نام پژوهشگر: محمدرضا بمانیان
زهره یوسفی مجتبی انصاری
توسعه و گسترش شهرها به سوی مکانیزه شدن و خیابان سازی سبب از بین رفتن فضاهای باز و سبز، باغها، مناطق ارزشمند دره ها و کوهپایه ها و ایجاد تغییر و تحولاتی جبران ناشدنی در این محدوده شده است. در این میان برنامه ریزی سبزراه ها یکی از مهمترین ابزارهای برنامه ریزی درارتقاء کیفیت زندگی ساکنان شهر است. فضاهای سبز و سبزرا ه ها به علت دارا بودن نقش عمده در افزایش کیفیت آب و هوا و ایجاد تغییرات مثبت در اقلیم محیطهای شهری، برای نگهداری از کیفیت زیست محیطی شهرها ضروری هستند و ارزش های زیبایی شناختی این محیط ها را به نحو قابل توجهی افزایش می دهند. حفاظت از سیستم های طبیعی بوم شناختی، فراهم آوردن فرصت های تفریحی گسترده برای مردم در درون مناطق شهری و نواحی روستایی، تأمین منافع اقتصادی و حفاظت از ارزش های فرهنگی و میراث تاریخی ازجمله مزایای برنامه ریزی سبزراه ها هستند. برای اعمال نمودن راهبردهای حاصل، مسیر تپه دلگشا_سعدی به عنوان مورد مطالعاتی واقعی انتخاب گردیده است. انتخاب این مسیر به دنبال دستیابی به مسیری تاریخی_فرهنگی صورت گرفته است. پژوهشگر مصمم است تئوری سبزراه را به عنوان بستری عملکردی در حاشیه های تاریخی مورد استفاده قرار دهد. برای نیل به این هدف ابتدا تعاریف بین المللی در خصوص سبزراه ها را مطالعه کرده و تحلیل نموده که نتیجه آن دسته بندی تازه تری از سبزراه را ایجاد کرد. پس از آن به بررسی چند مورد انجام شده از سبزراه ها در سطح جهان و ایران پرداخته که سرآمد آن بیان تاریخچه سبزراه در ایران است. این پایان نامه بر آن است که به کمک این یافته ها طراحی در مناظر با همجواری تاریخی خواندنی تر، پایدارتر و عملکردی تر صورت گیرد.
محسن ایرانمنش محمدرضا بمانیان
در شهرهای قدیمی همه استانداردها و تناسبات فضاها را، طبیعت و انسان و توانایی های او تعیین می کرد. عمده ساختمانها بر مبنای جبر طبیعت بومی هر منطقه شکل گرفته بودند. در همه امور مربوط به طراحی ساختمان ها و فضاهای شهری طبیعت محوری و انسان محوری حاکم بود. با تحول عظیمی که بعد از انقلاب صنعتی پیش آمد به تدریج تکنولوژی در زندگی انسان رسوخ کرد و به عنوان جزئی از زندگی وی پذیرفته شد. با گذشت زمان و معضلات ناشی از عدم توجه به طبیعت در فضاهای شهری و تصمیم گیری های کلان، نانو تکنولوژی با تغییر نگرش و با رویکرد طبیعت محوری سعی در بازیابی نقش از دست رفته طبیعت در معماری و تعاملات وی با محیط شکل گرفت. این تکنولوژی به دلیل ریشه هائی که در طبیعت (بایونیک) دارد سعی در همراهی با طبیعت دارد و سعی می کند با شناخت مشکلات و معضلات طبیعی که ممکن است هر ساختمانی در هر منطقه جغرافیائی با آن روبرو باشد راه حل آن را نیز در طبیعت پیدا کند. با توجه به روش تحلیلی-توصیفی که در این رساله انجام شد یکی از مشکلات عمده ای که در نمای ساختمانهای بلند وجود دارد بحث آلودگی در نمای ساختمانهاست. به دنبال به حداقل رساندن آلودگی ها در نمای ساختمان ها، این رساله به دنبال یافتن راه حلی بر این مشکل است که این مشکل از طریق پوشش های نانوئی که بر روی نمای ساختمان ها قرار می کیرد قابل رفع است. از موارد قابل بحث دیگر در این زمینه می توان به فساد در مصالح نما اشاره نمود که آنها نیز از طریق نانو پوشش ها قابل رفعند. هدر رفت انرژی و کسب انرژی از طریق نما نیز از موارد دیگری است گه از طریق تکنولوژی نانو در نمای ساختمان ها قابل بررسی است
هادی صفایی پور محمدرضا بمانیان
یکی از نتایج نامطلوب معماری مدرن، جدایی معماری و سازه و مخدوش شدن رابطه این دو حوزه بود. این موضوع، چندین دهه است، که توجه بسیاری از نظریه پردازان و منتقدین معماری و سازه را در جهان، به خود جلب کرده است. از این رهگذر آثار زیادی به کاوش در مورد فلسفه طراحی سازه و چگونگی رابطه معماری و سازه پرداخته اند که برخی از آن ها به قلمروی معماری ایران راه یافته اند. از آنجا که نظریه های ارائه شده، هر یک از دیدی متناسب با خواستگاه های فلسفی خود به این موضوع پرداخته اند، فقدان نگاهی بومی در آراء ارائه شده به شدت احساس می شود. بسیاری از منابع موجود یا با فنی قلمداد کردن این حوزه، به طور کلی، به قلمروهای فلسفیِ سازه و معماری بی توجه بوده اند و یا درصورت پذیرفتن این موضوعات، رابطه سازه و شکل را بر اساس مبانی نظری معماری غرب بازخوانی کرده اند. در میان منابع، موارد محدودی وجود دارند که همچون پژوهش حاضر، تاریخ را مرجعی مناسب جهت بازخوانی رابطه شکل و سازه قرار داده اند. ولی متأسفانه این منابع، غالبا جزو منابع خارجی بوده و نمونه های خود را از معماری کلاسیک غرب برگرفته اند. منابع نادر داخلی نیز، به دلیل رویکرد تحلیلی خود، چندان که باید به تدقیق در نمونه ها نپرداخته اند و معمولا اشاره هایی مختصر به نمونه ها کرده و نتایج کلی گرفته اند. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی توسعه شکل سازه ای در پوشش، با مراجعه به تاریخ معماری ایران و براساس تحلیل پوشش های ایرانی شکل گرفته است. جهت بررسی دقیق تر، گونه «پتکانه»، به عنوان نمونه ای خاص از میان پوشش های ایرانی انتخاب گردید. این گونه، به دلیل توسعه و تداوم تاریخی در طول قرن ها، تنوع و تعدد نمونه ها و برخورداری از ویژگی های ممتاز شکلی و سازه ای، در این پژوهش انتخاب شده است. در پژوهش حاضر، از روشی ترکیبی استفاده شده است. از یک سو با روش توصیفی-تحلیلی ، رابطه شکل و سازه در حوزه نظری نقد شده و از سوی دیگر مجموعه نمونه های متنوع و متعدد پوشش پتکانه در معماری سنتی، زمینه درک رابطه متعادل میان شکل و سازه را فراهم ساخته است. با مقایسه نتایج این دو روش، رابطه متقابل نظریه ها و نمونه ها بررسی شده و ترکیب دو استدلال استقرایی و قیاسی، نتایج پژوهش را شکل داده است. بر این اساس، در برداشتی حداقلی، این پژوهش مبین آن است که انتظام معناگرایانه شکل و سازه موجب می شود که نمایش سازه در اندام های معماری و به طور کلی در فضا، به صورتی «حداقلی» و بر اساس ضرورت باشد. از این منظر، ارزش شکل سازه ای پوشش، به جزئیات سازه ای اغراق آمیز نیست، بلکه به نماد هایی است که از طریق شکل پالایش شده خود عرضه می نماید. بیش از این، با نگاهی حداکثری، می توان اشکال سازه ایِ نوین را بر اساس به کار گیری اشکال سنتی توسعه داد. این امر، بر اساس نگرشی «معناگرا» و «همه جانبه»، محقق خواهد شد.
زینب انجمنی مجتبی انصاری
بحث پیرامون تعریف محیط از جمله مسائل همواره مطرح و مشترک بین رشته های مختلف بوده است. متخصصان هر رشته تعریفی از محیط ارائه داده اند، و از انواع محیط های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کالبدی نام برده اند. اما نقطه مشترک در همه این تعاریف این است که محیط در برگیرنده انسانهاست و نمی توان آن رابدون در نظر گرفتن انسان و نیازهای فردی و اجتماعی وی توصیف یا تفسیر نمود. به علت در هم تنیدگی محیط کالبدی و محیط اجتماعی، مولفه های رفتار اجتماعی افراد و احساس امنیت آنها در فضای اجتماعی رابطه تحت تاثیر عوامل محیطی است. در واقع قابلیت های محیطی به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم می تواند بر رفتار فردی و جمعی افراد اثر گذار باشد. این امربه خصوص در مجموعه های مسکونی اهمیت ویژه می یابد. تقویت روابط همسایگی از طریق ساختار فیزیکی محیط می تواند موجب تقویت نظارت افراد بر محیط زندگی خویش شود و علاوه برافزایش احساس تعلق اجتماعی افراد، احساس تعلق مکانی را نیز در ایشان افزایش دهد. در این پژوهش با توجه به اهمیت خانه و خانواده از یک سو و اهمیت تامین نیازهای اجتماعی انسان از سوی دیگر، سعی می شود که با دیدگاهی بین رشته ای به مقتضیات اجتماعی و کالبدی یک مجموعه همسایگی که بتواند تقویت کننده تعاملات اجتماعی مطلوب باشد، پرداخته شود. در واقع وجوه اشتراک محیط اجتماعی افراد با محیط کالبدی کلید یافتن راهکارهای اصلی جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی افراد در یک محیط زندگی مطلوب جهت آسایش افراد است.
سارا پوریوسف زاده محمدرضا بمانیان
در جای جای خاک این سرزمین می توان عرصه های بی نظیر طبیعی یافت که بستر ساز آثار تاریخی، هنری و فرهنگی تمدن ایرانی می باشند. این عرصه ها غالباً مورد بی مهری قرار گرفته و یا حتی اگر طرحی در زمینه ی مرمت تاریخی و یا طبیعی آنها صورت گرفته فاقد" نگاهی جامع "به ارزشهای طبیعی و تاریخی آن بوده است. از دیدگاه مرمت منظر این مناظر طبیعی و فرهنگی بستری ارزشمند اند که با حفظ و احیای طبیعت، در کنار جایگاه تاریخ ساز و هویت ساز خود می توانند عرصه¬های بسیار مناسبی برای جذب گردشگران باشند. و در چارچوب اصول توسعه ی پایدار تعریف کاربری ها و فعالیتهای جدید در دامان خود، از انزوای تاریخی خارج شده و مورد توجه و استفاده ی مردم قرار گیرند. این پژوهش در راستای علاقه و اشتیاق نگارنده به تحقیق در عرصه های تاریخی ـ طبیعی کشور شکل گرفته است. آنچه پیش روست تلاشی است در بازشناسی منطقه طبیعی ـ تاریخی بیستون که آمیختگی منظر طبیعی و تاریخ تمدن بشری در آن قابل درک و عرصه ی مناسبی برای طرح دیدگاههای مرمت منظر می باشد. نگرش مرمت منظر نگرشی نو به محوطه های تاریخی و طبیعی است.و در نمونه های مختلفی که در چارچوب این نگرش بررسی شده اند نمونه ی کاملی که مفاهیم مرمت منظر طبیعی و مرمت منظر تاریخی را توأمان در نظر گرفته باشد دیده نشده است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیل در بستری از مطالعات کتابخانه ای و همچنین مشاهدات میدانی، بهره گرفته شده است. به منظور تعریف واژه ها و عبارات کلیدی از منابع جدید که توسط نگارنده ترجمه شده استفاده شده است.به منظور شناخت بوم شناسانه ی منطقه ی بیستون به تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده از مرور گزارشات سازمان میراث فرهنگی و متون اسناد کتابخانه ای و منابع اینترنتی پرداخته شده است.
فریال احمدی محمدرضا بمانیان
پژوهش حاضر به منظور ساماندهی و حفاظت از منظر طبیعی بستر حفاظت شده آبشار مارگون فارس به مثابه اثر طبیعی ویژه و برجسته استان فارس و به عنوان اکوسیستم زنده، پویا و حیات بخش منطقه مارگون بر مبنای اصول طراحی منظر پایدار در مناطق حفاظت شده، شکل گرفته است تا از این رهگذر علاوه بر ارتقاء کیفیت محیط طبیعی بستر، موجبات انگیزش حضور هر چه بیشتر گردشگران به این بسترها را فراهم آورد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای است که در آن هدف، ارائه و تدوین اصول و معیارهای طراحی منظر در بستر آبشار های طبیعی و بسط اصول تعیین شده در محدوده مطالعاتی می باشد. در فرآیند ارائه این اصول و در جهت دستیابی به نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای منطقه، نخست به تحلیل و بررسی ویژگی های کالبدی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، اکولوژیکی و اقلیمی محدوده مورد مطالعه با توجه به اسناد مستدل از جمله ، عکس های هوایی، نقشه ها و گزارشات موجود از منطقه در گذر زمان مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس با تحلیل و بررسی جریان ها و ساختار موزاییک منظر طبیعی آبشار مارگون فارس، آشفتگی های حال حاضر این منظر شناسایی شده است. در نهایت با تأکید به یافته های به بدست آمده از تحلیل و ارزیابی اکولوژی منظر این منطقه و دست یابی به ترجیحات بازدیدکنندگان بومی و غیر بومی منطقه برای حضور در سایت حفاظت شده مارگون، از طریق تهیه ی پرسش نامه، عکس برداری و مشاهده و تعیین میزان سازگاری فعالیت های انجام شده ازسوی این دو گروه با جاذبه های طبیعی بستر، پیشنهادات طراحی در زمینه حفاظت و ارتقاء تمامی ارزش های اکولوژیکی این بستر داده شده است.
مهدی منتظرالحجه محمدرضا پورجعفر
در طول سه دهه اخیر ایجاد شهرهای جدید در ایران به عنوان راهکاری جهت کنترل رشد شهرهای بزرگ و محرکی برای توسعه، گسترشی روزافزون به خود گرفته است. اما با این وجود این شهرها نتوانسته اند آن چنان که باید محیط های خوانا و پاسخگویی را برای ساکنین خود و دیگر افراد به وجود آورند. عمده ترین علل و به طور کلی نقصان این شهرها در تأمین کیفیت های مختلف طراحی شهری و به ویژه خوانایی را نیز می توان در ساخت و سازهای توده ای و ناگهانی، تهاجم فرهنگ معماری و شهرسازی غرب و در نتیجه فراموشی اصول معماری و شهرسازی بومی گذشته دانست که سبب تشکیل فضاهایی با کمترین میزان رعایت اصول طراحی و ایجاد کیفیت های مطلوب کالبدی گردیده است. پژوهش حاضر هدف خود را ارتقاء خوانایی و نمایانی شهر جدید سهند به واسطه مکان یابی و طراحی مناسب نشانه های شهری قرار داده است. دستیابی به هدف فوق زمینه لازم برای شکوفایی و توسعه هویت مند این شهر جدید و در نتیجه حس تعلق بیشتر ساکنین این شهر نسبت به آن خواهد شد. با مطالعات عمیق در ارتباط با معیارهای طراحی شهری در توسعه شهر جدید سهند می توان به ارتقاء کیفیت های محیطی این شهر کمک نمود. بنابراین پرداختن به سیمای شهری و پنج عنصر فیزیکی تشکیل دهنده آن (راه، لبه، حوزه، گره، نشانه) در طرح های توسعه شهری شهر جدید سهند یکی از مهمترین راهکارهای دستیابی به هدف مذکور و همچنین مدون تر کردن نقشه ادراکی مردم و در نتیجه بالا بردن حس جهت یابی و مسیریابی در این شهر می باشد. روش تحقیق در پژوهش کاربردی حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. مناسب ترین راه دستیابی به هدف این پژوهش که به صورت طراحی ارائه گردیده است در واقع دستیابی به معیارهایی است تا بتوان از طریق آن ها مناسب ترین مکان ها برای استقرار نشانه های شهری در مقیاس های مختلف و همچنین چگونگی طراحی آن ها است به گونه ای که بتوان ساختمان هایی متمایز و شاخص را در اذهان ساکنین این شهر و دیگر مراجعین آن به وجود آورد. بدین ترتیب محیطی به وجود خواهد آمد که ساکنین آن و دیگران به راحتی قادر به شناسایی، خواندن، تحلیل و ضبط آن در ذهن خود خواهند بود و از این طریق و با مسیریابی و هدایت گری مناسب تر، راحت تر در سطح شهر جابجا خواهند شد.
محسن حسینی محمدرضا پورجعفر
احداث شهرهای جدید که از اواخر دهه شصت در ایران و با هدف پاسخگویی به نیاز مسکن در شهرهای بزرگ و اسکان سرریز جمعیت در این شهرها آغاز گردید، علاوه بر نتایج کارآمد، مسائلی را نیز به همراه داشت. عدم برخورداری از هویت، سرزندگی، پویایی و ... از جمله مسائل مطرح این شهرها در حیطه طراحی شهری است که برای رفع این مسائل می توان از الگوهای طراحی شهری بهره گرفت. یکی از این الگوها که هم اکنون نیز در ساختار شهرهای جدید ایران مشاهده می شود، الگوی محور شاخص شهری یا محور مجهز شهری است. محورهای شاخص، محورهایی هستند که همچون ستون فقرات شهر عمل می کنند و عملکرد مرکز خدماتی شهر را دارند. اما سوالی که مطرح می شود این است که برنامه ریزی و طراحی این محورها و فضاهای شهری پیرامون آنها، تا چه اندازه به اهداف اولیه خود دست یافته است و طراحی فضاهای شهری پیرامون این محورها از چه الگویی باید تبعیت کند. برای پاسخ به این سوال، محور شاخص شهر جدید سهند با استفاده از تکنیک swot و ارائه نقشه های تحلیلی مورد تحلیل کالبدی و ارزیابی عملکردی قرار گرفته است. تحلیل و ارزیابی صورت گرفته نشان می دهد که طراحی و شکل گیری محور شاخص و فضاهای پیرامون آن، ضمن حل بعضی مسائل، مسائلی را نیز به همراه داشته است که نشانه های این مسائل در حال بروز هستند. عدم رعایت اصول کالبدی و کیفی طراحی فضا مثل پیوستگی فضایی، محصوریت و انتظام فضایی، فقدان حس مکان و هویت شهری، انطباق لایه های مختلف عملکردی و بیش از ظرفیت بر محور شاخص شهر و ... از جمله مسائل در حال شکل گیری در محور شاخص شهر جدید سهند است. برای حل این مسائل در محور شاخص شهر جدید سهند و فضاهای پیرامون آن، پس از تحلیل کالبدی صورت گرفته با استفاده از تکنیک swot و با تدوین چشم انداز و ارائه الگوهای راهبردی، معیارهای طراحی کالبدی این فضاها ارائه گردیده است و فضاهای شهری پیرامون محور طبق الگوها و معیارهای ارائه شده طراحی گردیده است.
سیدمحمد زاهدی محمدرضا بمانیان
یافتن بهترین شیوه مداخله در جهت احیا و باززنده سازی ساحل به لحاظ تبدیل ساختن این ساحل به یک مکان تفریجی تمام و کمال و با توجه به تمام پتانسیل های طبیعی و تاریخی موجود در سایت ، هدف این تحقیق است.همچنین توجه به ظوابط طراحی در سواحل رودخانه از اهداف این نوشتار می باشد.
سارا نیکوپرست محمدرضا بمانیان
توسعه صنعت گردشگری امروزه به یکی از مهمترین موضوعات مدیریتی شهرها و کشورها تبدیل شده است. از جمله قابلیت های توسعه این صنعت در شهرها, وجود فضاهای سبز شهری است. حاشیه و اطراف رودخانه ها از جمله فضاهای سبز شهرها هستند که به عنوان مکان های تفرجی, از زمانهای دور مورد توجه شهروندان و گردشگران جهان, بوده اند. رود دره کن در غرب تهران, طولانی ترین و یکی از بزرگترین مسیل های شهر تهران, و از دیرباز محل تفریح و گردشگاه شهروندان تهرانی بوده است. لیکن نبود یک برنامه ریزی منسجم و کارآمد در ارتباط با این فضای شهری و در نتیجه, عدم توجه به قابلیت های زیست محیطی موجود باعث شده این محدوده شرایط نامطلوبی پیدا کرده و طی سالیان, کارآیی و اثربخشی لازم را برای تبدیل به یک مرکز گردشگری از دست داده است. لذا شناخت عوامل موثر و تآثیرگذار بر توسعه گردشگری در روددره ها و به ویژه روددره کن و برنامه ریزی برای این محدوده, با رویکرد برنامه ریزی شهری و با هدف بهبود معیارهای جغرافیایی- طبیعی, اقتصادی- اجتماعی و زیبا شناختی این منطقه, موضوع اصلی این پایان نامه انتخاب شده است. در راستای رسیدن به این هدف, پس از بررسی مفاهیم و مبانی و اصول برنامه ریزی مرتبط با موضوع, ابتدا چهار نمونه از تجربیات موفق جهانی در زمینه پارک های رودکناری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته, سپس با جمع بندی مطالعات میدانی محیطی ، کالبدی ، اقتصادی – اجتماعی و بصری منطقه در قالب جدول swot و ارزیابی منابع, امکانات و شرایط موجود, در نهایت, رهنمودها, راهکارها و پیشنهادهایی برای توسعه گردشگری در روددره کن ارائه شده که به بهبود هر چه بیشتر جذابیت محیطی برای استفاده کنندگان از این گونه فضاها کمک می کند.
جاوید قنبری چاه انجیری محمدرضا بمانیان
انسان همواره در طی تاریخ در ایجاد محیط ساخته شده با توجه به نوع ایدئولوژی و تفکر خود رابطه های متفاوت و تکاملی با طبیعت ایجاد کرده است و در این سیر تکاملی در آغاز ورود به عصر چهارم می باشد که درآن اکولوژی و زمین به عنوان بستر و منبع زندگی نوع انسان در مرکز توجه قرار دارد. در طول این دوره های تکاملی، نوع نگاه به تکنولوژی و ماهیت آن، محیط طبیعی را برای ایجاد محیط ساخته شده برای زندگی مورد پردازش قرار داده است و نوع این پردازش در صد سال اخیر باعث تغییر شکل سریع محیط ساخته شده و تحولات عدیده ای در تکنولوژی ساخت معماری شده است. از طرفی در معماری بومی، با انتخاب نوع خاصی از تکنولوژی، بهره برداری از منابع و مصالح طبیعی ضمن برآورده کردن نیاز های زندگی در هماهنگی کاملی با طبیعت انجام می گرفته است؛ این هماهنگی شامل هارمونی فیزیکی ]از نظر نوع مصالح و شیوه ی استفاده از آن ها[ با بستر طبیعی و نیز هارمونی بصری با آن بوده است و در نتیجه ی آن، نوعی رابطه ی تعاملی بین محیط طبیعی و مصنوع شکل می گرفته است. در این پژوهش سعی بر آن شده تا با نگاهی به رابطه انسان، طبیعت و محیط ساخته شده به بررسی تاثیرات ایدئولوژی بر نوع ایجاد محیط، پارادایم های محیطی برگرفته از آن و مکاتب معماری در برخورد با طبیعت پرداخته شود. در ادامه، تکنولوژی و ماهیت آن مورد بررسی قرار می گیرد و با نگاهی مقایسه ای به تکنولوژی ساخت مدرن و بومی و برشمردن ویژگی ها و انواع سیستم ها و تکنولوزی های معماری بومی سعی بر آن شده تا دهکده اقامتی-توریستی در قشم با پتانسیل های طبیعی ]شامل معادن و منابع ساختمانی و همچنین جاذبه های طبیعی[ و انسانی ویژه مورد طراحی قرار گیرد. در طراحی این مجموعه، که اهداف شناختی و کاربردی متعددی را به دنبال دارد ، سعی شده است تا از سیستم تکنولوژی ترکیبی استفاده شود و همچنین ارتقای شیوه های ساخت بومی و بهبود آن ها در جهت برخورد با تکنولوژی ساخت موجود در ایران امروز و عملی شده پروژه مورد تاکید بوده است.
زهرا هومهر محمدرضا پورجعفر
چکیده توسعه کالبدی شهرها، دوری از طبیعت و قطع رابطه انسان با محیط زیست طبیعی، از عوامل جدایی ناپذیر توسعه ناهمگون و روزافزون شهرنشینی است. این توسعه ی اجتناب ناپذیر و سریع، چهره محیط زیست را دگرگون ساخته و همچنین باعث تغییر نوع و شکل فضا های شهری شده است. از آنجا که فضاهای سبز و رودخانه ها در محیط های شهری از جمله عوامل با اهمیت معماری منظر و حیات انسان به شمار می رود، لذا بایستی نیاز انسان به این فضاها را به عنوان یکی از مهمترین عوامل اکوسیستم، در چهارچوب توسعه و حفظ و نگهداری آنها در نظر داشت. از جمله فضاهای سبزی که اهمیت بسیار دارد فضای سبز حاشیه رودخانه ها است که از ابعاد کالبدی، عملکردی و معنایی دارای اهمیت بسزایی است. از طرفی هنگامی که حاشیه های سبز رودخانه در مجاورت و ارتباط با دیگر فضاهای سبز شهری نظیر باغها باشند. این محیط بالقوه دارای شخصیتی ویژه و هویتی نمادین می شود، آنچه که در شهر شیراز و در محدوده باغات قصرالدشت مشاهده می شود، لیکن در دوران معاصر با طراحی و ایجاد یکی از شریان های شرقی غربی شهر شیراز با نام بلوار چمران این رابطه هویت بخش حاشیه سبز رود و فضای سبز باغها قطع گردیده است. در حاشیه این بلوار نیز فضا های گردشگری، تفریحی بسیاری طراحی شده است. حرکت سریع خودروها و وجود فضا های مکث در حاشیه بزرگراه ها موجب تداخل حرکتی و نتیجتاً حوادث ترافیکی ناگواری شده است. بدین ترتیب مطالعه حاضر بر آن است تا با ارائه راهکارهایی ارتباط متقابل میان حاشیه رود و باغات را به گونه ای برقرار سازد تا ضمن توجه به تعاریف بلوارهای شهری امنیت شهروندان را نیز برقرار سازد. در تحقیق حاضر به بررسی اصول و معیارها در طراحی آب کنارها، نمونه موردی رودخانه خشک شیراز با تآکید بر توسعه ارتباط فضای سبز و رودخانه و کاهش مخاطرات ترافیک سواره پرداخته شده است. با بررسی نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده و تحلیل وضعیت موجود در سه رودکنار در نقاط مختلف جهان، پیشنهاداتی جهت توسعه ارتباط فضای سبز و رودخانه و کاهش مخاطرات ترافیک سواره و افزایش بهره وری و استفاده بهینه از این آب کنار ارائه شده است تا با استفاده از پتانسیل های موجود درجوار این رودخانه، از قبیل کوه چمران، باغات قصرالدشت، فضای سبز تفریحی گردشگری، این مجموعه را به صورت یک قطب تفریحی گردشگاهی با امکانات مختلف و جاذبه های متنوع برای جذب مخاطب استفاده نمود . واژگان کلیدی: رودخانه خشک، فضای سبز، ترافیک سواره، کاهش مخاطرات.
