نام پژوهشگر: بهرام معمار

بررسی ظهور نشانگرهای e-cadherin وmatrix metalloproteinase-9 در کارسینوم سلول سنگفرشی حفره دهان و حاشیه جراحی آن به روش ایمنوهیستوشیمی و ارتباط آنها با شاخص های کلینیکوپاتولوژیک
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مشهد - دانشکده دندانپزشکی 1391
  مهشید رامتین   بهرام معمار

چکیده مقدمه و هدف اسکواموس سل کارسینوما شایعترین بدخیمی حفره دهان است. scc توموری با منشا اپیتلیوم سنگفرشی است که مهاجم بوده و ازطریق غشا پایه و ماتریکس خارج سلولی پخش می شود. ماتریکس متالوپروتئیناز29یک آنزیم حل کننده کلاژن و ژلاتین است که در تهاجم سلول های تومورال به بافت همبندی و نفوذ عمیق تر آنها دخالت دارد.e- cadherin یک مولکول چسبنده غشایی وابسته به یون کلسیم و مسئول اتصال سلول به سلول در بافتهای اپی تلیالی است و اثر تنظیمی منفی آن سبب کاهش توانایی اتصال سلولها به یکدیگر شده و تهاجم آنها را به بافتهای مجاور و زیرین ممکن می سازد.لبه ی جراحی، به عنوان لبه ی تومور، لبه ی آزاد و یا لبه ی بافت طبیعی شناخته می شود، و معمولا به بافت طبیعییا لبه ی قابل مشاهده بعد یا در حین جراحی تومور اشاره دارد و فاقد هرگونه دیسپلازی ،کارسینوم درجا و مهاجم می باشد.در کارسینوم سلول سنگفرشی لبه ی جراحی میتواند از 4 تا 10 میلی متر فاصله از تومور اولیه ، بسته به قطر تومور و درجه تمایز متغیر باشد. با وجود منفی بودن لبه ی جراحی در ارزیابی های متداول تقریبا 40% افراد مبتلا با شکست در درمان مواجه می شوند. عود موضعی و متاستاز به گره های لنفاوی گردن شایعترین علت شکست درمان می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه بروز نشانگرهای فوق در ضایعات scc و لبه جراحی آنها میباشد تا شاید بتوان از آنها برای تعیین دقیق تر میزان برداشت بافتهای اطراف تومور و در نتیجه پیش آگهی دقیق تر بهره جست. مواد وروش ها در این مطالعه گذشته نگر، ظهور نشانگرهای e-cadherin وmmp-9 در 58 مورد بلوک پارافینی مربوط به کارسینوم سلول سنگفرشی دهان و حاشیه های سالم بدست آمده از جراحی کامل آنها و 15مورد مخاط نرمال دهان که از حاشیه های سالم ضایعات خوش خیم غیر آماسی بدست آمده بود از بیوپسی کامل آنهارا توسط تکنیک ایمنوهیستوشیمی ارزیابی کردیم.آزمونهای آماری مورد استفاده عبارت بود از: آزمون دقیق fisher، mann-whitney،kruskal-wallis ، chi_ square و ضریب همبستگی اسپیرمن. یافته ها اختلاف آماری معناداری در گریدهایii و iii بین میزان ظهور e-cadherinبر حسب irs در scc و لبه ی جراحی ضایعات وجود داشت .(به ترتیب 0/02,p=0/01p= ). اختلاف آماری معناداری بین گرید و موقعیت بروز e-cadherin در لبه ی جراحی وجود داشت.( 0/01 (p= .از لحاظ سلولاریتی بین ظهور e-cadherin و گریدضایعه در تومور ولبه ی جراحی اختلاف معناداری وجود داشت.(0/001p=در تومور و0/003p=در لبه ی جراحی). اختلاف آماری معناداری در تومور و لبه ی جراحی از لحاظirs)immuno reactivity score ( ،محل بروزو سلولاریتی e-cadherinدر دو stage وجود داشت. (0/000 p<). اختلاف آماری معناداری از لحاظ درجه ی سلولاریتیmmp-9بین تومور و لبه ی جراحی در دو stage وجود داشت. (0/001p=). بین میانگین رتبه های سلولاریتی mmp-9 تومور در سه گریدscc اختلاف معناداری وجود داشت.( 0/04 p=). بین دو گروه نرمال و تومورال اختلاف معناداری در میانگین رتبه ها در هر یک از متغیرهای ذکر شده مشاهده شد. (0/000 p<). بین دو مارکر فوق همسویی و ارتباط معناداری وجود نداشت. شدت رنگ پذیری mmp-9 با گرید و stage ضایعه مرتبط نبود. تظاهر mmp-9 و e-cadherin با شاخص های سن و جنس دارای ارتباط معنادار نبود.( 0/05 p>). نتیجه گیری : لبه ی جراحی scc دهان که از دید جراح و پاتولوژیست سالم به نظر میرسد با حاشیه ی بیولوژیک تفاوت دارد.کاهش ظهور e-cadherin و افزایش ظهورmmp9 در scc لبه های جراحی باتهاجم و پیشرفت بیشتر ضایعه ارتباط دارند و این شاخص ها احتمالا با پیش آگهی ضعیف تر بیماری همراه هستند. e-cadherin جهت تعیین دقیق لبه ی جراحی و بررسی شاخص های کلینیکوپاتولوژیک تومور مارکر قابل اعتمادتری نسبت به mmp-9میباشد. کلید واژه ها: e-cadherin، ماتریکس متالوپروتئیناز-9 (mmp-9)، کارسینوم سلول سنگفرشی ،لبه ی جراحی، سرطان دهان ،ایمونوهیستوشیمی.

