دلیل ماهیت ساخت سیاسی خود با مسدود نمودن مجاری مشارکت سیاسی نه تنها به آن ها اجازه ی مشارکت سیاسی نداد بلکه به دلیل ترس از آن ها به مقابله با آن ها نیز برخاست. ضعف پیچیدگی نظام سیاسی این دوره باعث عدم درک صحیح ورودی و خروجی های نظام سیاسی شد که خود باعث اتخاذ تصمیماتی شد که تنها ناظر به منافع طبقات خاصی بود و نارضایتی گروه های اجتماعی دیگر را رقم زد؛ همچنین ضعف استقلال نظام سیاسی باعث وابستگی حکومت به طبقه ی حاکمه و همچنین وابستگی نظام سیاسی در عرصه ی بین الملل و عدم گردش نخبگان شد که خود کنترل نظام سیاسی توسط طبقه ی حاکمه و نفوذ کشورهای دیگر بر نظام سیاسی و ایجاد نظامی متکی به شخص را به همراه داشت. علاوه بر این کمبود انسجام در نظام سیاسی و فقدان احزاب و تشکل های سیاسی منسجم و نهادمند باعث جلوگیری از جذب آن دسته از نیروهایی شد که به دلیل ماهیت اجتماعی شان خواستار مشارکت در عرصه ی سیاسی بودند. در نهایت با گشایش نسبی فضای سیاسی در سال 1356 و حرکت گروه های اجتماعی به سمت مشارکت سیاسی نظام سیاسی به دلیل عدم تطبیق پذیری، نتوانست خود را با فضای جدید هماهنگ کند و فقدان کانال های جذب نیروهای خواهان مشارکت در عرصه ی سیاسی باعث رادیکالیزه شدن رفتار سیاسی شد و نهایتاً انقلاب اسلامی را به بار آورد. بنابراین عدم نهادمندی نظام سیاسی ایران بین سال های 1332 تا 1357 ه.ش که ناشی از ضعف چهار معیار پیچیدگی، استقلال، انسجام و تطبیق پذیری بود باعث مقابله ی رژیم با نیروهای تازه وارد به عرصه ی اجتماعی شد که خواستار مشارکت در عرصه ی سیاسی بودند و این عامل همراه با تجمیع عوامل دیگر نهایتاً وقوع انقلاب اسلامی ایران را رقم زد.
عباس زارع اطاقسرایی محمد تقی قزلسفلی
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت یافتن پاسخ به چیستی اندیشه های سیاسی حمید عنایت این که وی چگونه در بطن گفتمان گزینش گرایی قرار دارد. این گفتمان به کدام یک از جنبه های تمدن غربی و اندیشه اسلامی باور دارد. حمید عنایت جایگاه ویژه ای در گفتمان گزینش گرای دارد. این جریان رای به پذیرش تمدن جدید می دهد، اما تقلید وجوه به اصطلاح ناپسند آنرا به طور کلی رد می کند.بخشی از آنها هویت اندیش اند و بر حفظ دیده ی نیکوی فرهنگ ایرانی و اسلامی تاکید دارند.این جریان بر خردگرایی،شکاکیت علمی،دستگاه دموکراسی و...تاکید دارند .به نظر عنایت جامعه ایرانی نا خوداگاه از غرب متاثر می شود ، پس بهتر است شناخت آن را در جامعه نهادینه کرد دلمشغولی و دغدغه حمید عنایت این بود که تمدن غرب و تمدن شرق را درست درک کند و با درد شناسی جامعه خود مدینه ی فاضله ی بر اساس آرمان و خواست خود بسازیم. از یک سوی نگری و افراط و تفریط پر هیز کنیم تا راه به نا کجاآباد نبریم به عبارت دیگر به جای غرب گرایی و شرق گرایی ویا غرب زدگی و شرق زدگی باید غرب شناسی و شرق شناسی کنیم . عنایت برای دموکراسی معنای متفاوتی قائل شده و سازگاری اسلام و دموکراسی را تنها زمانی ممکن می داند که مراد از دموکراسی، نظام حکومتی مخالف دیکتاتوری باشد؛ زیرا در اسلام جایی برای حکومت خودکامانه فردی یا گروهی وجود ندارد؛ چون مبنای تصمیمات و اعمال حکومتی اسلامی، باید شریعت باشد، نه هوی و هوس شخصی.حمید عنایت برای اندیشه سیاسی شیعه به دلیل داشتن مولفه ها و اصول بنیادین از جمله آنان اجتهاد، شهادت و انتظار توانایی احیاگری و ماندگاری قائل است.
زهرا وثوقی امیری مهدی رهبری
نظام حکومتی در ایران در طول تاریخ همواره استبدادی بود. استبدادی که تابع هیچ گونه قانون و مقرراتی نبود و فرامین شاه بر همه چیز مقدم بود. در آن دوران شریعت ابزاری برای توجیه مشروعیت حکومت تلقی می شد. پادشاهان حکومتشان را ناشی از اراده و مشیت خداوند می دانستند و خود را سایه ی خدا بر روی زمین تلقی می کردند و با توسل به منابع دینی ظل اللهی سعی داشتند به حکومتشان مشروعیت ببخشند. اما با افزایش درآمد های نفتی از سال 1342، بر این عناصر چیزی اضافه شد به نام نفت که قدرت مالی حکومت را افزایش داد. این افزایش قدرت موجب غرور بیش از حد شاه شد که به خود جرأت و جسارت هر کاری را می داد. در واقع هر چه درآمدهای نفتی بیشتر می شد تجاوزش به حوزه ی عمومی و خصوصی نیز افزایش می یافت. در حالی که حکومت های پیشین اگرچه استبدادی بودند، اما به خود اجازه نمی دادند که وارد حریم خصوصی مردم شوند. بنابراین در این دوران استبداد مبتنی بر نفت شکل گرفت. در این راستا، یکی از نظریاتی که تبیین کننده ی رابطه میان رشد درآمد های نفتی و افزایش قدرت استبدادی رژیم با شکل گیری اعتراضات انقلابی در اواخر دهه ی 1350 می باشد، نظریه ی استبداد نفتی است که در این رساله، نگارنده بر آن است که به تطبیق آن دو با یکدیگر بپردازد.