محسن رفیعیان نجف آبادی محمدرضا بمانیان
چکیده ظهور نظریات توسعه درون زا از اوایل قرن بیستم تاکنون نیاز به مرمت بافت های فرسوده درونی شهرها را الزامی می کند. بافت های فرسوده به دو دسته کلی واجد ارزش و فاقد ارزش تقسیم می شوند. بافت های واجد ارزش، با وجود ارزش های محتوایی(تاریخی/فرهنگی واجتماعی) از نظر ریخت شناسی بافت و الگوی نوسازی دچار آشفتگی های بصری و عملکردی هستند. برای حل مساله این بافت ها تاکنون رویکردهای متفاوتی تحت عنوان موزه ای، توانمند سازی و ارگانسیتی اتخاذ گردیده است، رویکرد ارگانیستی که با جامع نگری سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت های فرسوده واجد ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت های تاریخی از طریق تعیین نقش آن ها در سازمان فضایی شهر دارد، با تئوری های جدید سامان دهی شهری از جمله توسعه خلاق همخوان است. این مطالعه با بررسی نظریات نوین توسعه بویژه توسعه خلاق با رویکرد گردشگری و تدوین مدل (szcd )، به شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلاق بافت فرسوده با رویکرد گردشگری در برنامه ریزی شهری با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(ahp ) عوامل، معیارها و شاخص های مدل در محدوده امامزاده یحیی پرداخته و نتیجه را در قالب چهار پهنه زمینه ساز که می تواند با کاربری های مسکونی، تجاری، خدماتی و مختلط و فعالیت های فرهنگی، جهانگردی و پذیرایی، تجاری و سکونتی معاصرسازی گردد، پیشنهاد کرده است. کلید واژه ها: توسعه خلاق، پهنه های زمینه ساز، گردشگری، مدل شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلاق(szcdm )، تحلیل سلسله مراتبی(ahp)، تهران؛ چکیده ظهور نظریات توسعه درون زا از اوایل قرن بیستم تاکنون نیاز به مرمت بافت های فرسوده درونی شهرها را الزامی می کند. بافت های فرسوده به دو دسته کلی واجد ارزش و فاقد ارزش تقسیم می شوند. بافت های واجد ارزش، با وجود ارزش های محتوایی(تاریخی/فرهنگی واجتماعی) از نظر ریخت شناسی بافت و الگوی نوسازی دچار آشفتگی های بصری و عملکردی هستند. برای حل مساله این بافت ها تاکنون رویکردهای متفاوتی تحت عنوان موزه ای، توانمند سازی و ارگانسیتی اتخاذ گردیده است، رویکرد ارگانیستی که با جامع نگری سعی در تکیه بر میراث موجود در بافت های فرسوده واجد ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافت های تاریخی از طریق تعیین نقش آن ها در سازمان فضایی شهر دارد، با تئوری های جدید سامان دهی شهری از جمله توسعه خلاق همخوان است. این مطالعه با بررسی نظریات نوین توسعه بویژه توسعه خلاق با رویکرد گردشگری و تدوین مدل (szcd )، به شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلاق بافت فرسوده با رویکرد گردشگری در برنامه ریزی شهری با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(ahp ) عوامل، معیارها و شاخص های مدل در محدوده امامزاده یحیی پرداخته و نتیجه را در قالب چهار پهنه زمینه ساز که می تواند با کاربری های مسکونی، تجاری، خدماتی و مختلط و فعالیت های فرهنگی، جهانگردی و پذیرایی، تجاری و سکونتی معاصرسازی گردد، پیشنهاد کرده است. کلید واژه ها: توسعه خلاق، پهنه های زمینه ساز، گردشگری، مدل شناسایی پهنه های زمینه ساز توسعه خلاق(szcdm )، تحلیل سلسله مراتبی(ahp)، تهران؛
الناز سرخیلی مجتبی رفیعیان
کنترل ساخت و ساز های شهری جهت توسعه متوازن و بهینه شهر و به طور عمده از طریق ضوابط و مقررات ساخت و ساز شهری صورت می گیرد. عدم اجرای بسیاری از ضوابط و احکام مذکور، مدیریت شهری را به اقدامات گوناگون نظیر کنترل مستمر ساخت و سازها، تعیین ضمانت های اجرایی قانونی برای رعایت ضوابط و مقررات و اخذ جریمه واداشته است. اما با وجود اقدامات کنترلی مدیریت شهری و خصوصا شهرداری تهران که مرجع قانونی اجرای ضوابط و مقررات ساختمانی و نظارت بر ساخت و سازهای شهری است، سالانه موارد قابل توجهی از تخلفات ساختمانی در شهر تهران گزارش می گردد. علیرغم اینکه بر مبنای تحقیقات و تجربیات جدید، رعایت ضوابط و مقررات ساخت و ساز شهری نتوانسته است در برقراری کیفیت مناسب زندگی در شهر مفید باشد، تبعات جدی تخلفات ساختمانی و آسیبی که عدم رعایت ضوابط ساخت و ساز شهری به شهر ، شهروندان و کیفیت زندگی در شهر وارد می سازد، آشکار و غیر قابل چشم پوشی است. علاوه بر آن دشوار بودن برخورد با تخلف ساختمانی اتفاق افتاده خصوصا در جوامعی با خصوصیات اجتماعی-فرهنگی نظیر شهر تهران، اتخاذ راهکارهای مناسب در پیشگیری از وقوع تخلفات ساختمانی را ضروری می سازد. مهم ترین گامی که برای پیشگیری از وقوع تخلفات ساختمانی می توان برداشت، شناخت علل وقوع تخلف ساختمانی و تلاش برای کاهش زمینه های ارتکاب تخلف ساختمان است. این پژوهش هدف خود را در شناخت علت های اجتماعی-اقتصادی تخلف و نقش الگوهای فضایی-مکانی حاکم بر شهر تهران (مناطق 1 تا 20) در بروز تخلفات ساختمانی قرار داده است. با استفاده از روش های تحلیل فضایی و تحلیل های آماری همبستگی و تحلیل مسیر، وابستگی بین الگوهای فضایی-مکانی شهر تهران شامل خصیصه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مناطق مختلف شهر و تخلفات ساختمانی، ثابت شده و نقش هر یک از عوامل و نحوه تاثیر آنها بر تخلفات تغییر کاربری و تخلف احداث بنای مازاد بر تراکم مجاز ، کاهنده یا فزاینده بودن آنها بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که مهم ترین عوامل فضایی موثر بر تخلف تغییر کاربری، مساحت کاربری اداری (نظام کاربری زمین) و قیمت اجاره زمین( عامل اقتصادی) و بر تخلف مازاد تراکم مساحت کاربری مسکونی(نظام کاربری زمین) و زیر بنای مسکونی( مورفولوژی) هستند. هم چنین مهم ترین انگیزه های تخلف تغییر کاربری براساس تحلیل کیفی انجام شده، سطح درآمد و در مورد تخلف مازاد تراکم، سطح تحصیلات مسئول ساختمان بوده است.
داود فرهادی محمدرضا بمانیان
در این ابتداتحقیق چهره های گوناگون بافت فرسوده شهری و شاخص های آنها معرفی میشودو سپس راههای مداخله جهت مرمت اینگونه بافتها با توجه به نمونه موردی محله آبک تهران مورد ارزیابی قرار میگیردو در انتها زگینه بهینه پیشنهاد میگردد.روش مطالعه و بررسی دراین تحقیق بصورت مطالعات میدانی و استفاده از مطالعات قبلی صورت گرفته در این محله میباشد .از این تحقیق میتوان روند مطالعه و بررسی مشکلات و محدودیتهاو قابلیتهای محله های مشابه با محله آبک را سرعت بخشیده و گزینه مناسب را جهت مداخله انتخاب نمود.
سیده فاطمه عظیمی محمدرضا بمانیان
درک رابطه صورت و معنا، به عنوان معمایی در هنر و معماری مطرح است. در سیر تاریخ معماری از گذشته های دور تا دوران معاصر، همواره گمشده ای در طراحی معماری مورد کنکاش معماران قرار گرفته است که همانا «معنا»ی مستتر در پس کالبد و ظاهر معماری است. لکن تعابیر مختلفی از معنا ارائه شده و با توجه به بسترهای متنوع اندیشه و فرهنگ بشری، تلقی از معنای معنا، دستخوش تغییر بوده است. در پایان نامه حاضر، «معناگرایی»، به عنوان رویکردی نوین در طراحی معماری مورد بررسی قرار گرفته است؛ رویکردی که هدف خلق فضای معماری با بهره گیری آگاهانه از معانی و مفاهیم موردنظر طراح را دنبال می کند. از آنجا که معناگرایی، حوزه های معنایی گسترده ای را در بر می گیرد، لذا تعریف محدوده نظری اهمیت دارد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با توجه به بسترهای فرهنگی و بومی طرح، مبانی فرهنگ و تفکر اسلامی ایرانی را به عنوان مرجع استخراج معانی موردنظر در طراحی معماری در نظر گرفته شده است و از میان مفاهیم موثر در طراحی معناگرا اصولی چون توحید، وحدت در عین کثرت و تجلی پروردگار در عالم خلقت را مطرح نموده ایم. عناصر سازنده معماری دارای قابلیت های بسیاری برای بیان معانی هستند که از این خصوصیت عناصر معماری در جهت نیل به طراحی با رویکرد معناگرا بهره گرفته ایم. از جمله این موارد می توان به هندسه، نور و اهمیت فضای تهی در بیان معماری معناگرا اشاره کرد. بر این اساس اصول کلی طراحی معماری با رویکرد معناگرا را تبیین کرده ایم. موضوع طراحی پایان نامه، طراحی مجموعه نمایشگاهی دانشگاه تربیت مدرس می باشد، که علاوه بر طراحی با رویکرد معناگرا، بهره گیری از سازه های نوین (سازه های پوسته ای) را در دستور کار خود قرار دادیم؛ چرا که علاوه بر توجه به معانی بیانگر در قالب صور معماری، بر این عقیده ایم که کالبد معماری باید متناسب با شرایط زمانی و کاربری های نوین در نظر گرفته شود. پوسته ها، با توجه به ویژگی هایی از قبیل تنوع در فرم، پوشش سطوح وسیع، تنوع مصالح و شیوه های اجرا می توانند گزینه مناسبی برای کاربری نمایشگاهی باشند. همچنین از آن جا که فرم سازه، عاملی مهم در پایداری سازه های پوسته ای است، ویژگی دارابودن هندسه مشخص و ترجیحا متقارن، و امکان اجرای سازه های پوسته ای به دو صورت مشبک و صلب و یا ترکیبی از دو حالت می تواند در طراحی با رویکرد معناگرا موثر واقع شود، آن جا که توجه به ارزش های هندسی، نقش نور در تعریف فضای معماری و غلبه فضای خالی بر کالبد معماری را مدنظر داریم.
غزل ابوالوردی محمدجواد مهدوی نژاد
این پژوهش، ابتدا به بررسی ویژگی ها، چالش ها و نیاز های بافت فرسوده قدیم تهران می پردازد. مسکن، از مهمترین نیازهای بافت های قدیم تهران می باشد زیرا علاوه بر اینکه بیشترین کاربری را در وضع موجود این بافت ها دارد، در برنامه های آینده نوسازی شهرداری متولی بیشترین ساخت و ساز با کاربری مسکونی خواهد بود. خطر بزرگ لرزه ای در این بافت ها به این دلیل که بیشترین بناهای موجود قبل از تصویب آیین نامه زلزله در ایران ساخته شده اند، ازمهمترین چالش ها می باشد. سپس با بررسی رویکردهای طراحی و مداخله در این گونه بافت ها ،هم در تجربیات داخل کشور و هم خارج از کشور، توجه به ویژگی های توسعه پایدار در طراحی های آینده را رویکرد مناسب برای نوسازی این گونه بافت ها می داند. توجه به پایداری لرزه ای بنا از ویژگی های توسعه پایدار است و توجه به سازه و خصوصا مقوله پایداری لرزه ای در ساختمان جدا از فرآیند طراحی معماری نمی باشد؛ در نتیجه وجود "الگویی برای مسکن پایدار در برابر زلزله" در بافت کهن، لازمه ی توسعه پایدار در این بافت ها می باشد. این پژوهش معتقد است "طراحی الگوی مسکن پایدار در برابر زلزله" علاوه بر برطرف کردن نیازهای امروز مبتنی بر ضرورت ساماندهی وضع موجود و نوسازی مسکن با توجه به برنامه های توسعه ،فرآیند نوسازی بافت فرسوده و کهن عودلاجان را در آینده نیز کنترل می کند.در ادامه با تعریف الگو و ویژگی های آن و با بررسی مرحله به مرحله ی فرآیند طراحی معماری، الگوهایی برای طراحی مناسب لرزه ای ساختمان پیشنهاد می شود. در پایان از این الگوها برای طراحی "مجموعه مسکونی فرهنگیان عودلاجان" استفاده می شود.روش تحقیق در این پژوهش "روش تحقیق کیفی" بر اساس مقایسه تطبیقی می باشد.
آیلار کلوی محمدرضا بمانیان
امتداد کناره آب در شهرهای ساحلی، موقعیت فضایی برجسته و منحصر به فردی را ایجاد می کند که نقش عمده ای در ارتقا کیفیت بصری، محیطی و اجتماعی شهر ساحلی دارد. امروزه فقدان مدیریت صحیح و سیاست های بلند مدت مناسب و عدم ادراک صحیح طراحان از نقش مناظر طبیعی به مثابه بالاترین تجلی گاه فرهنگ و تمدن، به تجاوزی نامعقول و بی رویه به حریم و گستره های طبیعی و در نهایت به تخریب اکوسیستم های طبیعی منتج گردیده است. شهر بندر ترکمن، در شرقی ترین ساحل دریای خزر قرار گرفته است و نمود بارز ارزش های ویژه اکولوژیکی، محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جذابیت های گردشگری در بستری طبیعی می باشد. آنچه مسلم است جاذبه های فرهنگی منطقه ترکمن صحرا در کنار جاذبه های طبیعی، همچون وجود ساحل زیبا و استراتژیک بندر-ترکمن همواره زمینه حضور هرچه بیشتر گردشگران را فراهم آورده است. بر این اساس مسئله اصلی این پژوهش، طراحی نوار ساحلی بندرترکمن در قالب ساحلی پویا، ضمن حفظ و تقویت ارزش های بومی منطقه است. به گونه ای که بتواند علاوه بر جلوه های طبیعی و فرهنگی، نیازهای جدید شهری را پاسخ دهد. در این زمینه بهره گیری از دیدگاه طراحی بوم گرا در حوزه طراحی منظر ساحلی و حفظ و تقویت ارزش های بومی و دست یابی به طراحی منظر مطلوب و ارتقا کیفیت منظر شهری در محدوده ساحلی از اهداف عمده پژوهش می باشد. در جهت پاسخ به سوال های تحقیق، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مشاهده و بررسی اسناد و مدارک تاریخی، کتابخانه ای و اینترنتی، استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که با استفاده از اصول مطرح در طراحی منظر نوار ساحلی، ارتباط موجود میان دریا، ساحل و شهر، از نظر کیفی ارتقا خواهد یافت. همچنین با به کارگیری ارزش های بومی منطقه به عنوان یک عنصر مهم در طراحی منظر نوار ساحلی بندر ترکمن، می توان کیفیت طراحی را ارتقا داد.
نسیم غلامی رستم محمدرضا بمانیان
دریا، چه در حالت آرام و چه در حالت طوفانیش کیفیات خاصی به محیط اطراف خود می دهد. هر یک از این کیفیات عامل شکل گیری و القای احساسات متفاوتی به حاضرین در منظر ساحلی خواهد بود. اما آنچه در مناطق ساحلی بیش از هر چیز اهمیت می یابد، حضور دریا و تمایل افراد برای ورود به آب است. به همین سبب وظیفه یک معمار منظر برای ایجاد فضایی دلپذیر در محیط ساحلی، با شناخت کیفیات دریا، نقش آن در منظر ساحلی آغاز می شود. اما چه اصولی به عنوان اصول طراحی پارک ساحلی با بهره گیری از حضور دریا قابل طرح است، سوال اصلی این پایان نامه می باشد. در همین راستا، اهداف پایان نامه حاضر، دستیابی به شیوه های مناسب تلفیق آب و خشکی در ساحل دریا و بررسی نقش آب دریا در بهبود کیفیت محیط ساحلی است. برای دستیابی به این مهم، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و این فرض که دریا، در تلفیق با پتانسیلهای متفاوت و خاص ساحل، پتانسیلهای جدیدی را در محیط القا می کند، استفاده شده است. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط ساحلی ای آرام و آشنا با تفکرات مراجعین، توجه به مواردی از جمله استفاده از تفکرات نمادین مردم درباره دریا و حضور آن در زندگیشان، طراحی محلهایی برای نفوذ دریا در ساحل (مانند برکه های مصنوعی در ساحل) و حتی بالعکس ساحل در دریا (مانند طراحی اسکله) و در نهایت توجه به اصول طراحی منظر، دارای اهمیت فراوانی خواهد بود.
ندا خاکسار محمدجواد مهدوی نژاد
بافت های فرسوده و بافت های آسیب پذیر شهری یکی از مهم ترین چالش های جهان امروزی در شهر ها به حساب می آیند. در صورت بی توجهی به اینگونه بافت ها، کیفیت زندگی شهروندان کاهش یافته، به مکانی مملو از بیماریهای اجتماعی و فقر مبدل می شوند و معضلات جبران ناپذیری را نه فقط برای منطقه بلکه برای کل شهر به همراه خواهند داشت. شاید بتوان یکی از بارزترین ویژگی اینگونه بافت ها را چهره نامطلوب و نامناسب آنها دانست که معرف فضاهای پشت آنها نیز می باشند. بکارگیری مصالح هوشمند در نماها و بدنه های شهری، بدلیل ویژگی تطبیق پذیری با محیط، فرصتی مناسب جهت ارتقا سیما و منظر شهری در بافت های شهری به حساب می آیند. البته لازم است که انتخاب این مصالح با توجه به ملاحظات اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و ... صورت پذیرد. اما باید توجه داشت که این مصالح گستره وسیع و متنوعی را شامل می شوند، بنابراین عموما نمی توانند توصیه شوند؛ بلکه انتخاب آگاهانه آنها بر اساس اقلیم، ملاحظات اقتصادی، اجتماعی، موقعیت سایت و نیاز ساکنین می تواند موجب بهبود وضعیت گردد. روش تحقیق روش «تحلیلی- توصیفی» و روش تجزیه تحلیل اطلاعات، کیفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ایی و جستجوهای اینترنتی برای تهیه مبانی نظری تحقیق و نیز برداشت میدانی برای تجزیه و تحلیل سایت مورد نظر-بریانک تهران- می باشد. مطالعات صورت گرفته مبین آن است که تنها، مصالحی می توانند در این بافت ها بکارگرفته شوند که ظاهری متعارف داشته تا در پیوند با سایر بناها، بدنه های شهری همگونی را شکل دهند. از این رو در این پایان نامه مصالح هوشمند، به عنوان راه حلی مناسب جهت ارتقا سیما و منظر شهری و در راستای کاهش مصرف انرژی به عنوان نیازی جهانی، به تفصیل معرفی می گردند. در ادامه پنجره های هوشمند به عنوان یکی از قابل رویت ترین کاربرد این مصالح در ساختمان معرفی شده و به عنوان نمونه در خانه فرهنگ در محله بریانک تهران بکار گرفته می شوند.
زهرا اصانلو محمدرضا پورجعفر
هویت واژه ای است ارزشی و بیان کننده چیستی یک شیء . بازتاب و تبلوری است از صفات و ویژگی های یک پدیده . به سخن ساده ، هویت مجموعه ای است از ویزگی ها و خصوصیاتی ، که باعث تمایز یک شخص از دیگری یا یک شیء از شی ء دیگر می گردد . بنابر این هر پدیده ای واجد هویتی است که با معیارهای متفاوتی ارزیابی می گردد . هر پدیده در نظام های مختلف فکری ، با معیارها و ملاک های مختلفی سنجیده می شود و آنچه در نگاه عموم با ، یا بی هویت جلوه می کند ، تعلق یا عدم تعلق آن به مجموعه ای است که درآن قرار دارد . لذا آن چیزی با هویت خوانده می شود که هویت آن در راستای هویت جمعی باشد و آن چیزی بی هویت خوانده می شود که هویتش در تعارض با هویت جمعی قرار گیرد . هدف اصلی این پژوهش ، ارائه معیارها و راهکارهایی کلی جهت هویت بخشی به محورهای شاخص شهری به مثابه یک فضای شهری واجد هویت مطلوب است . روش تحقیق بصورت توصیفی – تحلیلی بوده و در بخش هایی نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است . در مورد مطالعات مربوط به شهرو نمونه موردی از روش تاریخی استفاده شده است . ابزار گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای ، اینترنت و تحقیقات میدانی است . نتایج حاصل از تحقیق ، ارائه معیارهایی نظیر ایجاد ارتباط بصری و عملکردی بین سکانس های سازنده ریتم هویت در محورهای شاخص شهر ، ایجاد تمرکز بصری و کالبدی بر عناصر شاخص موجود در محور ، ساماندهی محورهای دید ، تقویت حضور پذیری مردم و ... در طراحی و ساماندهی محورهای شاخص شهری می باشد .
الهام صالح محمدرضا بمانیان
هر جامعه، فرهنگ و تمدّنی، اصول و ارزش های خاصّ خویش را محترم شمرده و سعی در مرعی داشتن آن ها در برنامه ها و اعمال خویش دارد، تا به این وسیله وصول به آرمان ها و اهداف خویش را تسهیل نموده و به آن ها دست یابد. تعالیم اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اصول و ارزش هایی را معرّفی می نماید که در رأس آن ها اصول دین اسلام قرار گرفته است که هر کدام از این پنج اصل می توانند در هر یک از امورات زندگی مسلمین تأثیر و تجلّی خاصّی را داشته باشند. منبع اصلی این اصول قرآن کریم است به عبارتی، کتاب الهی معرّف این اصول است که ضمن تسلّط بر عالم وجود، رعایت آن ها در اعمال و رفتار انسان نیز توصیه شده است. توجّه و نزدیکی به این اصول و مرعی داشتن آن ها در فعّالیت های انسانی عاملی در جهت شناخت الهی و همراهی با نظام حاکم بر عالم هستی خواهد بود. پایان نامه حاضر بر این نکته تأکید دارد که در کنار و مقدّم بر معیارهای مادّی صرف، وجود مبانی نظری مدوّن برآمده از اصول دین اسلام، که بتوان معیارهای معنوی و جامع را از آن ها استخراج نمود، برای تعریف ارزش های حاکم بر طراحی و برنامه ریزی و شناخت و ارزیابی محیط زندگی و به ویژه محیط مصنوع ضرورت دارد. ضرورت تدوین این مبانی وقتی تشدید می شود که موضوع به شکل دادن محیط زندگی جوامع دینی و معتقد به ماوراء طبیعت، که بر عالم وجود و اجزائش و همچنین برای انسان و فعّالیت هایش هدفی والاتر از موضوعات صرف مادّی قائل هستند. در این پایان نامه با روشی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی کلیت اصل معاد از نظر جهان بینی اسلامی پرداخته، نتایج تحقیق نشان می دهد که برای نظام حاکم بر عالم هستی، سه ساحت می توان قائل بود که عبارتند از: نظام الهی، نظام طبیعت و نظام انسانی؛ نظام طبیعت در طول نظام الهی قرار گرفته است و تقدیر نظام بشری نیز باید قرار گرفتن در طول ارده الهی باشد بر این اساس از نظر معادشناسی پنج اصل حرکت، تعادل، تضاد، تکامل و تکوین مورد بررسی قرار گرفته است و مولفه های مفهومی این پنج اصل به همراه معانی مرتبط با خود پایه و اساس طراحی باغ آرامگاهی را تشکیل می دهند.
راحله نوبخت محمدرضا بمانیان
انسان از مکان های متفاوت تصویرهای متفاوتی در ذهن دارد. همین تصاویر ذهنی انسان هاست که به مکان هویت می دهد. از آنجایی که معماری در ارتباط و تعامل مستقیم با افراد و انسان ها می باشد، یافته ها و تحولات فکری بشر نیز تأثیرات بسیار زیادی بر آن می گذارد، از این رو معماری به عنوان هنر اول، نقشی اساسی در تأمین آسایش و آسودگی روانی افراد دارد. دستیابی به کیفیات معماری از ارج نهادن به ارزش های انسانی حاصل می شود. ایده ها از انسان زاده می شوند و ارزش ها به او تعلق دارند، بنابراین بدون در نظر گرفتن انسان و نیازهای وی هیچ گونه پیشرفتی در زمینه معماری و مهندسی به وجود نخواهد آمد. هدف ما در این پژوهش تقویت و پرورش توانایی در توضیح، پیش بینی و کنترل شرایط پدیده ها و رویدادهایی است که در بهبود کمی و کیفی زندگی انسان ها تأثیرگذار می باشند. مجموعه های تجاری بنابر خصوصیات کالبدی- فضایی و عملکردی به عنوان عناصری کارا و مطلوب، یکی از بارزترین نمودهای تبلور نیازها و فعالیت های انسان و جامعه می باشند که در این پژوهش انتخاب شده اند. در این راستا با بهره گیری از تئوری های برخاسته از زمینه که به طریق کیفی پدیده ها را در محدوده موردنظر (تجریش) بررسی می کند، کلیه اطلاعات دریافت شده از محیط از طریق مشاهده و مصاحبه، در نهایت در ارائه طرح به کار آمده است. پژوهشگر پس از مصاحبه با واحدهای پژوهش(که مشتمل بر معماران و مردم ساکن در محدوده تجریش می باشد) و مقایسه پاسخ های دریافت شده، به شناسایی طبقات(تم های اصلی) و ویژگی های آنها(طبقات زیرین) می پردازد. سپس با کدگذاری، به پیش فرض های تئوری دسترسی پیدا می کند. در نهایت کدها و یادداشت ها جمع آوری می شوند، در حقیقت زبان مصاحبه ها به زبان معماری تبدیل می شود تا در پروسه طراحی مجموعه تجاری در کنار تکنولوژی های نوین و معیارهای طراحی بازارها به کار آید. در این پژوهش سایر اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات اینترنتی و ... به دست آمد. یافته های پژوهش موید آن است که مواردی چون در دسترس بودن، جامع بودن، امکان گشت وگذار و پرسه، کاربرد رنگ، تنوع اجناس، تأمین نیازهای محلی، فضاهای چندمنظوره با امکان تغییر کاربری، تبعیت از معماری ایرانی، مکان های استراحت عمومی، چیدمان فروشگاه ها، زیبایی، نور مناسب و... را به عنوان نکات موردتوجه خود برای یک مجتمع تجاری عنوان نمودند. در مجموع بازارهای امروز ایران بر طبق برداشت از نظر مصاحبه شوندگان، دارای کمبودهای بسیار زیادی است که حتی ذهن کم آشنای مردم با مراکز تجاری مدرن و پاسخ ده را نیز ارضا نمی کند. با توجه به روند طی شده در این پژوهش، در نهایت پژوهشگر وارد مرحله طراحی شد. در این تحقیق با به کاربردن روش تحقیق کیفی سعی شده به معماری ای دست پیدا کنیم تا بدون پیش داوری قبلی، بر طبق خواسته ها و نیازهای استفاده کنندگان باشد و در عین حال همگام با تکنولوژی های نوین. مجموعه تجاری طراحی شده مرکزی است برای همگان؛ فضایی با کارکردی گوناگون و متنوع درهم تنیده مجموعه ای برای تمام رده های سنی، بی زمان و بی مکان، مکانی برای خرید، گذران اوقات فراغت و در عین حال فضایی تداعی کننده خاطرات جمعی.
مهدی طاهری بشرویه محمدعلی کیایی
طرحهای عمرانی به صورتی بارز از تحولات تکنولوژیکی و روش های جدید انجام کار تأثیر می پذیرند. استفاده از روشها و ساختارهای نوین مدیریت امری اجتناب ناپذیر است . مدیران پروژه ها بایستی با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علمی در این زمینه، از ورطه روشهای ناکارآمد سنتی رهایی یافته تا بتوانند بوسیله متدهای جدید، پروژه های اجرایی خود را در محدوده زمان و بودجه مشخص با کیفیت مطلوب به اتمام برسانند. در کشور ما نیز بدلیل روند رو به رشد سرمایه گذاری در طرحهای بزرگ عمرانی ضرورت بکارگیری و بهبود روشها و ساختارهای نوین مدیریت پروژه به منظور دستیابی به اهداف برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی کاملاً محسوس می باشد. یکـی از روشهـای نـویـن مـدیریت و اجرای پروژه ها روش طراحی، تدارک و اجرا ( epc ) است .در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیتها برای کارفرما، با قرار دادن کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی ، خرید تجهیزات ، عملیات ساخت و نصب و راه اندازی به عهده پیمانکار، کارفرما از قید مسئولیتهای سنگین مدیریت و اجرای این پروژه ها که اکثراً بعلت تخصصی بودن کار و پیچیدگی تکنولوژیکی از عهده او خارج است، آزاد گشته و قسمت اعظم ریسکهای پروژه را به پیمانکار منتقل می نماید. بعلاوه با ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کلیه مراحل پروژه، امکان شروع کارهای اجرایی قبل از اتمام کامل کارهای طراحی را فراهم آورده و در نتیجه کاهش زمان اجرای پروژه به حداقل را امکان پذیر می سازد. در این تحقیق، پس از بررسی انواع قراردادهای متداول در پروژه های عمرانی ، برای دستیابی به روش طراحی، تدارک و اجرا منطبق با شرایط و مقررات ایران با دست اندرکاران 3 طرح عمرانی کشور گفت و گو و نظرات آنها بررسی و ارزیابی شده و با استفاده از آن نظرات و مشکلات مطرح شده و مطالعات صورت گرفته در زمینه روشهای متداول طراحی، تدارک و اجرا در کشور،در نهایت این نظرات تحلیل، جمع بندی و ارائه گردیده است.
وحید عسکری محمدرضا بمانیان
با توجه به نقش قابل توجهی که آثار تاریخی و فرهنگی به عنوان ثروت های فرهنگی و میراث ملی در رشد و توسعه دارند ، ضرورت طرحی با رویکردی جامع و یکپارچه و با هدف ارتقاء نظام سکونت در محدوده و برآوردن بستر مناسب برای استفاده از ظرفیت های توسعه ای این ناحیه ، به خوبی حس می شود. در ?این تحقیق ، به یکی از چالش های فراروی شهرهای امروزی که همانا وجود بافتهای فرسوده می باشد، پرداخته شده است. محدوده چشمه علی شهرری ، یکی از کانون های اولیه شکل گیری سکونت در فلات ایران است که با وجود ویژگی های منحصربفرد و با ارزش تاریخی ، طبیعی و ... در یک فرایند نابرابر توسعه در معرض رشد بی رویه مسکن بی کیفیت و حاشیه ای قرار گرفته و شاهد بروز مسائل و مشکلات مختلف کالبدی و زیست محیطی و به تبع آنها معضلات اقتصادی و اجتماعی فراوان در عرصه کالبدی خود بوده است. به این ترتیب عوامل توسعه ساز نه تنها نتوانسته اند از امکانات بالقوه خود در جریان توسعه بهره ببرند، بلکه روندی رو به افول نیز پیدا کرده اند. در این تحقیق از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. بدین منظور بـا بهـره گیـری از? ظرفیت های موجود در بافت مشکل دار شهری، با استفاده از توسعه ظرفیت های گردشگری به راهکارهای مطلوب در این امر دست یافته ایم. از جمله راهکار های عملی در مواجهه با چنین بافت های فرسوده، استفاده از ارزش های اجتماعی و طبیعی و میراثی، و هم چنین بهره گیری از مشارکتهای مردمی می تواند باشد؛ که به همراه خود علاوه بر ارتقا سطح کیفیت زندگی ساکنین در این بافت ها ،زمینه را برای ایجاد یک توسعه پایدار و بلند مدت فراهم می آورد و احتمـال شـکل? ?گیری فرآیندی درون زا و محلی برای اجرای طرحها را به مراتب افزایش دهد
مینا حاجیان محمد جواد مهدوی نژاد
چکیده سیر افزایش جمعیت شهرهای بزرگ به دلیل هجوم جمعیت کم درآمد از شهرهای کوچک و روستاها واقعیتی گریزناپذیر است و گرانی زمین و مسکن در شهرها واقعیتی دیگر. این جمعیت که قادر به تامین محل سکونت در داخل شهرها نیستند، در شهرک های خودروی اطراف شهرها ساکن می شوند و بخشی دیگر با تحمل هزینه سنگین اجاره در نواحی فقیر نشین شهرها سکنا می گزینند. اگر از جنبه انسانی ضرورت تامین مسکن که از جمله نیازهای اولیه اجتماعات انسانی است بگذریم، این واقعیت برجا می ماند که مسئله مسکن کم درآمدها از مضامین بحرانی و از مسائل عمده شهرنشینی امروز کشور ماست و بر تمام وجوه زندگی شهری، از شکل و سیمای شهرها گرفته تا ترافیک و خدمات زیر بنایی و ... تاثیراتی بلا واسطه می گذارد. مسئله از آنجا پیچیده تر می گردد که بحث بافت های فرسوده با مشکلات عمده ای چون ریزدانگی و ناپایداری و نفوذناپذیری و نیاز مبرم آنها به نوسازی به میان می آید. ساکنین این بافت ها نه تنها با کالبد مسکن خود مشکل دارد بلکه به دلیل قرارگیری در دهک های پایین جامعه از امکانات مالی کافی جهت تامین مسکن مناسب برخوردار نیستند. همین امر ضرورت برنامه ریزی جهت تامین مسکن اقتصادی را اجتناب ناپذیر می کند. در این پژوهش، ابتدا، ویژگی ها، چالش ها و نیاز های بافت فرسوده تهران و سپس، اقتصاد مسکن و شیوه های تامین مسکن گروه کم درآمد و تجارب آن بررسی می گردد. در راستای تامین مسکن اقتصادی برآنیم تا به معرفی تکنولوژی قابهای سبک فولادی به عنوان راهی جهت اقتصادی تر نمودن تولید مسکن بپردازیم. در ادامه با تعریف الگو و ویژگی های آن و با بررسی مرحله به مرحله ی فرآیند طراحی معماری، الگوهایی برای نوسازی مسکن با رویکرد به اقتصاد آن، پیشنهاد می گردد و نهایتا دستاوردهای پژوهش در نمونه موردی مسکن فرهنگیان پامنار به آزمون گذارده می شود. کلیدواژه: نوسازی بافت فرسوده، مسکن اقتصادی، تراکم، تکنولوژی lsf
مپده سا لاری سعید غفرانی
عوامل مختلفی در پذیرش یک فناوری نوین دخیل است بنابراین ، نیاز به انجام تحقیقاتی در زمینه عوامل موثر بر پذیرش خدمات الکترونیک، ، کاملاً احساس می شود. به این ترتیب، مهم ترین مسأله این است که در چارچوب عوامل سازنده ی اصلی، چه عواملی بر پذیرش خدمات الکترونیک توسط شهروندان شهر تهران تأثیردارند . و هدف اصلی این تحقیق، تعیین عوامل موثر بر پذیرش خدمات شهر الکترونیک با استفاده از ترکیب مدل پذیرش فناوری و تئوری رفتار برنامه ریزی شده و متغیر trust است . پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع روش پژوهش پیمایشی می باشد .ابزار گردآوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای جمع آوری شده و برای تست از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.در مرحله بعد، پس از تعیین روایی و پایایی، پرسشنامه به تعدادی از شهروندان به روش تصادفی ، توزیع و سپس جمع آوری گردیده است . داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل گرفت . نتایج تحقیق حاضر تا حدود زیادی با یافته های گزارش شده در جوامع تحت مطالعه قبلی همخوانی داشت. با توجه به یافته های تحقیق تمامی متغیر های مدل تحقیق بر تمایل به استفاده و درنتیجه بر پذیرش فناوری تأثیر مثبتی دارند و بیشترین تأثیر را متغیر نگرش و بعد از آن trustبر روی پذیرش فناوری دارند وهمچنین بین متغیرهای تحقیق در چارچوب مدل ارتباط معنی دار آماری وجود دارد. تمامی متغیر ها بر تمایل به استفاده و درنتیجه بر پذیرش فناوری تأثیر مثبتی دارند و بیشترین تأثیر را متغیر نگرش و بعد از آن trust بر روی پذیرش فناوری دارند و کمترین تأثیر را متغیر هنجار ذهنی بر روی پذیرش فناوری دارد و همچنین بین متغیرها ی تحقیق در چارچوب مدل تحقیق ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.
