نام پژوهشگر: الناز تجویدی
محمد معدنی الناز تجویدی
چکیده هدف نهایی واحدهای اقتصادی، کسب سود بیشتر است. مدیریت، فرآیند به کارگیری مؤثر منابع انسانی و امکانات ، برای تحقق اهداف سازمانیاست. مدیران کارا، توانایی استفاده بهینه از منابع موجود را در فرآیند تحقق اهداف سازمانی دارند. بنابراین توانایی مدیر در به کارگیری منابع شرکت جهت کسب سود از اهمیت به سزایی برخوردار است. توانایی مدیران به وسیله صورت های مالی و به ویژه "سود " شرکت ارزیابی می شود . مبنای حسابداری "تعهدی " مدیران را در انتخاب روش های گوناگون حسابداری صاحب قدرت انتخاب می سازد و از آن جا که مسئولیت تهیه صورت های مالی بر عهده مدیریت واحد تجاری است و با توجه به دسترسی مستقیم مدیران به اطلاعات و داشتن حق انتخاب روشهای اختیاری حسابداری، امکان مدیریت سود وجود دارد. از نتایج اقتصادی غیرشفاف بودن اطلاعات این است که ممکن است بر تمایل سرمایه گذاران به خرید سهام شرکت تأثیر بگذارد. بدین ترتیب عدم تقارن اطلاعاتی ناشی از مدیریت سود باعث تاثیر بر نقدشوندگی می شود . از طرفی توانایی مدیران تحت تاثیر عواملی نظیر اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام شرکت ها قرار می گیرد . پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی از نوع تحقیقات میدانی – همبستگی است و به بررسی رابطه بین توانایی مدیریت ، اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام از یک سو و نقد شوندگی سهام از سوی دیگر می پردازد. بر اساس نتایج تحقیق در سال های 1386-1390 بین توانایی مدیران ، اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام از یک سو و شاخص نقد شوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سوی دیگر رابطه معنی دار وجود دارد و در این قلمرو زمانی و مکانی اثر توانایی مدیران بر نقد شوندگی با توجه به سه عامل اندازه شرکت ، نهادی بودن سهامداران و نوسانات بازده سهام متفاوت بوده است. واؤگان کلیدی : توانایی مدیران، اندازه شرکت ، مالکیت نهادی ، نوسانات بازده سهام، نقدشوندگی سهام
سعید زمانی الناز تجویدی
اهمیت حاکمیت شرکتی در جذب سرمایه بلندمدت برای بازارهای سرمایه، حفظ رشد اقتصادی و سرانجام افزایش ثروت کلی و رفاه ملت ها بعد از بحران های مالی و رسوایی های گزارش ها مالی شرکت های بزرگ در دنیا ارزشمند شده است. علاوه بر این، از یک سیستم خوب حاکمیت شرکت انتظار می رود که استفاده مدیریتی از فرصت فعالیت های مدیریت سود را محدود نماید، بنابراین تقویت قابلیت اتکای سود گزارش شده را به همراه خواهد داشت. فرسایش کیفیت سود، شفافیت و سطح افشا باعث می شود که سرمایه گذاران اعتماد کمی به اعداد حسابداری داشته باشند. به همین جهت در این پژوهش با اشاره به این که ساختار مناسب حاکمیت شرکتی قابلیت اتکای اطلاعات را بالا می برد به اثر ساختار حاکمیتی بر ارتباط بین جریان وجوه نقد آزاد اضافی و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که از بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اندازه هیئت مدیره دارای ارتباطی معکوس و معنادار با کیفیت سود می باشد. این در حالی است که تأثیر سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر کیفیت سود و همچنین تأثیر مفروض جریان نقد آزاد اضافی بر روابط بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و کیفیت سود رد شد. از میان متغیرهای کنترلی نیز مشخص شد که بالا رفتن سطح بدهی منجر به افزایش کیفیت سود می شود.
میثم جهانگرد علی اصغر انواری رستمی
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ساختار سرمایه بر پاداش هیئت مدیره و کارایی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای اندازه گیری ساختار سرمایه از نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام و برای اندازه گیری کارایی سرمایه گذاری از مدل بیدل و همکاران استفاده گردیده است. به منظور بررسی این فرضیه ها داده های 115 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1388 الی 1392 و با به کارگیری مدل های رگرسیونی چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختار سرمایه بر پاداش هیئت مدیره تأثیر معنادار و مثبت دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پاداش هیئت مدیره و کارایی سرمایه گذاری رابطه معناداری وجود دارد.