نام پژوهشگر: مریم دانای طوسی
الهام قادری دوست مریم دانای طوسی
در این پژوهش اهداف و مولفه های آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و ایران مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، رویکردهای نظری به سواد در قالب دو رویکرد"مستقل از بافت" و "ایدئولوژیکی" ارائه شده است. در ادامه، چارچوب نظری زیربنای برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه ی کشورهای مذکور تحلیل شده و تلاش شده است این نکته روشن شود که تدوین برنامه درسی زبان ملی در کشورهای یادشده تا چه اندازه تحت تاثیر رویکردهای مستقل از بافت و ایدئولوژیکی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع مطالعه تطبیقی است و اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای، گزارش های تحقیقی و جستجو در اینترنت و سایت های آموزش و پرورش کشورهای مورد مطالعه گردآوری و به روش تحلیل کیفی محتوا تحلیل شده است. جامعه آماری این پژوهش راهنمای برنامه درسی زبان آموزی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و همچنین، راهنمای برنامه درسی زبان فارسی دوره متوسطه ایران بوده است. در این پژوهش اهداف و مولفه های آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه کشورهای آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی، انگلستان و ایران مطرح می شود. در بخش شباهت های برنامه درسی زبان ملی کشورهای مذکور چهار مهارت زبانی (سخن گفتن، گوش دادن، خواندن و نوشتن) در اولویت قرار دارند و سایر مهارت های زبانی مانند نگرش و سواد رسانه ای در زیر سایه ی این چهار مهارت اصلی قرار می گیرند. در برنامه درسی همه کشورهای مورد نظر از شیوه ی تلفیقی در زمینه آموزش استفاده شده است و مهارت نوشتن به صورت انتقادی آموزش داده می شود. در برنامه درسی زبان ملی کشورهای خارجی مورد نظر به نقش موثر توجه به بافت (زبانی و موقعیتی) اشاره شده است و در برنامه درسی زبان ملی ایران نیز اشاره مختصری به این مطلب شده است ولی متاسفانه آموزشی در این زمینه صورت نمی گیرد. در بخش تفاوت های بین این برنامه درسی مشخص می شود که سه کشور آمریکا (ایالت نیوجرسی)، استرالیای غربی و انگلستان رویکرد ایدئولوژیکی به سواد دارند و کشور ایران در مرز بین رویکردهای ایدئولوژیکی و مستقل از بافت به سواد است و بیشتر به سمت رویکرد مستقل از بافت گرایش دارد. همچنین، نظام آموزشی سه کشور خارجی مدنظرغیرمتمرکز است ولی نظام آموزشی ایران متمرکز است. در ادامه گفته می شود که در کشورهای خارجی مدنظر حدود و انتظارات برنامه درسی از دانش آموزان معین شده است اما متاسفانه در ایران اهدافی که آموزش هر مهارت زبانی دنبال می کند به تفکیک بیان نشده است. در بخش پایانی این پژوهش با ذکر نقاط قوت و ضعف برنامه درسی زبان ملی در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای مذکور، پیشنهاداتی عملی جهت ارتقا و بهبود آموزش مهارت های زبانی در برنامه درسی زبان ملی دوره متوسطه ایران مطرح می شود.
ساناز سرخوش مریم دانای طوسی
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مقایس? اهداف و مولفه های آموزش ادبیات در برنام? درسی زبان ملی کشورهای انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران، تدوین شده است و نقاط قوت و ضعف برنام? درسی انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران را از لحاظ پرداختن به ادبیات و مولفه های ادبی، مد نظر قرار می دهد. در تمامی این کشورها، ساختار نظام آموزشی، برنام? درسی، محتوای آموزشی، اهداف و اصول آموزشی آنها و همچنین نقش ادبیات در برنام? درسی آنها بررسی شده است و تعاریفی از ادبیات و مولفه های ادبی، ارائه شده است که می تواند ما را در یافتن برنامه ای اصولی و بی نقص در زمین? آموزش ادبیات در ایران، راهنمایی کند. همچنین عمق و گستر? آموزش ادبیات در پایه های مختلف تحصیلی مشخص شده است. در این تحقیق از روش تحقیق تحلیل کیفی محتوا استفاده شده است. به این معنا که ابتدا برنام? درسی کشورهای انگلستان، سنگاپور، استرالیا و ایران، همچنین اهداف و مولفه های آموزش ادبیات در آنها، بررسی شده و پس از مشخص کردن وجوه شباهت و تفاوت در آنها، نقاط قوت و ضعف برنام? درسی ایران از لحاظ اهداف و مولفه های آموزش ادبیات تعیین می شود. در نهایت به این نتیجه می رسیم که در تمامی این کشورها، آموزش غیر رسمی ادبیات که به منظور آشناسازی اولی? دانش آموزان با برخی از موارد ساد? ادبی است، از همان سال اول شروع آموزش، آغاز می شود اما آموزش رسمی ادبیات از سال اول دور? متوسطه (معادل با دور? راهنمایی ایران) می باشد. در واقع آموزش ادبیات از سنین یازده تا چهارده سالگی جنب? رسمی پیدا می کند که در مقاطع تحصیلی بالاتر، گسترده تر و پیچیده تر می گردد. در کتابهای فارسی در برنام? درسی ایران، اهداف و مولفه های آموزش ادبیات، به درستی تعریف نشده است حتی تا آخر دوره راهنمایی نیز، مشخص نیست که آموزش کدام مولفه ادبی مد نظر است و به چه مقدار باید آموزش داده شود. به همین دلیل باید اهداف کلی، جزیی و عملکردی در برنامه درسی زبان ملی دوره آموزش عمومی به دقت تعیین شود و در تدوین محتوا مورد استفاده قرار گیرد.