علی دنیاری محمدتقی قزلسفلی
اندیشه ی سیاسی و اجتماعی در ایران همواره در تقابل یا تعامل با غرب و مسئله تجدد معنا پیدا کرده است. به سخن بهتر، با برخورد نخستین امواج تجدد بر پیکره ی فرهنگ و جامعه ایرانی، شاهد شکل گیری گفتمان های روشنفکری در ایران بودیم. از اینرو ضرورت فهم کنشهای روشنفکری در ایران و همچنین تبیین چگونگی تعامل آنها با گفتمان تجدد، موضوعی حائض اهمیت و در خور تأمل می باشد. در این میان دو تن از چهره های شاخص نسل چهارم از گفتمان های روشنفکری در ایران، داریوش آشوری و بابک احمدی، همواره کوشیده اند تا برداشتی منطقی و غیرایدئولوژیک از غرب ارائه دهند. مفروض اصلی نگارنده در رساله حاضر آن است که این دو روشنفکر علی رغم اشتراک در مبانی نظری شان به دو تصویر متفاوت از مقوله غرب و تجدد دست یافته اند. بنابراین نگارنده می کوشد تا این وجوه اختلاف و اشتراک را تشریح و تبیین نماید. کلید واژه ها: فلسفه قاره ای، تجدد، روشنفکری، داریوش آشوری، بابک احمدی
محمد قربان پور شیخانی مهدی رهبری
روشنفکران از مهم ترین نیروهای اجتماعی تلقی می شوند که به ایده های آزادی خواهانه توجه داشته اند و از مهم تریم این ایده ها، ایده ی جامعه ی مدنی است. آنها تلاش دارند تا با تفکر و نظریه پردازی در این مورد راههایی را به سوی شکوفایی جامعه ی مدنی ترسیم کنند. از سویی دیگر جامعه ی مدنی از مفاهیم مدرن و پیچیده ای محسوب می شود که شاخصه های آن عمدتاً متأثر از دوران روشنگری است. در این پژوهش برآنیم تا آراء و افکار تنی چند از روشنفکران ایرانی را در این مورد بررسی کنیم. بدین ترتیب دوران مشروطه را می توان از مهمترین دورانی دانست که ایده ی جامعه ی مدنی به طور جدی توسط روشنفکران مورد توجه قرار گرفت. اغلب این روشنفکران علی-رغم داشتن اجماع نظر نسبی بسترهای فکری و فرهنگی جامعه ی ایران را چندان جدی نگرفته بودند و برخی نیز مورد بی اعتنایی کامل قرار داده بودند. روشنفکران دوران پهلوی اول نیز پرداختن به ایده ی جامعه ی مدنی را به لحاظ اولویت دادن به روی کار آمدن دولت مقتدر مرکزی در مراتب ثانوی قرار داده بودند. در دوران پهلوی دوم نیز ایده ی جامعه ی مدنی به لحاظ کشمکش های سیاسی، بین گروهها و جریانان سیاسی، مدرنیزاسیون یک طرفه و شرایط حاصل از جنگ سرد به محاق رفت. عمده عملکرد ذهنی و تأثیرگذار روشنفکران این دوره خلق گفتمان "بازگشت به اصالت" و تفکر بومی گرا بود که هرگز نمیتوانست نتایج مناسبی را برای جامعه ی مدنی حاصل کند. پس از بررسی اجمالی وضعیت جامعه ی مدنی نزد روشنفکران مشروطه تا قبل از انقلاب اسلامی به بررسی آراء و افکار برخی روشنفکران دینی و سکولار بعد از انقلاب اسلامی، که تأکیدمان بر همین دوران می باشد، خواهیم پرداخت. در این دوران است که می توان گفت بعد از مشروطه مجدداً به طور جدی به ایده ی جامعه ی مدنی از اواخر دهه 1360 پرداخته می شود اما با تمام این وجود و علی رغم استفاده ی فراوان از داده های علمی، روشنفکران این دوران هنوز نتوانسته اند از نفوذ فکری در جامعه ی ایرانی با ویژگی های بخصوص آن برخوردار باشند. آنها همچنین در فراهم کردن زمینه ی گفت وگو های مستمر و جدی و رسیدن به اجماع نظر دچار نقاط ضعفی هستند که ارتباط مستقیم با وضعیت نه چندان مناسب جامعه ی مدنی ایران دارد .
نواب صیامان گرجی مهدی رهبری
اندیشه سنت گرایی یکی از مهمترین مکاتب معاصر است که در کنار مدرنیسم و پسامدرنیسم قرار می گیرد اما این نحله فلسفی علی رغم معاصر بودن بر علیه فلسفه های نوین عمل می کند و به عنوان تفکری ضد مدرنیسم شناخته می شود. سنت گرایان پیروان فلسفه جاودان هستند که به سنت ازلی و عقل شهودی و مابعدالطبیعه عرفانی و اجزای فکری دیگری که از این مبانی نتیجه می شوند، از جمله وحدت متعالی ادیان، معتقدند. از این منظر سید حسین نصر به عنوان یک فیلسوف مسلمان شیعه و ایرانی نیز یکی از مهمترین متفکران جریان سنت گرایی محسوب می شود. نصر از منظری سنت گرایانه به فرهنگ و تمدن اسلامی می نگرد و تفسیری خاص که هماهنگ با مبانی سنت گرایی است از وضعیت تمدنی جهان اسلام ارائه می کند. این رهیافت نصر کاملا با مبانی سنت گرایی که ضدیت با مدرنیته و احیای سنت است هماهنگ است و همین رابطه ایجابی نسبت به سنت و سلبی نسبت به مدرنیته موجب شکل گیری این تفکر است.
معصومه اشتیاقی محمد فاضلی
ائتلاف طبقات متوسط شهری منجر به وقوع دو رویداد عظیم اجتماعی جنبش مشروطه و نهضت ملی شدن نفت گردید. هر دو رخداد اجتماعی عمری به اندازه عمر ائتلاف ها داشتند. این که چرا ائتلاف ها در تاریخ رویدادهای جامعه ایران ناپایدارند و مهم تر آن که چرا فضایی برای حفظ توافق ها پدید نیامد، پرسشی است که با رویکرد ساختاری مبتنی بر منطق نهادی- زمانمند مورد بررسی قرار گرفت و به دنبال آن 5 متغیر ساختاری- نهادی و 6 فرضیه که به علت های منتهی به همگرایی و واگرایی (ائتلاف های ناپایدار) طبقات متوسط شهری اشاره داشتند ارائه شده است. متغیرها و فرضیات شامل دو دوره ی تاریخی (ایران عصر قاجار و ایران دوره پهلوی تا سال 1332) می باشد که با روش تحلیل تطبیقی- تاریخی مورد مطالعه قرار گرفت. آن چه در دو مورد بررسی می شود روند تاریخی منجر به شکل گیری ائتلاف های ناپایدار در تاریخ جامعه ایران است و در نهایت به نقش شبکه ی درهم تنیده نهادهای سیاسی، ساختار طبقاتی، نوسازی ها، بحران های اقتصادی، شرایط ناشی از نظام جهانی، و دولت ها به عنوان متغیرهای موثر بر شکل گیری فرایندهای منتهی به همگرایی و واگرایی-ائتلاف های ناپایدار- تأکید می شود. اما متغیر اصلی موثر بر پیدایش ائتلاف های ناپایدار عدم تحول نهادهای سیاسی است. نهادهای ناکارآمد و در پی آن فقدان تحول نهادی مانع اساسی بر عدم شکل گیری چارچوبی برای حفظ مصالحه میان طبقات و رسیدن به تعادل و موازنه قدرت میان کنشگران عرصه سیاسی و مهم تر از همه نهادمند شدن توافق ها در تاریخ رخدادهای جامعه ایران بوده است. کلید واژه ها: ائتلاف های ناپایدار، جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن نفت، روش تحلیل تطبیقی- تاریخی، ساختار اجتماعی- اقتصادی، طبقات اجتماعی، نهادهای سیاسی.
سمیه فرخی مهدی رهبری
چکیده از جمله تئوری هایی که در خصوص توسعه در کشورهای جهان سوم ارائه شده است، تئوری دولت های اقتدارگرای بوروکراتیک است که توسط گیلرمو اودانل و در توصیف وضعیت توسعه در آمریکای لاتین ارائه شده است. در این نظریه عنوان می شود که جوامع توسعه نیافته جهت گذار از وضعیت سنتی و دست یابی به مدرنیسم نیاز به یک دولت مقتدر مرکزی و بوروکرات دارند. براساس تئوری اودانل مشخصات دولت اقتدارگرای بوروکراتیک عبارت است از: کاربرد موثر زور در تمامی عرصه ها، موفقیت نظام در کاهش مشارکت مردم در تصمیم گیری های سیاسی، حاکمیت دیوان سالاران، انحصار سیاسی، انحصار اقتصادی، سیاست زدایی و تعمیق سرمایه داری وابسته . از این رو، در این پژوهش مواردی مانند نظامی گری، گسترش دیوان سالاری و بروز تحولات در بخش صنعت و تجارت، انحصار سیاسی و دفع مشارکت سیاسی مردم به عنوان مشخصات برجسته دولت محمدرضاشاه در دهه 1342-1332 شناسایی شده و با مقایسه میان این دسته از مشخصات با ویژگی های حکومت مورد نظر در تئوری اودانل، حکومت محمدرضاشاه در این دهه می تواند از جمله مصادیق تئوری مذکور به شمار آمده و یک نمونه از دولت اقتدارگرای بوروکراتیک محسوب گردد.
