نام پژوهشگر: محمد طاهر بروشکی
روزیتا سالاری محمد طاهر بروشکی
نتایج نشان داد که تمامی نمونه های فلفل قرمز مورد بررسی در این مطالعه به گونه های قارچی و باکتریایی آلوده بودند. فلور کپکی نمونه، براساس روشهای مبتنی بر کشت، در محدودهcfu/g 103×4/2 تا cfu/g 106×6/4 شمارش گردید. مطالعات میکروسکوپی کلنی های کپکی نشان داد که 91 در صد از نمونه های فلفل قرمز آلوده به جنس آسپرژیلوس، 58 درصد آلوده به جنس پنی سیلیوم، 33 درصد آلوده به جنس رایزوپوس و33 درصد آلوده به جنس آلترناریا بودند. با استفاده از روش pcr و انجام عمل توالی یابی بر روی dna کلنی های آسپرژیلوس و پنی سیلیوم ایزوله شده از نمونه ها، گونه های aspergillus flavus، aspergillus tubingensis و penicillium chrysogenum شناسایی گردید. نتایج حاصل از انجام کروماتوگرافی tlc نشان داد که در بین سوش های ایزوله شده، 80% از سوش های aspergillus flavus قادر به تولید آفلاتوکسین b1 و 5% از سوش های aspergillus tubingensis قادر به تولید اکراتوکسین a بودند و سایر گونه های آسپرژیلوس و همچنین جنس های پنی سیلیوم، آلترناریا و رایزوپوس توانایی تولید آفلاتوکسین b1 یا اکراتوکسین a را نداشتند. 4/69 و 7/16 درصد از نمونه های فلفل قرمز به ترتیب توسط آفلا توکسین b1 و اکراتوکسین a در سطوح مقادیر 6/15-4/0 میکروگرم بر کیلوگرم و 17/2-74/0 میکروگرم بر کیلوگرم آلوده بودند. بین روش elisa و hplc در تعیین میزان آفلاتوکسین b1 و اکراتوکسین a ، همبستگی خوبی مشاهده گردید ( r2=0/979 و r2=0/947 ). بررسی تاثیر شرایط دمایی و رطوبتی در دوره نگهداری نشان داد که دمای 25 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 95 درصد، بهترین شرایط برای تولید آفلاتوکسین b1 و اکراتوکسین a می باشد و با کاهش رطوبت نسبی و دمای نگهداری به پایین تر از 75 درصد و 10 درجه سانتی گراد، می توان به جلوگیری از تولید این سموم و آلودگی محصول به آنها در دوره نگهداری کمک کرد. مقایسه نتایج بدست آمده در زمینه تاثیر روشهای مختلف آلودگی زدایی بر میزان مایکوتوکسین ها، ویژگی های فیزیکوشیمیایی و ویژگی های میکروبی نشان می دهد که در روش پرتودهی گاما، علاوه بر اینکه میزان آلودگی میکروبی و میزان آفلاتوکسین b1 و اکراتوکسین a بطور محسوسی در محصول کاهش پیدا می کند، کمترین تاثیر منفی در ویژگیهای فیزیکو شیمیایی محصول مشاهده می گردد.
محمد ریوف صفری عرب حمید رضا
در سال های اخیر استفاده از آنتی بیوتیک پروفیلاکسی قبل یا بعد از جراحی ایمپلنت از جمله روش های بحث برانگیز در کاستن از عوارض جراحی و پایین بردن احتمال شکست ایمپلنت بوده است. تحقیقات انجام شده در این زمینه گاه نتایج متناقض داشته است. هدف پروفیلاکسی آنتی بیوتیک پیش گیری از عفونت و عوارض احتمالی پس از جراحی و کاستن از معدود موارد عدم موفقیت جایگذاری ایمپلنت می باشد. در حالی که در یک سو اهمیت به حداقل رساندن ریسک شکست ایمپلنت و عوارض جراحی مطرح می شود در سوی دیگر عاقلانه است که به عوارض استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک نیز توجه شود. هر چند ایمپلنت دندانی نرخ شکست پایینی دارد ولی توجه به استفاده از آنتی بیوتیک های پروفیلاکسی می تواند ارزش نگاه دقیق تر را داشته باشد.از 28 نفری که وارد مطالعه شدند به صورت تصادفی به 2 گروه 14 نفری تقسیم و در گروه اول 2 گرم آموکسی سیلین 1 ساعت قبل از جراحی داده شد (گروه آزمایش-پروتکل تک دوز). به گروه دوم هر 8 ساعت 1 کپسول 500 میلی گرم تا یک هفته بعد از جراحی تجویز شد (گروه کنترل-پروتکل دراز مدت). بیماران در فواصل یک هفته، یک ماه و سه ماه فالوآپ شده و تست های bop و عمق پروبینگ و رادیوگرافی pa انجام شده و وجود درد، تورم و عفونت نیز بررسی شد. جراحی کاشت ایمپلنتها توسط یک جراح انجام شد و به بیماران کد داده شده و ثبت داده ها بصورت blind گردید. سپس نتایج بین دو گروه مقایسه و با کمک نرم افزار spss .11.5 تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.تفاوت آماری معناداری در پارامترهای کلینیکی و رادیوگرافیک اندازه گیری شده در زمان ها و گروه های مورد مطالعه دیده نشد. تنها کاهش تورم از زمان t0 (هفته اول) به t1 (ماه اول)در گروه آزمایش و کاهش درد در هر دو گروه معنی دار بوده است. تغییرات تحلیل استخوان در زمان های t1 (ماه اول) و t3 (ماه سوم) در هر دو گروه نیز معنی دار بود، اما تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.از نتایج این مطالعه چنین بر می آید که تفاوتی بین مصرف دوز واحد 2 گرم آموکسی سیلین یک ساعت پیش از جراحی با مصرف دوز یک هفته ای پس از عمل این آنتی بیوتیک در پیش گیری از عوارض جراحی و بهبود پارامترهای کلینیکی و رادیوگرافیک ایمپلنت وجود ندارد.