مرضیه نورانی محمدرضا بمانیان
باغ و متعلقات آن گسترده ترین مقوله شعر پارسی است. چنین مجموعه های، آمیخته از رنگ و عطر، می-تواند پرجاذبه ترین عینیّت برای شاعر باشد. بر این مبناست که شعر پارسی، از جهتی، با وصف باغ آغاز می شود باغ و اجزای آن بر اندیشه و احساس شاعر اثر می گذارد و از آمیزش این طبیعت بیرونی با طبیعت درونی شاعر، سروده هایی پدید میآید که هم مجسم کننده زیباییهای باغ است و هم نماینده احساس زیبا شناختی سراینده. باغ موزه شعر پارسی باغی است که بر پایه اصالت و احساس طرح ریزی شده است. در این باغ، شعر و باغ ایرانی عناصر تأثیرگذار بر طراحی بوده است. هدف از طراحی این باغ تجلی اشعار غنی پارسی در کالبد منظری است که بستر انس شهروندان و گردشگران را با این گنجینه ملی فراهم آورده و نقشی قابل تحسین در زمینه پاسبانی از هویت ملی ایفا کند. در این پژوهش ـ "طراحی باغ موزه شعر و ادب پارسی با محوریت داستان هفت شهر عشق عطار" ـ هدف اصلی ایجاد فضای معماری در جهت فراهم آوردن بستر برای معرفی الگوهای شعر و شاعری در نیشابور است و همچنین بهره گیری از داستان هفت شهر عشق عطار در طراحی باغ موزه شعر پارسی در جهت باز زنده سازی اشعار کهن پارسی با معرفی هر چه بیشتر شاعران با استفاده از عناصر معماری و معماری منظر می باشد. لذا در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر سوالات به وجود آمده این است که آیا می توان در قالب فضاهای معماری به معرفی و بسط اندیشه های شاعران پرداخت ؟ و همچنین مفاهیم شعر و شاعری را چگونه می توان با گونه های مختلف فضاهای معماری ترکیب کرد؟ در جهت دستیابی به اهداف و پاسخگویی به سوالات مذکور روش تحقیق انتخابی، روش توصیفی ـ تحلیلی است و ابزارهای گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی است. برای دستیابی به فضاها باید آثار مشاهیر ادبی مورد بررسی قرار می گرفت، پس از بررسی آثار مشاهیر، عطار نیشابوری به عنوان سمبل عشق انتخاب شده. و سپس آثار عطار مطالعه و داستان هفت شهر عشق عطار به عنوان ایده انتخاب شد. پس از این برنامه ریزی فیزیکی نمونه های موردی هم در این مطالعات راهبردهایی برای طراحی ارائه دادند. این نمونه ها شامل سه نمونه داخلی و چهار نمونه خارجی می باشد. در پایان، این برنامه ریزی فیزیکی به طرحی در بستر محوطه بین آرامگاه عطار و خیام در نیشابور تبدیل شد که شامل هفت پردیسان که هر یک بیانگر هفت مرحله عنوان شده در داستان هفت شهر عشق عطار است. در این طرح به نحوه ترکیبات سخت و نرم، پوشش و گونه گیاهی با توجه به حس فضایی هر پردیسان توجه شده است.
فواد فیضی محمدرضا بمانیان
سالمندان ذخایر باارزش فرهنگی هر جامعه هستند. این افراد با توجه به آغاز مرحله حساس پیری در دوران زندگی خود دارای ویژگی های خاص جسمانی، روانی و اجتماعی هستند که شیوه زندگی آنان را دچار تغییرات اساسی می کند. پاسخگوئی به نیازهای این قشر از جامعه نیازمند شناخت روحیات آنان و همچنین بررسی جنبه های مختلف زندگی اجتماعی در سنین پیری است . با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور تامین امکانات رفاهی و خدم اتی در شهرها بویژه جهت ترغیب انجام فعالیت و اعطای مسئولیت اجتماعی نقش بسزائی در افزایش امید به زندگی این افراد دارد. پارک های شهری به عنوان فضاهای که اکثر افراد سالمند اوقات فراغت خود در طول روز در آنها سپری می کنند؛ نقش مهمی در ارتقاء سلامت روانی و جسمانی سالمندان دارد. از جمله اهداف سالمندان از مراجعه به پارک های شهری انجام فعالیت های سبک ورزشی مانند پیاده روی و ورزش های صبحگاهی، دیدار دوستان و گفتگو با آنان و برقراری ارتباط با دیگر افراد جامعه می باشد . در این رابطه مناسب سازی فضاهای شهری با توجه به خصوصیات فیزیکی، روحی و اجتماعی افراد سالمند نیاز محیط های شهری امروز است. تحقیق حاضر به دنبال دستیابی به اصول طراحی پارک سالمندان با رویکرد ترغیب فعالیت اجتماعی در سنین پیری است . بدین منظور با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه منابع فارسی و غیر فارسی در زمینه طراحی فضای سبز شهری و همچنین شرایط جسمی و روانی سالمندان، نقش پارک های شهری در ارتقاء سلامت روانی سالمندان مورد بررسی قرار گرفته است. با شناخت نیازمندی های انسان در سنین پیری، اصولی که باید در پارک سالمندان رعایت گردد و همچنین عوامل زمینه ساز ترغیب فعالیت اجتماعی در پارک سالمندان سعی بر آن است که شناخت دقیقی نسبت به تاثیر پارک های شهری بر قشر سالمند جامعه صورت گیرد. کارگاه های آموزشی، برگزاری نمایشگاه از کارهای هنری سالمندان، سپردن بخشی از مدیریت پارک به سالمندان و کمک گرفتن از این اشخاص جهت اداره امور باغبانی و منظر، تامین مکانهای تجمع جهت انجام خاطره گوئی جمعی سالمندان بعنوان فعالیت نشاط آور دوران پیری و همچنین تامین فضاهای لازم ورزشی و مسیرهای پیاده روی مناسب از جمله مواردی است که سالمندان را به حضور بیشتر در پارک ها ترغیب می نماید. در پایان بر اساس اصول منتج از مطالعات صورت گرفته تلاش شده است که پارکی مناسب برای افراد مسن در شهر سنندج طراحی گردد که بوسیله آن بتوان سالمندان را جهت ارتقاء سلامت روانی کمک کرد و زمینه حضور آنان در عرصه اجتماعی فراهم کرد.
علی کرم محمدرضا بمانیان
مسئله ی مهمی که دنیای امروز با آن رو به روست گرم شدن جهان و محدود بودن منابع انرژی است. محققان رشته های مختلف در تلاشند تا راهکارهای مناسبی در جهت بهبود این معضل ارائه کنند اما همچنان این بحران وجود داشته و در صنعت ساختمان که بخش زیادی از مصرف انرژی را در هر کشور به خود اختصاص می دهد، این مسئله نیازمند راه حل های بهینه، روزآمد و کارآمدتری می باشد. این پژوهش که به طور خاص به فضاهای چندعملکردی پرداخته است، در پی یافتن پاسخ این سئوالات می باشد: در گذشته مصرف انرژی در یک ساختمان، به کمک معماری چگونه کنترل می شده؟ تکنولوژی معماری و سیستم های ساختمانی هوشمند در حال حاضر چه راهکارهایی را برای کاهش مصرف انرژی در فضاهای چندعملکردی ارائه داده اند؟ چگونه می توان از قابلیت های سازه برای کاهش مصرف انرژی در این نوع فضاها بهره جست؟ این تحقیق، ترکیبی از روش های مختلف را برای یافتن پاسخ سئوالات فوق مورد استفاده قرار داده است، در عین حال روش غالب و روش تحقیق اصلی این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد که طی آن به توصیف متغیرها و رابطه ی بین آن ها پرداخته شده است. حاصل این پژوهش دستیابی به ویژگی های اصلی سازه ی سبک و هوشمندی می-باشد که برای سالنی چندمنظوره در مجاورت میدان ونک، در شهر تهران، در نظر گرفته شده و باعث کاهش مصرف انرژی در ساختمان می شود. ویژگی های اصلی این سازه از سه نظر (کارکرد، سیستمی و مقیاس) بدین صورت پیشنهاد می گردد: از نظر کارکرد تأمین کننده ی شرایط آسایش، از نظر سیستمی درون سیستمی و دینامیکی، و از نظر مقیاس هوشمند در مقیاس نانو و مقیاس واقعی.
نینا خلیقی محمدرضا پورجعفر
فضای ورودی ایستگاه های مترو یکی از نمونه های معاصر فضاهای پر رفت و آمد شهری در شهرهای امروز جهان به شمار می آیند .این فضاها که به عنوان نمود بیرونی شبکه ی حمل و نقل ریلی مترو در مراکز پررفت وآمد شهری و برخی اوقات در ورودی ها و فواصل بین دو شهر ایجاد می شوند ؛ همواره مکان وقوع حوادث ، فعالیت ها و رفتارهای پیش بینی شده و پیش بینی نشده هستند. کشور ایران و بالاخص شهر تهران و کرج از جمله مکان هایی هستند که از ورود این عنصر جدید به بافت شهریشان بی بهره نبوده ، در سال های اخیر نیز شاهد تغییرات بسیار ناشی از اضافه شدن این فضاها به فضاهای شهری سنتی خویش بوده اند. متاسفانه با وجود افزایش اهمیت این نقاط در سال های اخیر در سطح کشور و با وجود اهمیت نقش این فضاها به عنوان فضای تبادلی و انتقالی ، به دلیل کمبود خدمات جانبی و کیفی ، فضاهای مذکور تا به امروز نتوانسته اند به فضای شهری مطلوبی تبدیل شوند و آنگونه که باید به نیازهای کاربران پاسخ گویند. فضای ورودی ایستگاه پایانه ای مترو شهید سلطانی کرج یکی از نمونه های این گونه از فضاهاست که با وجود اهمیت بسیارش در سطح شهر کرج ، از مشکلات بسیاری همچون عدم رعایت مولفه های کیفیت محیطی جهت طرح فضای آن و کمبود خدمات ، رنج می برد. با توجه به موارد عنوان شده پژوهش پیش رو برای حل مشکلات این فضا و فضاهای مشابه آن ، ابتدا به بررسی ادبیات این گونه از فضاها و نمونه های جهانی موفق پرداخته ، با توجه به ماتریس سنجش معیارهای کیفیت فضاهای ایستگاه های مترو پایانه ای به شناخت و تحلیل وضعیت ایستگاه مترو شهید سلطانی کرج با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی می پردازد و در انتها با ارائه ی اهداف و راهکارهای عملیاتی و ارائه ی طرحی از مجموعه ورودی ایستگاه مترو شهید سلطانی به سوالات مطرح در ابتدای تحقیق پاسخ خواهد داد
سوسن بصیری محمدرضا پورجعفر
فضاهای شهری گره ها و مسیرهائی هستند که ضمن محصور بودن، باید از فعالیت و سرزندگی نسبی هم برخوردار باشند. چنین فضاهایی لزوماً باید دارای ویژگیهای خاص فیزیکی و ادراکی باشند تا بتوانند سرزندگی را در خود پدید آورده و حفظ کنند. خیابان به صورت کانالی که برای حرکت اتومبیل است، با مفاهیمی که این مکان به عنوان فضای شهری می تواند داشته باشد، توافق ندارد. ارزش های بصری، کالبدی و عملکردی خیابانی که فقط برای عبور و مرور اتوموبیل در نظر گرفته شده، با خیابانی که به سواره و پیاده و یا صرفاً پیاده تعلق دارد، متفاوت است. اما آنچه در ایجاد چنین ارزشهایی نقشی تعیین کننده دارد، بدنه محصورکننده خیابان است. کیفیت کالبدی و بصری بدنه بر کیفیت فضایی کل خیابان، تأثیر بسزایی دارد. جداره های بسیاری از خیابانهای شهری نه از لحاظ ایمنی و آسایش اقلیمی و نه از لحاظ زیبا شناسی، مطلوب به نظر نمی رسند. متأسفانه با وجود توجه روز افزون به طراحی بدنه و نمای ابنیه حاشیه خیابان و نقش مهمی که می تواند در بهبود شرایط زندگی شهری روزگار ما داشته باشد، در طراحی شهری معاصر کشور ما هنوز توجهی در خور و مناسب به آن نشده است. روند انجام این پژوهش در هر مرحله از مطالعه با استناد به یکی از روشهای پژوهشی رایج انتخاب شده است. روشهای پژوهشی توصیفی-تحلیلی، روش تحلیلی- مقایسه ای و تا حدودی روش عملی در مراحل مختلف جمع آوری یافته های تحقیق به کار رفته اند. خیابان کریمخان زند شیراز از قدیم الایام، مهمترین خیابان و شاهراه اقتصادی شهر شیراز می باشد که اهم امور اقتصادی در آن جریان دارد. از آنجا که فرسودگی کالبدی بناها و استفاده از مصالح ناپایدار به شیوه ای غیر اصولی در نماسازی بدنه خیابان منجر به کاهش کیفیت فضایی و فعالیتی آن شده است، طراحی مجدد و بهسازی بدنه به منظور تقویت و احیاء نقش کارکردی محور مذبور ضروری می نماید. در این پژوهش با هدف ارائه معیارهای طراحی و بهسازی بدنه محورهای شاخص و پس از بررسی و مطالعه مفاهیم مربوطه و تجارب صورت گرفته در این زمینه، ضمن شناخت ویژگیهای موجود محور شاخص کریمخان زند، راهکارهایی برای طراحی بدنه آن خیابان پیشنهاد می شود.
سمانه جمشیدی محمدرضا بمانیان
هدف از پژوهش حاضر طراحی باغ طبیعی به عنوان فضای سبز پایدار در مرکز منطقه مسکونی شهرک والفجر -که به دلیل همجواری با بزرگراه های همت، کردستان و حکیم از درصد بالای آلودگی هوا برخورداراست- می باشد. باغ مذکور با عملکرد یک پارک محلی منجر به تلطیف هوای شهرک و ایجاد آسایش شهروندان شده و همچنین با ایجاد فضایی عمومی در قلب محله جهت تعاملات اجتماعی و گذران اوقات فراغت، محیطی زنده و پر تحرک را بوجود خواهد آورد. آنچه که در طراحی این پارک حائز اهمیت است بهره گیری از هندسه فرکتال و اصول و قواعد آن در طراحی و ایجاد محیطی بدیع و نو است که از دل طبیعت به طبیعت باز می گردد. برای رسیدن به این منظور ابتدا اصول و قواعد طراحی پارکهای شهری و همچنین اصول هندسه فرکتال بررسی و قواعدی مشخص برای طراحی پارک فرکتال مطرح شده است. سپس آثار و نمونه های مشابه معماری فرکتال در ایران و جهان بررسی و تحلیل شده و الگویی مناسب جهت طراحی فرکتال ارائه گردیده است. در ادامه با مطالعات اقلیمی و شناخت کالبدی بستر طرح در شهرک والفجر، راهکارهایی جهت استفاده بهینه از پتانسیل های طبیعی سایت پیشنهاد شده و در انتها با تلفیق نتایج عملی و نظری پژوهش به معرفی طرح پیشنهادی با بهره گیری از نتایج بدست آمده، پرداخته شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بهره گیری ویژگی هایی همچون خود متشابهی، تکرار عناصر، رعایت مقیاس های سلسله مراتبی در اجزاء و کل طرح، استفاده از مدول های مشابه، داشتن ایده های اقتباس شده از طبیعت و همچنین استفاده از فرم هایی همچون 6 و 5 ضلعی که در طبیعت فراوان دیده شده و قابلیت زیادی در فراهم کردن ویژگی های مذکور دارد، از اصول طراحی پارک فرکتال به شمار می روند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات نظری شامل روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی شامل بررسی و برداشت وضعیت کالبدی موجود سایت صورت گرفته است.
مرضیه دباغی خامنه محمدرضا بمانیان
شهرها روز به روز مرزهای خود را از چند جهت گسترش می دهند و این گسترش مرزها مستقیماً با هجوم سیل جمعیتی تازه که برخوردار از انواع نیازهای روزمره و طبیعی هستند، همراه است. شهرهای ما هنوز که هنوز است، مهیای پذیرش بی دردسر بعضی گروه های اجتماعی همانند نابینایان و کم بینایان در این جامعه نیستند و نابینایان همچنان با کمبود امکانات شهری برای پاسخگویی به نیازهای اولیه خویش دست به گریبانند. شهرهای ما دایره هایی از ازدحام و شلوغی اند و در این ازدحام متکثر، نابینایان همواره با دشواری های متعددی روبرو هستند. زندگی برای یک نابینا که مجبور است علاوه بر تحمل مشکلات زندگی روزمره شهری و مصائب ذاتی آن، تاریکی اجباری و همیشگی پیش رو را نیز تاب بیاورد، خلاصه ای از تنهایی ها است. این در حالی است که رشد و شکوفایی هر جامعه ای بستگی به چگونگی به کارگیری استعدادها و تواناییهای موجود در آن جامعه دارد. یکی از راه حل های مطمئن در تحقق این رشد فراهم آوردن زمینه هایی است که بستر فعالیت های جمعی را با ایجاد فرصت های برابر، فرا روی همه استعدادها قرار دهد. از این رو در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نخست در بستری از مطالعات کتابخانه ای ، مصاحبه های حضوری ، تهیه پرسشنامه ، به بررسی مشکلات نابینایان هنگام حضور در فضای سبز شهری پرداخته شده است. و سپس با تحلیل و بررسی نمونه های مشابه (لازم به ذکر است که در تحقیقات انجام شده ، موردی که صرفا ویژه روشندلان طراحی شده باشد یافت نشده است ) و ارائه الگوهایی جهت ساماندهی این فضاها (پارک و باغ ) به صورتی که برای نابینایان نیز قابل استفاده باشد، تدابیری مدنظر قرار گرفته شده است که نابینا را قادرمی سازد تا بدون کمک گرفتن از شخص همراه و به صورت مستقل در فضای سبز شهری تفرج کند و از بودن درآن همان اندازه احساس امنیت و آرامش کند که دیگر افراد جامعه هستند .
شیرین مختاران محمدجواد مهدوی نژاد
گسترش استفاده از تکنولوژی، شیوه های جدید طراحی، مهندسی و ساخت به کمک کامپیوتر را در معماری ترویج داده است. این ابزارها تغییراتی در شیوه طراحی، ساخت و تولید ایجاد می کنند که نیاز به تحلیل دقیق برای درک اثرات و نتایج آن وجود دارد. کانون توجه این پایان نامه، فهم تأثیر محیط های مدلسازی 3بعدی پارامتریک بر شیوه طراحی معماری، به خصوص در ارتباط با پارامترها و محدودیت های ساخت است. تحلیل دقیق روند مدلسازی دیجیتالی برای کنترل پارامتری فرم و اثر آن بر شیوه های ساخت، تعیین محدوده های کاربرد آن و تعریف الگوهای مشترک در راستای کار قرار دارد. بهره گیری از تکنیک های مدلسازی پارامتریک نقش مهمی در میزان بازدهی، کیفیت و رسیدن به فرم بهینه، به خصوص در پیشبرد طراحی و ساخت ساختمان هایی با اشکال پیچیده دارد و تا حد زیادی به راهبرد مدلسازی مناسب وابسته است. بر این اساس سوالات پژوهش از این قرارند: عوامل مهم در تعیین راهبرد مدلسازی در طراحی پارامتریک پوسته ساختمانی کدامند؟ چه راهبردهای کلی برای تعریف مدل های پارامتریک با توجه به ساخت وجود دارد؟ در این تحقیق، چهار نمونه موردی در جهت به کارگیری از روش تحقیق نمونه موردی، انتخاب می شود و سیر تکامل مدل های پارامتریک 3بعدی در آنها، برای بررسی مقایسه ای و تحلیلی در سه زمینه مطالعه می گردد : تعریف هندسی و کنترل پارامتریک با هدف ساخت؛ تعریف پارامترها، قیود و تنوع طراحی در طول فرآیند طراحی؛ و موضوعات مربوط به همکاری بین طراحان و سازندگان. نمونه موردی ها بر طراحی و توسعه پوسته خارجی ساختمان تکیه دارند. براساس این تحلیل ها تعدادی الگوی معمول با هدف تعمیم راهبردهای مدلسازی مشخص می شود، که بوسیله نوع کنترل (مستقیم و غیرمستقیم) بر مجموعه های خاص هندسی (موضعی و کلی) در مقیاس های متفاوت (ساختمانی، سیستمی و مولفه ای) تعیین می گردد. همچنین حوزه کارکردی مدل (اصلی یا انتخابی)، که میزان جزئیات و شیوه استفاده از آن (نقش مدل) را تعیین می کند، بر این الگوها اثر گذارند. در پایان، تأثیر تعریف سیستم ساخت و محدودیت های استفاده از مصالح خاص، بر شیوه ای که از هندسه برای ارائه ای قابل ساخت از عناصر ساختمانی (منطبق سازی با اصول) استفاده می شود، بررسی می گردد. در فصل آخر نیز برای تجربه آنچه به طور تئوری بررسی شده است، نمونه ای موردی با موضوع مسجدی در شهرک غرب ارائه می شود.
فیضمند ندا محمدرضا بمانیان
نور روز از جمله عوامل کاهش مصرف انرژی است که مستقیما به کیفیت فضای داخلی و آسایش روحی و جسمی ساکنان می انجامد. بهره گیری از پتانسیل های مثبت نور روز در فضای داخلی منوط به در نظر گرفتن آن به عنوان یک عامل طراحی معماری است که از مرحله طرح اولیه تا زمان بهره برداری از ساختمان باید به تاثیرگذاری آن توجه ویژه شود. کارآیی و مطلوبیت نور روز در ساختمان در گرو اطلاعات و ابزارهایی در این زمینه است که طراح بدون اتلاف زمان و هزینه آنها را در طراحی و ارزیابی طرح های خود به کار گیرد. بنابراین گردآوری و دسته بندی نتایج فرآیند بررسی تاثیر عوامل مختلف و مقایسه آلترناتیوهای گوناگون، برای افزایش تمایل طراحان به مقوله نور روز لازم و ضروری است. در پژوهش حاضر از دیدگاه کاربری و شرایط اقلیمی یکسان، نگارنده به بررسی استراتژی های طراحی نور روز با رویکرد کاربری های آموزشی به نحوی پرداخته است که با ویژگی های اقلیم گرم وخشک ایران منطبق و در شرایط آن منطقه پاسخگو و قابل اجرا باشد. از یک طرف نور روز در فضاهای آموزشی به صرفه جویی در مصرف انرژی و ارتقای سطح آموزش و یادگیری می انجامد، از طرف دیگر تابش فراوان خورشیدی و اجتناب از گرمای بیش از حد داخلی در منطقه گرم و خشک ایران، فضاهای داخلی را از روشنای طبیعی محروم ساخته است. که با توجه به مسئله بحران انرژی کشور در سالیان اخیر، نمی توان به سادگی از این منبع رایگان چشم پوشید. در جهت رسیدن به اهداف تحقیق در مرحله نخست با جستجو در منابع کتابخانه ای و ادبیات موضوع، عوامل موثر در طراحی نورروز، جهت تسلط بر موضوع، شناسایی گردید. در مرحله بعدی با برداشت میدانی و اندازه گیری میزان روشنایی چند نمونه تیپ از طرح مدارس که در اقلیم مورد نظر ساخته می شوند، اطلاعات کافی برای تحلیل شرایط روشنایی کل سال فراهم شد. روش این تحقیق تحلیلی توصیفی و ابزار اصلی تحلیل، شبیه سازی های رایانه ای بوده که با استفاده از نتایج نرم افزار، عملکرد طرح ها تحلیل و نمونه ها از جهت ابعاد گوناگون با یکدیگر مقایسه و تاثیر عوامل گوناگون در دریافت تور روز تبیین گشت. و در نهایت نمونه های مطالعاتی بر اساس نتایج این پژوهش برای دریافت روشنایی طبیعی اصلاح شدند. در مسیر این رساله استفاده از منابع اطلاعاتی معتبر حوره نورروز، در اولویت بوده است. تلاش نگارنده در مراحل اندازه گیری، تحلیل و انجام محاسبات رایانه ای، در راستای نگاهی تحلیل گر به عملکرد نمونه های رایج در منطقه مورد نظر از لحاظ روشنایی طبیعی استوار است. کلمات کلیدی: نورروز، ساختمان های آموزشی، مدارس، اقلیم گرم و خشک، طراحی معماری.
جنت رحمت پناه محمدرضا بمانیان
چکیده ساختمان بلندمرتبه با شرایط کنونی کمتر می توانند به نیازهای مردم پاسخ دهند، از این رو نیاز به بررسی و مطالعه برای بهبود کیفی زندگی در ارتفاع در ساختمانهای بلند وجود دارد. از طرفی، یکی از نیازهای اساسی ساختمانهای بلندمرتبه، توجه به مسائل زیست-محیطی می باشد که یکی از بهترین روشها در انسانی کردن این ساختمانها و پاسخگویی به نیازهای انسانی می باشد. به همین سبب وظیفه یک معمار منظر، ایجاد فضایی دلپذیر در محیط داخلی می باشد که با توجه به شناخت کیفیات این ساختمانها بتواند نیازهای انسانها را در راستای رفع مشکلات این ساختمانها تا حد امکان برطرف کنند. اما چه اصولی به عنوان اصول طراحی فضای سبز در فضای داخلی با توجه به نیازهای مقدماتی محیط داخلی، ملاحظات طراحی و ملاحظات نگهداری قابل طرح است؟ سوال اصلی این پایان نامه می-باشد. در همین راستا، اهداف پایان نامه حاضر، دستیابی به معرفی فضای سبز داخلی و بیان ضرورت ایجاد این نوع فضا و فواید کاربرد حاصل از آن، توسعه فضای سبز در فضای داخلی، تدوین اصول طراحی فضای سبز در فضاهای داخلی ساختمانهای بلند، بهره گیری از فضای سبز در داخل در راستای بهبود عوامل زیست-محیطی، طراحی فضای سبز در فضاهای داخلی در ساختمان بلندمرتبه با توجه به اصول استخراج شده در این فضاها می باشد. برای دستیابی به این مهم، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده ده است که در سیر فرایند کل به جزء به معرفی روشهای مناسبی برای حصول به اهداف مورد نظر می پردازد و در نهایت با استفاده از تحلیل به بررسی اصولی برای ایجاد این گونه فضاها جهت دستیابی به اینگونه فضاها می پردازند. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط انسانی در ساختمانهای بلند، استفاده از فضای سبز در فضاهای داخلی می تواند بخوبی به ارتقای کیفیت محیط داخلی از لحاظ سلامتی، روانی، زیبایی شناسی، اقلیمی و زیست محیطی کمک کند و از همه مهمتر بهبود وضعیت زیست محیطی می باشد که از طریق ارتقای کیفیت هوای داخلی با استفاده از سیستمها، روشها و انتخاب گیاهان مناسب اتفاق می افتد. و در نهایت توجه به اصول طراحی منظر داخلی در طراحی چنین فضاهایی، دارای اهمیت فراوانی خواهد بود.
