نام پژوهشگر: مینا رضایی
مینا رضایی فرشاد تاجری پور
بیماری های قلبی عروقی از مهم ترین علل شایع مرگ و میر در جوامع صنعتی و رو به رشد می باشند. تصاویر پزشکی از مهم ترین ابزارهای در اختیار پزشک برای تشخیص بیماری و کنترل روند درمان هستند. با توسعه تصاویر ct,mri قلب این روش های تصویرگری به عنوان استاندارد طلایی برای مطالعات قلب و عروق مورد استفاده قرار می گیرند .در سال های اخیر توجه زیادی به این روش تصویرگری و روش های پردازش تصاویر شده است و روش های تصویرگری و پردازش تصاویر قلبی توسعه های زیادی پیدا کرده اند. مطالعات بالینی نشان می دهد که تحلیل هم زمان اطلاعات بطن راست و بطن چپ می تواند اطلاعات مفیدی در مورد کارکرد قلب در اختیار قرار دهد و چه در تشخیص زودهنگام بیماری و چه در روند درمان مفید واقع شود. در این پایان نامه، ابتدا ضرورت و اهداف تحقیق در مقدمه آورده شده است، روش های بخش بندی بطن راست و بطن چپ و پردازش تصاویر قلبی موجود در بخش 2 مرور شده اند. در ادامه روشی برای بخش بندی بطن راست و بطن چپ از تصاویر mri به دو صورت اتوماتیک و نیمه اتوماتیک پیشنهاد شده است. ما با تغییرفرمول بخش بندی پیمایش تصادفی به منظور افزودن دانش قبلی در فرم بخش بندی و تطبیق با استفاده از یک مدل استاندارد از تصویر بخش بندی شده توسط فرد خبره، الگوریتم پیمایش تصادفی را بهبود داده ایم. با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی توانستیم روش را بصورت اتوماتیک پیاده سازی کنیم. برای صحت مدل ارائه شده، متد را بر روی تعداد زیاد و متفاوت تصویرmri اعمال کردیم و نتایج قابل قبولی را از لحاظ کلینیکی و تکنیکی مشاهده نمودیم که در بخش 4 خصوصیات داده ها و نتایج آورده شده است.
مینا رضایی بیتا آیتی
چکیده بیوگرانول سازی یک فرایند خودپایدار سازی بیولوژیکی می باشد که در آن میکروارگانیسم ها به منظور تشکیل یک توده زیستی متراکم کروی تجمع می یابند و به دو گروه عمده گرانول های هوازی و بی هوازی تقسیم می شوند. گرانول های بی هوازی در دهه های اخیر بسیار مورد مطالعه قرار گرفته اند در حالی که تحقیقات در زمینه گرانول هوازی طی چند دوره اخیر آغاز شده است. گرانول هوازی نتیجه توسعه بیوفناری محیط زیست در جهت نیل به راندمان بالای تصفیه فاضلاب می باشد. ویژگی های متمایز گرانول های هوازی دلالت بر برتری این فناوری در مقایسه با فرایندهای لجن فعال متداول دارد. از جمله آن ها می توان به پایداری بهتر، دانسیته بالاتر، ساختار میکروبی قویتر، قابلیت نگهداری توده زیستی بالاتر، سرعت ته نشینی بهتر و قابلیت تحمل نرخ بار آلی بالا اشاره کرد. در این تحقیق راندمان حذف cod در سیستم sbar توسط گرانول های هوازی در حضور فاضلاب سنتزی mtbe با منبع کربنی گلوکز در 6 سیکل 4 ساعته در روز بررسی شد. با توجه به هدف تحقیق در رابطه با بررسی قابلیت ساختار جدیدی از سیستم gsbar در ساخت گرانول ها دو سیستم موازی همزمان با هم راه اندازی شدند. حجم هر یک از پایلوت ها l 6/3 بود. داده های به دست آمده از پایلوت ها با هم مورد مقایسه قرار گرفت. راه اندازی راکتورها در مرحله سازگاری با منبع کربنی گلوکز و mtbe با نرخ بارگذاری kg/m3.d 6/0 در r1 و r2، cod معادل mg/l 100 در هر سیکل آغاز شد. نتایج حاصل در دوره سازگاری بیانگر قابلیت بالای سیستم گرانوله در میزان حذف cod ( بیش از 90 درصد) بود. محدوده بارگذاری mg/l 900-100 در r1 و r2 بود و راندمان حذف در راکتورها با افزایش بار آلی و بالا رفتن درجه سمیت سیستم ها و در نتیجه تحلیل رفتن گرانول ها از 90 به 64 درصد افت پیدا کرد. گرانول های تشکیل شده دارای قطرهای متفاوت در محدوده mm 5/1 تا 6 بودند. با تشکیل گرانول ها قابلیت ته نشینی بالا رفته و شاخص حجمی لجن نشانگر مقادیر در حدود ml/g 100 بود. همچنین بعد از افزایش بار آلی، شوک دهی به هر دو سیستم صورت گرفته بدین صورت که با تزریق 1، 2 و 3 سیکل پیاپی mg/l 2000 راندمان در نهایت به ترتیب در r1 و r2 به 9 و 2/7 درصد کاهش یافت. نتایج حاصل از آزمایش gc-mass نشان داد که در طی فرایند تصفیه mtbe به ترکیبات میانی با سمیت کمتر تبدیل شده است. همچنین سینتیک واکنش نشان داد که فرایند از مدل monod و haldane تبعیت می کند و در نهایت نتایج حاصل از آزمایش tem اجتماع غالب گونه های سیلیاته و روتیفرها بود.
مینا رضایی سیروس خرم
چکیده: اثر حلال بر شکل، شدت، بیشینه طول موج و جابجایی طیف جذبی مواد مختلف موضوعی است که در دهه های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. رفتار طیفی رنگینه ها به شدت تحت تاثیر غلظت، دما، فشار و طبیعت حلال می باشد. برهمکنش های میزبان-میهمان در محیط های حلالی متفاوت با تاثیر بر ساختار الکترونی رنگینه ها باعث ایجاد تغییر در محل طیف های الکترونی، جابجایی طیف های گسیلی و تغییر شدت گسیل می گردد. از طرفی پلاسما نیز می تواند ساختار شیمیایی وفضایی مواد در معرض را تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش، طیف های جذب ونشر تعدادی از رنگینه ها که تحت پلاسما قرار گرفته اند، در محیط های حلالی با قطبیت مختلف مورد بررسی قرار گرفت. بسته به شرایط پلاسمای استفاده شده که شامل نوع گاز ، نوع پلاسما، فشار اعمالی و... می باشد، با استفاده از روش سولواتوکرومیسم، و مقایسه طیف های جذبی این رنگینه ها در حلال هایی با قطبیت مختلف، به اطلاعاتی پیرامون برهمکنش های محیط پلاسمایی با رنگینه مورد استفاده شده، دست یافتیم و بنابراین رفتار فوتوفیزیکی رنگینه مورد بررسی قرار گرفت.