نام پژوهشگر: نجمه کیخا

نسبت فعل اخلاقی و فعل سیاسی در حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - دانشکده علوم سیاسی 1391
  نجمه کیخا   محمد علی فتح اللهی

تبیین صحیح نسبت فعل اخلاقی و سیاسی بر اساس علوم انسانی اسلامی و با تکیه بر دانش بومی، و همچنین دور ماندن از پژوهش های سطحی، بی نتیجه و جزء نگر، نیازمند فهم بنیان های فلسفی و اسلامی در کاوش مسائل علوم اجتماعی است. رساله حاضر با چنین هدفی به تبیین اخلاق و سیاست بر اساس حکمت متعالیه می پردازد و این پرسش را مطرح می سازد که حکمت متعالیه از چه ظرفیت هایی برای تبیین نسبت فعل اخلاقی و فعل سیاسی برخوردار است؟ در پاسخ به این پرسش، ضمن تأیید کارایی اصول و قواعد این مکتب همانند مباحث نفس شناسی، حرکت جوهری، تشکیک وجودی و... در تبیین نسبت فوق، تأکید بیشتر بر یکی از نوآوری های این حکمت به نام عالم مثال و قوه خیال انسان شده است. عالم مثال واسطه ی دو دنیای محسوس و معقول است و امکان نیل انسان از دنیای مادی به دنیای معنوی و همچنین امکان درک امور ذهنی و غیر محسوس را فراهم می نماید. عالمی که ما در آن زندگی می کنیم، عالم مثال است و البته این عالم دارای درجات و مراتب مختلفی است که افراد متناسب با معرفت خویش مراتب مختلف آن را درک می کنند. تجرد عالم مثال یکی از نوآوری های حکمت متعالیه است که همین تجرد، امکان بقای آن را فراهم می سازد و امکان بحث از وجود جامعه، هویت، ملیت، عرف و دیگر ساخته های اجتماعی فراهم می شود. عالم مثال از چند جهت به تبیین نسبت اخلاق و سیاست می پردازد که عبارتند از: نفی دوگانگی و جدایی میان اخلاق و سیاست، ایجاد بستری مشترک برای پیوند میان این دو، توان تحلیل چگونگی نزول و صعود اخلاق و سیاست و پیوند یا گسست سیاست با اخلاق متعالی، تبیین جایگاه و نقش شریعت در پیوند اخلاق و سیاست و مهم تر از همه، نشان دادن درجات و مراتب مختلف پیوند اخلاق و سیاست و توان داوری میان نظریات مختلف اخلاق. مباحث رساله حاضر در چند قسمت ارائه شده است: بررسی اهمیت و جایگاه حکمت متعالیه و تمایز آن از سایر حکمت ها، بررسی ادبیات موجود در زمینه اخلاق و سیاست، بحث از عالم مثال، بررسی فعل اخلاقی و فعل سیاسی و در پایان نسبت میان فعل اخلاقی و فعل سیاسی.