نام پژوهشگر: شهریار سمنانی
نازیلا نورائی سید جواد مولی
ارتباط بین mirnaها و تومورزایی و نقش آن ها در این فرایند مشخص است. mir-21 انکومیری است که به واسطه ی کنترل بیان تومورساپرسورهایی مثل pten، در روند پیشرفت و بدخیمی سرطان نقش موثری دارد. در این تحقیق به بررسی نقش mir-21 در پیشرفت سرطان مخاطی مری (escc) می پردازیم. بیان mir-21 در نمونه های پارافینه ی تومورهای scc مری به روش q-rt-pcr بررسی شد. الگوی پراکندگی بافتی mir-21 با تکنیک هیبریداسیون درجا مشخص شد و نیز با استفاده از الیگونوکلئوتید مهاری، بیان mir-21 در رده ی سلولی kyse-30 سرطان مری، سرکوب شده و اثر این سرکوب بر میزان آپوپتوز سلولی بررسی شد. همچنین در یک سیستم هم کشت، تاثیر هم جواری فیبروبلاست های نرمال به-عنوان یکی از اجزای ریزمحیط درون تومور، بر میزان بیان mir-21 در رده ی سلولی سرطانی مری و نیز میزان مهاجرت و تهاجم این سلول ها بررسی شد. همچنین میزان ترشح mir-21 در محیط کشت رویی هر یک از سلول ها به صورت جداگانه اندازه گیری شد. mir-21 در نمونه های توموری escc نسبت به ناحیه ی نرمال حاشیه ی آن، افزایش بیان نشان داد (p = 0.0007). تکنیک ish جایگیری زیر سلولی و پراکندگی بافتی mir-21 را در سیتوپلاسم فیبروبلاست های ناحیه ی استرومای تومور مشخص کرد. در همین راستا، تقسیم بندی تومورها به دو دسته ی با استرومای زیاد و استرومای کم، موید افزایش بیان mir-21 در تومورهای با میزان بالای استروما بود (p = 0.04). هنگامی-که رده ی سلولی سرطانی مری در مجاورت فیبروبلاست های نرمال کشت داده شدند، میزان بیان mir-21 در هر دو رده ی سلولی به تناسب مدت زمان تیمار افزایش داشت و این میزان برای سلول های kyse-30 بیشتر بود. تاثیر مشابه در اثر تیمار با محیط رویی این سلول ها نیز حاصل شد. همچنین نشان داده شد که هم رده ی سلولی kyse-30 مری و هم فیبروبلاست های نرمال، به تناسب مدت زمان کشت، در محیط کشت رویی خود، mir-21 ترشح میکنند. هم جواری با فیبروبلاست های نرمال و نیز محط کشت رویی آن ها به طور مجزا، همچنین باعث افزایش تمایل سلول های kyse-30 به مهاجرت و تهاجم از خلال محیط مشابه ماتریکس خارج سلولی شد (p < 0.0001). سرکوب بیان mir-21 در رده ی سلولی kyse-30 مری باعث افزایش میزان آپوپتوز در این سلول ها به میزان 10% گردید. داده های ما نشان دهنده ی بیان انحصاری mir-21 در فیبروبلاست های ناحیه ی استرومایی تومورها است. تایید ترشح mir-21 به محیط کشت اطراف سلول ها می تواند موید نقش این مولکول به عنوان رابط و پیام-رسان در بین سلول های توموری و محیط اطرافشان باشد و به این صورت اهمیت استرومای اطراف تومور و ریزمحیط درون تومور را در پیشرفت و گسترش سرطان، پررنگ می نماید.