بررسی سطح بیان دو microrna شاخص ناشی از پروفایلینگ جامع نمونه های توموری و غیر توموری کارسینومای سلولهای سنگفرشی مری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم پایه 1391
  هما ملایی   مریم مقدم متین

سرطان مری یکی از خطرناک ترین انواع سرطان هاست که مرگ و میر ناشی از آن نسبت به بروز بیماری 91% است. این مرگ و میر بالا عمدتا به دلیل تشخیص دیر هنگام بیماری است، به طوری که در زمان تشخیص، در حدود 50% بیماران متاستاز به گره های لنفاوی دیده می شود. بنابراین شناسایی بیومارکرهای پیش آگهی و تشخیصی جدید که امکان تشخیص زود هنگام بیماری را فراهم سازند کمک کننده است. micrornas گروهی از rnas غیر کننده هستند که تنظیم بیان ژن را در سطح پس از رونویسی کنترل می کنند. در دهه های اخیر تغییر سطح بیان micrornas در سرطان های مختلف به کرّات گزارش شده است و این تغییر با عملکرد های مختلف micrornas در روندهای مرتبط با سرطان در ارتباط می باشد. mir-338-3p از جمله این micrornas است که کاهش سطح بیان آن در تعدادی از سرطان ها گزارش شده است و با توجه به اهداف تایید شده آن با متاستاز، آپوپتوز و مقاومت دارویی سلول های توموری مرتبط می باشد. mir-512-5p نیز یکی دیگر از micrornas است که تغییر سطح بیان آن در سرطان های مختلف گزارش شده و با آپوپتوز و بازآرایی کروماتین ارتباط دارد. در مطالعه حاضر به بررسی سطح بیان این دو microrna در کارسینومای سلول های سنگفرشی مری و مقایسه آن با بافت نرمال حاشیه تومور پرداخته شد. به این منظور 37 نمونه پارافینه بافت توموری مری و بافت نرمال حاشیه تومور از بخش آسیب شناسی بیمارستان امید مشهد تهیه شد. پس از پارافین زدایی، استخراج rna کل ، سنتز cdna اختصاصی و تکثیر به روش real-time pcr انجام شد و نتایج به دست آمده با نرم افزارهای rest, genex وspss آنالیز شدند. آنالیز آماری نتایج حاکی از کاهش معنی دار سطح بیان mir-338-3p (01/0 ) با pvalue 001/0 در سلول های توموری در مقایسه با این بیان در سلول های عادی حاشیه ای بود. همچنین بررسی ارتباط بین پروفایل بیماران با تغییر سطح بیان اینmicrorna نشان داد که ارتباط معنی داری بین تغییر سطح بیان این mirna با ویژگی های کلینیکوپاتولوژیکی بیماران وجود نداشت. از آن جا که کاهش معنی دار سطح بیان mir-338-3p در مطالعه حاضر در 91/0 درصد بیماران مشاهده شد و این میزان در مقایسه با سایر بیومارکرهای معرفی شده برای کارسینومای مری قابل توجه است، می توان mir-338-3p را به عنوان یک بیومارکر بالقوه ی جدید برای تشخیص کارسینومای مری معرفی کرد. همچنین با توجه به عملکرد های مختلف این microrna در روند های مرتبط با سرطان احتمال می رود با انجام پژوهش های بیشتر بتوان از آن به عنوان یک عامل درمانی نیز استفاده نمود.