مینا صلواتی بیشه مهدی رهبری
دموکراسی مفهومی است که در حال حاضر از جذابیت و عمومیتی جهانی برخوردار شده است. با این وجود، اغتشاش مفهومی زیادی در مورد چیستی عناصر مقوم آن، وجود دارد و در عرصه ی عمل تنوعات آن رو به فزونی می باشد. بر همین اساس انواع مختلفی از دموکراسی در جهان حاضر سربرآورده اند از جمله ی آن ها می توان به دموکراسی سوسیال، دموکراسی لیبرال، دموکراسی اسلامی و ... اشاره کرد. پایان نامه ی حاضر درصدد مقایسه ی دو نوع از انواع دموکراسی، یعنی دموکراسی لیبرال و دموکراسی دینی است. فرض اساسی این اثر بر تفاوت های بنیادین این دو نظام سیاسی و فکری در حوزه های هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و کارویژه های نظام سیاسی است. نگارنده تلاش نموده است تا ضمن بیان مفهومی و تاریخی، مبانی و اصول هر دو حوزه و بررسی نظریات متفکرین برجسته ی دو نظام مردم سالاری دینی و لیبرال دموکراسی به مقایسه این دو نظام بپردازد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که مردم سالاری دینی به لحاظ هستی شناسی خدامحور، انسان شناسی، کمال گرا، معرفت شناسی، عقل گرای متکی بر وحی، قائل به مشروعیت الهی- مردمی و وظیفه ی دولت را علاوه بر تأمین مصالح مادی، رشد و هدایت انسان ها به کمال و سعادت می داند. مردم سالاری لیبرال نیز به لحاظ هستی شناسی، انسان محور، انسان شناسی، لذت گرا و منفعت طلب، معرفت شناسی، عقل گرا، قائل به مشروعیت مردمی و وظیفه ی دولت را تنها تأمین رفاه مادی شهروندان می داند.
سجاد علی نژاد حسین رفیع
چکیده: سخنرانی ها و مواضعی که تحت عناوین مختلف از سوی مسولان، کارگزارن و حتی مراجع دینی کشورمان در تاکید برغافل نشدن از توطئه دشمنان و دسیسه ی آنها، نقل وشنیده می شود، نشان دهنده ی شکل گیری نوعی باور در نخبگان سیاسی کشورمان، مبنی برامکان توطئه ی دشمنان علیه ایران ، است. چرا که اصطلاحاتی نظیر دشمن و توطئه ی دشمنان، از سوی نخبگان سیاسی، دیگر تنها برای تحلیل و یا تشریح یک رویداد و نابسامانی به کار برده نمی شوند، بلکه حالت بالقوه ای پیدا کرده اند. به این معنی که دشمنان و توطئه ی آنها به صورت بالقوه وجود دارند و کشور را تهدید می کنند. در پاسخ به علل باور نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران، به امکان توطئه ی دشمنان علیه ایران، نگارنده بر مبنای نظریه ی شکل گیری نگرشها، معتقداست که مجموعه ای از باورهای مذهبی، حافظه ی تاریخی و جایگاه و مواضع ایران در عرصه ی منطقه ای و بین المللی باعث شکل گیری چنین باوری شده است. به این ترتیب که باورهای مذهبی نشأت گرفته از آیات خدشه ناپذیر خداوند در قرآن کریم، وجود دشمن و چرایی دشمنی آنان را ثابت می کند. اقدامات خصمانه ی برخی کشورها علیه ایران، به خصوص پس از انقلاب اسلامی، نگرش بسیار بدی را نسبت به این کشورها در میان نخبگان سیاسی ایران ایجاد کرده است. و در نهایت مواضع و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در عرصه ی منطقه ای و بین المللی، ایران را به کشوری ناراضی و به دنبال بر هم زدن نظم موجود تبدیل نموده است. واژه های کلیدی: توطئه، دشمن، باورهای مذهبی، حافظه ی تاریخی، ایالات متحده، سیاست خارجی
شراره نوروزی مهدی رهبری
چکیده هدف اصلی این پایان نامه بررسی مقایسه ی سیاسی انقلاب فرانسه و انفلاب ایران در زمینه های «نظام سیاسی، رهبری، ایدئولوژی و نیروهای اجتماعی» و شناخت شباهت ها و تفاوت های این دو انقلاب در زمینه های مطرح شده می باشد. این پایان نامه در ابتدا به بحث راجع به تئوری های مربوط به انقلاب می پردازد و در ادامه به بررسی نظام سیاسی فرانسه و ایران قبل از انقلاب، و اینکه مطلق بودن نظام تا چه اندازه در فروپاشی و شکل گیری این دو انقلاب تأثیر داشته است. و چه شباهت ها و تفاوت هایی در این زمینه میان این دو انقلاب وجود دارد. و بحث دیگر، مقایسه ی رهبران دو انقلاب فرانسه و ایران و ویژگی رهبری آنان می باشد و به شناخت رهبران انقلاب فرانسه و انقلاب ایران پرداخته و این که رهبران این دو انقلاب تا چه اندازه در پیشیبرد انقلاب نقش موثری داشته اند. و میزان محبوبیت آنان در بین مردم تا چه حد بوده و بحث دیگر مقایسه ی ایدئولوژی دو انقلاب است و این که لیبرالیسم و ایده های روشنگری چه نقشی در پیروزی انقلاب فرانسه داشته اند. و مقایسه ی این ایدئولوژی با ایدئولوژی اسلام شیعی در انقلاب ایران می باشد. و همچنین، شناخت نیروهای انقلابی و اجتماعی موثر در پیشبرد و موفقیت دو انقلاب است. و شناخت این که نیروهای انقلابی در فرانسه و ایران چه گروه هایی بودند و مقایسه ی آن با یکدیگر و در پایان به نتیجه گیری خواهد پرداخت. واژگان کلیدی: انقلاب، انقلاب فرانسه، انقلاب ایران، نظام سیاسی، ایدئولوژی، رهبری، نیروهای اجتماعی.
محبوبه شکرالهی مهدی رهبری
چکیده اگرچه رویکرد غرب گرایانه در سیاست خارجی ترکیه از زمان آتاترک تا دوران جنگ سرد و پس از آن به عنوان رویکرد غالب مطرح بود؛ اما از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002، در کنار توجه به این دیدگاه رویکرد نگاه به شرق ترکیه نیز شدت بیشتری یافته است. استدلال اصلی این پژوهش این است که حزب عدالت و توسعه با دنباله روی از سیاست خارجی چند وجهی نه تنها به دنبال برقراری ارتباط با کشورهای غربی و پیوستن به اتحادیه ی اروپاست، بلکه در راستای رویکرد نگاه به شرق که در این پژوهش کشورهای خاورمیانه ای (ایران، سوریه، اسرائیل و فلسطین) مدنظر می باشند، به دنبال کسب هژمونی منطقه ای در خاورمیانه می باشد و در این راستا سعی می کند با کشورهای این منطقه روابط گسترده ی سیاسی، اقتصادی و نظامی داشته باشد و الگوی خود را به عنوان الگوی غالب در خاورمیانه بویژه در کشورهای عربی منطقه، مطرح نماید؛ در واقع می توان گفت، قصد ترکیه از نفوذ به شرق، توسعه ی فضای ژئوپلتیک این کشور است؛ در واقع، این هدف ترکیه یک نگرش تاکتیکی بوده و در چارچوب الگوی «سکوی پرتاب» برای پرواز به اروپا می گنجد. واژگان کلیدی: جمهوری ترکیه، حزب عدالت و توسعه، نگاه به شرق، اتحادیه ی اروپا، اسلام گرایی (اسلام سیاسی).
مژگان یحیی پور مهدی رهبری
در مجموعه عواملی که وضعیت عمومی کشور را از اواسط دهه 1340 تا 1350 رقم زدند اصلاحات ارضی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انگیزه اصلی این برنامه بیش از انکه اقتصادی باشد سیاسی است. بنابرین از همان اغاز درباره اهداف و نتایج عملی اصلاحات ارضی تناقضاتی وجود داشت.