ناصر بهنام پور ابراهیم حاجی زاده
در این رساله، بررسی رابطه بین عوامل موثر بر ابتلاء به انواع سرطان¬های دستگاه گوارش (مری، معده و کولورکتال) و بقای این بیماران در استان گلستان مد نظر بوده است. با توجه به تعداد و تنوع زیاد متغیرهای مورد مطالعه و لذا عدم امکان بررسی دقیق مفروضات و شرایط استفاده از مدل¬های رایج رگرسیونی، از مدل طبقه بندی درختی برای تعیین عوامل موثر بر ابتلاء به سرطان و نیز از مدل بقای درختی برای تعیین عوامل موثر بر بقای بیماران استفاده شده است. برای دستیابی به مدل مناسب، انواع مدل¬های درختی و الگوریتم¬های مربوطه مورد مطالعه قرار گرفت. سرانجام، با بررسی چندین الگوریتم، از الگوریتم طبقه¬بندی و درخت رگرسیون (crt: classification & regression tree)برای تعیین عوامل موثر بر ابتلاء به سرطان¬ استفاده شد. همچنین از ضابطه جینی برای انتخاب بهترین افراز روی هر گره و از مساحت زیر منحنی مشخصه گیرنده (roc curve: reciver operating characteristiccurve) برای تعیین میزان صحت مدل طبقه بندی درختی و از اندازه اختلاف (spe: measure of separation) برای تعیین توانایی پیش بینی مدل بقای درختی استفاده شد. نتایج مدل¬بندی درختی نشان داد که آداب و فرهنگ تغذیه ای، بهداشت فردی و تحرک (از مجموعه عوامل مربوط به سبک زندگی)، آلودگی آب، مواجهه با سی تی اسکن و اشعه ایکس رنگی (از عوامل محیطی- اجتماعی)، سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان (از عوامل وراثتی) و سن و جنس (از عوامل دموگرافیک) می توانند در ابتلا به سرطان های دستگاه گوارش موثر باشند. افزون بر این،جنس مذکر، سن بالا، کاهش وزن، کاهش روحیه بیمار و روش درمانی به عنوان عوامل موثر بر میزان بقای بیماران شناسایی شدند. این پژوهش بر اساس اطلاعات مربوط به بیماران مبتلا به سرطان های دستگاه گوارش طی سال 1388 استان گلستان(شامل 14 شهرستان، 25 شهر، 27 بخش و 60 دهستان) می باشد که با سرشماری به دست آمده اند و به ازای هر بیمار دو شاهد همسان سازی شده از نظر جنس، سن، قومیت و محل زندگی انتخاب شدند. با وجود این، مدل ها، روش ها و الگوریتم های معرفی شده در این پژوهشکلی است و می تواند برای بررسی این بیماری ها در مناطق دیگر نیز استفاده شوند. گفتنی است که امکان استفاده از مدل های درختی در وضعیت هایی که شرایط استفاده از مدل های کلاسیک مهیا نیست و نیز تفسیر آسان تر نتایج حاصل از آن، دو مزیت اساسی مدل های درختی است که می تواند مورد توجه و استفاده پژوهش گران حوزه های بهداشت، پزشکی و پیراپزشکی قرار گیرد.
محمد شفیعی جواد مولی
سرطان مری ششمین عامل مرگ و میرهای ناشی از سرطان در دنیا می باشد. استان گلستان در شمال شرقی ایران یکی از قطب¬های جهانی با شیوع بالای سرطان مری از نوع کارسینومای سلول سنگفرشی (escc) محسوب می¬شود. مکانیسم¬های مولکولی دخیل در این بیماری هنوز بطور دقیق شناخته نشده است. اخیرا نقش mirnaها در پاتوژنز سرطانها نشان داده شده است. در این تحقیق، پروفایل بیانی بیش از هفتصد mirna در نمونه¬های بافتی پارافینه کارسینومای سلول سنگفرشی و نرمال حاشیه آن در 10 بیمار استان گلستان بررسی شد. استخراج rna و سنتز cdna از ناحیه توموری و سالم انجام گردید و پروفایل بیانیmirnaها به روش pcr array با استفاده ازmercury lnatm universal rt microrna pcr (exiqon) و با کمک دستگاهroche lightcycler® 480 انجام شد. نتایج معنی¬داری در افزایش بیان عمده در mir-519d، mir-512-5p، mir-372، mir-519a، mir-520c، mir-371، mir-524-3p، mir-517c، mir-373، mir-518a-3p، mir-518f، mir-518b، 516a-5p، mir-517a، mir-518c و mir-371-3p و کاهش بیان عمده در mir-338-3p ، mir-20b*، mir-211 و mir-658، mir-375، mir-203، mir-216b، mir-133a، mir-145، mir-133b، mir-139 و mir-143 نشان داده شد. آنالیزهای بیوانفورماتیک برای تعیین mrna هدف mirnaها بر اساس عملکرد مولکولی، فرایندهای زیستی و مسیرهای واکنشی با نرم¬افزار بیوانفورماتیکی cytoscape بیانگر تاثیرات احتمالی آنها در مسیرهای رشد و پیشرفت سرطان مانند مسیرهای مستقیم و غیر¬مستقیم p53، مسیرهای انکوژنی مهم مانند c-myc و مسیرهای تنظیمی آپاپتوز و یا تکثیر سلولی بود. همچنین مطالعات عملکردی mir-211، mir-338-3p و mir-375 نیز نشان داد بیش¬بیان آنها موجب کاهش بیان sox2ot، تغییر در سیکل سلولی و تجمع سلول¬ها در فاز sub-g1 در سلولهای nt-2 می¬شود. نتایج پروفایل بیانیmirnaها در این مطالعه با سایر مطالعات در مواردی همخوانی داشته و در مواردی نیز تفاوت¬هایی مشاهده می¬شود. عمده این تفاوت¬ها در افزایش بیان let-7d، mir-340 و mir-10 در بیماران چینی و نیزmir-16 ، mir-34c، mir-132، mir-137وmir-138 در بیماران ژاپنی می¬باشد. اطلاعات بدست آمده از نتایج این تحقیق برای اولین بار پروفایل بیانی mirnaها را در بیماران escc ایرانی نشان می¬دهد و می¬تواند در مطالعات آتی بیومارکرها و نیز در راستای کنترل escc مورد استفاده قرار گیرد.