نام پژوهشگر: مونا رضایی
مونا رضایی ربابه رستمی
مطالعات اخیر نشان دادند که فرایند یادگیری علاوه بر فراهم آوردن اطلاعات به فراگیرنده، از اثرات شناختی- اجتماعی تکلیف نیز تأثیر می پذیرد. مطالعه حاضر با هدف: بررسی اثرات بازخورد تطبیقی- اجتماعی و تواتر ارائه ی آن بر عملکرد، یادداری و انتقال تکلیفی تعادلی طراحی شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی بود. جامعه ی آماری آن را کلیه ی دانشجویان دختر شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی در نیمسال تحصیلی (1392- 1391) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری این مطالعه به صورت داوطلبانه بود. آزمودنی ها (تعداد = 44 و میانگین سنی= 2/1 ± 5/20) با توجه به نوع بازخورد (مثبت/ منفی) و شیوه ارائه آن (مطلق/ نسبی)، همچنین بر اساس اولین نمره مرحله ی اکتساب، پس از پُر کردن فُرم رضایت نامه به صورت تصادفی، در چهار گروه آزمایشی 11 نفره (بهتر مطلق، بهتر نسبی، بدتر مطلق و بدتر نسبی) جای گرفتند. تمامی آزمودنی ها مجموعاً در چهار جلسه (دو جلسه اکتساب، در دو روز متوالی) و دو جلسه (یادداری و انتقال) نیز در دو روز متوالی شرکت نمودند. هر جلسه اکتساب شامل 10 کوشش 60 ثانیه ای بود که هر یک از شرکت کنندگان علاوه بر دریافت بازخورد حقیقی در مورد نمره کل تعادل در هر کوشش، بنابر تواتر دریافتی (مطلق/ نسبی)، و بازخورد هنجاری (مثبت/ منفی) نیز بازخورد تطبیقی- اجتماعی یا هنجاری (غیر حقیقی) دریافت کردند. آزمون های یادداری و انتقال نیز هر یک به تعداد 10 کوشش 60 ثانیه ای و بدون ارائه ی هیچ نوع بازخوردی، 24 و 48 ساعت پس از آخرین جلسه اکتساب اجرا گردید. ابزار سنجش تعادل در این مطالعه، دستگاه تعادل سنج ساخت شرکت مهندسی ساتراپ فلز بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید شرکت سازنده است. از نرم افزار spss 16 و اِکسل نیز جهت تحلیل داده های آماری و رسم نمودارهای مربوط به آن استفاده گردید. از تحلیل واریانس در اندازه گیری مکرر جهت تحلیل داده ها در مراحل اکتساب و از دو تحلیل واریانس یک طرفه جداگانه نیز، جهت تحلیل داده های حاصل از آزمون یادداری و انتقال استفاده گردید. نتایج: تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر کوشش های تمرینی در مرحله ی اول اکتساب معنی دار است، اما میان نمرات گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحلیل واریانس یک طرفه در مرحله یادداری نیز نشان داد که دو گروه بهتر (مطلق/ نسبی) نمرات بالاتری را نسبت به دو گروه بدتر (مطلق و نسبی) کسب نمودند. در مرحله انتقال نیز که زمینه محیط با اضافه نمودن یک فُوم اضافی بر روی تخته ی تعادل سنج متفاوت می شد، تفاوت معنی داری میان گروه ها مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر در راستای نتایج مطالعات پیشین در ارتباط با اثربخشی بازخورد هنجاری مثبت، آن هم در مرحله یادداری بود. به نظر می رسد نقش متغیر یادگیری نسبت به اجرایی بودن این نوع بازخورد بیشتر باشد. همچنین، بررسی نقش تواتر در ارتباط با بازخورد هنجاری در ابتدای راه مطالعات یادگیری حرکتی است که نیازمند تحقیقات بیشتر می باشد.