سجاد مرادی احمد رشیدی
چکیده پایان نامه حاضر مواضع و رویکردهای حزب توده را در ارتباط با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی مورد بررسی و تبیین قرار می دهد. بر اساس یافته های این پایان نامه، در فضای سرگردانی و حیرت رهبران حزب و ناتوانی آنها در شناخت ماهیت انقلاب اسلامی، آنها در اهتمام بودند تا پدیده انقلاب اسلامی را در چارچوب تئوری های مارکسیستی تحلیل نمایند. در این راستا، حزب توده انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب ملی دموکراتیک و سرآغازی برای یک انقلاب ضدامپریالیستی خلق ایران تلقی کرد. بر این اساس، رهبران حزب توده استراتژی خود را مبتنی بر اتحاد با نیروهای انقلابی قرار دادند. اما مشی غیر اسلامی حزب و وابستگی آن به اتحاد شوروی و همکاری اطلاعاتی با این کشور به زیان منافع جمهوری اسلامی، باعث توقیف فعالیت حزب و دستگیری اعضایش شد. واژه های کلیدی: حزب توده، انقلاب اسلامی، انقلاب دموکراتیک خلق، مارکسیست لنینیستی
احمد حیدرپور ملکشاه علی کریمی مله
تحولات به وقوع پیوسته در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا در سال 2011 ؛ بدون توجه به سطح موفقیت شان در دستیابی به اهداف خود، دارای ویژگی های مشترک فراوانی بوده اند. در این تحقیق ما بر روی علل و ریشه های انقلاب مصر که به ایجاد بحث های زیادی منجر گردید، متمرکز می شویم. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عوامل متعددی در به وقوع پیوستن این انقلاب سیاسی موثر بوده اند. در همین زمینه این تحقیق به این نتیجه رسیده است که از مهمترین عوامل رخ نمودن این پدیده؛ اسلام گرایی گروه های مذهبی مانند اخوان المسلمین، دموکراسی خواهی گروه های لیبرال و شرایط اسفناک اقتصادی در میان توده های محروم مصری بوده اند. همچنین جهانی شدن و فناوری های ارتباطی که منجر به ایجاد شبکه های اجتماعی مجازی گشتند نیز در این رویداد قابل توجه بوده است. به علاوه؛ تاثیر بهار عربی در کشور همسایه تونس و جنبش اجتماعی فراگیر، به عنوان عوامل تقویت کننده، موجب تشویق ایجاد تغییر و برانگیختن اقدام جمعی که با بسیج گسترده سیاسی همه گروه های مخالف و بی طرفی نظامیان همراه گشت، در پیروزی انقلاب نقش داشته اند.
محمد رضا عنایت مهری مهدی رهبری
چکیده: ازجمله عواملی که می توان دربسیج افکارعمومی وبه فعلیت رساندن آن دراداره عمومی دروقوع انقلاب اسلامی نقش عمده ای داشته اندنقش وخیزش جریانات روشنفکری اعم ازچپ واسلامی بود.که هرکدام ازاین روشنفکران نقش وکارکردجداگانه ای دروقوع انقلاب اسلامی درایران داشته اند.برینتون درمبحث تغییربیعت روشنفکران درچهارجامعه موردبررسی خویش(فرانسه،انگلیس،روسیه وآمریکا)وتاثیرآنهابروقوع انقلاب دراین کشورهامباحثی همچون افزایش کمی این گروههاکه باعث برهم خوردن تعادل اجتماعی دراین جوامع می شوندوهمچنین عدم انسجام وپراکندگی آنهارامطرح می کندونقطه اشتراک این گروههارادربیزاری ژرف ازمحیط سیاسی،اجتماعی،اقتصادی،وفرهنگی شان می داند.این مقاله باورودبه این مباحث درپی تطبیق آن باوقوع انقلاب اسلامی درایران می باشد. واژگان کلیدی: انقلاب اسلامی،روشنفکری،روشنفکران مذهبی،روشنفکران ادبی
مهدی رهبری حسن الماسی
مهمترین منابع در دسترس بانکها یا هر سازمان دیگری، منابع و سرمایه های انسانی آنها است. انسانها در مرکز و قلب سازمانها، نقش حیاتی و تعیین کننده ای راجهت نیل به اهداف سازمانی دارند.کارکنان متخصص ، وفادار ، سازگار با ارزش ها واهداف سازمانی با انگیزه بالا ومتعهد به حفظ و عضویت سازمانی از نیازهای اصلی هر سازمانی است. یکی از دلائل عمده بررسی تعهد سازمانی این است که سازمانهای دارای سطوح بالای تعهد سازمانی معمولاً ازعملکرد بهتر،غیبت وتأخیروجابجایی کمتر ودر نهایت از بهره وری بالاتری برخوردار هستند. لذا بهبود و ارتقاء تعهد سازمانی با استفاده از عوامل متعدد ازجمله هوش هیجانی در سازمان ها به عنوان یک نیاز دربازار رقابتی امروز مطرح است.دراین تحقیق به بررسی تأثیر هوش هیجانی برتعهد سازمانی در کارکنان بانک تجارت سرپرستی شمال غرب تهران پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق 200 نفرکه بر اساس جدول مورگان 132نفربه عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. برای سنجش مفاهیم اساسی ازپرسشنامه های هوش هیجانی ویزینگر(1998) شامل23 سوال وتعهد سازمانی مودای (1979) شامل 17سوال به کار برده شد.پایایی پرسشنامه هابه روش آلفای کرونباخ برای دو متغییراشاره شده به ترتیب برابربا814/0 و 800/0 محاسبه گردید. روایی آزمون نیز ازروش اعتبار محتوایی تأیید شد. این پژوهش از نظر روش ، توصیفی و پیمایشی واز لحاظ هدف،کاربردی می باشد و روشهای آماری مورد استفاده عبارتند از : آزمون کولموگروف - اسمیرنوف ، تحلیل رگرسیون ، آزمون رتبه بندی فریدمن ، آزمون دوربین واتسن ، آزمون تی. نتایج نهایی پژوهش در نرم افزارspss حاکی ازوجود رابطه مستقیم بین هوش هیجانی وتعهد سازمانی داشته و خود آگاهی بیشترین وخودتنظیمی کارکنان کمترین تأثیر رابر تعهد سازمانی کارکنان دارد. کلمات کلیدی:هوش هیجانی، تعهدسازمانی ،خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزی، همدلی، مهارت اجتماعی، تعهدعاطفی،تعهدمستمر،تعهد هنجاری.
ندا رنجبر علی اکبر جعفری
چکیده فارسی: در عصر حاضر و با پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی رسانه ها نقش و جایگاه والایی در سیاست خارجی کشورها به خود اختصاص داده اند و در این میان قادر به دستکاری و حتی شکل دادن به سیاست خارجی کشورها هستند. تلویزیون یکی از ابزار اصلی سیاستمداران است که می بایست مورد توجه قرار گرفته شود. در ربع آخر قرن بیستم و آغازین سال های قرن بیست و یکم اینترنت و فناوری های نوین ارتباطی تحول عظیمی را در همه حوزه های زندگی بشر ایجاد کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی تأثیر تلویزیون و اینترنت در پیشبرد سیاست خارجی ایران از سال های 1391- 1384 می باشد. در این رابطه مطالعه ی موردی بر روی دانشجویان دانشگاه مازندران صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه و سطح تحلیل فرد می باشد. جامعه ی آماری 400 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران می باشند. چهارچوب نظری این پژوهش با بهره گیری از نظریات تصمیم گیری سیاست خارجی، نظریه انتخاب عقلانی و نظریات آلوین تافلر، مانوئل کاستلز، دانیل بل و یورگن هابرماس شکل گرفته و مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج یافته ها فرضیه اصلی پژوهش حاضر را که عبارت بود از: رسانه ها (اینترنت و تلویزیون) در پیشبرد سیاست خارجی ایران از سال های 1391- 1384 تأثیرات قابل توجهی گذاشته اند تأیید کرده است که البته نتیجه مزبور با توجه به نتایج و فرضیات فرعی که خود نیز با سوالاتی در پرسش نامه عملیاتی شده بود دریافته شد. بررسی یافته ها حاکی از این بود که اینترنت و تلویزیون پیشبرد سیاست خارجی تأثیرگذار بوده است و فرضیه سوم که تلویزیون نسبت به سایر وسایل ارتباط جمعی تأثیر بیشتری داشته است نیز تأییید گردیده است.
