نام پژوهشگر: محمد سالار معینی

اثرات سطوح مختلف روغن کلزا بر عملکرد جوجه های گوشتی در دوره رشد و پایانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  علی محمد شیخ شاهرخ دهکردی   کمال شجاعیان

این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف روغن گیاهی کلزا در دوره رشد و پایانی بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. بدین منظور تعداد 128 قطعه جوجه خروس یک روزه نژاد راس 308، در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی شامل سطوح ( 0، 2، 4، 6) درصد روغن کلزا (4 تکرار و 8 قطعه در هر تکرار) به طور تصادفی بین 16 قفس تقسیم شد. جیره های آزمایشی با انرژی و ازت یکسان تنظیم شده و در طول دوره رشد و پایانی در اختیار جوجه ها قرار گرفت. در پایان هردوره آزمایش از هر تکرار، دو قطعه جوجه با وزنی نزدیک به میانگین وزنی تکرار، کشتار شده و لاشه ها از نظر وزن چربی محوطه شکمی، درصد پروتئین سینه و بازده لاشه (وزن اجزاء خوراکی یا اجزاء قابل طبخ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. میزان خوراک مصرفی، بازده غذایی و افزایش وزن جوجه ها محاسبه شد. پس از انجام طرح، داده ها با استفاده از نرم افزار sas آنالیز شد و میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شد. در پایان آزمایش مشاهده شدکه استفاده از روغن کلزا در جیره جوجه گوشتی طی دوره رشد و پایانی تاثیر معنی داری بر افزایش وزن روزانه و نهایتاً وزن بدن نسبت به گروه شاهد داشت(05/0p<)، بطوریکه با افزایش سطح روغن کلزا در جیره، وزن بدن نیز افزایش یافت. از نظر میزان خوراک مصرفی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در طی دو دوره مشاهده نشد، لیکن گروههای آزمایشی که روغن کلزا در جیره آنها استفاده شده بود از مصرف خوراک بالاتری برخوردار بودند. استفاده از روغن کلزا در خوراک منجر به بهبود ضریب تبدیل غذایی در دو دوره رشد و پایانی شد(05/0p<). نتیجه اینکه استفاده از روغن کلزا منجر به افزایش وزن بدن، میزان خوراک مصرفی و بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید. همچنین افزودن روغن کلزا به جیره رشد باعث افزایش معنی داری در وزن سینه جوجه های گوشتی شد(05/0p<)، که این افزایش وزن بین تیمار شاهد (بدون چربی) با تیمار حاوی 4 درصد روغن کلزا بیشتر بود. همچنین مطابق نتایج حاصله در دوره پایانی در تیمارهای آزمایشی وزن لاشه، وزن سینه، وزن پانکراس، طول روده، وزن قلب و وزن جگرافزایش معناداری را با تیمار شاهد نشان دادند(05/0p<). میزان چربی محوطه بطنی در تیمارهای آزمایشی از تیمار شاهد پایین تر بود واین تفاوت ها از لحاظ آماری بین تیمار شاهد و تیمارهای حاوی 4 و 6 درصد روغن کلزا معنی دار بود(05/0p<). طی نتایج حاصله از دوره رشد و پایانی درصد پروتئین گوشت سینه بین تیمار شاهد با سایر تیمارها افزایش معنا داررا نشان داد(05/0p<). با توجه به نتایج بدست آمده در خصوص ضریب تبدیل غذایی و کیفیت لاشه به خصوص از لحاظ چربی محوطه بطنی، تیمار آزمایشی با سطح 4 درصد روغن کلزا دارای کمترین میزان چربی محوطه بطنی بوده و قابل پیشنهاد است.

بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف کنجاله سیاه دانه بر عملکرد بلدرچین ژاپنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1391
  طیبه موسی پور   محمد سالار معینی

این مطالعه به منظور بررسی استفاده از کنجاله سیاه دانه بر عملکرد رشد، پارامترهای خونی، اجزاء لاشه و کیفیت گوشت در بلدرچین ژاپنی انجام شد. به این منظور از 300 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار (هر کدام شامل پانزده پرنده) استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون کنجاله سیاه دانه) و سطوح 5، 10، 15 و20 درصد کنجاله سیاه دانه بودند. مصرف خوراک پرنده های تغذیه شده با 5 و 15 درصد کنجاله سیاه دانه از نظر آماری بیشتر از گروه شاهد بود. اضافه وزن پرنده های تغذیه شده با 15 درصد کنجاله سیاه دانه به طور معنی داری (05/0p ) بیشتر از گروه شاهد بود. ضریب تبدیل غذایی پرنده های تغذیه شده با 20 درصد کنجاله سیاه دانه از نظر آماری بیشتر از گروه شاهد بود. هیچ تفاوت قابل توجهی در کلسترول زرده تخم، فراسنجه های خون (شامل گلوکز، تری گلیسرید، hdl و غلظت کل کلسترول) و پارامترهای کیفیت گوشت (اسید تیوباربیتوریک، ظرفیت نگهداری آب، افت خونابه، افت در نتیجه پخت) بین تیمارها مشاهده نشد. کنجاله سیاه دانه به طور قابل توجهی هزینه خوراک را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد(01/0p ). بنابراین با استفاده از کنجاله سیاه دانه تا سطح 15 درصد در جیره بلدرچین ژاپنی می توان اضافه وزن و ضریب تبدیل غذایی را بهبود بخشید و هزینه خوراک و تولید گوشت را کاهش داد.

بررسی تاثیر اسید آسکوربیک و مخمر ساکارومایسیس سرویسیا بر کارایی آنزیم فیتاز در جیره های با کمبود کلسیم و فسفر، بر عملکرد جوجه های گوشتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  آمنه رهنما   محسن افشارمنش

به منظور بررسی تاثیر اسید آسکوربیک و مخمر ساکارومایسیس سرویسیا بر کارایی آنزیم فیتاز، در جیره های با کمبود کلسیم و فسفر، بر عملکرد جوجه های گوشتی، دو آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد، در هر آزمایش 165 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه راس 308 ، طی یک دوره 42 روزه مورد استفاده قرار گرفتند. در آزمایش اول به جیره شاهد منفی(جیره با کمبود کلسیم و فسفر)، اسید آسکوربیک (صفر و 03/0 درصد) و آنزیم فیتاز (صفر و 500 واحد) اضافه گردید و نتایج به دست آمده با جیره شاهد مثبت (جیره بدون افزودنی و طبق احتیاجات nrc) مقایسه شدند. در آزمایش دوم به جیره شاهد منفی (جیره با کمبود کلسیم و فسفر)، مخمر ساکارومایسیس سرویسیا (صفر و 1/0 درصد) و آنزیم فیتاز (صفر و 500 واحد) اضافه گردید و نتایج به دست آمده با جیره شاهد مثبت مقایسه شدند. فراسنجه های افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی اندازه گیری شدند.

مطالعه تاثیر سطوح مختلف دانه خردل فرآوری شده با سولفات آهن بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی در بلدرچین ژاپنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  سجاد محب علی   محمد سالار معینی

