نام پژوهشگر: مرضیه شهرابی فراهانی
مرضیه شهرابی فراهانی محمدرضا اسدی
الف) موضوع و طرح مسئله: این رساله ناظر به آراء « محمدرضا حکیمی» _یکی از متفکران معاصر _ در خصوص مباحث و اصول اعتقادی تشیع است. وی بر اساس اصول فکری خویش هرگونه برداشت انتزاعی از دین را مورد انتقاد شدید قرار داده و سعی دارد با اصل قرار دادن ظاهر و دوری از هرگونه تأویل و با رویکردی انضمامی به شناخت دین بپردازد. ب) مبانی نظری، پرسش ها و فرضیه ها: نگارنده بر اساس مبانی فکری وی که جدا انگاری سه روش فکری، فلسفی و قرآنی است به بررسی نظرات ایشان و تأثیر این مبنای فکری در تبیین اصول اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت) پرداخته است. پ) روش تحقیق: برای این منظور بر اساس روش کتابخانه ای به مطالعه دقیق آثار آقای حکیمی پرداخته و نظرات و مبنای فکری ایشان استخراج گردید. ت) یافته های تحقیق: طبق این هدف، رساله در سه بخش اصلی تنظیم و تدوین گشته است. در بخش اول اصول فکری اندیشه ی حکیمی، روش دین شناسی و جایگاه عقل در دین شناسی را بیان نمودیم. در بخش دوم به گزارش نظرات ایشان در مورد پنج اصل اساسی دین پرداخته و در بخش سوم نظرات و دیدگاه های ایشان پیرامون روش تفکیکی در برخورد با آموزه های دینی و پیامدهای این روش را بررسی و نقد نمودیم. لازم به ذکر است در بخش سوم ملاحظاتی درباره ی آراء آقای حکیمی ارائه شده است، لذا نقدها کامل و جامع نبوده و از تکرار صرف نقدهای موجود پرهیز شده است. نتیجه گیری و پیشنهادات: بعد از تأمل ودقت در اصول فکری و مبنای اندیشه حکیمی و شرح تفصیلی آرای ایشان روشن شد که این دیدگاه دارای نقاط ضعفی است و نمی تواند در برخی مسائل به بحث ونظر بپردازد. چراکه در تفکر دینی لازم است هم از طریق ظاهر و هم از طریق برهان و منطق و هم از طریق کشف و عرفان استفاده کرد وگرنه تفسیر از دین ناقص خواهد بود. کلید واژه: دین شناسی، مکتب تفکیک، ظاهرگرایی، تأویل، عقل، توحید، عدل، نبوت،معاد و امامت