مرجان اصغرزاده مهدی رهبری
سیدمحمدعلی جمالزاده در کنار روشنفکران عصر خود گروهی بودند که هم در مسائل مشروطه و هم در مسائل بعد از مشروطه نقش اساسی داشتند. از این منظر حضور جمالزاده در مسائل مربوط به مشروطه و بعد آن با وجود آن که نه دهه عمر خود را در خارج از مرزهای ایران گذراند جای بحث و بررسی است.حضور در کمیته ملیون ایرانی و فعالیت های سیاسی وطن خواهانه روشنفکرانی ایرانی تبعیدی در دوران جنگ جهانی اول به واسطه ی رابطه نزدیک و برادرگونه با سیدحسن تقی زاده، تجربیات و فعالیت های سیاسی جمالزاده را به عنوان روشنفکر ایرانی پررنگ تر از قبل نمایان ساخت. در کنار رویکرد سیاسی، آثار و نوشته های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی او پیوندی عمیق و ناگسستنی با رسالت روشنفکری و ملی گرایانه ی جمالزاده دارد. حرکت در مسیر حوزه ادبیات داستانی و نگارش اولین داستان « فارسی شکر است» آغازگر ایفای نقش رسالت فرهنگی ـ ادبی جمالزاده شد.جمالزاده رسالتی که خود زمانی بر عهده داشت را به روشنفکران جامعه واگذار می کند و این مسئولیت روشنفکران ایرانی است که باید تلاش کنند تا آزاد از قید تعصب و به دور از سلطه قدرت های بشری در مقام یک فرد بی طرف، در بالا بردن خرد و شعور اجتماعی مردم گام بردارند و مفاهیمی نظیر آزادی و تساًهل مذهبی را ترویج دهند.
حامد رضایی مرتضی علویان
معرفتشناسی، یکی از پایههای اصلی برای شناخت اندیشههای هر شخصی است. اینکه، اندیشمند چگونه به جهان، انسان، جامعه مینگرد و این نگرش، متأثر از چه نوع بینشی است. معرفتشناسی مردمسالاری دینی، مبتنی بر معرفتشناسی توحیدی بوده که درآن، عقل و وحی از منابع اصلی شناخت میباشند. هستیشناسی مردمسالاری دینی نیز، مبدأ و مقصد همهی موجودات هستی را خداوند میداند. همچنین انسان و جامعه نیز در این نظام، دارای دو بعد تصور میشود: بعد مادی و بعد روحانی، که بعد مادی، به عنوان ابزاری برای رسیدن انسان به بعد معنوی میباشد. لذا، نظام مردمسالار دینی متأثر از همین معرفت، به حکومت، مردم و قانون، مینگرد. در این پژوهش، ما با قراردادن مبانی معرفتشناسی مردمسالاری دینی به عنوان چارچوب نظری، سعی در بررسی معرفتشناسی مردمسالاری دینی، در اندیشهی امام خمینی (ره)، هستیم. لذا سوال ما در این پژوهش ایناستکه، نظام معرفتشناسی مردمسالاری دینی، چه جایگاهی در اندیشهی امام خمینی (ره) دارد؟ در پاسخ به این سوال، بایدگفت که، معرفتشناسی مردمسالاری، در اندیشهی امام خمینی (ره)، متأثر از نوع معرفتی ایشان به انسان، جامعه و هستی میباشد. معرفتشناسی امام خمینی (ره)، متأثر از معرفتتوحیدی بوده، که در آن منبع اصلی شناخت همانند نظام مردمسالار دینی، وحی و عقل است، بنابراین، نوع نگاه امام خمینی (ره)، به حکومت، قانون و مردم، متأثر از این نوع نظام معرفتی میباشد. در اندیشهی امام خمینی (ره)، حکومت به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف عالی در نظر گرفتهمیشود. ایشان، حکومت را متعلق به خداوند دانسته و معتقد استکه، تنها حاکم هستی خدا و کسانی که برگزیدهی او هستند، میباشند. همچنین، در حکومت، باید قوانین الهی پیادهشود و مردم نیز میتوانند با توجه به مقتضیات زمان و مکان شکل حکومت مورد نظر خودرا انتخابکنند. ایشان همچنین، معتقداست که در دوران پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع)، حکومت از جانب خداوند به ایشان اعطا شدهاست، ولی در زمان غیبت، این فقها هستند که، حق مشروع حکومت بدانها سپرده شدهاست. لذا معرفتشناسی مردمسالاری در اندیشهی امام خمینی (ره)، متأثر از معرفتشناسی مردمسالاری دینی میباشد. مبانی معرفتشناسی توحیدی امام خمینی (ره)، نیز در شکلگیری جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشتهاست و قانون اساسی در این نظام بر اساس معرفتشناسی امام (ره)، بنا نهاده شدهاست.
خدیجه نوروزی احمد رشیدی
عملکرد آیت ا... هاشمی رفسجانی در دوران ریاست جمهوری (دوران موسوم به سازندگی)، بارها و بارها توسط پژوهشگران مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. اما این پژوهش بر آن است که اندیشه سیاسی ایشان را مورد واکاوی قرار دهد. از آن جهت که آیت ا... هاشمی رفسنجانی شخصیتی پراگماتیسم (عملگرا) هستند، بنابراین برای واکاوی اندیشه سیاسی ایشان نمی توان بی توجه به عملکردشان بخصوص در دوران تصدی پست ریاست جمهوری در سال های 1368-1376 بود. این پژوهش پس ارائه تعریفی جامع از سیاست، مفاهیمی چون ولایت فقیه، توسعه سیاسی، نظام اقتصادی مطلوب و سیاست خارجی را در فصولی جداگانه از نگاه آیت ا... هاشمی رفسنجانی مورد بررسی قرار می دهد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که اصولی چون: اسلام واقعی و بدور از اعمال سلیقه شخصی در آن، اعتدال و میانه روی، واقع گرایی آرمانی و مصلحت اندیشی چارچوب اصلی اندیشه سیاسی ایشان را تشکیل می دهد.
یاسمن هاشمی مهدی رهبری
این پژوهش، بررسی و تحقیق مقایسه ی سیاسی انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه در زمینه های «نظام سیاسی، رهبری، ایدئولوژی و نیروهای اجتماعی» و شناخت شباهت ها و تفاوت های این دو انقلاب در زمینه های مطرح شده می باشد. انقلاب سرنگونی یکسره، ناگهانی وخشونت آمیز نظم موجود و جایگزین ساختن نظم سراسرنوینی با همان روش هاست. انقلاب تغییر و دگرگونی های سریع درحکومت است که هدفش برانداختن نظام موجود وساختن نظام نوین است. انقلاب فرانسه گذار از فئودالیسم به سرمایه داری بوده است. این انقلاب رخدادی جهانی و نه صرفاً ماجرایی گذرا، هرچند مهم درتاریخ فرانسه بود. انقلابیون فرانسه خواستار نه حقوق ازدست رفته شان بلکه اصول جهان شمولی بودند که عقیده داشتند برای همه انسان ها مشترک است. انقلاب 1905روسیه موجی از ناآرامی های سیاسی توده ای در بخش های وسیعی از امپراطوری روسیه بود. این انقلاب جنبشی سیاسی بود که در سال1917 با سرنگونی دولت موقت به اوج خود رسید و به برپایی اتحاد شوروی انجامید. حال باتوجه به تعاریفی که درباب انقلاب، انقلاب فرانسه وانقلاب روسیه به عمل امد،سوال اصلی که در اینجا طرح می شود این است که چه شباهت ها وتفاوت هایی میان دو انقلاب به لحاظ سیاسی وجود دارد. فرضیه ای که برای این سوال درنظرگرفته می شود این است که بین دو انقلاب تفاوت ها شباهت هایی درزمینه نظام سیاسی، ایدئولوژی، رهبری و نیروهای اجتماعی وجوددارد که این پایان نامه سعی دربررسی این عوامل دارد.