این مطالعه به منظور بررسی استفاده از دانه خردل فرآوری نشده و فرآوری شده با یک درصد سولفات آهن (5، 10 و 15 درصد) بر پارامترهای عملکرد، پارامترهای خونی، اجزاء لاشه و کیفیت گوشت در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. به این منظور از 420 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار و 4 تکرار استفاده شد. مصرف سطوح مختلف دانه خردل فرآوری شده در مقایسه با گروه شاهد سبب تفاوت معنی داری در وزن بدن، اضافه وزن روزانه، و مصرف خوراک بلدرچین ها شد (05/0>p). استفاده از 15 درصد دانه خردل بدون فرآوری سبب کاهش وزن، کاهش مصرف خوراک، افزایش ضریب تبدیل و هزینه تولید گردید (05/0>p). اما افزودن سولفات آهن اختلاف معنی داری با شاهد، مشاهده نشد. مقدار فراسنجه های خونی (گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول، نیتروژن اوره ای خون، آنزیم های کبدی، hdl، ldl و t4) گروه تغذیه شده با خردل نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0<p). اما مقدار هورمون تیروتروپین (tsh) در همه تیمار های غذایی حاوی خردل نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری کاهش یافت تفاوت معنی داری داشت (05/0>p). نتایج بدست آمده از تجزیه لاشه بلدرچین های تغذیه شده با جیره های آزمایشی نشان داد که وزن پارامتر های لاشه (ران، سینه، قلب، بیضه، پیش معده، سنگدان، سکوم، روده باریک و روده بزرگ) به طور معنی داری تحت تاثیر تغذیه سطوح مختلف خردل قرار نگرفت (05/0<p). اگر چه وزن، کبد و پانکراس با مصرف دانه خردل بدون فرآوری تحت تاثیر قرار گرفت (05/0>p). بنابراین به نظر می رسد استفاده از دانه خردل تا سطح 5 درصد امکان پذیر است. اما در سطوح بالاتر استفاده از مکمل سولفات آهن ضروری باشد.

بررسی اثر وزن اولیه و تغذیه سطوح مختلف مکمل متیونین بر عملکرد اقتصادی در بلدرچین ژاپنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1393
  سیاوش بابایی   مسعود اسدی فوزی

این مطالعه جهت بررسی اثر سطوح مختلف مکمل متیونین (135/0 درصد و بدون مکمل متیونین) و وزن اولیه بدن در هفت روزگی (شاهد، سبک وزن و سنگین وزن) بر پارامترهای عملکرد و اجزاء لاشه در بلدرچین ژاپنی انجام شد. به این منظور از 360 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یک روزه، به صورت طرح کاملاً تصادفی و با آزمایش فاکتوریل 3×2، با 6 تیمار و 3 تکرار استفاده شد. داده های آزمایشی توسط نرم افزار آماری sas تجزیه و تحلیل گردید. اختلاف بین میانگین ها به وسیله ی آزمون چند دامنه ای دانکن و در سطح معنی داری 5 درصد، از نظر آماری بررسی شد. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد، در سنین ابتدایی و میانی دوره پرورش اثر جیره های حاوی مکمل متیونین، بیشترین وزن بدن را موجب گردید و همچنین اثر وزن اولیه سبب بیشترین وزن بدن در هفته های ابتدایی در گروه سنگین وزن شد (05/0< p) در کل دوره پرورش، اثر متقابل تغذیه جیره های حاوی مکمل متیونین و وزن اولیه سنگین وزن بیشترین وزن بدن را موجب شد. بیشترین مصرف خوراک روزانه در بازه زمانی 7-35 روزگی در تیمار سنگین وزن تغذیه شده با مکمل متیونین نیز مشاهده شد (05/0< p). افزایش وزن روزانه در هفته های ابتدایی و میانی دوره پرورش در تیمارهای مصرف کننده جیره های حاوی مکمل متیونین بیشتر از گروه مقابل بود (05/0< p). در بازه زمانی 7-35 روزگی، اثر متقابل تغذیه جیره های حاوی مکمل متیونین و وزن اولیه سبک وزن بهترین ضریب تبدیل غذایی را موجب گردید(05/0< p). با توجه به نتایج بدست آمده چنین به نظر می رسد که مصرف مکمل متیونین در گروه های وزنی مختلف و در سنین متفاوت می تواند تفاوت داشته باشد، بنابراین چنین به نظر می رسد که مصرف مکمل متیونین در گروه سبک وزن و سنگین وزن، در اوایل دوره و عدم مصرف آن در اواخر دوره پرورش می تواند سبب بهترین عملکرد گردد.