فهیمه یاری محمدرضا بمانیان
مسکن از نیازهای اولیه انسان و سکونتگاه از نیازهای اساسی اجتماعات انسانی است. برآوردن مناسب این نیازها از دیرباز جزو آمال انسان ها بوده، تا جایی که اجتماعات انسانی را همواره به چالش کشانده و تغییر و تحولاتی در ابعاد گوناگون آن ایجاد کرده است. در این میان مساکن روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند . در کشور ما حدود 40% از جمعیت در روستاها سکنی گزیده اند، این آمار بیانگر اهمیت بالای مسکن مناسب روستایی است.از این رو طراحی و ساخت مسکن روستایی مناسب نیازمند توجه مضاعف است. براساس مطالعات انجام شده تقریبا هر ساله چند زلزله با بزرگی بالای 5 ریشتر در ایران اتفاق میافتد که با توجه به گستردگی مناطق روستائی در کشور، حوره تاثیر اکثر این زلزله ها در مناطق روستائی کشور می باشد. این در حالی است که هنوز در مناطق روستائی به جهت شرایط اقتصادی، فرهنگی ومحیطی و نبود سیاست مناسب حتی حداقل ضوابط و معیارهای فنی در ساختمان سازی رعایت نمی شود. از اینرو اکثر ساختمانهای مناطق روستائی کشورمان در برابر زلزله بسیار آسیب پذیر می باشند. روستاها در ایران معماری بومی خاص خود را دارا هستند و از اصولی پیروی میکنند که طی سالیان بدان دست یافته اند با توجه به این که معماری بازتاب زندگی بشر است از اینرو معماری امروز و فردای ما نمیتواند بی رابطه با معماری گذشته باشد، پس امروزه نیز استفاده از اصول معماری بومی مثمرثمر می باشد البته استفاده از اصول این معماری بومساخت به تنهایی نمیتواند بنای روستایی را در برابر حوادث قهری که مهمترین آنها زلزله است مقاوم نماید. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تحلیلی – توصیفی با استفاده از راهکارهای ترکیبی به همراه استدلال منطقی ناحیه اورامانات در غرب کشور (برخوردار از معماری خاص سنگی خشکه چین و توجه به قرارگیری در مناطق زلزله خیز) مورد مطالعه نمونه ای قرار گرفته است، با بهره گیری و باز شناخت اصول معماری بومی آن و بررسی مرحله به مرحله فرآیند طراحی معماری بومی و تطبیق آن با اصول مقاوم سازی لرزه ای، الگوهایی برای مسکن مقاوم روستایی با رویکرد به تکنولوژی بوم ساخت پیشنهاد میگردد و نهایتا دستاوردهای پژوهش در نمونه موردی طراحی واحد مسکونی به آزمون گذارده میشود. کلیدواژگان : مسکن روستایی، زلزله، تکنولوژی بوم ساخت، مقاوم سازی. ?
راضیه پورعبدالله محمدرضا پورجعفر
چکیده هویت، مجموعه ای از صفات و مشخصاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می گردد؛ شهر نیز کلیتی باهویت است، و اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی آن همانند محله، هویت و شخصیت خود را دارند. در شهرهای ما در اثر شهر نشینی شتابان چهار دهه ی گذشته، عناصر هویت بخش در مقیاس شهرها و محلات پدید نیامده است. محلات در بافت های تاریخی _ سنتی که هویت، شهرسازی و معماری بومی کشورمان را در خود جای داده اند، با وجود نابسامانی هایی متأثر از معضلات کالبدی، کاربردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دچار بی هویتی شده و از زمینه و سیمای شهری کنار رفته اند. حال آنکه ضرورت احیاء هویت و زنده کردن این محیط های شهری در گرو خصوصیات کالبدی _ فضایی، فرهنگی _ اجتماعی و اقتصادی است. یکی از این نوع محلات که دچار نابسامانی ها و مشکلات عدیده ای شده است، محله گلبازخان کرمان واقع در بافت تاریخی _ سنتی این شهر است. هدف اصلی در این تحقیق، احیاء بافت تاریخی با توجه به معیارهای بافت های سنتی با ارزش است، که بدین ترتیب بتوان شاهد کالبدی با هویت بومی در سایت مورد نظر بود. در طی روند این پایان نامه به سوالات تحقیق، از جمله عوامل هویت ساز در بافت تاریخی و نیز نقش عناصر تاریخی در هویت بخشی به بافت های تاریخی پاسخ داده شده و در طراحی اعمال گردیده است. در فرآیند پژوهش این پایان نامه، از روش های توصیفی _ تحلیلی، مشاهده میدانی و مقایسه تطبیقی در مطالعه مربوط به تجارب و نمونه موردی استفاده شده است. همچنین با نگاه به دانش، تجربیات و الگوهای امروزی در زمینه ساماندهی بافت های تاریخی _ سنتی و کسب شناخت از وضعیت موجود محله گلبازخان کرمان، به عنوان یک بافت قدیمی، به تحلیل امکانات، پتانسیل ها، مشکلات و موانع موجود ( جدول swot ) این محله پرداخته شده است. در نهایت تمامی نتایج بدست آمده از بررسی در بخش های مختلف به آزمون گزارده شده و نتیجه حاصله از طریق ارائه طرح نهایی، نمود عینی پیدا کرده است. به طور مثال در طرح پیشنهادی، مکان گزینی مسجد و بهسازی محیط اطراف تکیه یه صورت میدانچه ای و تقویت مراسم آئینی در جهت ارتقاء هویت فرهنگی محله در نظر گرفته شده است و در جهت حفظ هویت کالبدی محله، از نشانه هایی مانند بادگیر استفاده شده و نیز در نظر گرفتن طاق ها در طول مسیر و همچنین احیاء و نوسازی ابنیه باارزش قدیمی و تزریق کاربری به آنها.
مریم لاهوتی محمدرضا بمانیان
افسانه فرش، افسانه دل انگیزی است که قصه مکرر آن از ورای درخشش صدها نقش رنگین و چشم نواز درکتابهایی که عمدتا بدست بیگانگان و با بهره گیری از زیبائیهای بی انتهای فرش ایران نوشته شده اند هرگز کهنه نمی شود. ولی بیت دیگر این شعر رنگین و دلفریب، داستان دیگری است که در آن، تاریخ فرش را در ارتباط با انسان، متاسفانه مقوله ای خشن و دردناک می یابیم. به دلیل اهمیت موضوع فرش در این پایان نامه که مطالعات برای طراحی یک موضوع معماری می باشد، سعی شده است که به نحوی به فرش پرداخته شود. انگیزه انتخاب موضوع پایان نامه تحت عنوان «مرکز تجارت جهانی فرش ایران» یکی به دلیل علاقه و توجه شخصی به این مقوله (فرش) و دیگری طرح موضوعی بوده که بتواند راه حلی مناسب برای حل قسمتی از مسائل و مشکلات فرش در پیش راه قرار دهد. این تحقیق در ابتدای امر از نوع تحقیق تحلیلی است و در مرحله بعد با توجه به ضوابط و معیارهای طراحی معماری از فرآیند طراحی استفاده می گردد. این پایان نامه ،در شش فصل تدوین گردیده است و قلمرو موضوع تحقیق در شهر تبریز می باشد.در ابتداپس از آشنایی با کلیت تحقیق،به یک شناخت کلی از فرش واهداف وضرورتهاومشکلات و نابسامانی های آن پرداختیم وسپس در فصلهای بعدی به طور کامل به مباحث مربوط به فرش اشاره کردیم.در طی فرایندتحقیق مطالعاتی صورت گرفت که شامل تاریخچه ونقش وطرحهای فرش وهمچنین ابزار والات تولید آن ودر انتها به مفاهیمی که در معماری به کار می رود اشاره کوتاهی شدتا بتوانیم با این اطلاعات ارتباطی بین مفاهیم فرش وهنر معماری پیدا کرده و از ان مفاهیم در روند طراحی استفاده کنیم.و سپس سعی شد تا با بررسی مراکز تجاری جهان،در قالب نمونه های موردی به اطلاعاتی در مورد فضاهای به کار رفته در اینگونه مراکز،دست یافته ودر نتیجه باتوجه به این ریزفضاها،به یک برنامه ریزی فیزیکی جامع در طراحی مرکز تجارت جهانی فرش دست پیدا کنیم که تأثیر بسزایی در روند طراحی ،این مجموعه داشته است.درادامه،به تحلیل اقلیمی وتوپوگرافی وموقعیت سایت وقابلیتهای ان پرداخته وبه نتایجی دست یافتم که برای طراحی این مجموعه لازم بود آنچه که برای طراح پروژه مرکز تجارت جهانی فرش تبریز به عنوان مرکزی به جذب مراجعین خارجی مهم است علاقه و دقت نظر آنها نسبت به معماری این مرز و بوم است، اعتقاد براین است که با بکار بستن ظرافت های معماری اصیل ایرانی تحسین بیگانگان با این معماری خصوصا غربی ها را باعث خواهد شد. با توجه به مطالعات وتحقیقات انجام شده به یک کلیت از عناصر ومفاهیمی که می توان در طراحی این مجموعه به کار برد در قالب اصول ومعیارهای طراحی به ان می توان رسید. کلمات کلیدی:فرش،تجارت جهانی،معماری،باغ ایرانی
هادی رضایی راد مجتبی رفیعیان
تراکم ساختمانی و بلندمرتبه سازی همواره هم از عوامل مختلف تاثیر گرفته و هم بر ابعاد مختلف از جمله ابعاد کالبدی- فضایی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ترافیک تاثیر می گذارد. با توجه به تلاشهای صورت گرفته در پژوهشهای مختلف اما هنوز طرحهای توسعه ی شهری در سیاست های تراکمی و بلندمرتبه سازی خود هزینه های زیان بار محیطی- کالبدی افزایش تراکم و بارگذاری کالبدی را مورد ارزیابی و سنجش قرار نمی دهند و باعث برهم خوردن آسایش اقلیم منطقه می شوند. از آنجایی که بارگذاری تراکم در پهنه های m و s غالباَ در عناصر اصلی سازمان فضایی- عملکردی یک شهر یا در مقیاس کوچکتر در یک منطقه و محله صورت می گیرد، با توجه به تراکم واحدهای فعالیتی و ازدیاد مراجعات شهروندان که موجب سنگینی بار ترافیکی در آن قسمت از شهر می شود لازم است سیاستهای تراکمی با در نظر گرفتن عواقب بارگذاری بر ابعاد مختلف انجام گیرد. بلند مرتبه سازی اگر درست انتخاب نشود باعث بوجود آمدن جزایر حرارتی در محلات شهری شده، که به لحاظ بصری و محیطی موجب تخریب محیطهای شهری می گردد. در پژوهش حاضر هدف بر آن بوده تا ارزیابی از سیاستهای تراکمی و بلند مرتبه سازی شهر تهران در پیشنهادات طرح تفصیلی مورد سنجش قرار گیرد. از آنجایی که بارگذاری تراکم ساختمانی بر ابعاد مختلف تاثیر می گذارد و نیازمند بررسی و سنجشهای وسیع است در این پژوهش ابعاد کالبدی- فضایی، اقتصادی، زیست محیطی و اکولوژی شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. این ارزیابی برای محله ی نارمک به عنوان نمونه ای از مناطق شهری تهران انجام گرفته است. در محله ی نارمک با توجه به عناصر مهم سازمان فضایی- عملکردی و تحلیلهای فضایی صورت گرفته محور آیت و میدان نبوت به عنوان اصلی ترین عناصر سازمان فضایی- عملکردی محله نارمک شناسایی گردید. در ادامه با کمک نرم افزارهای ecotect و envi-met و sky veiw factor در محدوده ی اشاره شده شبیه سازی از وضع موجود و وضعیت پیشنهادی طرح تفصیلی صورت گرفته است. نتایج تحلیلها و شبیه سازی ها نشان می دهد سیاست های تراکمی و بلند مرتبه سازی طرح تفصیلی به آسایش اقلیم محدوده آسیب می رساند و باعث افزایش آلودگی هوا و افزایش احتمال شکل گیری جزیره حرارتی می شود. همچنین به لحاظ کالبدی- فضایی با شرایط موجود و گرایشات حال حاضر در تناقض می باشد و تنها به لحاظ اقتصادی از آورده ی مالی چشم گیری برخوردار می گردد. به نظر می رسد تراکم پیشنهادی طرح تفصیلی برای محدوده مطالعه بالا می باشد.
صهیب دهقانی محمد جواد مهدوی نژاد
مدارس، یکی از مهمترین فضاهای عمومی در تمام دنیا محسوب می شود. هر فرد در طول دوران زندگی خود بخشی از عمر خود را در مدارس می گذراند. توجه به طراحی این فضا و در کل فضاهای آموزشی، چه از لحاض کالبد فیزیکی آن و چه تاثیر روانی فضاهای ایجاد شده، دغدغه همه معماران است. تکنولوژی و فناوری های روزآمد امکانات جدیدی در اختیار معماران و مهندسان قرار داده است که در این میان مواد و مصالح نوین به عنوان بخشی از اجزای معماری بیشترین ارتباط را با کاربران فضاهای معماری دارد که در فضاهای آموزشی به نسبت این مقدار بیشتر است. مصالح نوین، از جمله مصالحی که با فناوری نانو و مواد هوشمند خلق شده اند، ظرفیت هایی را در اختیار قرار می دهند که تا کنون وجود نداشته اند یا اینکه مصالح سنتی قادر به ایجاد آن ها نبوده اند. شناسایی و کاربرد این امکانات افقی وسیع را در پیش روی معماران و طراحان قرار می دهد که فضاهایی با کیفیت های متنوع و جدید برای استفاده کنندگان ایجاد کنند. تحقق این مهم در گرو پاسخ به سوالات زیر می باشد: مصالح نوین چه مشخصاتی دارند؟ چه فرصت ها و امکاناتی را پیش روی معماران قرار می دهند؟ و چگونه می تواند در طراحی فضاهای آموزشی در اقلیم های گوناگون(در اینجا اقلیم سرد) به کار گرفته شوند؟ در پایان نامه به منظور پاسخ به سوالات پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و راهکارهای ترکیبی برای بیان ویژگی های مصالح نوین و چگونگی استفاده از آنها و تحلیل امکانات و موانع پیش روی طراحی جهت بهره گیری بهینه، استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز برآیندی از روش گردآوری کتابخانه ای و مطالعات موردی می باشد. استفاده از ابزارهای مطالعه کتابخانه ای در کنار درج نمونه های مربوط با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موجب می شود بتوان پیشنهادهای قابل قبولی برای هدایت فرایند طراحی معماری در اختیار طراحی قرار داد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد به کارگیری مصالح هوشمند با ویژگی های تغییر فاز دهنده، تغییر رنگ دهنده، قابلیت خود تمیز شوندگی، ضد مه گرفتگی، ضد فرابنفش، ضد آتش و صفحات تولید انرژی؛ نانومصالح با ویژگی های مقاومت بسیار بالا، ضد خش، ضد دیوار نویسی، ضد میکروب و قارچ، آسان تمیز شوندگی، عایق حرارتی و صوتی؛ مصالح پلیمری با ویژگی های شکل پذیری، مقاومت در برابر فشار، روغن، چربی ها، نفوذ ناپذیری، جذب صدا، عایق حرارتی و صوتی؛ در محیط های آموزشی واقع در اقلیم سرد از اولویت برخوردارند.
نینا الماسی فر محمدرضا بمانیان
باززنده سازی منظر فرهنگی، روند منسجم و منظمی در راستای احیاء و حفاظت از هویت فرهنگی و طبیعی یک مجموعه تاریخی است که تداوم و بازشناسی آن، درک و شناخت ارزش های یک سرزمین را تعالی می بخشد. مطالعه تحلیلی، ثبت اطلاعات به دست آمده، ارزش گذاری و در نهایت حفاظت و مدیریت، مراحل باززنده سازی یک اثر تاریخی را شکل می دهند. رویکردهای حاضر همچون: سرویس های احیاء و حفاظت از میراث و پارک های ملی نیز چنین روندی را پیش رو گرفته اند. مناظر تاریخی به جا مانده از گذشته هر سرزمین، نماد و سمبلی از هویت فرهنگی و تمدن غنی اجداد آن است که هر آینه به زندگی امروز قوم و ملتش معنا می بخشد و موجبات تفاخر و عزت آن را فراهم می آورد. بدین سبب، هر کوششی در راستای بازنمایی و حفظ آن، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و سنت های کهن یک سرزمین است. هدف از این پژوهش، مطالعه تاریخی و باززنده سازی هویت باستانی منظر فرهنگی تخت سلیمان -از طریق پیاده سازی اصول رویکردهای حفظ و بازآفرینی میراث و برنامه مدیریتی پارک ها- مشتمل بر محتوای فیزیکی از جمله: مسیرهای حرکتی، باغ ها، آسیاب های آبی و مناظر طبیعی و ادبیات شفاهی چون: داستان ها، افسانه ها، سرود ها و باورهای بومی منطقه با توجه به پتانسیل ها و محدویت های فعلی آن می باشد. در راستای این هدف، ارائه امکانات مورد نیاز جهان گردان و محققین علاقه مند و پیش بینی نیازهای آتی مراجعه کنندگان در همسایگی آن، می تواند قدمی باشد در حفاظت از این اثر فرهنگی و طبیعی که بخشی از گذشته هر ایرانی را شکل می دهد. روش تحقیق در حوزه ادبیات نظری و پیشینه در این پژوهش تاریخی و توصیفی- تحلیلی و در حوزه مطالعات میدانی روش تحلیلی با ابزار گردآوری داده از طریق مشاهدات محلی و تکمیل پرسشنامه و روش مشاهدات میدانی (مصاحبه، رولوه، تهیه عکس و...) و روش تحلیل داده هادر راستای رسیدن به اطلاعات، تحلیل کیفی-توصیفی می باشد. نتایج پژوهش حاضر، دست یابی به روندی قانون مند در احیاء و باززنده سازی مناظر فرهنگی با تأکید بر هویت تاریخی و طبیعی سایت می باشد که به گونه ای یکپارچه در هم ادغام شده اند.
یحیی نوریان محمدجواد مهدوی نژاد
مطالعه ی و پرسش از تاریخ در هر کدام از شاخه های علمی، به عنوان یکی از اساسی ترین دانش هاست که سنگ بنای اندیشه و قضاوت های بشری ست. بخشی از بنیان های نظری لازم برای خلق آثار هنری آگاهانه در پاسخ هایی نهفته است که تاریخ نویسی هنر به سوالات اساسی از چیستی و چرایی هنر می دهد. پیگیری تحولات و برقراری روابط منطقی میان آن ها با تمرکز بر رخ د ادها و داده هایی خاص از تاریخ و گزین آن ها به عنوان سیر اصلی روایت تاریخی منشا اختلافات تاریخ نویسی های گوناگون است. از آن جا که تمام تدوین های تاریخ هنر به دست دانش مندان مغرب زمین و با پذیرفتن پیش فرض های ذهنی و جهان بینی آن ها صورت پذیرفته است و با نگاهی بومی تدوین نشده اند، همواره این پرسش مطرح می گردد که تا چه میزان می تواند تامین کننده بنیان های نظری لازم برای خلق آثار هنری بومی باشد؟ در بررسی محتوای تاریخ نویسی هنر نقاط قوت و ضعفی در نسبت میان این متون و تامین بنیان های نظری مورد نظر شناخته می شود. متون تاریخ نویسی هنر از تکیه علمی بر اسناد باستان شناسانه، سیر روایی کامل و از همه مهم تر پاسخ گویی نسبت به توجیه تحولات تاریخی برخوردار هستند. در نقطه مقابل نقاطی ضعف یا ابهامی نیز وجود دارد. تاریخ هنر و تمدن مرسوم جواب صریح و هم سو با معارف ادیان ابراهیمی برای مسئله ی بشر اولیه و تحول آغازین تاریخی ندارد و مطابق نگاه های مادی گرایانه و بر پایه ی نظریه های تکاملی با اصالت دادن به تمتع آدمیان به مثابه گونه ای از حیوانات -با فصل ممیزه ی هوش بشری- از زمین آن را تفسیر می کند. به لحاظ منطقی، داستان روایت شده در مورد سیر تمدنی بشر، نقطه ی شروع تمدن های بشری و عدم پیوستگی میان آثار ابتدایی و بازمانده های تمدن های کهن بین النهرینی و مصری را به گونه ای توجیه می نماید که تمام وجوه را پاسخ گو نیست و در بیان همین تمدن ها نیز از بزرگ نمایی های تاریخی و تحلیل های چندگانه به دور نیست که گاهی از قضاوت عادلانه دور به نظر می رسد. عدم توجه به اقوام غیراروپایی و بزرگ نمایی دستاوردهای بشر غربی نیز از دیگر چالش های موجود در متون تاریخی مورد نظر است که تا کنون بارها مورد انتقاد برخی دانش مندان قرارگرفته است. این روایت از تاریخ سیر تحول آدمی را هم سنگ تحول ابزار تعریف می کند و در عین حال گاهی بر وقایع و تحولاتی شگرف و مبهم تاکید می ورزد. در روایت تاریخ متأخر نیز با نادیده گرفتن رفتارهای سوء استعماری در قبال اقوام غیراروپایی و آسیب های ناشی از آن و ارائه ی تعریف خاص از مفاهیمی نظیر انقلاب صنعتی بدون درنظرگرفتن آسیب های ناشی از آن به روایتی خاص از تمدن و به تبع آن روایتی نادقیق و نه چندان صحیح از سیر هنر در تاریخ تمدن دست می زند. در مواجه با چنین محتوایی، بازتعریف آن با روی کرد "تغییرپیش فرض ها" در اسلامی سازی علوم لازم می نماید. الگوی این بازتعریف ناگزیر می بایست به سه وجه اساسی هر روایت تاریخی یعنی، جمع آوری اسناد و مدارک، سازماندهی و ارزیابی مدارک و روایت گویی تاریخی نظر داشته باشد. اسناد و مدارک روایت تاریخی هنر در دو دسته ی اسناد متنی و اسناد غیرمتنی، می بایست با نگاه به دو عنصر اساسی در تحلیل و ارزیابی، یعنی اعتبارسنجی و تفسیر تا حد امکان جمع آوری و طبقه بندی گردند. توجه بیش از پیش به اسناد متنی و مکتوب ادیان و متون اساطیری و فرهنگی و نیز رساله های تاریخی از دیگر راه بردهای الگوی مورد نظر خواهد بود. اعتبارسنجی اسناد بر مبنای توجیه های چهارگانه ی حلقه ی توجیهی دانش یعنی، توجیه باورها از طریق ارجاع به شواهد عینی، توجیه باورها از طریق ارجاع به مراجع صادق و معتبر، توجیه باورها از طریق نتایج مفید و کاربردهای عملی آن ها و توجیه باورها از طریق سازگاری آن ها با با شبکه معرفتی قابل حصول است. در عین حال تفسیر به عنوان عملی فعال در تمام مراحل تحقیق تاریخی، لازم است از ویژگی های تفسیر بالرای مجاز تحت عنوان تفسیر بالرای غیرذوقی بهره گیرد تا تفسیر انجام شده، با علوم قطعی سازگاری داشته باشد و مطابق با نگاه اولیای الاهی و سنن الاهی باشد. در موضوع روایت گویی تاریخ نیز با رعایت روایت گویی به میزان لازم الگویی استنباطی از نحوه ی روایت گویی تاریخی قرآن کریم می تواند الگوی روایت تاریخی درنظرگرفته شود. با هدایت محتوای متون تاریخ هنر و تمدن بر اساس الگوی پیش نهادی، تطابق با مفاهیم الاهی و سیر تاریخی مورد اشاره ی ادیان الاهی یکی از مهم ترین خطوط حرکت تلقی می گردد، به طوری که تاریخ هنر و تمدن بازبینی شده، توامان پاسخ گوی تاریخ اسنادی بشر و تاریخ متونی ادیان الاهی باشد. به این ترتیب مساله ی خلق نخستین آدمی از گل و امتداد نسل موحد او مورد توجه واقع می شود و کامل بودن معرفت بشر نخستین که مورد تصریح متون است، به عنوان پیش زمینه ی هر روایتی لحاظ می گردد. رسالت خاص آدمی به عنوان خلیفه الله در زمین در تمام اعصار تاریخی پیگیری شده و به این ترتیب توحید و شرک نخ تسبیح سیر تمدن ها و روایت تاریخی می گردد. این گونه دوره های تاریخی نه بر مبنای فراز و فرود تمتع بشری از کره ی زمین که بر اساس نزول وحی و دوره های معرفتی می بایست تقسیم بندی شوند و رسالت پیامبران و جای گاه آن ها در تاریخ هنروتمدن به صراحت ورود پیدا کند. تاریخ در این نگاه، کلی واحد است که از سنن الاهی مورد اشاره ی ادیان الاهی در سیر خود تبعیت می کند و مساله ی دوره های تاریخی و آخرزمان در روایت درست از تاریخ مورد اشاره قرار می گیرند. در کنار این سیر بازتعریف یافته، توجه به شرق و میراث عظیم آن نیز بیش از پیش می گردد تا کفه ی نامتعادل روایت تاریخی مشهور به سمت تعادل واقع نگرانه پیش رود. این هدایت محتوا به شکل گیری داستانی از هنر می انجامد که سیر تحول آثار هنری را بر مبنای سیر تحول انسان از هبوط از باغ عدن و توقف بر کره ی خاک تا به امروز پی می گیرد و با درک اهمیت هنر در هدایت یا گمراهی انسان ها میان هنرهای برآمده از معنویات و بندگی خدا و آثار برآمده از نفسانیت و بندگی شیطان تمایز قائل می شود و با پذیرفتن جدال تاریخی میان حق و باطل به روایت تاریخی هنر در پس این جدال همیشگی می پردازد. بر مبنای این روایت از تاریخ هنر، موزه تاریخ فن آوری معماری تهران در سایت برج میلاد تهران طراحی شد که به عنوان نمونه طراحی رساله ارائه شده است.
سپیده مهدوی محمدرضا بمانیان
دگرگونیهای پرشتاب سالهای آغازین قرن بیستم موجب دگرگونی بسیاری از چهره های زندگی گردید و چنان شد که فرهنگ پویا و بالنده جامعه از رشد باز ماند و عدم بهره گیری از فرهنگ جامعه به عنوان منبع اصول و ارزشهای شکل گیری شهر سبب ایجاد کالبدهای نارسا و نابهنجار گردید. در این حین شهرها به شکل نسنجیده ای گسترش یافتند و در این میان ورودی شهر نیز در شهرهای پدید آمده به مفهومی ناشناخته و فراموش شده تبدیل شد. امروزه ورودی شهرها فضاهای مسئله دار و فراموش شده ای هستند که دست به گریبان مشکلات و نابسامانی های متعدد و متنوعی می باشند و در اکثر موارد فاقد حداقل مطلوبیت فضایی لازم اند. از این رو بازخوانی مجدد الگوهای طراحی ورودی شهر با بهره گیری از فرهنگ به عنوان مولد ارزشهای شکل دهنده محیط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آن جا که منظر ورودی شهر، نقش عمده ای را در هویت بخشی به شهر و نمایش فرهنگ شهر و ساکنینش بر عهده دارد، تحلیل و بررسی در زمینه چگونگی بهبود کیفیات منظر ورودی شهر با بهره گیری از فرهنگ به عنوان منبع اصول و ارزشهای شکل دهنده محیط، اصلی ترین هدف این رساله محسوب می شود که در راستای آن، سوالاتی به شرح زیر قابل طرح خواهد بود؛ اصول و معیارهای طراحی منظر ورودی شهر با رویکرد فرهنگی چیست؟ چگونه می توان در منظر ورودی شهر جلوه های فرهنگی- هویتی و بومی را با گروه های انسانی و اجتماعی در هم آمیخت؟ رویکرد کلی در این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که در جهت دستیابی به آن از مصالح فرهنگی، سنتی و تجارب بین المللی سود برده شده است تا بتواند الگوهایی را متناسب با وضع موجود و همتراز با تفکرات و نیازمندیهای انسان در شهر مدرن با دیدی واقع گرایانه به تحولات مدنی عصر حاضر ارائه نماید. به همین منظور با تجزیه و تحلیل کمی و کیفی اطلاعات به بررسی نمونه های قدیم و جدید موفق در طراحی منظر ورودی شهر پرداخته شد و در ادامه با برداشتهای میدانی اطلاعات کالبدی مورد نیاز جمع آوری گردید. دستاوردهای حاصله از مطالعات صورت گرفته نشان دهنده آنست که با بهره گیری از عناصر هویتی، کهن و بومی در طراحی منظر ورودی شهر می توان به خلق فضای مطلوب دست یافت، و همچنین با توجه به ویژگیهای منظر ورودی شهر، بهره گیری از رویکرد فرهنگی در طراحی آن می تواند ارتباط مطلوبی بین منظر ورودی شهر و گروه های انسانی ایجاد نماید.
سونیا سیلوایه محمدجواد مهدوی نژاد
چکیده امروزه انرژی یکی از مهمترین شاخصههای اقتصادی بهشمار میآید. با توجه به مصرف بیرویه و کاهش منابع انرژی با هزینههای استخراج و بهرهبرداری روبهرشدی روبهرو هستیم. با راه حل-های مختلفی می توان در کاهش و بهبود مصرف انرژی سهیم شد از جمله این راه حل ها، جذب بیشتر انرژی خورشیدی از طریق سقف می باشد لذا طراحی صحیح اجزای ساختمان ها از جمله سقف آن ها می تواند تاثیر شایانی در کاهش مصرف بی رویه انرژی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه پیشنهادهایی جهت درک و فهم بهتر از فرم سقف ها است از این نظر که میزان دریافت انرژی خورشیدی آن ها به چه اندازه است و این که از میان سقف های مورد نظر کدامیک پرتوهای خورشیدی را بیشتر جذب می کنند، برای انجام کار از روش مورد پژوهی در برخورد با نمونه ها استفاده می شود و روش تحقیق شبیهسازی در تحلیل کلیت پروژهها به کار گرفته می شود. در این تحقیق 4 گزینه برای طراحی و انتخاب وجود دارد که ترتیب جذب انرژی آن ها را می توان بدین گونه عنوان کرد: میزان جذب پرتوهای خورشیدی بر حسب وات و در ماه های مختلف به ترتیب بدین صورت است: در کل ماه های سال: شیب دار 45-45 >شیب دار 60-30 > گنبدی > مسطح میزان جذب پرتوهای خورشیدی بر حسب وات بر متر مربع و در ماه های مختلف نیز بدین ترتیب است: در دی، بهمن و آذر ماه: مسطح >شیب دار 60-30 > گنبدی >شیب دار 45-45 در آبان و فروردین ماه: مسطح > گنبدی > شیب دار 45-45 > شیب دار 60-30 در اسفند، اردیبهشت، مهر، شهریور، خرداد، مرداد و تیر ماه: مسطح > گنبدی > شیب دار 60-30 > شیب دار 45-45 در نهایت با توجه به تحلیل های صورت گرفته مشخص شد که در فصل سرد سال (ماه های آذر، دی و بهمن) سقف شیب دار 60-30 بیشترین جذب انرژی را دارد و به عنوان گزینه مناسب انتخاب شد.