سعید نباغ حسین رفیع
مصر به جهت پیشینه ی تاریخی و موقعیت استراتژیک خود یکی از کشور های مهم خاورمیانه است که ارتش بعد از استقلال این کشور همواره به عنوان بازیگران اصلی صحنه سیاست بوده است. و پس از سقوط نظام سلطنتی تا کنون به جز دوران کوتاه حکومت محمد مرسی، ریاست دولت را رهبران نظامی در اختیار داشتند. تحولات این کشور به خصوص از سال 2011 به بعد گواه آن است که تلاش مصریان برای استقرار حکومتی غیر نظامی و دموکراتیک ناکام مانده است. و نهایتا ارتش در سال 2013 رییس دولت منتخب را با کودتا از قدرت برکنار کرد، این پژوهش درصدد برآمده است، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای- اسنادی، نقش ارتش این کشور را در قبال چالشهای استقرار دموکراسی مورد واکاوی قرار دهد. فرض پژوهش بر این بوده است که با توجه به چالشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و استقرار طولانی رهبران نظامی به عنوان رئیس دولت، و نقش و اهمیت ارتش با توجه به مسئله تاریخی اعراب و اسرائیل در جامعه مصر، ارتش این کشور می تواند در نقش دو گانه (مانع یا کاتالیزور) برای استقرار دموکراسی عمل نماید. یافته های پژوهش با عنایت به داده های تاریخی و اخیر در صحنه سیاسی مصر موید آن است که ارتش عمدتا به عنوان مانع استقرار دموکراسی در جامعه مصر عمل نموده است، که اوج آن در کودتای 2013 ارتش علیه تنها و اولین رییس جمهور منتخب تاریخ مصر، به تصویر کشیده شد. تحولات و حوادث پس از کودتا و برگذاری انتخاباتی غیر رقابتی نیز که فرمانده کودتا را در جایگاه ریاست دولت قرار داد و همچنین، سرکوب شدید مخالفان، نقش ارتش را به عنوان مانعی در مسیر استقرار دموکراسی در مصر، مورد تایید قرار می دهد.
امین فعال تجارتی مهدی رهبری
دوره قاجار در تاریخ کشورمان، از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دوره ی پرفراز و نشیبی محسوب می شود. از آنجا که این دوره از اهمیت فراوانی برخوردار است، این پایان نامه دوره تاریخی قاجار را از میان تاریخ تحولات ایران برگزید. ابتدای این پژوهش با توضیح مختصری از وضیعت نابسامان قاجار آغاز میشود و پس از اشاره به تحولات تدریجی شکل گرفته تحت عنوان عوامل عینی و ذهنی، موضوع اصلی یعنی شکست اصلاحات مورد عنایت قرار می گیرد. این اثر با تمرکز بر روی اصلاح طلبان درون نظام، از میان اصلاح طلبان دوره قاجار(از اواخر حکومت فتحعلیشاه تا اواخر فرمانروایی ناصرالدین شاه)، سه صدراعظم( عباس میرزا، امیر کبیر و سپه سالار) که از دیدگاه بنده از شاخص ترین اصلاح طلبان عصر خویش بودند را انتخاب کرد تا بدین پرسش پاسخ داده شود که علل ناکامی اصلاحات این نخبگان چه بوده است. این پژوهش با اشاره به ساختار سیاسی استبدادی و سنتی به عنوان فرضیه اصلی و در عرض آن متغیرهای دیگری نظیر فرهنگ جامعه ایرانی، استعمار خارجی و نقش طبقه متوسط به عنوان دلایل و فرضیه های فرعی و نهایتاً اشاره به نقش کارگزار سعی در جمع آوری موانع به ثمر رسیدن اصلاحات داشته است. انتظار می رود پایان نامه حاضر با وجود کاستی هایش بتواند به سوال تاریخی ای که شاید همواره در ذهن بسیاری از پژوهشگران و دانشجویان ایجاد می شود پاسخی قانع کننده ارایه نماید.
امیرحسین وزیریان مهدی رهبری
جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران از دوران تصویب قانون ممنوعیت دادن امتیازات نفتی به بیگانگان در مجلس چهاردهم آغاز گشت و پس از رد قرارداد الحاقی و با تلاش های نمایندگان جبهه ملی در مجلس، نفت ملی شد و مصدق به قدرت رسید؛ اما عمر دمکراسی ایرانی کوتاه بود و با کودتای 28 مرداد 1332 به آن خاتمه شد. پاسخ به علل ناکامی این جنبش و واکاوی زوایای گوناگون آن از جمله مهمترین دغدغه های نیروهای فکری و سیاسی بوده است و تبیین های مختلفی از ناکامی این جنبش صورت پذیرفته است. نگارنده با بهره گیری از تبیین سیاسی شکست ائتلاف میان نیروهای سیاسی تشکیل دهنده نهضت ملی شدن صنعت نفت را مهم ترین دلیل ناکامی آن می داند و پس از شکست این ائتلاف بستر لازم برای مداخلات نیروهای خارجی فراهم آمد. تکیه گاه استدلالی نگارنده در این پژوهش نظریه ائتلاف و اجماع است و بر این اساس به ارزیابی ناکامی علل سیاسی این جنبش پرداخته می شود.
مجید غفوری آهنگر مهدی رهبری
در دنیای امروزکشورهای مختلف در سیاست خارجی خود با بهره گیری از ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و انرژی ملی و در چارچوب دیپلماسی انرژی، راهبرد نوین رشد و توسعه اقتصادی و تامین منافع و امنیت ملی را در پیش گرفته اند.اما جمهوری اسلامی ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی منحصر به فرد در خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس و با وجود برخورداری از منابع غنی هیروکربنی ، موقعیت¬ها و نقاط قوت مناسب در عرصهی بهره¬گیری از ابزار انرژی در جهت حضور موثر در معادلات بین¬الملل انرژی، هنوز به جایگاهی شایسته و در خور خویش در این حوزه دست نیافته است. با عنایت به اهمیت مدیریت استراتژیک منابع و ذخائر انرژی برای جمهوری اسلامی ایران این سوال مطرح می گردد که ضرورت های سیاسی، اقتصادی تحول در دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟ برای پاسخ به این سوال فرضیه ای که مطرح می گردد این است که با توجه به جایگاه انرژی های نفت و گاز و درآمد نفتی در اقتصاد کشور، جذب سرمایه گذاری های خارجی، برخورداری از دستاوردهای تکنولوژیک جهان درصنعت نفت، افزایش ظرفیت تولید،حفظ و تقویت جایگاه کشور در بازار انرژی و اوپک و افزایش قدرت دیپلماسی اقتصادی کشور مستلزم تحول در دیپلماسی انرژی ج.ا.ایران است. این پژوهش از نوع مطالعه توصیفی – تحلیلی مبتنی بر تحلیل مقالات و کتب های کتابخانه ای می باشد. برای آزمون این فرضیه با بهره گیری از تئوری وابستگی متقابل پیچیده در چهارچوب اقتصاد سیاسی بین الملل نوینضمن بررسی محورهای تاریخی و چالش های دیپلماسی انرژی ج.ا. ایران، فائق آمدن بر تحریم ها در بخش صنعت نفت و گاز، جهت امکان سرمایه گذاری بیشتر، افزایش ظرفیت تولید و صادرات، حفظ و افزایش سهم و جایگاه ج.ا.ایران در بازارانرژی و اوپک و بالابردن قدرت چانه زنی ج.ا.ایران در عرصه دیپلماسی اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفت. و نهایتأ با با ارزیابی دقیق شرایط زمانی، تحریم های بین المللی و واقعیات جهانی، منطقه ای و بین المللی، و نیز با توجه به اثرگذاری بخش انرژی بر کنش های متقابل نیروهای داخلی و خارجی، فرضیه پژوهش مورد تایید قرار گرفته است.
سمیرا درستکار حسین رفیع
اکو ادامه ی آر سی دی است که در دهه ی 1960 با هدف تعمیق و گسترش همکاری ها به ویژه در زمینه های اقتصادی با عضویت کشور های ایران، پاکستان، ترکیه شکل گرفت و با احیای مجدد آن فعالیت های آن با نام جدید اکو در دهه ی 1980 گسترش یافت و فروپاشی شوروی سابق زمینه ی عضویت برخی جمهوری های آن در اکو را فراهم آورد تا به همراه افغانستان تعداد اعضای آن به ده عضو افزایش یابد. درحالیکه این سازمان اهداف اقتصادی و همگرایی در این عرصه را هدف خود اعلام نموده، نتوانسته است توفیق لازم را در این زمینه حاصل نماید. دربررسی موانع تحقیق ، پژوهش حاضر نگاه خود را به سمت موانع سیاسی اعم از داخلی یا خارجی معطوف داشته است. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای-اسنادی بهره گرفته شده است.پس از تحلیل داده ها در چهارچوب مباحث نظری نتایج حاصل از آزمون فرضیه گویای آن است که نظام های سیاسی متفاوت وسیاست های خارجی گوناگون، رقابت های موجود بین برخی کشور های عضو سازمان اکو و نفوذ قدرت های بزرگ و فرامنطقه ای از مهمترین عوامل سیاسی بوده اند که به عنوان مانع بر تحقق همگرایی اقتصادی در سازمان اکو ایفای نقش کرده اند.
