نام پژوهشگر: حبیب مروت
عباس قاسمی حبیب مروت
بازارهای مالی چه بعنوان جایگاهی برای سوداگران و معامله گران و چه بعنوان مکانی مناسب برای سرمایه گذاری مورد توجه صاحبان سرمایه بوده است. ولی سوالی که همواره برای تازه واردین به این عرصه مطرح بوده است، چگونگی و نحوه تصمیم گیری فعالان و حرفه ای ها در این بازارهاست. در بازارهای مالی، قیمت یک ورق ریسکی به وسیله بازارسازان براساس تقاضای مازاد تعاملات عامل های ناهمگن، تعیین می گردد. این عامل ها، نمودارگراها و بنیادگراها، هستند که سفارشات آن ها بر مبنای تفاوت بین تخمین ها در مورد قیمت آتی است به طوری که نمودارگراها متکی به قوانین وجود روند عمل می کنند و بنیادگراها فرض می کنند که دارای اطلاعاتی در مورد فضای اقتصادی هستند و بر این اساس نظرات خود را شکل می دهند. اگر قیمت در بلند مدت با مقادیر پیش بینی شده بنیادگراها فاصله زیادی داشته باشد، بنیادگراها اطمینان خود را از پیش بینی ها کاهش داده و وزن بالایی به بازگشت قیمت به قیمت بنیادی می دهند. در حقیقت در بازار مالی شاهد استراتژی های پویایِ مختلفی هستیم که با توجه به تعاملات عوامل ناهمگن شکل گرفته است. در طی یک دهه گذشته نوسانات بازار بورس تهران شدید بوده است و به همین دلیل همواره کارایی، ثبات و شفافیت بازار بورس در تخصیص سرمایه مورد تردید بوده است. دلایل مختلف (سیاسی، اقتصادی، روانشناختی و ...) را می توان علت نوسانات شدید در این بازار دانست. اما یکی از عواملی که می تواند نقش مهمی در توضیح تلاطم و نوسانات بازار سهام تهران داشته باشد، احساسات، عقاید و انتظارات سرمایه گذاران در مورد تغییرات آتی سهام شرکتها می باشد. تعاملات سرمایه گذاران با دید سرمایه گذاریِ کوتاه مدت (نمودارگراها) با سرمایه گذاران با دید سرمایه گذاریِ بلندمدت ( بنیادگراها) می تواند منجر به شکل-گیری رفتار توده ای در بازار و شکل گیری حباب و فروپاشی آن شود و در نتیجه باعث بی ثباتی این بازار و افزایش ریسک سرمایه گذاری در آن گردد. در راستای بررسی و آزمون این موضوع و فرضیه، در این تحقیق ضمن مدل سازی رفتار این دو گروه مهم از سرمایه گذاران موجود در بازار سهام تهران، تاثیر انتظارات هریک از آنها را برروی قیمت نهاییِ شاخصِ کل مشخص کرده و سعی براین داریم تا شدت اثر هریک را با دیگری مقایسه کنیم. در این راستا از رهیافت و مدل سازی محاسباتی عامل محوراستفاده خواهد شد. نتایج مدل سازی نشان می دهد که اولاً بیش از 80 درصد تفکرات و انتظارات سرمایه گذاران در بازار سهام تهران از نوع انتظارات نمودارگرایی است و این می تواند یکی از دلایل نوسانات شدید بازار در دو دهه اخیر باشد، ثانیاً کشش تقاضای نمودارگراها از بنیادگراها بیشتر است و بنابراین واکنش آن ها به تغییرات قیمت شاخص بیشتر بوده و لذا این نیز از دیگر دلایل نوسانات بازار به شمار می آید.