معصومه امینی محمدجواد مهدوی نژاد
آموزش مفهومی است که از گذشتههای دور با بشر و جامعه بشری همراه بوده است. هر آنچه بیشتر زمان میگذرد و هراندازه بیشتر انسان با مفاهیم جدید آشنا میشود، جایگاه تعلیم و تعلم بیشتر نمایان میگردد. تعلیم بایستی با تعلم همراه باشد. از اینرو است که در نگاه ائمه اطهار و امامان معصوم (علیهمالسلام) پرورش انسانها اهمیت بسیار ویژهای دارد. مقوله آموزش منحصر به افراد، زمان یا مکان خاصی نیست و این امر نیز محدود به مدرسه یا تنها مکانهای آموزشی نیست و برای پیشبرد اهداف جامعه، آموزش باید در هر مکان و هر زمان انجام گیرد. آموزش در واقع نوعی فعالیت عملی است که سعی در فراهم آوردن رهنمود و روشنگری تمامی جنبه های مختلف آموزش (اعم از جنبه های تعلیمی، اخلاقی و سیاسی مربوط) و همچنین ساختار اجتماعی وابسته به آن دارد. جهت برآورده کردن این مهم نیاز به فراهم کردن مفاهیم صحیح و دانش کافی از نحوه تدریس، یادگیری، روشهای ارزیابی، ساختار و نحوه تغییر و تحول سیستمهای آموزشی و اجتماعی، نقش افراد ذی نفع مربوطه و مسائل نظیر آن میباشد. در دنیای امروز با توجه به رشد جوامع و حرکت رو به رشد تکنولوژی، نیاز به آموزش فرهنگ به شهروندان به ویژه جوانان احساس میشود، از اینرو بسیاری از مدیران شهری تلاش دارند تا از هر فرصت و امکانی برای این امر استفاده میکنند. با مطرح شدن تئوری شهر آموزشدهنده در دهه اول قرن بیست و یکم که بسیار مورد استقبال عموم صاحبنظران قرار گرفت و در سال 2004 میلادی به عنوان یک کنوانسیون بینالمللی مطرح شد، این فرصت پیش آمد تا از امکانات موجود در شهر نیز برای آموزش شهروندان استفاده شود. در ارتباط با این موضوع در حوزه معماری هنوز اقدام خاصی در این زمینه صورت نپذیرفته است. از آنجایی که انسانها مدت زمان زیادی از اوقات شبانهروز خود را در ساختمانها به سر میبرند، ساختمانها میتوانند بهترین وسیله برای انتقال و آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی به آنها باشند. در حقیقت ساختمان آموزشدهنده ساختمانی است با هویت خاص خود که میتواند بخشی از هویت یک ملت را تشکیل دهد. از آنجایی که محیطها فرهنگها را میسازند و فرهنگها محیطها را این دو در رابطهای مستقیم و دوطرفه با هم قرار دارند. محیط به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر زندگی فرد مجموعهای از آموزشها را به وی منتقل میکند و این آموزشها در حقیقت القا کننده فرهنگهای مختلف مورد نیاز زندگی روزانه بشر میباشند. پژوهش پیشرو با بهرهگیری از روش تحقیق استدلال منطقی میباشد که با استفاده از تکنیک توصیفی- تحلیلی به انجام میرسد. در این میان رویکرد این تحقیق طراحی محور است. روش گردآوری اطلاعات لازم در این زمینه تلفیقی است از مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانهای که به فراخور موضوع پژوهش از آنها بهره گرفته شده است (گروت، وانگ، 1388، 340-301). در این راستا، یافتههای اصلی در این تحقیق بیان اصول چهارگانه و معیارهای هشتگانهای متناسب با شرایط ایران اسلامی، در زمینه طراحی ساختمانهای آموزشدهنده میباشد. بر اساس معیارها و اصول به دست آمده، همچنین شاخصهایی کلی در جهت تحقق هدف اصلی پژوهش بیان گردیده است که میتوانند الگویی کلی برای طراحی ساختمانهای آموزشدهنده مشخص کرد.
شهیدی محمدشریف محمدرضا بمانیان
هدف این رساله ارائه یک چارچوب نظری بهینه برای طراحی منظر با در نظر گرفتن الگوهای طراحی پایدار است. در راستای این هدف به تبیین معیارها و روش های طراحی منظر پایدار پرداخته شده است. بر مبنای تعاریف مطرح شده، یک چارچوب نظری متشکل از دو بخش اساسی است. بخش نخست مربوط به شناخت اصول حاکم بر آن چارچوب نظری بوده و بخش دوم فرآیندهای شکل دهنده آن چارچوب را شامل می شود. بر این اساس ساختار این رساله به دو بخش کلیدی تقسیم شده است. بخش نخست مربوط به شناخت معیارهای پایداری منظر و بخش دوم به شناخت فرآیندهای طراحی منظر مرتبط می باشد. روش تحقیق مورد استفاده تحلیلی توصیفی بوده که در این میان از شیوه میدانی جهت اثبات پایایی و روایی رساله استفاده شده که پس از تهیه پرسشنامه و مصاحبه عمیق نتایج حاصله از طریق نرم افزار matlab مورد وزن دهی قرار گرفته است. پرسشنامه ها در سه گروه ده نفری توزیع شده است. نتایج حاصل از تحقیق در دو بخش معیارها و روشهای طراحی ارائه شده است، که در بخش اول معیارهای طراحی بر اساس گونه های منظر در سه بخش منظر حفاظتی، منظر تولیدی و منظر فرهنگی مورد وزن دهی قرار گرفته و در بخش روشها، چارچوب طراحی منظر پایدار در چهار بستر شناخت، جمع آوری اطلاعات، تحلیل و طرح تبیین گردیده است. مراحل چارچوب پیشنهادی در راستای اهداف منظر پایدار شامل شناخت بسته های اکولوژیک منظر، شناخت لیست لایه های اطلاعاتی، ارزشگذاری لایه ای، رویهم گذاری لایه ای، تشکیل مدلهای منطقه ای و راهبردی و تهیه نقشه برنامه ریزی کاربری های منظر می باشد.
احسان رنجبر محمدرضا پورجعفر
با وجود آنکه موضوع پایداری شهری از دهه 90 به عنوان پارادایم مسلط شهرسازی مطرح شده و حرکت به سوی شهر پایدار به عنوان یک ایده آل در شهرسازی مطرح شده است، نسبت ابعاد مختلف پایداری و چگونگی اثر متقابل آنها در رسیدن به پایداری مورد کاوش قرار نگرفته است. در یک نگاه نقادانه دیگر دامنه تبیین این مفهوم در مقیاس های خرد طراحی شهری همچون فضاهای عمومی شهری و گونه های مختلف این فضاها به خوبی بررسی نشده است. در میان فضاهای عمومی شهری، میدان های شهری همواره به عنوان یکی از شاخص ترین فضاها در راستای ایجاد هویت شهری مطرح بوده اند. بررسی موضوع پایداری در میدان های شهری در ادبیات طراحی شهری معاصر دامنه وسیعی ندارد و از مجموع مطالعات موجود نمی توان به تبیین روشنی از مفهوم میدان شهری پایدار رسید. از این رو این رساله بر این نکته تاکید دارد که با بررسی نمونه هایی که بتوان در یک بازه زمانی قابل توجه، ابعاد مختلف پایداری در میدان های شهری را درکنار هم سنجید، می توان به درک روشنی از مفهوم میدان های شهری پایدار دست یافت. بافت تاریخی بوشهر با داشتن سابقه اقتصادی قوی از دوره قاجاریه به عنوان مهمترین بندر تجاری ایران، داشتن زمینه های فرهنگی و اجتماعی در شکل آئین های جمعی مختلف و همچنین قرار گرفتن در شرایط محیطی خاص، یک نمونه غنی جهت بررسی مفهوم پایداری در میدان های شهری است. با وجود این سابقه غنی میزان پژوهش های منسجم انجام شده در مورد بافت تاریخی بوشهر بسیار معدود است. هدف اصلی پژوهش دستیابی به یک چارچوب مناسب جهت تبیین پایداری میدان های شهری در بافت تاریخی بوشهر است. در عین حال حرکت به سوی حل مساله چارچوبی عمومی جهت تحلیل پایداری فضاهای عمومی شهری و به صورت ویژه میدان ها را فراهم می آورد. روش عمومی پژوهش، استفاده از سه مرحله مساله، نظریه و آزمون روش علمی است که داده ها همواره به عنوان شواهد مورد استفاده قرار گرفته و گردآوری داده ها بر همین اساس صورت می گیرد. مبتنی بر مدل پیشنهادی پژوهش جهت تحلیل پایداری در میدان های شهری، روش شناخت نمونه موردی پژوهش جهت تدوین نظریه خاص ارائه گردیده است. در گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، بازدید میدانی، پرسشنامه و مشاهده فعال استفاده شده و در آزمون فرضیه ها از روش های تحلیل تفسیری-تاریخی، استدلال منطقی، مدلسازی و تحلیل محتوا استفاده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان مدل سه سطحی جدیدی مبتنی بر رمز پایداری میدان های شهری تعریف کرد. این رمز از لحاظ محتوایی و صوری به قدری قوت دارد که بر تمام ابعاد موثربر پایداری اثرگذار بوده و ضامن حفظ هویت میدان در طول زمان است. همچنین تحلیل این مدل در بافت تاریخی بوشهر نشان می دهد که از میان ابعاد 4 گانه اقتصادی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، محیطی و مدیریتی، اهمیت بعد اجتماعی – فرهنگی در پایداری میدان های شهری بافت تاریخی بیشتر بوده است. جستجوی رمز پایداری به عنوان هسته مرکزی مدل پیشنهادی، نشان می دهد که ترکیب دو موضوع برگزاری مراسم آئینی و تاثیر مساجد بر حفظ هویت این مراسم رمز پایداری میدان های شهری در بافت تاریخی بوشهر بوده است.
نوشین ناگهانی محمدجواد مهدوی نژاد
1-1 مقدمه و بیان مسأله گذشته بشر همواره فرصتی برای ساختن آینده او بوده است. نحوه مواجهه گذشتگان با پرسشها و مسائل پیش رو افق دید او را روشنتر میسازد چرا که انسان با توجه به ماهیت جستجوگر خود در طول تاریخ در پی یافتن بهترین راهحلها برای مشکلات بوده است. بنابراین در هر مرحله از تاریخ، راهی توسط انسان انتخاب شده که بهترین گزینه ممکن در زمان خود بوده است. روند تاریخ هنر نشان دهنده سیری تکاملی در نحوه شکلگیری هنر و معماری است. هر نسل از بشر با تکیه بر آموزههای گذشتگان خود گامی به پیش برداشته و بخشی از راه طی شده توسط اجداد خود را تکامل بخشیده است. به عبارت دیگر هر تجربه جدید پلهای بوده است بر روی هزاران پلهای که گذشتگان او آنها را ساختهاند. در طول تاریخ معماری مغرب زمین نیز بارها رجوع به گذشته دور و برداشت سطحی یا نوآورانه از آن به چشم میخورد. برای مثال دوران رنسانس دوره مراجعه به آثار کلاسیک رم و یونان بوده است. در دوران تاریخی گرایی و پست مدرن نیز به نوعی رجوع به گذشته احساس می گردد. سابقه هنر و معماری ایران زمین نیز سابقهای درخشان است. اما به نظر میرسد وجهی از معماری که امروزه شاهد آن هستیم، نتیجه سیر تکاملی هنر و معماری گذشته نباشد. با فراموش شدن میراث گرانبهای گذشته در دورهای از تاریخ، شناخت و تحلیل گذشته معماری ایران نیز دستخوش فراموشی شده و مردمان سرزمینهای دیگر به شناخت این تجربیات پرداختند. از طرفی دیگر معماری زاده زمان است و پیشرفتهای بشر بدون شک روی آن تاثیر دارد و گونه ای از معماری ارزشمند است که همراه با تغییرات زمان و نمایانگر دوره خود باشد. اما نکته مهم این است که تمدن ها همگی برپایههایی مستحکم استوار شدهاند و هویت عنصری مهم در هر اثر معماری است. به هر حال اگر معماری ایران در آینده بخواهد سهمی در معماری جهانی داشته باشد، آگاهی از سنتها و میراث برجای مانده از گذشته اجتناب ناپذیر است. به نظر میرسد بتوان با شناخت درست الفبای معماری سنتی گامهای مستحکمتری را در جهت نوآوری در خلق معماری برداشت. 1-2 اهمیت موضوع پژوهش دستاوردهای جهان معاصر و تکنولوژی تاثیر شگرفی در زندگی معاصر بشر و عرصه های مختلف داشته است. معماری نیز چون دیگر جریان ها خواه یا ناخواه تحت تاثیر تکنولوژی و صنعت قرار گرفته و خواهد گرفت. بی تردید تکنولوژی در معماری نیز مانند دیگر عرصه ها جنبه های مثبت و منفی دارد که نه می توان از کاربرد مثبت آن چشم پوشی کرد و نه می توان کاملا به آن اعتماد کرد. یکی از جنبه های منفی تکنولوژی کم رنگ شدن هویت یک جامعه است. در عرصه سازه های باز و بسته شونده نیز می توان به جنبه مثبت آن یعنی استفاده از پیش سازی و انعطاف پذیری فضا و غیره اعتماد نمود و خطر کم رنگ شدن هویت بنا را با استفاده از رجوع به الگوهای غنی هندسی و سازه ای سنتی بر طرف نمود. 1-3 اهداف پژوهش هدف از این پژوهش شناخت دقیق قوانین هندسی حاکم بر الگوهای هندسی اسلامی و سازه های سنتی است تا با توجه به ماهیت متقارن، تکرار شونده و منظم آن ها بتوان به الگوی سازه ای پویایی از این نقوش و سازه ها دست یافت. چنین الگویی ضمن تامین عملکرد های مورد نیاز برای انواع فضاهای انعطاف پذیر و بهره گیری از تکنولوژی می تواند عامل حفظ و نگهداری تجربه پیشینیان و انتقال آن به نسل های بعدی باشد. به عبارت دیگر می توان گفت درک مکانیزم سازه های باز و بسته شونده و دست یافتن به الگویی منطبق بر نقوش هندسی و سازه های سنتی بر اساس این مکانیزم گام مهمی در جهت بهره برداری نوآورانه از سنت ها بوده و بخشی از بی هویتی ناشی از عصر تکنولوژی را جبران می کند. 1-4 سوالات پژوهش - هندسه های به کار رفته در معماری سنتی ایرانی در چه گروه هایی قابل دسته بندی هستند؟ -کارکردهای سازه ای هندسه ایرانی (نمونه کاربندی) چگونه قابل توضیح است؟ -چگونه می توان با الهام از الگوی هندسی سازه های سنتی ایران نسبت به طراحی سازه های باز و بسته شونده، بهرهبرداری کرد؟ ? 1-5 پژوهش های قبلی در تجربههای قبلی فرآیندی در جهت تجربه ساخت شمسه باز و بسته شونده صورت گرفته است. این فرآیند حاصل تجربه گروهی دانشجویان معماری دانشگاه شهید بهشتی در درس ماده،سازه، فرم به هدایت مهندس سعید مشایخ فریدنی در کارگاه هنر مهندسی است. تجربه ای که شامل فهم هندسه باز و بسته شدن با توجه به مدل مسطح شمسه باز و بسته شونده، تبدیل شمسه مسطح به شمسه فضایی، طراحی قطعات و اتصالات مدل و فرآیند تهیه قطعات و ساخت اتصالات بوده است. شمسه باز و بسته شونده شمسه ای است که نسبت به مرکز دایره محیطی خود حرکت کرده و متراکم و باز شود. در حقیقت اساس یک شمسه دایره تشکیل دهنده آن است و نوع شمسه براساس نحوه تقسیم دایره شناسایی میشود. تجربه بعدی مطالعات تکمیلی بر سازه های باز و بسته شونده، انواع و مکانیزم های مختلف، پوشش اینگونه سازه ها و غیره بوده که در آکادمیهای تخصصی فناوری معماری صورت گرفته است. پایاننامههای متعددی در این حوزه کار شدهاند لیکن هیچ یک از آنها نتوانسته است موضوعی را با الهام دقیق ار هندسه معماری سنتی، و بر اساس اصول هندسه سازههای باز و بسته شونده ارائه نماید. 1-6 نوع و روش تحقیق روش تحقیق اصلی این پژوهش، روش تجقیق شبیه سازی و مدل سازی است. در ابتدای این تحقیق به نظر می رسد می بایست مطالعات کامل و جامعی روی انواع سازه های سنتی ایران از لحاظ هندسه و نوع باربری صورت پذیرد تا درک کاملی از اصول سازه های سنتی ایرانی امکان پذیر گردد. مطالعه انواع کاربندی ها در اجرای سقف های گنبدی و هندسه انواع گره ها میتواند از جمله این مطالعات باشد. همزمان با این مطالعات بخش بعدی تحقیق یعنی انواع مکانیزمهای باز و بسته شونده و نوع و میزان باربری آن ها میبایست صورت پذیرد و سازگاری آن با سازه های سنتی مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد تا بتوان مکانیزمی نو طراحی نمود که هم دارای هویت بوده و سبب ماندگاری آموزه های گذشتگان شود و هم با زمانه خود سازگار باشد. 1-7 جنبه جدید بودن و نوآوری در این تحقیق تاکید اصلی بر تبدیل هندسه ایستای الگوهای هندسی اسلامی و سازه های سنتی به هندسه ای پویا و دینامیک مانند سازه های باز و بسته شونده است. برای اولین باز است که با الهام از الگوی هندسی سازه های سنتی ایرانی نسبت به طراحی سازه های هوشمند باز و بسته شونده اقدام می شود. این اقدام می تواند منجر به بازیابی هویت معماری ایرانی اسلامی در خلق فضایی نوآورانه و با بهره گیری از تکنولوژی گردد. 1-8 معرفی فصول بعد از مقدمه در فصل دوم به سابقه هندسه در معماری ایرانی پرداخته خواهد شد. در بخش اول این فصل به تعریف مفاهیمی چون هندسه و مهندس پرداخته شده و شیوه نگریستن معماری اسلامی به مفهوم هندسه مورد مطالعه قرار می گیرد و تاریخچه این علم بررسی می گردد. در بخش دوم به بررسی عناصر هندسی در معماری ایران و کارکردهای سازه ای آن ها پرداخته خواهد شد. در ابتدای این بخش سابقه استفاده از نقوش هندسی در ایران و مفهوم گره و انواع آن و قوانین هندسی حاکم بر آن بررسی شده و پس از آن قوس های به عنوان یکی دیگر از نقوش هندسی با کارکرد سازه ای است مورد مطالعه قرار می گیرند و در ادامه به مطالعه یکی از شیوه های اجرای سقف در معماری سنتی ایران یعنی کاربندی پرداخته می شود. در فصل سوم به مفهوم انعطاف پذیری فضا، اهمیت و سابقه آن در معماری گذشته پرداخته شده و انواع سازه های باز و بسته شونده از لحاظ نوع باربری، مکانیزم باز و بسته شدن ، نوع اتصالات، پوشش و غیره با تمرکز روی سازه های باز و بسته شونده میله ای قیچی سان مورد تحلیل قرار می گیرد. در فصل چهارم تجارب و نمونه های داخلی و خارجی برای فهم کامل فرآیند باز و بسته شدن معرفی و تحلیل می شوند. فصل پنجم به مطالعه درباره چگونگی طراحی یک نمونه سازه با استفاده از چارچوب نظری و ادبیات موضوع پرداخته شده و مراحل کار برای رسیدن به نمونه مطلوب سازه باز و بسته شونده بر اساس الگوی هندسی سازه های سنتی توضیح داده می شود. و طراحی نمونه نهایی مطلوب صورت می گیرد و در فصل ششم پس از بررسی موضوع و سایت پروژه و تحلیل آن ها نمونه موردی استفاده از این سازه یعنی نمایشگاه صنایع دستی در بوستان آب و آتش تهران با مدارک و مستندات مربوطه معرفی خواهد شد.
محمود فیض آبادی محمود گلابچی
معماری به عنوان یک حرفه علمی - هنری همواره پوشش دهنده بخشی از نیازهای زیستی انسان بوده است. بعد از مدرنیته در ایران ساختمانهای عمومی که در مقیاس شهری و ملی کاربرد داشته، آنچنان که باید کیفیت لازم را نداشته اند و از ارتباط مناسبی با مخاطبان خود برخوردار نبوده اند. در واقع بناهایی ایجاد شده اند که دارای ارزش چندانی نیستند زیرا در فرآیند طراحی و شکلگیری آنها از ابتدای تفکر معماری نگرشهای تکنولوژیکی با نگاه خشک و بی روح معماری مدرن بر آنها مستولی گشته است که این ناشی از ضعف مبانی نظری معماری تکنولوژیک در ایران برای طراحی و ایجاد بناهای بزرگ مقیاس شهری است. از طرفی بناهای بزرگ مقیاس شهری و ملی الگوهای ساختمانی جامعه هستند، از این رو باید دارای کیفیت معماری لازم باشند. برای برون رفت از این مشکل جامعه نیازمند الگوهای جدید و راستین در معماری است. بی شک تبیین مبانی نظری مناسب پیرامون این موضوع گام اول و راهبردی محسوب می شود. در این تحقیق که هدف آن تبیین مبانی نظری معماری تکنولوژیک در ایران با تاکید بر سازواره های طبیعی است، عقیده محقق بر حصول گونه ای معماری تکنولوژیک با بهره گیری از طبیعت است که نتایج بهتری را در معماری و در فضای شهری برای مخاطب بدنبال خواهد داشت. برای نیل به این مقصود رساله حاضر در قالب یک تحقیق علمی به روش توصیفی – تحلیلی بر پایه مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، مشاهدات عینی، مصاحبه عمیق با متخصصین و پرسشنامه انجام گرفته است. در ابتدا کلیات تحقیق، تعاریف، روشها و فرضیات تحقیق بیان شده است. پرسش های اصلی در این تحقیق عبارتست از اینکه: روشهای بهره گیری از سازواره های طبیعی در معماری تکنولوژیک چیست؟ و این نوع بهره گیری در اثر معماری چه پیامدهایی دارد؟ برای پاسخ به سوالات تحقیق، پیرامون طبیعت و فلسفه آن، از نگاه اندیشمندان مطالعه و بررسی شد که بخشی از آن به رابطه طبیعت با معماری در ایران می پردازد. در این روند وجه آموزنده بودن طبیعت، سازواره های طبیعی و خواص آنها به جهت کاربرد در معماری و کم و کیف آنها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس برای کاربست مبانی طبیعت و تکنولوژی در معماری، پیرامون تکنولوژی و رویکردهای فلسفی آن نیز مطالعه و بررسی انجام گرفت و در این راستا، ارتباط متقابل انسان، طبیعت، معماری و تکنولوژی تحلیل شد. سپس در رابطه با پیامدهای بهره گیری از سازواره های طبیعی بررسی هایی انجام شد و اگر چه می توان پیامدهای بسیاری را متصور شد ولی در این تحقیق ماندگاری بنا در ذهن مخاطب مد نظر قرار گرفت. بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد که شش روش بهره گیری از سازواره های طبیعی در معماری تکنولوژیک می تواند کاربرد یابد که عبارتند از: روش فرمی، ساختاری، عملکردی، فضایی، مفهومی و تزئینی. با استفاده از این روشها می توان به طراحی معماری پرداخت و گونه ای از معماری را حاصل نمود که هدف تحقیق را برآورده نماید. برای تحقق این نگرش در زمینه آموزش معماری نیز راهکارهایی ارائه گردید. در پاسخ به سوال دوم تحقیق نیز نمونه هایی از معماری بناهای جهانی از مهندسین حرفه ای و آکادمیک مورد پرسش واقع شدند و نتایج آن، ماندگاری معماری تکنولوژیک با بهره گیری از سازواره های طبیعی را نسبت به بناهای صرفا تکنولوژیک تایید نمود.
راضیه هورشناس محمدرضا بمانیان
چکیده: قرارگیری رودخانه ها در بافت شهری به گونه ای است که می تواند بهترین ارتباط و بیشترین دسترسی را مابین مراکز اجتماعی شهر برقرار سازد.تقویت اینگونه ارتباطات می تواند زمینه ساز ایجاد تقابل و هماهنگی محیط زیست و اجتماع قرار گیرد.سابقه تاریخی شهرسازی نشان می دهد که شکل گیری شهرها در کنار رودخانه ها از جهت دسترسی به منابع آب همواره مورد توجه بوده است.اولین مراکز اجتماعی همواره در کنار منابع آب و رودخانه ها شکل می گرفتند.شاید امروزه با پیشرفت تکنولوژی های مرتبط با انتقال آب این نقش کم رنگ تر حس شود،اما می توان با نگاه دوباره به رودخانه ها و بازآفرینی آنها در حوزه معماری منظروبه عنوان شریان حیاتی شهرها فرصت تقویت ارتباطات اجتماعی شهرها را ایجاد نمود. به طور کلی این پایان نامه بر آن است تا به معیارهای طراحی منظر رودکناری (در حاشیه مسیل های شهری) دست یابد . این پارامترها که در قالب آلترناتیوهای طراحی ارایه می شوند در راستای ارتقای حیات اجتماعی پایدار در حوزه طراحی معرفی می شوند. پژوهش حاضر به طور همزمان بر تجربیات بین المللی وملاحظات و محدودیت های منطقه ای تاکید می کند.همچنین، پژوهشگر معتقد است این برنامه ریزی شامل رویکردهای چندگانه ای می شود که سبب شکل گیری منظر شهری پایدار در حاشیه رودخانه های شهری می شود. در این پایان نامه ،مسیل رودخانه خشک شیراز به عنوان مهمترین مسیل شهر شیراز، برای اعمال نمودن راهبردهای ارایه شده، به عنوان یک مورد مطالعاتی واقعی، انتخاب شده است. محدوده مورد نظر طراحی شامل بخشی از کناره رودخانه خشک در شهر شیراز مابین پل معالی آباد و سد نهر اعظم واقع می باشد. با تامل در نقش و جایگاه رودخانه خشک در ایجاد چشم اندازشهری و ارتقای کیفیت های شهری، مشخص شد این رودخانه پتانسیل تبدیل شدن به عرصه حیات اجتماعی را دارا می باشد و در این جهت به اصول و لوازم طراحی منظر کناره رود ها از دیدگاه معماری منظر پرداخته شده و در پایان طرح پیشنهادی در جهت باآفرینی رودخانه خشک شیراز بر اساس ضرورت ها، نیازها و مبانی فکری شکل گرفته در روند تحقیق ارایه شده است. کلیدواژگان:
آرین امیرخانی محمدرضا بمانیان
یادگیری از جمله مسائل حائز اهمیت در زندگی افراد هر جامعه می باشد. اکنون این نکته قابل درک است که محیط بهتر، آموزش و پرورش مطلوب تری را در پی خواهد داشت، لذا به موازات توسعه سیستم ها و برنامه های آموزشی، الگوی محیطی فضاهای یادگیری نیز می بایست تکامل یابد. از طرفی پیچیدگی و چند بعدی بودن مسئله طراحی محیط های یادگیری که از ابعاد مختلفی مانند روانشناسی کودک و نوجوان (با در نظر گرفتن جنسیت و مقطع تحصیلی)، روانشناسی محیط، جامعه شناسی، مسائل اقتصادی و فرهنگی، فلسفه، معماری، ابعاد کالبدی و فضایی و غیره برخوردار است، مستلزم تبیین چهارچوب های مشخص در راستای فرایند طراحی محیط های یادگیری، در یک نظام واحد خواهد بود. در پژوهش حاضر به منظور هدایت صحیح الگوی برنامه ریزی و استخراج ضرورت های طراحی، از سیستم مدیریت محدوده جهت استخراج ماتریس الزامات محیط های آموزشی دبستان بر اساس نیازهای کودکان بهره گرفته شده است. بر این اساس نخست، با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، خصوصیات روانشناسی رشد و محیط آموزشی دبستان و نظریات موجود در این زمینه جهت تعریف نیازها و به تبع آن الزامات مورد تحلیل قرار گرفته و سپس اطلاعات میدانی لازم از ذینفعان (متغیرهای مستقل) به شیوه پرسشنامه و مصاحبه استخراج می گردد. لازم به ذکر است که سوالات مطروحه بر پایه ماتریس الزامات به صورت چندگزینه ای (سیستم فازی) و نقاشی فضای مدرسه توسط خود کودکان (بهره گیری از روش مشارکت کاربران در طراحی) صورت می پذیرد. در مرحله تحلیل اطلاعات با شیوه ahp، الزامات اولیه به شیوه کمی از طریق داده های آموزشی (اطلاعات میدانی و نظر کارشناسان) ارزشیابی شده، مورد سنجش و وزندهی قرارمی گیرند. طبق الگوی سیستم کنترل و تأیید در مدیریت محدوده، مرحله مستندات الزامات و سیستم مدیریتی بارها تکرار می گردد تا به تمام نیازها پاسخ داده شده و شاخصه ها ارزشیابی شوند. نهایتاً الگوهای طراحی محیط های یادگیری کودکان با توجه به مبانی و اصول فرهنگی و بومی کشور تدوین می گردد. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر آن است که کودکان در محیط های آموزشی به واسطه درک عینی هنگام حضورشان در مدرسه در وهله نخست با شرایط ظاهری محیط و جذابیت های آن روبه رو می شوند. بر این اساس از میان شاخصه های حائز اهمیت در طراحی محیط های یادگیری کودکان دبستانی در کشور، پس از اهمیت رسانه های آموزشی در یادگیری، کودکان بر اهمیت ارتباط با فضای بیرون (فضای بازی و فضای سبز و طبیعت) تاکید داشته اند. این مهم در رابطه با نظر کارشناسان نیز حائز شرایط مشابهی بوده است. لکن نظر اولیاء مدرسه بیشتر بر ابعاد روانشناسی و تربیتی و نظر والدین بر ایجاد خلاقیت و محیط ایمن تاکید داشته اند که به نظر طراحی مناسب می بایست ترکیبی متعادل از این نظرات با توجه ویژه بر نظر کاربران محیط یادگیری باشد. از طرفی توجه به این نکته که کودکان ضمن تعیین محیط، متاثر از آن نیز می باشند، بیانگر لزوم توجه به طراحی بر مبنای نظرات کارشناسان حوزه طراحی و در نظر گرفتن تاثیر مباحث فرهنگی، اجتماعی، تاریخی (پیشینه) و غیره در کالبد معماری محیط های یادگیری است. بر این اساس در رساله حاضر پس از بیان کلیات تحقیق در فصل اول، در فصل دوم ابتدا مبانی و مفاهیم مرتبط با کودکان و ویژگی های رشدی-رفتاری آنان بررسی شده و در ادامه، مفاهیم مرتبط با روانشناسی محیط های یادگیری کودکان و رفتار کودک در محیط مورد توجه قرار خواهد گرفت. در فصل سوم پس از بررسی ویژگی های رفتاری کودک در محیط یادگیری، سیر شکل گیری این محیط ها در ایران مد نظر قرار خواهد گرفت که بر این اساس مطالب در دو بخش ویژگی های مذهبی- اجتماعی و عملکردی- کالبدی مطالعه خواهند شد. همین رویکرد مطالعاتی در ارتباط با سیر شکل گیری محیط های یادگیری در جهان نیز در فصل چهارم اتخاذ خواهد شد. در فصل پنجم در راستای تدقیق نیازها، اصول و الزامات طراحی، نمونه های موردی در ایران و جهان مورد مطالعه قرار می گیرند. لازم به ذکر است که در انتخاب نمونه های داخلی سعی شده تاکید بر نمونه های دوران معاصر (پس از قاجار) شهر تهران (به عنوان مکان تحقیق) باشد. نهایتاً در فصل ششم، طبقه بندی الزامات شکل گیری چهارچوب های نظری فرایند طراحی دبستان ها بر پایه مطالعات میدانی به شیوه طبقه بندی a.h.p انجام پذیرفته و پس از تحلیل و وزن دهی الزامات و ارزیابی نظرات کارشناسان، مسئولین دبستان، والدین و دانش آموزان، جمع بندی و تبیین چهارچوب نهایی ارائه خواهد شد.