محمد رضایی علی کریمی
ملت سازی فرآیند است که طی آن شهروندان جامعه به تدریج پیرامون نقاط مشترک و وحدت آفرین به خودفهمی می رسند و اشتراکات را تقویت می کنند و در عین حال نقاط گسست و شکاف برانگیز از بین می رود یا تضعیف می شود. وجود ملتی یکپارچه و منسجم یکی از مهم ترین لوازم تداوم حیات دولت های کنونی است. بدون وجود ملتی متحد، بقا و حیات کشور امکان پذیر نیست. بنابراین سیاست هایی که در جهت ساخت ملت و ایجاد همگرایی در بین مردم یک کشور که از اقوام و اقلیت های دینی و زبانی و فرهنگی مختلف تشکیل می شود، بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش کوشش بر این است که سیاست ها و تصمیماتی که در جهت برنامه های ملت سازی درجمهوری اسلامی ایران (دوره سازندگی و اصلاحات) گرفته شده است، مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر فرض اساسی در این پژوهش عبارت از این است که : الگوی ملت سازی در دوره سازندگی تمرکز گرا و مبتنی بر توسعه اقتصادی و در دوره اصلاحات تمرکز زدا و مبتنی بر توسعه سیاسی و فرهنگی بوده است. هدف اصلی این پژوهش فهم بهتر و شناسایی سیاست های ملت سازی و قومی در کشور ایران که ملت آن متشکل از اقوام و اقلیت های دینی ، زبانی و فرهنگی متفاوت است، می باشد. روش تحقیق در این پژوهش نیز مقایسه ای است. در این تحقیق در مرحله اول به کلیات و مفاهیم ملت سازی وعناصر هویت ملی که سازنده سیاست های ملت سازی اشاره شده است. در مرحله دوم، به بررسی برنامه ها و فرآیند ملت سازی در طول تاریخ ایران توجه گردیده و در مرحله بعدی علل تنوع قومی در ایران و وجود اقوام گوناگون بررسی و تحلیل شده است. سپس الگوهای ملت سازی اجرا شده در دو دوره سازندگی و اصلاحات مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت وجوه مشابهت ها و تفاوت ها در این دو الگو مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته می شود. بر اساس نتایج این تحقیق، در جمهوری اسلامی ایران، سیاستن های ملت سازی روندهای متفاوتی را پشت سر گذاشته است، به گونه های که تدوین تصمیمات ملت سازی در دوره سازندگی مبتنی بر توسعه اقتصادی و نوسازی و در دوره اصلاحات مبتنی بر توسعه سیاسی و فرهنگی بوده است. توجه و تاکید هر یک از این دولت ها به یک وجه از توسعه کشور در سیاست ملت سازی خود باعث شکاف ها و پیامدهای نامطلوب برای مردم کشور و آینده آنها شده است.
طیبه حبیبی مهدی رهبری
پرسش از ریشه های عقب ماندگی ایران، موضوعی است که از دیرباز ذهن اغلب روشنفکران را به خود مشغول داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی علل عقب ماندگی ایران از دیدگاه جلال آل احمد، نویسنده و روشنفکر برجسته کشورمان در دهه های 40-1330 بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. الگوی تحلیلی پژوهش استفاده از نظریات ادوارد سعید، بهابها و اسپیواک و در چارچوب گفتمان پسااستعمارگرایی می باشد.نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد، فرضیه اصلی پژوهش حاضر که از دید آل احمد عوامل مختلف داخلی و خارجی باعث عقب ماندگی ما شده اند را تأیید کرده است، که البته این نتیجه با توجه به نتایج حاصل از فرضیات فرعی دریافت شد. بررسی یافته ها حاکی از آنست که هر چند از دیدگاه آل احمد عوامل مختلف داخلی و خارجی باعث عقب ماندگی ما شده اند، اما اصلی ترین عامل داخلی غربزدگی و روشنفکران ناکارآمد و همچنین اصلی ترین عامل خارجی، عامل استعمار بوده است. نیز راه حل ارائه شده توسط آل احمد نیز اندیشه بازگشت به خویشتن بوده، که در این راستا فرضیات مزبور تأیید گردیده اند و آنچه از نتایج فرضیات فرعی حاصل شد، فرضیه اصلی پژوهش را تأیید می کند.
مریم محمودی علی کریمی مله
مالزی کشوری متکثّر است که در امتداد خطوط قومی، مذهبی و زبانی قرار دارد. این مساله به عنوان میراثی از استعمار بریتانیا در طول سالیان دراز زخمی بوده بر پیکره ی این کشور که برای بهبود آن روش های مختلفی به کار گرفته شده است. در مالزی پس از سالهای استقلال و به ویژه پس از شورش های 1969 برنامه هایی در دستور کار دولت ملی برای دست یابی به وحدت و یکپارچگی ملی صورت گرفت. ماهاتیر محمد با بیست و سه سال زمامداری و تبدیل شدن بنگسا مالزیا به رویای شخصی اش از سلف خود در این زمینه متثنی می شود، لذا رساله حاضر در پی یافتن مختصات و مولفه های ملّت سازی در دوران وی، سالهای 1981 تا 2003، بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد و چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه ساختاری کارکردی پارسونز با اقتباس از نظر کالو ان کالو است. یافته های پژوهش در سه حوزه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دسته بندی شد و نتایج حاصل از آنها بیانگر این است که ملّت سازی در دوره ماهاتیر محمد مبتنی بر دست یابی به اتّحاد در عین تنوع بوده است. در این راستا در حوزه اقتصاد و فرهنگ اقدامات گسترده ای جهت هماهنگی و برابری اقوام در این کشور انجام پذیرفته اما در حوزه سیاست از این مهم غفلت شده و طبق روال کشورهای درحال توسعه بر الگوی اقتدارگرایی دولت برای دست یابی به توسعه تاکید شده است.
رضا حسن تبار موزیرجی مهدی رهبری
آسیب شناسی فرهنگی احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران از بعد فرهنگی و بر اساس پنج عامل نظام آموزشی، فرهنگ دینی، عدم شکل گیری دولت مدرن، عدم شکل گیری ارتباطات فراملی و فرهنگ سیاسی احزاب در ج.ا.ایران مورد بررسی بر اساس روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفت.
یاسر عبدالزهرا عثمان علی کریمی مله
چکیده ندارد.
علیرضا کریمی بجدن علی کریمی
چکیده ندارد.
حسن احمدی مهدی رهبری
چکیده: نگارنده در پژوهش حاضر تلاش دارد تا از رهگذر گفتمانهای امنیتی مانند نظریات امنیت موسّع باری بوزان و قدرت نرم جوزف نای تأثیر خودآگاهی جدید شیعی در خاورمیانه را بر امنیت ملی ایران مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور پس از تجزیه و تحلیل مسائل تئوریک هویت، امنیت و تشیّع و مسائل امنیتی مرتبط با جنگ سرد و خاورمیانه به مسائل شیعیان پرداخته شده است. در ادامه نویسنده مبحث جغرافیای سیاسی و جمعیت شناسی شیعیان جهان و بالاخص خاورمیانه را که تا به حال کمتر مورد مطالعه قرارگرفته ، مورد کنکاش قرار داده، سپس وضعیت سیاسی شیعیان در 3 کشور سیاسی تأثیرگذار و پرجمعیت شیعی شامل عراق، لبنان و بحرین را مورد مطالعه قرار داده و شکل بندی روابط شیعیان با اهل تسنن و حکومتهای سنّی و غیرسنّی و علل بیداری و خودآگاهی جدید شیعی را که عمدتاً به محرومیت نسبی آنها برمی گردد، بررسی نموده است. سپس در فصل آخر تأثیرات این هویت یابی سیاسی جدید شیعی بر امنیت ملی ایران در قالب تهدیدات و فرصت ها مورد ارزیابی قرار گرفته که در محور فرصت ها، افزایش اقتدار و جایگاه منطقه ای و بین المللی ایران بخاطر نفوذ فزاینده و گسترش عقبه های استراتژیک، برتری اسلام سیاسی با محوریت شیعه بخاطر موفقیت های استراتژیک در لبنان و عراق و کاهش جایگاه ایالات متحده بخاطر کاهش مشروعیت بین المللی و تضعیف متحدان راهبردی منطقه ای ارزیابی شده است. در محور تهدیدات نیز چالش قومیتی (کردی و عراقی) ، نگرانی و عکسالعمل کشورهای منطقه بخاطر تقابل ها و رقابت های عمدتاً ایدئولوژیک و سیاسی و نگرانی غرب بخاطر تشدید فعالیت های غرب ستیزی و تقویت جبهه بیداری اسلامی مورد آنالیز قرار گرفته است.
