نام پژوهشگر: حسن صادقی پناه
محمود قاسمی حسن صادقی پناه
هدف از مطالعه حاضر تعیین عوامل مدیریتی موثر بر نرخ تلفات در گله های گوسفند و بز در کشور است. بدین منظور هفت استان خراسان، مازندران، آذربایجان غربی، لرستان، کرمان و بوشهر به عنوان استان های هدف از هفت اقلیم مختلف آب و هوایی در کشور انتخاب شدند و اطلاعات مربوطه با توجه به پرسش نامه طراحی شده در زمینه های مختلف مدیریت پرورش گوسفند و بز بدست آمد. تعداد 833 پرسش نامه تکمیل شده در هفت استان هدف پس از ویرایش اولیه در نرم افزار excel، با استفاده از روش ols مورد آنالیز قرار گرفت و تاثیر متغیرهای مستقل (شاخص-های مدیریتی) بر متغیر وابسته (درصد تلفات) در استان مورد نظر تعیین شد. برای پی بردن به اثرات متغیرهای مستقل بر درصد تلفات از رگرسیون های معمولی استفاده شد. برای تعیین معنی داری کل مدل از آزمونf استفاده شد (005/0>p) و همچنین r2 برای مشخص کردن میزان اثرات متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته (درصد تلفات) تعیین شد. با استفاده از آماره t نیز سطح معنی دار بودن هر یک از متغیرهای مستقل مورد آزمون قرار گرفت. میزان r2 بدست آمده برای هریک از استان های خراسان 55/0، مازندران 56/0، آذربایجان غربی 58/0، لرستان 58/0، سمنان 78/0، کرمان 41/0 و بوشهر 67/0 تعیین شد. از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نرخ تلفات در گوسفند و بز در استان های تعیین شده، استفاده از واکسیناسیون اجباری برعلیه بیماری های عفونی پر خطر بود. بطوریکه ضریب برآوردی در استان خراسان 9844/7- (001/0p<)، مازندران1632/8- (004/0=p)، آذربایجان غربی5216/7- (003/0=p)، لرستان4913/5- (029/0=p) ، سمنان6039/5- (003/0=p)، کرمان 552/16- (001/0>p) و بوشهر 20/13- (001/0>p) بر جزء ثابت مدل اثر کاهشی نشان می داد. از دیگر عوامل تاثیرگذار بر نرخ تلفات در گله های گوسفند و بز مبارزه انگلی و انجام واکسیناسیون اختیاری بر علیه بیماری هایی مثل آنتروکسمی، آگالاکسی و قانقاریا در برخی از استان ها بود. کیفیت آب نیز در استان بوشهر با ضریب 398/11- (001/0=p) تاثیر معنی داری بر نرخ تلفات داشت. موقعیت جغرافیایی جایگاه و قرار گرفتن در مناطق دشت نسبت به کوهپایه اثر معنی دار و کاهشی بر نرخ تلفات در استان های لرستان با ضریب 5687/5- (001/0=p) و سمنان با ضریب 6204/4- (003/0=p) نشان داد که بیانگر اثر جغرافیایی و مخاطرات طبیعی موجود در مناطق کوهپایه است. بهداشت خوراک با ضریب 0113/9- (002/0=p) نیز در استان کرمان تاثیر معنی داری بر نرخ تلفات نشان داد. نمره جایگاه و فاصله جایگاه از شهر و مطب دامپزشک و دسترسی به داروخانه، سازمان دهی نیروها و تقسیم کار، نسبت گوسفند به بز در گله و کنترل همخونی نیز از دیگر عوامل تعیین کننده تلفات در گوسفند و بز در استان های هدف بودند. از این رو شناخت عوامل موثر بر تلفات و تعیین اهمیت هر یک از این عوامل می تواند به عنوان گامی مطمئن و هدفمند در جهت ارتقای سطوح مدیریتی در گله های گوسفند و بز در اقلیم های مختلف کشور به منظور کاهش خسارات ناشی از تلفات، مورد توجه تصمیم گیران در این عرصه قرار گیرد. لغات کلیدی: نرخ تلفات، گوسفند و بز، عوامل مدیریتی، روش ols، مناطق ایران
حمزه آذری حمید رضا میرزایی
هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات اسیدهای چرب امگا-3 ( لینولنیک اسید) بر دینامیک فولیکولی تخمدان، وضیعت متابولیک و عملکرد تولید مثلی در گاوهای هلشتاین چند شکم زایش بالافاصله بعد از زایش بود. گاوهای هلشتاین (25=n) به صورت تصادفی به یکی از دو جیره؛ - جیره دارای 4/1% چربی مکمل اشباع (روغن نخل اشباع) با نام تجاری پالمک (جیره شاهد؛ 13=n) و 2- جیره دارای 4/1% چربی مکمل از منبع دانه بذرک فرآوری شده (اکسترود شده) که حدود 38% از روغن آن لینولنیک اسید (امگا-3) می باشد (جیره امگا-3؛ 12=n). در روزهای 34 و 48 پس از زایش، دام ها با دو تزریق پروستاگلاندین به فاصله 14 روز جهت مطالعه دینامیک فولیکولی همزمان شدند. اولتراسونوگرافی بعد از دومین تزریق پروستاگلاندین برای بررسی الگوی رشد فولیکول های تخمدان شروع و تا سیکل بعدی ادامه یافت. از روز زایش به مدت ده هفته، هر دو هفته یکبار نمونه های خونی جهت آنالیز پارامترهای خونی از جمله؛ گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین کل، آلبومین، اوره و پروژسترون خون جمع آوری شدند. نرخ مرگ و میر رویان با استفاده از تفاضل نرخ آبستنی در دو مقطع زمانی بین 21 و 38 روزگی و نیز بین 38 و 61 روزگی تعیین شد. تیمارهای آزمایشی در طول ده هفته اول شیردهی، تاثیری بر غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید و غلظت پروژسترون پلاسما نداشتند (05/0p>)، اما غلظت های پروتئین کل و آلبومین پلاسمای گاوهای تغذیه شده با دانه بذرک در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جیره شاهد پایین تر بود (05/0p<). با این حال، غلظت گلوبولین در طول ده هفته اول شیردهی در گروهی که با جیره حاوی دانه بذرک تغذیه شده بودند نسبت به گروهی که با روغن پالم تغذیه شده بودند افزایش داشت (05/0p<). تفاوت معنی داری در هیچ یک از شاخص های مرتبط با عملکرد تولیدمثلی در بین گروه شاهد و امگا-3 دیده نشد (05/0p<)، اما نرخ مرگ و میر رویان در گاوهای تغذیه شده با دانه بذرک در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود. فراسنجه های رشد فولیکولی مربوط به اولین و سومین موج فولیکولی در دو تیمار آزمایش تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p<). اما، دومین موج فولیکولی به طور معنی داری در گاوهای تغذیه شده با جیره امگا-3 زودتر شروع شد. جیره امگا-3 در مقایسه با گروه شاهد تعداد فولیکول های با اندازه کوچک و بزرگ و نیز تعداد کل فولیکول ها را افزایش داد. در مجموع، استفاده از چربی مکمل امگا-3 (دانه بذرک) به عنوان یک استراتژی تغذیه ای می تواند بازده تولیدمثل گاوهای شیری پر تولید را بهبود دهد.
حسن صادقی پناه صادق آیینه وند
چکیده ندارد.