هانیه اخوت محمدرضا بمانیان
مسکن در نگاه های مختلف، محل سکون و به آرامش رسیدن انسان است، هرچند ماهیت این آرامش و سکون از نظر اندیشمندان مختلف متفاوت می باشد. اندیشمندان غربی و غیراسلامی نگاهی ظاهری و ساکن به مسکن دارند و تنها آن را به عنوان سرپناهی که انسان در آن احساس آرامش می کند، درنظر می گیرند. لذا مسکن وی نه به معنای جایی برای ماندن و بودن بلکه جایی برای شدن تلقی می شود. این بدین معناست که مسکن اسلامی به شدن انسان، هویّت یافتن و آرامش قلبی او کمک می کند؛ در حقیقت انسان زمانی به آرامش می رسد که دارای سکون الهی و قلب مطمئنه گردد و از آنجایی که که هدف غایی انسان دینی، رسیدن به کمال الهی است، مسکن او نیز بایستی در این جهت به او یاری کند. این مسئله در مسکن سنتی اقلیم کویری ایران علی الخصوص در شهر یزد به خوبی نمایان است. در گذشته در این ناحیه مسکن بر اساس باورها و اعتقادات دینی مردم احداث می گردید و لذا روح دینی در آن جریان داشت. این در حالیست که امروزه به برخی دلایل که در راستای پژوهش به آن اشاره می شود، بهره گیری از الگوهای هویّت دینی در خانه های این شهر کمرنگ شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی الگوهای هویّت دینی در مسکن سنتی کویری شهر یزد و سپس بازآفرینی آن ها در مسکن معاصر این شهر صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی با انتخاب نمونه های موردی از مسکن سنتی و معاصر شهر کویری یزد می باشد که در بخشی از پژوهش برای تحلیل نمونه های موردی از مدل تحلیلی bdsr استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای با مطالعه اسناد سخت و نرم و نیز مطالعه میدانی با مشاهده خانه های سنتی و معاصر شهر یزد و در نهایت ترسیم اندیشه نگار و دیاگرام های تحلیلی میسر شده است. همچنین در بخشی از پژوهش از مطالعه میدانی به روش مصاحبه نیمه سازمان یافته بهره گیری شده و به منظور نیل به نتایج دقیق تر و دریافت مولفه های هویت دینی، با جمعی از اساتید معماری اسلامی، به صورت حضوری مصاحبه صورت گرفته و نتایجی حاصل شده است. نتایج رساله نشان می دهد مسکن سنتی یزد با پاسخگویی به نهاد کمال مطلوب، درارتباط تنگاتنگ با انسان است و نمی توان آن را تنها به لحاظ کالبدی و شکلی توصیف کرد، بلکه هویت دینی جاری در آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس هویت دینی مسکن سنتی در 3 مولفه پیوند ساختاری، پیوند محیطی و پیوند معنایی قابل دسته بندی است که این سه با یکدیگر همپوشانی داشته و تفکیک ناپذیرند؛ بدین معنا که الگوهای هویت دینی ابتدا در ساختار شکل می گیرند، سپس در محیط قوام می یابند و در نهایت با پیوندهای معنایی متعالی می گردند. همچنین بازآفرینی الگوهای هویت دینی در چارچوب مولفه های آن و ارائه راهبردها و سیاست های احداث مسکن معاصر بر اساس مولفه های هویت دینی مبحثی است که در انتهای این رساله بررسی می گردد.
منصور یگانه محمدرضا بمانیان
موضوع رساله حاضر، بررسی معیارهای پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری است. فرایند کلّی این تحقیق، ساختن دستگاه نظری و آزمون آن در سکانس هایی از خیابان ولیعصر است. دستگاه نظری رساله بر اساس دو نوع تئوری، شامل تئوری های ساختاری و کنشگرایانه که تبیین کننده مفاهیم مربوط به پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری می باشند، ساخته شده است. دستگاه نظری رساله، شامل یک مدل مفهومی و یک مدل نظری است. مدل مفهومی از طریق تئوری های ساختاری و مدل نظری از طریق تئوری های کنشگرایانه ساخته شده اند. فرضیّات تحقیق از طریق قیاسی- قانونی از مدل نظری استخراج شده اند. در ساختن دستگاه نظری از تئوری-های مکان، گشتالت، پیوستگی، همجواری محیطی، بوم شناختی(اکولوژیک)ادراک، پیوند تفاوت ها و هرمنوتیک فلسفی استفاده شده است. در مدل مفهومی، مفهوم پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری مدل سازی شده است و بر اساس مدل نظری، پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری از طریق چهار عامل مکان-مندی(کیفیّت کالبدی، کیفیّت فعالیّتی- اجتماعی، کیفیّت فضایی و کیفیّت نمادین)، قلمروگرایی(تأمین فضای شخصی و خلوت و رفتار قلمروپایی)، همگرایی طرحواره های ذهنی شهروندان و جمع گرایی حاصل می شود. به طور کلّی روش تحقیق رساله توصیفی- تبیینی و پیمایشی است. شیوه های گرداوری داده ها از طریق پرسشنامه و نقشه-های ذهنی است. برای آزمون تجربی و پیمایش، سکانس میدان تجریش تا زعفرانیه، سکانس میدان ولیعصر تا چهارراه ولیعصر و سکانس میدان راه آهن تا چهارراه مولوی به عنوان نمونه هایی از خیابان ولیعصر انتخاب شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن و کسبه این سکانس ها، افراد ناظر و عابر سکانس میدان ولیعصر تا چهارراه ولیعصر و متخصّصین معماری و شهرسازی است. علاوه بر اخذ معیارهای ارزیابی شهروندان و متخصّصین، ویژگیهای کالبدی، فضایی، فعالیّتی- اجتماعی و نمادین سه سکانس توسط پژوهشگر توصیف و تحلیل شده است. متغیّرهای مورد مطالعه شامل دو طیف متغیّرهای زمینه ای و متغیّرهای مورد استفاده در مدل نظری و فرضیّات است. متغیّرهای زمینه ای شامل سن، جنسیّت، تحصیلات، سابقه سکونت در تهران، سابقه سکونت در سکانس مورد مطالعه و نوع مالکیّت است. متغیّرهای مورد استفاده در فرضیّات عبارت از سه نوع متغیّر شامل متغیّرهای مستقل مکان مندی، قلمروگرایی و جمع گرایی، متغیّر واسطه همگرایی طرحواره های ذهنی و متغیّر وابسته یا معلول پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری است. آزمون مدل نظری و فرضیّات به طور جداگانه در هر سه سکانس و مجموع آنها انجام شده است. آزمون مدل نظری نشان می دهد که هر چهار شرط ذکرشده، رابطه معنی داری با پیوستگی ساختمان و شهر در فضاهای عمومی شهری دارند. مکان مندی، همگرایی طرحواره های ذهنی، قلمروگرایی و جمع گرایی به ترتیب بیشترین ضریب تأثیر را بر میزان پیوستگی ساختمان و شهر دارند. همچنین در بین مولّفه های پیوستگی، در هر سه سکانس و مجموع سکانس ها، مولّفه های فضایی، فعالیّتی- اجتماعی، کالبدی و نمادین ، مهمّ ترین مولّفه ها در پیوستگی ساختمان و شهر از دید شهروندان هستند. آزمون فرضیّات نشان می دهد که بدون وجود شروط علّی، پایه پیوستگی ساختمان و شهر در سطح بسیار پایینی قراردارد. امّا بعد از در نظرگرفتن تأثیر این متغیّرها، میزان احساس پیوستگی ساختمان و شهر توسط شهروندان به میزان بسیار قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. نتایج تحقیق نشان می-دهد که میزان اثرگذاری متغیّرها و مولّفه ها در همه سکانس ها به هم نزدیک است ولی معیارهای مربوط به هر یک از مولّفه ها و متغیّرها در هر یک سکانس ها بسیار متفاوت است.
بهزاد وثیق محمدرضا بمانیان
مفهوم خانه از دیدگاه اسلامی موضوعی است که در رساله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت این موضوع در شناخت معنا و کالبد خانه از دیدگاه اسلام براساس متن قرآن است. لذا پژوهنده با استفاده از منابع دینی تلاش نموده تا به جهت گیری های زمینه دینی در این مطلب، دست یابد. نوشتار با بررسی مطالب و آموزه های اسلامی مرتبط با آیات قرآنی و تفاسیر آن، روایات و احادیث، مبانی نظری مبحث خانه را مورد بررسی قرار داده و معیارهای محتوایی و کالبدی خانه را از دیدگاه اسلام بیان نموده است. سپس با مقایسه بین این معیارها و خانه دوران اسلامی در مناطق گرم و خشک ایران، به نحوه کارکرد معنا و کالبد خانه از دیدگاه اسلام، در کالبد موجود، دست یافته است. نوشتار حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و از مراجع مستند و قابل اعتنای اسلامی مانند متن قرآن، تفاسیر و احادیث بهره می گیرد. سپس یافته های خویش را در روش دلفی و جامعه آماری خویش، مورد ارزیابی قرار داده است. پژوهنده فرضیه های خویش را به صورت فرضیه های کمکی، خرد نمود تا پاسخ دهندگان بتوانند به موضوع احاطه ای بیابند. پژوهشگر براساس این نوشتار بر این عقیده است؛ متون اسلامی درباره معماری ضوابط و شاخصه هایی را پیش می-کشند که خانه را در حوزه های تک بنا تا مجموعه شهری پوشش می دهد و نقش مسکن و انسان را در توده های انسانی و توده های کالبدی تشریح می نماید. این ضوابط دارای ریشه ای معنایی در متن قرآن و تفاسیر آن و نیز سخنان ائمه-اطهار است و در دو حوزه معنایی و کالبدی است که هرکدام از بحث ها را می توان در قالب شاخص هایی خردتر نشان داد. با بررسی، مقایسه و ارزش دهی به این معیارها به شاخص های اساسی موضوع دست می یابیم. می توان مولفه هایی مانند ذکر، تقوی، وحدت، طاعت، عبرت، برابری، اصل سودمندی فردی اجتماعی، طهارت را به عنوان شاخص های اصلی معنا و مولفه هایی مانند نظم، حسن، عدل، حساب، امنیت، بنای صدق و طیب، شرافت جغرافیایی، جهت گرایی، زیبایی و استحکام را به عنوان شاخص ترین ابعاد کالبدی خانه و سکونت گاه در قرآن بیان نمود. این معیارها در تمامی ساحت-های مذکور، معنا و کالبد، در معماری خانه مناطق گرم و خشک ایران عینیت یافته است.
رها بحتویی محمدرضا بمانیان
سطح قابل توجهی از تغییر و تحولات فکری و فرهنگی جامعه از طریق زوال زیبایی در منظر و محیط برانگیخته شده است. از این رو رویکردهای زیبایی شناسانه در طراحی منظر توجهات بسیاری از متخصصین این امر را به عنوان یک دیدگاه جهانی در طراحی منظر به خود جلب نموده است. پایان-نامه ی حاضر با هدف تحلیل نظام های ساختاری و معنایی حاکم بر زیبایی شناسی منظر و بسط و توسعه ی شکلی و مفهومی آن به منظر معاصر ایرانی، به منظور ارتقاء کیفی مصادیق، از طریق تدوین معیارهای زیبایی شناختی در منظر معاصر ایران، تنظیم گشته است. پرسش های اصلی که در این پایان نامه مطرح می شوند به بررسی این موضوعات می پردازند که بر اساس چه معیار یا معیارهایی منظر زیباست، این معیارها از چه اصولی سرچشمه می گیرند، و چگونه می توان یک منظر را بوسیله ی معیارهای زیبایی شناختی مورد ارزیابی قرار داد. در همین راستا اهداف پایان نامه ی حاضر، دستیابی به معرفی اصول زیبایی شناسی منظر و بیان ضرورت طراحی منظر با ویژگی های زیبایی شناسانه، بیان الگوهای کهن زیبایی شناسی در طراحی باغ و منظر ایرانی، بهره گیری از اصول طراحی ایرانی- اسلامی با در نظر گرفتن اهداف سند چشم انداز 20 ساله برای تدوین معیارهای زیبایی شناسی، و در نهایت تدوین معیارهای زیبایی شناختی در منظر معاصر ایران می باشد. برای نیل به این مهم روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده است که در سیر فرآیند کل به جزء به معرفی روش های مناسب برای حصول به اهداف موردنظر می پردازد. روش های جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و بازدید میدانی است که توسط ابزار مشاهده، مصاحبه و نظرسنجی از طریق پرسشنامه تکمیل می گردند. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط های انسانی دلپذیر در منظر معاصر ایرانی، استفاده از اصول ومعیارهای طراحی زیبایی شناسانه به خوبی به ارتقای کیفیت محیط به لحاظ زیبایی شناختی، روانی، سلامتی، و مهم تر بهبود وضعیت منظر و محیط زیست کمک می کند؛ اصول و معیارهایی که ضمن دربرگرفتن ویژگی های جهانی زیبایی شناسی منظر، شاخصه های باغ ایرانی و طراحی ایرانی- اسلامی را نیز شامل می شوند. در نهایت توجه به این اصول و معیارها در طراحی و ارزیابی منظر معاصر ایرانی، دارای اهمیت فراوان خواهد بود.
کاوان جوانرودی محمد جواد مهدوی نژاد
این پژوهش به طراحی و تحلیل فرم بهینه بام ساختمان های مسکونی با هدف کاهش مصرف انرژی می پردازد. با عنایت به مصرف بالای انرژی در ایران و سهم چهل درصدی مسکن در مصرف انرژی کشور لزوم توجه بیشتر به بحران انرژی و یافتن راه های نوآورانه ای بخصوص در بخش مسکن از مهمترین چالش های پیش رو پژوهشگران و متخصصان کشور می باشد. در این راستا پژوهش های فراوانی برای یافتن فرم بهینه بازشو و ساختمان در ایران صورت گرفته، اما نقش بام ساختمان تاحدی مورد غفلت قرار گرفته است. با توجه به خلاء نسبی علمی- تحقیقاتی در رابطه با مطالعه نقش بام در طراحی مسکونی، پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی این نقش پرداخته و رفتار مکانیکی-معماری این عنصر را به صورت کمی و کیفی مورد بررسی قرار دهد. هدف این مطالعه یافتن افق های جدید در طراحی معماری مسکونی با رویکرد کاهش مصرف انرژی می باشد. در این فرآیند، شناخت پوشش های بهینه بام و انتاخب بام های بهینه به همراه پاسخ به پرسش اصلی رساله، یافتن فرم بهینه بام و راهبردهای طراحی مسکونی با توجه به فرم بام، دیگر مسئله پژوهش می باشد. این رساله به روش شبیه سازی و مدلسازی واقعیت صورت گرفته است. همچنین از تکنیک های نرم افزارهای مدل کننده واقعیت، تکنیک مقاسیه تطبیقی جهت بررسی گونه های متفاوت بام و تکنیک پیمایشی جهت شناخت و بررسی نمونه های موردی استفاده شده، و مباحث نظری نیز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است. متدولوژی تحقیق نیز تحلیلی-محاسباتی بوده و محاسبات مکانیکی از روش سی-اف-دی صورت گرفته است. مدلسازی نمونه ها (بام تخت، شیبدار 45 درجه، شیبدار 30-60، طاقی و طاق اهنگ) در نرم افزار گامبیت و شبیه سازی در نرم افزار فلوئنت برای دو فصل تابستان و زمستان انجام گرفت. با توجه به رویکرد تطبیقی مطالعه، جهت گیری، مصالح و عایق بندی نمونه ها همسان فرض شد. همچنین داده های اقلیمی براساس داده های شهر تهران انتخاب گردید. نهایت نتایج بدست آمده نشان داد که در سقف تخت با توجه به هندسه خاص، جریان های چرخشی و اغتشاشی به وجود نیامده و جریان باد تأثیر بسیار ناچیزی در کاهش دمای داخلی ساختمان دارد. همچنین در سقف های شیبدار 45 درجه و 30-60 درجه، هندسه سقف موجب پدید آمدن جریان چرخشی در اطراف سقف شده که تاحد 6 درجه سیلسیوس دمای داخلی ساختمان کاهش می یابد. سقف طاقی با منحنی 60 درجه جریان چرخشی ناچیزی به وجود آمده و دمای داخلی نیز بالاتر از سقف های شیبدار می باشد. در نهایت سقف طاق آهنگ با بهترین عملکرد در مواجه با باد، کمترین دمای داخلی را با 8 درجه کاهش نسبت به بام تخت دارد. همچنین عملکرد نمونه ها در زمستان نیز بررسی شد که بام تخت با 16 درجه دمای داخلی بهترین نمونه و نمونه های دیگر با رفتاری نسبتاً مشابه عملکرد ضعییفتری نشان دادند. در مجموع بام طاق آهنگ و شیبدار 30-60 عملکرد قابل قبولی در هر دو فصل نشان دادند و به عنوان نمونه طراحی مطالعه نیز استفاده شدند.
ابوذر مجلسی کوپایی مجتبی انصاری
باغهای ایرانی دارای ویژگیها و مشخصات خاصی از کهن ترین دوران تا به امروز بوده که آن را قابل شناسایی از نمونه های دیگر کرده است. اگرچه، مستندات تاریخی و نیز مدارک باستانشناسانه، تاریخ ساخت اولین باغها به این شیوه را به دوران هخامنشی می رساند، ولی ورود اسلام به این سرزمین باعث شد اندیشه های ناب دینی و نیز توصیفات قرآنی از بهشت، در هویت و کالبد باغ ایرانی موثر باشد؛ و در نتیجه باغ ایرانی و بهشت به تعاملی خاص با یکدیگر برسند. در دوران قاجاری، به سبب گسترش و سهولت ارتباطات با دنیای روبه پیشرفت غرب، تحولاتی در عرصه فرهنگ و هنر، شهرسازی، معماری ایران رخ داد که در پژوهشها و کتب مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. نوشتار حاضر به روش تحقیق تاریخی- توصیفی این تغییرات را در دوره قاجار، در عرصه باغها مورد پژوهش قرار می دهد و در آن از طریق بررسی اسناد نوشتاری شامل متون تاریخی، سفرنامه ها، خاطرات شاهان و رجال سیاسی و نیز مدارک تصویری شامل عکس و نقاشی های جمع آوری شده در آرشیو و موزه های معتبر، برخی از این باغها بازسازی می گردد. دامنه انتخاب نمونه ها در این تحقیق، باغهای قاجاری تهران، خصوصا از دو دوره فتحعلی شاهی و ناصرالدین شاهی است. این تحقیق، از طریق روش تحلیلی- قیاسی، از نظام حاکم در باغ ایرانی (آب، گیاه و معماری) و نمونه های منتخب قاجاری میسور می گردد، دستاوردهای این تحقیق، در قالبی مدون از اسناد و مدارک نادر از باغ های تهران، به معرفی ویژگی های هنر باغ سازی دوره قاجاری، از طریق بازسازی برخی از این باغها با اسناد معتبر، تبیین می شود که برای شناسایی اجزا متشکله و بازخوانی نظام ساختاری و هویتی باغ قاجاری ضروری می باشد. این تحقیق، در پی شناخت چیستی، چرایی و چگونگی این تحول - گرایش به باغسازی غربی- در ایران است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که باغهای قاجاری نیز مثل سایر شئون فرهنگی و هنری ایران در این دوره -خصوصا از زمان ناصرالدین شاه به بعد- تحت تاثیر هنر و فرهنگ غربی قرار می گیرند، بنابراین باغهای ساخته شده در ابتدای دوره قاجار، ادامه دهنده اصول باغ ایرانی بوده و الگویی از بهشت داشتند؛ ولی از دوره ناصرالدین شاه به بعد، استفاده از روشهای مختلف باغسازی اروپایی مرسوم می شود که رویکردی طبیعت گرا و سبکی التقاطی و متنوع را به نمایش می گذارد.
لیلا مدقالچی مجتبی انصاری
انسان با تمام دارایی های تاریخی، فرهنگی و اخلاقی و به طور کلی ارزشی ، تأثیرات مستقیمی بر چگونگی شکل گیری اصول و معیارهای طراحی منظر داشته و ساختار کالبدی و فضایی آن را تحت تأثیر قرار داده است. و از آنجاییکه در دیدگاه اسلام، ارزش های واقعی، ارزش هایی مطابق منابع دینی و قرآنی هستند؛ پژوهش حاضر با موضوعیت « ارزش های انسانی در منظر ایرانی – اسلامی» شکل گرفته است که هدف اصلی آن؛ شناخت ارزش های انسانی براساس متون دینی اسلامی و چگونگی بسط آن در معماری منظر ایرانی بوده بوده است. از طرفی با توجه به گستردگی زمینه های تحقیق، در مورد معماری منظر ایرانی – اسلامی، نگارنده در رساله حاضر با محدود نمودن زمینه های پژوهش؛ دوره صفویه را، به دلیل دارا بودن ساختار کالبدی– فضایی خاص و کاربرد آموزه های مذهبی و فلسفی شیعی، به عنوان دوره مورد مطالعه انتخاب کرده و با پژوهش در نمونه های تاریخی، به بررسی ارزش های انسانی بکارگرفته شده در معماری منظر ایرانی– اسلامی این دوره پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از رویکرد "توصیفی – تحلیلی" به تبیین ویژگی های انسان از دیدگاه انسان پرداخته است. نتایح حاصل از ویژگی ها و ارزش های انسانی با تطبیق با ساحت های وجودی انسان و مباحث ارزشی مطرح شده در باغ ایرانی؛ منجر به شکل گیری مولفه هایی برای ارزیابی و تحلیل نمونه هایِ موردی منظر دوره صفویه شد. نتیجه گیری این رساله از وجود ارتباط مستقیم میان ارزش های مستخرج از متون دینی در دوره صفویه و معماری منظر آن دوران حکایت می کند. علاوه بر این، نتایج تحقیقات انجام گرفته در این رساله نشان از اهمیت توجه به برخی از ارزش های انسانی بیش از سایر ارزش ها در طراحی منظر و به طور خاص باغ ایرانی دارد. توجه به برخی از عناصر بکار رفته در باغ ایرانی و نیز نحوه بکارگیری آن ها بر اساس زمینه و دیگر عناصر، باعث به وجود آمدن طراحی کیفی مشتمل بر ارزش های انسانی شده است.
نجمه بختیاریان محمدرضا بمانیان
اسکان موقت به عنوان یکی از گونه های اسکان، موضوعی است نیارمند مطالعه، بررسی، تحلیل و ارزیابی به طوریکه در شرایط بحران بتوان برای اسکان افراد برنامه ریزی نمود. بسته به شدت تخریب ایجاد شده در ساختمان ها که آنها را به مکان هایی ناامن برای ادامه زندگی تبدیل می نماید، اقدامات لازم برای بازسازی ها صورت می گیرند. لیکن این امر در بسیاری موارد به زمان نیاز دارد. نظر به اهمیت اسکان دادن به افراد طی زمان لازم برای بازسازی محیط های زندگی و فعالیت به ویژه، ساختمان های مسکونی، بازماندگان نیاز به محیطی موقت برای اسکان یافتن دارند. نیاز به حجم بالایی از سکونتگاه در بازه زمانی کوتاه پس از زلزله، در کنار ویژگی هایی که بعضی مختص اسکان موقت، شرایط زمانی و مکانی سانحه و برخی با سکونتگاه دائم مشترک است؛ اهمیت استفاده از سیستم های ساختمانی و روش های ساخت سریع سکونتگاه موقت را روشن می سازد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی به صورت موازی به جمع آوری ویژگی های اسکان موقت و سیستم های ساختمانی پرداخته و با استفاده از مصاحبه و تهیه پرسشنامه ویژگی های اسکان موقت را به لحاظ اهمیت الویت بندی می نماید. سپس با طرح سوالاتی متناسب با ویژگی های مذکور تعدادی از سیستم ساختمانی را مورد مقایسه قرار می دهد. براساس یافته های این پژوهش سیستم lsf در مقایسه با سایر سیستم های مورد آزمون برای اسکان موقت پس از سانحه مناسب تر است.
گلریز صادق نژاد محمدجواد مهدوی نژاد
بکارگیری سیستم¬های انعطاف¬پذیر در طراحی معماری یکی از موضوعاتی است که به شدت مورد علاقه معماران و طراحان است. سیستم¬های انعطاف¬پذیر با قابلیت¬های ویژه خود می¬توانند در موقعیت¬های مختلف بالاترین کارایی را از خود نشان دهند. یکی از سیستم¬های انعطاف¬پذیر در این میان بکارگیری سازه¬های باز و بسته شونده می¬باشد. با توجه به قرارگیری ایران در زلزله¬خیزترین منطقه جهان و وقوع سوانح طبیعی در ایران و نیاز مبرم به ایجاد پناه¬گاه و اسکان موقت در هنگام وقوع حادثه، این سازه¬ها می¬توانند به عنوان گزینه مناسب در طراحی اسکان موقت بخصوص در روستاها مورد استفاده قرار گیرند. در این راستا پژوهش حاضر به پاسخ¬گویی دو سوال کلیدی: اصول طراحی سازه¬های باز و بسته شونده و چگونگی استفاده از سازه¬ باز و بسته شونده قیچی سان برای اسکان موقت در روستاهای آسیب دیده، می¬پردازد. برای پاسخ¬گویی به این سوالات از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. نمونه¬هایی از سازه¬های باز و بسته شونده قیچی سان مورد تحلیل قرار گرفته است تا ویژگی¬ها و نقاط قوت و ضعف آنها ارزیابی شود. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که با توجه به ویژگی¬های سازه¬های باز و بسته شونده و کارایی آنها، این سازه¬ها گزینه مناسبی برای اسکان موقت در روستاهای آسیب دیده و هم¬چنین دستیابی به یک معماری پیشرفته و انعطاف¬¬پذیر می¬باشد.
فرزانه علی محمدی محمدرضا بمانیان
بی تردید مفهوم سکونت و به تبع آن مسکن از خطیرترین و اساسی ترین نیازهای آدمی برشمرده شده است و این نیاز هماره در اشکال و انواع گوناگونی در طول تاریخ بشر جلوه آرایی و خودنمایی کرده است. اما با اندک درنگی پیرامون این نیاز خطیر، به نیکی در می یابیم، پاسخ های فراخوری به این مهم داده نشده است و تحت الشعاع عوامل متعددی واقع شده و نهایتا از رسالت این فضا در وضعیت کنونی به شدت کاسته شده است. به همین منظور برای نیل به پاسخی درخور به این موضوع، پژوهشی با عنوان" طراحی الگوی نوین مسکن با تکیه بر تناسبات معمارانه در معماری سنتی شهر قزوین" پیش رو قرار گرفت تا پاسخی به سوالاتی از قبیل"تناسبات معمارانه در مسکن سنتی قزوین چگونه بوده اند؟"، " الگوی نوین مسکن با تکیه بر تناسبات معمارانه در معماری باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟"، "تناسبات فضایی باز و بسته، خصوصی و عمومی و هندسی جزء فضا چگونه اند؟"، و "چگونه می توان از تناسبات شناسایی شده در معماری سنتی قزوین برای طراحی معماری معاصر استفاده کرد؛ باشد. بدین منظور شهر قزوین با عنایت به سابقه ی تاریخی و معماری قابل توجه منزل گاه های قدیمی آن- به عنوان بستر این پژوهش در نظر گرفته شده است. پژوهش به روش تفسیری-تاریخی و تحلیل های با استدلال منطقی گردآورده شده است در این راستا عیار و معیارهایی چون تناسبات و الگوهای فضایی در خانه های سنتی قزوین به خوبی تصویر شده ودر پایان رهیافت های حاصل برای ارائه الگویی نوین با تکیه بر معماری سنتی شهر قزوین و ترسیم گردیده است. بر همگان واضح است، در معماری ایرانی تناسبات نقش مهمی را ایفا کرده است و معماران با بهره گیری از این مهم به نیکوترین شکل، هارمونی وهماهنگی بی نظیری در بین اجزا و کل بنا ایجاد کرده اند. در مقوله تناسبات موضوعات تناسبات عددی و تناسبات هندسی مدنظر بوده و در مبحث الگوهای فضایی؛ علاوه تشریح وبسط عوامل تاثیرگذار بر این مقوله به موضوعاتی چون فضای پوشیده، باز و بسته، مبحث حریم های خصوصی ،عمومی ،نیمه خصوصی و عمومی... پرداخته شده است،همچنین تاثیراتی که فرهنگ بر معماری سنتی داشته و نیز تغییراتی را که در فرهنگ مردم معاصر نسبت به مردم سنتی صورت پذیرفته مورد بررسی قرار داده شده که با برآیند آن ها به سوالات پژوهش پاسخ داده شده و الگویی برای مسکن نوین ارائه شده است.