معصومه ابراهیمی مهدی رهبری
انقلاب از مهم ترین تغییر و تحولات سیاسی به شمار می رود که در دوره های زمانی مختلف، اشکال گوناگونی به خود گرفته است به طوری که تعاریف آن نیز تحت تأثیر خصوصیات زمانی آن بوده است. جدید ترین نوع انقلاب تحت عنوان انقلاب های رنگین هستند که اگرچه برخی معتقدند به سبب ویژگی های بسیار متفاوت از انقلاب های قدیمی نمی توان آن را انقلاب دانست اما آن چه اهمیت دارد این است که این عنوان متداول و رایج مانده است. عقیده غالب بر این است که این تحولات، تغییرات مهمی را به همراه دارد؛ تنها شیوه رسیدن به این اهداف با انقلابیون قبلی متفاوت است که شامل شیوه های مسالمت آمیز، بدون جنگ و خونریزی، همراه با اعتراضات مسالمت آمیز و حمایت های کشورهای مدعی دمکراسی خواهی در این کشورهاست. در این رساله با بررسی انقلاب های رنگین در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان سه نکته اساسی که در وقوع نوع انقلاب های آن ها که به طور غیر خشونت آمیز و به صورت مسالمت آمیز بود، مهم است شامل موارد زیر است: عوامل خارجی موثر در انقلاب که با همراهی عوامل داخلی سبب انقلاب شده است، نوع حکومت و عدم استفاده از نیروی نظامی، گرایش مردمان این کشورها به دمکراسی خواهی. در نهایت می توان گفت امروزه به دلیل گسترش ارتباطات و اطلاعات ناشی از جهانی شدن، گرایش مردم به دمکراسی خواهی افزایش یافته است و حکومت ها هم به دلیل بالا رفتن انتظارات مردم، کمتر می توانند از نیروی نظامی برای سرکوب خواسته های آنان استفاده کنند و مجبورند تا حد امکان تن به خواسته های آنان دهند. در این راه آن چه به شکل گیری این روند یعنی دستیابی به اهداف انقلابیون کمک نموده و انقلاب را به سرانجام رسانده است تلاش های گسترده قدرت های بزرگ برای حامی جلوه دادن خود برای شکل گیری دمکراسی است که اگرچه از این طریق خواهان به ثمر رساندن اهداف خود هستند، از سوی دیگر انقلابی را شکل می دهند که بعدها آن گونه که باید و شاید به اهداف و شعارهای خود نمی رسد. آن چه در این راه مهم جلوه داده می شود تلاشی است که امروزه در راستای افول قدرت دولت های غیر دمکراتیک و شکل گیری حکومت های دمکراسی خواه صورت می گیرد. نتیجه گیری نهایی انقلاب ها در ادوار گوناگون تاریخی به شکل های مختلف سبب تحولات و تغییراتی شده اند که همواره توسط عوامل داخلی و خارجی و با حضور مردم توانسته اند به اهداف خود برسند. انقلاب های رنگی نیز که آخرین شکل از انقلاب ها هستند، توسط مردم آن کشورها و تحت تأثیر سایر بازیگران داخلی و خارجی صورت گرفته تا این بار با روش های جدید و خاصی این تحول به اهداف خود برسد؛ اگرچه دستیابی به این اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت بوده اند اما مهم روش های مورد استفاده در آن ها بوده است که نشان از گسترش دمکراسی دارد. اگرچه بسیاری بر این عقیده اند که نمی توان به این تحولات نام انقلاب داد اما باید گفت که رسیدن به اهداف اولیه معترضان، به هر شکلی که باشد آن قدر کم اهمیت نیست که عنوان انقلاب را نتوان به آن داد. تلاش های گسترده مردمان این کشورها، حتی اگر فردی هم کشته نشود، تغییراتی ایجاد کرد که صرف نظر از دستیابی یا عدم دستیابی به اهداف بلند مدت خود، تحولی جدید بود و حاکی از گسترش نقش جهانی شدن و دمکراسی خواهی در میان مردم بود. در فصل اول، تعاریف از انقلاب و نظریه پردازی درباره آن در دوره های گوناگون نشان دهنده آن است که این پدیده نیز از تغییر و تحول باز نمانده است و کشورهای مختلف متناسب با هر دوره تاریخی و تحت تأثیر شرایط گوناگون، انقلاب های متفاوتی را به چشم خود دیده اند. انقلاب های رنگی نشان از شرایطی دارد که مردم در کشورهای گوناگون خواهان جنگ نیستند بلکه به دنبال آن هستند که مطالبات خود را از راههای مسالمت جویانه بیان کنند تا حکومت نیز به آن ها تن در دهد. در فصل دوم انقلاب های رنگی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز نشان داد که شرایط جغرافیایی نیز اهمیت زیادی در وقوع این تحول در کشورهای این مناطق دارد و خواهد داشت. اهمیت منابع انرژی و راههای ارتباطی و .... سبب شده تا قدرت های بزرگ برای رسیدن به اهداف خود، ادعای کمک به این کشورها را نمایند و به گفته خودشان از سر دلسوزی به مدد مردم این کشورها بیایند و انقلاب در آن ها را از طریق امدادهای مالی و انسانی و .... تسریع بخشند؛ به گونه ای که بررسی روند انقلاب و انتخابات در آن ها نیز نشان از همین امر دارد. اما آن چه اهمیت دارد این است که به نظر می رسد بیشتر از آن که مردم به اهداف خود رسیده باشند، بیگانگان به خواسته های خود دست پیدا کرده اند. در فصل سوم عوامل داخلی و خارجی موثر در انقلاب رنگی در این کشورها مورد بررسی قرار گرفت. عوامل خارجی در این کشورها اهمیتی فوق العاده داشت به نحوی که سبب شد مشکلات داخلی که شاید سال ها طول می کشید به انقلاب منجر شود، به حرکت در آید. در پایان آن چه حائز اهمیت است این که اگرچه در کشورهای گرجستان، اوکراین و قرقیزستان، تلاش برای برقراری دمکراسی و تغییر حکومت اقتدارگرا به حکومت دمکراتیک توسط عوامل گوناگون صورت گرفت اما حکومت های جدید نتوانستند آن گونه که باید و شاید، کشورشان را از مشکلات موجود برهانند به نحوی که هم چنان مشکلات موجود در دوره های قبل همچون بیکاری، فقر، فساد مالی و .... وجود دارد و مردم همچنان از وضع موجود ناراضی هستند. اما آن چه که بیش از همه مورد استقبال دمکراسی خواهان بوده است این که گرایش مردم در نقاط مختلف جهان به مردم سالاری و از بین رفتن دیکتاتوری ها به طور روزافزونی در حال گسترش است و در این میان نباید از تأثیر جهانی شدن و گسترش ارتباطات در افول دولت های اقتدارگرا و برپایی حکومت های دمکراتیک چشم پوشی کرد. بنابراین می توان گفت اگرچه حکومت های جدید پس از انقلاب های رنگی نتوانسته اند به اهداف و شعارهای خود در دوره قبل از انقلاب دست یابند، اما اهمیت حرکات مردمی برای از بین رفتن خودکامگی و ایجاد حکومت مردم سالار از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است.
مهدی رهبری احمد نقیب زاده
چکیده ندارد.