این تحقیق با هدف شناسائی و رتبه بندی مهمترین چالش های موجود در روند خصوصی سازی باشگاه های فوتبال کشوربر اساس مدل pest می باشد که از جهت هدف، کاربردی و از جهت نحوه گرداوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ورزشی سازمان لیگ فوتبال و فدراسیون فوتبال؛ اساتید رشته تربیت بدنی چهار دانشگاه علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت مدرس، علوم انتظامی و تهران؛ کارشناسان ورزشی شامل دانشجویان مقطع فوق لیسانس و دکتری رشته مدیریت ورزشی چهار دانشگاه فوق و کارشناسان سازمان لیگ فوتبال و فدراسیون فوتبال می باشد که مجموعاً 245 نفر تخمین زده شدند و تعداد نمونه آماری با رعایت تناسب، 150 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظرمتخصصان تائید شد. برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. میزان آلفای کرونباخ برای عامل سیاسی – حقوقی، 701/0 ؛ برای عامل اقتصادی،713/0؛ برای عامل اجتماعی – فرهنگی،771/0 و برای عامل تکنولوژیکی برابر 703/0 و برای کل پرسشنامه برابر 861/0 محاسبه گردید. از بین پرسشنامه های توزیع شده تعداد 156 پرسشنامه تحویل شد که در نهایت 150 پرسشنامه معتبر شناخته شد و در تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. از آمارتوصیفی برای رسم جداول فراوانی و نمودار ها استفاده شد. همچنین در بخش آمار استنباطی برای پاسخ گویی به سوالات تحقیق، از نرم فزارexcel و میانگین هندسی جهت شناسایی چالش ها و از نرم افزارexpert choice و تکنیک های رتبه بندی ahp ، topsis و saw جهت رتبه بندی اولیه و روش های اولویت بندی میانگین رتبه ها، borda و copeland جهت ادغام اولویت ها و تعیین رتبه بندی نهایی عوامل و معیارهایی که به عنوان چالش شناسایی شده بودند، استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق حاضر مهمترین چالش های پیش روی خصوصی سازی باشگاه های فوتبال بر اساس مدل pest ؛ به ترتیب اولویت بندی، چالش های سیاسی – حقوقی، چالش های اجتماعی – فرهنگی، چالش های اقتصادی و چالش های تکنولوژیکی می باشد. خصوصی سازی بدون برنامه و مرحله ای نبودن آن، مهمترین معیار چالش سیاسی- حقوقی می باشد. اهمیت کم ورزش در مجموعه برنامه های توسعه اقتصادی ـ اجتماعی، مهمترین معیار چالش اجتماعی – فرهنگی می باشد. عدم تحقق حق پخش تلویزیونی به عنوان یک منبع درآمد، مهمترین معیار چالش اقتصادی شناسایی شد. ناکافی بودن تسهیلات اعطایی ویژه از سوی دولت به بخش خصوصی مثل برق و گاز و ... مهمترین معیار چالش تکنولوژیکی شناخته شد.

اطلاع یابی در زندگی روزمره، شاخه ای نسبتاً جدید در مطالعات حوزه رفتار اطلاعاتی است. این حوزه بر نوع خاصی از اطلاع یابی تمرکز دارد که ارتباطی با کار و تحصیل ندارد و اطلاعات مورد نظر این گونه اطلاع یابی، اطلاعاتی است که در زندگی روزمره مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به اهمیت رفتار اطلاع یابی در زندگی روزمره، پژوهش حاضر در حوزه یاد شده و در میان دو قوم عرب و بختیاری ساکن شهرستان اهواز انجام شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقاتی است که در حوزه "اتنوانفورماتیک " قرار می گیرد. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها دو پرسش نامه مجزا برای دو قوم مورد بررسی بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات صاحبنظران و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که برای پرسشنامه عرب ها 862/0 و برای پرسشنامه بختیاری ها 867/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آماره های استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی تفکیکی، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. ابزارهای تجزیه و تحلیل، نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 و نیز صفحه گسترده مایکروسافت اکسل بودند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه هویت ملی، هویت قومی و احساس تبعیض با فرایند اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره معنادار است، اما جهت رابطه ها و نیز نتایج آزمون تی نشان داد که بین عرب ها و بختیاری ها در زمینه اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره برای هر دو قوم نشان داد که هویت ملی، هویت قومی و احساس تبعیض پیش بینی کننده های تعیین کننده ای برای اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره منسوبین به اقوام مورد مطالعه بود. تفاوت مشاهده شده در رفتار اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره بین افراد منسوب به دو قوم نشان داد، احتمالاً این تفاوت رفتار اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره این دو قوم می تواند با تفاوت بین موقعیت ها، نگرش ها، باورها، آداب، سنن، مناسک و نظایر آن ها به طور کلی آن چه که تحت عنوان شیوه زندگی و بافت و زمینه محیطی از آن یاد می شود در ارتباط باشد.

چکیده ندارد.