علیرضا توکلی محمدرضا بمانیان
بطور کلی گردشگری بعنوان صنعت پایه ای بالقوه در نظر گرفته می شود که عناصری را تامین می کند که می توانند شاخصهای کیفیت زندگی را بهبود بخشند.طراحی شهری نیز به عنوان نگرشی جدید به علم توسعه شهرها با تاکید بر مفاهیم کیفی محیط، ابزاری است که می تواند توسعه فضاهای شهری را با مشی پایداری تضمین نماید و سطح کیفیت محیط را برای حداکثر استفاده ساکنان شهر ارتقا بخشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد طراحی شهری با رویکرد توریسم شهری با توجه به ارتباط تنگاتنگ میان شاخص های کیفی محیط شهری و کیفیت زندگی شهروندان و از طریق ایجاد و ارتقای امکانات و تسهیلات محیطی وخدمات ، ایجاد تعامل و همگرایی در فضاهای عمومی و بالا بردن مطلوبیت ادراکی شهر می تواند به بالابردن کیفیت زندگی در محیطهای شهری کمک کند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش و فرآیند طراحی با محوریت توریسم شهری در محدوده مورد مطالعه می توان گفت طراحی شهری میتواند با رویکرد طراحانه ضمن فضاپردازی و ارتقاء کیفیت محیط به طراحی قلمروهای عمومی به عنوان عامل تقویت کننده تعاملات اجتماعی، رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی ، در حوزه توریسم شهری در محدوده ارگ تاریخی تهران مداخله کند. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل محتواست که اطلاعات در آن از طریق مطالعات کتابخانه ای از منابع مکتوب و مصور، مطالعه منابع مجازی و پیمایش میدانی به دست آمده است.یافته های این تحقیق نشان می دهد با توجه به بررسی تجارب موفق جهانی، ارتباط تنگاتنگ میان شاخص های کیفی محیط شهری و کیفیت زندگی شهروندان و از طریق ایجاد و ارتقای امکانات و تسهیلات محیطی وخدمات ، ایجاد تعامل و همگرایی در فضاهای عمومی(مردم آمیزی) و بالا بردن مطلوبیت ادراکی شهر(سیمای شهری) می تواند به بالابردن کیفیت زندگی در محیطهای شهری کمک کند. از اینرو با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش در محدوده مورد مطالعه می توان با رویکرد طراحانه ضمن فضاپردازی و ارتقاء کیفیت محیطی در مجموعه ی میدان ارگ تهران و محدوده ی بلافصل آن به طراحی قلمروهای عمومی به عنوان عامل تقویت کننده تعاملات اجتماعی، رونق اقتصادی و امنیت اجتماعی در مقیاس مکانی پرداخت. همچنین تقویت ارتباطات میان مکانی و ایجاد فعالیتهای پایدار و هم سنخ با هویت کارکردی مجموعه در کنار ارتقاء کیفیات فضایی می تواند به ایجاد مجموعه ای هم پیوند با پشتوانه ی هویت کالبدی- فرهنگی تهران قدیم و تقویت توریسم شهری در این محدوده کمک کند.
هانیه حاتمی راستگو باجگیران محمدرضا بمانیان
کاربرد مفاهیم پایداری در معماری، مبحثی تازه را به نام معماری پایدار باز کرده است که بر معماری سازگار با محیط زیست دلالت دارد. هدف اصلی توسعه پایدار تأمین نیاز های اساسی، بهبود و ارتقاء سطح زندگی، حفظ و اداره ی بهتر اکوسیستم ها و آینده ای امن تر و سعادتمند تر بوده است. در این حرکت جهانی معمار سنتی ایرانی نیز هم سو با آن ها در پی یافتن راهکارهایی برای تأمین زندگی مطلوب انسان بوده است. با تحلیل و تأمل در زمینه مسکن سنتی به اصول و ارزش هایی می رسیم که موجبات پایداری را برای این گونه معماری فراهم آورده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش و جایگاه پیمون به عنوان عامل پایداری در مسکن سنتی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از راهبرد استدلال منطقی بهره برداری شده است و نمونه موردی از شهرهای مشهد، تهران و کاشان انتخاب شده اند. در این راستا نخست با زبان پایداری و ادبیات معماری پایدار، مسکن پایدار تعریف شده، سپس با توجه به این نکته ی مهم که معماری سنتی ایران دارای پشتوانه ای قوی و پر بار از جنبه های گوناگون پایداری، هنر و فرهنگ ایرانی است، به بررسی و شناخت ویژگی هایی از معماری سنتی که می توانسته در خدمت برنامه ریزی، طراحی و مردمی نمودن محیط زندگی قرار گیرد، پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که رمز پایداری مسکن سنتی ، هماهنگی فیزیک و معناست که در پیمون تجلی پیدا کرده است و می توان آن را در معماری معاصر مورد توجه قرار داد.
نینا الماسی فر مجتبی انصاری
حفاظت و باززنده سازی مناظر فرهنگی، روند منسجم و منظمی در راستای احیاء و حفاظت از هویت فرهنگی و طبیعی یک مجموعه تاریخی است که تداوم و بازشناسی آن، درک و شناخت ارزش¬های یک سرزمین را تعالی می¬بخشد. مناظر تاریخی به جا مانده از گذشته هر سرزمین، نماد و سمبلی از هویت فرهنگی و تمدن غنی اجداد آن محسوب می¬گردد که هر آینه به زندگی امروز قوم و ملتش معنا می-بخشد و موجبات تفاخر و عزت آن را فراهم می¬سازد. بدین سبب، هر کوششی در راستای بازنمایی و حفظ آن، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و سنت¬های کهن یک سرزمین است. باغ ایرانی نیز از این امر مستثنی نمی¬باشد، چرا که نمود عالی تکنیک¬های منظرسازی، معماری و آبیاری و نمود باور و معماری مقدس زمان، جلوه¬ای خاص به این منظر فرهنگی بخشیده و آن را از سایر نمونه¬های موجود در جهان متفاوت ساخته است. از این رو باغ ایرانی به واسطه ارزش جهانی و جایگاه تاریخی چند هزار ساله خود که مورد الهام باغسازی شرق و غرب در دوره¬های متمادی منظرسازی بشر بوده، نیاز به حفاظت و بازنمایی بیشتری دارد، چرا که این بافتهای پویا و زنده میراث ملی چندیست که به واسطه رشد بی¬رویه شهرها و عدم تعریف حرایم مرمتی و حفاظتی در معرض تخریب و نابودی قرار گرفته¬اند. هر روز دامنه حضور آن¬ها تنگتر و اهمیت زیست محیطی آن¬ها (به عنوان پالاینده¬های کهن ایرانی در دنیای آلوده امروز) کم رنگتر می¬شود. هدف این رساله، بازشناسی اساس شکل گیری باغ ایرانی در قالب کلیتی واحد با تأکید بر مولفه¬های فرهنگی، با روندی از کل¬نگربه جزء-نگر (وبرعکس)-به منظور حفظ هویت و هماهنگی تک¬تک عناصر باغ با یکدیگر- می¬باشد تا در نهایت پایه¬ای جهت تدوین روش¬های شناخت، حفاظت و باززنده سازی منظر فرهنگی باغ ایرانی قرار گیرد. این روش¬ها مجموعه¬ای از راهکارهای کاربردی در حوزه مرمت و باززنده سازی میراث هستند که طبق الگوی سیستماتیک تعریف و دسته¬بندی گشته¬اند. مهم¬ترین بخش رساله تهیه برنامه منظم و تعیین حدود مطالعات میدانی و استخراج مشکلات و بحران¬ها و کاستی¬های موجود در باغ¬های تاریخی ایران است که در تهیه برنامه حفاظتی نقش حیاتی ایفا می¬نماید. بدین منظور در حوزه ادبیات نظری و پیشینه از شیوه تاریخی و توصیفی- تحلیلی با الگوی جمع¬آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه¬ای و میدانی از طریق مشاهده (رولوه نمودن، تهیه عکس) بهره¬گیری شده و در نهایت تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی-کیفی و کمی صورت گرفته است. نتایج به دست آمده به تبیین روش مدیریت حفاظت و باززنده سازی باغ ایرانی بر پایه مستندات مستخرج از بازشناسی مولفه¬های فرهنگی آن منتهی گشته است. مطابق با این سیستم مدیریتی می¬توان حدود فعالیت¬ها و روند و سلسله مراتب انجام گروه¬های فرآیند "شناخت"، "ارزش¬گذاری"،" ثبت" (تحت عنوان منشور پروژه)، و "حفاظت و باززنده سازی" منظر فرهنگی باغ ایرانی را به شکلی جامع، مانع و پایا، مطابق با اصول حفاظت ایکوموس تعیین نمود.
طیبه رحیم لو برابی علی اکبر تقوایی
مطالعه سیر تاریخی هنر معماری در ایران گویای نگرش قدسی معماران در ادوار تاریخ این سرزمین می باشد. هنر دینی معماری در ایران زمین از ابتدای پیدایش تا کنون، روندی تکاملی و مستمر داشته است. معماری معاصر ایران نیازمند بازشناخت اصول ماندگار و ارزشمند ادبیات معماری ایرانی و اسلامی است. هویت اصیل معماری که در تاروپود کالبد بناهای تاریخی ایران به ودیعه نهاده شده است امروز با کندوکاو و مطالعات تخصصی قابل بازیابی و بهره برداری مجدد می باشد. در این راستا هویت فراموش شده فرهنگی پس از یک دوره بحران حیات دوباره می یابد. نمایش هویت اصیل ایرانی و اسلامی در سیمای شهرهای بزرگ، خاصه کلان شهر تهران، نمای ساختمان ها به عنوان یکی از مولفه های تعیین کننده منظر شهر معرفی می گردد. با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی و به تبع آن افزایش ساختمان های مرتفع در پایتخت، طراحی نما بر پایه اصول معماری ایرانی و اسلامی ضمن جهش منظر شهر به سوی معماری هویت گرا، پاسخگوی نیازهای ساخت در عصر حاضر نیز می باشد. به منظور پاسخ گویی به این نیاز، در این پژوهش؛ معیارهای معماری سنتی ایران از منابع کتابخانه ای در این حوزه استخراج و سپس با کاربرد روش تحلیل محتوا، نتیجه حاصل از مطالعات در جداولی جمع بندی شده و در ادامه به منظور تطبیق معیارهای مذکور با طراحی نما از تکنیک مشاوره با چند تن از اساتید صاحبنظر در این زمینه بهره گیری شده است. در نهایت راهکارهای کاربردی برای طراحی نمای ایرانی ـ اسلامی ارائه خواهد شد.
پرهام بقایی مجتبی انصاری
فضاهای باز مسکونی سنتی ایران (حیاط¬ها) گزیده¬های نمادین طبیعت هستند که بستر عملکردی، اقلیمی، زیبایی-شناسی، اجتماعی و انسانی را بارز می¬کنند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تعیین تأثیر حاصل از برهمکنش عوامل منظرپرداز موجود در مسکن سنتی ایران بر شرایط حرارتی خرد اقلیم فضای مسکونی بوده است که در نتیجه آن میزان ارتباط 4 الگوی تعریف شده منظرپردازی شامل حضور همزمان آب و پوشش گیاهی، حضور تنها آب، حضور تنها پوشش گیاهی و عدم حضور هیچ یک از عناصر منظرپرداز مدل¬سازی و تأثیر آن¬ها بر شرایط حرارتی و آسایش حرارتی در 4 روز سال که در میانه هر فصل واقع شده¬اند، مورد آنالیز و بررسی قرار گرفت. شناخت و گزینش عوامل منظرپرداز در فضاهای باز مسکونی، اعتبارسنجی نرم¬افزار شبیه ساز، تعیین رابطه میان شاخص¬های آسایش حرارتی با یکدیگر و با شاخص¬های حرارتی و توابع تخمینی مرتبط نیز در ادبیات این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و همبستگی با بهره گیری از تحلیل¬های مرتبط آماری در هر ردیف موضوعی تعریف شده و منابع و آثار تاریخی جهت انتخاب نمونه موردی و همچنین روش همبستگی برای کشف رابطه میان دو متغیر مطرح شده (عوامل منظرپرداز و شرایط حرارتی) می¬باشد. آنالیز آماری رساله حاضر توسط نرم¬افزار برنامه نویسی آماری r انجام و جهت ارزیابی اعتبارسنجی داده¬های بدست آمده از مدل انوی¬مت در اقلیم و فضای باز خانه لاری¬ها یزد در مقایسه با برداشت دستی و میدانی در همان تاریخ و شرایط از آزمون فرض برابری میانگین دو جمعیت و آزمون آنالیز واریانس استفاده گردید. برای بررسی تراکم فراوانی داده¬های آسایش حرارتی در حالات مختلف منظرپردازی در محدوده¬های آسایشی از روش تحلیلی درصد مشاهدات و برای تعیین و بررسی ارتباط میان شاخص¬های حرارتی و شاخص¬های آسایش حرارتی از ضریب همبستگی استفاده و جهت تعیین میزان وابستگی یا استقلال متغیرهای وابسته (شاخصه¬های آسایش حرارتی) به یکدیگر از آزمون مجذور کای و برای بررسی و تخمین مقادیر آتی و کشف رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته در دو مرحله از معادلات رگرسیون خطی و معادله رگرسیون غیر خطی سه جمله¬ای استفاده شده و درستی آن¬ها با ضریب تعیین و مقادیر p مورد ارزیابی واقع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصورات رایج مبنی بر حضور هرچه بیشتر عناصرمنظرپرداز در فضای باز مسکونی اقلیم¬های گرم و خشک در طول سال نوعاً موجبات آسایش حرارتی را فراهم ننموده و بعضاً در برخی از شرایط، عناصر منظرپرداز می¬توانند شرایط آسایش حرارتی را نسبت به زمانی که از این عناصر استفاده نمی¬گردد، وخیم¬تر نمایند.
فریال احمدی محمدرضا بمانیان
راهکارهای مرمتی در گستره های طبیعی در مقیاس منظر صورت می پذیرد. مقیاسی که با سنجش بستر مطالعاتی در ابعاد فضایی (محلی، منطقه ای، ملی) از یک سو و بررسی تغییرات حادث شده آن منظر در بستر زمان از سویی دیگر در ارتباط است، تا از این طریق با برنامه ریزی هدفمند و ارایه روش متناسب میزان مداخلات انسانی مورد نیاز را جهت بازیابی ویژگی های ارزنده بستر تعیین کند. این روش مرمتی که در قالب مرمت مقیاسی منظر تجلی می یابد، بر ارزیابی ویژگی های فیزیکی و اکولوژیکی بستر تأکید دارد. از این رو هدف اصلی در رساله حاضر، ارایه روش مرمت منظر در مقیاس منظر بر مبنای رویکرد اکولوژی منظر در مناظر طبیعی و اولویت بندی انگاره های موثر بر این روش در فرآیند مرمت منظر است. در راستای دست یابی به هدف اصلی رساله، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستری پیمایشی بهره گرفته شده است. در این پژوهش در جهت دست یابی به تعاریف پایه و رویکرد های نظری به تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده از مرور متون، اسناد کتابخانه ای و منابع اینترنتی پرداخته شده است. در گام بعدی با توجه به اینکه بخشی از این تحقیق یک تحقیق همبستگی و از نوع پیمایشی است، از پرسش نامه و مصاحبه عمیق از متخصصان حوزه طراحی منظر، طراحی محیط و محیط زیست انجام شده است. در گام بعدی جهت تعیین میزان روایی و پایایی تحقیق، روش مرمت منظر در 3 منطقه اکولوژیکی/جغرافیایی ایران توسعه داده شده و در نهایت با پالایش نتایج به دست آمده در مراحل قبل، نتیجه نهایی ارائه شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که روش مرمت منظر بر پایه مراحل پنچ گانه 1-پیمایش و مشاهده دقیق، 2- ارزیابی در مقیاس منظر، 3-شناخت و ادراک اکولوژیکی، 4- طراحی و اقدام و در نهایت 5- مدیریت و کنترل صورت می پذیرد. این روش که با عنوان روش sardm نام گذاری گردیده، بر حضور طراح به عنوان فرد مقیم در مناظر مطالعاتی جهت ادراک صحیح از روابط و سیرکولاسیون فضایی عناصر ساختاری منظر تأکید دارد و امکان تحلیل و ارزیابی منظر در بعد فضایی و توالی زمانی، تطبیق ارزیابی ها با نتایج حاصل از پیمایش و در نهایت ادراک اکولوژیکی طراح از پویایی و پیچیدگی های موجود در مناظر را فراهم می آورد. انگاره های موثر بر فرآیند مرمت منظر در این روش شامل هشت انگاره اکولوژیکی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، مداخلاتی، بصری و تحلیلی می باشند که یافته های حاصل از نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که انگاره های اکولوژیکی با tvalue:0. 790، انگاره های تحلیلی با tvalue:-1.447، انگاره های فرهنگی با tvalue:1.479 ، انگاره های سیاسی با tvalue:-3.188، 5- انگاره های ارزیابی بصری با tvalue:.116، 6- انگاره های آموزشی با tvalue: -2.966، 7- انگاره های اقتصادی با tvalue:-8.355، 8- انگاره های مداخلاتی با tvalue: -22.797 به ترتیب در اولویت اول تا هشتم قرار دارند.
نگار محتشمی محمدجواد مهدوی نژاد
در این پژوهش، موضوع شکوفایی شهری طی فرایندی مورد ترجمه معماری قرار گرفته و بر اساس آن، چهارچوبی برای دستیابی به معماری فاخر پیشنهاد شده است. وضعیت کنونی شهرنشینی به لحاظ حجم افرادی که در کنار هم زندگی می کنند، سرعت وقوع پدیده ها، اطلاع رسانی در مورد آنها و نیز تغییر در برخی دیدگاه های گذشته، سبب شده است تا فضاهای معماری گذشته، کارایی لازم را برای زندگی امروز نداشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، یافتن اصول و معیارهایی برای طراحی معماری با توجه به نیازهای انسان در شرایط حاضر می باشد. در این راستا فرض عمده تحقیق بر این است که از آنجایی که ساختمان ها بخش اعظم فضای شهری را شکل می دهند، بخشی از اهداف و سیاست هایی که در مقیاس شهر تعریف می شوند، قابل تعمیم پیدا کردن به معماری ساختمان ها هستند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های تاسیسی-توسعه ای می باشد. در همین راستا پارادایم کلی تحقیق، آزاد پژوهی است که بنا به موقعیت در آن از پارادایم های مختلفی استفاده می شود. رویکرد پژوهش، ساختارگرایانه است که ناشی از تفکر آرمان گرایانه موضوع حاضر می باشد. راهبرد به کار رفته از نوع استدلال منطقی است. در این شیوه گزاره های منطقی بر تحقیق حاکم هستند و به آن جهت می دهند. روش پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی می باشد که از میان گزاره های این توصیف ها، به تحلیل و استدلال پرداخته می شود. نتایج عمده ای که از تحقیق به دست آمده است، چهار اصل کلی اقتصاد، سلامت، اجتماع پذیری و آموزش دهندگی را برای خلق معماری فاخر مشخص می کند. . مطالعات نشان می دهد که این اصول و راهبردها و راهکارهای معماری نظیر آن، با اصول معماری سنتی و بومی ایران به طور تقریبی مطابقت کامل داشته و به راحتی قابل استفاده می باشد. با این تفاوت که بخش اندکی از آن ها با نیازهای روز مطابقت پیدا کرده و فرایندی سیستماتیک به خود گرفته است. به همین دلیل نیز می باشد که قابلیت پیاده سازی در جامعه حاضر را دارا می باشد.
کورش عطاریان مجتبی انصاری
موضوع رساله حاضر، بررسی رابطه و اثر متقابل میان فضاهای باز مسکونی و فعالیت¬هایی است که موجب ارتقا فعالیت¬هایی کودکان می شود. فضایی که در گذشته به عنوان بستری برای تربیت صحیح و رشد و سلامت روحی و فیزیکی نقش خود را ایفا کرده است فرآیند کلّی این تحقیق، طراحی دستگاه نظری و آزمون آن در محدوده ای از شهر شیراز است. دستگاه نظری رساله براساس دو نوع تئوری، شامل تئوری¬های ساختاری و کنش¬گرایانه که تبیین کننده مفاهیم مربوط به رابطه کودک با محیط مصنوع و طبیعی در فضاهای باز سکونتی بوده، ساخته شده¬است. دستگاه نظری رساله، شامل یک مدل مفهومی و یک مدل نظری است. مدل مفهومی از طریق تئوری¬های ساختاری نظریه بوم شناختی ادراکی (اکولوژیک)، الگو¬های توانش گیبسون، مدل زیست بوم شناختی برونفنبرنر و الگو¬های تربیت دینی کودک است. در مدل مفهومی مفهوم معنا داری و اهمیت دادن کودکان به مکان، فعالیت¬های جمعی و شناختی کودکان، حفظ حریم خلوت، بازی و حرکت آزادانه تعریف شده است. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و پیمایش است که بر تحلیل تجربی استوار است. مدل نظری از طریق پرسشنامه، مصاحبه سازمان یافته، مشاهده است. برای آزمون تجربی و پیمایش، در بین چهار منطقه شهر داری شهر شیراز انتخاب شده و 4 گونه مسکونی آپارتمانی بلند مرتبه (بیش از 3 طبقه)، منزل مسکونی تک مستغلاتی، مجتمع های مسکونی، خانه سنتی (اکثراً حیاط مرکزی) به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. جامعه آماری شامل سیصد و چهل کودک و والدین آن ها در محدوده مطالعاتی است. علاوه بر اخذ اطلاعات رفتاری کودکان و نگرش والدین، فضای باز مسکونی ایده آل کودک نیز به صورت بیان تصویری مورد بررسی قرار گرفته است. داده های اجتماعی و فعالیتی اقتصادی کودکان و خانواده توسط پژوهشگر تحلیل و توصیف شده است. متغیر های مورد مطالعه شامل طیف متغیر های زمینه ای و متغیر های مورد استفاده در مدل نظری و فرضیات است. متغیر های زمینه ای شامل، شرایط اقتصادی اجتماعی- فرهنگی، خانواده، سابقه حضور در محله مورد مطالعه و تحصیلات، برنامه کاری، نگرش ادراکی به محیط همسایگی والدین و کودکان و وجود خواهر یا برادر بزرگ تر در خانواده است و بنابر نوع آزمون در زمره متغیر های کنترل قرار می گیرند. آزمون مدل نظری نشان می دهد که چهار شرط ذکرشدۀ معناداری و اهمیت به مکان برای کودک حفظ حریم خلوت، بازی و فعالیت آزادانه و ارتقا فعالیت¬های معرفتی رابطه معنی داری با تنوع فضاهای باز سکونتگاهی داشته اند. در این رساله مشخص شد که فضای باز سکونتگاهی سنتی در برابر دیگر سکونتگاه های مورد پژوهش، تاثیر بیشتری بر ارتقا فعالیت های کودکان داشته. همچنین به عنوان بستری برای تربیت دینی کودکان بر الگوهای تربیت اسلامی کودکان تطابق داشته است. کلمات کلیدی: فضاهای باز مسکونی، کودک، معماری مسکن، ارتقا فعالیت های کودک
احمدرضا کشتکار قلاتی محمدرضا بمانیان
دوره ی تحصیلی کارشناسی ارشد، در بیشتر رشته های تحصیلی، شامل فضایی میان رشته ای است، که ضمن داشتن اهداف خاص در فضای حرفه ای و پژوهشی، به مفاهیم مشترک رشته های مرتبط می پردازد. این دوره ی تحصیلی، برای دست یافتن به اهداف رشته، نیازمند برقراری ارتباط میان محتوای دروس و مفاهیم رشته است. بنابراین هرگونه ضعف در ارتباط مفاهیم رشته و درس، به کاهش کیفیت آموزش و عدم کارآیی در فضای حرفه ای می انجامد. رویکردهای آموزشی بسیاری به نقد و بررسی این دوره پرداخته اند، که بیشتر آنها، عدم وجود پیوستگی محتوای رشته و برنامه ی درسی و همچنین ارتباط محدود با سایر رشته ها را از نقاط ضعف این دوره برشمرده اند. رویکرد سیستمی در آموزش، با تلفیق دو رویکرد کل-گرا و جزءگرا، به بررسی و نقد مشکلات آموزش، بر اساس تحلیل رابطه ی اجزاء (مفاهیم رشته، محتوای دروس و مفاهیم مرتبط با سایر رشته ها) و کل (اهداف رشته و درس) می پردازد. در صورت گسترش رویکرد سیستمی در آموزش، روش مبتنی بر رابطه ی اجزاء به دست می آید، که در آن برنامه ریزی شیوه ی آموزش، بر اساس رابطه ی اجزاء و کل صورت می-پذیرد. برنامه ی آموزشی کارشناسی ارشد معماری منظر، که در دانشگاه های کشور تدریس می شود، توسط گروه هنر شورای عالی برنامه ریزی، تهیه و تصویب گردیده و هدف آن، آموزش متخصصان طراحی محوطه های وسیع و محدود درون شهری و برون شهری است. محتوا و برنامه ی درسی این رشته با رشته هایی همچون معماری، محیط زیست، برنامه ریزی، مدیریت، طراحی شهری، مبانی نظری و علوم انسانی مرتبط می باشد. در این رساله، در صدد اثبات تأثیر رویکرد سیستمی در افزایش کارآیی سیستم آموزش دوره ی کارشناسی ارشد معماری منظر بوده ایم. برای این منظور، بر اساس تحقیقات میدانی مبتنی بر پرسشنامه از فارغ التحصیلان رشته ی معماری منظر و مطابق با رویکرد سیستمی، ابتدا به تحقیق رابطه ی اجزاء (وجود مفاهیم منظر در محتوای دروس) پرداخته، سپس همگونی اجزاء در سیستم پژوهشی (وجود مفاهیم پژوهشی و محتوای دروس منظر در مقالات علمی) تحلیل گردیده است. در ادامه نیز با روش توصیفی - تحلیلی و به کمک نمودارها و جداول، تأثیر وجود رابطه ی سیستمی در میزان کارآیی آموزش، مورد تحقیق قرار گرفته است. نتیجه آنکه، در صورت وجود رابطه ی سیستمی میان اجزاء (محتوای دروس و مفاهیم منظر) و کل (دروس طراحی منظر و محیط) در آموزش، کارآیی و عملکرد سیستم آموزشی (میزان یادگیری) بهبود می یابد. در ادامه نیز، به گسترش نظریه ی سیستمی در آموزش پرداخته و بر اساس آن، مدل سیستمی را برای آموزش تحصیلات تکمیلی معماری (نمونه موردی: کارشناسی ارشد معماری منظر)، در دو بخش کلی، مدل طراحی تمرینات و مدل طراحی شیوه ی آموزش، ارائه شده است.
پونه فامیلی مجتبی رفیعیان
امروزه عدم رعایت قوانین و ضوابط شهری در کشورهای در حال توسعه به معضلی تبدیل شده است که کیفیت زندگی در شهرها را مورد تهدید قرار می دهد و باعث ایجاد بحران در محیط زیست شهری، زیبایی بصری شهری، مصرف انرژی و غیره می گردد. یکی از این مشکلات تخلف در ساخت و ساز های شهری می باشد،که باعث رخداد بسیاری از مشکلات از قبیل کیفیت پایین ساختمان (که نتیجه آن ناپایداری ساختمان خواهد بود)، بالا بردن حجم ترافیک شهری، از بین بردن زیبایی بصری شهر است. بهمین دلیل نظارت بر ساخت و ساز از وظایف بسیار مهم شهرداری ها محسوب می گردد، در تهران این وظیفه بر دوش شهربان و مهندسین ناظر ساختمان می باشد که زیر نظر شهرداری تهران فعالیت می کنند و گزارش نظارت های خود را به این نهاد منعکس می کنند. این روش نظارتی علاوه بر اینکه بعلت وجود خطاهای انسانی، به صورت صد در صد اطمینان بخش نیستند بلکه منجر به صرف هزینه زیاد می گردد، همچنین زمان مورد نیاز برای ارسال گزارش وقوع تخلف مدت خیلی زیادی طول می کشد که ساماندهی و مواجهه با تخلف را مشکل می کند به همین دلیل پرکاربردترین شیوه جهت مقابله با تخلف در تهران به اعمال جریمه نقدی توسط کمیسیون ماده 100 تبدیل شده است،که تنها روشی تنبیهی است و مانع بروز تخلفات نمی شود. در این تحقیق سعی شده است تا با معرفی یکی از تکنولوژی های هوشمند به نام rfid(شناساگر رادیویی)، به توصیف روشی جهت استفاده از این تکنولوژی برای نظارت بر فرایند ساخت وساز پرداخته شود، و شبیه سازی مدل به منظور کنترل دو نمونه از تخلفات ساختمانی (ارتفاع اضافی و کیفیت بتون ریزی) مورد مطالعه قرار گرفت، همچنین در نهایت به استفاده از روش مقایسه ای جهت مقایسه زمان اطلاع وقوع تخلف توسط روش موجود(سنتی) و روش جدید پرداخته شد که تفاوت چشمگیری بین دو روش در این خصوص به نظر نرسید ولی در مورد هزینه مصرف شده، تحلیل انجام شده وجود هزینه 8 برابری روش سنتی نسبت به مدرن را نشان داد.
فاطمه جعفری محمدجواد مهدوینژاد
پس از ورود ابزارهای دیجیتال به حوزه معماری تحولات شگرفی در زمان محدود در این حوزه رخ داد. این ابزارها که در ابتدا برای انجام ترسیمات معماری استفاده می شدند، پس از طی مدت زمانی به ابزارهایی سودمند برای حل مسائل معماری بدل شدند. برخلاف نو ظهور بودن کاربرد ابزارهای دیجیتال، شیوه تفکر الگوریتمیک که نیازمند درک ریاضی، قدرت درک داده ها و توانایی حل مسئله می باشد، قدمتی طولانی دارد. روشهای الگوریتمیک پیش از ظهور ابزارهای دیجیتال نیز توسط معماران استفاده می شدند اما ترکیب کاربرد الگوریتم ها با توان کامپیوتر ها در پردازش آنها ابزار قدرتمندی برای طراحی های معماران ایجاد کرده است، و این امر باعث شده مسائلی که در گذشته حل آنها بسیار زمان بر بود به کمک این ابزار در زمانی کمتر قابل حل باشند. کاربرد الگوریتم ها در حوزه معماری در زمینه های فرم یابی و شبیه سازی رفتارهای طبیعی، بهینه سازی و برنامه ریزی طراحی می باشد. در این راستا، هدف از این پایان نامه بررسی کاربرد الگوریتم ژنتیک در حل مسئله طراحی معماری می باشد. به منظور نیل به این هدف پس از بررسی نرم افزار های کاربردی در زمینه معماری دیجیتال و همچنین بررسی انواع الگوریتم های مورد استفاده در این زمنیه، نرم افزار گراس هاپر به عنوان بستری برای طراحی انتخاب شد و عملگر گالاپاگوس به عنوان موتور اجراکننده الگوریتم ژنتیک در این نرم افزار مورد استفاده قرار گرفت. برای طراحی الگوریتم مناسب برای بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک یک پلان اولیه طراحی گشته و پارامترهای مورد نیاز براساس آن معین شد. پس از بررسی نتایج اولیه و رفع نقص الگوریتم بر اساس این نتایج، الگوریتم نهایی تکمیل شده و مرحله بهینه سازی انجام شد. نتیجه بدست آمده از نرم افزار، پلان بهینه سازی شده یک واحد مسکونی براساس افزایش مساحت کل و پارامترهایی چون همجواری و نورگیری مناسب فضاها می باشد.