سهیلا امیری مقدم مریم دانای طوسی
آگاهی واج شناختی نوعی توانایی فراشناختی در استفاده از نظام واجی است که مستلزم تفکر آگاهانه است. این آگاهی به توانایی و مهارت فرد در دستکاری آگاهانه ی واحدهای هجایی، درون هجایی و واجی کلمه اطلاق می شود. هدف از این بررسی تلاش برای پاسخ دادن به این دو سوال بوده است که آیا بین میزان آگاهی واج شناختی کودکان فارسی زبان پیش دبستانی قبل از آموزش های رسمی و تعداد هجای کلمات ارتباط معناداری وجود دارد؟ و آیا متغیر جنسیت در این مورد تاثیری دارد؟ در جریان این تحقیق یک مجموعه آزمون آگاهی واج شناختی به عنوان ابزار تحقیق توسط محقق طراحی شد. این آزمون شامل خرده آزمون هایی برای سطوح هجایی درون هجایی و واجی بود. هر خرده آزمون با 5 محرک یک تا سه هجایی آزموده می شد. آزمون یاد شده در مورد 80 نفر از کودکان(40دختر و 40پسر)فارسی زبان پیش دبستانی شهرستان رامیان از توابع استان گلستان اجرا گردید. افراد نمونه از نظر هوشی، تمیز شنیداری، زبان، و رفتاری کنترل شده بودند. پس از گردآوری داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) داده ها خلاصه و طبقه بندی شدند. سپس با استفاده از روش آماری آزمون تی مکرر و واریانس مختلط (2×2) و (3×2) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد بین میزان آگاهی واج شناختی کودکان مورد آزمون و تعداد هجاهای محرک ها در خرده آزمون های حذف هجای آغازین، تشخیص واج آغازین و تشخیص واج پایانی ارتباط معناداری وجود دارد. متغیر جنسیت نیز در این مورد اثر معناداری داشته است.
سحر ملاکرمی مریم دانای طوسی
this research is a study on indicators of listening instruction in iranian english as a foreign language (efl) curriculum at guidance school and high school educational levels. this thesis aims at determining: a) the indicators of listening instruction at guidance school and high school efl curriculum. b) the indicators of listening instruction in irans guidance school and high school efl curriculum. c) the weak and strong points of irans guidance school and high school efl curriculum according to the indicators of listening instruction. to fulfill the mentioned aims, through a qualitative method (grounded theory) efl curriculum of finland (2004), canada (2001, 2007), lebanon (1995) and efl curriculum of iran’s guidance school and high school (actually the related efl textbooks) have been analyzed and investigated. finland and canadas curriculum were selected due to their success in international literacy competitions such as pirls (2011). also, lebanon was considered as one rather successful country in efl instruction at schools. by studying iran’s guidance school and high school efl curriculum, especially those parts on listening instruction, it can be understood that in this curriculum, efl listening is taken for granted, because no clear definition has been presented for it and its sub-skills have not been introduced explicitly. the curriculum developers directly deal with efl listening instructional objectives before determining its conceptual framework in advance. the lack of such conceptual framework leads to considering general and ambiguous efl listening instructional objectives. the pedagogical implications of the findings would be discussed.
فرشید طیاری آشتیانی امیر مهدوی ظفرقندی
این تحقیق تلاشی در بررسی تاثیر آهنگ های با کلام انگلیسی بر روی صورت های تسلسل گفتار زبان آموزان بزرگسال میباشد. چهل شرکت کننده بر اساس نتایج عملکردشان در نسخه معتبر و آزمایش شده آزمون "نلسن" بر روی شصت زبان آموز سطح ?| ?y?نه در آموزشگاه زبان "پردیس دانش" در تهران انتخاب شدند. سپس بطور تصادفی در دو گروه مهار و آزمایش تقسیم و پیش آزمون معتبر "روخوانی بلند" و "مکالمه" به زبان انگلیسی را انجام دادند. بعد از آن، آزمایش علمی در هجده جلسه با اعمال نه آهنگ گلچین شده بر اساس چندی معیار از جمله محبوبیت، آشنایی، میزان و سرعت انتقال کلام انجام شد. زبان آموزان آهنگ ها را بصورت زوجی و گروهی خواندند. محل و چگونگی بیان اتصالات در گفتار که در آهنگ ها اتفاق می افتادند بصورت غیرمستقیم به زبان آموزان تدریس و صورت های تسلسل گفتار مورد نظر در تحقیق از جمله مخفف شدن، ادغام شدن، کوتاه شدن و حذف شدن به آنها القاء می شد. در پایان، پس آزمون "روخوانی بلند" و "مکالمه" به انگلیسی اجرا شدند و صداهای آنها ظبط و بر اساس جدولی توصیفی، توسط دو مدرس نمره داده شدند. نتایج نشان داد که آزمایش انجام شده تاثیر مثبت آماری بر روی صورت های تسلسل گفتار زبان آموزان داشته است. این در حالی است که نتایج حاصله، تاثیر متفاوتی از لحاظ آماری بین نمرات پس آزمون "روخوانی بلند" و "مکالمه" گروه آزمایش نشان ندادند. بدینگونه نتیجه گیری شد که ارائه آهنگ های با کلام انگلیسی به زبان آموزان می تواند تاثیرات مثبتی بر روی صورت های تسلسل گفتار هر دو حالت تولید کلام، روخوانی بلند و مکالمه، داشته باشد. یافته های این تحقیق حامل مفهومات آموزشی برای مدرسان زبان بمنظور آگاهی و دانش بیشتر از مزیت های آهنگ های با کلام برای ارتقاء گفتار زبان آموزان از لحاظ فصاحت می باشد.