موحد صیامی نمین محمدجواد مهدوینژاد
در این پژوهش به شناخت و بررسی کمییت و کیفیت مناسب نورپردازی بنا های مهم معماری در طی سال های 1357 تا 1392 هجری شمسی پرداخته شده است. برای به دست جمع آوری داده های مربوط به نورپردازی های بنا های مذکور ، اندازه گیری هایی در سطح محدود انجام گرفته شد که منجر به تخمین روشنایی های موجود در ساعات تاریکی این بنا ها گردید . ساختمان هایی که تمرکز بررسی ها متوجه آنها بوده است ، شامل یک سری از شاخصه های معماری و ارزش های معنوی می باشند . در پی برآورد کمیت های نورپردازی ساختمان های شاخص ، به شناخت سیستم های پیشرفته نورپردازی پرداخته به طوری که بتواند یک ارائه مناسب از فضا های داخلی و خارجی ساختمان های شاخص در ساعات تاریکی داشته باشد. پس از بررسی سیستم ها به طراحی طرح توسعه ساختمان نگارخانه نقاشان معاصر ایران ( خانه لرزاده ) پرداخته شده است و طرح مناسب برای نورپردازی این بنا ارائه شده است. جهت بالا بردن دقت طراحی و صحت طرح نورپردازی داده شده از نرم افزار های مربوط به این امر مانند: dialux و relux استفاده شده است.
رضا جعفری ها مجتبی انصاری
توجه به مقوله زیبایی، در ادراک منظر، امری مهم و غیر قابل انکار است. در چند دهه اخیر مطالعات رو به رشدی در زمینه ادراک منظر، صورت گرفته است. لیکن توجه ویژه در این زمینه با رویکردهای اسلامی و ایرانی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با موضوعیت «ادراک منظر، مبتنی بر زیبایی شناسی اسلامی» شکل گرفته است که هدف آن رسیدن به شاخص های زیبایی شناسی اسلامی و نحوه تبیین ادراک منظر شهر اسلامی- ایرانی توسط آن شاخص ها است. بحث زیبایی شناسی بیشتر در دیدگاه های حکما و فلاسفه وجود دارد. در بینش اسلامی، موجودات همه زیبا هستند، چرا که متصل به خالق زیبایی ها می باشند. در موضوع ادراک منظر، شاخص ها در دو حوزه ادراک حسی- بصری و اجتماعی جای می گیرند. سه ساحت کلی ادراکی در نظر فلاسفه اسلامی شامل ساحات حسی، مثالی و عقلی می باشند. پس از بررسی و تحلیل زیبایی شناسی اسلامی در منابع اسلامی، شاخص هایی در این زمینه استخراج شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که از راهبردهای توصیفی، مدل سازی و همبستگی بین متغیرها بهره برده است. در نهایت، مولفه ها و شاخص هایی از زیبایی شناسی اسلامی معرفی شده و ادراک منظر با توجه به سه حوزه ادراکی حسی، مثالی و عقلی و در دو شاخه حسی- بصری و اجتماعی، برپایه این شاخص ها تبیین شده است. در ادامه با انجام مصاحبه عمیق با صاحب نظران و آزمون شاخص های مذکور در جامعه آماری نخبه، پایایی آن ها به روش آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفته و تأیید شد. نتیجه گیری از این حکایت دارد که این شاخص ها با انطباق در ساحات مذکور، زمینه ساز ایجاد نظامی جهت ارزیابی زیبایی منظر شهر اسلامی می باشند و زیبایی در منظر شهر اسلامی- ایرانی، آن زیبایی ای است که نمایانگر وحدت یا ارتباط بین شاخص های سه ساحت حسی، مثالی و عقلی در آن منظر باشد.
فهیمه نیکودل محمدجواد مهدوی نژاد
مقولۀ بهره گیری از نور روز و اهمیت استفاده از آن یکی از موضوعات مهمی است که امروزه با توجه به بحران انرژی و کاهش مصرف آن، در طراحی معماری از اهمیت فراوانی برخوردار است. نور، بویژه نور طبیعی روز، نقش محوری در ادراک بصری اشیاء و محیط ایفا می کند. نور روز یکی از اساسی ترین جنبه های خلق محیط های داخلی با کیفیت بالا است که به دلیل برآورده نمودن دو نیاز مهم انسانی، از قبیل توانایی بهتر دیدن و ایجاد برخی محرکهای محیطی، به عنوان عاملی مطلوب در نظر گرفته می شود. این پژوهش به شناخت و بررسی کمیت وکیفیت مناسب نور روز جهت بهره گیری در فضاهای نمایشگاهی (موزه ها و گالری ها) می پردازد. از این رو در ابتدا شناخت و تحلیل ویژگی های نور روز و همچنین روشهای هدفمند طراحی برای بهره گیری مناسب از نور روز بررسی می شود. در ادامه به منظور استفاده مؤثر از نور طبیعی و کاهش تأثیرات منفی آن (نظیر ایجاد لکۀ نوری ناشی از تابش مستقیم نور خورشید) و ارتقای سطح کیفی محیطهای داخلی، ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﻧﻮر روز مورد بررسی قرار می گیرد. از میان این سیستم ها رف نوری جهت انتقال روشنایی به نواحی دور از پنجره و کاهش خیرگی آزاردهنده در نواحی نزدیکی پنجره انتخاب و مطالعه می شود. در طی فرآیند پژوهش و در جهت رسیدن به اهداف تحقیق در مرحله اول با جستجو در منابع کتابخانه ای، اطلاعات اولیه در زمینه ادبیات موضوع گردآوری در مرحله بعد به انجام مطالعات عملی برای بررسی عملکرد رفهای نوری می پردازیم. مطالعات عملی این پژوهش با استفاده از مدل فیزیکی و همچنین مدل کامپیوتری می باشد. برای مطالعات فیزیکی، یک مدل از یک فضای نمایشگاهی (گالری) به مقیاس 1:10 با سه نوع پنجره مورد استفاده قرار می گیرد. برای سنجش عملکرد رف نوری در این فضا چهار رف نوری آینه ای تخت به عرض های 80، 100، 120 و 140 سانتی متر انتخاب و اندازه گیری های تجربی با استفاده از آنها صورت می گیرد.
وحیدرضا ابوالصدق محمدجواد مهدوینژاد
نورپردازی در معماری موضوع جدیدی است که در سال¬های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. نورپردازی علاوه بر ایجاد فضای جدید و زیبا، به بالا بردن امنیت شهری نیز کمک می¬کند همچنین به فضای شهری شبانه قابلیت زنده بودن و فعال بودن را می¬دهد. از طرفی نورپردازی در معرفی آثار معماری خاص و دارای ارزش تاریخی،اجتماعی،فرهنگی و... نقش ویژه¬ای را بر عهده دارد. امروزه در کشورهای بزرگ و صنعتی دنیا، نور و نورپردازی شبانه سهم بزرگی از معنا بخشی به زندگی شبانه را به خود اختصاص می¬دهد. در این پایان¬نامه ابتدا به بررسی و شناخت نور و ادوات نورپردازی پرداخته می شود، همچنین سازو کار بهینه نورپردازی برای ساختمان های معاصر، مورد مطالعه قرار می گیرد تا مطلوب ترین حالت را برای نورپردازی یک ساختمان دارای ارزش پیشنهاد شود، از آنجایی که روش تحقیق به کار رفته اکتشافی است با استفاده از اطلاعات بدست آمده و تحلیل های صورت گرفته نتایج در قالب طراحی تحلیلی ارائه می¬گردد. نتایج بدست آمده نشان دهنده آن است که با استفاده از روش¬های نوین نورپردازی و معماری شبانه می¬توان به شاخص¬تر شدن آثار برگزیده معماری معاصر کمک کرد، یک اثر برگزیده براساس تعریف گفته شده، اثری است که علاوه بر زندگی روزانه در زندگی شبانه نیز از جنبه¬های قابل توجه و ارزشمندی برخوردار باشد.
معصومه شفیعی محمدجواد مهدوی نژاد
در این پایان نامه ابتدا به بررسی و شناخت راهکارهایی برای ایجاد تهویه طبیعی در ساختمان هایی با مصرف انرژی پرداخته شده است، همچنین روش و عملکرد بهینه تهویه در انواع گوناگون روش-های تهویه طبیعی مورد مطالعه قرار گرفت تا حالتی مطلوب برای تهویه ساختمان مسکونی با مصرف انرژی صفر پیشنهاد شود، از آنجایی که روش تحقیق به کار رفته اکتشافی است با استفاده از اطلاعات بدست آمده و تحلیل های صورت گرفته نتایج در قالب طراحی تحلیلی ارائه می گردد.
الهام پرویزی محمدرضا بمانیان
مداخلات جدید در بافتهای تاریخی ناگزیر از طرح و ایجاد بناهای نو در جهت تطابق با نیازهای معاصر است. هویتزدایی، در پی اقدامات نو از مهمترین چالشهای بافت تاریخی است. کیفیت از دست رفته در فرایند تلفیق جدید و قدیم موجب نقل مکان ساکنان اصیل بافت تاریخی گردیدهاست. ذهنیت "ساکنان اصیل" ،که در ایجاد تعلق خاطر آنان نقش داشته تنها خاطراتی را شامل می شود. که از گذشته بافت بر جای ماندهاند؛ کالبد جدید روایتی نمی افزاید و تداومی در هویت بافت ندارد. حفظ و ارتقاء هویت و شخصیت بافت در طراحی معماری میانافزا در توصیه منشورها و ضوابط اخیر اهمیت بسیار یافته است؛ سند نارا 1994 و سند بورا 1996 صراحتا ً حفاظت از هویت بافت را از اصول مهم در مداخلات نو می دانند. اما شیوه تعیین هویت به عنوان مقوله ای بحث برانگیز و نحوه هدایت مداخلات همچنان محجور مانده است. سوال اصلی این است که معماری جدید چگونه می تواند در جهت ارتقاء هویت کالبدی بافت تاریخی بنا شود؟ گرچه بافت تاریخی، مانند هر بافت زنده شهری لایه های مختلفی از جمله اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، و ... دارد، مبحث مورد توجه در این رساله معطوف به ارتقاء هویت کالبدی بافت است. روش تحقیق، کیفی، با رویکرد مورد پژوهی است. ابتدا، با مطالعات کتابخانه ای و نیز مصاحبه با صاحبنظران، اصول ارتقاء هویت حاصل می گردد. که نتیجه، حاکی از آن است؛ که هویت ماهیتی مرتبط با ذهن انسان است. و دو فرایند مهم در ارتقاء هویت عبارتند از احراز هویت، که شامل تشخص و تمایز و نیز تداوم هویت، که شامل ثبات و پویایی است. سپس به وسیله مصاحبه و پرسشنامه در نمونه موردی در پی پاسخ به نحوه تعیین اصول معماری میان افزا استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل در spss حاکی از تفاوت معنادار "ذهنیت اصیل" و جدید در (تشخص و تمایز) و نیز (پویایی و ثبات ) دارد. اولویت ذهنیت اصیل در بخش شناسایی شامل نما، خط آسمان؛ بخش بازشناسی، حاکی از تبعیت رویکرد معماری از تشابه تا تضاد از خاطرات مشترک در بافت تاریخی دارد. بخش انطباق با "ذهنیت ثابت" ( ثبات ) لزوم رجوع معماری جدید در نما و تزئینات به معماری اصیل بافت حاصل گردید. در بخش انطباق با "ذهنیت تغییر یافته" (پویایی) رویکرد معماری جدید بر اساس مجاورت با دانه های باارزش، مکانهای دارای خاطره مقدس در اذهان، استقرار در لبه بافت و .. تعیین می گردد.
ابوالفضل خرمشاهی محمدرضا بمانیان
یکی از مهمترین رویدادهای بین المللی که عرصه نمایش آخرین دستاوردهای معماری کشورهاست، نمایشگاه بین المللی اکسپو است. آخرین دوره این رویداد در سال 2015 در شهر میلان کشور ایتالیا برگزارخواهد شد. این پروژه می کوشد تا طرحی برای غرفه ایران پیشنهاد دهد که از یک سو متضمن ارزش های معماری ایرانی-اسلامی باشد و ازسوی دیگر با بهره گیری از تکنیک های معماری الگوریتمی نمایشی روزآمد از معماری ایرانی ارائه نماید. در این رهگذر با نگاهی به مبانی نظری این دو مقوله – معماری ایرانی و معماری الگوریتمی – و بررسی تاریخچه اکسپو و تجربیات دیگران در این رویداد سعی شده است مطلوب ترین مفاهیم در جهت معرفی ظرفیت های فرهنگی، اقلیمی، معماری و ... کشور ایران پیشنهاد گردد و با استفاده از این مفاهیم دسته بندی شده که کانسپت های طراحی را شکل داده اند، بیانی روزآمد از معماری ایرانی ارائه شود و در عین حال به موضوع اصلی اکسپو 2015 میلان (تغذیه زمین-انرژی برای زندگی) هم پرداخته شود. کلید واژگان: (معماری ایرانی، معماری الگوریتمی، اکسپو، ارزش های معماری ایرانی-اسلامی)
احمد صالحی واسکسی محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
محمدحسن هدایت نیا محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
زهرا داودآبادی فراهانی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
پریناز فروهر کلخوران علی اکبر تقوایی
چکیده ندارد.
فرزانه حسینی محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
الهام ضابطیان طرقی محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
مجید اسمعیلی مرندی محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
علی ظرافت انگیز محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
فرنوش ظرفچی محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
مصطفی مصطفی زاده مجتبی انصاری
چکیده ندارد.
آرام شاه منصوری محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
علی عزیزنژاد مجتبی انصاری
چکیده ندارد.
میلاد پرتار محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
محسن تابان محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
بهداد پزشکی محمدرضا بمانیان
بدون شک یکی از دلایل عمده سیر قهقرایی معماری امروز ایران را می توان جدا افتادن معماری ما از اصل و هویت ایرانی دانست. ما در ایران، معماریی به وسعت تاریخ داریم. اصول و مفاهیم معماری ایران را با مطالعه معماری ایران می توان استخراج نمود و از آنها برای هویت بخشی به معماری امروز استفاده نمود. معماری امروز ما به واسطه پیروی دانشگاه های ما از غرب و آموزش معماری به شیوه آنها، سبک و سیاقی تقلیدی و مصرف گرا پیدا کرده است. همانگونه که در عصر قاجاریه، معماران ما تنها با دیدن عکسهایی از فرنگ، عمارتهای باشکوه خود را به فراموشی سپردند و به تقلید از غرب پرداختند. هدف این پروژه شناسایی اصول و مبانی معماری ایران است، به نحوی که بتوان از آن در طراحی ساختمانهای امروز ایران استفاده نمود. در این راستا، در تحقیق حاضر اندیشه های مطرح در رابطه با معماری ایران مورد بررسی قرار گرفته است و دیدگاه ها و نظرات مختلف در این زمینه گردآوری شده است و سپس به تبیین اصول و مفاهیم معماری ایران برای طراحی فرهنگستان پرداخته شده است.
آرین امیرخانی علی اکبر تقوایی
نظر به اینکه عمده فرهنگسراهای با عملکرد فرامنطقه ای برای هر شهر، اساساً به موضوعی خاص پرداخته و با عنایت به اینکه این توجهات، کمتر معطوف به فضاهای گردهمایی صنف عکاسان در شهر تهران (بلکه در تمام کشور) شده است، پژوهش حاضر طراحی فرهنگسرای عکس تهران را به عنوان مقوله ای ضروری برای تحقیق، مد نظر قرار می دهد. ضمناً با اعتقاد بر این مسئله که کالبد معماری همواره می تواند تبلوری از عملکرد مجموعه باشد، بهره گیری از سازه های سبک و المان های سبک و شفاف معماری به عنوان ابزاری در ایجاد هماوایی معنا و عملکرد در مجموعه فرهنگی عکاسان و افزایش میزان زیبایی و کارایی مجموعه، به طور خاص مد نظر قرار می گیرد. بدین منظور در تحقیق حاضر، سوالات به شرح زیر مطرح می شود: 1- آیا امکانات موجود تکافوی رفع نیاز عکاسان تهران را می کند؟ و در این صورت کیفیت فضای مورد نیاز برای آنان با توجه به نوع فعالیت هایشان چگونه باید باشد؟ 2- آیا می توان از سازه ها و المان های سبک و شفاف معماری جهت انتقال مفاهیم سیالیت و شفافیت بصری موجود در عکاسی استفاده نمود؟روش تحقیق در پژوهش حاضر در دو بخش تئوری و طراحی مد نظر قرار می گیرد. در بعد تئوری مطالعات عمدتا به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد که بر حسب نیاز در قسمتهای مختلف پایان نامه از تحلیلهای تطبیقی (analytical studies) و مطالعات گذشته نگرنیز (retrospective studies) برای بررسی شرایط حاکم بر این مجموعه ها استفاده شده است. در پایان فصول نیز پس از استخراج اصول مربوطه، نظر سنجی در رابطه با میزان اهمیت هر یک از اصول و چگونگی بهره گیری از آن در مجموعه انجام گرفته و نتایج حاصل، جهت انتخاب مناسب تر گزینه های طراحی، با یافته های حاصل از مطالعات پژوهش مطابقت داده می شود. در بعد طراحی نیز از روشهای میدانی (field work studies) بر حسب نیاز استفاده خواهد شد، به نحوی که با تحلیل سایت و بررسی امکانات موجود و نیازهای منطقه، فضاها و عملکردهای مورد نظر در فرهنگسرای عکس تبیین گردیده و سازه های مناسب جهت ساخت، گزینش می گردد. لازم به ذکر است که این گزینش بر مبنای تطبیق مزایا و معایب سازه ها و شرایط اقتصادی مرتبط با آنها صورت گرفته است. در پایان نیز تطبیق نتایج حاصل از مطالعات با نتایج نظر سنجی های صورت پذیرفته در این زمینه بررسی می شود. نتایج حاصل از بررسی ها نشان دهنده آن است که امکانات موجود تکافوی رفع نیاز عکاسان تهران را ننموده و بر این اساس ایجاد مجموعه ای دائمی و فضایی معماری (با بهره گیری از سازه های سبک) که بنیان آن پیش زمینه های زبان تصویر و سامان دهنده هنر عکاسی باشد و بتواند در آموزش و تبادل اطلاعات علمی و هنری عکاسان و همراه سازی آنان با تکنولوژی و مسائل روز، محیطی کارا و مناسب را فراهم آورد، ضروری است. نتایج حاصل از نظر سنجی ها در رابطه با میزان اهمیت اصول و شاخصه های معماری و سازه و تطبیق این نتایج با یافته های حاصل از مطالعات در مجموعه نیز نشان دهنده آن است که با 95% اطمینان اختلاف معنی داری ما بین لزوم توجه به مبانی زبان بصری و پیشینه عکاسی با اصولی چون توجه به بستر فرهنگی، بعد آموزشی، نقش فرامنطقه ای فرهنگسرا، رعایت استانداردها، تلاش در جهت ارتقای بهره وری مجموعه، توجه به زمینه های بومی و رعایت ضوایط کاربری ها وجود داشته است، در حالیکه مابین اصولی چون رعایت مسائل اقلیمی، اهمیت مکان یابی پروژه، تعیین محور اصلی فعالیت فرهنگسرا و توجه به بسترهای فرهنگی به لحاظ آماری با (p<0.05) اختلاف معنی داری مشاهده نشد، بدین مفهوم که علی رغم افزایش یا کاهش مقادیر در این اصول، به لحاظ آماری از اهمیت یکسانی برخوردارند. بر اساس این نتایج همچنین اصول ایستایی و کارایی با 95% اطمینان از اهمیت بالاتری نسبت به سایر اصول برخوردار بوده اند. همچنین اصل انعطاف پذیری نسبت به اصولی چون انطباق پذیری، زیبایی بصری، اقتصادی بودن، عمر و دوام و تنوع فرمی حائز شرایط مشابهی بوده است. در حالیکه مابین اصول انطباق پذیری، زیبایی بصری، اقتصادی بودن و دوام سازه با p<0.05 اختلاف معنی داری ملاحظه نشد. همچنین بر مبنای یافته های پژوهش، مناسب ترین سازه ها برای مجموعه به طور قالب سازه ژئودزیک، متکی بر قاب و چادری انتخاب شده اند.
پرهام بقایی مجتبی انصاری
توسعه کالبدی- فیزیکی شهرها، دوری از طبیعت و قطع رابطه انسان با محیط زیست طبیعی، از عوامل جدایی ناپذیر رشد و توسعه روزافزون شهرنشینی است. این توسعه، اجتناب ناپذیر و سریع، چهره محیط زیست را دگرگون ساخته و باعث تغییر نوع و شکل فضاهای تفریحی شده است. از آن جا که فضای سبز در محیط های شهری از جمله اساسی ترین عوامل حیات انسان به شمار می رود و سلامت انسان با آن ارتباطی مستقیم دارد، لذا بایستی نیاز انسان به فضای سبز را در عین توجه تمام به توسعه و حفظ و نگهداری آن ها به عنوان مهمترین عامل اکوسیستم، در نظر داشت. فضای سبز شهری، بخشی از فضاهای باز شهری است که در عرصه های طبیعی یا مصنوعی آن تحت استقرار درختان، گل ها، چمن ها و سایر گیاهان است که بر اساس نظارت و مدیریت انسان با در نظر گرفتن ضوابط، قوانین و تخصص های مرتبط با آن برای بهبود شرایط زیستی، که زیستگاهی و رفاهی شهروندان و مراکز جمعیتی غیر روستایی، حفظ، نگهداری یا بنا می شود.بولوارهای شهری نیز در فضای شهر به عنوان یکی از ارکان اصلی و شریان های ارتباطی تلقی می شوند. بدیهی است بولوار قابلیت منظرپردازی و سرسبزی و مفرح بودن را دارا می باشد و می توان از فضاهای سبز حاشیه آن به عنوان کمربندهای سبز شهری و مکانی برای تفرج و استفاده شهروندان بهره برد. روش انجام تحقیق روش توصیفی-تحلیلی است که در آن از مطالعات نظری و میدانی استفاده می شود.بر این اساس یافته های پایان نامه حاوی اصول و ضوابطی است که معضلات ناشی از ماهیت بولوارها چون ترافیک شهری، همجواری ها، امنیت کاربران، کاربری ها و مواردی از این دست را همزمان با اصول منظرپردازی مرتفع نماید. همچنین پارک حاشیه سبز بولوار چمران شیراز نیز به عنوان نمونه موردی این پژوهش برگزیده شده است.
مهتاب زندیه وکیلی محمدرضا بمانیان
در این تحقیق با عنوان «تحلیل معیارهای طراحی میان فضاهای سبز در بلندمرتبه ها» سعی شده است معیارهایی برای طراحی فضاهای سبز و پارکی که بین، یا در مجاورت ساختمانهای بلند قرار می گیرند، حاصل شود. البته منظور از میان فضاهای سبز فضایی که در پایین هر برج قرار می گیرد و متعلق به همان برج می باشد نیست. طراحی میان فضاهای سبز به معنی طراحی پارکی در بین ساختمانهای بلند می باشد. تابحال معیارهایی کلی جهت طراحی پارک بدست آمده اما طراحی هر پارکی با توجه به موقعیت قرارگیری آن متفاوت است و اصول طراحی خاص خود را دارد؛ طراحی فضای پارک در زمینی که در مجاورت و بین ساختمانهای بلند قرار می گیرد، کاملاً با طراحی یک پارک در کنار یک اتوبان یا در یک محله مسکونی با خانه های ویلایی متفاوت است و در نتیجه اصول و معیارهای طراحی ویژه خود را دارد. گرچه موضوع سهل و آسان به نظر می رسد، اما با وارد شدن به موضوع مسائلی مطرح می شود که یافتن جواب آنها سخت می باشد. در این تحقیق سعی شده با بررسی مشکلات اجتماعی ناشی از زندگی در ساختمانهای بلند و با توجه به تأثیرات کالبدی این ساختمان ها بر زمین های مجاور و همچنین اصول اولیه طراحی فضای سبز به معیارهایی جهت طراحی پارک در بین ساختمانهای بلند برسیم و در نهایت در یک سایت موجود اصول را پیاده کرده و به فضای مطلوب برسیم. بدیهی است طراحی فضای سبز و پارک در بین ساختمانهای بلند بدون توجه و رعایت مسائل ناشی از بلندمرتبه ها مشکلاتی را بوجود می آورد که هم اکنون در شهر خویش شاهد آن هستیم.
سید مهدی افضل نیا محمدحسین صبحیه
مدیریت ریسک پروژه که تقریباً در دو دهه گذشته به طور کلاسیک در دنیا مطرح شده است در راستای توسعه دانش مدیریت پروژه، در حال پیشرفت بوده و نگرش های جدید و مدرنی برای آن مطرح شده است. بر اساس جدید ترین نگرش ها مدیریت ریسک بر تمامی کارهای پروژه اشراف دارد. علیرغم بروز این دیدگاه ها، فرآیند مدیریت ریسک که توسط استانداردهای مختلف و متخصصین متفاوت ارائه گردیده تفاوت اساسی با هم نداشته و حداقل شامل سه جزء شناسایی ریسک، آنالیز ریسک و پاسخ به ریسک می باشد، اما موضوع بسیار مهمی که در این خصوص مطرح می گردد چگونگی کاربرد مدیریت ریسک در پروژه ها می باشد نگرش کاربردی به مدیریت ریسک نشان می دهد که نمی توان برای کلیه سازمان ها و پروژه ها الگوی واحدی ارائه نمود. و می بایست با توجه به مسایلی نظیر فرهنگ سازمانی، پتانسیل موجود در سازمان، نوع پروژه ها، میزان دانش مدیران پروژه ... الگویی مناسب و کاربردی ارائه گردد. این تحقیق که بر اساس متدولوژی تحلیلی، توصیفی و تمرکز بر مصاحبه ای نیمه ساختار یافته و مطالعه موردی در سطح شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی و پروژه های آن صورت گرفته در جستجوی الگویی است که وضعیت موجود شرکت و فضای حاکم بر پروژه ای آن را درنظر داشته و به صورت کاربردی بتواند مدیریت ریسک را از سطح بسیار ساده با ایجاد زیرساختی مناسب تا سطحی مطلوب سوق دهد. نتایج حاصل از تحقیق گویای این واقعیت است که این الگو قابل پیاده سازی بوده و می تواند موجب افزایش میزان موفقیت پروژه ها حداقل به لحاظ زمانی و هزینه ای گردد.
رضا پاکنهاد محمدرضا پورجعفر
در تبریز سالانه به طور میانگین بالغ بر 3000 فقره پروانه صادر می شود و براین مبنا افزون بر 1000000متر مربع ساختمان احداث می گردد. این در حالی است که سالانه بیش از 9000 پرونده تخلف ساختمانی در شهرداری تبریز تشکیل می شود. بیش از دو - سوم ابنیه ای که پرونده تخلف دارند ، دارای پروانه می باشند. بنابراین هر گاه از ساخت و سازهای بی رویه حواشی شهر چشم پوشی کنیم ، تنها با اعمال کنترل و نظارت صحیح و دقیق بر ساخت و سازهای با پروانه قادر خواهیم بود شهر را با منطق شهرسازی شکل بخشیده و هدایت کنیم. در غیراینصورت اساسا بودن یا نبودن پروانه ساختمانی تفاوت چندانی نخواهد داشت و هر گونه کوتاهی دراین زمینه از جانب دستگاههای ذیمدخل ، فرصت گرانبهایی را از دست شهر سازی با برنامه خواهد ربود.چاره اساسی و اصلی کاهش و توقف تخلفات ساختمانی در اصلاح و روزآمد ساختن قوانین شهرسازی در تناسب با نیازهای واقعی جامعه ، ایجاد تحول در ساختار طرحهای شهری مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات برای نیل به واقع گرایی این طرحها و عدم وابستگی بودجه شهرداری به فعالیتهای ساختمانی و عوارض ساختمانی می باشد . تا زمانی که منبع درآمدی مستقل و منفصل از خدمات شهرسازی برای شهرداری ها طراحی نشود، حلقه های وابستگی شهرداری ، ضوابط ، مقررات و توافقات به خواسته های مردم و نیازهای کوتاه مدت آنان راه را برای هر گونه کنترل و کاهش تخلفات ساختمانی خواهد بست.
بهزاد زنگنه محمدرضا بمانیان
ساختمانهای بلند یکی از پدیده های مهم تکنولوژی قرن بیستم اند. در طول این قرن استفاده از بناهای بلند بعنوان یکی از اشکال غالب ساختمان سازی در شهرهای بزرگ جهان معمول شد. از طرفی ساخت و ساز شهری در حال حاضر از فعال ترین بخشهای کاری رشته ساختمان بوده و سهم قابل توجهی از سرمایه های ملی درگیر این امر است. با توجه به تخصص های متعددی که می بایست در این بخش بکار گرفته شوند، وجود یک سیستم مدیریتی صحیح در زمینه بهینه سازی اجرای کار از لحاظ زمان، هزینه و منابع ضروری است. از ابزار لازم در پیاده سازی یک سیستم کارآمد مدیریتی، سیستم اطلاعات مدیریت پروژه (pmis) مبتنی بر اخذ اطلاعات، ارتباطات، استانداردها، نرم افزارهای مختلف و تهیه گزارشات لازم براساس اطلاعات بخشهای مختلف کاری برای ارائه به سطوح مختلف مدیریت پروژه است. این سیستم جنبه های مختلف پروژه را از شروع تا خاتمه بصورت دستی یا مکانیزه پشتیابی نموده و بعنوان کارآمدترین ابزار مدیریتی برای رسیدن به اهداف پروژه بکار می رود.نظر به وجود مسائل و مشکلات خاص ساختمانهای مرتفع در اجرا از نظر سرعت کار، دقتهای لازم، بکارگیری سیستمهای جدید رفاهی، مزاحمت برای مجاورین، صعوبت اخذ انشعابات شهری، مسائل ایمنی، حساسیت گودبرداری، حمل مواد و مصالح و صعوبت کنترل مناسب و به موقع عملیات در کلیه مراحل، لازمست تا pmis مناسب توسط مدیری پروژه بکار گرفته شود تا اجرای اصولی و برنامه ریزی شده اینگونه پروژه ها را ممکن سازد.
محمدرضا گلباز شمالی محمدرضا بمانیان
از اهداف این تحقیق بررسی سیستمهای سازه ای بناهای بلند و انتخاب مناسبترین سیستم سازه ای بلند فلزی جهت ساخت و ساز در ایران است، که این سیستم با امکانات و توانائیهای اجرایی داخلی کشور نیز مطابقت داشته باشد.لذا هدفهای نهایی را می توان به صورت زیر ذکر کرد: 1-یافتن تکنولوژی مناسب جهت ساخت بناهای بلند در ایران.2-دستیابی به ارائه راهکارهایی جهت بهبود ساخت بناهای بلند در ایران.